مقاله پژوهشی

 

بررسی کارایی مداخلۀ مبتنی بر کلام بر روايت شخصی دانشآموزان دارای هوش مرزی

 

بلقيس روشن1، مسعود کريملو2، احمد علی‏پور3، علی خدام1

1ـ گروه زبان‏شناسي و زبان‏های خارجی، دانشگاه پيا‏م نور، تهران، ایران

2ـ گروه آمار زیستی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

3ـ گروه روان‏شناسی، دانشکده روان‏شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

 

چکیده

زمينه و هدف: مداخلات کلامی در گفتاردرمانی کمتر بررسی شده‏اند. اين پژوهش با هدف بررسی کارایی مداخله مبتنی بر کلام بر کم‏توانايی‏های زبانی دانش‏آموزان دارای هوش مرزی انجام شد.

روش بررسی: در یک بررسی آزمایشی، 33 دانش‏آموز دارای هوش مرزی شامل 17 دانش‏آموز برای گروه مداخله و 16 دانش‏آموز برای گروه مقايسه، از نمونه‏های در دسترس انتخاب شدند. مداخله شامل 14 جلسه 45 دقيقه‏ای بود که بر ساختار و محتوای کلامی تمرکز داشت. روايت شخصی یکسان (رفتن به مسافرت) پيش و پس از مداخله به‏دست آمد.

يافته‏ها: ميانگين امتیازهای سن، تحصيلات و هوش بين دو گروه از نظر آماری تفاوتی نداشت. مداخله باعث افزايش میانگین جملات مرکب(038/0p=)، انواع پيوندهای انسجامی(003/0p=)، اطلاعات مرتبط(008/0p=) و کاهش جملات غيردستوری(031/0p=) در روايت شخصی دانش‏آموزان گروه مداخله شد.

نتيجه‏گيری: يافته‏های پژوهش نشان مي‏دهد که شرکت در برنامۀ مداخله اثر معنی‏داری از نظر بالینی بر توانايی شرکت‏کنندگان در مداخله برای توليد روايت شخصی دارد.

واژگان کلیدی: روايت شخصی، اختلال زبانی، دانش‏آموز

 

(دریافت مقاله: 8/11/91، پذیرش: 22/12/91)

 

مقدمه


Crystal (2003) روايت را بخشی از مطالعۀ زبانشناختی کلام، که هدف آن تعیین اصول حاکم بر ساختار متون روايی است، توصیف می‏کند. روايت، مرور تجربۀ گذشته است که در آن زبان برای ساختاربندی رشته‏ای از وقايع (واقعی يا غيرواقعی) به کار مي‏رود(1). McCabe و Roolins (1994) روايت شخصی (personal narrative) را این گونه توضیح می‏دهند: روایت شخصی زمان دستوری گذشته، اول يا دوم شخص و معمولاً توالی زمانی دارد و با مکالمه انگيخته مي‏شود و در آن موضوعاتی مانند رفتن به سفر، تجربه يا گزارش يک تصادف، رفتن به مطب دکتر برای توصيف به کودک ارائه مي‏شود. روايت شخصی بازتاب ارتباط عملکردی است. کودکان روايت‏های شخصی را دائماً در کلام روزانه به کار مي‏برند. طبق گفتۀ Feagans (1982) و McCabe (1996) روايت‏های شخصی بهطور شايعی در مجموعه‏های آموزشی به‏کار مي‏روند(2).

Paul و Smith (1993) عنوان کردند که ارزیابی مهارت‏های روایی منبعی غنی‏ از اطلاعات درباره توانایی‏های سطح بالاتر زبانی ارائه می‏دهد. (3). به‎علاوه، استفاده از داستانگويی در کلاس روشی برای هدف قرار دادن رشد سواد با بهبود زبان شفاهی، درک خواندن و نوشتن است. طبق نظر Dugan (1997) داستانگويی راهبردی متکی به شنونده و گوينده است و عنصر اجتماعی زبان را ‏به کار مي‏برد(4).

مطالعات تحقيقی کمی در کفايت ايجاد مداخلۀ کلامی و روايی مستقيم به‏ویژه برای بهبود مهارت‏ها‏ی کودکان با آسيب زبانی انجام شده است. Davies و همکاران (2004) با استفاده از یک مدل آموزش جمعی، بهبود روایت‏های کودکان را در جنبه‏های مختلف مانند اطلاعات‏دهی، انواع پیوندها، پیچیدگی بخش‏ها نشان دادند(5). Hayward و Schneider (2000) نشان دادند که آموزش دستور داستان در دانشآموزان با آسيب زبانی مؤثر است(6). طبق نظر Swanson و همکاران (2005) مداخلۀ زبانی روايت‏بنياد، نگرش مداخلۀ زبانی آميخته‏ای است که فعاليت‏های طبيعی مانند داستان­گويی را با فعاليت‏های مهارت‏بنياد برای بهبود زبان و ارتباط کودکان ترکيب مي‏کند(7). Soto و همکاران (2009) در بررسی دانشآموزان سن مدرسه‏ای که از وسايل کمکی استفاده مي‏کردند، نشان دادند که برنامۀ مداخله اثر مثبتی بر توانايی آنها برای توليد روايت‏های شخصی دارد. برطبق يافته‏های آنها شرکت­کنندگان طی روند مداخله بهبود چشمگيری در کيفيت روايت‏هاي شخصي،‏ از جمله افزايش گوناگونی واژگانی، فرمول‏بندی بندها، کاربرد عناصر داستانی مرتبط و سازماندهی بيشتر ساختار داستان، نشان دادند(8). Johnston (2008) شش دليل برای مداخله در مهارت‏های روايی کودکان سن مدرسه‏ای با آسيب زبانی به این ترتیب مشخص کرد: کشف نقايص پردازشی، بافت‏زدایی (decontexulization) زبان، کمک به کودکان برای ارتباط، بهبود مهارت‏های شنيداری، بهبود درک خواندن و آشکار کردن نقاط ضعف و قوت يادگيری زبان. او همچنین چهار دانش لازم برای روايتگری را مطرح کرد که عبارتند از دانش محتوا، آشنايی با چارچوب روايت، مهارت‏های زبان‌شناختی (يعنی توانايی استفاده از عناصر زبانشناختی مناسب برای بيان محتوا) و خلق يک متن واحد، و اينکه گويندۀ داستان بايد به نيازهای شنونده آشنا باشد و در صورت نياز در داستان تعديل ایجاد کند(9).

با توجه به اینکه دانشآموزان دارای هوش مرزی از کم‏توانی‏های زبانی رنج می‏برند، اين پژوهش به بررسی کارایی یک مداخلۀ مبتنی بر کلام بر انواع جملات، اطلاعات‏دهی و پیوندهای انسجامی روايت‏های شخصی این دانشآموزان پرداخته است. فرض مي‏شود که مداخله باعث افزايش پيچيدگی جملات، افزايش پيوندهای انسجامی و افزايش اطلاعات مرتبط شود.

 

روش بررسی

مطالعۀ حاضر از نوع مداخله‏ای و جامعۀ پژوهش دانشآموزان دارای هوش مرزی دبستان‏های ابتدايی شهر تهران است. نمونهگيری بهطور تصادفی از بين دانشآموزان دو مدرسه (يک مدرسۀ دخترانه و يک مدرسۀ پسرانه) از منطقۀ شش آموزش و پرورش تهران صورت گرفت. اين دو مدرسه از معدود مدارسی هستند که بهطور ويژه به آموزش و توانبخشی دانشآموزان دارای هوش مرزی و مشکلات يادگيری مي‏پردازند. برای تعيين دانشآموزان دارای هوش مرزی از آزمون فارسی هوش وکسلر تصحيح شده (Wechsler Intelligence Scale for Children: WISC-3) برای کودکان 6 تا 6 سال و 11 ماهه استفاده شد. گروه مداخله شامل 17 دانشآموز (9 دختر و 8 پسر) و گروه شاهد شامل 16 دانشآموز (9 دختر و 7 پسر) بودند. سن آزمودني‏ها براساس ماه، تحصيلات براساس تعداد ماه‏های حضور در مدرسه (هر سال تحصيلی 9 ماه در نظر گرفته شد) محاسبه شد. اين متغيرها و هوشبهر بين دو گروه با آزمون آماری تفاوت معنی‏داری نداشتند و دو گروه براساس اين متغيرها همتا بودند. ميانگين سن دانشآموزان 115 ماه (نه سال و هفت ماه)، ميانگين هوشبهر 78، ميانگين تحصيلات حدود 17 ماه بود (جدول 1).

معيارهای انتخاب آزمودني‏ها عبارت بود از سن بين 6 و 13 سال، هوش مرزی بين 70 تا 90، نداشتن اختلالات حسی‏ـ‏حرکتی تأثیرگذار بر آموزش و مداخله، وضعيت اجتماعی و اقتصادی متوسط (دانشآموزان منطقۀ شش از طبقۀ میانۀ جامعه محسوب می‏شوند)، توانايی گفتاری در حد مکالمه یعنی ساده‏ترین Text Box: جدول 1ـ مقایسه سن، هوش‏بهر و تحصیلات آزمودني‏ها

	ميانگين (انحراف معيار) متغیر در گروه‏ها	
متغيرهای جمعيتی	مداخله	شاهد	p
سن (ماه)	(54/18) 35/115	(45/16) 75/115	552/0
هوش‏بهر	(70/3) 47/78	(94/4) 00/78	857/0
تحصيلات (ماه)	(09/10) 29/17	(32/11) 63/17	404/0

صورت کلام و نداشتن اختلالات گفتاری آشکار. دانشآموزانی که در حين جلسات درمانی همکاری نداشتند از مطالعه حذف شدند.

روش اجرا به این شرح بود که بعد از انجام آزمون هوش وکسلر کودکان و ثبت اطلاعات جمعيتشناختی سن، جنسيت، و تحصيلات، روايت شخصی یکسان «توصيف مسافرت» دانشآموزان در پيشآزمون انگيخته و همزمان با واکمن ضبط شد. از هر دانش‏آموز خواسته شد که مسافرتی را که قبلاً رفته است بهطور کامل و از ابتدا تا انتها توصیف کند. در مرحلۀ بعد مواد آموزشی چندين مرتبه گوش داده و نوشته شد. برای تعيين مرز بين جملات، نوای گفتار مدنظر قرار گرفت. انواع جملات با توجه به تعریف Crystal (2003) با شمارش  تعداد بندهای اصلی تعيين شد. جملات ساده با يک بند، جملات مرکب با يک بخش پایه و يک بخش وابسته یا پیرو، جملات پيچيده با دو بخش پایه و بخش یا بخش‏های وابسته و جملات غیردستوری براساس اشکالات مختلف نحوی و صرفی تعیین شدند(1). پیوستگی روایت با توجه به تعریف Deser و Glosser (1987) از پیوستگی موضعی که ارتباط هر گفته را با گفتۀ قبلی نشان می‏دهد با شمارش اطلاعات مرتبط، تکراری و نامرتبط پس از تعيين جمله‏های درست و دستوری محاسبه شد(10). انواع پيوندهای انسجامی با توجه به توصیف Brown و Yule (1989) از پیوندهای زمانی، افزایشی و سایر پیوندها در سه سطح پيوند (بعد)، (هم) و ساير پيوندها (ولی، تا، اما، و غیره) محاسبه شدند(11). با توجه به اينکه پيوندهای «بعد» و «هم» به تعداد بيشتری در گفته‏های دانشآموزان وجود داشتند برای هر کدام يک طبقه و برای ساير پيوندها که کمتر در روايت‏ها موجود بودند، يک طبقۀ مجزا در نظر گرفته شد. برای پس‏آزمون هم روایت شخصی یکسان «توصيف مسافرت» گرفته و همانند پیش‏آزمون تحلیل شد.

برنامۀ مداخله در هر جلسه چند بخش عمده داشت. ابتدا درمانگر داستان تصویری را به دانشآموز نشان می‏داد و از او می‏خواست که آن را با تمام جزئیات توصیف کند. داستان‏های تصویری متنوعی برای افزایش محتوای زبانی دانشآموزان استفاده شد که عمدتاً در موضوعات روزمره و عینی زندگی مانند رفتن به آرایشگاه، استخر، دندانپزشکی و غیره بودند. در بخش بعدی، درمانگر موضوعات درسی متناسب با هر دانشآموز را در سه بخش مقدمه، میانه و نتیجه‏گیری خلاصه می‏کرد و از او می‏خواست آنرا بازگویی کند. موضوعات از کتاب فارسی دانشآموز انتخاب می‏شد، و درمانگر کلمات مختلف (اجزا، افراد، مکان‏ها و وقايع) موجود در آن موضوع را برای هر فرد بهصورت جمله توصیف می‏کرد تا ارتباط منطقی بین جمله‏ها را تفهیم کند. درمانگر در مرحلۀ سوم موضوعات ساده و ملموس را مطرح می‏کرد و از هر فرد می‏خواست دربارۀ آنها داستانی بگوید و با محرک‏ها و راهنمایی‏هایی به دانشآموز کمک می‏کرد تا داستان را کامل کند. در حین انجام این تکالیف دانشآموز ترغیب می‏شد تا با استفاده از پیوندهای انسجامی، جملات مرکب و پیچیدۀ بیشتری تولید کند و نسبت به کاربرد آنها آگاهی پیدا کند. تولید جملات مرکب و کاربرد پیوندهای انسجامی شامل مواردی مثل نمونه­های زیر بود «اگر
Text Box: جدول 2ـ مقایسه انواع جملات روايت‏های آزمودني‏ها

		ميانگين (انحراف معيار) نمرات در گروه‏ها		
جمله		مداخله	شاهد	p	p مقایسه میانگین تغییرات بین دو گروه
ساده	پیش‏آزمون	(11/4) 41/6	(69/6) 37/6	179/0	076/0
	پس‏آزمون	(11/5) 12/8	(60/4) 25/6	260/0	070/0
مرکب	پیش‏آزمون	(39/2) 06/2	(42/1) 37/1	736/0	038/0
	پس‏آزمون	(56/3) 82/3	(22/3) 38/2	146/0	136/0
پیچیده	پیش‏آزمون	(56/0) 24/0	(53/0) 21/0	958/0	094/0
	پس‏آزمون	(26/2) 12/1	(58/0) 25/0	326/0	00/1
غیردستوری	پیش‏آزمون	(70/1) 82/1	(75/1) 79/0	039/0	031/0
	پس‏آزمون	(44/0) 24/0	(39/2) 38/1	345/0	121/0



این بچه‏ها مسواک نزنند دندان‏های‏شان خراب می‏شود»؛ «آنها غذا درست کردند تا پدر و مادرشان را خوشحال کنند»؛ «او خسته بود ولی نخوابید»؛ و «معلم به او جایزه داد چون درسش را خوب جواب داد». مداخله در 14 جلسۀ 45 دقيقه‏ای و در حدود هشت هفته برای هر دانشآموز انجام شد.

از روش پایایی ارزیابان (interrater reliability) برای تعیین پایایی ارزیابی روایت‏های شخصی استفاده شد. به این منظور یک گفتاردرمانگر با تجربه برای شمارش متغیرها آموزش دید و 25 درصد روایت‏ها را در پیش‏آزمون و 25 درصد را در پس‏آزمون تحلیل کرد. میانگین همبستگی‏ با آزمون اسپیرمن بین دو ارزیاب 95/0 تا 98/0 در پیش و پسآزمون به‎دست آمد.

برای تجزيه‏وتحليل دادهها به‏منظور بررسی هنجار بودن امتیازها، از آزمون کولموگروف‏ـ‏اسميرنوف استفاده شد. ميانگين و انحراف معيار متغيرها به‎دست آمد. برای متغيرهای با توزيع هنجار آزمون t مستقل (سن، هوشبهر، تحصیلات) و برای متغيرهای با توزيع غيرهنجار (متغیرهای زبانی) از آزمون‏های ناپارامتری ‏من‏ویتنی‏‏یو و رتبه‏‏ای علامت‌دار ويلکاکسون استفاده شد. تحلیل
داده‏ها با استفاده از نرم
افزار آماری SPSS نسخۀ 20 انجام شد.

 

يافته‏ها

جملات مرکب تحت مداخلۀ مبتنی بر کلام، بهبود و جملات غيردستوری کاهش معنی‏داری يافته بودند و ميانگين جملات ساده و پيچيده افزایش معنی‏داری نداشت. مداخلۀ کلامی باعث شد ميانگين جملات مرکب گروه مداخله از 06/2 با انحرافمعیار 39/2 به 82/3 با انحرافمعیار 56/3 و جملات غيردستوری از 82/1 با انحرافمعیار 70/1 به 24/0 با انحرافمعیار44/0 برسد (جدول2). میزان p مداخله، تفاوت میانگین‏های پیش و پسآزمون را‏ بین دو گروه مداخله و شاهد در ستون پنجم، و p مقایسه‏ها، تفاوت میانگین‏های دو گروه را در پیشآزمون و تفاوت میانگین‏های دو گروه را در پسآزمون‏ نشان می‏دهد.

مداخله باعث شد که انواع پيوندهای انسجامی گروه مداخله بيشتر شود، ولی تغييری در تعداد پيوندهای «بعد» و «هم» صورت نگرفت. میانگین انواع پيوندها از 12/0 با انحراف معیار
Text Box: جدول 3ـ مقایسه پيوندهای انسجامی روايت‏های آزمودنی‏ها

		ميانگين (انحراف معيار) نمرات در گروه‏ها		
پیوندهای انسجامی		مداخله	شاهد	p	p مقایسه میانگین تغییرات بین دو گروه
بعد	پیش‏آزمون	(34/3) 76/2	(22/4) 58/2	581/0	121/0
	پس‏آزمون	(65/3) 12/4	(20/5) 69/3	309/0	396/0
هم	پیش‏آزمون	(70/0) 35/0	(87/1) 95/0	292/0	676/0
	پس‏آزمون	(39/1) 06/1	(37/2) 00/1	402/0	343/0
انواع پیوند	پیش‏آزمون	(48/0) 12/0	(71/0) 21/0	763/0	003/0
	پس‏آزمون	(15/3) 76/1	(38/1) 38/0	309/0	11/0



48/0 به 76/1 انحراف معیار 15/3 رسيد. وجود پيوندهايی مانند «و، تا، اما، اگر، يک‌دفعه، يهو، چون و غیره» در پسآزمون باعث تفاوت انواع پيوندها نسبت به پیشآزمون شد (جدول 3).

مداخله باعث افزايش معنی‎دار اطلاعات مرتبط شد. ميانگين اطلاعات مرتبط گروه مداخله از 88/7 با انحراف معیار 00/5 به 29/12 با انحراف معیار 27/8 رسيد، ولی اطلاعات تکراری و اطلاعات غيرمرتبط تغییری نکردند (جدول 4).

 

بحث

تحقيقات مداخله‏ای Hayward و Schneider (2000)، Klecan-Aker، (1993) و Ukrainetz (1998) تسهیل تولید روایت‏ منسجم و پيچيده را در کودکان با آسیب زبانی نشان داده‏اند. Swanson و Fey (2004) در تحقيقات مداخلۀ روايی، بهبود مستقيم درک و توليد روايت‏های شفاهی و درک خواندن را نشان داده‏اند(7). در پژوهش حاضر هم دانشآموزان دارای هوش مرزی از مداخلات مبتنی بر کلام سود بردند. Gillam (1995) Hoffman و همکاران (1995) بهطور غیرمستقیم بهبود نقایص دستوری را در مداخلات‏شان مد‏نظر قرار داده‏‏اند(7). در پژوهش حاضر جملات غیردستوری گروه مداخله در پيش‏آزمون بيشتر از گروه مقايسه بود، ولی مداخله باعث شد که جملات دستوری در پسآزمون بين دو گروه تفاوتی نداشته باشد. میانگین 821 جملۀ غیردستوری در پیشآزمون به 24/0 جمله در پسآزمون کاهش یافت. جملۀ «يه روز مامانم گفت: بچهها مي‏خواييم مسافرت» یک نمونه جملۀ غیردستوری است که در آن حذف فعل دیده می‏شود. در مطالعۀ مداخله‏ای موردی Klecan-Aker (1993) کودکی با کم‏توانی یادگیری/زبانی در سطح پیچیدگی داستان بهبود نشان داد و این بهبودی در تعداد واحدهای T (واحدی که شامل یک بند اصلی و بند یا بندهای وابسته است) و بندها آشکار بود(12). در پژوهش حاضر هم مداخلۀ کلامی باعث شد که پیچیدگی جملات دانشآموزان افزايش يابد. میانگین 062 جملۀ مرکب در پیشآزمون به 823 جملۀ مرکب در پسآزمون رسید. «هفت ساعت تو هواپيما بوديم تا رسيديم اونجا» مثالی از جملۀ مرکب است. با توجه به اينکه بيشتر جملات اين افراد را جملات ساده تشکيل مي‏دهد، افزایش جملاتی با حداقل يک جملۀ اصلی و يک بخش وابسته یا پیرو  باعث پيچيده شدن جملات روایت‏های آنها ‏شد. Nathanson و همکاران (2007) نشان دادند که آموزش اختصاصی روایت باعث افزایش اطلاعات درست و فراخوانی بیشتر اطلاعات در کودکان کم‏توان یادگیری می‏شود(13). در پژوهش حاضر نیز مداخله باعث بهبود معنی‏داری اطلاعات مرتبط در روايت‏های شخصی گروه مداخله شد؛ به این معنی که جملات
Text Box: جدول 4ـ مقايسه اطلاعات‏دهی روايت‏های آزمودني‏ها

		ميانگين (انحراف معيار) نمرات در گروه‏ها		
اطلاعات‏دهی		مداخله	شاهد	p	p مقایسه میانگین تغییرات بین دو گروه
مرتبط	پیش‏آزمون	(00/5) 88/7	(13/8) 89/7	488/0	008/0
	پس‏آزمون	(27/8) 29/12	(22/6) 19/8	136/0	393/0
تکراری	پیش‏آزمون	(15/2) 47/1	(22/4) 69/1	423/0	572/0
	پس‏آزمون	(32/0) 65/1	(34/1) 75/0	382/0	304/0
غیرمرتبط	پیش‏آزمون	(47/0) 29/0	(31/0) 11/0	423/0	427/0
	پس‏آزمون	(00/1) 35/0	(60/0) 31/0	631/0	257/0



روايت، اطلاعات درست بيشتری را منتقل کرد. میانگین 88/7 اطلاعات در پیشآزمون به 29/12 اطلاعات در پسآزمون رسید. در مثال «بعدش سوار هواپيما شديم. بعد هفت ساعت تو هواپيما بوديم تا رسيديم اونجا» سه اطلاع دیده می‏شود که شامل یک اطلاع در جملۀ ساده (سوار هواپیما شدن) و دو اطلاع در جملۀ مرکب بعد از آن (توی هواپیما بودن و اونجا رسیدن) است که هر سه اطلاع به هم و به موضوع مسافرت مرتبطند. Davies و همکاران (2004) بهبود روایت‏های کودکان را در جنبه‏های مختلف مانند پیوندهای اضافی، علّی و زمانی نشان دادند(5). مداخلۀ مبتنی بر کلام در پژوهش حاضر نیز باعث شد که انواع بیشتری از پیوندها بهوسیلۀ دانشآموزان به کار رود، ولی تعداد پیوندها تغییری نکرد. پيوندها با گسترش جملات ساده و با متصل کردن بندها و جمله‏ها باعث پيچيده شدن جملات مي‏شوند. برای مثال، در جملۀ مرکب قبلی پیوند «تا» باعث تشکیل یک جملۀ مرکب شد. در مطالعۀ حاضر تعداد پيوندهای «بعد» و «هم» بين دو گروه تفاوتی نداشت ولی مداخله به کاربرد پيوندهای متنوع مانند «و، تا، اما، اگر، يکدفعه، يهو، چون، نه و غیره» منجر شد که شامل پیوندهای افزایشی، زمانی، علّی، تباینی و شرطی هستند. میانگین 12/0 نوع پیوندها در پیش‏آزمون به 76/1 در پس‏آزمون رسید. در روایت شخصی یکی از دانشآموزان یازده بار «بعد» و یکبار «اون‏موقع» که پیوندهای زمانی هستند، یکبار پیوند علّی «تا»، دو بار «هم» و یکبار «و» که پیوندهای  افزایشی هستند به کار رفت.

مداخلۀ کلامی اختصاصی انجام شده در این پژوهش، تا حد زيادی با آموزش‏های ديگر مدرسه تفاوت داشت تا مطمئن شویم که تفاوت‏های معنی‏دار متغیرها در پسآزمون به مداخله ارتباط دارد. آموزش شامل خلاصهکردن بخش‏های ساختاری شروع، ميانه و پايانه‏ها به‎علاوه عناصر زبانی مانند بندها، وابسته‏ها، پيوندهای انسجامی با گسترش جملات مرکب و پيچيده در کنار محتوای متنوع داستان‏های تصويری، شنيداری و موضوعات درسی بود که مداخلۀ کلامی چندبعدی را تشکيل داد و شامل عناصر لازم برای روایتگری بود که Johnston (2008) ذکر کرده است(9). به‎علاوه، در بيشتر تحقيقات دربارۀ اختلالات زبانی، علتشناسي‏های پزشکی مانند ضربۀ مغزی، اوتيسم، فلج مغزی و غیره مدنظر قرار ‏میگیرند، ولی در پژوهش حاضر هوش‌بهر، که رابطۀ نزديکی با يادگيری دارد، لحاظ شد. در پایان، پيشنهاد مي‏شود که ارزيابی زبان کودکان و مداخله برای رفع نيازهای کودکان در کلاس (آموزش ويژه) مانند جريان اصلی کلاس در مدارس مدنظر قرار گيرد و با توجه به اهميت روايت‏های شخصی در تعاملات روزانه، آموزش آنها باید بهعنوان هدف اوليه برای ساختاردهی کلام و توليد يک کلام پيوسته مدنظر قرار گیرد.

 

نتيجهگيری

در این مطالعه‏ از يک رويکرد مستقيم استفاده شد که اثر آن در پیچیدگی ساختاری و محتوایی روایت‏های شخصی دانشآموزان دارای هوش مرزی تحت مداخله دیده شد. این اثرات از نظر بالینی اهمیت زیادی دارند و باید در برنامه‏های زبانآموزی و گفتاردرمانی مورد ملاحظه قرار گیرند، به‏ویژه اینکه مداخلات زبانی بهعلت زمانبر بودن کمتر بررسی می‏شوند.

 

سپاسگزاری

‏ این مقاله بخشی از رسالۀ دکتری زبانشناسی همگانی است. در اینجا از همکاری مسئولان و کارکنان مدرسه‏های ابتدايی، به‏ًویژه خانم‏ها زارعی و طوسی و ذوالفقاری که در اجرای اين پژوهش نویسندگان را ياری رساندند، همچنین از زحمات خانم فرزانه خدام در تایپ و ویرایش این مقاله قدردانی و تشکر می‏شود.


 

REFERENCES


1.             Crystal D. A dictionary of  linguistics and phonetics. 5thed. New York: Blackwell Publishing; 2003.

2.             Bliss LS, McCabe A. Comparison of discourse genres: clinical implications. CICSD. 2006;33:126-37.

3.             Paul R, Smith RL. Narrative skills in 4-year-olds with normal, impaired, and late-developing language. J Speech Hear Res. 1993;36(3):592-8.

4.             Miller S, Pennycuff L. Power of story: using storytelling to improve literacy learning. J Cross- Disciplinary Perspect Edu. 2008;1(1):36-43.

5.             Davies P, Shanks B, Davies K. Improving narrative skills in young children with delayed language development. Edu Rev. 2004;56(3):271.

6.             Hayward D, Schneider P. Effectiveness of teaching story grammar knowledge to pre-school children with language impairment. an exploratory study. Child Lang Teach Therapy. 2000;16(3):255-84.

7.             Swanson LA, Fey ME, Mills CE, Hood LS. Use of narrative-based language intervention with children who have specific language impairment. 2005;14:131-43.

8.             Soto G, Solomon-Rice P, Caputo M. Enhancing the personal narrative skills of elementary school-aged students who use AAC: the effectiveness of personal narrative interaction. J Commun Disord. 2009;42(1):43-57.

9.             Reuterskiold C, Hansson K, Sahlen B. Narrative skills in swedish children with language impairment. J Commun Dis. 2011;44(6):733-44.

10.         Van Leer E, Turkstra L. The effect of elicitation task on discourse and coherence in adolescents with brain injury. J Commun Disord. 1999;32(5):327-48.

11.         Brown G, Yule G. Discourse analysis. NewYork: Cambridge University Press. 1989.

12.         Klecan-Aker JS. A treatment programme for improving story-telling ability: a case study. Child Lang Teach Therapy.1993;9(2):105-15.

13.         Nathanson R, Crank JN, Saywitz KJ, Ruegg E. Enhancing the oral narratives of children with learning disabilities. Read Wri Quarterly. 2007;23(4),315-31.


 

 

 

 

 

 

Text Box: پیوست 1ـ نمونه‏ای از تحلیل روایت
«نمونه‏ای از تحليل روايت به این صورت است: يه روز مامانم گفت: بچه‏ها مي‏خواييم مسافرت. بعدش بعد با ماشينمون رفتيم فرودگاه. بعدش سوار هواپيما شديم. بعد هفت ساعت تو هواپيما بوديم تا رسيديم اونجا. اونجا هواش خيلی گرم بود. بعدش اول من چند تا دوست پيدا کردم. بعد با اون بازی کرديم. بعدش رفتيم هتلمون استراحت کرديم. حموم کرديم. بعدش عصر شد رفتيم بيرون و يه خورده هواخوری. بعدش اونموقع هم رفتيم اين، همين ديوار چين رفتيم. بعد اونموقع هم رفتيم رستوران. بعدش اونجا هم چند تا پارک بود. يکی پارک بود رفتيم بازی کرديم. گرگم به هوا خواهرم. بعدش اونجا خيلی خوش گذشت. بعد چند روز بعد اومديم تهران».
انواع جملات: جملات ساده (بعدش با ماشينمون رفتيم فرودگاه. بعدش سوار هواپيما شديم. اونجا هواش خيلی گرم بود. من چند تا دوست پيدا کردم. بعد با اون بازی کرديم. حموم کرديم. بعدش اونموقع رفتيم اين همين ديوار چين. بعد اونموقع هم رفتيم رستوران. بعدش اونجا هم چند تا پارک بود. بعدش اونجا خيلی خوش گذشت. چند روز بعد اومديم تهران)، جملات مرکب (بعد هفت ساعت تو هواپيما بوديم تا رسيديم اونجا. بعدش رفتيم هتلمون استراحت کرديم)، جملات پيچيده (يکی پارک بود رفتيم بازی کرديم)، جملات غيردستوری (يه روز مامانم گفت: بچه‏ها مي‏خواييم مسافرت. بعدش عصر شد رفتيم بيرون و يه خورده هواخوری، گرگم به هوا خواهرم).
پيوندهای انسجامی: بعد (11)، تا (1)، اونموقع (1)، هم (2).
پيوستگی موضعی: اطلاعات مرتبط (14)، تکراری (0)، نامرتبط (1): «بعد با اون بازی کرديم». در جمله قبل از این جمله گفته شده که «من چند تا دوست پیدا کردم». بنابراین جمله مرتبط به آن باید این جمله باشد که «من با اونها بازی کردم». بنابراین اطلاع نامرتبط ارائه شده است.

 

 

 

 


Research Article

 

 

The effectiveness of discourse-based intervention on personal narrative of school-aged children with borderline intelligence quotient

 

 

Belghis Rovshan1, Masoud Karimlo2, Ahmad Alipour3, Ali Khoddam1

 

1- Department of Linguistics & Foreign Languages, Payame Noor University, Tehran, Iran

2- Department of Biostatistics, Welfare and Rehabilitation Sciences University, Tehran, Iran

3- Department of Psychology, Faculty of Psychology & Education, Payame Noor University, Tehran, Iran

 

 

Received: 27 January 2013, accepted: 12 March 2013

 

Abstract

Background and Aim: Discourse-based interventions were studied less in speech therapy. This study aimed to investigate the effects of discourse-based intervention on language disabilities in school-aged children with borderline intelligence quotient (IQ).

Methods: In an experimental study, 33 students at the age of 6-13 years with borderline intelligence quotient (17 students for intervention and 16 students for control group) were selected with available sampling. The intervention lasted 14 sessions (every session: 45 minutes) that focused on the structure and content of discourse. Personal narrative was elicited with explanation of the same topic (go to a trip) for pre- and post-test.

Results: Mean scores of intelligence quotient, age and education had no difference between the two groups. The intervention caused the increase of compound sentences (p=0.038), types of cohesive conjunctions (p=0.003), and related information (p=0.008) and decrease of ungrammatical sentences (p=0.031).

Conclusion: Our findings indicate that participation in the intervention program has a clinically significant effect on the participants' abilities to produce personal narrative.

Keywords: Personal narrative, language disorder, student

 

Please cite this paper as: Rovshan B, Masoud Karimlo M, Alipour A, Khoddam A. The effectiveness of discourse-based intervention on personal narrative of school-aged children with borderline intelligence quotient. Audiol. 2014;23(1):87-95. Persian.