Research Article
A Persian version of the sustained auditory attention capacity test and its results in normal children
Sanaz Soltanparast1, Zahra Jafari2, Seyed Jalal Sameni1, Masoud Salehi3
1- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Department of Basic Sciences in Rehabilitation, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
3- Department of Statistics and Mathematics, School of Health Management and Information Sciences, Tehran University of Medical Sciences, Iran
Received: 24 June 2012, accepted: 13 August 2012
Abstract
Background and Aim: Sustained attention refers to the ability to maintain attention in target stimuli over a sustained period of time. This study was conducted to develop a Persian version of the sustained auditory attention capacity test and to study its results in normal children.
Methods: To develop the Persian version of the sustained auditory attention capacity test, like the original version, speech stimuli were used. The speech stimuli consisted of one hundred monosyllabic words consisting of a 20 times random of and repetition of the words of a 21-word list of monosyllabic words, which were randomly grouped together. The test was carried out at comfortable hearing level using binaural, and diotic presentation modes on 46 normal children of 7 to 11 years of age of both gender.
Results: There was a significant difference between age, and an average of impulsiveness error score (p=0.004) and total score of sustained auditory attention capacity test (p=0.005). No significant difference was revealed between age, and an average of inattention error score and attention reduction span index. Gender did not have a significant impact on various indicators of the test.
Conclusion: The results of this test on a group of normal hearing children confirmed its ability to measure sustained auditory attention capacity through speech stimuli.
Keywords: Sustained auditory attention, impulsiveness error, inattention error, speech stimulus, children
مقاله پژوهشی
يك نمونه نسخه فارسي آزمون ظرفيت توجه پيوسته شنوايي و گزارش نتايج آن در كودكان هنجار
ساناز سلطانپرست1، زهرا جعفری2، سید جلال ثامنی1، مسعود صالحی3
١ـ گروه شنواییشناسی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
٢ـ گروه علوم پایه توانبخشی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
٣ـ گروه آمار زیستی، دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: توجه پیوسته به توانایی حفظ توجه نسبت به محرکهای هدف در طول یک دورۀ زمانی پیوسته گفته میشود. در پژوهش حاضر نسبت به تهیۀ نسخۀ فارسی آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی و بررسی نتایج آن در کودکان هنجار اقدام شد.
روش بررسی: در تهیۀ نسخۀ فارسی آزمون حاضر همانند آزمون مرجع از محرک گفتاری استفاده شد. محرکهای گفتاری شامل 100 واژۀ تکهجایی متشکل از 20 مرتبه ارائۀ تصادفی واژۀ هدف و تکرار یک فهرست 21 کلمهای از مجموعه واژههای تکهجایی بود که بهطور تصادفی در کنار یکدیگر قرار گرفتند. آزمون در سطح راحت شنوایی بهصورت دو گوشی و دایوتیک روی 46 کودک هنجار 7 تا 11 سال از دو جنس انجام شد.
یافتهها: بین سن با متوسط امتیاز خطای بیقراری(004/0=p) و امتیاز کل آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی(050/0=p) اختلاف معنیداری وجود داشت. بین سن با متوسط امتیاز خطای کمتوجهی و همچنین شاخص کاهش ظرفیت توجه، اختلاف معنیداری مشاهده نشد. جنسیت بر شاخصهای مختلف آزمون، تأثیر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از آزمون حاضر روی گروهی از کودکان برخوردار از شنوایی هنجار، احتمالاً مؤید توانایی آزمون ارائه شده در تعیین ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی را با استفاده از محرکهای گفتاری است.
واژگان کلیدی: توجه پیوستۀ شنوایی، خطای بیقراری، خطای کمتوجهی، محرک گفتاری، کودکان
(دریافت مقاله: 4/4/91، پذیرش: 23/5/91)
مقدمه
از آنجا که ظرفیت شنوایی انسان برای پردازش محرکهای ورودی محدود است، توجه نقش مهمی را در پردازش اطلاعات ایفا میکند(1). در واقع توجه فرایند پچیدهای است که بهطور معمول به مجموعۀ گستردهای از مهارتها، فرایندها و وضعیتهای شناختی اطلاق میشود(2). براساس شواهد موجود، توجه میتواند مدالیتههای بینایی، شنوایی و لامسه را به خود اختصاص دهد(3). توجه شنوایی عبارت است از توانایی متمرکز شدن بر محرک صوتی، همزمان با آمادگی برای دریافت محرکهای گوناگون در هر لحظه(4). این توانایی، در فراگیری خواندن و نوشتن مؤلفۀ اصلی است، به این دلیل که کسب ویژگیهای آکوستیکی و آوایی الگوهای زبان، از توجه شنوایی متأثر میشوند(4). توجه شنوایی را میتوان بر حسب نوع تکلیف طبقهبندی کرد که یکی از مهمترین آنها توجه پیوسته یا مداوم است(1). توجه پیوسته به توانایی حفظ توجه نسبت به محرکهای هدف در طول یک دورۀ زمانی پیوسته مانند گوش دادن به آموزگار در کلاس درس یا گوش کردن به یک سخنراني در سمینار گفته میشود(1).
سنجش توانایی افراد در حفظ توجه پیوسته هنوز کاربرد گستردهای نیافته است و غالباً در کار بالینی مورد ارزيابي قرار نميگيرد(1). برای بررسی «توجه پیوسته» به شکل بالینی، از ابزارهای مختلفی استفاده میشود که در این میان میتوان به ارزیابیهای رفتاری و الکتروفیزیولوژیک اشاره کرد. یکی از شناخته شدهترین آزمونهای رفتاری موجود برای ارزیابی توجه پیوسته، آزمون عملکرد مستمر (Continuous Performance Test: CPT) است که در مطالعات روانپزشکی کاربرد وسیعی دارد(5و6). به هنگام اجرای این آزمون، آزمایششونده باید هوشیار باشد و به بود یا نبود محرک هدفی که از پیش تعیین شده است پاسخ دهد(5). در میان ابزارهای الکتروفیزیولوژیک یکی از اجزای شکل موج وابسته به تحریک یا درونزا که بهصورت گستردهای در زمینۀ توجه پیوسته مورد مطالعه قرار گرفته است، ثبت موج P300 است(7). بر طبق شواهد موجود، دامنۀ این موج تحت تأثیر توجه عملکرد توجهی فرد قرار میگیرد(8).
در سال 2007، Feniman و همکاران آزمون ظرفیت توجه شنوايي پيوسته (Sustained Auditory Attention Capacity Test: SAACT) را که یکی از نسخههای آزمون عملکرد مستمر است برای ارزیابی توجه شنوایی مستمر معرفی کردند(5). در این روش، توجه شنوایی کودک بهصورت عینی یعنی با استفاده از ابزار (در مقابل استفاده از مقیاس و پرسشنامه) مورد بررسی قرار میگیرد، و با توجه به تعیین ظرفیت کودک برای شنیدن محرکهای شنوایی در طول یک دورۀ زمانی طولانی و پاسخگویی به یک محرک خاص، توجه پیوستۀ شنوایی را ارزیابی میکند(5). در اين آزمون با تعيين دو نوع خطای کمتوجهی (inattentive error) یا تعداد مواردی که انگشت برای کلمه هدف بالا نرفته است، و خطاي بيقراري ((impulsive error یا بالا رفتن انگشت برای کلماتی غیر از کلمۀ هدف، و همچنين شاخص كاهش ظرفيت توجه (attention reduction span) که نشاندهندۀ ضعف کودک در حین آزمون است، نسبت به عملكرد فرد و نقص توجهي وي اظهار نظر ميشود(5). در مطالعات Feniman و همکاران (2007) برای بررسی ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی در کودکان با شنوایی هنجار(5) کودکان با کمشنوایی انتقالی و کمشنوایی حسی عصبی ملایم دوطرفه(9) و کودکان مبتلا به شکاف لب و کام(4) از این آزمون استفاده شده است. نتایج این مطالعات نشان داد که کودکان دارای شنوایی هنجار، در گروههای سنی بالاتر در همۀ شاخصهای آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی از عملکرد بهتری برخوردارند(5). همچنین کودکان مبتلا به کمشنوایی انتقالی و حسی عصبی ملایم دوطرفه و کودکان مبتلا به شکاف لب و کام، در مقایسه با کودکان برخوردار از شنوایی هنجار، در همۀ شاخصهای آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی، عملکرد ضعیفتری دارند(4و9).
بررسی توجه پیوسته از طریق حس شنوایی، با توجه به شباهت آن به روند معمول یادگیری از طریق دریافت محرکهای کلامی در محیط زندگی و کلاس درس(3)، میتواند در غربالگری نقایص توجهی کودکان، بهویژه در سنین پیشدبستانی و پیش از ورود به مدرسه، کاربرد و اهمیت زیادی داشته باشد. با توجه به نقش توجه پیوسته در يادگيري و حافظه و در ارزيابيهاي عصبروانشناختي و همچنین نبود نسخۀ فارسی ارزیابی این مهارت سطح بالاي شناختي، مطالعۀ حاضر به شرح نحوۀ ساخت نسخۀ فارسی آزمون ظرفیت توجه شنوايي پيوسته و گزارش نتايج آن روي گروهي از كودكان هنجار مقطع دبستان 7 تا 11 سال پرداخته است.
روش بررسی
مطالعۀ مقطعی حاضر شامل دو بخش اصلی تهیۀ آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی و اجرای آن روی گروهی از کودکان 7 تا 11 سال بود. در مرحلۀ تهیۀ آزمون، از محرکهای گفتاری استفاده شد. الگوی تهیۀ این آزمون از مطالعۀ انجام شده توسط Feniman و همکاران در سال 2007 برگرفته شد. محرکهای گفتاری این آزمون، 100 واژۀ تکهجایی بود که از تکرار یک فهرست 21 کلمهای با ارائۀ تصادفی و همچنین 20 مرتبه ارائۀ تصادفی واژۀ هدف تشکیل میشد. واژههای تکهجایی مورد استفاده در تهیۀ آزمون، از بین واژههای ساده، آشنا و قابل درک برای کودکان زیر هفت سال، از بین کتابهای داستان این گروه سنی، انتخاب شد. برای تسهیل در شناسایی واژۀ هدف از بین سایر واژهها، واژههای تکهجایی طوری انتخاب شدند که با واژۀ هدف، شباهت آوایی یا معنایی نداشته باشند. در نهایت، واژههای تکهجایی انتخاب شده، شامل «دست، شام، نان، خرس، کیف، اسب، رنگ، موش، عکس، گوش، میز، جیب، کفش، پول، باد، گل، ابر، شیر، سنگ و توپ» بود. واژۀ هدف (کلمۀ یک) نیز طوری انتخاب شد که ساده و خنثی بوده و بار معنایی یا هیجانی خاصی برای فرد مورد آزمایش نداشته باشد. برای تهیۀ این آزمون از نرمافزار 7.8 Cool Edit Pro استفاده شد. زمان لازم برای اجرای کامل این آزمون برای هر فرد تقریباً 20 دقیقه بود. با توجه به ساختار اين آزمون، خطاهای احتمالی رخ داده فقط با توجه مرتبط هستند و با مشکلات تمیز آوایی ارتباطی ندارند. فهرست واژههای آزمون با فاصلۀ یک ثانیه از یکدیگر و در بازۀ زمانی یک ثانیه با صدای مرد روی لوح فشرده ضبط شد و شش بار پشت سر هم برای فرد مورد آزمایش ارائه شد. این آزمون در سطح راحت شنوایی و بهصورت دوگوشی و دایوتیک اجرا شد.
در مرحلۀ اجرا، با توجه به نتایج تحلیل دادههای اجرای مطالعۀ مقدماتی انجام شده روی 10 کودک برخوردار از معیارهای ورود مطالعۀ حاضر، آزمون تهیه شده روی 46 کودک هنجار (22 دختر و 24 پسر) در محدودۀ سنی 7 تا 11 سال با میانگین سنی 50/8 و انحراف معیار 111/1 سال، در مدارس ابتدایی منطقۀ شش در طی پنج ماه اجرا شد. مطالعۀ حاضر روی کودکان برخوردار از ملاکهای زیر انجام شد 1ـ شنوایی هنجار (قبولی در آزمون غربالگری شنوایی تن خالص)؛ 2ـ هوش هنجار با استناد به پروندۀ بهداشت کودک در مدرسه (هوشبهر بالای 85 براساس آزمون هوش وکسلر کودکان)؛ 3ـ برتری دست راست در اعمال تکدستی؛ براساس نسخۀ فارسی آزمون برتری دستی Edinburg، در این آزمون کوتاه و ساده، امتیاز افراد راستدست بین یک تا ده و امتیاز افراد چپدست بین منهای یک تا منهای ده است. در مطالعۀ حاضر کسانی وارد بررسی شدند که امتیاز برتری دستی آنها براساس این آزمون مثبت و دست برتر آنها در نوشتن، دست راست باشد، زیرا بهدلیل پیچیده بودن تفسیر نتایج افراد چپ دست در مطالعات شناختی، معمولاً مطالعه به افراد راستدست محدود میشود، مگر این که بررسی تأثیر برتری دستی، خود یکی از متغیرهای مطالعه باشد؛ و 4ـ تکزبانه و تسلط بر زبان فارسی بهعنوان زبان اول (مادری). در صورت وجود سابقۀ هرگونه مشکلات عصبشناختی، تشنج، تب شدید، ضربه به سر، مصرف داروهای مسمومیتزای گوش، عمل جراحی مغز، بیماری زمینهای و مشکلات رفتاری به استناد پروندۀ تحصیلی، کودک از مطالعه کنار گذاشته میشد. بهمنظور بررسی و رعایت موارد ذکر شده، پرسشنامهای طراحی شده بود که با همکاری مربیان بهداشت مدارس تکمیل شد. پژوهش حاضر با تأیید کمیتۀ اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
کودکان برخوردار از معیارهای ورود به مطالعه پس از تأیید پژوهش و دریافت معرفینامۀ رسمی از ادارۀ آموزش و پروش کل کشور و ادارۀ آموزش و پرورش مدارس ابتدایی منطقۀ شش و کسب رضایتنامة کتبی از مدیران یا مربیان بهداشت مدارس در بررسی شرکت داده شدند. همچنین، از آنجا که تکمیل بخشی از پرسشنامۀ پژوهش مستلزم همکاری والدین بود، والدین تمام این کودکان نیز مطلع بودند و رضایت کتبی از ایشان دریافت شد. در ابتدا معاینۀ اتوسکپی (با اتوسکپ ساخت شرکت Riester آلمان) برای بررسی مجرای گوش از نظر وجود جرم و سلامت پردۀ گوش و در ادامه، برای بررسی وضعیت شنوایی هر کودک، ادیومتری غربالگری تن خالص با استفاده از ادیومتر غربالگری پیشرفته ASA84 ساخت شرکت پژواک آوا کشور ایران در فرکانسهای 500، 1000، 2000 و 4000 هرتز در سطح شدت 20 دسیبل HL صورت گرفت(10). در صورت رد شدن از غربالگری شنوایی، وی برای ارزیابی دقیقتر وضعیت شنوایی به کلینیک شنواییشناسی دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران ارجاع داده میشد. پس از آنکه از وضعیت شنوایی هنجار هر یک از کودکان مورد مطالعه اطمینان حاصل شد، به هر کودک دربارۀ آزمون و نحوۀ اجرای آن، توضیحات به این شرح داده شد: هدف آزمون حاضر ارزیابی توجه شنوایی شما در سکوت است؛ به هنگام ارائۀ فهرست واژهها، به دقت گوش دهید و تنها در صورت شنیدن کلمۀ یک، بلافاصله دستتان را بالا ببرید (بالا بردن دست راست یا چپ، فرقی نداشته و نقشی در تفسیر نتایج ندارد).
محرکهای آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی با روشی که در مرحلۀ تهیۀ آزمون به آن اشاره شد با استفاده از لپتاپ (مدل 36 FG VPCEA، ساخت شرکت سونی، کشور چین) و در سطح راحت شنوایی هر فرد در سکوت به دو گوش، از طریق گوشی (SHMI 900 کشور چین)، محدودۀ فرکانسی 20000-20 هرتز، حساسیت 100 دسیبل، امپدانس 32 اهم، حداکثر خروجی 100 میلیولت) ارائه میشد. از آنجا که آزمون حاضر نوعی آزمون ارزیابی توجه شنوایی (و نه دریافت و بازشناسی گفتار) است که همواره در سطح راحت شنوایی (MCL) انجام میشود و در ضبط معمول، آزمون از حشو خوبی در سطح راحت شنوایی برخوردار است، همچنین از آنجا که در نسخههای قبلی این آزمون و سایر آزمونهای ارزیابی رفتاری توجه، از ارائۀ محرکها بهصورت زنده یا ضبط شده در سطح MCL استفاده میشود، در مطالعۀ حاضر نیز محرکهای ضبط شده آزمون از طریق لپتاپ و در سطح راحت شنوایی ارائه شد. ترتیب ارائۀ واژهها در فهرست، تصادفی بود. قبل از این که فهرست واژههای آزمون برای اولین بار به کودک ارائه شود، یک نمونه فهرست که شامل 50 واژۀ تکهجایی (10 واژۀ هدف) بود برای آشنایی کودک با روال انجام آزمون ارائه میشد و پس از این که کودک آزمون را به درستی درک میکرد، آزمایش اصلی آغاز میشد. این فهرست کوتاهتر، از همان کلمات فهرست اصلی تشکیل شده بود و از آن صرفاً برای آشنایی فرد با روند آزمون استفاده میشد. در حین اجرای آزمون کودکان مورد ارزیابی مرتکب دو نوع خطا میشدند؛ یعنی گاهی اوقات زمانی که کلمه «یک» را شنیدند دست خود را بالا نمیبردند، و گاهی اوقات هم به هنگام شنیدن سایر کلمات تکهجایی ارائه شدۀ موجود در فهرست، دست خود را بالا میبردند که به این دو نوع خطا بهترتیب، خطاهای کمتوجهی و بیقراری گفته میشد. به همین علت نتیجۀ SAACT براساس این دو نوع خطا محاسبه میشد. به عبارت دیگر، برای محاسبۀ تعداد کل خطاهای SAACT، تعداد کل خطاهای کمتوجهی و بیقراری کودکان مورد ارزیابی در تمام شش مرحلۀ ارائۀ آزمون با هم جمع میشد و حاصل جمع بهعنوان میزان ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی کودک تفسیر میشد. همچنين، در مطالعۀ حاضر بهمنظور بررسی ظرفیت توجه، معیاری تحت عنوان شاخص كاهش ظرفيت توجه، یعنی میزان کاهش توجهی که کودک در حین انجام آزمون از آن رنج میبرد، نیز محاسبه میشد. این معیار برای بررسی میزان هوشیاری که در حین انجام آزمون کاهش یافته است، محاسبه میشد. همچنین، این شاخص با محاسبۀ تعداد پاسخهای درست کودک در مرحلۀ اول ارائۀ آزمون و تعداد پاسخهای درست کودک در مرحلۀ ششم تعیین میشد. در حقیقت، اختلاف بین تعداد پاسخهای درست این دو مرحله، شاخص کاهش ظرفیت توجه نامیده میشد. در نهایت، بر طبق تحلیل آماری دادههای کسب شده، نسبت به عملكرد فرد و نقص توجهي وي اظهار نظر ميشد.
در این مطالعه برای تحلیل آماری دادهها از نرمافزار آماری SPSS نسخۀ 16 در سطح معنیداری 05/0>p استفاده شد. برای بررسی تأثیر سن و جنس بر نتایج آزمون با توجه به هنجار نبودن توزیع دادهها براساس آزمون آماری کولموگروفـاسمیرنوف بهترتیب از آزمون آماری غیرپارامتریک کروسکال والیس و منـویتنی یو استفاده شد.
یافتهها
ابتدا دادهها برای هر یک از شاخصهای آزمون در هر شش مرحلۀ ارائۀ آزمون گردآوری و میانگینگیری شد. جدول 1 براساس نتایج آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی طراحی شده است و آمار توصیفی خطاهای کمتوجهی، بیقراری، تعداد کل خطاها و شاخص کاهش ظرفیت توجه را در گروه مورد مطالعه نشان میدهد.
در این بررسی برای تعیین اثر سن بر شاخصهای SAACT از آزمون آماری غیرپارامتریک کروسکال والیس استفاده شد. همانطور که در جدول 2 نشان داده شده است، در این مطالعه بین چهار گروه سنی مورد بررسی با میانگین خطاهای کمتوجهی و همچنین با میانگین شاخص کاهش ظرفیت توجه تفاوت معنیداری مشاهده نشد. در حالی که تفاوت مشاهده شده بین میانگین خطاهای بیقراری با چهار گروه سنی بررسی شده و میانگین تعداد کل خطاها با چهار گروه سنی بررسی شده معنیدار بود.
در مطالعۀ حاضر برای تعیین اثر جنسیت بر شاخصهای SAACT با توجه به توزیع غیرهنجار دادهها از آزمون آماری منـویتنی یو استفاده شد. در تحلیل آماری، بین دو جنس در خطاهای کمتوجهی، خطاهای بیقراری، تعداد کل خطاها، و شاخص کاهش ظرفیت توجه اختلاف آماری معنیداری (05/0<p) مشاهده نشد (جدول3).
بحث
ارزیابی توجه از طریق حس شنوایی به چند دلیل حائز اهمیت است نخست آنکه توجه شنوایی برای پردازش اطلاعات مناسب و یادگیری مهارتهای جدید ضروری است(9). دوم، حس شنوایی در قیاس با سایر حواس، قدرت بازشناسی منحصر به فرد بیشتری را ارائه میدهد(3). سوم، توجه شنوایی برای شکلگیری سایر مهارتهای پردازش شنوایی مانند حافظۀ شنوایی، بازشناسی و درک در حضور پسزمینه نقش مهمی ایفا میکند(3).
در مطالعۀ حاضر بین سن و متوسط خطای کمتوجهی تفاوت قابل ملاحظهای مشاهده نشد. این یافته با یافتههای مطالعه Feniman و همکاران (2010) که روی کودکان دچار کمشنوایی ملایم انجام شده بود، توافق داشت(9)، اما با یافتههای پژوهش Feniman و همکاران (2007) مغایرت داشت. براساس مطالعهای که توسط Feniman و همکاران (2007) با استفاده از SAACT انجام شد، بهنظر میرسد بین سن و امتیاز خطاهای کمتوجهی ارتباط معکوسی وجود دارد؛ یعنی کودکان بزرگتر در قیاس با کودکان کوچکتر دچار خطای کمتری شده و عملکرد بهتری در آزمون دارند. در حقیقت، از آنجا که کودکان کوچکتر از ظرفیت توجه محدودتری برخوردارند، انتظار میرود که بهتدریج با افزایش سن در پی تغییر مکانیسمهای پردازش درونی، ظرفیت توجهشان افزایش یابد(5). در مطالعۀ Levy (1980) روی 230 کودک (دختر و پسر) سه تا هفت سال کودکستانی و دبستانی با نوعی آزمون عملکرد مستمر CPT)) بینایی نیز کاهش قابل توجه میزان خطای کمتوجهی با افزایش سن گزارش شد(11). تفاوت بین یافتههای مطالعات میتواند از تفاوت در تعداد نمونه، سن افراد مورد بررسی و نسخۀ CPT مورد استفاده ناشی شده باشد و بهنظر میرسد برای اظهار نظر دقیقتر، به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه نیاز است.
در مطالعۀ حاضر بین متوسط خطای بیقراری و سن، اختلاف قابل توجهی مشاهده شد. در واقع با افزایش سن، میزان خطای بیقراری کاهش یافت. خطاهای بیقراری در CPT اغلب اوقات شاخص مهار پاسخ در کودکان محسوب میشوند. مهار پاسخ به توانایی مهار یا قطع پاسخ در طی یک رفتار دینامیک لحظه به لحظه گفته میشود که با افزایش سن بهطور قابل ملاحظهای بهبود مییابد. بر این اساس، بهنظر میرسد که کودکان کمسنتر، در مقایسه با همتاهای بزرگتر خود، رفتارهای تکانشی بیشتری دارند. این یافته با یافتههای پژوهشهای انجام شده توسط Feniman و همکاران (2007)، Aylward و همکاران (2002)، Someya و همکاران (2001) و Levy (1980) همخوانی داشت(3،5،11و12). Aylward و همکاران (2002) عملکرد 634 کودک (75% پسر، 25% دختر) مشکوک به اختلال نقص توجهـبیشفعالی و اختلال یادگیری را با استفاده از دو آزمون عملکرد مستمر بینایی و شنوایی بررسی کردند(3). نتایج پژوهش آنها همانند مطالعۀ حاضر نشان داد بین سن و میزان خطاهای بیقراری ارتباط معکوسی وجود دارد(3). Someya و همکاران (2001) مقیاسی را برای ارزیابی بیقراری تهیه کردند و اثر سن، جنس و تحصیلات افراد مورد ارزیابی متشکل از 34 دانشجوی دختر با میانگین سنی 9/19 و 416 کارمند (28% مرد،72% زن) با میانگین سنی 32 را بر این مقیاس مطالعه کردند(12). تحلیل آماری دادههای بهدست آمده از مطالعۀ آنها همانند مطالعۀ حاضر نشان داد که بین سن با امتیاز کسب شده از این مقیاس ارتباط چشمگیری وجود دارد(12). همچنین نتایج بهدست آمده از مطالعۀ Levy (1980) نشان دادکه با افزایش سن، میزان خطاهای بیقراری بهطور چشمگیری بهبود مییابد(11). اما در مطالعۀ Hagelthorn و همکاران (2003) که روی 66 کودک با میانگین سن 2/56 ماه و انحراف معیار 9/10 ماه انجام شد، ارتباطی بین میزان خطای بیقراری و سن مشاهده نشد(13). در مطالعۀ آنها میزان خطای بیقراری در محدودۀ سنی سه تا شش سال ثابت بود(13). این تفاوت میتواند از اختلاف در محدودۀ سنی افراد مورد ارزیابی یا تفاوت در ویژگیهای CPT مورد استفاده ناشی شده باشد.
از آنجا که امتیاز کل آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی، با مجموع تعداد خطاهای کمتوجهی و بیقراری اندازهگیری میشود، مقدار و تحلیل آماری آن مشابه با امتیازهای کمتوجهی و بیقراری است. در پژوهش انجام شده بین امتیاز کل و سن، اختلاف چشمگیری مشاهده شد؛ یعنی در گروههای سنی بالاتر امتیاز کل آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی کاهش مییابد. این یافته با یافتههای پژوهش Feniman و همکاران (2007) همخوانی داشت(5).
کودکان ممکن است یک تکلیف را با سطح مشخصی از توجه و تمرکز آغاز کنند، ولی نمیتوانند آن را حفظ کنند، در نتیجه عملکرد آنها در حین انجام آن تکلیف کاهش مییابد. با این وجود برخی از محققان این کاهش توجه را به خستگی ذهنی نسبت دادهاند که با توجه پیوسته ارتباطی ندارد. اگر چه کاهش توجه مشخصۀ افراد دچار نقص توجه است، کاهش گذرا در کودکانی که به این نقص مبتلا نیستند نیز رایج است(5). در این مطالعه، برخلاف مطالعات گذشته که کاهش چشمگیر ظرفیت توجه پیوسته را در کودکان شش تا هشت ساله در قیاس با کودکان 9 تا 11 ساله گزارش کردهاند(3و5) و آن را به تکامل راهبردهای جبرانی لازم بهمنظور توجه به تکالیف نسبت دادهاند، بین سن و شاخص کاهش ظرفیت توجه تفاوت قابل توجهی مشاهده نشد. تفاوت مشاهده شده در مطالعۀ حاضر را میتوان به تفاوت در تعداد افراد مورد بررسی، شیوۀ اجرای آزمون یا نوع آزمون مورد استفاده نسبت داد.
در مطالعۀ حاضر در کلیۀ شاخصهای آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی بین دو جنس تفاوت چشمگیری مشاهده نشد. در مطالعات گوناگون Feniman و همکاران به این یافته اشاره شده است(4،5و9). در سال 2007، Feniman و همکاران روی 280 کودک ( 139 دختر و 141 پسر ) 6 تا 11 سالۀ دارای شنوایی محیطی هنجار و بدون سابقۀ کمتوجهی آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی را اجرا کردند و آنها نیز بین دو جنس تفاوت چشمگیری از لحاظ خطای کمتوجهی، بیقراری، امتیاز ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی و شاخص کاهش ظرفیت توجه مشاهده نکردند(5). با توجه به نقش مهم شنوایی در تکامل گفتار، زبان، یادگیری و توانایی شنوایی، Feniman و همکاران (2010) تأثیر کمشنوایی را بر آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی روی 60 کودک 7 تا 11 ساله بررسی کردند(9). در این مطالعه نیز همانند مطالعۀ حاضر، بین دو جنس از لحاظ خطای کمتوجهی و بیقراری و امتیاز ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی اختلاف قابل توجهی مشاهده نشد(9). از آنجا که شکاف لب و کام به تکامل تواناییهای شنوایی مانند توجه که برای یادگیری مهارتهای جدید، ارتباط شفاهی و مکتوب ضروری است آسیب میرساند، Lemos و Feniman (2010) ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی را در 55 کودک با و بدون شکاف لب و کام هفت سال تا هفت سال و یازده ماه با استفاده از آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی بررسی کردند(4). یافتههای این مطالعه نیز با مطالعۀ حاضر مطابقت داشت و از لحاظ کلیۀ شاخصهای آزمون بین دو جنس در هر دو گروه مورد بررسی اختلاف چشمگیری نشان نداد. این یافته با یافتههای پژوهش انجام شده توسط Chaucer و همکاران (1999) و Groot و همکاران (2004) همخوانی نداشت(14و15). یافتۀ مطالعه Chaucer و همکاران (1999) که با استفاده از نسخۀ بینایی آزمون عملکرد مستمر در شرایط آزمایشی ارائۀ محرک با کیفیت مطلوب و ارائۀ نامطلوب و در حضور نویز بینایی (کاهش وضوح محرکهای بینایی) روی 341 کودک شش تا 15 سال انجام شد، با یافتۀ مطالعۀ حاضر مغایرت داشت(14). در مطالعۀ Chaucer و همکاران (1999) در شرایط آزمایشی ارائۀ محرک با کیفیت نامطلوب و در حضور نویز بینایی میزان خطاهای کمتوجهی دخترها بیشتر از پسرها بود(14). Groot و همکاران (2004) برای بررسی انواع مختلف توجه، بهویژه توانایی توجه پیوسته، 237 جفت دوقلو با میانگین سنی 8/5 سال را بررسی کردند و میزان خطای بیقراری بیشتری را در پسرها در مقایسه با دخترها مشاهده کردند(15) و این یافته را به تکامل سریعتر کنترل بیقراری در دخترها نسبت دادند(5). این ناهمخوانی یافتهها میتواند بهعلت استفاده از نسخههای مختلف CPT، تفاوت در سن و تعداد افراد مورد بررسی باشد.
کم بودن حجم نمونه بهدلیل پیشگیری از افزایش مدتزمان اجرای مطالعه در گروه کودکان هنجار مورد بررسی را میتوان محدودیت اصلی بررسی حاضر دانست. بنابراین پیشنهاد میشود که برای کسب اطمینان از نتایج بهدست آمده از مطالعۀ حاضر، مطالعۀ دیگری با حجم نمونۀ بیشتر در این زمینه اجرا شود. از طرف دیگر، از آنجا که ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی در طیف گستردهای از اختلالات عصب روانشناختی متأثر میشود، میتوان از این آزمون برای توسعۀ مطالعات مرتبط در زمینۀ نقايص توجهي، بهویژه در حیطۀ تحریک شنوایی، پایش سیر پیشرفت درمان کودک دچار نقایص توجهی و همچنین با توجه به احتمال وجود نقایص توجهی در اختلالات گوناگون (مانند اختلالات نقص توجهـبیشفعالی (Attention Deficit Hyperactivity Disorder: ADHD)، اختلال پردازش شنوایی مرکزی، نارساخوانی (Dyslexia)، آسیب زبانی ویژه (Aphasia) و غیره) میتوان از این آزمون در رشتههای مختلف توانبخشی و دیگر رشتههای پزشکی و علوم روانشناختی که در ارتباط با کودکان خدمات ارائه میکنند، استفاده کرد.
نتیجهگیری
وجود ابزار بالینی محدود برای ارزیابی ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی و نیاز به آزمونی که با استفاده از حس شنوایی (که شرایط ارزیابی واقعیتری را بازسازی میکند) توجه پیوسته را ارزیابی کند، عامل اصلی اهتمام برای تهیۀ نسخۀ فارسی آزمون ظرفیت توجه پیوستۀ شنوایی بود. نتیجه اجرای آزمون حاضر روی گروهی از کودکان برخوردار از شنوایی هنجار، احتمالاً مؤید توانایی این آزمون در بررسی اثر سن با تأکید بر حس شنوایی است.
سپاسگزاری
اين مقاله بخشی از پایاننامۀ مصوب دانشگاه علوم پزشكي تهران به شمارۀ قرارداد 2502/260/د/90 مورخ 23/07/1390 است. از مرکز تحقیقات توانبخشی، برای کمک در انجام پژوهش، سپاسگزاری میشود. از کودکان تحت آزمون و مربیان بهداشت سرکارخانم زارع و سرکار خانم یزدانخواه و مدیران محترم سرکارخانم خدابندهلو، جناب آقای حبیبی و جناب آقای پهلوانی قدردانی میشود.
REFERENCES
1. Medwetsky L. Mechanisms underlying central auditory processing. In: Katz J, Medwetsky L, Burkard R, Hood L, editors. Handbook of clinical audiology. 6th ed. Baltimore: Lippincott Williams & Wilkins; 2009. p. 584-610.
2. Sohlberg MM, Mateer CA. Improving attention and managing attentional problems. Adapting rehabilitation techniques to adults with ADD. Ann N Y Acad Sci. 2001; 931:359-75.
3. Aylward GP, Brager P, Harper DC. Relations between visual and auditory continuous performance tests in a clinical population: a descriptive study. Dev Neuropsychol. 2002;21(3):285-303.
4. Lemos IC, Feniman MR. Sustained Auditory Attention Ability Test (SAAAT) in seven-year-old children with cleft lip and palate. Braz J Otorhinolaryngol. 2010;76(2):199-205.
5. Feniman MR, Ortelan RR, Lauris JR, Campos CF, Cruz MS. A proposed behavioral tool to assess sustained auditory attention. Braz J Otorhinolaryngol. 2007;73(4):523-7.
6. Cornblatt BA, Risch NJ, Faris G, Friedman D, Erlenmeyer-Kimling L. The Continuous Performance Test, identical pairs version (CPT-IP): I. New findings about sustained attention in normal families. Psychiatry Res.1988;26(2):223-38.
7. Coull JT. Neural correlates of attention and arousal: insights from electrophysiology, functional neuroimaging and psychopharmacology. Prog Neurobiol. 1998;55(4):343 - 61.
8. Barry RJ, Johnstone SJ, Clarke AR. A review of electrophysiology in attention-deficit/hyperactivity disorder: II. Event-related potentials. Clin Neurophysiol. 2003;114(2):184-98.
9. Mondelli MF, Carvalho FR, Feniman MR, Lauris JR. Mild hearing loss: performance in the Sustained Auditory Attention Ability Test. Pro Fono. 2010;22(3):245-50.
10. Gelfand SA. Essentials of audiology. 2nd ed. New York: Thieme Publishing Group; 2001.
11. Levy F. The development of sustained attention (vigilance) and inhibition in children: some normative data. J Child Psychol Psychiatry. 1980;21(1):77-84.
12. Someya T, Sakado K, Seki T, Kojima M, Reist C, Tang SW, et al. The Japanese version of the Barratt Impulsiveness Scale, 11th version (BIS-11): its reliability and validity. Psychiatry Clin Neurosci. 2001;55(2):111-4.
13. Hagelthorn KM, Hiemenz JR, Pillion JP, Mahone EM. Age and task parameters in continuous performance tests for preschoolers. Percept Mot Skills. 2003;96(3 Pt 1):975-89.
14. Lin CC, Hsiao CK, Chen WJ. Development of sustained attention assessed using the continuous performance test among children 6-15 years of age. J Abnorm Child Psychol. 1999;27(5):403-12.
15. Groot AS, de Sonneville LM, Stins JF, Boomsma DI. Familial influences on sustained attention and inhibition in preschoolers. J Child Psychol Psychiatry. 2004;45(2):306-14.