Research Article
Comparing the results of Persian staggered spondaic word test in persistent developmental stutterers and normal subjects
Zakieh Fallahzadeh1, Seyyed Ali Akbar Tahaei1, Fahimeh Hajiabolhassan1, Shohreh Jalaie2, Mohammad Rahim Shahbodaghi3, Nematollah Rouhbakhsh1
1- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Department of Biostatistics, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
3- Department of Speech therapy, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
Received: 30 July 2012, accepted: 20 September 2012
Abstract
Background and Aim: Staggered spondaic words (SSW) test examines central auditory nervous system. Some researches show stuttering causes hyperactivity in motor system of the right hemisphere and cerebellum and decreases activity in the left hemisphere. During stuttering also, central auditory processing is decreased. The aim of this study was to compare the Persian staggered spondaic word test results between persistent developmental stutterers and normal subjects.
Methods: Thirty people with persistent developmental stuttering were participants of this cross-sectional descriptive-analytic study, which were aged 11 to 40 years. The control group matched for gender and number with stutters. They were 8 females and 22 males, with the age of 11 to 40 years, without any stuttering history, neurological diseases and auditory disorders.
Results: Stutterers were in normal category in corrected staggered spondaic words test. The mean scores of errors of right compete, right ear, left compete, left ear and total in corrected staggered spondaic words between control and stuttering group showed significant differences. There was a significant relationship between stuttering and effect, too (p<0.05).
Conclusion: Based on the obtained results of this study, stutterers may have different cortical and sub-cortical brain activity than people who have not stutter. Central auditory processing abilities of stutterers are weaker than normal people.
Keywords: Developmental stuttering, central auditory pathway disorders, dichotic listening tests
Please cite this paper as: Fallahzadeh Z, Tahaei SAA, Hajiabolhassan F, Jalaie Sh, Shahbodaghi MR, Rouhbakhsh N. Comparing the results of Persian staggered spondaic word test in persistent developmental stutterers and normal subjects. 2013;22(3):102-11. Persian.
مقاله پژوهشی
نتايج آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي فارسي در افراد لكنتي رشدي پايدار و هنجار
زکیه فلاحزاده1، سید علیاکبر طاهایی1، فهیمه حاجی ابوالحسن1، شهره جلایی2، محمدرحیم شاهبداغی3، نعمتاله روحبخش1
1ـ گروه شنواییشناسی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
2ـ گروه آمار زیستی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
3ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
چکیده
زمينه و هدف: آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي، توانایی بررسی دستگاه عصبی مرکزی شنوایی را دارد. تحقیقات نشان میدهد که افراد لکنتی، فعاليت بيشتری در سيستم حركتي با غلبۀ نيمكرۀ راست مغز و مخچه دارند. فعاليت در سمت برتر (معمولاً سمت چپ) كاهش مییابد. به نظر میرسد نقایص شنوایی از جمله نقص پردازش شنوایی، در افراد لکنتی وجود داشته باشد. این مطالعه با هدف مقایسۀ نتایج آزمون واژههای اسپوندی تناوبی فارسی در افراد لکنتی رشدی پایدار و هنجار انجام شد.
روش بررسي: مطالعۀ مقطعی حاضر روی افراد 11 تا 40 سال با لکنت رشدی پایدار، که شامل 8 زن و 22 مرد بودند، انجام گرفت. گروه هنجار از نظر جنس و تعداد با گروه لکنت منطبق شد. آزمونهای پایۀ شنوایی و واژههاي اسپوندي تناوبي برای افراد لکنتی و هنجار انجام شد و نتایج امتیاز آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي تصحیح شده و شاخصهای کیفی دو گروه با یکدیگر مقایسه شد.
یافتهها: افراد لکنتی در امتیاز آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي تصحیح شده در طبقه هنجار قرار گرفتند. بین میانگین درصد خطاي رقابتی راست، رقابتی چپ، گوش راست، گوش چپ و مجموع، بین گروه لکنتی و هنجار در امتیاز آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي تصحیح شده تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0p<). همچنین بین وجود لکنت و وجود اثر ترتیب رابطۀ معنیدار وجود داشت(05/0p<).
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش افراد لکنتی ممکن است در فعالیتهای قشری و زیرقشری مغز متفاوت با افراد هنجار باشند و احتمالأ توانایی پردازش شنوایی ضعیفتری نسبت به افراد هنجار داشته باشند.
واژگان کلیدی: لکنت رشدی، اختلال راه شنوایی مرکزی، آزمون شنوایی دوگوشی
(دریافت مقاله: 9/5/91، پذیرش: 30/6/91)
مقدمه
لكنت يك پديدۀ پيچيدۀ روانيـحركتي است كه در روند طبيعي گفتار فرد بر اثر تكرار، گير، كشيدهگويي و غیره بروز ميكند و در شكلهاي خفيف، شديد و متوسط ظاهر ميشود. van Rriper بر اين باور است كه لكنت زماني پديد ميآيد كه در جريان طبيعي گفتار، وقفهاي ناگهاني و غيرطبيعي به واسطۀ تكرار صداها، هجاها، كلمات و حتي عبارات، كشيدهگويي صداها و هجاها و كلمات و نيز به مياناندازي صداها و كلمات ديگر و قفل شدن دهان ايجاد میشود و گاهی با رفتارهاي وابسته همراه است(1).
نظریههای گوناگونی براي سببشناسي لكنت بيان شده است، که از بین آنها نظریۀ عدم برتري طرفي نسبتاً قویتر است. در كودكان و بزرگسالانی كه لكنت ندارند، در مقایسه با کودکان و بزرگسالانی که دچار لکنت هستند، برتري واضح نيمكرۀ چپ وجود دارد. در افراد غيرلكنتي مناطق گفتار و زبان قشری نيمكرۀ چپ در جريان توليد كلمات فعال هستند، در حاليكه به نظر میرسد در افراد لكنتي هر دو نيمكره در توليد نقش دارند(2). این نامتقارنی، در پلانوم تمپورال (planum temporae: PT) افراد لکنتی نیز دیده میشود. در بعضي از بزرگسالان لكنتي از لحاظ آناتوميك، نامتقارني PT طرف راست دیده میشود(3). افراد لکنتی درجاتی از اختلالات در عملکرد شنوایی نشان میدهند. چنان که در مطالعهای دربارۀ افراد لكنتي، طولاني شدن زمان نهفتگي موج I، III و V زمان نهفتگي بین قلهای I-III و I-V در پتانسيلهاي برانگيختۀ شنوايي ساقۀ مغز ديده شده است(4). ريتم الکتروانسفالوگرافی (Electroencephalo graphy: EEG) غالب در لكنتيها با يك نامتقارني بين نيمكرهاي معنیدار، كندتر از افراد هنجار است(5). بهنظر میرسد نقایص شنوایی، از جمله نقص پردازش شنوایی، در افراد لکنتی وجود داشته باشد(3).
پردازش شنوایی جنبۀ مهمی از عملکرد شنوایی است که برای محدودۀ وسیعی از فعالیتهای روزانۀ شنوایی شامل درک گفتار و موسیقی مهم است. با استفاده از آزمونهای رفتاری میتوان اختلال پردازش شنوایی و تواناییهای پردازش شنوایی را ارزیابی کرد(6).
آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي (Staggered Spondaic Word: SSW) یکی از آزمونهای شنوایی مرکزی اصلی است که میتواند پردازش شنوایی مرکزی را ارزیابی کند. این آزمون، آزمون یکپارچۀ دوگوشی (binaural integration) است که میتواند ساقۀ مغز، قشر و جسم پینهای را ارزیابی کند(6). تحقیقات نشان میدهد که آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي میتواند توانایی شناختی، زبانبیانی و حافظۀ شنیداری را بررسی کند(7).
در سالهای گذشته مطالعاتی در زمینۀ شنوایی و پردازش شنوایی در افراد لکنتی انجام گرفته است. Blood و Blood (1984)، به نقل از Rousey و همکاران (1959) مطالعهای روی افراد لکنتی انجام دادند و مشاهده کردند که مکانیابی (localization) در افراد لکنتی ضعیفتر است(8). Jerger و همکاران (1969) اختلال در لوب تمپورال را علت ضعف مکانیابی افراد لکنتی بیان کردند. Stromstra (1972) پردازش شنوایی را در افراد لکنتی بررسی کرد و دریافت که این افراد در فاز بینگوشی (interaural phases) متفاوت با افراد غیرلکنتی هستند(8). در مطالعۀ Blood و Blood (1984) به نقل از Haynes (1980) ریتم آلفا در EEG افراد لکنتی در طول وظایف زبانی بررسی شد. آنها دریافتند که پردازش شنوایی در نیمکرۀ راست این افراد اتفاق میافتد(8). همچنین مطالعات نشان میدهد که افراد لکنتی در زبان اختلالاتی دارند(1). بنابراین ممکن است افراد لکنتی مشکلاتی از پردازش شنوایی داشته باشند.
از آنجا كه آزمون SSW بهطور مشخص برای ارزيابي عملكرد درك شنيداري آزمون مفيدی است، اين مطالعه سعي دارد با استفاده از این آزمون تفاوت پردازش شنوایی بین افراد لکنتی و غيرلكنتي را بررسي كند.
روش بررسی
این مطالعۀ مقطعی روی 30 فرد (شامل 8 زن و 22 مرد) 11 تا 40 سال با لکنت رشدی پایدار و با میانگین سنی 16/22 و انحراف معیار 73/5 انجام گرفت. تمام افراد در این مطالعه لکنت متوسط و شدید داشتند. همچنین برای گروه هنجار 30 فرد (8 زن و 22 مرد) که از نظر جنس و تعداد با گروه لکنت منطبق شد.گروه هنجار 11 تا 40 سال با میانگین سنی10/23 و انحراف معیار 42/5 داشتند و بدون هیچ سابقۀ لکنت، بیماریهای گوشی و عصبشناختی بودند.
تعیین وجود لکنت و شدت آن با استفاده از شاخص wingate توسط گفتاردرمانگر انجام گرفت. در صورت تشخیص لکنت و شدت (متوسط و شدید) آن، افراد برای انجام آزمون SSW بهروش نمونهگیری آسان (با توجه به محدود بودن تعداد نمونهها و تعداد معیارهای ورود) انتخاب شدند. لازم به ذکر است گروه هنجار از نظر سن، تعداد و جنس با گروه لکنت منطبق شدند.
از هر فرد تاریخچهگیری بهعمل آمد. برای کنترل برتری مغزی (cerebral dominance)، افراد راستدست با استفاده از پرسشنامۀ Edinburg انتخاب شدند و برای اطمینان از سلامت
دستگاه شنوایی محیطی برای همگی معاینۀ اتوسکپی، ارزیابی ایمیتانس اکوستیک و ادیومتری تن خالص انجام شد. در صورت وجود شنوایی هنجار در دو گوش (آستانۀ شنوایی بهتر از 15 دسیبل) در محدودۀ فرکانسی 8000-250 هرتز و تمپانوگرام نوع An (از 100- تا 50+ داپا) و رفلکس اکوستیک هنجار (آستانۀ 90-70 دسیبل)، آزمون SSW انجام شد.
آزمون از طریق ادیومتر دو کاناله AC40 ساخت شرکت Intraacoustic کشور دانمارک و CD player متصل به آن انجام گرفت. نحوۀ انجام آزمونها برای افراد توضیح داده شد و با قرار دادن گوشی روی گوش و توضيح به بيمار دربارۀ نحوۀ انجام آزمون SSW انجام شد. آزمون در شدت 30 دسیبل SL (در این مطالعه همۀ افراد در سطح 50 دسیبل شنوایی هنجار داشتند) انجام گرفت.
در این آزمون براي هر فرد 40 آیتم ارائه ميشود. هر آیتم آزمون SSW از دو واژۀ اسپوندي تشكيل شده است. نیمی از آیتمها از گوش راست و نیم دیگر از گوش چپ شروع میشود. اولین هجا از اولین کلمۀ اسپوندی و آخرین هجای هر آیتم بهطور غیررقابتی ارائه میشود. اما دومین هجا از اولین کلمۀ اسپوندی و اولین هجا از دومین کلمۀ اسپوندی بهطور همزمان یا بهصورت رقابتی ارائه میشود. انجام آزمون حدود 10 دقيقه طول ميكشد. علاوه بر مقایسۀ C-SSW در هر دو گوش، اثر گوش (نسبت خطاهای شروع آیتم از گوش راست به شروع آیتم از گوش چپ)، اثر ترتیب (نسبت خطاهای کلمۀ اول اسپوندی به کلمۀ دوم اسپوندی) و نوع الگو (type pattern) بررسی شد. زمانیکه بیشترین خطا در 8 cn از نظر کمی حداقل دو برابر هر یک از خطاهای دیگر در 8 cn باشد، الگوی نوع A یا B وجود دارد. در الگوی نوع A بیشترین خطا در ستون F یا B و در الگوی نوع B که به ندرت مشاهده میشود، بیشترین خطا در ستون G و C دیده میشود.
کلیۀ آزمونهای ارزیابی شنوایی در کلینیک شنواییشناسی دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و در اتاقک اکوستیک انجام شد.
در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخۀ 17 استفاده شد. برای توصیف اطلاعات از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی و جدولها) برای افراد گروه هنجار و لکنتی استفاده شد. برای روش آمار تحلیلی، مقایسۀ میانگین درصد خطاي وضعیتها، گوش، مجموع امتیاز Total, Ear, Condition: TEC)) آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي تصحیح شده (Corrected Staggered Spondaic Words: C-SSW) افراد لکنتی با افراد هنجار از آزمون t مستقل استفاده شد. برای بررسی اثر وجود لکنت بر وجود اثر گوش، اثر ترتیب، الگوی A و B از آزمون کای دو استفاده شد.
یافتهها
در این پژوهش 30 فرد هنجار و 30 فرد لکنتی در محدودۀ سنی 11 تا 40 سال (با میانگین سنی 16/22 با انحراف معیار 73/5 برای افراد لکنتی و 10/23 با انحراف معیار 42/5 برای افراد هنجار) مورد بررسی قرار گرفتند که هر کدام 50 درصد از حجم نمونه را تشکیل میدادند. در هر گروه 8 زن و 22 مرد حضور داشتند.
در بررسی وضعیت، گوش، و مجموع امتیاز C-SSW مربوط به افراد هنجار بیشترین ميانگين درصد خطا در وضعیت رقابتی چپ 66/4 درصد و کمترین ميانگين درصد خطا در وضعیت غیررقابتی راست 41/2- درصد بود (جدول 1). با توجه به جدول تجزیه و تحلیل TEC (پیوست 1) میانگین درصد خطاها در تمام وضعیتها، گوش، مجموع در افراد هنجار در طبقهبندی هنجار قرار گرفت. در افراد لکنتی بیشترین ميانگين درصد خطا مربوط به وضعیت رقابتی چپ 91/11 درصد و کمترین ميانگين درصد خطا در وضعیت غیررقابتی راست 03/4- در صد بود (جدول 1). با توجه به جدول تجزیه و تحلیل TEC، میانگین درصد خطاها در تمام وضعیتها، گوش، و مجموع در افراد لکنتی در طبقهبندی هنجار قرار گرفت.
میزان امتیاز TEC در
افراد هنجار، برای وضعیت 145/2- و 02/3+ برای گوش راست 39/1+ و
52/0- و برای مجموع
49/0+ شد که با توجه به پیوست 1 همگی در طبقه هنجار قرار دارند. نهایتاً، طبق پیوست 2، گروه هنجار در طبقۀ هنجار قرار گرفتند.
میزان امتیاز TEC در افراد لکنتی، برای وضعیت 67/9+ و 595/3-، برای گوش 57/4+ و برای مجموع 23/3+ شد که بازهم براساس پیوست 1 همۀ امتیازها در طبقۀ هنجار بودند. به این ترتیب، طبق پیوست 2، گروه لکنتی مانند گروه هنجار در طبقۀ هنجار قرار گرفتند.
مجموع خطای امتیاز C-SSW در افراد لکنتی 23/3 درصد و در افراد هنجار 49/0 درصد بود.
بنابراین میانگین امتیاز واژههاي اسپوندي تناوبي خام در
افراد لکنتی 77/96 درصد و در افراد هنجار 51/99 درصد بود. افراد لکنتی
مجموع خطای بیشتری نسبت به افراد هنجار در امتیاز C-SSW داشتند. با توجه به جدول 1، که در آن میانگین درصد
خطای وضعیتها، گوش، و مجموع در C-SSW
بین افراد لکنتی و هنجار مقایسه شده است، بین
میانگین درصد خطاي غیررقابتی گوش راست و غیررقابتی
گوش چپ افراد هنجار و لکنتی تفاوت معنیداری وجود نداشت(05/0p>). بین میانگین درصد خطاي رقابتی راست،
رقابتی چپ، گوش راست، گوش چپ، و مجموع بین افراد هنجار و لکنتی
در C-SSW تفاوت معنیداری دیده شد(05/0p<).
افراد لکنتی بیش از افراد هنجار اثر ترتیب (order effect) و اثر گوش (ear effect) داشتند. افراد لکنتی بهترتیب 3/33 درصد و 3/23 در صد اثر ترتیب و اثر گوش داشتند. هیچکدام از افراد لکنتی و هنجار الگوی A را نداشتند و فقط در یک نفر از افراد لکنتی الگوی B دیده شد. طبق نظر Katz (1994) تعداد واژگونیهای دو بار یا بیشتر مهم تلقی میشود(6) که در این جا تنها دو نفر از افراد لکنتی دو بار و یا بیشتر واژگونی داشتند. مقدار 16/0p= از آزمون کایدو در رابطۀ بین وجود لکنت و وجود اثر گوش نشان میدهد که رابطۀ معنیداری بین وجود لکنت و اثرگوش وجود ندارد. بهعبارت دیگر، وجود لکنت تأثیری بر احتمال بروز اثر گوش ندارد.
با توجه به آزمون کایدو افراد لکنتی بیشتر از مقدار مورد انتظار اثر ترتیب نشان دادند. بنابراین، رابطۀ معنیداری بین لکنت و اثر ترتیب وجود داشت(028/0p=).
هیچکدام از افراد لکنتی و هنجار الگوی A را نداشتند. در آزمون کایدو برای رابطۀ بین وجود لکنت و الگوی A، 1p= بهدست آمد؛ به این معنی که در دو گروه هیچیک از افراد الگوی A نداشتند و دو گروه نظیر هم رفتار کردند. تنها یک مورد در گروه
لکنتی الگوی B داشت. مقدار 31/0p= نشان داد که رابطۀ معنیداری بین لکنت و الگوی B وجود ندارد؛ به این معنی که وجود لکنت تأثیری بر احتمال بروز الگوی B ندارد.
در جدول 2، در مقایسۀ میانگین درصد خطای وضعیتها، گوش، و مجموع در C-SSW بین افراد لکنتی در 2 جنس تفاوت معنیداری دیده نشد(05/0p>).
بحث
Zalewski (2005) بیان میکند که آزمون SSW میتواند بهحد کافی برای شناسایی تفاوتهای پردازش شنوایی در افراد لکنتی و هنجار حساس باشد(9). بهطور کلی، امتیاز C-SSW و TEC بهعنوان معیار اصلی محاسبات در این آزمون مورد نظر قرار میگیرد(6).
در سال 1986 Newton و همکاران، روی افراد لکنتی و غیرلکنتی، آزمون SSW، ارقام دوتایی (Tow Pair Digit: TPD)، اعداد همزمان تناوبی (Staggered Digits Simultaneous)، و اعداد offset تناوبی (Staggered Digits Offset: SDO) انجام دادند. در آزمون TPD دو گروه تنها در امتیازهای گوش چپ تفاوت معنیدار دیده شد، اما در هر دو آزمون SDS و SDO دو گروه در تعداد واژگونی تفاوت معنیدار وجود داشت(10). Anderson و همکاران (1988) در دو گروه افراد لکنتی و غیرلکنتی آزمون واژههاي اسپوندي تناوبي انجام دادند. دو گروه در وضعیت رقابتی گوش چپ با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند(11). در این مطالعه هم در وضعیت رقابتی و هم غیررقابتی امتیازهای گوش راست از امتیازهای گوش چپ بهتر (بیشتر) بود و غیرلکنتیها نسبت به لکنتیها امتیازهای بهتری کسب کردند. در مقایسۀ وضعیتهای گوش راست و چپ در گروه لکنتی و غیرلکنتی، گوش چپ در افراد لکنتی وضعیت رقابتی چپ افراد لکنتی بدترین امتیاز را داشتند(11). افراد لکنتی و افراد هنجار در C-SSW در تمام وضعیتها، گوش و مجموع در طبقۀ هنجار قرار گرفتند. در مورد C-SSW افراد لکنتی و هنجار در گوش راست و گوش چپ و مجموع دو گوش، گوش راست در وضعيت رقابتي، گوش چپ در وضعيت رقابتي از نظر آماری تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
Fox و همکاران (1996) بیان میکنند که مغز افراد لکنتی داراي فعاليت بيش از اندازه در سيستم حركتي با غلبۀ نيمكرۀ راست مغز است و کاهش در فعاليت در سمت برتر و چپ شنوايي دارند(12). بهنظر میرسد که بهعلت افزایش فعالیت در نیمکرۀ راست بیشتر پاسخهای گوش چپ در افراد لکنتی دستخوش تغییر شدهاند.
بین میانگین درصد خطاي غیررقابتی گوش راست و غیررقابتی گوش چپ افراد هنجار و لکنتی تفاوت معنیداری وجود نداشت(05/0p>). فقدان تفاوت میتواند بیانگر این باشد که تواناییهای شنیداری مرکزی افراد لکنتی با غیرلکنتی تفاوتی ندارد.
افراد لکنتی در جدول TEC در طبقۀ هنجار قرار گرفتند. در این پژوهش شرط ورود افراد لکنتی و هنجار نداشتن کمشنوایی بود. بنابراین، میتوان احتمال داد که افراد ممکن است دچار ضايعات غيردركي شنيداري یا دچار ضايعه در مراكز دركي شنيداري باشند. چون افراد نمونههای مورد مطالعه از نظر شنوایی اختلال حلزونی یا سیستم انتقال نداشتند. در ضایعات منطقۀ درکی شنوایی و منطقۀ ارتباطات غیرشنوایی معمولاً در گوش مقابل بهطرف ضایعه نتایج ناهنجار بهدست میآید. بهعلت تقاطع راههای شنوایی در ساقۀ مغز اکثر الیاف مربوط به گوش راست در نیمکرۀ چپ دریافت میشوند. در مورد گوش چپ نیز عکس این موضوع صدق میکند، ولی بهعلت مسئلۀ روند زبانی و خروجی همواره لازم است نیمکرۀ غالب نیز در نظر گرفته شود(13). بهنظر میرسد که بهعلت افزایش فعالیت در نیمکرۀ راست، بیشتر پاسخهای گوش چپ در افراد لکنتی دستخوش تغییر شدهاند. در شرایط نسبتاً یکسان برای پاسخهای دو گروه مورد پژوهش (هنجار و لکنتی) هرگونه تغییر در پاسخ نشاندهندۀ تغییر در فعالیت نیمکرهای و بین نیمکرهای و ساقۀ مغز است.
در این پژوهش در تمام وضعیتها، هر دو گوش و مجموع در افراد لکنتی، بیشترین امتیاز (بیشترین درصد خطا) مربوط به رقابتی چپ بود و در امتیازهای C-SSW افراد لکنتی نسبت به افراد هنجار امتیاز رقابتی چپ بسیار بالاتری داشتند.
طبق مدل Buffalo (1990) آزمون SSW همراه با دیگر آزمونهای ترکیب واجی (phonemic synthesis: PS) و گفتار در نویز میتواند اختلالات شنوایی مرکزی را بررسی کند. اگرچه نمیتوان با آزمون SSW بهتنهایی مشکلات را طبقهبندی کرد، ولی طبق این مدل امتیاز ضعیف رقابتی چپ در آزمون SSW (البته همراه با شاخصهایی در دیگر آزمونها) ممکن است نشاندهندۀ مشکلاتی در یکپارچگی همۀ انواع اطلاعات شنوایی (یکپارچگی حافظه) و (tolerance-fading memory) TFM باشد(6).
در الگوي نوع یکپارچگي، مشكلات تلفيق حسي شنوايي و يا تلفيق با موارد مربوط ديگر و اختلال در خواندن و هجي كردن و مشكل در تلفظ وجود دارد(6). در الگوی TFM مشكل در مخلوط كردن (Blocking Out) نویز و تلفیق حسی شنوایی و اختلال در خواندن افرادی که TFM ضعیف دارند وجود دارد(6).
همانطورکه گفته شد افراد لکنتی امتیاز رقابتی چپ بالاتری نسبت به افراد هنجار داشتند که از نظر آماری معنیدار بود؛ بهطوریکه میتوان احتمال داد افراد لکنتی در یکپارچگی و TFM ضعیف عمل کنند.
در مورد شاخصهای کیفی بین لکنت با اثر گوش و الگوی A و B رابطۀ معنیداری وجود نداشت(05/0p>). در واقع لکنت باعث پیدا شدن یا افزایش اثر گوش و الگوی A و B نمیشود. اما بین لکنت و اثر ترتیب رابطۀ معنیدار وجود دارد، بهطوری که لکنت باعث افزایش اثر ترتیب میشود. اثر ترتیب ممکن است نشاندهندۀ مشکلات TFM باشد(6). در ضایعات مناطق درکی معمولأ اثر گوش و اثر ترتیب بهصورت چشمگیر بروز پیدا میکند. میتوان احتمال داد افراد لکنتی الگوی TFM داشته باشند. در مطالعۀ Zeigelboim و همکاران (2011) نیز اثر ترتیب در افراد مبتلا به پارکینسون بیشترین تعداد را داشت. همچنین در حضور سیگنال رقابتی حافظۀ ضعیف داشتند(14). Anderson و همکاران (1988) گزارش کردند که اگرچه تفاوت معنیداری بین اثر گوش و اثر ترتیب گروه لکنتی و هنجار وجود نداشت، اما گروه هنجار برتری بهسمت گوش راست و افراد لکنتی برتری بهسمت گوش چپ نشان میدهند(11). افراد لکنتی اثر ترتیب بیشتری نسبت به گروه هنجار داشتند که احتمال درگیری منطقۀ درکی در این افراد را مطرح میکند. الگوي نوع A همراه با مشكلات تلفيق شنيداري و يا تلفيق با موارد ديگر است. حتي زماني كه ميزان الگوي A بارز نباشد، الگوی A و الگوی B نیز بهعنوان یکی از علائم کلیدی در تشخیص ضایعات مناطق بالاتر چون منطقۀ درکی درنظر گرفته می شود. الگوی B تنها در یک نفر در گروه لکنتی دیده شد.
Foundas و همکاران (2004) آزمون دایکوتیک را روی مردان و زنان لکنتی بهتفکیک راست دست و چپ دست بودن اجرا کردند و با گروه شاهد مقایسه کردند. آنها دریافتند که مردان چپدست و زنان راستدست در پردازش شنوایی و دریافت گفتار متفاوت با گروه شاهد بودند(3). زنان و مردان لکنتی رفتار یکسانی در آزمون داشتند. شاید اگر حجم نمونه بیشتر میبود، زنان و مردان تفاوت معنیداری در میانگین درصد خطای وضعیتها، گوش، و مجموع در C-SSW نشان میدادند.
نتیجهگیری
افزایش فعالیت در نیمکرۀ راست در افراد لکنتی باعث شد پاسخهای گوش چپ دستخوش تغییر شود. بهعلت تفاوت معنیدار رقابتی چپ در دو گروه میتوان احتمال داد که افراد لکنتی در یکپارچگی و TFM ضعیف عمل کنند. افراد لکنتی ممکن است توانایی پردازش شنوایی ضعیفتری نسبت به افراد هنجار داشته باشند. از آنجا که نواحی ساقۀ مغز و قشر شنوایی مسئول پردازش شنوایی است، احتمالأ تفاوتهای ساختاری و عملکردی افراد لکنتی و هنجار در این نواحی سبب رمزگذاری ناهنجار اطلاعات شنوایی و در نتیجه نقایص پردازش شنوایی میشود. با توجه به اهمیت پردازش شنوایی، شناسایی و توانبخشی (گفتاردرمانی) مناسب افراد لکنتی مهم بهنظر میرسد.
سپاسگزاری
این مقاله حاصل طرح پژوهشی مصوب دانشگاه علوم پزشکی تهران است. از مدیر محترم گروه شنواییشناسی دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، جناب آقای دکتر سعید فراهانی برای در اختیار گذاشتن امکانات و تجهیزات بالینی و پژوهشی و سرکار خانم دکتر پوربخت بهدلیل راهنماییهای بیدریغشان، همچنین از همکاران محترم گفتاردرمانگر شاغل در مراکز خصوصی و دولتی، برای همکاری در بهثمر رسیدن این پژوهش سپاسگزاریم.
REFERENCES
1. Guitar B. Stuttering: an integrated approach to its nature and treatment. 3rd ed. Baltimore: Lippincott Williams & Wilkins; 2006.
2. Blomgren M, Nagarajan SS, Lee JN, Li T, Alvord L. Preliminary results of a functional MRI study of brain activation patterns in stuttering and nonstuttering speakers during a lexical access task. J Fluency Disord. 2003;28(4):337-56.
3. Foundas AL, Bollich AM, Feldman J, Corey DM, Hurley M, Lemen LC, et al. Aberrant auditory processing and atypical planum temporale in developmental stuttering. Neurology. 2004;63(9):1640-6.
4. Blood IM, Blood GW. Relationship between stuttering severity and brainstem-evoked response testing. Percept Mot Skills. 1984;59(3):935-8.
5. Khedr E, El-Nasser WA, Abdel Haleem EK, Bakr MS, Trakhan MN. Evoked potentials and electroencephalography in stuttering. Folia Phoniatr logop. 2000;52(4):178-86.
6. Katz J. Handbook of clinical audiology. 4th ed. Baltimore: Williams & Wilkins; 1994.
7. Riccio CA, Hynd GW, Cohen MJ, Molt L. The staggered spondaic word test: performance of children with attention-deficit hyperactivity disorder. Am J Audiol. 1996;5(2):55-62.
8. Blood GW, Blood IM. Central auditory function in young stutterers. Percept Mot Skills. 1984;59(3):699-705.
9.
Zalewski
TR. Test–retest reliability for the SSW Number of Error (NOE) analysis in an
adult population with hearing impairment. Contemp Issues Commun Sci Disord.
2005;32:120-5.
10. Newton KR, Blood GW, Blood IM. Simultaneous and staggered dichotic word and digit tests with stutterers and nonstutterers. J Fluency Disord. 1986;11(3):201-16.
11. Anderson JM, Hood SB, Sellers DE. Central auditory processing abilities of adolescent and preadolescent stuttering and nonstuttering children. J Fluency Disord. 1988;13(3):199-214.
12. Fox PT, Ingham RJ, Ingham JC, Hirsch TB, Downs JH, Martin C, et al. A PET study of the neural systems of stuttering. Nature. 1996;382(6587):158-61.
13. Hajiabolhassan F, Lotfi Y, Azordegan F. Introducing and evaluating a Farsi-language version of the staggered spondaic word test in normal hearing subject. Audiol. 2006;15(1):39-46. Persian.
14. Zeigelboim BS, Klagenberg KF, Muñoz MB, Gorski LP, Teive HAG, Santos RS. Evaluation of central auditive processing in patients with Parkinson disease. Arquivos Int Otorrinolaringol (Impr.). 2011;15(2):189-94. Portuguese.