Research Article

 

 

The effect of family-oriented social skills training program on cochlear implant users

 

 

Kourosh amrai, Saied Hassanzadeh, Gholam Ali Afrooz, Hojat Pirzadi

 

Department of Psychology and Education of Exceptional Children, University of Tehran, Iran

 

 

Received: 28 October 2011, accepted: 7 July 2012

 

Abstract

Background and Aim: Hearing impaired individuals, who have undergone cochlear implantation, do not have satisfactory relationships with their peers and cannot be fully integrated into the hearing communities. The main purpose of this study was to examine the effect of a family-oriented social skills training program on cochlear implant users.

Methods: In this experimental study, 16 volunteer families consisting of mothers and their 12-19 year old children, who had undergone cochlear implantation at least two years in advance, were chosen from 328 families, members of the Hearing Rehabilitation Association of Iran. They responded to social skills rating scale as pre-test after they were randomly assigned to control and experimental groups. The experimental group underwent a 12-session social skills training. The social skills rating scale was then administered as a post-test in the two groups.

Results: The results showed the effectiveness of the family-oriented social skills training program on assertion (p<0.01), self-controlling (p<0.01), and general social skills (p< 0.01); however, they showed no significant effect on cooperation (p>0.05).

Conclusion: The study revealed that family-oriented social skills training program is effective in improving the social skills of individuals with cochlear implantation. Therefore, this training program can be employed to improve these skills as an integral part of the rehabilitation program.

Keywords: Social skills, hearing impairment, family, cochlear implant

 


مقاله پژوهشی

 

تأثیر برنامۀ آموزش خانواده‏محور مهارت‏های اجتماعی بر افراد كاشت حلزون شده

 

کورش امرایی، سعید حسن‏زاده، غلامعلی افروز، حجت پیرزادی

گروه روان‏شناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه تهران، ایران

 

چکيده

زمینه و هدف: افراد کم‏شنواي عمیق که عمل كاشت حلزون برای آنها انجام شده است روابط رضايت‏بخشی با همسالانشان ندارند و نمي‏توانند به‏طور كامل وارد جوامع شنوايان شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامۀ آموزش خانواده‏محور مهارت‏های اجتماعی بر بهبود مهارت‏های اجتماعی کودکان کاشت حلزون شده بود.

روش بررسی: در این مطالعۀ آزمایشی 16 خانواده شامل مادر به همراه فرزند کاشت حلزون شده با محدودۀ سنی 12 تا 19 سال که حداقل 2 سال از برنامۀ کاشت حلزون آنها گذشته باشد، از بین داوطلبانی که از میان 328 خانوادۀ عضو انجمن احیای شنوایی ایران که شرایط ورود به طرح را داشتند، انتخاب و به‏طور تصادفی به دو گروه 8 نفره مورد و شاهد تقسیم شدند. هر دو گروه (والدین) مقیاس رتبه‏بندی مهارت‏های اجتماعی را به‏عنوان پیش‏آزمون تکمیل کردند. افراد گروه مورد در 12 جلسۀ 60 تا 75 دقیقه‏ای تحت آموزش مهارت‏های اجتماعی قرار گرفتند. پس از آن مجدد مقیاس رتبه‏بندی مهارت‏های اجتماعی به‏عنوان پس‏آزمون روی هر دو گروه مورد و شاهد اجرا شد.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که برنامۀ آموزش خانواده‏محور مهارت‏های اجتماعی بر مهارت‏های قاطعیت(01/0>p)، خویشتن‏داری(01/0>p) و اجتماعی کلی(01/0>p) تأثیر مثبت و معنی‏دار داشت، اما بر مهارت همکاری و مشارکت(05/0<p) تأثیر معنی‏داری مشاهده نشد.

نتیجه‏گیری: با توجه به اثربخشی برنامۀ آموزش خانواده‏محور بر بهبود مهارت‏های اجتماعی کودکان کاشت حلزون شده، می‏توان بهبود این مهارت‏ها را به‏عنوان حلقه‏ای از برنامۀ توانبخشی بعد از کاشت حلزون شنوایی به‏کار برد.

واژگان کلیدی: مهارت‏های اجتماعی، کم‏شنواي عمیق، خانواده، کاشت حلزون

 

(دریافت مقاله: 6/8/90، پذیرش: 17/4/91)

 

مقدمه


مطالعات فردي و گروهي در بررسی پیامدهای کاشت حلزون روي كودكان ناشنوا نشان مي‏دهد كه كاشت حلزون تأثير بسيار مثبتي بر بهبود مهارت‏هاي زباني و ادراک شنوایی و بهبود كيفيت زندگي دارد(1). اما مهمترين انتقاد بر برنامۀ كاشت حلزون، عدم پیشرفت در رشد رواني‏ـ‏اجتماعي كودكان در مقايسه با همسالان شنوای آنهاست، به گونه‏اي كه علی‏رغم پيشرفت تحصيلي تقريباً برابر با همسالان شنوا در محيط‏هاي تلفيقي، آنان تنهايي و نبود دوستي‏هاي صميمي را در اين گونه محيط‏ها گزارش مي‏كنند، و اغلب در کارکردهای اجتماعی و هیجانی و برقراری ارتباط با ديگر كودكان دچار مشکل هستند(2).

برای مقابله با ضعف مهارت‏های اجتماعی، Tisdelle و Lawrence (1986) در یک مطالعۀ موردی با آموزش مهارت‏های اجتماعی به فرد با آسیب‏ شنوایی و گفتاری، موجبات بهبود در روابط بین فردی و سازگاری اجتماعی آن را فراهم آوردند(3). Suarez (2000) در پژوهشی با انتخاب دو گروه تصادفی (هر کدام 18 نفر) از کودکان در محدودۀ سنی 9 تا 14 سال ناشنوا با اجرای پیش‏آزمون‏ـ‏پس‏آزمون روی هر دو گروه و مقایسۀ پس‏آزمون‏ها نشان داد آموزش مهارت‏های اجتماعی موجب بهبود قابل ملاحظه در مهارت حل مسائل اجتماعی و روابط بین فردی شده است(4). قابل ذکر است در یکپارچگی اجتماعی و تحصیلی بین گروه مورد و شاهد تفاوت معنی‏داری وجود نداشت. همچنین Maag (2006) در یک فراتحلیل (meta analysis)، اثربخشی آموزش مهارت‏های اجتماعی را با میانگین اندازۀ اثر 35/0 نشان داد(5). Cook و همکاران (2008) نیز در یک فراتحلیل دیگر از نتایج 77 مطالعه که طی سال‏های 1980 تا 2006 انجام شده بود، بهبود در شایستگی اجتماعی افراد تحت برنامۀ آموزش مهارت‏های اجتماعی با میانگین اندازۀ اثر 32/0 را به‏دست آوردند(2).

از عوامل مؤثر بر اثربخشی برنامۀ کاشت حلزون، علاوه بر آموزش مهارت‏های اجتماعی به خود کودک، مشارکت والدین در برنامه‏های توانبخشی است؛ به گونه‏ای که سطح بالای مشارکت خانواده در برنامه‏های توانبخشی می‏تواند تأخیر در کاشت زودهنگام را تا حدودی جبران کند(6و7). Calderon (2000) با انتخاب 28 کودک مبتلا به آسیب شنوایی و ارائۀ مداخلات زودهنگام، نشان داد که مشارکت بیشتر و مؤثرتر خانواده در این برنامه موجبات رشد عاطفی‏ـ‏اجتماعی، زبانی و مهارت خواندن زودتر را برای آنها فراهم می‏آورد(8). همچنین، Bennett و Hay (2007) در پژوهشی با هدف بررسی نقش خانواده در رشد مهارت‏های اجتماعی افراد با ناتوانی‏های فیزیکی، خصوصیات خانواده، به‏ویژه میزان درگیری خانواده در برنامۀ توانبخشی را از مهم‏ترین عوامل مؤثر در موفقیت برنامۀ توانبخشی دانستند(9). اهمیت نقش والدین در زندگی کودکان یک مفهوم تازه و تعجب‏برانگیز نیست، زیرا والدین همیشه مراقب، آموزش‏دهنده و یک عامل ضروری برای رشد اجتماعی، زبانی و تحصیلی کودکان بوده‏اند.

پژوهش حاضر در صدد پاسخ‏گویی به این پرسش است که آیا آموزش مهارت‏های اجتماعی به مادران در کنار کودک، برخلاف تحقیقات دیگر، می‏تواند در بهبود مهارت‏های اجتماعی کودکان کاشت حلزون شده مؤثر باشد؟

 

روش بررسی

طرح مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیش‏آزمون‏ـ‏پس‏آزمون با گروه شاهد بود. در این طرح، که یک طرح آزمایشی است، گروه مورد، برنامۀ آموزش مهارت‏های اجتماعی را تجربه می‏کند و گروه شاهد درمانی دریافت نمی‏کند. از آنجا که در این طرح، انتخاب افراد نمونه به‏صورت تصادفی است، بیشتر عوامل تهدیدکنندۀ روایی درونی کنترل می‏شود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر تمام خانواده‏های دارای فرزند کاشت حلزون شدۀ عضو انجمن احیای شنوایی ایران در سال 89-1388 بود که تعداد این خانواده‏ها شامل 328 خانوار بود. پس از اعلام فراخوان، 16 خانواده (شامل مادر و فرزند کاشت حلزون شده با محدودۀ سنی 19-12 سال که حداقل دو سال از برنامۀ کاشت حلزون آن گذشته است) برای شرکت در این دورۀ آموزشی اعلام آمادگی کردند. این خانواده‏ها به شکل تصادفی ساده به دو گروه 8 نفره مورد و شاهد تقسیم شدند. افراد نمونه در هر گروه شامل چهار دختر و چهار پسر بود که در مدرسه راهنمایی و دبیرستان مشغول به تحصیل بودند. یکی از دلایل کم بودن تعداد افراد نمونه در این پژوهش، محدودیت جامعۀ آماری و همچنین شرط گذشت حداقل دو سال از کاشت حلزون برای شرکت در این دورۀ آموزشی بود.

مقیاس رتبه‏بندی مهارت‏های اجتماعی (Social Skills Rating Scale: SSRS) شامل سه فرم بود که یک فرم ويژۀ ارزيابي توسط والدين، و دو فرم دیگر مخصوص معلمان و دانش‏آموزان است. با توجه به این که هر يك از فرم‏هاي مقياس را مي‏توان به تنهايي يا با هم به كار برد، در پژوهش حاضر برای سنجش مهارت‏های اجتماعی از فرم والدین استفاده شده است. فرم والدین دارای 55 گویه است و از دو بخش مهارت‏های اجتماعی و مشکلات رفتاری تشکیل شده است. در اين پژوهش از بخش مهارت‏های اجتماعی (فرم والدین) که شامل سه خرده‏عامل، جرأت‏ورزی (قاطعیت)، همکاری و خویشتن‏داری است، استفاده شد. پایایی درونی این مقیاس بین 74/ تا 95/ است(10). مقیاس مذکور در ایران توسط شهیم (2007) در چند نوبت هنجاریابی شده و اعتبار آن در آخرین اعتباریابی بعد از دو هفته اجرای مجدد، 81/ به‏دست آمده است(10).


Text Box: جدول 1ـ میانگین و انحراف معیار گروه مورد و شاهد در پیش‏آزمون‏ـ‏پس‏آزمون

	گروه مورد		گروه شاهد
	پیش‏آزمون	پس‏آزمون		پیش‏آزمون	پس‏آزمون
متغیر	میانگین (انحراف معیار)	میانگین (انحراف معیار)		میانگین (انحراف معیار)	میانگین (انحراف معیار)
قاطعیت	(99/3) 37/12	(07/2) 50/17		(90/3) 12/11	(75/1) 25/12
همکاری	(13/4) 62/13	(49/3) 25/17		(84/4) 12	(98/1) 25/15
خویشتن‏داری	(02/3) 16	(64/2) 12/24		(56/2) 14	(34/4) 62/16
مهارت اجتماعی	(69/9) 42	(01/7) 87/58		(58/7) 12/37	(64/4) 12/44



روند اجرای دورۀ آموزشی به این ‏شکل بود که ابتدا هر دو گروه مورد و شاهد پرسش‏نامه را به‏عنوان پیش‏آزمون تکمیل کردند و سپس افراد گروه مورد طی 12 جلسه تحت آموزش مهارت‏های اجتماعی قرار گرفتند، در حالی که برای گروه شاهد این آموزش اجرا نشد. در اولین جلسۀ دورۀ آموزشی ضمن اجرای پیش‏آزمون، اعضای گروه به معرفی خود پرداختند و آزمونگر روند اجرای برنامه و وظایف و تمرین‏هایی را که باید گروه مورد در طول دوره انجام دهند تشریح کرد. در جلسات بعدی برقراری ارتباط و دوست‏یابی (الف)، برقراری ارتباط و دوست‏یابی (ب) ( به علت حجم مطالب و ضرورت موضوع در دو جلسه مطرح شد)، آداب معاشرت، زبان بدن در مکالمات، مدیریت احساس، اختلاف و حل آن، جرأت‏ورزی و ابراز وجود، مشارکت و همکاری، مسئولیت‏پذیری و شهروند مسئول بودن و تصمیم‏گیری مؤثر آموزش داده شد و در جلسۀ پایانی ضمن جمع‏بندی نهایی، از اعضای گروه مورد و شاهد پس‏آزمون (تکمیل پرسش‏نامه) به‏عمل آمد. لازم به ذکر است که هر کدام از این جلسات به جز جلسه اول و آخر در دو قسمت جداگانه برای مادران و کودکان کاشت حلزون شده آموزش داده شد.

نتایج حاصل از اجرای پرسش‏نامۀ پژوهش از طریق آزمون کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت؛ بدین معنی که به‏منظور کنترل تفاوت دو گروه مورد و شاهد در پیش‏آزمون و مقایسۀ میانگین آنها در پس‏آزمون از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه‏گیری‏های مکرر استفاده شده است.

 

يافته‏ها

برای آزمون فرضیه‏های پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش مهارت‏های اجتماعی بر بهبود مهارت‏های زندگی و خرده‏عامل‏های آن (براساس استفاده از بخش مهارت‏های اجتماعی فرم والدین)، با توجه به وجود چند متغیر وابسته و اجرای پیش‏آزمون، از تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه‏گیری‏های مکرر استفاده شده است. میانگین و انحراف معیار مربوط به مهارت اجتماعی و خرده‏عامل‏های آن برای گروه‏های مورد و شاهد در شرایط پیش‏آزمون و پس‏آزمون و نیز نتایج تحلیل واریانس آن به‏ترتیب در جدول‏های 1 و 2 آمده است.

براساس نتایج ارائه شده در جدول‏های فوق در دو خرده‏عامل قاطعیت و خویشتن‏داری و عامل کلی مهارت‏های اجتماعی بین گروه مورد و شاهد در سطح کمتر از 01/0 تفاوت معنی‏داری وجود داشت. در خرده‏عامل قاطعیت در پیش‏آزمون، میانگین گروه‏های مورد و شاهد به‏ترتیب 37/12 و 12/11 بود که تفاوت آن معنی‏دار نبود، اما در پس‏آزمون، میانگین گروه مورد به 50/17 افزایش یافت و برای گروه شاهد میانگین 25/12 به‏دست آمد که تفاوت گروه مورد و شاهد معنی‏دار بود(003/0=p). در Text Box: جدول 2ـ نتایج تحلیل واریانس مربوط به مهارت اجتماعی و خرده‏عامل‏های آن

متغیر	مجموع مجذورات	میانگین مجذورات	حداقل	حداکثر	p	توان آزمون
قاطعیت	82/53	82/53	6	19	003/0	98/0
همکاری	87/17	87/17	8	17	155/0	56/0
خویشتن‏داری	98/110	98/110	9	26	009/0	95/0
مهارت اجتماعی	35/488	35/488	23	62	002/0	99/0

خرده‏عامل همکاری در پس‏آزمون، بین میانگین 25/17 گروه مورد و 25/15 گروه شاهد تفاوت معنی‏داری وجود نداشت(155/0=p). در خرده‏عامل خویشتن‏داری در پیش‏آزمون، میانگین گروه مورد و شاهد به‏ترتیب 16 و 14 بود که این تفاوت معنی‏دار نبود، ولی در پس‏آزمون، میانگین گروه مورد به 12/24 افزایش یافت و میانگین گروه شاهد 62/16 به‏دست آمد که این تفاوت معنی‏دار بود(009/0=p). در عامل کلی مهارت اجتماعی، میانگین دو گروه مورد و شاهد در پیش‏آزمون به‏ترتیب 42 و 12/37 بود که تفاوت آنها معنی‏دار نبود، اما در پس‏آزمون، میانگین گروه‏های مورد و شاهد به‏ترتیب برابر با 87/58 و 12/44 به‏دست آمد که این تفاوت معنی‏دار بود(002/0=p). بنابراین می‏توان گفت که برنامۀ آموزش خانواده‏محور مهارت‏های اجتماعی به‏جز در خرده‏عامل همکاری، در تمامی خرده‏عامل‏های قاطعیت، خویشتن‏داری، و مهارت اجتماعی به بهبود مهارت‏های اجتماعی کودکان کاشت حلزون شده کمک کرده است.

 

بحث

پژوهش حاضر که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت‏های اجتماعی خانواده‏محور بر بهبود مهارت‏های اجتماعی کودکان کاشت حلزون شده انجام گرفت، نشان داد که برنامۀ آموزشی خانواده‏محور موجب بهبود مهارت‏های اجتماعی به‏طور عام و مهارت‏های قاطعیت و خویشتن‏داری به‏طور خاص شده، ولی تأثیر چندانی بر بهبود مهارت همکاری کودکان کاشت حلزون شده نداشته است. یافته‏های پژوهش حاضر با تحقیقات Tisdelle و Lawrence (1986) و Suarez (2000) که اثربخشی برنامۀ آموزش خانواده را روشی مؤثر در بهبود مهارت‏های اجتماعی و تقویت روابط بین فردی افراد ناشنوایان نشان داده‏اند، همسو است(3و4). از دیگر تحقیقات همسو می‏توان به پژوهش Magg (2006) و Cook و همکاران (2008) اشاره کرد(2و5). همچنین دربارۀ بهبود روابط بین فردی به پژوهش مهرابي‏زاده هنرمند و همکاران (2007) در ارتباط با جرأت‏ورزی می‏توان اشاره کرد که هرکدام اثربخشی برنامۀ آموزش مهارت‏های اجتماعی را به شکلی خاص نشان داده‏اند(11).

در تبیین یافته‏های این پژوهش مبنی بر اثربخشی برنامۀ خانواده‏محور در بهبود مهارت قاطعیت و جرأت‏ورزی به‏عنوان یکی از مؤلفه‏های مهارت اجتماعی می‏توان عنوان کرد که مطابق مدل مفهومی Felner جرأت‏ورزی (قاطعیت) یکی از مؤلفه‏های اساسی کفایت اجتماعی است، و عدم توانایی در این مهارت برای بیان عقیده و پافشاری بر حق خود به دلیل اولویت‏دادن حقوق دیگران بر حقوق فردی است. بنابراین، آموزش جرأت‏ورزی، فرد را با حقوق خود آشنا کرده و موقعیت‏هایی را که فرد باید در آنها از حقوق خود دفاع کند تشریح خواهد نمود(11). یادگیری مهارت‏های اجتماعی موجب می‏شود که فرد در طی این دوره فرايندهاي مسئوليت‏پذيري را درك كرده و در مقابل درخواست‏هاي منفي و فشارهاي دوستان برای انجام رفتارهاي هنجارشكنانه مقاومت به خرج دهد و بتواند «نه» بگويد(12).

یافته‏های پژوهش همچنین نشان داد که برنامۀ خانواده‏محور آموزش مهارت‏های اجتماعی موجب بهبود مهارت خویشتنن‏داری در افراد مشارکت‏کننده در دورۀ آموزشی شده است. براساس مدل کفایت اجتماعی Felner فرد برای عملکرد مؤثر در موقعیت‏های اجتماعی باید ظرفیت کنترل بر احساس و برانگیختگی هیجانی ناشی از موقعیت‏های استرس‏زا، و خشم‏زا را داشته باشد. افرادی که خود را قادر به تعدیل پاسخ‏های عاطفی در چنین موقعیت‏هایی نمی‏بینند، نمی‏توانند راهبردهای حل مسأله را کسب کرده و آنها را به شیوۀ انطباقی به کار گیرند. در نتیجه، قادر به خویشتن‏داری نیستند و به‏صورت تکانشی عمل می‏کنند. آموزش مهارت‏های اجتماعی موجب شده است که این افراد قبل از انجام پاسخ تکانشی در مورد آنچه که درصدد انجام آن هستند، تأمل کنند و این تأمل، فرصت مراجعه به راهبردهای حل مسأله را، که طی دورۀ آموزشی به آنها آموزش داده شده است، فراهم می‏آورد. همچنین مادران، که با موقعیت هیجان‏انگیز، مدیریت احساس و راهبردهای حل مسأله آشنا شده‏اند، می‏توانند فرزند خود را در شناسایی احساس‏ها و راهکارهای مؤثر در برخورد با آنها کمک کنند، و در عین حال می‏توانند در موقعیت‏های شبیه‏سازی شده، تشخیص احساس و روش مؤثر مقابله را تمرین کنند(13).

افزون بر این، در تبیین یافته‏های این پژوهش می‏توان به نظریۀ رفتارگرایی در شکل کنشگر آن و نظریۀ یادگیری مشاهده‏ای Bandura استناد داد. در نظریۀ شرطی‏سازی کنشگر، زمانی که فرد مهارت‏های اجتماعی متناسب با موقعیت مانند دوست‏یابی، برقراری ارتباط مؤثر، ابراز وجود و غیره را کسب می‏کند و در موقعیت‏های اجتماعی مانند محیط خانواده و مدرسه به‏کار می‏گیرد و با پیامدهای مثبت آنها مانند حمایت اجتماعی، توجه مثبت، دادن حق انتخاب و احساس مفید‏ بودن مواجهه می‏شود، تمایل بیشتری برای تکرار و انجام آن مهارت‏ها در سطح گسترده‏تر پیدا می‏کند(11). در نظریۀ یادگیری مشاهده‏ای Bandura بهبود مهارت‏های اجتماعی افراد کاشت حلزون شده را می‏توان این‏گونه تبیین کرد که افراد مشارکت‏کننده از یک طرف از آزمونگر دورۀ آموزشی، که ضمن تشریح مهارت‏های اجتماعی، مهارت‏های مطرح‏شده در جلسه را در موقعیت شبیه‏سازی شده با گروه مورد انجام خواهد داد، الگوبرداری می‏کنند، و از طرف دیگر، گروه مورد می‏تواند خود در محیط واقعی به‏عنوان الگویی برای فرزندان خود باشند که کودکان و نوجوانان بتوانند مهارت‏های متناسب با موقعیت‏های اجتماعی مختلف را از آنها الگوبرداری کنند(14).

مسأله شایان ذکر عدم اثربخشی آموزش خانواده‏محور بر مهارت همکاری و مشارکت است. بدین معنی که در پس‏آزمون بین دو گروه مورد و شاهد در مهارت همکاری تفاوت معنی‏داری وجود نداشت. این یافتۀ پژوهش با پیشینۀ نظری و تجربی مطابقت ندارد، و یافتۀ پژوهش‏های قبلی را به چالش می‏کشد. در تبیین این یافته می‏توان این‏گونه عنوان کرد که افراد قبل از شرکت در دورۀ آموزشی توان کار مشارکتی در حد مطلوب را داشته‏اند و آموزش این مهارت نتوانسته تغییر چندانی در آن ایجاد کند. همچنین شاید بتوان تغییر نامحسوس خرده‏عامل همکاری را به مدت زمان محدود برنامۀ آموزشی نسبت داد. احتمالاً این عامل نیازمند مداخلۀ طولانی‏تری است. شاید بتوان این احتمال را مطرح کرد که عامل همکاری بیشتر یک ماهیت سرشتی دارد. این‏ها احتمالاتی است که نیاز به پژوهش‏های آتی دارد.

از مهم‏ترین محدودیت‏های این پژوهش می‏توان به تعداد محدود افراد مشارکت‏کننده اشاره کرد که به‏صورت داوطلب متقاضی مشارکت در دورۀ آموزشی شده بودند. این امر می‏تواند این افراد را از سایر جامعۀ آماری در جهت‏هایی مانند بهادادن بیشتر به وضعیت کودک و فراهم آوردن محیط غنی‏تر و غیره متفاوت کند و می‏تواند نتایج پژوهش را تحت تأثیر قرار دهد. از دیگر محدودیت‏های پژوهش، اجرای پیش‏آزمون است که می‏تواند روایی درونی پژوهش را تا حدی تهدید کند. ازاین رو، پیشنهاد می‏شود در پژوهش‏های آتی محدودیت‏های این پژوهش لحاظ شود. علاوه بر این، آموزش افراد همکلاسی برای آگاهی از خصوصیات این افراد و چگونگی تعامل با آنان نیز می‏تواند مورد توجه قرار گیرد. همچنین، پیشنهاد می‏شود که آموزش مهارت‏های اجتماعی به‏عنوان بخشی از برنامۀ توانبخشی بعد از کاشت حلزون برای خانواده و خود کودک مدنظر قرار گیرد.

 

نتیجه‏گیری

با توجه به نتایج پژوهش می‏توان گفت که آموزش خانواده‏محور مهارت‏های اجتماعی موجب می‏شود مهارت‏های اجتماعی در کودکان کاشت حلزون شده بهبود یابد.

سپاسگزاری

نویسندگان از جناب آقای حامی، دبیر انجمن احیای شنوایی ایران و سایر همکاران مرکز کاشت حلزون شنوایی ایران و نیز از افراد کاشت حلزون شده و خانواده‏های آنها تشکر و قدردانی می‏کنند.


 

REFERENCES


1.              Hassanzadeh S, Farhadi M, Daneshi A, Emamdjomeh H. The effects of age on auditory speech perception development in cochlear-implanted prelingually deaf children. Otolaryngol Head Neck Surg. 2002;126(5):524-7.

2.             Cook CR, Gresham FM, Kern L, Barreras RB, Thornton S, Crews SD. Social skills training for secondary students with emotional and/or behavioral disorders: a review and analysis of the meta-analytic literature. J Emot Behav Disord. 2008;16(3):131-44.

3.              Tisdelle DA, St Lawrence JS. Social skills training to enhance the interpersonal adjustment of a speech and hearing impaired adult. J Commun Disord. 1986;19(3):197-207.

4.              Suárez M. Promoting social competence in deaf students: the effect of an intervention program. J Deaf Stud Deaf Educ. 2000;5(4):323-33.

5.             Maag JW. Social skills training for students with emotional and behavioral disorders: A review of reviews. Behav Disord. 2006;32(1):4-17.

6.             Geers AE. Factors affecting the development of speech, language, and literacy in children with early cochlear implantation. Lang Speech Hear Serv Sch. 2002;33(3):172-83.

7.             Moeller MP. Early intervention and language development in children who are deaf and hard of hearing. Pediatrics. 2000;106(3):1-9.

8.             Calderon R. Parental involvement in deaf children’s education programs as a predictor of child’s language, early reading, and social-emotional development. J Deaf Stud Deaf Educ. 2000;5(2):140-55.

9.             Bennett KS, Hay DA. The role of family in the development of social skills in children with physical disabilities.International Journal of Disability, Development and Education. 2007;54(4):381-97.

10.         Shahim S. Family acculturation, behavior problems, and social skills of a group of Iranian immigrant children in Toronto. Psycological Research. 2007;10(1&2):93-108. Persian.

11.         Mehrabizade MH, Taghavi SF, Attari YA. Effect of group assertive training on social anxiety, social skills and academic performance of female students. J Behav Sci. 2009;3(1): 59-64. Persian.

12.         Symon JB. Expanding interventions for children with autism parents as trainers. J Posit Behav Interv. 2005;7(3):159-73.

13.         Bayrami M, Moradi AR. The effect of teaching social skills on competence of students (Feiner model). Journal of Psychology (Tabriz University). 2007;1(4):47-67. Persian.

14.         Preece S, Mellor D. Learning patterns in social skills training programs: an exploratory study. Child Adolesc Soc Work J. 2009;26(2):87-101.