Cases Series

 

 

A preliminary study of some pragmatic skills of hearing and hearing-impaired children by story retelling test

 

 

Farnoush Jarollahi1,2, Yahya Modarresi3, Zahra Agharasouli4, Salimeh Jafari4

 

1- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Rehabilitation Research Center, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

3- Department of Linguistics, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran

4- Department of Speech therapy, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, Iran

 

 

Received: 3 May 2012, accepted: 9 December 2012

 

Abstract

Background and Aim: Pragmatics refers to speech interactions and the social aspect of communication in language contexts. Due to the crucial role of hearing in language skill development, hearing-impaired children have problems with all aspects of language, including pragmatics. These skills are crucial in children’s daily life. There is a lack of Persian studies on hearing-impaired children. Therefore, the purpose of the present study is to describe some pragmatic skills of hearing and hearing-impaired children.

Methods: This descriptive case study was conducted on five hearing-impaired and two normal-hearing 6 year old children. Their pragmatic language skills were studied by the Persian story retelling test. in a quiet room. The children's re-told story was recorded, analyzed, and scored.

Results: There was no difference between the scores of hearing and severe hearing-impaired children. However, children with severe hearing loss and cochlear implant, and hearing children were different in maintaining the subject and sequence of events. Children with profound hearing loss and hearing aid, and hearing children had a significant difference in all aspects except main information. All subjects used conjunctions correctly.

Conclusion: The pragmatic skills of hearing-impaired children are weaker than hearing children. There are also differences between hearing-impaired children's abilities. This difference in pragmatic skills shows the difference in amount of hearing loss, kind of assistive device, effective use of remaining hearing, onset and quality of aural rehabilitation program, and other factors. Therefore, a research with a greater sample size is necessary to explain these differences.

Keywords: Pragmatic skills, hearing loss, story retelling

 


گزارش موارد

 

بررسی مقدماتی برخی توانایی‏های کاربردشناختی کودکان شنوا و کمشنوا با استفاده از آزمون بازگویی داستان

 

فرنوش جاراللهی1و2، یحیی مدرسی3، زهرا آقارسولی4، سلیمه جعفری4

1ـ گروه شنوایی‏شناسی، دانشکدۀ توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

2ـ مرکز تحقیقات توانبخشی، دانشکدۀ توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

3ـ گروه زبان‏شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران

4ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکدۀ توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: كاربرد‏شناسي زبان مطالعۀ كنش‏هاي گفتاري و جنبههاي اجتماعي تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. به‏دليل نقش مهم شنوايي در رشد مهارتهاي زباني، كودكان كمشنوا در تمام سطوح زبان از جمله كاربردشناسي با مشكلاتي مواجهند. تکلیفی که به‏خوبی این تفاوت را آشکار میسازد بازگویی داستان است. با توجه به اهمیت این مهارتها در زندگی روزمرۀ این کودکان و فقدان پژوهشی منسجم در زبان فارسی، مطالعۀ حاضر با هدف توصیف مقدماتی این تواناییهای کودکان کمشنوا در قالب بازگویی داستان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعۀ موردی توصیفی روی پنج کودک کم‏شنوای شش ساله و دو کودک شنوای هم‏سن انجام شد. مهارتهاي كاربردشناسي آنها با استفاده از آزمون بازگویی داستان در اتاقی ساکت اجرا، سپس داستانگویی کودک ضبط، تحلیل و امتیازدهی شد.

یافته‏ها: بین امتیاز آزمودنی با کمشنوایی شدید و گروه هنجار تفاوتی وجود نداشت، از طرفی بین امتیاز آزمودنی با کمشنوایی عمیق و کاشت حلزون در حفظ موضوع و توالی وقایع با گروه شنوا اختلاف دیده شد. امتیاز آزمودنی با کمشنوایی عمیق و کاربر سمعک در همۀ موارد به‏جز اطلاعات اصلی با گروه شنوا اختلاف زیادی داشت. از طرفی، همۀ آزمودنیها از حروف ربط به‏طور مناسب استفاده میکردند.

نتیجهگیری: کودکان کمشنوا در به‏کارگیری مهارتهای کاربردشناسی ضعیف‏تر از کودکان شنوا عمل میکنند. از طرفی، بین افراد کم‏شنوا نیز تفاوت وجود دارد که حاکی از تنوع این تواناییها در کودکان کمشنوا است و این تفاوت در تواناییهای زبانی براساس میزان کمشنوایی، نوع پروتز، استفادۀ مفید از باقی‏ماندۀ شنوایی، زمان و کیفیت آموزشهای توانبخشی شنوایی و سایر عوامل، را خاطر نشان میسازد.

واژگان کلیدی: مهارت کاربردشناسی، کم‏شنوایی، بازگویی داستان

 

(دریافت مقاله: 14/2/91، پذیرش: 19/9/91)

 

مقدمه


کاربردشناسی زبان عبارت است از مطالعۀ کنشهای گفتاری و جنبههای اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان. از آنجا که کاربردشناسی شامل مهارتهای مختلفی مانند حفظ موضوع، توالی وقایع، رعایت نوبت و غیره است، در سالهای اخیر به‏منظور به‏دست آوردن تصویر دقیقتری از عملکرد‏های آن، این جنبه از زبان را در بافت طبیعی مورد ارزیابی قرار میدهند(1). با توجه به ‏این که کاربردشناسی مهارتهای متعددی را شامل میشود که هر کدام بخشی از نحوۀ برقراری ارتباط کودک را منعکس میکنند، یکی از تکالیفی که به‏طور همه جانبه و جامع به بررسی این مهارتها میپردازد داستانگویی است. داستانگویی رویکردی متنوع، انعطافپذیر، راحت و سریع است که میتوان از آن برای غربالگری و ارزیابی انواع نقایص زبانی استفاده کرد‏(2و3). همچنین، کاربردشناسی پیش‏آگاهی مناسبی دربارۀ مهارتهای تحصیلی آیندۀ کودک در اختیار خانواده و درمانگران قرار خواهد داد‏(4).

مطالعاتی که تا کنون دربارۀ مشکلات ارتباطی کودکان کمشنوا به‏ویژه در حوزۀ کاربردشناسی صورت گرفته‏اند، جنبۀ داستانگویی را مورد توجه قرار ندادهاند و از طرفی، روشنگرانه نبوده و دارای تناقضاتی هستند. به‏طوری که برخی محققان بیان میکنند، تواناییهای کاربردشناسی این کودکان، همتراز با همسالان شنواست(5). برای مثال، براساس Bishop و Mogford (1993) به نقل از Curtiss و همکاران (1993)، مشخص شد که این توانایی متناسب با همسالان طبیعی است و فقط توانایی کلامی‏شان تأخیر دارد همچنین در تحقیق Shirmer (1993)، عنوان شده است که این کودکان در رشد کارکردهای زبان دچار تأخیرند(6).

پژوهش Tye-Murray (2004) نشان داده است کودکان کمشنوا/ناشنوا به خوبیِ همسالان شنوای خود نمیتوانند عملاًً از زبان استفادۀ مناسب کنند. این کودکان گاهی به نحو نامناسب پرسش می‏کنند و چون تمرین‏های زیاد و متنوع برای استفاده از زبان ندارند نمیتوانند به‏خوبی از آن در محاوره‏ها استفاده کنند(7). پژوهش Most و همکاران ‏(2010) روی 24 کودک کمشنوا (13 کاربر سمعک و11 کاشت حلزونی)، در مقایسه با همسالان شنوای‏شان، نشان داد که کودکان کمشنوا از عملکردهای کاربردشناختی بسیار متفاوت استفاده میکنند، اما در مقایسه با کودکان شنوا، به نحو نامناسبتری از تواناییهای مختلف در این زمینه استفاده می‏کنند. نتایج این پژوهش نشان داد که مشکلات کاربردشناختی کودکان کمشنوا ممکن است ناشی از انعطافپذیری کمتر ساختارهای مورد استفاده، مشکل در تئوری تفکر، اختلال در درک شنوایی زبان گفتاری، و تماس کمتر با موقعیت‏ها و استراتژیهای کاربردشناختی مختلف باشد. این پژوهشگران نتیجهگیری کردند که لازم است در برنامههای توانبخشی، کسب
توانایی
های ارتباطی کاربردشناسی گنجانده شود‏(8).

در بین مطالعات داخلی صورت گرفته در زمینۀ کاربردشناسی، میتوان به برخی پژوهشها اشاره کرد، ولی پژوهشی که این جنبه را بررسی کرده باشد یافت نشد. از آن جمله میتوان به پژوهش مهری و همکاران ‏(2006) اشاره کرد که روی کنش و توانش کاربردی زبان در کودکان کمشنوا  انجام شده و در آن مشخص شده است که توانشهای کاربردی در این کودکان به‏طور معنی‏داری پایینتر است(9). موسوی و همکاران (2009) به مقایسۀ این تواناییها در کودکان فارسی‏زبان کم‏شنوای شدید چهار تا شش ساله پرداختند و نتیجه گرفتند این مهارتها در این گروه ضعیفتر از گروه همسان شنوا است(10). لطفی و همکاران‏(2008) به بررسی ویژگیهای زبانی در این کودکان پرداختند و مشاهده کردند که این توانایی بسیار ضعیفتر از کودکان کمشنوا است(11).

از آنجا که تاکنون بررسی جنبۀ داستانگویی از مهارتهای کاربردشناختی روی کودکان کم‏شنوا و ناشنوای فارسیزبان صورت نگرفته است و با در نظر گرفتن این واقعیت که مهارتهای کاربردشناختی فرهنگ وابستهاند و با توجه به متناقض بودن نتایج پژوهشهای موجود، اندک بودن مطالعات داخلی و نبود پژوهش در زمینۀ مهارتهای کاربرد‏شناختی در سنین پیش‏دبستان، بررسی این جنبه از زبان در کودکان کمشنوا ضروری به نظر میرسد. از طرفی با ارزیابی این تواناییها میتوان به این گونه مشکلات در این دسته از کودکان پی برد و با گنجاندن تکالیفی در برنامۀ توانبخشی آنان، به‏خوبی و به‏موقع از آسیبهای زبانی پیش‏گیری کرد. هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی برخی تواناییهای کاربردشناختی کودکان کمشنوا در مقایسه با کودکان شنوا از طریق آزمون بازگویی داستان بود.

 

روش بررسی

پژوهش مقدماتی حاضر از نوع مطالعۀ موردی و توصیفی روی پنج کودک شش ساله (سه دختر و دو پسر)، دو شنوا و سه کمشنوا انجام شد که از این تعداد دو مورد با کمشنوایی عمیق (با میانگین 95 دسی‏بل)، یک مورد با کمشنوایی شدید (با میانگین 75 دسی‏بل)، یک مورد کاشت حلزون شده (از چهار سالگی و قبل از آن از دو سالگی سمعک پشت گوشی استفاده میکرده است) و دو مورد دارای سمعک پشت گوشی دو طرفه از دو سالگی بودند. معیارهای مشترک آزمودنیها در هر دو گروه عبارت بود از قرار داشتن در محدوۀ سنی شش‏سال، هوش طبیعی و عدم ابتلا به بیماریهای نورولوژیک. معیارهای خاص کودکان کمشنوا، علاوه بر موارد کلی ذکر شده، نداشتن هر گونه اختلال همراه دیگر (نظیر فلج مغزی، نقص بینایی یا حرکتی آشکار) و سابقۀ استفاده از خدمات توانبخشی( گفتاردرمانی یا تربیت شنوایی) تا زمان آزمون و استفاده از روش شفاهی برای برقراری ارتباط بود. معیارهای خاص برای کودکان شنوا شامل برخورداری از شنوایی هنجار و نداشتن مشکلات یادگیری، گفتار و زبان بود. در این پژوهش برای بررسی مهارت کاربردشناختی از آزمون بازگویی داستان (Story Retelling Test: SRT) با صدای زنده استفاده شد. روش اصلی اجرای این آزمون که توسط جعفری و همکاران (2009) برای 72 کودک در محدوۀ سنی شش تا هفت سال در شهر تهران ساخته شده و روایی و پایایی آن بررسی شده است، به صورت ضبط‏شده بود. این روش اجرا برای کودکان کمشنوا امکان پذیر نیست، زیرا بیشتر آنها توانایی درک شنوایی گفتار ضبط‏شده را ندارند. استفاده از گفتار زنده به جای گفتار ضبط‏شده برای کودکان کمشنوا امکان‏پذیر است، و علاوه بر آن به‏دلیل آسانتر بودن گفتار زنده نسبت به گفتار ضبط‏شده مقدار روایی آن نیز کاهش نخواهد یافت. به‏علاوه، با توجه به این که در پژوهش توصیفی حاضر، یافتهها در کودکان کمشنوا با کودکان شنوا مقایسه و برای هر دو گروه یکسان اعمال شده است، خدشهای به هدف نهایی این پژوهش و نتایج آن وارد نشد. این آزمون دارای دو داستان، یک داستان آزمایشی و یک داستان اصلی برای بازگویی است، که داستان اصلی تنها برای اهداف مورد نظر تحلیل شده و داستان اول صرفاً برای آشنایی آزمودنیها طراحی شده است. این آزمون هفت خرده­آزمون و دو بخش، بخش کلان‏ساختار و ساختار خرد، دارد. بخش کلان‏ساختار که مجموعاً 33 امتیاز دارد، شامل زیر‏آزمون‏های حفظ موضوع، اطلاعات اصلی، و توالی وقایع است. زیرآزمون حفظ موضوع حاوی پنج موضوع بوده و در آن به تعداد موضوعات حفظ شده امتیاز در نظر گرفته می‏شود (5 امتیاز). در زیرآزمون اطلاعات اصلی، کودک 18 مورد از اطلاعات مهم را به شنونده منتقل می‏کند. به تعداد اطلاعات داده شده امتیاز در نظر گرفته می‏شود (18 امتیاز). توالی وقایع شامل 10 اتفاق است که توالی منطقی و زمانی بین آنها وجود دارد. به تعداد توالی‏هاي درست گفته شده امتیاز در نظر گرفته می‏شود (10 امتیاز). بخش ساختار خرد که عناصر آن ویژگی‏های جزئی‏تری را مورد ارزیابی قرار می‏دهند‏(2و12) شامل زیر‏آزمون‏های حروف ربط، ارجاعات، پیچیدگی نحوی و طول گفته است. زیرآزمون حروف ربط شامل هشت نوع حرف ربط است که به تعداد حروف ربط بازگو شده امتیاز در نظر گرفته می‏شود (8 امتیاز). زیرآزمون ارجاعات شامل ده ارجاع است و به تعداد ارجاعات بازگو شده امتیاز در نظر گرفته می‏شود (10 امتیاز). زیرآزمون پیچیدگی نحوی شامل ده جملۀ پیچیده است و به تعداد جملات پیچیدۀ بازگو شده امتیاز داده می‏شود (10 امتیاز). و طول گفته بر اساس تعداد تکواژهای موجود در جملات که به این زیر‏آزمون 15 امتیاز تعلق می‏گیرد (15 امتیاز). این بخش جمعاً 43 امتیاز دارد و امتیاز کل آزمون نیز 76 است.

امتیاز خرده‏آزمون‏ها از مجموع تعداد آیتم‏های بازگو شده توسط کودک به‏دست می‏آید، و امتیازهای هر بخش از مجموع امتیازهای هر خرده‏آزمون حاصل می‏شود. براي همسان‏سازی مواد آزمون، ابتدا تعداد پاسخ‏هاي درست مشخص شده و سپس بر مبناي 100 محاسبه می‏شود که معادل‏سازي آن بین صفر از عدم پاسخ تا چهار پاسخ کامل بوده و کل امتیاز وزنی آزمون 28 است. روایی این آزمون با استفاده از روایی صوری و محتوایی سنجیده شد. شاخص روایی محتوایی و صوری آزمون بازگویی داستان به‏ترتیب 89 و 100 درصد، و پایایی آن به روش آزمون‏ـ‏بازآزمون با میزان تکرارپذیری نسبی 83 درصد است. پایایی این آزمون با روش همسانی درونی با میانگین ضریب آلفای کرونباخ 6/77 درصد بوده است. از طرفی، خطای معیار اندازهگیری 76/2 بود. همچنین، پایایی مقیاس امتیاز‏دهی نیز با روش پایایی بین ارزیاب سنجیده شد که تکرار‏پذیری نسبی مقیاس امتیاز‏دهی و خطای معیار اندازه‌گیری به ترتیب 93 درصد و 7/1 بود. ضریب همبستگی پیرسون نیز برای این مقیاس 90 درصد به‏دست آمده ‏است. بنابراین آزمون فوق از ویژگی‏های روان‏سنجی مناسب برخوردار است.

اجرای آزمون با کسب اجازه از مربیان و والدین کودکان و رعایت ملاحظات اخلاقی در حین و قبل از اجرا، در مهد کودک و مکانی عاری از هر‏گونه عوامل حواس‏پرت‏کن انجام شد. آزمونگر که در زمینۀ اجرا و امتیاز‏دهی آزمون آموزش‏دیده و از مهارت کافی برخوردار بود، در ابتدا پس از برقراری رابطۀ دوستانه با آزمودنی‏ نحوۀ اجرای آزمون را به‏طور کامل برای او شرح می‏داد. برای آشنایی کودک با روش‏کار، ابتدا داستان آزمایشی که از لحاظ ساخت کاملاً مطابق با داستان اصلی است، به‏عنوان پیش‏آزمون به کودک ارائه می‏شد. آزمون در یک اتاق بدون سروصدا با گفتار زنده اجرا می‏شد. دستورالعمل اجرای آزمون به‏این‏گونه بود که آزمونگر در کنار کودک نشسته و به او می‏گوید: «به تصاویر نگاه کن. این یک داستان است که من برای تو تعریف می‏کنم. خوب گوش کن. وقتی داستان تمام شد، آن را دوباره برای من تعریف کن». ابتدا تصاویر به کودک نشان داده شده و به وی اجازه داده می‏شد که برای چند لحظه خوب به تصاویر نگاه کند. سپس بعد از اظهار آمادگی کودک، داستان آزمایشی به‏طور شفاهی برای کودک گفته می‏شد، و در حین تعریف، تصاویر مربوط به هر واقعه نشان داده می‏شد. داستان تنها یک‏بار گفته می‏شد. بعد از تعریف داستان، آزمونگر به کودک می‏گفت: حالا نوبت توست که داستان را بگویی و به کودک فرصت کافی برای بازگویی داستان داده می‏شد. آزمونگر مجاز به پرسش یا راهنمایی در حین تعریف داستان به‏جز در شروع نبود. تشویق نیز تنها در پایان تکلیف انجام می‏شد. بعد از اجرای داستان آزمایشی، چنانچه اطمینان حاصل می‏شد که کودک روش‏کار را متوجه شده است، همین مراحل برای داستان اصلی انجام می‏شد و بررسی و توصیف توانایی‏های کودک تنها روی داستان دوم (اصلی) صورت می‏گرفت. سپس داستان‏گویی کودک به‏صورت صوتی و تصویری ثبت می‏شد و نهایتاً به روشی که
توضیح داده شد، امتیاز‏دهی می‏شد.

چون در این پژوهش آزمون بازگویی داستان برای کودکان کم‏شنوا اجرا می‏شد و به‏ دلیل اینکه این کودکان از نظر گفتاری دارای جملات ساده بودند، از بخش کلان‏ساختار آزمون هر سه زیرآزمون حفظ موضوع، توالی وقایع و اطلاعات اصلی بررسی شد، ولی از بخش ساختار خرد تنها بخش ارجاعات و حروف ربط یعنی در مجموع پنج زیرآزمون (سه زیرآزمون بخش کلان‏ساختار جمعاً 33 امتیاز، و دو زیرآزمون بخش ساختار خرد جمعاً 18 امتیاز) برای نیل به اهداف این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. دلیل این کار این بود که هیچ‏یک از کودکان کم‏شنوا نتوانستند امتیازی از شاخص‏های پیچیدگی نحوی و طول جمله کسب کنند. در نهایت داده‏ها برحسب درصد وزنی محاسبه شد.

 

یافته‏ها

نتایج به‏دست آمده با محاسبه امتیازهای کسب شده از بازگویی داستان توسط پنج آزمودنی برای پنج زیر‏آزمون مورد بررسی در مطالعه برحسب درصد وزنی در جدول 1 آمده است. دربارۀ امتیاز کلی آزمودنی‏ها، همان‏طور که در جدول مشاهده می‏شود، امتیاز آزمودنی با کم‏شنوایی شدید اختلافی با امتیاز آزمودنی‏های شنوا نداشت‏ (امتیاز 20). امتیاز آزمودنی با کم‏شنوایی عمیق که از کاشت حلزون استفاده می‏کرد نیز اختلاف بسیار کمی با آزمودنی‏های شنوا داشت‏ (امتیاز 18)، اما امتیاز آزمودنی با کم‏شنوایی عمیق که از سمعک استفاده می‏کرد، با امتیازهای کودکان دیگر اختلاف زیاد داشت (امتیاز 13)، یعنی 65 درصد از امتیاز کلی را کسب کرده بود. همۀ آزمودنی‏ها از حروف ربط به‏طور مناسب و به‏جا استفاده کرده بودند. چهار آزمودنی که امتیاز بالای 18 داشتند از شاخص‏های اطلاعات اصلی، حفظ موضوع، توالی ‏وقایع و ارجاعات، به‏ترتیب استفادۀ مناسب‏تری داشتند.

 

بحث

براساس نتایج مطالعۀ مقدماتی حاضر، کودکی که افت شنوایی عمیق داشت و کاشت حلزونی شده بود، عملکرد تقریباًً مشابه کودک با افت شنوایی شدید که از سمعک استفاده می‏کرد Text Box: جدول 1ـ امتیاز آزمودنی‏ها برای برخی ویژگی‏های کاربردشناسی با استفاده از آزمون بازگویی داستان بر مبنای درصد وزنی

			امتیاز شاخص‏ها
شماره آزمودنی	وضعیت شنوایی	نوع پروتز	حفظ موضوع	اطلاعات اصلی	توالی وقایع	ارجاعات	حروف ربط	جمع
1	هنجار	ندارد	4	4	4	3	4	19
2	هنجار	ندارد	4	4	4	4	4	20
3	کم‏شنوای عمیق	کاشت حلزون	3	4	3	4	4	18
4	کم‏شنوای عمیق	سمعک	3	2	2	2	4	13
5	کم‏شنوای شدید	سمعک	4	4	4	4	4	20

داشت (به ترتیب امتیاز 18 و 20) که در توافق با یافته‏های Most و همکاران ‏(2010) بود(8). به‏علاوه، امتیازهای این دو کودک کم‏شنوا از 30 درصد امتیازهای کودکان شنوای هفت ساله‏ای که آزمون مورد نظر توسط جعفری و همکاران (2012) روی آنها انجام شده(12) بیشتر بود، که شاید به‏دلیل استفاده از گفتار زنده در داستان‏گویی باشد که در روش بررسی توضیح داده شده است. امتیاز کلی آزمودنی‏های شنوا در مطالعۀ جعفری و همکاران ‏(2012) برحسب درصد وزنی در جدول 2 ملاحظه می‏شود. البته یافته‏های توصیفی مطالعۀ حاضر نیاز به پژوهش دقیق‏تر و با تعداد نمونۀ بیشتر دارد تا بتوان آن را تحلیل کرد.

از سوی دیگر، کودک با افت شنوایی عمیق که از سمعک استفاده می‏کرد، امتیاز پایین‏تری (امتیاز 13) داشت. بنابراین پژوهش حاضر، هم توانایی‏های مناسب و هم ضعیف کاربردشناختی را در کودکان کم‏شنوا توصیف می‏کند.

یافته‏های این پژوهش مقدماتی علاوه بر مطالعۀ پنج شاخص فوق، نشان داد که کودکان کم‏شنوا اشکالات دستوری فراوان، به‏ویژه در حیطۀ نحو دارند و با توجه به تنوع میزان کم‏شنوایی و نوع پروتز پیشنهاد می‏شود در مطالعه‏ای جامع به این متغیرها توجه شود. پژوهش‏های گسترده Tye-Murray (2004) نیز نشان داد(7) که بعضی از کودکان کم‏شنوا به‏خوبی همسالان شنوای خود نمی‏توانند عملاًً از زبان استفاده کنند. وی براساس نتایج پژوهش‏های خود معتقد بود که کودکان کم‏شنوا/ناشنوا چون تمرینات زیاد و متنوع برای استفاده از زبان ندارند نمی‏توانند در محاورات به‏خوبی از آن استفاده کنند. همچنین آشنایی محدود این کودکان با بسیاری از ساختارهای زبانی و گنجینۀ واژگان محدود، توانایی آنها را برای محاوره کاهش می‏دهد. دلیل دیگر برای مشکلات کاربردشناختی این کودکان آن است که آنها نمی‏توانند صحبت‏های والدین خود یا مردم دیگر را از فاصله‏های دور بشنوند، بنابراین الگوهای روزمره و رایج برای چگونگی استفاده از زبان را دریافت نمی‏کنند.

Most و همکاران ‏(2010) در پژوهش خود که در توافق با نتایج Tye-Murray (2004) بود، معتقد بودند که شاید دست‏اندرکاران توانبخشی توانایی‏های ارتباطی کاربردشناختی را به کودکان کم‏شنوا/ناشنوا به‏خوبی آموزش نمی‏دهند، و پیشنهاد کردند که تمرینات ویژۀ کسب مهارت‏های کاربرد‏شناختی در برنامه‏های توانبخشی کودکان کم‏شنوا/ناشنوا گنجانده شود(7و8). یافته‏های Most و همکاران ‏(2003) در پژوهشی دیگر نشان داد کودکان ناشنوایی که والدین ناشنوا دارند، نسبت به کودکان ناشنوایی که والدین شنوا دارند، دارای سطح توانایی‏های زبانی بالاتری هستند(13).

مطالعۀ توصیفی و مقدماتی حاضر فقط نشان دهندۀ تنوع
این نوع توانایی‏ها در کودکان کم‏شنوا است و لازم است با
Text Box: جدول 2ـ شاخص‌های آماری مربوط به بخش‏های ساختار بزرگ و ساختار کوچک بر مبنای درصد وزنی در افراد شنوا(12)

زیر آزمون	تعداد	امتیاز کل	میانگین	انحراف معیار	حداقل	حداکثر
حفظ موضوع	72	4	4	00/0	4	5
توالی وقایع	72	4	59/3	52/0	2	4
اطلاعات اصلی	72	4	33/3	50/0	2	4
ساختار بزرگ	72	12	93/10	93/2	8	12
حروف ربط	72	4	23/2	68/0	1	4
ارجاعات	72	4	55/2	70/0	1	4
پیچیدگی نحوی	72	4	97/1	75/0	0	4
طول جمله	72	4	12/3	64/0	2	4
ساختار کوچک	72	16	88/9	03/1	5	15

نمونه‏های بیشتر و در نظر گرفتن متغیرهای تأثیرگذار مهم نظیر میزان کم‏شنوایی، نوع پروتز، استفادۀ مفید از باقی‏ماندۀ شنوایی، زمان ارائه و کیفیت آموزش‏های توانبخشی شنوایی، مشارکت والدین، والدین شنوا یا کم‏شنوا، پژوهش‏های وسیع صورت گیرد، زیرا این عوامل می‏توانند باعث این تفاوت‏ها و کسب امتیازهای ضعیف‏تر در گروهی و امتیازهای بهتر در گروهی دیگر شوند. همچنین پیشنهاد میشود که روی نحوۀ اجرای آزمون به‏صورت ضبط شده یا اجرای زنده در کودکان شنوا پژوهشی صورت گیرد.

 

نتیجه‏گیری

توصیف توانایی‏های کاربردشناختی کودکان کم‏شنوا با بررسی مقدماتی پنج شاخص از طریق آزمون بازگویی داستان، از یک‏سو تفاوت بین کودکان شنوا و کم‏شنوا را نشان داد، که گروه کم‏شنوا ضعیف‏تر از گروه شنوا عمل کردند، و از سوی دیگر این تفاوت‏ها در توافق با نتایج برخی پژوهش‏ها و در تضاد با برخی پژوهش‏های دیگر بود که می‏بایست با نمونه‏های بیشتر و در نظر گرفتن عوامل مختلف روی کودکان فارسی‏زبان مورد بررسی قرار گیرد تا بتواند به‏گونه‏ای مؤثرتر در امر آموزش و توانبخشی این کودکان به‏کار گرفته شود.

 

سپاسگزاری

اين مقاله نتيجۀ طرح تحقيقاتي مصوب دانشگاه علوم پزشكي تهران و مرکز تحقیقات توانبخشی به شمارۀ قرارداد 12489-125-04-89 است. از لطف بی‏دریغ و همکاری سرکار خانم هاله مجیدی شنوایی‏شناس سازمان آموزش و پرورش تهران باغچه‏بان شماره 1 سپاسگزاری می‏شود.


 

REFERENCES


1.             Hegde MN, Pomaville F. Assessment of communication disorders in children: resources and protocols. 1st ed. San Diego,
CA: Plural Publishing group; 2008.

2.             Justice LM, Bowles R, Pence K, Gosse C. A scalable tool for assessing children's language abilities within a narrative context: the NAP (Narrative Assessment Protocol). Early Child Res Q. 2010;25(2):218-34.

3.             Fey ME, Catts HW, Proctor-Williams K, Tomblin JB, Zhang X. Oral and written story composition skills of children with language impairment. J Speech Lang Hear Res. 2004;47(6):1301-18.

4.              Renfrew CE. The bus story: a test of continuous speech. 2nd ed. Oxford: C. Renfrew; 1991.

5.             Paul R. Language disorders from infancy through adolescence. Assessment & intervention. 2nd ed. St. Louis, MO: Mosby; 2001.

6.             Bishop D, Mogford K. Language development in exceptional circumstances. 1st ed. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum; 1993.

7.             Tye-Murray N. Foundations of aural rehabilitation: children, adults, and their family members. 2nd ed. San Diago, CA: Singular Publishing Group; 2004.

8.             Most T, Shina-August E , Meilijson S. Pragmatic abilities of children with hearing loss using cochlear implants or hearing AIDS compared to hearing children. J Deaf Stud Deaf Educ. 2010;15(4):422-37

9.             Mehri A, Nilipour R, Karimlou M. Comparison of pragmatic competence and performance in two groups of deaf and normal students. Journal of Rehabilitation. 2006;7(3):38-43. Persian.

10.         Mosavi N, Shirazi TS, Darouie A, Danaye Tousi M, Pourshahbaz A, Rahgozar M. A study on some pragmatic skills of Persian 4-6 years old hardly hearing children and their normal hearing peers. Quarterly Journal of Rehabilitation. 2009;10(3):60-5.

11.         Lotfi Y, Zarifian T, Mehrkian S, Rahgozar M. Language characteristics of preschool children with hearing loss in Tehran, Iran. Audiol. 2010;18(1):88-97. Persian.

12.         Damico JS, Müller N, Ball MJ. The handbook of language and speech disorders. 1sted. West Sussex: Wiley-Blackwell Publishing; 2010.

13.         Most T .The use of repair strategies: bilingual deaf children using sign language and spoken language. Am Ann Deaf. 2003;148 (4):308-14.