مقاله پژوهشی
بررسی گسیلهای صوتی زودگذر با ارائه نویز دگرسویی در بیماران مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار
هلناز مکریان1، عبدالرضا شیبانیزاده1، سعید فراهانی1، شهره جلایی2، هما آریننهاد1
1ـ گروه شنواییشناسی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
2ـ گروه آمار زيستی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ايران
چکیده
زمینه و هدف: اطلاعات موجود در مورد علتشناسی وزوز ذهنی راضیکننده نیست. یکی از فرضیات در مورد علت ایجاد وزوز در افراد با شنوایی هنجار که طی دهۀ اخیر مورد توجه فراوانی قرار گرفته است اختلال در سیستم وابران شنوایی بهویژه مسیر زیتونی حلزونی میانی است، هدف از این مطالعه بررسی احتمال درگیری سیستم وابران شنوایی در افراد مبتلا به وزوز مزمن که شنوایی هنجار داشتند و بررسی رایطۀ شدت وزوز با میزان مهار بود.
روش بررسی: این پژوهش روی 20 فرد بزرگسال مبتلا به وزوز و دارای شنوایی هنجار در محدودۀ سنی 20 تا 45 سال و 20 فرد هنجار با شرایط سنی و جنسیتی مشابه در کلینیک شنواییشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. برای هر فرد آزمون گسیل صوتی گذرا در غیاب و در حضور نویز سفید با شدت 55 و 65 دسیبل انجام شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری بین میانگین دامنۀ گسیل صوتی مهار شده در گوش افراد هنجار و مبتلا به وزوز وجود داشت(001/0p=) اما بین شدت وزوز و میزان مهار گسیل صوتی گذرا در هر دو حالت ارائۀ نویز دگرسویی(3/0p=) و در غیاب آن(6/0p=) همبستگی وجود نداشت.
نتیجهگیری: طبق نتایج پژوهش حاضر دامنۀ گسیل صوتی گذرا با ارائۀ نویز دگرسویی در گروه هنجار به میزان قابل توجهی کاهش یافت در حالیکه در افراد مبتلا به وزوز این کاهش بسیار کمتر بود.
واژگان کلیدی: وزوز ذهنی، شنوایی هنجار، مهار دگرسویی، گسیل صوتی
(دریافت مقاله: 15/9/91، پذیرش: 7/11/91)
مقدمه
اختلال وزوز، که در زبان انگلیسی به آن tinnıtus (از ریشۀ لاتین به معنای زنگ زدن) گفته میشود، درک صوت در غیاب محرک خارجی است. البته وزوز با توهمات شنیداری متفاوت بوده و از آن قابل افتراق است(1).
برای علتشناسی وزوز ذهنی، اطلاعات موجود ناکافی است. بهعلاوه، به دلیل وجود انواع مختلفی از وزوز ذهنی، جستجو برای یک درمان واحد برای آنها بیهوده است. یکی از فرضیات در مورد علت ایجاد وزوز در افراد با شنوایی هنجار، که در دهۀ اخیر به آن توجه فراوانی شده است، اختلال در سیستم وابران شنوایی، بهویژه راه زیتونی حلزونی میانی است(2).
در رابطه با اختلال در سیستم وابران شنوایی به عنوان منشأ ایجاد وزوز، دو فرضیه مطرح است. در فرضیۀ اول گفته میشود که در بین افراد مبتلا به وزوز، دامنۀ گسیل صوتی گوش بیش از افراد هنجار است که بهعلت افزایش خودجنبشی (motility) سلولهای مویی خارجی است و این افزایش ممکن است ناشی از کاهش فعالیت فیبرهای وابران باشد(3). Ceranic و همکاران (1998) و Sztuka و همکاران (2010) افزایش دامنۀ گسیل صوتی را در افراد مبتلا به وزوز گزارش و علت آن را کاهش کارایی سیستم وابران بیان کردند(4و5). بر طبق فرضیۀ دوم ممکن است خود سیستم وابران مستقیماً آسیب دیده و در تولید وزوز دخیل باشد. اختلال سیستم وابران میتواند منجر به از دست دادن مدولاسیون، یعنی تعادل بین هایپرپلاریزاسیون و دپلاریزاسیون سلولهای مویی خارجی و در نتیجه باعث ایجاد فعالیت الکتریکی غیرعادی و حاد شود که ممکن است CNS آن را بهعنوان صدا تفسیر کند(6). با توجه به اینکه یکی از راههای مطالعۀ سیستم وابران استفاده از مهار گسیل صوتی دگرسویی است، در مطالعات گوناگون از این روش برای بررسی سیستم وابران افراد مبتلا به وزوز استفاده شده است.
Riga و همکاران (2007) افزایش دامنۀ گسیلهای صوتی حاصل اعوجاج گوش (Distortion Product Otoacoustic Emissions: DPOAEs) با ارائۀ نویز دگرسویی را در افراد مبتلا به وزوز مشاهده کردند و علت آن را به کاهش کارایی سیستم وابران نسبت دادند(6).
محققان به روشهای متفاوتی به بررسی سیستم وابران در افراد مبتلا به وزوز پرداخته و نتایج متفاوتی را گزارش کردهاند. Lind (1996) افراد مبتلا به وزوز یکطرفه را مورد بررسی قرار داد و از گوش مقابل بهعنوان گروه هنجار استفاده کرد(7). اما Geven و همکاران (2011) با فرض اینکه گوش مقابل گوش مبتلا به وزوز نمیتواند مبنای خوبی برای مقایسه باشد، از یک گروه هنجار برای مقایسه استفاده کردند(8). Geven و همکاران (2012) با استفاده از تجزیه و تحلیل موجک (wavelet) در تفسیر نتایج مهار دگرسویی گسیل صوتی در مبتلایان به وزوز، تفاوتی بین دو گروه مبتلا به وزوز و گروه هنجار مشاهده نکردند(9).
این مطالعه در نظر دارد با استفاده از مهار دگرسویی گسیل صوتی، عملکرد سیستم وابران شنوایی افراد مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار را با گروه هنجار مقایسه کند و در صورت وجود آسیب سیستم وابران در آنها، رابطۀ بین شدت وزوز و میزان مهار گسیل صوتی گذرا را بررسی کند.
روش بررسی
بررسی مقطعی حاضر روی 20 مرد مبتلا به وزوز مزمن که شنوایی هنجار داشتند و 20 مرد هنجار با میانگین سنی 8/28 و انحراف معیار 6 انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل وجود وزوز ذهنی در یک گوش یا هر دو گوش یا وسط سر به مدت بیش از سه ماه بهصورت پیوسته یا منقطع، برخورداری از آستانههای شنوایی و امتیاز بازشناسی هنجار و تمپانومتری هنجار و نبود سابقۀ ابتلا به بیماریهای گوشی، صرع، ضربه به سر یا تصادف و سایر مشکلات پزشکی بود. آستانۀ شنوایی کمتر از 20 دسیبل HL در فرکانسهای ادیومتری استاندارد (250، 500، 1000، 2000، 4000 و 8000 هرتز) شنوایی هنجار در نظر گرفته شد(6). این مطالعه در کلینیک شنواییشناسی دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. کلیۀ افراد نمونه با کسب رضایتنامۀ کتبی وارد مطالعه شدند و بررسی حاضر از جنبۀ رعایت ملاحظات اخلاقی به تأیید معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران رسید.
برای تمامی افراد شرکتکننده در مطالعه در دو گروه بیمار و هنجار آزمایشهای شنوایی پایه شامل ادیومتری تنخالص (با استفاده از دستگاه ادیومتر دوکاناله مدل Orbiter 922 ساخت کارخانۀ Madsen کشور دانمارک) و ایمیتانس آکوستیک و رفلکس آکوستیک (با استفاده از دستگاه ایمیتانس Az-26 ساخت کارخانۀ Madsen کشور دانمارک) و TEOAE (با استفاده از دستگاه IHS ساخت کارخانۀ Intelligent Hearing System کشور آمریکا) به روش زیر انجام شد.
با استفاده از دستگاه ادیومتر آستانههای تنخالص راه هوایی تا فرکانس 16 کیلوهرتز و راه استخوانی تا 4 کیلوهرتز به روش استاندارد اندازهگیری شد. سپس اندازهگیریهای تطابق بلندی و تطابق زیر و بمی برای افراد انجام شد. آزمون تمپانومتری و رفلکس آکوستیک بهمنظور اطمینان از سلامت گوش میانی انجام گرفت.
بررسی
تطابق زیر و
بمی با ارائۀ
نویز سفید یا فیلتر
شده یا تنخالص به گوش
مقابل اندازهگیری شد. در
این اندازهگیری از
بیمار خواسته میشد شبیهترین صدا به وزوز خود را از بین جفت اصواتی که به او ارائه میشد انتخاب کند. اندازهگیری تطابق بلندی نیز بهوسیلۀ ارائۀ شدتهای مختلفی از تنخالص در فرکانس بهدست آمده از آزمون زیر و بمی انجام شد و بیمار باید از بین دو شدت متفاوت نزدیکترین شدت به بلندی وزوز خود را انتخاب میکرد.
پس از انجام آزمایشهای بالا روی نمونهها، از فرد TEOAE بهعمل میآمد. در گروه بیماران مبتلا به وزوز دوطرفه ابتدا آزمایش از گوش راست شروع شد، اما در گروه مبتلا به وزوز یکطرفه آزمایش از گوش هنجار شروع میشد و در گروه هنجار نیز برای هر فرد مشابه فرد متناظر در گروه بیمار عمل میشد. به این منظور ابتدا کلیک در شدت 80 دسیبل ارائه میشد و در صورت وجود TEOAE نویز سفید در دو شدت 55 دسیبل و 65 دسیبل بهصورت دگرطرفی ارائه شد و TEOAE در حضور نویز تکرار شد. در نهایت، دامنۀ TEOAE و نسبت سیگنال به نویز آن قبل و بعد از ارائۀ نویز مقایسه شد.
برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخۀ 16 استفاده شد. پس از آنالیز توصیفی متغیرها، شامل شاخصهای مرکزی و پراکندگی، برای بررسی توزیع هنجار دادهها از آزمون کولموگروفـاسمیرنف استفاده شد. با توجه به اینکه دادهها توزیع هنجار داشتند از آزمون t مستقل و همبستگی پیرسون برای بررسی فرضیات پژوهش استفاده شد. سطح 05/0 بهعنوان معیار معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها
با مقایسۀ نتایج TEOAE در هر گروه قبل و بعد از ارائۀ نویز دگرسویی، بین میانگین دامنۀ گسیل صوتی گذرای مهار نشده و مهار شده در گوش افراد هنجار تفاوت معنیداری وجود داشت(000/0p=) اما این تفاوت در افراد مبتلا به وزوز دیده نشد(2/0p=).
با مقایسۀ نتایج آزمون گسیل صوتی بین دو گروه مبتلا و هنجار، تفاوت معنیداری در میانگین دامنۀ گسیل صوتی گذرای مهار نشده بین دو گروه هنجار و مبتلا دیده نشد(7/0p=). اما در زمانیکه آزمون در حضور نویز دگرسویی تکرار شد، میانگین دامنۀ TEOAE در گروه مبتلا به میزان قابل توجهی بیشتر بود و تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت(001/0p=). مقدار مهار در گروه هنجار بهصورت قابل توجهی بیشتر از گروه مبتلا به وزوز بود و همچنین در گوش راست گروه مبتلا به وزوز دامنۀ گسیل صوتی در هنگام ارائۀ نویز دگرسویی اندکی افزایش یافت. در جدول 1 میانگین و انحرافمعیار دامنۀ گسیل صوتی گذرای مهار نشده و مهار شده در هر دو گروه مبتلا به وزوز و هنجار آمده است. با مقایسۀ افراد مبتلا به وزوز یکطرفه با گروه هنجار مشاهده شد که همانند گوش مبتلا به وزوز میانگین دامنۀ گسیل صوتی گذرای مهار نشده در گوش هنجار افراد مبتلا به وزوز یکطرفه هیچ تفاوت معنیداری با گروه هنجار نداشت(4/0p=) و در هنگام ارائۀ نویز به میزان معنیداری با گروه هنجار اختلاف داشت(000/0p=).
در بررسی ارتباط بین میانگین دامنۀ گسیل صوتی گذرا با افزایش بلندی وزوز هیچ ارتباطی بین این دو دیده نشد و این عدم ارتباط در هر دو حالت ارائۀ نویز دگرسویی(3/0p=) و در غیاب آن(6/0p=) دیده شد.
بحث
در مطالعۀ حاضر تمامی افراد شرکتکننده گسیل صوتی گذرای تکرارشونده و قابل قبولی داشتند و هیچ اختلاف معنیداری بین میانگین دامنۀ مهار نشدۀ گسیل صوتی گذرا در بین گروه هنجار و مبتلا دیده نشد(7/0p=). این یافته با بعضی از نتایج مطالعات قبلی در این زمینه در تضاد است و با بعضی همخوانی دارد. در مطالعۀ Ceranic و همکاران (1998) که روی 20 بیمار مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار که سابقۀ ضربه به سر داشتند انجام شد شیوع گسیل صوتی خودبهخودی بیشتر بود و دامنۀ گسیل صوتی گذرا نیز بیش از گروه هنجار گزارش شد(05/0p<). آنچه محققان از این مطالعه نتیجه گرفتند این بود که کاهش در مهار مرکزی وابران موجب افزایش بهرۀ تقویتکنندههای حلزونی شده و در نتیجه دامنۀ گسیل صوتی بیشتر از حالت عادی شده است(5). این نتایج در تعدادی از مقالات دیگر تکرار شده است. در مطالعۀ Sztuka و همکاران (2010) در مقالهای تحت عنوان تخمین عملکرد حلزون با استفاده از بررسی گسیل صوتی در بیماران مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار که در لهستان انجام شد، دامنۀ گسیل صوتی اعوجاجی در گروه مبتلا به وزوز بیشتر گزارش شد. براساس نتایج آنها احتمال وجود گسیل صوتی گذرا در گروه مبتلا به وزوز بیشتر از گروه هنجار است(05/0p<) و دامنۀ DPOAE وقتی f2 برابر با 3003، 4004 و 5005 هرتز باشد نسبت به گروه هنجار بیشتر است و تفاوت معنیداری(01/0p<) بین دو گروه وجود دارد(4). در مطالعۀ Granjeiro و همکاران (2008)، با عنوان DPOAE و TEOAE در افراد مبتلا به وزوز و بدون وزوز با شنوایی هنجار، که در برزیل، روی 32 بیمار انجام شد در 2/70 درصد افراد گروه بیمار و 1/16 درصد افراد گروه هنجار TEOAE غیر عادی(0001/0p=) و در 4/68 درصد از افراد گروه بیمار و در 50 درصد افراد گروه هنجار DPOAE غیر عادی(036/0p=) ثبت شد که در هر دو مورد تفاوت معنیدار بوده است(10). در مطالعۀ Lind (1996) با عنوان گسیلهای صوتی گذرا و مهار دگرسویی در افراد مبتلا به وزوز یکطرفه که در نروژ انجام شد دامنۀ گسیل صوتی بهطور قابل ملاحظهای در گوشهای مبتلا به وزوز پایینتر بود(7). در مطالعۀ حاضر تفاوت معنیداری بین عملکرد سیستم وابران افراد مبتلا به وزوز و افراد سالم دیده شد، که این یافته با برخی از نتایج مطالعات قبلی در این زمینه همخوانی دارد. در مطالعۀ Riga و همکاران (2007) افراد مبتلا به وزوز حاد تا 3 هفته بعد از شروع وزوز مورد بررسی قرار گرفتند تا امکان مداخلۀ مکانیزمهای مرکزی بهحداقل برسد. بنابر نتایج این تحقیق عملکرد ضعیفتر سیستم وابران در افراد مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار تأیید شد، و در تمام فرکانسها بهجز 2000 هرتز با ارائۀ محرک دگرسویی دامنۀ گسیل صوتی کاهش یافت، اما به لحاظ آماری تفاوت قابل توجهی دیده نشد(05/0p>). آنچه در مطالعۀ آنها قابل توجه بود افزایش دامنۀ DPOAE در هنگام ارائۀ نویز دگرسویی بود (میانگین 2/6 با انحراف معیار 5/4) که در گوش 8 نفر از بیماران ثبت شد(6). در بررسی دیگری تحت عنوان مهار دگرسویی گسیل صوتی در بیماران مبتلا به وزوز که توسط Fávero و همکاران (2006) انجام شد اثر باند زیتونی حلزونی میانی در تولید وزوز بررسی شد. نتایج این مطالعه وجود ارتباط بین ابتلا به وزوز و عملکرد نامناسب باند زیتونی حلزونی میانی را نشان داده است. در این مطالعه در تمام فرکانسهای مورد مطالعه، گروه مبتلا به وزوز مهار کمتری نسبت به گروه هنجار (1/2OR>) نشان دادند(11). اما در برخی از مطالعات نتایج با آنچه در مطالعۀ حاضر بهدست آمد متفاوت است. در بررسی Leontien و همکاران (2011) در هلند با عنوان بررسی مهار دگرسویی گسیل صوتی در بیماران مبتلا به وزوز، عملکرد سیستم وابران بین افراد هنجار و مبتلا به وزوز مطالعه شد. در مطالعۀ آنها همانند مطالعۀ حاضر تفاوت قابل توجهی بین دامنۀ گسیل صوتی بیماران مبتلا به وزوز و گروه هنجار بهجز در فرکانس 4000 هرتز در سمت راست وجود نداشت، اما برخلاف مطالعۀ حاضر در زمان ارائۀ نویز دگرسویی میانگین دامنۀ گسیل صوتی در هر دو گروه برابر گزارش شد و در نتیجه بین عملکرد وابران در دو گروه مورد نظر تفاوتهای جزئی فرض شد(05/0p>). آنها علت وجود اختلاف بین نتایج بهدست آمده در مطالعۀ خود با مطالعات دیگر را تفاوتهای تکنیکی بیان کردند و متذکر شدند که میزان نویز ارائه شده به گوش مقابل ممکن است بر نتایج حاصله تأثیرگذار باشد(8). در مطالعۀ دیگری از Fernandes و Santos (2009) با عنوان وزوز و شنوایی طبیعی که در برزیل انجام شد، میانگین دامنۀ گسیل صوتی گذرا در گروه مبتلا به وزوز در هر دو گوش کمتر از گروه هنجار بود و در هنگام ارائۀ نویز دگرسویی هیچ تفاوتی بین مهار گسیل صوتی گذرا بین دو گروه مبتلا به وزوز و گروه هنجار بهجز در فرکانس 1000 هرتز در گوش چپ مشاهده نشد(12). در مطالعۀ دیگر با عنوان OAE و سیستم زیتونی حلزونی میانی، بیماران مبتلا به وزوز و بدون کاهش شنوایی، که توسط Rita و de Azevedo (2005) در پرتغال انجام شد، 19 بیمار مبتلا به وزوز یکطرفه با شنوایی هنجار ارزیابی شدند که بین آنها هیچ تفاوت آماری(05/0p>) قابل توجهی دیده نشد(13). مطالعۀ Geven و همکاران (2012) در هلند تحت عنوان تجزیه و تحلیل موجک هیچگونه ناهنجاری را در مهار دگرسویی گسیل صوتی در مبتلایان به وزوز نشان نداد، آنها به بررسی سیستم وابران بیماران مبتلا به وزوز پرداختند که تکرارپذیری کل موج را 74 درصد برای گروه هنجار و 72 درصد برای گروه بیمار ذکر کردند. همچنین در مقایسۀ دامنۀ گسیل صوتی مهار شده بین گروه مبتلا به وزوز و هنجار به هیچ تفاوت آماری معنیداری(05/0p>) نرسیدند(9).
براساس نتایج بهدست آمده از این مطالعه، ارائۀ نویز دگرسویی در گوش راست گروه مبتلا به وزوز باعث افزایش میانگین دامنۀ گسیل صوتی میشود که این یافته با نتایج مطالعۀ Riga و همکاران (2007) همخوانی دارد(6).
در بررسی حاضر بین دامنۀ گسیل صوتی گذرا در حضور نویز دگرسویی و در غیاب آن و بلندی وزوز هیچ ارتباطی دیده نشد. در برخی از مطالعات قبلی به بررسی شدت وزوز و میزان مهار دامنۀ گسیل صوتی در افراد مبتلا پرداخته شده است. در مطالعۀ Riga و همکاران (2007) بلندی وزوز در افراد مبتلا مورد توجه قرار گرفته است ولی به ارتباط بین این دو عامل اشارهای نشده است.
براساس یافتههای مطالعه حاضر فرض شد که سلولهای مویی خارجی در افراد مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار دارای عملکرد معمول هستند اما بهعلت کاهش توانایی مناسب در مهار نویز دگرسویی در این بیماران احتمالاً سیستم وابران این افراد دچار ضعف بوده است. بنابراین این بیماران در مهار گسیل صوتی در حضور نویز دچار ضعف بودند و بهنظر میرسد در این افراد اختلال در سیستم وابران موجب وزوز شده باشد. اما باید به این نکته توجه داشت که در مطالعۀ حاضر بین مهار گسیل صوتی در حضور و غیاب نویز و بلندی وزوز، همبستگی وجود نداشت. بنابراین بهنظر میرسد که در بعضی موارد علاوه بر مشکلات سیستم وابران در ایجاد وزوز، عوامل دیگری هم نقش دارند. البته نتیجهگیری قطعی مستلزم مطالعات بیشتر در این زمینه است تا با تعیین محل دقیق مشکلات بیماران مبتلا به وزوز به راه حل مناسبی دست یابیم.
نتیجهگیری
براساس نتایج بهدست آمده میتوان گفت عملکرد حلزون بهویژه سلولهای مویی خارجی در افراد مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار طبیعی است، اما توانایی ضعیف این افراد در مقایسه با گروه هنجار در مهار کردن نویز دگرسویی نشاندهندۀ کارایی ضعیفتر سیستم وابران در افراد مبتلا به وزوز با شنوایی هنجار است. بررسیهای انجام شده بین بلندی وزوز درک شده و میزان کارایی سیستم وابران هیچ رابطهای را نشان نمیدهد. در نتیجه نمیتوان بلندی بیشتر درک شدۀ وزوز را حاصل کارایی کمتر سیستم وابران دانست و باید عوامل دیگری را در درک بلندی وزوز دخیل دانست. بنابراین پیشنهاد میشود که مطالعات بعدی در این زمینه علاوه بر موارد کنترل شدۀ این تحقیق، وجود گسیل صوتی خودبهخودی در بیماران مبتلا به وزوز بررسی و کنترل شود.
سپاسگزاری
این مقاله حاصل پایاننامه کارشناسی ارشد گروه شنواییشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. از کلیۀ افراد شرکتکننده در این پژوهش قدردانی ویژه میشود.
REFERENCES
2. Fronza AB, Barreto DC, Tochetto TM, Cruz IB, Silveira AF. Association between auditory pathway efferent functions and genotoxicity in young adults. Braz J Otorhinolaryngol. 2011;77(1):107-14.
5. Ceranic BJ, Prasher DK, Raglan E, Luxon LM. Tinnitus after head injury: evidence from otoacoustic emissions. Neurol Neurosurg Psychiatry. 1998;65(4):523-9.
6. Riga M, Papadas T, Werner JA, Dalchow CV. A clinical study of the efferent auditory system in patients with normal hearing who have acute tinnitus. Otol Neurotol. 2007;28(2):185-90.
7.
Lind O. Transient-evoked otoacoustic
emissions and contralateral suppression in patients with unilateral tinnitus.
Scand Audiol. 1996;25(3):167-72.
8. Geven LI, de Kleine E, Free RH, van Dijk P. Contralateral suppression of otoacoustic emissions in tinnitus patients. Otol Neurotol. 2011;32(2):315-21.
9. Geven LI, Wit HP, de Kleine E, van Dijk P. Wavelet analysis demonstrates no abnormality in contralateral suppression of otoacoustic emissions in tinnitus patients. Hear Res. 2012;286(1-2):30-40.
10. Granjeiro RC, Kehrle HM, Bezerra RL, Almeida VF, Sampaio AL, Oliveira CA. Transient and distortion product evoked oto-acoustic emissions in normal hearing patients with and without tinnitus. Otolaryngol Head Neck Surg. 2008;138(4):502-6.
11. Fávero ML, Sanchez TG, Bento RF, Nascimento AF. Contralateral suppression of otoacoustic emission in patients with tinnitus. Braz J Otorhinolaryngol. 2006;72(2):223-6.
12. Fernandes Lda C, Santos TM. Tinnitus and normal hearing: a study on the transient otoacoustic emissions suppression. Braz J Otorhinolaryngol. 2009;75(3):414-9.
13. Rita M, de Azevedo MF. Otoacoustic emissions and medial olivocochlear system: patients with tinnitus and no hearing loss. Pro Fono. 2005;17(3):283-92.
Research Article
Assessment evaluation of transient evoked otoacoustic emission by contralateral suppression in tinnitus patient with normal hearing
Helnaz Mokrian1, Abdolreza Sheibanizade1, Saeid Farahani1, Shohreh Jalaie2, Homa Ariannahad1
1- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Department of Biostatistics, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
Received: 5 December 2012, accepted: 26 January 2013
Abstract
Background and Aim: Subjective tinnitus etiology has not been fully understood. Recently, in normal hearing subject one of the tinnitus theories, more specifically the medial olivocochlear tract, is related to the dysfunction of the efferent auditory system. The aim of this study was to determine the potential contribution of a defective cochlear efferent innervations to the chronic tinnitus in patients with normal hearing and determine the relation between tinnitus loudness and the amount of suppression of the transient evoked otoacoustic emission.
Methods: This study was conducted on 20 tinnitus patients aged between 20-45 years and 20 controls matched for age and gender in School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences. Transient otoacoustic emission testing without and with contralateral white noise at 55 and 65 dB was performed on each subject.
Results: The amplitudes of the emissions in the two groups was significantly different (p=0.001), but no correlation between tinnitus loudness and the amplitudes of the emissions in the presence (p=0.3) and absence (p=0.06) of contralateral noise.
Conclusion: The suppression of the transient evoked otoacoustic emission by contralateral white noise did not reach statistically significant levels in tinnitus patients while the amplitude in control group reduced significantly.
Keywords: Subjective tinnitus, normal hearing, contralateral otoacoustic emission suppression
Please cite this paper as: Mokrian H, Sheibanizade A, Farahani S, Jalaie Sh, Ariannahad H. Assessment evaluation of transient evoked otoacoustic emission by contralateral suppression in tinnitus patient with normal hearing. Audiol 2013;22(4):108-14. Persian.