مقاله پژوهشی
ساخت نسخه فارسی و تعیین روایی و پایایی پرسشنامه نیازهای والدین کودکان کمشنوا در روش شنواییـکلامی
نازنین ایالتی1، زهرا جعفری2، حسن عشایری2، محمد کمالی1، مسعود صالحی3
١ـ گروه مدیریت توانبخشی، دانشكده توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، ایران
٢ـ مرکز تحقیقات توانبخشی، دانشكده علوم توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي ایران، تهران، ایران
3ـ گروه آمار زیستی، دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش و جایگاه مهم والدین کودکان کمشنوا در روش شنواییـکلامی و با توجه به این که امروزه این روش در کشورهای توسعه یافته، از موفقترین روشهای آموزش مهارتهای شنوایی محسوب میشود، در مطالعۀ حاضر، نسخۀ فارسی پرسشنامۀ نیازهای والدین در روش شنواییـکلامی ساخته شد و روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: پس از ترجمۀ نسخۀ انگلیسی پرسشنامۀ بررسی نیازهای والدین کودکان کمشنوا در روش شنواییـکلامی طبق پروتکل ترجمه و معادلسازی ارزیابی بینالمللی کیفیت زندگی، نسخۀ فارسی آن برای محاسبۀ روایی محتوا در اختیار هفت کارشناس خبره قرار گرفت و نظرات آنان در پرسشنامه اعمال شد. در نهایت پرسشنامه توسط 51 والد کودک کمشنوا که از روش شنواییـکلامی استفاده میکردند تکمیل شد و نتایج مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: متوسط شاخص روایی محتوا در 32 آیتم پرسشنامه معادل 87/0 درصد و ضریب آلفای درونی کرونباخ کلی پرسشنامۀ حاضر در مرحلۀ آزمون معادل 86/0 و در مرحلۀ آزمون مجدد معادل 99/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده، نسخۀ فارسی پرسشنامۀ حاضر از روایی محتوایی و پایایی خوبی برخوردار است و میتواند در مراکز درمانی برای بررسی نیازهای والدین کودکان کمشنوا مورد استفاده قرار گیرد.
واژگان کلیدی: روش شنواییـکلامی، کودکان کمشنوا، والدین، نیازها، روایی، پایایی
(دریافت مقاله: 28/2/91، پذیرش: 2/8/91)
مقدمه
پیدایش سمعکهای پیشرفته و گسترش فناوریهای کاشت حلزون امکان استفاده از راهبردها و روشهای توانبخشی شنوایی در بسیاری از کودکان کمشنوا را فراهم کرده است. با استفاده از سمعکهای پیشرفته و پروتزهای کاشت حلزون، بیشتر کودکان کمشنوا میتوانند از طریق گوشدادن به گفتار دست پیدا کنند. رسالت روش شنواییـکلامی (Auditory Verbal Therapy: AVT) کمک به کودکان کمشنوا در استفاده از توانایی گوشدادن و شنیدن براي برقراري ارتباط از طریق گفتار است. پیشگامان روش شنواییـکلامی، Pollack و Beebe (1981) این روش را مجموعهاي از آموزش، راهنمایی، پشتیبانی و حمایت از خانواده میدانند. مشاوره با والدین کودک و بررسی نیازهای آنها در تعیین نوع برنامۀ آموزشی و توانبخشی مناسب از اهمیت بهسزایی برخوردار است(1). الگوهاي اولیۀ مشارکت والدین براین اساس بود که آنها دریافتکنندگان تقریباً منفعل نظریهها و قضاوتهاي متخصصان هستند و در واقع وظیفۀ آنها تنها اجراي برنامههاي آموزشی تعیینشده در منزل است. الگوي کنونی مشارکت والدین بر اساس همکاري نزدیک آنها با متخصصان قرار دارد، بهطوریکه در برنامۀ درمانی کودك، نهایتاً والدین بهعنوان درمانگران تصمیم گیرنده و مسئول درنظر گرفته میشوند(2).
از آنجاکه نقش والدین در روند توانبخشی، بسیار تأثیرگذار و قابل توجه است، بهتر است هرچه بیشتر دربارۀ فرزند خود و ناتوانی وی اطلاعات کسب کنند تا بتوانند در آموزش و حمایت از وی، نقش مؤثرتری ایفا کنند. براین اساس، در اختیار داشتن ابزاری مناسب برای بررسی نیازهای آنان و مشخص کردن موضوعاتی که والدین کمتر نسبت به آنها اشراف دارند میتواند در برنامهریزی توانبخشی و انتقال راهکارهای آموزشی به خانوادهها، بسیار سودمند باشد. در سالهای اخیر در امر توانبخشی شنوایی، نمونۀ چنین ابزارهای استانداردی برای سنجش نیازهای والدین در برنامۀ AVT، قابل دسترس است. بهعنوان نمونه میتوان به پژوهش Yucel و همکاران (2008) در کشور ترکیه اشاره کرد که در آن مدتزمان مداخلۀ توانبخشی بهطور معنیداری با نیازهای اطلاعاتی چون شرایط زندگی کودک، بیان مشکلات شنوایی کودک با دیگران، تعیین و انتخاب پرستار کودک مناسب، انتخاب برنامههای مراقبت از کودک مناسب و رفت و آمد والدین، ارتباط دارد. ولی ارتباط معنیداری بین وجود افراد دچار نقص شنوایی در خانواده و نوع و میزان نیازهای والدین گزارش نشده است(3). همچنین در مطالعۀ Luterman و Kurtzer-White (1998) مشخص شد که بیشترین نیازهای والدین به هنگام تشخیص کمشنوایی کودک شامل امکان ارتباط با سایر والدین کودکان کمشنوا، کسب اطلاعات درست و مناسب، حمایت احساسی و عاطفی و دسترسی به خدمات بود. کمتر از 10 درصد از والدین خواهان ملاقات با ناشنوایان بزرگسال بودند(4). در تحقیق Wu و همکاران (2004) در کشور استرالیا که در زمینۀ انتظارات والدین و آموزگاران کودکان کمشنوا مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد که از نظر آماری بین میزان انتظارات والدین و آموزگاران تفاوت معنیداری وجود ندارد و در هر دو گروه، انتظارات بالایی از پیشرفت کودک در فرآیند توانبخشی وجود دارد. همچنین، مشخص شد که عواملی چون سن کودک، سن تشخیص، سن شروع استفاده از وسایل کمک شنوایی، سن شروع مداخلۀ توانبخشی، مدتزمان مداخله، مشارکت پدر و نیز مشارکت مادر از عوامل بسیار تأثیرگذار در بالا بودن انتظار پیشرفت کودک در برنامۀ توانبخشی است(5).
لازم بهذکر است والدین به اطلاعات درست نیاز دارند. این اطلاعات باید بهتدریج در اختیار آنها قرار گیرد. در مراحل اولیۀ تشخیص کمشنوایی، تأثیر آن بر اکثر والدین چنان شدید است که نمیتوانند مطالب گفتهشده، بهویژه اطلاعات ضد و نقیض و پیچیده دربارۀ آموزش ناشنوایان را به درستی درک کنند. والدین باید دربارۀ فناوری سمعکها، کاشتهای حلزونی و همچنین دربارۀ روشهای آموزشی، اطلاعات لازم را فراگیرند. متأسفانه در بیشتر کشورها، ارجاع والدین به مراکز آموزشی مفید نیست، زیرا اکثر برنامههای آموزشی بر مبنای روششناسی استوارند و آموزش کودک و والدین معمولاً در جهت قانع کردن آنها از مزایای یک روش خاص، سوق داده میشود. بهندرت در یک برنامۀ آموزشی به والدین حق انتخاب از بین چند روش داده میشود، و بهندرت به یک خانواده کمک میشود تا دربارۀ روش آموزشی تصمیمگیری کنند که به بهترین وجه با نیازهای کودک مطابقت دارد(4). براین اساس، مطالعۀ حاضر با هدف ترجمه و معادلسازی و تعیین روایی محتوایی و پایایی پرسشنامۀ بررسی نیازهای والدین کودکان کمشنوای شرکتکننده در برنامۀ توانبخشی شنواییـکلامی انجام گرفت تا هرچه بیشتر درمانگران را به اهمیت و ضرورت سنجش نیازهای والدین و مشارکت آنها در برنامۀ توانبخشی واقف سازد.
روش بررسی
مرحلۀ اول، ترجمه و معادلسازی پرسشنامه، نسخۀ اصلی انگلیسی پرسشنامۀ بررسی نیازهای والدین کودکان کمشنوا در روش AVT طبق پروتکل ارزیابی بینالمللی کیفیت زندگی (International Quality Of Life Assessment: IQOLA) ترجمه و معادلسازی به زبان فارسی شد.
پروتکل IQOLA در سال 1991 توسط سازمان جهانی بهداشت تصویب شد که هدف آن ترجمۀ پرسشنامههای سلامت با روایی و پایایی بالا برای استفاده در کلینیکهای کشورهای مختلف به زبان رسمی آن کشور است. براساس این پروتکل، نخست پرسشنامۀ حاضر توسط دو مترجم که زبان مادري آنها فارسی بوده و از تجربه و تسلط کافی در ترجمۀ متون انگلیسی برخوردار بودند (مترجمان 1 و 2)، به زبان فارسی ترجمه شد. همچنین از آنها خواسته شد که درصورت لزوم براي برخی از واژهها، عبارات و جملات موجود در پرسشنامه، فهرستی از ترجمههاي جایگزین احتمالی را ارائهکنند. سپس هر یک از مترجمان 1 و 2 در مورد تکتک پرسشهای موجود در پرسشنامه به لحاظ دشواری ترجمه اقدام به امتیازدهی براساس شاخص قیاسی صد امتیازی کردند که در این شاخص امتیاز صفر به منزلۀ ترجمۀ کاملاً آسان و امتیاز صد به منزلۀ ترجمه کاملاً دشوار بود. مرحلۀ بعد در جلسهای با حضور مترجمان و مسئول (مجری) پژوهش حاضر به بحث و بررسی نسخههای اولیۀ ترجمه شده توسط این دو مترجم پرداخته شد و در نهایت با توجه به موارد دارای ترجمه دشوار و همچنین واژههای جایگزین پیشنهادی در مورد یک نسخۀ ترجمۀ فارسی مشترک توافق حاصل شد. لازم به یادآوری استکه بهمنظور تفاوت در مورد میزان دشواری ترجمه در این مرحله میانگین امتیازهای دشواری پایینتر از 25 بهعنوان ترجمۀ آسان، میانگین امتیازهای دشواری بین 25 تا 30 بهعنوان ترجمۀ نسبتاً آسان و میانگین امتیازهای دشواری بالاتر از 30 (31 تا 100) بهعنوان ترجمۀ دشوار در نظر گرفته شد(6).
نسخۀ فارسی تهیه شده در مرحلۀ قبل در اختیار دو مترجم دیگر (مترجمین3 و 4) قرار گرفت. این مترجمین براي هر یک از پرسشهای نسخۀ فارسی ارائه شده به آنها اقدام به امتیازدهی کیفیت ترجمه کردند و در این مرحله منظور از کیفیت ترجمه، مطلوب بودن عبارات و جملات از جنبۀ وضوح (استفاده از واژههاي ساده و قابل فهم)، کاربرد زبان مشترك (پرهیز از بهکارگیري واژههاي فنی، تخصصی و تصنعی)، و یکسانی مفهومی (در برداشتن محتواي مفهومی نسخۀ اصلی پرسشنامه) بود. مترجمین 3 و 4 براي هر یک از پرسشهای پرسشنامه اقدام به تعیین سه امتیاز براساس سه ملاک فوق (مطلوب بودن عبارات و جملات از جنبۀ وضوح، کاربرد زبان مشترك و یکسانی مفهومی) روي مقیاسهاي صد نقطهاي کردند. در این مقیاس دیداري امتیاز صفر نشاندهندۀ کیفیت کاملاً نامطلوب و 100 کیفیت کاملاً مطلوب و رضایتبخش است. ملاك تصمیمگیري در مورد کیفیت نامطلوب ترجمهها، میانگین امتیاز کیفیت (تعیین شده توسط مترجمین 3 و 4) پایینتر از 90 درنظر گرفتهشد. از آنجا که امتیازهای داده شده به کیفیت ترجمه توسط مترجمین 3 و4 بهترتیب برابر با 8/98 و 6/99 بهدست آمد، در این مرحله، نسخۀ فارسی پرسشنامه حاضر بهنظر مترجمین 3 و 4 از کیفیت رضایتبخشی برخوردار بود.
در آخرین مرحله از فرآیند ترجمه از دو مترجم دیگر (5 و 6) که یکی از مترجمین داراي زبان مادري فارسی و هردو آنها تسلط کامل به هردو زبان فارسی و انگلیسی را داشتند، خواسته شد تا نسخۀ بهدست آمده در مراحل قبلی را بار دیگر به زبان انگلیسی ترجمه کنند. سپس نسخههاي انگلیسی بهدست آمده توسط این دو مترجم با برگزاري جلسات حضوري متعدد و با حضور استادان و پژوهشگر مطالعۀ حاضر مورد بحث قرار گرفت و در نهایت بر یک ترجمۀ انگلیسی مشترك توافق حاصل شد. در حقیقت این مرحله از کار برای کسب اطمینان از صحت ترجمۀ فارسی است که در مراحل قبل بهدست آمده بود. در نهایت نسخۀ فارسی بهدست آمده برای محاسبه روایی محتوا، مورد بررسی قرار گرفت.
براي محاسبۀ روايي محتوا، شاخص روايي محتوا (Content Validity Index: CVI) محاسبه شد. برای اين منظور نسخۀ فارسی پرسشنامۀ حاضر بههمراه دستورالعمل اجرا و فرم تعیین روایی محتوا، برای هفت نفر از صاحبنظران و کارشناسان در رشتههای شنواییشناسی و گفتار درمانی قرار گرفت و از آنها خواسته شد که هر یک از پرسشهای مطرح شده در پرسشنامه را از جنبۀ ضرورت و مناسبت طرح در پرسشنامه نیازهای والدین شرکتکننده در برنامۀ AVT براساس يك معيار چهار گزينهاي از یک تا چهار شامل 1) ضرورت و مناسبت طرح در پرسشنامه، 2) نيازمند برخي اصلاحات، 3) نيازمند اصلاحات جزئي، و 4) عدم ضرورت و مناسبت طرح در پرسشنامه، ارزيابي کنند(6و7). براساس پیشنهادهای کارشناسان، تغییراتی در تعداد و محتوای پرسشها نسبت به نسخۀ انگلیسی آن صورت گرفت. بهعنوان مثال تعداد پرسشها از 30 به 32 پرسش تغییر یافت و بعضیاز پرسشها با توجه به نوع خدماتی که در کشور ارائه شود بومیسازی شد. درنهایت، پس از اعمال تغییرات، پرسشنامه دوباره در اختیار کارشناسان مربوط قرار گرفت و آنها به ضرورت و مناسبت طرح پرسشها در پرسشنامه امتیاز دادند. سپس، انجام تحلیل عاملی، عدم نیاز به کنار گذاشتن گزینهای یا تغییراتی در زیرآزمونها را نشانداد.
پرسشنامه بهصورت داوطلبانه به 51 مورد از والدین کودکان کمشنوایی که در مرکز توانبخشی نیوشا از روش شنواییـکلامی استفاده میکردند، ارائه شد و توضیحات لازم در رابطه با اهداف پژوهش و نحوۀ پاسخگویی به پرسشها و توضیحات موارد مبهم توسط پژوهشگر به والدین ارائه شد. این بررسی توسط یک پرسشنامه 32 آیتمی با شش زیرمجموعه شامل اطلاعات عمومی، اطلاعات مربوط به شنوایی و کمشنوایی، خدمات ارتباطی و منابع آموزشی، حمایتهای اجتماعی و خانوادگی، خدمات جمعی و مراقبت از کودک، و حمایت مالی انجام گرفت. شیوۀ پاسخگویی در این پرسشنامه، بهصورت چهار گزینهای بود و والدین میبایست برای هر پرسش تنها یک گزینه را انتخاب کنند. انتخاب هر گزینه، میزان اطلاعاتی که والدین در هر مورد نیاز دارند را مشخص میکند. گزینۀ بلی، بهمعنای اینکه در آن زمینه اطلاعاتی نداشته و به اطلاعات نیاز دارم، گزینۀ مطمئن نیستم، بهمعنای اینکه دربارۀ میزان اطلاعات خود مطمئن نیستم، گزینۀ به توضیح نیاز دارم، بهاین معناستکه در این زمینه اطلاعاتی دارم اما به بحث و گفتگوی بیشتر نیاز دارم، و گزینۀ خیر، یعنی در این زمینه اطلاعات کافی دارم. در مواردیکه فرد پرسششونده بیسواد بود، پژوهشگر پرسشها را بهصورت شفاهی مطرح کرده و والدین یکی از گزینهها را اعلام میکردند. بعد از این مرحله و انجام آزمون اول، برای بررسی پایایی نسخۀ فارسی تهیه شده، به فاصلۀ دو هفته پس از مرحلۀ اول، آزمون مجدد انجام گرفت. مطالعۀ حاضر از جنبۀ رعایت ملاحظات اخلاقی مورد تأیید معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار گرفت.
همانطور که اشاره شد CVI یک معیار چهار گزینهای است که برای محاسبۀ آن در هر آیتم پرسشنامه، تعداد كارشناساني كه گزينۀ 3 يا 4 را انتخاب كردهاند بر تعداد كل كارشناسان تقسيم شد(9-7). پیش از انجام آزمونهای آماری، ابتدا برای ارزیابی متغیرهای مطالعه از لحاظ میزان انطباق با توزیع هنجار، از آزمون کولموگروفـاسمیرنوف استفاده شد. برای بررسی پایایی نسخۀ ترجمه شده پرسشنامه حاضر، به دو طریق عمل شد. بهاین منظور، علاوه بر تعیین همبستگی امتیاز پرسشنامه طی دوبار تکمیل آن در آزمونـبازآزمون، ضریب ثبات درونی (Internal Consistency Coefficient: ICC) برای هر یک از پرسشهای پرسشنامه و در کل، روی 20 نفر از والدین کودکان به فاصلۀ دو هفته بعد از آزمون اول، بررسی شد. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشهای پرسشنامه و نیز در کل، محاسبه شد. در ارتباط با این فاصلۀ زمانی لازم به توضیح است که در این بررسی، اطلاعات والدین دربارۀ شنوایی و کمشنوایی، خدمات ارتباطی و منابع آموزشی، حمایتهای اجتماعی و خانوادگی، خدمات جمعی و مراقبت از کودک، و حمایت مالی در سطح خانواده و جامعه در یک مقیاس چهار گزینهای پرسیده میشد و افراد نمونه، والدین و کودکان ثابت مراجعهکننده به یک مرکز توانبخشی شنوایی بودند که دربارۀ میزان اطلاعات و آگاهی کلی با این موضوعات، نظر میدادند. در واقع، نوع اطلاعات، مواردی نبود که ظرف دو هفته، دستخوش تغییر قابل توجهی شود. ضمن اینکه، در مطالعۀ مشابه در کشور ترکیه نیز همین فاصلۀ زمانی رعایت شدهبود(3). بررسی ضریب همبستگی هر یک از بخشها با یکدیگر و با کل پرسشنامه با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون انجامشد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 17 در سطح معنیداری کمتر از 05/0 صورتگرفت.
یافتهها
از
لحاظ ویژگیهای
بالینی، در
بیشتر کودکان
مطالعۀ حاضر (1/47
درصد) سن
تردید به کمشنوایی بین 7
تا 18 ماه بود. همچنین
میانگین سن
تردید به کمشنوایی 2/16
ماه با انحراف
معیار
05/14 ماه بود. کمشنوایی
قطعی کودکان
اکثراً در ماههای 7 تا 18
ماهگی تشخیص
داده شده بود (1/43 درصد).
میانگین و
انحراف معیار
سن تشخیص کمشنوایی در
این کودکان بهترتیب
05/19 و 02/14 ماه بود. سن
شروع به
استفاده از سمعک نیز
در
بیشتر کودکان بین 7 تا 18 ماه بوده (2/41 درصد) و میانگین و انحراف معیار سن شروع استفاده از سمعک بهترتیب 5/22 و 69/14 ماه بود، و درنهایت زمان استفاده از برنامۀ توانبخشی شنواییـکلامی آنها نیز بیشتر در ماههای 7 تا 18 ماه شروع شده بود. میانگین سن شروع استفاده از برنامۀ توانبخشی 5/24 ماه و انحراف معیار آن 49/15 ماه بود.
برای درک بهتر وضعیت پاسخ به هر یک از آیتمهای پرسشنامه، بررسی آمار توصیفی هر یک از آنها از موارد ضروری روند معادلسازی است. در پرسشنامۀ حاضر به مواردی اشاره شده که ممکناست هر والد در حین برنامۀ توانبخشی و درمانی کودک خود، بهکسب اطلاعات دربارۀ آنها نیاز داشته باشد و از والدین خواسته شد که به کلیۀ پرسشهای پرسشنامه با دقت کامل پاسخدهند که نتایج آن در قالب تعداد و درصد پاسخگویی به هر مورد در جدول 1 آمدهاست.
CVI محاسبهشده برای هر یک از پرسشهای پرسشنامه در جدول 2 نشان داده شده است. همانطورکه مشاهده میشود، CVI پرسشهای پرسشنامه بین 71 تا 100 درصد قرار داشت، و متوسط CVI در 32 پرسش پرسشنامه معادل 87 درصد بهدست آمد.
ضرایب آلفای درونی کرونباخ برای هر یک از پرسشهای پرسشنامه در جدول 2 درج شده است که بین 85/0 تا 87/0 قرار داشت. ضریب آلفای درونی کرونباخ کلی (Internal Consistency Cronbach Coefficient: ICC) نیز 86/0 بود. همچنین، ICC کرونباخ کلی برای 20 والدینی که بعد از دو هفته مورد آزمون مجدد قرار گرفتند، 99/0 بهدست آمد (جدول 2). در بررسی تکرارپذیری نتایج پرسشنامه، مقادیر ICC در 6 زیرگروه اصلی پرسشنامه بین 93/0 تا 98/0 قرار داشت و ضریب همبستگی نتایج در آزمونـبازآزمون نیز برابر 87/0 بود (جدول 3).
بحث
پرسشنامهها از مرسومترین شیوههای جمعآوری اطلاعات در تحقیقات آموزشی، سنجشی و بهویژه بالینی است. با استفاده از آنها میتوان دیدگاه افراد مختلف با پیش زمینههای متفاوت فرهنگی، اجتماعی، تحصیلی و مالی را ارزیابی کرد(9). استفاده از یک ابزار استاندارد در حیطۀ توانبخشی برای بررسی نیازهای افراد کمتوان و والدین آنها ضروری بوده و جای خالی آن کاملاً محسوس است. زیرا با استفاده از این چنین پرسشنامههایی میتوان دربارۀ میزان دانش، انتظارات، علایق، تجربیات و سطح آگاهی والدین نسبت به برنامههای توانبخشی فرزندشان، اطلاعات مفیدی بهدست آورد. چراکه درحال حاضر، غالباً درمانگران بدون آگاهی از نیازهای واقعی والدین و تنها با توجه به تجارب و ارزیابیهایی که از کودکان آنها انجام میدهند، میتوانند مواردی را در قالب مشاوره در اختیار والدین قرار دهند. برای این منظور برای تهیه و طراحی هر پرسشنامه، بررسی مشخصات روانسنجی ضروری است(10).
تعیین اعتبار محتوایی، یکی از لوازم اصلی هر آزمون جدید است. برای تعیین روایی محتوایی یک ابزار، ممکناست از روشهای مختلفی استفاده شود که یکی از روشهای مقبول در این زمینه، محاسبۀ CVI است. در مطالعۀ Polit و همکاران در سال 2007 با مقایسۀ روشهای مختلف تعیین روایی محتوا نشان داده شد که محاسبۀ CVI نسبت به روشهای موجود دیگر از مزایای بیشتری برخوردار است، بهطوریکه سادگی و قابل فهم بودن این روش از مهمترین مزایای آن محسوب میشود(9). براساس مطالعات قبلي كه با نظرخواهي از سه تا ده كارشناس انجام شدهاست، CVI بزرگتر از 75/0 يا 8/0 بهعنوان مقدار قابل قبول در نظر گرفته ميشود(11و12). از آنجا که میانگین CVI بهدست آمده از نظرات کارشناسان در مطالعۀ حاضر برابر با 87/0 بود، که از معیار مورد نظر برخوردار بود. کسب این نتیجه حاکی از روایی محتوای بالای پرسشنامه حاضر است.
تکرارپذیری،
پایایی و یا
قابلیت
اعتماد امتیازها
یک ابزار سنجش
همواره بهعنوان
یکی از مهمترین
ویژگیهای آن
ابزار محسوب
میشود
که کاربرد
مطمئن آن در
محیطهای
بالینی و
پژوهشی را
امکانپذیر میسازد.
در پژوهش حاضر،
پایایی از دو طریق
مورد بررسی
قرارگرفت که
یافتههای هر یک
بهطور
مجزا
مورد
بحث قرار میگیرد.
الف) دفعات
آزمون: یکی از
روشهای
بررسی پایایی
یک آزمون،
بررسی
همبستگی نتایج
در آزمونـبازآزمون
است که نشاندهندۀ
پایایی نتایج
در تکرار
آزمون است. در
این روش،
ابزاری که از پرسشنامهای
برخوردار است
تکمیل دوبارۀ آن در شرایط یکسان، نتایج مشابهی را حاصلکند. ضریب همبستگی امتیاز پرسشنامۀ حاضر طی دوبار تکمیل آن، 87/0 بهدست آمد که نشاندهندۀ ارتباط نزدیک امتیاز پرسشنامه طی آزمونـبازآزمون است. ب) ثبات درونی: روش متداولتر در بررسی پایایی، ارزیابی ثبات درونی است که برای تعیین آن، ضریب آلفای درونی کرونباخ محاسبه شد. این ضریب نشان میدهد پرسشهای پرسشنامه تا چهاندازه با یکدیگر همخوانی دارند. عدد آلفای درونی کرونباخ در بازۀ صفر تا یک است و نزدیکی آن به عدد یک تکرارپذیری واقعی آماری را در آیتمها نشان میدهد(13). در مطالعۀ حاضر ICC در مرحلۀ آزمون در 51 والدی که در مرحلۀ اول در این پرسشنامه شرکت کردند، معادل 86/0 و در مرحلۀ دوم معادل 99/0 بهدست آمد که از نظر آماری در هر دو مرحله، ثبات داخلی در حد عالی است. بهعبارت دیگر آیتمهای پرسشنامه از ثبات داخلی خوبی برخوردار است. لازم به توضیح است که طبق منابع، مقادیر پایایی درحد 4/0 و پایینتر در محدودۀ ضعیف، مقادیر بالای 7/0 بهعنوان پایایی درحد عالی و مقادیر بین 4/0 تا 7/0 بهعنوان پایایی نسبتاً خوب تا خوب گزارش میشود. در اینجا هر دو مقدار گزارششده، بالای 85 درصد و درحد عالی است(14). در تنها مطالعۀ قبلی انجامشده با پرسشنامۀ حاضر در کشور ترکیه(3)، مشخصات روانسنجی پرسشنامۀ حاضر گزارش نشدهاست، بلکه تأثیر متغیرهایی چون مدتزمان مداخلۀ توانبخشی، شرایط زندگی کودک، انتخاب پرستار کودک مناسب، استفاده از برنامههای مراقبت از کودک، و رفت و آمد والدین، وجود افراد دچار نقص شنوایی در خانواده بررسی شد.
با
ملاحظۀ یافتههای جدول 1
مشاهده میشود،
فراوانی پاسخها برای هر
خرده مقیاس
پرسشنامۀ
حاضر بهاین صورت
بود که در
خرده مقیاس
اطلاعات
عمومی و
اطلاعات مربوط
به شنوایی و
کمشنوایی
فراوانی پاسخها، تمرکز
بیشتری بر
گزینۀ پاسخ «بلی» داشت.
در خرده مقیاس
خدمات
ارتباطی و
منابع آموزشی
در آیتمهای 12 و 14 و 16
بیشترین
تکرار مربوط
به گزینۀ «بلی»،
آیتمهای 13
و 15 بهترتیب
تمرکز بر
گزینههای «به
گفتگو نیاز
دارم، مطمئن
نیستم و خیر»، بود.
در خرده مقیاس
حمایتهای
اجتماعی و
خانوادگی،
خدمات جمعی و
مراقبت از کودک و
حمایت مالی
بیشترین
فراوانی پاسخ
روی گزینۀ «بلی» بوده است. بررسی
فراوانی پاسخ
به آیتمهای پرسشنامه
نشان میدهد که
بیشترین
نیازهای
اطلاعاتی
والدین کودکان
کمشنوا
که در پژوهش
حاضر شرکت
داشتند در حوزۀ
حمایتهای
مالی، حمایتهای
اجتماعی و نیز
اطلاعات
عمومی است درحالی که
در
پژوهش Yucel و همکاران (2008) بیشترین نیازهای در بخشهای خدمات جمعی و مراقبت از کودک و نیز حمایتهای اجتماعی بود(3). همچنین در مطالعۀ Luterman و همکاران (1999) بیشترین نیازها در کسب اطلاعات درست و مناسب، حمایت احساسی و عاطفی و دسترسی به خدمات بود(4).
شایان ذکر است که هر روش و تکنیک توانبخشی در طی سالهای بعد براساس تجارب کسب شده، بازبینی میشود. در ژانویۀ 2006، اصول AVT مورد بازبینی قرار گرفته و منتشر شد. اگرچه در گذشته، AVT غالباً برای نوزادان با سن تشخیص و مداخلۀ زودهنگام توصیه میشد، اما در 10 اصل فعلی AVT، به محدودۀ سنی خاصی برای استفاده از این شیوۀ توانبخشی، اشاره نشده است، بلکه بر تأثیرات بیشتر این شیوۀ مداخله، در صورت تشخیص و مداخلۀ زودهنگام کمشنوایی، تأکید شده است(15). در مطالعۀ مشابه Yucel و همکاران (2008) در کشور ترکیه نیز محدودۀ سن تشخیص کمشنوایی کودکان مورد بررسی، 1 تا 84 ماه، متوسط سن استفاده از سمعک 8 تا 252 ماه و مدت زمان دریافت مداخلۀ توانبخشی، 2 تا 176 ماه بود(3).
در خاتمه، با مطالعۀ یافتههای این پژوهش مشخص میشود که والدین کودکان کمشنوای ایرانی در بیشتر زمینههای مورد اشاره در پرسشنامه، به اطلاعات نیاز داشته و خود بر ضرورت دانستن این اطلاعات واقف هستند. با بررسی تفاوت یافتههای این مطالعه با مطالعات مشابه آن در خارج از کشور میتوان بهاین نتیجهگیری رسید که بیشتر دغدغۀ والدین کودکان کمشنوا در ایران در حوزۀ حمایتهای مالی و اطلاعات عمومی مربوط به نحوۀ درست ارتباط با کودک خود بوده و لازماست سازمانهای دولتی و غیردولتی در این زمینه توجه بیشتری را مبذول دارند و اطلاعات لازم را در قالب جلسات حضوری، کتاب، مجله و رسانههای دیگر در اختیار والدین قراردهند. این پرسشنامه میتواند ضمن ارائۀ ابزار مناسبی در سنجش نیازهای والدین کودکان کمشنوا در روش شنواییـکلامی، بهمنظور معرفی و توسعه بیشتر این روش توانبخشی شنوایی گام مؤثری بردارد.
نتیجهگیری
هدف اصلی بررسی حاضر، تهیۀ نسخۀ فارسی روا و پایای پرسشنامۀ نیازهای والدین کودکان کمشنوا بود. این مطالعه نشان داد که نسخۀ فارسی پرسشنامه حاضر از روایی محتوایی و پایایی
بالایی برخورداراست، و میتواند در کلینیکها، بیمارستانها و سایر مراکز توانبخشی برای بررسی اطلاعات مورد نیاز والدین و انتخاب مناسبترین روش درمانی برای کودکان آنها مورد استفاده قرار گیرد.
سپاسگزاری
اين مقاله نتیجۀ بخشی از پایاننامۀ مصوب دانشگاه علوم پزشكي تهران به شماره قرارداد 247/4/د/26/پ مورخ 12/04/1391 است. از اعضای محترم مرکز توانبخشی شنوایی نیوشا، آقای سعید اسدملایری، سرکار خانمها رقیه صالحی و دمیرچی که مسئولانه و دلسوزانه در پیشبرد این پروژه نهایت همکاری را داشتند، و از والدینی که با صبر و دقت فراوان در پاسخگویی به پرسشهای پرسشنامه کمک شایانی کردند، سپاسگزاری میشود. همچنین از مرکز تحقیقات توانبخشی برای کمک در اجرای طرح، قدردانی میشود.
REFERENCES
1. Pollack D, Goldberg D, Caleffe-Schenck N. Educational audiology for the limited-hearing infant and preschooler: an auditory-verbal program. 3rd ed. Illinois: Charles C Thomas Publisher, LTD; 1997.
2. Estabrooks W. 50 frequently asked questions about auditory-verbal therapy. Toronto: Learning to Listen Foundation; 2001.
3. Yucel E, Derim D, Celik D. The needs of hearing impaired children’s parents who attend to auditory verbal therapy-counseling program. Int J Pediatr Otorhinolaryngol. 2008;72(7):1097-111.
4. Luterman D, kurtzer-White L, Seewald RE. The young deaf child. Baltimore: York Press; 1999.
5. Wu CJD, Brown PM. Parents’ and teachers’ expectations of auditory-verbal therapy. Volta Review. 2002;104(10):5-20.
6. Keller SD, Ware JE, Gandek B, Aaronson NK, Alonso J, Apolone G, et al. Testing the equivalence of translations of widely used response choice labels: results from the IQOLA project. International Quality of Life Assessment. J Clin Epidemiol. 1998;51(11):933-44.
7. Yaghmaie F. Content validity and it's estimation. Journal of Medical Education. 2003;3(1):25-7.
8. Mc Gartland R. Content validity. In: Kempf-Leonard K, editor. Encyclopedia of social measurement. Pittsburgh: Elsevier Inc.; 2005. p. 495-8.
9. Polit DF, Beck CT, Owen SV. Is the CVI an acceptable indicator of content validity? appraisal and recommendations. Res Nurs Health. 2007;30(4):459-67.
10. Carmines EG, Zeller RA. Reliability and validity assessment. London: SAGE Publications; 1979.
11. Stone DH. Design a questionnaire. BMJ. 1993;307(6914):1264-6.
12. Kim Y, Park J, Lee H, Bang H, Park HJ. Content validity of an acupuncture sensation questionnaire. J Altern Complement Med. 2008;14(8):957-63.
13. Mathur S, Eng JJ, Maclntyre DL. Reliability of surface EMG during sustained contractions of the quadriceps. J Electromyogr Kinesiol. 2005;15(1):102-10.
14. Leiss JL. Design and analysis of clinical experiments. New York: John Wiley & Sons; 1986.
15. Estabrooks W. Auditory-verbal therapy and practice. In: Estabrooks W, editor. Auditory-verbal therapy and practice. Washington DC: Alexander Graham Bell association for the deaf and hard of hearing, Inc; 2006. p. 1-10.
Instruction of Persian version of “the needs of hearing-impaired children’s parents in auditory-verbal approach” questionnaire and determining its validity and reliability
Nazanin Eyalati1, Zahra Jafari2, Hassan Ashayeri2, Mohammad Kamali1, Masoud Salehi3
1- Department of Rehabilitation Management, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Rehabilitation Research Center, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
3- Department of Biostatistics, School of Management and Medical Information, Tehran University of Medical Sciences, Iran
Received: 17 May 2012, accepted: 23 October 2012
Abstract
Background and Aim: Concerning the important role of parents of hearing-impaired children in auditory-verbal therapy, this study mainly focused on preparing a Persian version of the “Parental needs questionnaire” and analyzing its validity and reliability.
Methods: First, the original English version of the questionnaire “the needs of hearing-impaired Children’s Parents in Auditory-Verbal Therapy” translated to Persian, based on the approved translation protocol of International Quality of Life Assessment by world health organization. Then, the Persian version presented to seven experts for validating the content and their feedbacks were applied into the questionnaire. Finally, the questionnaire presented to parents of 51 hearing-impaired children who attend in auditory-verbal therapy, and the collected results were analyzed statistically.
Results: The overall mean of content validity index in 32 items of the questionnaire was 0.87. The overall Cronbach’s alpha of this questionnaire was 0.86 in the test and 0.99 in the re-test phases.
Conclusion: Based on the obtained results, the Persian version of the questionnaire has a satisfactory content validity and reliability and could be used in clinics and medical centers for analysis of parental needs.
Keywords: Auditory-verbal approach, hearing-impaired children, parents, needs, validity, reliability
Please cite this paper as: Eyalati N, Jafari Z, Ashayeri H, Kamali M, Salehi M. Instruction of Persian version of “the needs of hearing-impaired children’s parents in auditory-verbal approach” questionnaire and determining its validity and reliability. Audiol. 2013;22(4):16-27. Persian.