Research Article
Correlation between acoustically evoked short latency negative response and vestibular evoked myogenic potentials in children with profound sensorineural hearing-loss
Zahra Jafari1, Saeed Malayeri2, Nima Rezazadeh2, Farideh HajiHeydari3
1- Rehabilitation Research Center, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Department of Audiology, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran
3- Pediatric Neurorehabilitation Research Center, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran
Received: 11 May 2011, accepted: 30 October 2011
Abstract
Background and Aim: Vestibular evoked myogenic potentials and acoustically evoked short latency negative response are two non-cochlear responses with probably saccular origin. The present study was conducted to determine the percentage of presence and the relation between these two responses in children with hearing loss.
Methods: Thirty children with profound congenital sensorineural hearing loss were studied. Vestibular evoked myogenic potentials ellicitedby tone burst stimuli and acoustically evoked short latency negative response ellicited by click stimuli were recorded. Both responses were recorded at air conduction threshold level monaurally via an internal receiver.
Results: Vestibular evoked myogenic potentials in 53.3% of children and acoustically evoked short latency negative response in 40.0% of cases were recorded. There was a significant correlation between the percentage of recording these two responses (p=0.005). Gender and the stimulated ear had no effect on the results.
Conclusion: In almost half of these disabled children, both vestibular evoked myogenic potentials and acoustically evoked short latency negative response were recoreded. This finding may both indicate that hearing loss has no effect on the function of otolith organs in some children and vestibular deficits probably exist along with hearing impairment in others. This findng reiterates the importance of evaluation of vestibular system as part of standard auditory evaluations.
Keywords: Vestibular evoked myogenic potentials, acoustically evoked short latency negative response, profound hearing loss, Saccule
بررسی همبستگی پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی و پتانسيل عضلاني برانگيختۀ دهليزي در کودکان کمشنوای حسی عصبی عمیق
زهرا جعفري1، سعيد ملايري2، نيما رضازاده2، فریده حاجی حیدری3
1ـ مرکز تحقیقات توانبخشی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
2ـ گروه شنواييشناسي، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، تهران، ایران
3ـ مرکز تحقیقات توانبخشی اعصاب اطفال، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، تهران، ایران
چکیده
زمينه و هدف: پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتي دو پاسخ غیرحلزونی با منشاء احتمالی ساکول است. مطالعۀ حاضر با هدف تعیین درصد وجود دو پاسخ و بررسي ارتباط آنها در کودکان کمشنوا انجام شد.
روش بررسي: اين مطالعه روي 30 كودك كمشنواي حسی عصبی عميق مادرزاد انجام شد. پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی با ارائۀ محرک تنبرست و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتي با ارائۀ محرک كليك ثبت گرديد. هر دو پاسخ در سطح شدت آستانۀ راه هوايي بهصورت يك گوشي از طريق رسيور داخلي ثبت شدند.
یافتهها: پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در 3/53 درصد کودکان و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتي در 40 درصد کودکان بهدست آمد. بین درصد ثبت اين دو پاسخ، ارتباط معنیداری وجود داشت(005/0=p). جنسیت و گوش مورد بررسي بر نتایج آزمونها تأثیری نداشت.
نتیجهگیری: در نزدیک به نیمی از کودکان کمشنوا، هر دو پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیخته صوتي ثبت گردید. این یافته از یک سو به عدم تأثیر کمشنوایی بر عملکرد ساختارهای اتولیتی در برخي از كودكان و از سوی دیگر به احتمال وجود نقص دهلیزی به همراه کمشنوایی عمیق در گروه ديگر اشاره دارد. این امر بر ضرورت بررسي عملکرد دستگاه دهلیزی در کنار ساير ارزيابيها برای اطلاع از عملکرد این دستگاه تأکید دارد.
واژگان كليدي: پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی، پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیخته صوتی، كمشنوايي عمیق، ساکول
(دریافت مقاله: 21/2/90، پذیرش: 8/8/90)
مقدمه
دو لابيرنت دهلیزی، ساختارهايی متقارن هستند. هر لايبرنت دهلیزی در همكاري با لايبرنت دهلیزی سمت مقابل قادر است شتاب خطي و شتاب زاويهاي را اندازه بگيرد. شتاب خطي توسط ارگانهای اتولیتی یا اوتريكول و ساكول کشف و از طريق جاذبۀ زمین و حرکت بدن ايجاد ميشود. شتاب زاويهاي توسط مجاري نيمدايره کشف، و در اثر چرخش سر و يا بدن ايجاد ميشود(1).
در ارزیابیهای الکتروفیزیولوژیک شنوایی، آزمایشهای ویژهای برای بررسی عملکرد دستگاه دهلیزی وجود دارد. در حالی که از قدمت آزمونهایی نظیر الکترونیستاگموگرافی (Electronystagmography: ENG) دهها سال میگذرد و یافتههای زیادی از انجام آن در افراد هنجار و در اختلالات مختلف دستگاه دهلیزی در دست است، اما آزمونهایی مانند پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی (Vestibular Evoked Myogenic Potential: VEMP) یا پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی (Acoustically Evoked Short latency Negative Response: ASNR) که به موج n3 نیز شناخته میشود، جدید بوده و اطلاعات محدودی دربارۀ آنها در دست است.
VEMP که بهطور مرسوم با ارائۀ تحریک صوتی در سطوح شدتی بالا از عضلۀ جناغیـچنبریـماستوئیدی (sternocledomastoid: SCM) قابل ثبت است، پاسخی است که در مطالعات انجام گرفته روی ضایعات شنواییـدهلیزی محیطی، منشأ دهلیزی آن تأیید شده است. این پاسخ با یک قلۀ مثبت (p1/p13) در حدود 11 میلی ثانیه و قلۀ منفی (n1/n23) در حدود 18 میلی ثانیه مشخص میشود و در کل، ساکول بهعنوان منشأ احتمالی آن ذکر شده است. از سوی دیگر، ASNR یا n3 نیز پاسخ منفی بزرگی است که در آزمایش پاسخ شنوایی ساقۀ مغز (Auditory Brainstem Response: ABR) در سطوح شدتی بالای محرک، از برخی افراد کمشنوای عمیق ثبت میشود و برای آن منشأ دهلیزی (بهویژه از ساکول و هستههای دهلیزی) ذکر شده است(5-2).
مطالعات نشان داده است که در VEMP با افزایش میزان کمشنوایی حسی عصبی، احتمال مشاهدۀ پاسخ کاهش مییابد. برای مثال، در مطالعۀ Zagolski (2008)، VEMP در 35 درصد گوشها(4)؛ در بررسی Cushing و همکاران (2008) در 40 درصد گوشها(6) و در مطالعۀ Shall (2010) در 33 درصد گوشها(7) گزارش شده است. بهطور کلی، نتایج این مطالعات حاکی از عدم ثبت VEMP در بیش از نیمی از افراد کمشنوای عمیق است که با توجه به منشأ ثبت این پاسخ یعنی ارگانهای اتولیتی (ساکول)، در صورت عدم وقوع جبران مرکزی احتمال مشاهدۀ نقص در راهبری تحریکات استاتیک که مستلزم کنترل شتاب خطی هستند وجود دارد.
در مطالعات، بین فراوانی ثبت ASNR و VEMP همبستگی مثبت بالایی گزارش شده است. همچنین در مطالعۀ Zagolski (2008)، ASNR در 29 درصد گوشها قابل ثبت بود(4). در مطالعۀ Nong و همکاران (2002) ASNR در 37 درصد گوشها و VEMP در تمام گوشهای دارای ASNR گزارش شد(3). در مطالعۀ اخیر Emara (2010) روی کودکان کمشنوای حسی عصبی عمیق نیز ASNR در 43/30 درصد گوشها گزارش شد. ضمن این که VEMP در کلیۀ گوشهای دارای ASNR و در 13/53 درصد گوشهای بدون ASNR قابل ثبت بود(5).
با وجود گزارشها و شواهد باليني متعددي كه در زمينۀ اختلالات تعادلي در کودکان كمشنوای حسی عصبی شدید تا عمیق با آزمایشهای عملکردی و الکتروفیزیولوژیک در دست است و علیرغم نیاز به استفادۀ کاربردی از این یافتهها در ارزیابیهای بالینی و مشاورۀ شنواییشناسی، مقالۀ معتبري در اين زمينه در ایران منتشر نشده است. مطالعۀ حاضر با هدف ثبت دو پاسخ VEMP و ASNR در این کودکان و گزارش درصد فراوانی و میزان همبستگی بین آنها و اشاره به کاربرد بالینی این آزمونها انجام شد.
روش بررسی
بررسي مقطعی حاضر روي 30 كودك كمشنواي عميق مادرزاد شامل 14
دختر (7/46 درصد) و 16 پسر (3/53 درصد) با محدودۀ سنی 0/6 تا 4/9 سال،
با میانگین سنی 93/6 و انحراف معيار 11/1 سال، از تیر تا آبان
ماه سال 1389 انجام شد. در معیارهای ورود به مطالعه، وجود
کمشنوایی
حسي عصبي عمیق دوطرفۀ مادرزادی یا از بدو تولد براساس آزمایش
ادیومتری تن خالص (دستگاه اديومتر AC5
ساخت
شركت Intracoustic، کشور دانمارك) و کسب نتیجۀ
طبیعی در آزمایش تمپانومتری برای
اطمینان از سلامت گوش میانی (دستگاه تمپانومتر AZ7
ساخت
شركت Intracoustic، كشور دانمارك) مد نظر بود. کودکان
دچار اختلال بینایی، نقص ذهنی و یا اختلال
یادگیری از مطالعه کنار گذاشته شدند. کودکان مورد
بررسی از مرکز توانبخشی ویژۀ کودکان کمشنوا واقع در منطقۀ
10 تهران، و براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند. کلیۀ
افراد نمونه با کسب رضایتنامۀ کتبی وارد مطالعه شدند، و
بررسی حاضر از جنبۀ رعایت ملاحظات اخلاقی به تأیید
معاونت پژوهشی دانشگاه علوم
پزشکی تهران رسید.
از کلیۀ کودکان مورد پژوهش، تاريخچهگيري و سپس VEMP و ASNR با استفاده از دستگاه Eclipse (ساخت شركت Intracoustic، كشور دانمارك) انجام ميشد. براي ثبت VEMP، كودك روي تخت به پشت خوابيده و محل نصب الكترودها با پنبۀ آغشته به الكل و سپس با ژل تميز ميشد. محرك مورد استفاده، تنبرست 500 هرتز با پلاريتۀ انقباضي با زمان خيز و افت یک ميلي ثانيه و زمان پلاتوي دو ميلي ثانيه در سطح شدت آستانه از راه هوايي و بهصورت يك گوشي از طريق رسيور داخلي و با ارائۀ تعداد تحريك 1/5 بار در ثانيه بود. الكترود وارونگر روي بطن عضلۀ SCM در يك سوم بالايي عضله نصب ميشد و الكترود ناوارونگر روي لبۀ استخوان استرنوم و الكترود زمين روي پيشاني قرار ميگرفت. پهناي باند فيلتر 20 تا 2000 هرتز، تعداد محرك در هر بار ارائه 200 تحريك و ميزان تقويت پاسخ 5000 بار بود. براي ثبت پاسخ از هر گوش، از كودك خواسته ميشد تا سر را به سمت مقابل بچرخاند و به او آموزش داده ميشد كه وضعيت سر و گردن را براي چند ثانيه از اين حالت تغيير ندهد. سپس براي يك دقيقه سر را در موقعيت وسط در حالت استراحت نگه داشته و به همين روش، پاسخ از طرف مقابل دو بار ثبت ميشد. براي كنترل ميزان انقباض عضلۀ SCM در حين آزمايش، محدودۀ دامنۀ مورد قبول انقباض عضله روی vμ 50-30 تنظیم میشد.
براي ثبت ASNR، آزمايش ABR در همان وضعيت فيزيكي آزمايش VEMP انجام ميشد. محرك مورد استفاده، كليك با تعداد تحريك 1/10 بار در ثانيه بود كه در سطح شدت آستانه از راه هوايي بهصورت يك گوشي از طريق رسيور داخلي ارائه ميشد. براي ثبت پاسخ نيز از شيوۀ مرسوم نصب الكترودها در آزمايش ABR شامل الكترود وارونگر روي ماستوئيد گوش آزمايشي، الكترود ناوارونگر روي ماستوئيد گوش مقابل و الكترود زمين روي پيشاني استفاده شد. پهناي باند فيلتر 100 تا 2000 هرتز، تعداد محرك در هر بار ارائه 1000 تحريك و ميزان تقويت پاسخ 75000 بار بود. در حين آزمايش، كودك در وضعيت آرام با چشمهاي بسته يا در حالت خواب قرار داشت.
برای بررسی ارتباط وجود پاسخ در دو آزمون VEMP و ASNR، اختلاف دو جنس در درصد وجود پاسخ در هر دو آزمون، و همچنین بررسی اختلاف دو جنس در زمان نهفتگی و دامنۀ امواج دو آزمون، از آزمون آماری ناپارامتریک ویلکاکسون استفاده شد. برای بررسی ارتباط بین زمان نهفتگی ASNR و زمان نهفتگی امواج p1 و n1 در VEMP، از آزمون آماری همبستگی پیرسون استفاده شد. برای بررسی اختلاف درصد وجود پاسخها در دو گوش، از آزمون آماري ناپارامتريك منويتني استفاده شد. از آزمون آماري t زوجي، برای بررسی اختلاف زمان نهفتگی و دامنه امواج VEMP و ASNR در دو گوش و همچنین تکرارپذیری نتایج آزمونها استفاده شد.
يافتهها
در 3/53 درصد (32 گوش) از 60 گوش مورد بررسي، پاسخ VEMP ثبت شد و در 7/46 درصد از گوشها، پاسخي
وجود نداشت. در شکل 1، نمونۀ پاسخ ثبت شده از گوش راست یکی از کودکان در سطح شدت آستانه (85 دسیبل HL) و 10 دسیبل بالای آستانه، نشان داده شده است. در 7/46 درصد (14 نفر) افراد پاسخ در دو گوش و در 3/13 درصد (4 نفر) پاسخ در يك گوش ثبت شد و در 40 درصد (12 نفر) افراد، پاسخ در دو گوش وجود نداشت. در افراد داراي پاسخ، محدودۀ سطح شدت آستانۀ VEMP 75 تا 95 دسیبل و میانگین آن 60/83 با انحراف معيار 44/4 دسيبل HL بود. محدودۀ دامنه 51/45 تا 85/190 میکروولت بهدست آمد.
در 40 درصد (24 گوش) از 60 گوش مورد بررسي، ASNR مشاهده شد و در 60 درصد موارد (36 گوش) پاسخي وجود نداشت. در 6/36 درصد (11 نفر) افراد پاسخ در دو گوش و در 7/6 درصد (2 نفر) موارد، پاسخ در يك گوش ثبت شد و در 7/56 درصد (17 نفر) افراد، پاسخ در دو گوش وجود نداشت. با ارائۀ محرك كليك در سطوح شدتي بالا در سطح آستانه با ميانگين 75/97 با انحراف معيار 24/3 دسيبل nHL در محدودۀ شدتي 90 تا 100 دسيبل، ASNR در محدودۀ زمان نهفتگی 72/2 تا 44/3 ميلي ثانيه با محدودۀ دامنه 085/0 تا 211/0 میکروولت ثبت شد. در شکل 2، نمونۀ پاسخ ثبت شده از دو گوش یکی از کودکان در سطح شدت آستانه نشان داده شده است.
VEMP در کلیۀ گوشهای دارای ASNR (40%) وجود داشت. در 22/22 درصد (8 گوش) از گوشهای بدون ASNR (60%) یا 33/13 درصد از کل 60 گوش مورد بررسی، VEMP علیرغم نبود ASNR، قابل ثبت بود. در جدول 1، ميانگين و انحراف معیار زمان نهفتگی امواج p1 و n1 و دامنۀ p1n1 پاسخ VEMP و همچنين زمان نهفتگی و دامنه ASNR آورده شده است.
در تحلیل آماری، بین وجود پاسخ در دو آزمون VEMP و ASNR ارتباط معنیداری وجود داشت (005/0=p، 768/0=r). همچنین، بین زمان نهفتگی ASNR و زمان نهفتگی امواج p1 (0001/0=p، 851/0=r) و n1 (004/0=p، 569/0=r) در VEMP همبستگی مثبت معنیداری وجود داشت.
در بررسی حاضر برای اطمینان از امواج ثبت شده، در هر سطح شدت مورد بررسی، پاسخها دو بار تکرار شد. با انجام آزمون آماری، بین دو بار تکرار VEMP و ASNR در سطوح شدتي مورد بررسي، تفاوت معنیداری مشاهده نشد(05/0>p). همچنین، بين درصد وجود پاسخ در دو گوش، در هر دو آزمون VEMP(305/0=p) و ASNR(296/0=p) تفاوت معنیداري وجود نداشت. بين ميانگين زمان نهفتگی امواج p1(3/0=p)، n1(501/0=p) و ASNR(260/0=p) و دامنۀ p1n1(115/0=p) و ASNR(597/0=p) در دو گوش نیز تفاوت معنیداري مشاهده نشد.
تحلیل آماری، بین درصد وجود پاسخ در دو جنس در هر دو آزمون VEMP(131/0=p) و ASNR (530/0=p) تفاوت معنیداری را نشان نداد. همچنين، بين دو جنس در ميانگين زمان نهفتگی امواج p1(699/0=p)،n1(760/0=p) و ASNR(994/0=p)، و دامنۀ p1n1(742/0=p) و ASNR(285/0=p) نيز تفاوت معنیداري مشاهده نشد.
بحث
در مطالعۀ حاضر ASNR در 40 درصد کودکان کمشنوای شدید تا عمیق و VEMP در بیش از نیمی از موارد، شامل کلیۀ کودکان دارای ASNR، ثبت شد. این یافته با نتایج مطالعات قبلی در این زمینه همخوانی دارد. در بررسی Cushing و همکاران (2008) روی 40 کودک کمشنوای عمیق مادرزاد 3 تا 19 سال نیز VEMP در 40 درصد گوشها(6)، و در مطالعۀ Shall (2010) روی 33 کودک کمشنوای عمیق 4 تا 7 سال در 33 درصد گوشها(7) وجود داشت. در مطالعۀ Zagolski (2008) روی 17 کودک سه ماهۀ کمشنوای حسی عصبی عمیق دو گوش، ASNR در سطح آستانۀ بین 90-80 دسیبل nHL با زمان نهفتگی 3/3 میلی ثانیه در 29 درصد موارد و VEMP در 35 درصد گوشها ثبت گردید(4). در بررسی Nong و همکاران (2002) روی 20 فرد کمشنوای عمیق 6 تا 62 سال، ASNR در سطح شدت آستانۀ 105-95 دسیبل nHL در 37 درصد گوشها وجود داشت و در کلیۀ افراد دارای ASNR، VEMP در سطح شدت آستانۀ تحریک 100-80 دسیبل nHL قابل ثبت بود(3). در بررسی Emara (2010) روی 23 کودک کمشنوای عمیق 25/4 تا 14 سال، ASNR در 43/30 کودکان و VEMP در کلیۀ افراد دارای ASNR و در 13/53 درصد افراد بدون ASNR ثبت شد(5). در مطالعۀ Dong و همکاران (2010) نیز VEMP در همۀ گوشهای دارای ASNR بهدست آمد(10). در مطالعۀ حاضر بین ثبت ASNR و VEMP در کودکان کمشنوای عمیق ارتباط مثبت معنیداری وجود داشت که در بررسی Emara (2010) نیز به آن اشاره شد(5). در مطالعۀ اخیر و در بررسی Zagolski (2008) ذکر
شد، که ثبت VEMP در کلیۀ گوشهای دارای ASNR به عملکرد طبیعی ساکول در گوشهای دارای ASNR اشاره دارد(4). براساس نتایج مطالعۀ حاضر و مطالعات قبلی، حداقل در 30 تا 40 درصد از کودکان کمشنوای حسی عصبی عمیق میتوان عملکرد طبیعی ساکول را انتظار داشت.
در بررسی حاضر بین ثبت VEMP و ASNR در افراد مورد بررسی ارتباط نزدیکی مشاهده شد که با نتایج مطالعات قبلی در این زمینه همخوانی دارد(4و5). همچنین، بین زمان نهفتگی امواج در دو پاسخ، ارتباط نزدیکی وجود داشت که با نتایج مطالعۀ Emara (2010) در توافق است. شاید بتوان این یافته را بهعنوان دلیلی برای مشابهت منشأ دو پاسخ ذکر کرد(5).
عواملی مانند نحوۀ ارائۀ محرک (راه هوایی یا راه استخوانی)، نوع تحریک (کلیک یا تنبرست)، مشخصات محرک، شرایط ثبت پاسخ و فعال کردن یکطرفه یا دوطرفه عضلۀ SCM، از جمله مواردی هستند که میتوانند بر نتایج مطالعات تأثیر داشته باشند. عامل مهم دیگری که میتواند بر نتایج مطالعه تأثیر داشته باشد، سابقۀ تأخیر یا اختلالات حرکتی در دوران نوزادی و خردسالی است. برای نمونه، در بررسی Shall (2010) ذکر شد، سوگیری افراد نمونه به سمت کودکان با سابقۀ تأخیر حرکتی یا دچار اختلال تعادلی و تمایل بیشتر والدین آنها به شرکت در بررسی به هنگام فراخوان شرکت در مطالعه، از جمله مواردی است که میتواند بر کاهش درصد ثبت پاسخ، تأثیر داشته باشد(7). در بررسی حاضر با تاریخچهگیری اولیه از والدین کودکان کمشنوای واجد معیارهای شرکت در مطالعه، این عامل کنترل شد.
اگرچه منشأ ASNR مشخص نشده است، شکل عجیب موج آن(2) و ثبت پاسخ در گوشهای بدون ABR و با باقیماندۀ شنوایی ناچیز، از منشأ غیرحلزونی پاسخ حمایت میکند. با توجه به این که از ارگانهای دهلیزی تنها ساختارهای اتولیتی (بهویژه ساکول) به صوت پاسخ میدهند، احتمالاً ASNR از ساکول ناشی میشود(2). در مطالعۀ Nong و همکاران (2002) ذکر شد که احتمالاً ساکول و هستۀ دهلیزی منشأ ASNR هستند(3). از سوی دیگر، ASNR موجی با قلۀ منفی است، در حالی که امواج ABR دارای قلل مثبت هستند و دلیل این تفاوت قطبیت، مشخص نیست. راههای شنوایی در ساقۀ مغز، اساساً جهت صعودی دارند، در حالی که مسیر ثبت پاسخ از ساکول با ارائۀ تحریک صوتی، اساساً نزولی است، زیرا ورودیها از ساکول در مسیر دهلیزیـنخاعی ارسال میشوند(9و10). در مقالۀ Emara (2010) این اختلاف در مسیر ارسالهای عصبی بهعنوان یکی از دلایل احتمالی تفاوت قطبیت ASNR و امواج ABR ذکر شده است(5).
در بررسي حاضر اگرچه درصد ثبت پاسخ در پسران بيش از دختران بود، اما بين دو جنس در كسب پاسخ و همچنين در ميانگين زمان نهفتگی و دامنۀ امواج ثبت شده، تفاوت قابل توجهي وجود نداشت. در مطالعات قبلي در اين زمينه نيز جنسيت بر نتايج آزمون VEMP تأثيري نداشته است(11و12). همچنين بين درصد وجود پاسخ در گوش راست و گوش چپ و زمان نهفتگی امواج p1 و n1 و دامنه p1n1 بین دو گوش نيز تفاوت قابل توجهي وجود نداشت كه با نتايج مطالعات قبلي در اين زمينه همخواني دارد(11،13و14). در مورد پاسخ ASNR نیز جنسیت و گوش مورد بررسی بر نتایج تأثیری نداشت. در مطالعات قبلی روی این پاسخ، تأثیر این عوامل مورد بررسی قرار نگرفته است. شاید بتوان ثبت این دو پاسخ از سطوح پایین ساقۀ مغز و احتمال مشارکت یک قوس رفلکسی در تشکیل پاسخ را بهعنوان دلیل احتمالی این یافتهها ذکر کرد(15).
یافتههای مطالعۀ حاضر و مطالعات قبلی به نوعی به منشأ دهلیزی و بهویژه ساکولی ASNR و VEMP و کاربرد آنها در ارزیابی تعادل استاتیک اشاره دارد. در صورتی که این یافته صحت داشته باشد، میتوان در بیماران با دشواری انقباض عضلات گردن بهدلیل سن یا ضعف ذهنی، برای بررسی عملکرد ساکول از ASNR به جای VEMP استفاده کرد. در صورت ثبت هر دو پاسخ در بیماران نیز ثبت ASNR میتواند به تشخیص محل ضایعه کمک نماید، زیرا راههای عصبی آنها ممکن است با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشد.
نتيجهگيري
در نزدیک به نیمی از کودکان کمشنوای حسی عصبی عمیق مطالعۀ حاضر، پاسخ VEMP و ASNR ثبت شد. این یافته از یک سو بهتفکیک راههای عصبی شنوایی و دهلیزی از یکدیگر و عدم تأثیر کمشنوایی بر عملکرد ساختارهای اتولیتی و از سوی دیگر به احتمال وجود نقص دهلیزی به همراه کمشنوایی اشاره دارد. این امر بر ضرورت ارزیابی عملکرد دستگاه دهلیزی در کنار ارزیابیهای شنوایی معمول برای اطلاع از عملکرد این دستگاه و در صورت نیاز ارائۀ مشاوره و طراحی برنامههای درمانی مناسب تأکید دارد. نتایج مطالعۀ حاضر میتواند در توسعۀ کاربرد بالینی دو آزمون VEMP و ASNR نقش بهسزایی داشته باشد.
سپاسگزاری
از خانمها رقیه صالحی و سيده سعیده جوادی برای کمک در دسترسی به نمونهها و از کلیه کودکان و والدین شرکتکننده در این پژوهش، سپاسگزاری میشود.
1. Kohen-Raz R, Masalha M. Relations of basic arithmetic and motor skills in deaf elementary school children. Percept Mot Skills. 1988;66(1):275-82.
2. Nong DX, Ura M, Owa T, Noda Y. An acoustically evoked short latency negative response in profound hearing loss patients. Acta Otolaryngol. 2000;120(8):960-6.
3. Nong DX, Ura M, Kyuna A, Owa T, Noda Y. Saccular origin of acoustically evoked short latency negative response. Otol Neurotol. 2002;23(6):953-7.
4. Zagólski O. An acoustically evoked short latency negative response in profound hearing loss infants. Auris Nasus Larynx. 2008;35(3):328-32.
5. Emara AA. Acoustically evoked, short latency negative response in children with sensorineural hearing loss. J Laryngol Otol. 2010;124(2):141-6.
6. Cushing SL, Papsin BC, Rutka JA, James AL, Gordon KA. Evidence of vestibular and balance dysfunction in children with profound sensorineural hearing loss using cochlear implants. Laryngoscope. 2008;118(10):1814-23.
7. Shall MS. The importance of saccular function to motor development in children with hearing impairments. Int J Otolaryngol. 2009;2009:972565.
8. Vanspauwen R, Wuyts FL, Van de Heyning PH. Improving vestibular evoked myogenic potential reliability by using a blood pressure manometer. Laryngoscope. 2006;116(1):131-5.
9. Vanspauwen R, Wuyts FL, Van de Heyning PH. Validity of a new feedback method for the VEMP test. Acta Otolaryngol. 2006;126(8):796-800.
10. Nong DX, Ura M, Kyuna A, Owa T, Noda Y. Saccular origin of acoustically evoked short latency negative response. Otol Neurotol. 2002;23(6):953-7.
11. Isu N, Graf W, Sato H, Kushiro K, Zakir M, Imagawa M, et al. Sacculo-ocular reflex connectivity in cats. Exp Brain Res. 2000;131(3):262-8.
12. Sato H, Imagawa M, Isu N, Uchino Y. Properties of saccular nerve activated vestibulospinal neurons in cats. Exp Brain Res. 1997;116(3):381-8.
13. Erbek S, Erbek SS, Gokmen Z, Ozkiraz S, Tarcan A, Ozluoglu LN. Clinical application of vestibular evoked myogenic potentials in healthy newborns. Int J Pediatr Otorhinolarngol. 2007;71(8):1181-5.
14. Ochi K, Ohashi T. Age-related changes in the vestibular-evoked myogenic potentials. Otolaryngol Head Neck Surg. 2003;129(6):655-9.
15. Gonzalez-Garcia E, Piqueras-Del Rey A, Martin-Alba V, Parra-Escorihuela S, Soler-Algarra S, Chumillas MJ, et al. The vestibulocollic reflex: assessment and characteristics of vestibular-evoked myogenic potentials analysed by age groups. Rev Neurol. 2007;44(6):339-42.