مقاله پژوهشی
مقایسه روانی کلام و درک داستان در دانشآموزان دارای هوش مرزی و عادی
علی خدام
کلینیک گفتاردرمانی، درمانگاه فرهنگیان شهید ابوذری، شهرری، تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: دانشآموزان دارای هوش مرزی مهارتهای روایی و درکی متفاوتی دارند. اين پژوهش به مقایسۀ ناروانیها و درک داستان در دانشآموزان مرزی و دانشآموزان عادی و بررسی رابطۀ بین این متغیرها پرداخته است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی 30 دانشآموز دارای هوش مرزی با 25 دانشآموز عادی مقایسه شدند. جامعۀ آماری دانشآموزان 6 تا 13 ساله شهر تهران بود. نمونهگیری تصادفی طبقهای از مدارس منطقه سه برای انتخاب افراد بهکار رفت. برای ارزیابی دانشآموزان از روایت تصویری، آزمون درک داستان پژوهشگرساخته، و برای تحلیل دادهها آزمون منويتنییو، آنالیز کوواریانس و آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
يافتهها: دانشآموزان دارای هوش مرزی ناروانی کلمهای(005/0p=) و ناروانی عبارتی(01/0p=) بیشتری نسبت به دانشآموزان عادی تولید کردند. ضمناً آنها در درک داستان(002/0p<) ضعیفتر عمل کردند. بین ناروانی عبارتی و درک داستان(21/0-r=) رابطۀ معنیداری وجود داشت.
نتیجهگيری: دانشآموزان دارای هوش مرزی در روایتگری ناروانیهای بیشتری را نشان میدهند و در درک داستان نیز ضعیفتر هستند. رابطۀ منفی بین درک داستان و ناروانیها وجود دارد.
واژگان کلیدی: ناروانی کلام، درک داستان، دانشآموز، هوش
(دریافت مقاله: 22/11/92، پذیرش: 26/3/93)
مقدمه
Bliss و همکاران (1998) ناروانی کلام (normal disfluency) را جنبهای از کلام میدانند که شامل وقفههاي واژگاني يا عبارتي در گفتهها ميشود. آغازهاي نادرست به گفتههاي ناتمام اشاره میکنند. اصلاحات درونی، به تکرار دوباره کلمات يا تصحیح عبارات گفته میشود. بعد از شش سالگي، گفتههاي ناتمام، تکرارها و پرکنندهها (مانند um, uh) کاهش مییابند(1). روانی کلام با شمارش مازها (mazes) ارزیابی میشود. براساس بررسی Thordardottir و Weismer (2002) مازها نوعاً در مقولههایی مانند مکثهای پر، تکرارها و اصلاحات طبقهبندی میشوند(2) و آنطورکه DeJoy و Gregory (1985) عنوان میکنند مازها تا حدی در گفتار همۀ افراد اتفاق میافتند(3). Navarro-Ruiz و Rallo-Fabra (2001) عنوان کردند که مازها در بافت روایی بیشتر از گفتگو رخ میدهند، و در گفتههای طولانیتر افزایش مییابند(4). Levelt (1989) ذکر میکند خطاها در فرمولبندی زبان و تولید گفتار، روابط موجود بین عناصر در سیستم واژگانی را نشان میدهند که این سیستم میانجیگری بین مفهومسازی ایده و رمزگشایی برای تولید را برعهده دارد(5). براساس بررسی Fraundorf و Watson (2011) ناروانیهایی مانند پرکنندهها فراخوانی را تسهیل میکنند(6).کودکان دچار آسيب زباني، مهارت روايي متفاوتی نسبت به کودکان طبیعي نشان ميدهند. بعضي مطالعات تفاوتهاي ساختاري کلي در روايت، و مطالعات ديگر تفاوتها بين دو گروه را در حفظ موضوع، تواليبندي وقايع، وضوح، ارجاعدهي، انسجام و رواني نشان دادهاند(7). Biddle و همکاران (1996) نشان دادهاند که ناروانیهای گفتارکودکان مبتلا به اختلالات زبانی، نشاندهندۀ وجود مشکلاتی در فرمولبندي کلمات يا گفتهها است(8). شيوع ناروانيها ممکن است به نقايص واژهيابي يا به کاهش توانايي براي برنامهريزي، نظارت و اصلاح گفتهها مرتبط باشد(1). Miles و Chapman (2002) عنوان کردند که بهنظر میرسد افراد مبتلا به نشانگان (سندرم) داون عناصر مهم داستان را علیرغم مهارتهای نحوی و واژگانی محدودشان بازشناسی و بیان کنند(9).
توانايی درک داستان شامل هماهنگی تعدادی از مهارتهای زبانشناختی اصلی مانند پردازش واجی، معنايی و نحوی همراه با توانايی جمعبندی اطلاعات طی زمان و طراحی ارتباطات بين گزارههای مجزا ميشود(10). Kim و همکاران (2008) در بررسی کودکان خردسال دچار نشانگان داون نشان دادند که ساختار علّي داستان که يک جنبۀ مرکزي درک روايي موفقيتآميز بهویژه در روايت تلويزيوني است، در این کودکان آسیبدیده است(11). Wolman (1991) در بررسی کودکان کمتوان ذهنی خفيف دریافتند که آنها عناصر کمتری از داستان را نسبت به کودکان بدون کمتواني ذهنی فراخوانی میکنند(12). Humphris و همکاران (2004) در بررسی کودکان دچار اختلال یادگیری غیرکلامی نشان دادند که این کودکان همانند کودکان دچار آسیب گفتاری در درک روایت ضعیف عمل میکنند(13). Copmann و Griffith (1994)نشان دادند که بین کودکان دچار آسیب زبانی و اختلال یادگیری خاص در فراخوانی متن تفاوت وجود دارد(14).
همانطورکه میدانیم ناروانی کلامیکه نشاندهندۀ نقص عملکردهای سطح بالایی مانند برنامهریزی کلامی است و نیز درک داستان که نتیجۀ فرآیندهای پیچیدۀ زبانی و شناختی است از زمینههای مطالعاتی جالب و کمتر شناخته شده در افراد کمتوان ذهنی میباشد و دربارۀ روانی کلام و درک داستان دانشآموزان دارای هوش مرزی پژوهشهای اندکی انجام شده است. از اینرو، پژوهش حاضر ناروانیهای کلامی و درک داستان دانشآموزان دارای هوش مرزی و عادی را مقایسه، و رابطۀ بین آنها را بررسی میکند. فرض میشود که انواع ناروانیها در روایت دانشآموزان دارای هوش مرزی بیشتر باشد، این دانشآموزان در درک داستان نسبت به دانشآموزان عادی ضعیفتر عمل کنند، و فرض آخر که بین ناروانیها و درک داستان رابطۀ معنیداری وجود دارد.
روش بررسی
روش بررسی حاضر مقطعیـمقایسهای است. در این مطالعه، جامعۀ آماری دانشآموزان شش تا سيزده ساله تکزبانۀ فارسیزبان دبستانهاي ابتدايي شهر تهران است. نمونهگیری دانشآموزان داراي هوش مرزي شامل 30 دانشآموز بهصورت تصادفي از بين دانشآموزان دو مدرسه و گروه عادی شامل 25 دانشآموز از بين دانشآموزان سه مدرسۀ دیگر منطقه شش آموزش و پرورش تهران با نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. براي تعیین هوش دانشآموزان، آزمون هوش وکسلر توسط روانشناس انجام شد. هوش 70 تا 85 بهعنوان هوش مرزی تعیین شد. در این پژوهش، متغير مستقل وجود هوش مرزيـطبیعی و متغيرهاي ناروانی هجایی، کلمهای و عبارتی، درک داستان متغيرهاي وابسته هستند. در اين پژوهش دو گروه دانشآموزان داراي هوش مرزي شامل 30 دانشآموز (15 پسر و 15 دختر) و گروه مقايسه شامل 25 دانشآموز عادي (15 دختر و 10 پسر) حضور داشتند. توزیع جنسیت بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت.
معیار ورود آزمودنیها این موارد بودند سن بين شش تا سیزده سال، عدم اختلالات حسيـحرکتي تأثيرگذار بر آزمون مانند کمبينايي و کمشنوايي، توانايي زبانی در حد بیان جمله و نداشتن اختلالات تولید گفتار معيار ورود بودند که با ارزيابی پژوهشگر مشخص شدند. معيار خروج، عدم همکاري دانشآموز در حين آزمون بود.
براي بهدست
آوردن نمونۀ
کلام از تصاویرکتاب
کودکان «شنگول
و منگول» نوشته
شاگاهیراتا استفاده
شد. این
داستان
خارجی بهعلت تعداد زیاد و وضوح تصاویر انتخاب شدند. این کتاب جمعاً 15 تصوير بزرگ داشت. از هر دانشآموز خواسته شد که از روی تصاویر کتاب، داستان بسازد. در همان حین داستان ضبط شد و پس از آوانگاری، انواع ناروانیها به سه دسته به این شرح تقسیم شدند ناروانیهایی که شامل پرکنندهها و تکرارهای هجایی میشدند بهعنوان ناروانی هجایی، ناروانیهایی که در سطح کلمه و تکرار کلمات بودند بهعنوان ناروانی کلمهای و ناروانیهایی که شامل اصلاح گفتهها و تکرار عبارات میشدند بهعنوان ناروانی عبارتی مشخص شدند(8). انواع ناروانیها در داستان شمارش شدند. روش پایایی ارزیابان، برای تعیین پایایی ارزیابی روایتهای تصویری انجام شد. به این منظور یک گفتاردرمانگر باتجربه برای تحلیل ناروانیها آموزش دید و 25 درصد ناروانیها را شمارش کرد. همبستگی بین دو ارزیاب با آزمون اسپیرمن 95/0 بهدست آمد. براي ارزیابی درک داستان شنیداری دانشآموزان از آزمون پژوهشگر ساخته استفاده شد (پیوست 1). به این منظور پژوهشگر دو آزمون طراحی کرد. پرسشهای این آزمون حافظه، ارتباطات علّي و استنباطها را مورد سنجش قرار میداد. روایی این آزمون با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ، در 20 دانشآموز عادی68/0 بهدست آمد. داستان اول با عنوان «دوستی» یک داستان خیالی بود که شش پرسش داشت. داستان دوم یک داستان واقعی با عنوان «مادربزرگ» بود که چهار پرسش را شامل شد. براي هر آزمودني دو داستان خوانده شد و سپس پرسشهای مرتبط مطرح شد و از او خواسته شد به آنها پاسخ دهد. با شمارش تعداد پاسخهای درست، نمرۀ درک بهدست آمد.
اجرای پژوهش در پنج مدرسه صورت گرفت. بعد از انجام آزمون هوش و ثبت اطلاعات جمعيت شناختی، ناروانیهای طبیعی و درک داستان ارزیابی شدند. ابتدا آزمونها روی دانشآموزان دارای هوش مرزی، و در مرحلۀ دوم روی دانشآموزان عادی انجام شد.
براي بررسي توزیع جنسيت آزمون خیدو و براي بررسي هنجار بودن ساير نمرهها، آزمون کولموگروفـاسميرنوف انجام شد. با توجه به اینکه توزیع بیشتر متغیرها ناهنجار بود، آزمون منویتنیـیو برای مقایسۀ بین دو گروه، آزمون همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطۀ بین متغیرها، و برای کنترل اثر تحصیلات آنالیز کوواریانس انجام شد. از نرمافزار آماري SPSS نسخۀ 20 براي تحليل دادهها استفاده شد.
یافتهها
براساس جدول 1، ميانگين سن دانشآموزان مرزي07/120 و دانشآموزان عادي 48/114 ماه بود(23/0p=). ميانگين هوشبهر دانشآموزان مرزي 7/76 و دانشآموزان عادي1/104 بود(001/0p<). ميانگين تحصيلات دانشآموزان مرزي4/20 و دانشآموزان عادي 92/26 ماه بود(03/0p=). تحصيلات براساس 9 ماه در هر سال محاسبه شد.
میانگین و انحراف معیار انواع تعداد ناروانیها (هجایی، کلمهای، عبارتی) در روایت تصویری بین دو گروه مرزی و عادی ارائه شده است (جدول 2). همانگونه که ملاحظه میشود میانگین تعداد ناروانی کلمهای، ناروانی عبارتی و درک داستان بین دو گروه مرزی و عادی اختلاف معنیداری داشتند(05/0p<). تحلیل کواریانس نشان داد که با کنترل متغیر تحصیلات، تفاوت میانگینها بین دو گروه دانشآموزان در متغیرهای ناروانی کلمهای(005/0p=)، ناروانی عبارتی(01/0p=) و درک داستان(002/0p<) معنیدار بهدست آمد (جدول 2).
همبستگی متغیرها در نمودار 1 ارائه شده است. همانگونه که ملاحظه میشود بین ناروانی عبارتی و درک داستان(21/0-r=) رابطۀ معنیداری مشاهده شد.
بحث
هدف این پژوهش مقایسۀ روانی کلامی و درک داستان بین دانشآموزان دارای هوش مرزی و عادی و بررسی رابطۀ بین این متغیرها بود. بررسیهای محدودی دربارۀ ویژگیهای کلامی و درکی دانشآموزان دارای هوش مرزی وجود دارد. در پژوهش حاضر، دانشآموزان دارای هوش مرزی ناروانیهای بیشتری را در روایت تصویری نشان دادند. این دانشآموزان اختلالات معنیداری در روانی روایت نشان میدهند که همسو با بررسی Biddle و همکاران (1996) است که ناروانیهای کلامی را در کودکان مبتلا به اختلالات زبانی گزارش کردند(8). با توجه به اينکه هوش مرزي نشاندهندۀ آسيب شناختي و متعاقب آن آسيب زباني است تأثير آن در بررسي حاضر در روانی روايتهاي تصويري مشاهده شد. دانشآموزان دارای هوش مرزی کلمات بیشتری را بهطور زاید در توصیف داستان تکرار کردند و عبارتهای بیشتری را در روایت بهطور ناتمام رها کردند ولی در ناروانیهای هجایی و تکرار پرکنندههایی مانند «ام، اه و غیره» تفاوتی با گروه عادی نداشتند. ناروانیهای کلامی در گفتار افراد عادی نیز تا حدودی دیده میشود(3) ولی افزایش بعضی از ناروانیها مانند پرکنندهها به فراخوانی واژهها کمک میکند(6). شناسایی علت ناروانیها، به پژوهشهای بیشتری از جمله بررسی نظارت بر گفتهها و برنامهریزی کلامی نیاز دارد. از محدودیتهای پژوهش میتوان به کمبود بررسیها در زمینۀ ناروانیهای کلامی گفتار و نحوۀ بررسی آنها اشاره کرد. بهطور کلی، اين پژوهش نشان داد که دانشآموزان داراي هوش مرزي، ناروانیهای بیشتری در توصيف تصاوير نسبت به دانشآموزان عادي نشان میدهند. ولی ناروانی هجایی آنها با گروه عادی تفاوتی ندارد.
دانشآموزان دارای هوش مرزی در درک داستان نیز نسبت به دانشآموزان عادي بهطور معنیداری ضعیفتر عمل کردند و به تعداد کمتری از ده پرسش آزمون پاسخ درست دادند. تقریباً همه آنها در درک موضوع داستان (دوستی) مشکل نشان دادند ولی در پرسشهای دیگر بهتر عمل کردند. این یافته همسو با نتیجۀ مطالعۀ Wolman (1991) است که کودکان مبتلا به کمتواني ذهنی خفيف را بررسی کرد و نشان داد که آنها عناصر کمتری از داستان را نسبت به کودکان بدون کمتواني ذهنی فراخوانی میکنند(12). درک داستان دانشآموزان دارای هوش مرزی همسو با Humphris و همکاران (2004) در بررسی کودکان دچار اختلال یادگیری است. آنها نشان دادند که کودکان دچار اختلال یادگیری نیز مانند کودکان مبتلا به آسیب گفتاری در سنجشهای درک روایت ضعیف عمل میکنند(13). این موارد نشان میدهد که در افراد کمتوان ذهنی، اختلال یادگیری، و در دانشآموزان دارای هوش مرزی در مقایسه با افراد عادی درک دچار آسیب شده است.
در پژوهش حاضر بین ناروانی عبارتی و درک داستان رابطۀ معنیدار منفی وجود داشت به این معنی که افزایش این ناروانیها با کاهش درک داستان همراه است. از محدودیتهای پژوهش میتوان به کمبود آزمونهای مناسب برای درک داستان اشاره کرد. در نهایت اینکه توانش روايی مبتنی بر مهارتهاي زبانیـشناختي است. از اينرو مهارتهاي شناختي عمومي مانند حافظۀ کاري گفتاري، ظرفيت و سرعت پردازش، مهارتهاي روايي را پيشبيني ميکنند. افزون بر این، کودکاني که روايتهاي با کيفيت و پيچيده را توليد ميکنند، احتمالاً مهارتهاي شناختي عمومي قويتري دارند. بنابراين هر دو ظرفيت شناختي و زبانشناختي کودک بر اجراي تکاليف روايي اثر ميگذارد(10). با توجه به اینکه تکالیف روایی و درکی تکالیف پیچیدهای هستند و دانشآموزان دارای هوش مرزی در هر دو ظرفیت شناختی و زبانی تا حدودی آسیب دیدهاند این موارد باعث میشود که ناروانیهایی که بر کیفیت روایت تأثیر میگذارد، افزایش یابند و درک داستان نیز با مشکل مواجه شود. تقویت مهارتهای روایی و درکی باید در فعالیتهای آموزشی دانشآموزان دارای هوش مرزی برای رسیدن به حد بالای موفقیت تحصیلی مد نظر قرار گیرد.
نتيجهگيري
دانشآموزان داراي هوش مرزي ناروانی کلامی بیشتری در روایت تصویری نشان دادند. ناروانیهای کلمهای و عبارتی آنها در روایت تصویری نسبت به دانشآموزان عادی بیشتر بود و در درک داستان نيز ضعیفتر از گروه عادي عمل کردند. بین ناروانی عبارتی و درک داستان رابطۀ معنیداری وجود داشت. این موارد نشان میدهد که این دانشآموزان دارای هوش مرزی در سطوح زبانی و شناختی اشکالاتی دارند که باید رفع شود.
سپاسگزاری
از همکاری مسئولان، معلمان و دانشآموزان دبستانهای واقع در منطقۀ شش آموزش و پرورش تهران بهویژه جناب آقای بنا، سرکار خانمها کارگرفرد و ذوالفقاری تشکر و قدردانی میشود.
REFERENCES
1. Bliss LS, McCabe A, Miranda AE. Narrative assessment profile: discourse analysis for school-age children. J Commun Disord. 1998;31(4):347-63.
2. Thordardottir ET, Weismer SE. Content mazes and filled pauses in narrative language samples of children with specific language impairment. Brain Cogn. 2002;48(2-3):587-92.
3. DeJoy DA, Gregory HH. The relationship between age and frequency of disfluency in preschool children. J Fluency Disord. 1985;10(2):107-22.
4. Navarro-Ruiz MI, Rallo-Fabra L. Characteristics of mazes produced by SLI children. Clin Linguist Phon. 2001;15(1-2):63-6.
5. Levelt WJM. Speaking: from intention to articulation. Cambridge, MA: MIT Press; 1989.
6. Fraundorf SH, Watson DG. The disfluent discourse: effects of filled pauses on recall. J Mem Lang. 2011;65(2):161-75.
7. Hinckley JJ. Narrative-based practice in speech-language pathology: stories of a clinical life. 1st ed. San Diego, CA: Plural Publishing; 2008.
8. Biddle KR, McCabe A, Bliss LS. Narrative skills following traumatic brain injury in children and adults. J Commun Disord. 1996;29(6):447-68; quiz 468-9.
9. Miles S, Chapman RS. Narrative content as described by individuals with Down syndrome and typically developing children. J Speech Lang Hear Res. 2002;45(1):175-89.
10. Szaflarski JP, Altaye M, Rajagopal A, Eaton K, Meng X, Plante E, et al. A 10-year longitudinal fMRI study of narrative comprehension in children and adolescents. Neuroimage. 2012;63(3):1188-95.
11. Kim O, Kendeou P, van den Broek P, White MJ, Kremer K. Cat, rat, and rugrats: narrative comprehension in young children with down syndrome. J Dev Phys Disabil. 2008;20(4):337-51.
12. Wolman C. Sensitivity to causal cohesion in stories by children with mild mental retardation, children with learning disabilities, and children without disabilities. J Spec Educ. 1991;25(2):135-54.
13. Humphries T, Cardy JO, Worling DE, Peets K. Narrative comprehension and retelling abilities of children with nonverbal learning disabilities. Brain Cogn. 2004;56(1):77-88.
14. Copmann KS, Griffith PL. Event and story structure recall by children with specific learning disabilities, language impairments, and normally achieving children. J Psycholinguist Res. 1994;23(3):231-48.
Research Article
Comparing normal disfluency and story comprehension in normal school-aged students and students with borderline intelligence quotient
Ali Khoddam
Speech therapy Clinic, Farhangian Clinic, Shahre Rey, Tehran, Iran
Received: 11 February 2014, accepted: 16 June 2014
Abstract
Background and Aim: School-aged children with borderline intelligence quotient (IQ) have different comprehension and narrative skills compared with normal children. This research compared dysfluencies and story comprehension of these students with normal students.
Methods: In a cross-sectional study, 30 students with borderline intelligence quotient and 25 normal students were compared. Stratified random sampling was used for selection of students. Picture-elicited narrative and comprehension tests were used to study students. The Mann-Whitney U test and the analysis of covariance Spearman correlation test were used for data analysis.
Results: Students with borderline intelligence quotient produced word dysfluencies and phrasal nonfluencies more than normal students (p=0.005, p=0.01, respectively). They also performed more poorly in story comprehension (p=0.002). There was a significant association between phrasal disfluency and story comprehension (r=-0.21).
Conclusion: Students with borderline intelligence quotient show more dysfluencies in narration and are weaker in story comprehension. There are negative associations between phrasal disfluency and story comprehension.
Keywords: Normal disfluency, story comprehension, student, intelligence
Please cite this paper as: Khoddam A. Comparing normal disfluency and story comprehension in normal school-aged students and students with borderline intelligence quotient. Audiol. 2015;23(6):17-24. Persian.