Research Article

 

 

The study of language performances of Persian children with specific language impariment

 

 

Toktam Maleki Shahmahmood1, Zahra Soleymani1, Soghrat Faghihzade2

 

1- Department of Speechtherapy, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Biostatistics, Faculty of Medicine, Tarbiat Modarres University, Tehran, Iran

 

 

Received: 3 December 2010, accepted: 21 July 2011

 

Abstract

Background and Aim: Specific language impairment (SLI) is one of the most prevalent developmental language disorders which is less considered in Persian researches. The aim of this study was to investigate the differences in some morpho-syntactic features of speech and other language skills between Persian children with specific language impairment and their normal age-matched peers. Moreover, the usefulness of the test of language development-3 (TOLD-3), Persian version, as a tool in identifing Persian-speaking children with this impairment, was investigated.

Methods: In a case-control study, the results of the test of language development and speech samples analysis of 13 Persian-speaking children (5 to 7 years old) with specific language impairment were compared with 13 age-matched normal children.

Results: The results of this study showed that there were significant differences between the scores of specific language impairment group and control group in all measured aspects of the TOLD-3 (p<0.001); the children with specific language impairment had a shorter mean length of utterance (p<0.001) and made less use of functional words in their speech (p=0.002) compared with their peers.

Conclusion: Such as specific language impairment children in other languages, all language abilities of Persian-speaking children with specific language impairment are less than expected stage for their age. Furthermore, the Persian version of TOLD-3 is a useful assessment instrument in identifying children with specific language impairment which is comparable to the other languages.

Keywords: Specific language impairment, mean length of utterance, test of language development


مقاله پژوهشي

 

بررسی عملکردهای زبانی در کودکان فارسی زبان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی

 

تکتم مالکی شاه محمود1، زهرا سلیمانی1، سقراط فقیه‏زاده2

1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشكده توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، ايران

2ـ گروه آمار زیستی، دانشکده پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: آسیب ویژۀ زبانی یکی از شایع‏ترین اختلالات زبانی دوران رشد کودکان است که در مطالعات زبان فارسی کمتر به آن پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی تفاوت برخی ویژگی‏های صرفی‏ـ‏‏نحوی گفتار و دیگر مهارت‏های زبانی کودکان فارسی زبان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی با کودکان هنجار هم سن بود. علاوه بر آن، قابليت كاربرد نسخۀ فارسي آزمون رشد زبان‏ـ‏3 به‏عنوان ابزاری برای شناسایی کودکان فارسی زبان مبتلا به این اختلال مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی، نتایج حاصل از آزمون رشد زبان‏ـ‏3 و تحلیل نمونه‏های گفتاری توصیفی 13 کودک 5 تا 7 ساله مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی با 13 کودک هنجار مورد مقایسه قرار گرفتند.

یافته‏ها: یافته‏ها نشان می‏دهد که بین امتیازهای گروه مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی و گروه شاهد در تمامی جنبه‏های زبانی مورد بررسی آزمون رشد زبان‏ـ3 تفاوت معنی‏داری وجود داشت(001/0p<)؛ کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی میانگین طول گفتۀ پایین‏تری داشتند(001/0p<) و نسبت به همتایان سنی خود، به میزان کمتر از واژگان دستوری گفتار استفاده می‏کردند(002/0=p).

نتیجه‏گیری: همانند کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی در دیگر زبان‏ها، تمامی عملکردهای زبانی کودکان فارسی زبان مبتلا به این اختلال، پایین‏تر از عملکرد مورد انتظار برای سن آنها است. به‏علاوه، به نظر می‏رسد که بتوان از نسخۀ فارسی آزمون رشد زبان‏ـ3، برای شناسایی کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی در زبان فارسی به نحوی که قابل مقایسه با کودکان مبتلا در دیگر زبان‏ها باشند استفاده کرد.

واژگان کلیدی: آسیب ویژۀ زبانی، میانگین طول گفته، آزمون رشد زبان

 

(دریافت مقاله: 12/9/89، پذیرش: 30/4/90)

 

مقدمه


آسیب ویژۀ زبانی (Specific Language Impairment: SLI) اختلالی است که می‏توان آن را این گونه تعریف کرد: تأخیر در اکتساب مهارت‏های زبانی علی‏رغم دارا بودن عملکردهای هوشی، اجتماعی، عاطفی و شنوایی هنجار. بر اساس آمارهای ارائه شده تخمین زده شده است که این اختلال 5/1 تا 7 درصد کودکان را مبتلا می‏سازد(1) و پژوهش‏ها نشان می‏دهد که خطر ابتلاء در پسرها بیشتر از دخترهاست که در منابع مختلف بین یک به سه و یک به چهار متغیر است(2).

پژوهشگران اختلال ویژۀ زبانی را نمونۀ بالینی مناسبی برای تأیید جدایی و عدم همبستگی بین توانایی‏های زبانی و سایر توانایی‏های شناختی دانسته‏اند(3). یکی از معیارهای عمده‏ای که در سيستم شناسايي کودکان مبتلا به آسيب ويژۀ زباني برای تشخیص افتراقی اختلالات ویژۀ زبانی مطرح شده این است که اين نوع کودکان در ارزيابي‏هاي زباني استاندارد از معيارهاي زباني کودکان هم سن خود حدود 25/1 انحراف معيار عقب‏تر هستند(4). Tallal وStark  (2004) ابراز می‏دارند که این کودکان در آزمون‏های زبانی باید حدود یک سال تأخیر نشان دهند. به‏علاوه، در زبان بیانی باید حداقل 12 ماه و در زبان درکی حداقل 6 ماه تأخیر دیده شود. البته همۀ پژوهشگران این دیدگاه را قبول ندارند، چرا که کودکانی که تنها اختلالات بیانی نشان می‏دهند نیز، می‏توانند جزئی از طبقۀ SLI قرار گیرند(5).

کودکان مبتلا به SLI اشکالات زبانی بسیار متنوعی در سطوح مختلف زبانی شامل آوایی، واج‏شناختی، نحوی، معنایی، کاربردشناختی و کیفیت مورد استفاده (درک یا تولید) نشان می‏دهند(6). این کودکان در فهم معنای واژگان مشکل دارند، خزانۀ لغات آنها پایین‏تر و کمتر از حد متوسط است، با جملات ناکامل صحبت می‏کنند یا زبان بیانی آنها معنی‏دار نیست، مشکلاتی در حل مسئله و توالی دارند، زبان درکی و زبان بیانی آنها غالباً به‏طور متفاوت آسیب دیده و شدت نقص ممکن است از ملایم تا شدید متغیر باشد(7). مشکل در تکواژهای دستوری آزاد و وابسته به‏عنوان ویژگی اصلی کودکان مبتلا به SLI شناسایی شده است(8). مطالعات انجام شده روی کودکان انگلیسی‏زبان مبتلا به SLI نشان می‏دهد که تولید تکواژهای دستوری در این کودکان به شدت مشکل دارد، با این حال مطالعاتی که اظهار می‏دارند درک تکواژهای گرامری و شناسایی خطاهای مربوط به این تکواژها، آسیب دیده بسیار اندک هستند. خطاهای آنها بیشتر شامل حذف تکواژها است تا استفاده نادرست از آنها(9). مطالعۀ Marina و همكاران (2005) در زمينۀ درک و کاربرد حروف اضافه در کودکان اسپانیایی‏زبان آرژانتيني مبتلا به آسيب ويژۀ زباني نيز نشان مي‏دهد كه کودکان مبتلا به SLI در مقايسه با همتايان سني خود در آزمون‏هاي درکي همان الگوي نتايج را ولي با تأخير نشان مي‏دهند در حالي كه در تکاليف مربوط به بيان، عملکرد آنها هم از لحاظ کيفي و هم از لحاظ کمّي پايين‏تر است و اين بدعملکردي به‏ویژه به‏صورت حذف حروف اضافه در جملات ديده مي‏شود(10). Fletcher و Ingram در بازنگری متون مربوط به SLI تعدادی از طبقات دستوری را که ثابت شده بود کودکان SLI انگلیسی‏زبان در آنها مشکل دارند جمع‏آوری نمودند که عبارتند از: -s جمع، -s سوم شخص، -ed زمان گذشته، فعل کمکی to be، حروف تعریف a/the، حرف تصریف  toو ضمایر(5).

تصور می‏شود که کودکان مبتلا به SLI در بازنمایی‏های نحوی مشکل دارند و قادر نیستند که ارتباطات ساختاری بین عناصر اصلی سازندۀ ساختار نحوی را معین کنند(7). پژوهش‏های انجام شده در زمينۀ رشد واژگاني و نحوي‏‏‏ـ‏تکواژشناختي كودكان مبتلا به SLI نشان داده‏اند که اين کودکان محدوديت‏هاي قابل مشاهده‏اي در رشد واژگاني، نحوي و تکواژشناختي دارند و تصريف‏ها را در بافت‏هايي كه وجود آنها ضروري است حذف مي‏كنند. به‏علاوه، ميانگين طول گفتۀ آن‏ها به‏طور قابل ملاحظه‏اي پايين‏تر از کودکان عادي همتاي سني‏شان است(11).

بروز آسیب زبانی در کودکان باعث ایجاد تبعات منفی فراوان فردی، خانوادگی و اجتماعی می‏شود و می‏تواند بهداشت روانی فرد و خانواده را دچار مشکل کند. به‏علاوه، نقص زبانی کودکان مبتلا به SLI بعدها در سنین آموزش‏های رسمی خواندن و نوشتن موجب مشکلاتی در یادگیری خواندن و نوشتن می‏شود(12). عواقب منفی حاصل از وجود این اختلال، ضرورت شناسایی سریع این کودکان، علاوه بر آن شیوع بالای این اختلال که در بالا به آن اشاره شد و نیز تلاش برای ارائۀ نظریه‏های علت‏شناختی باعث شده است که در سال‏های اخیر بررسی ویژگی‏های کودکان مبتلا به SLI از جنبه‏های مختلف، در شمار یکی از موضوعات رو به گسترش و مورد توجه پژوهش‏های جدید در زبان‏های مختلف باشد. دهۀ پایانی قرن بیستم شاهد افزایش چشمگیر استفاده از این اصطلاح، و انجام مطالعات و پژوهش‏های گوناگون در این زمینه بوده است. به‏عنوان مثال، در پژوهشي که با عنوان ارزيابي توانمندي‏هاي زباني در کودکان ايتاليايي‏زبان مبتلا به SLI توسط Marini و همکاران در سال 2008 انجام شد، مهارت‏هاي زباني 62 کودک مبتلا به SLI در محدودۀ سني 11-5 سال (با ميانگين سني7 سال و 6 ماه) با گروه شاهد شامل 195 شرکت‏کنندۀ داراي رشد هنجار زبان در محدودۀ سني 11-5 سال (با ميانگين7سال و 5 ماه) مورد مقایسه قرار گرفت. نتايج نشان داد که عملکرد متوسط کودکان مبتلا به SLI در آزمون‏هاي هوش کلامي و عملکردي (آزمون کامل) يک انحراف معيار زير حد متوسط است، ولي در آزمون‏هاي غيرکلامي (عملکردي) مشابه کودکان عادي است. تمامي زيرگروه‏هاي کودکان مبتلا به SLI مورد بررسي در این مطالعه در تکاليفي که رواني معنايي و درک معناشناختي و ناميدن را ارزيابي مي‏کردند عملکردي مشابه گروه شاهد داشتند. با اين وجود، در زيرآزمون‏هايي که آگاهي واج‏شناختي، درک نحوي‏ـ‏تکواژشناختي و ادراک نحوي را اندازه‏گيري مي‏کردند و نيز در تکرار کلمه، ناکلمه و جمله آسيب‏ها در این گروه قابل توجه بود(13).

از شيوه‏هاي رايج براي ارزيابي توليدات زباني كودكان، جمع‏آوري نمونه‏هاي گفتاري آنهاست. گفتاردرمانگرها (آسيب‏شناسان گفتار و زبان) اغلب از اين شيوه براي تكميل نتايج حاصل از آزمون‏هاي استاندارد زباني استفاده مي‏كنند. جالب آن كه، برخي حاميان استفاده از اين شيوه از تحليل نمونه‏هاي گفتاري براي بررسي ويژگي‏هاي كاربردشناختي، نحوي، تكواژشناختي و معنايي زبان استفاده مي‏كنند(14). Hewitt و همکاران با استفاده از روش تحليل نمونۀ گفتاري به مقایسۀ عملکرد کودکان انگلیسی‏زبان مبتلا به SLI با کودکان هنجار در سه شاخص گفتاری میانگین طول گفته (Mean Length of Utterance: MLU)، شاخص توليد نحو(Index of Productive Syntax: IPSYN)  و غنای واژگاني (Number of Different Word: NDW) پرداخته و نشان داده‏اند که عملکرد کودکان مبتلا به SLI در هر سه فاکتور مورد نظر به‏طور مشهودي پايين‏تر از عملکرد گروه شاهد همتاي سني آنهاست(15). ما نيز در اين مطالعه با استفاده از روش تحليل نمونۀ گفتاري و نيز با كمك از آزمون زباني استاندارد به بررسي نقاط ضعف و قوت كودكان فارسي‏زبان مبتلا به SLI در مهارت‏هاي زباني، به‏خصوص ويژگي‏هاي نحوي‏ـ‏تكواژشناختي، و مقايسۀ اين ويژگي‏ها با كودكان عادي خواهيم پرداخت. با وجود سابقۀ پژوهشی گسترده در زمینۀ SLI در دیگر زبان‏ها (زبان‏های خارجی)، تعداد پژوهش‏های انجام شده در زبان فارسی بسیار محدود و انگشت شمار است و هیچ‏یک از این پژوهش‏ها به بررسی، توصیف و تحلیل دقیق ویژگی‏های زبانی و مقایسۀ سطوح مختلف زبانی در کودکان فارسی‏زبان مبتلا به این اختلال با کودکان هنجار
نپرداخته‏اند.

از آنجا که زبان فارسی دارای ساختاری متفاوت از زبان‏هایی چون انگلیسی است )که عمدۀ پژوهش‏ها در آن زبان انجام شده( و نتایج حاصل از این پژوهش‏ها قابل تعمیم به زبان فارسی نیست، ضروری دانستیم که مطالعه‏ای در زمینۀ توصیف ویژگی‏های زبانی این کودکان و مقایسۀ آن با کودکان عادی در زبان فارسی انجام دهیم. به‏علاوه، در بسياري از مطالعاتي كه روي SLI در زبان‏هاي مختلف انجام شده، آزمون رشد زبان به‏عنوان يك آزمون رسمي ارزيابي زباني، براي شناسايي كودكان مبتلا مورد استفاده قرار گرفته است(11). با اين وجود، در زبان فارسي مطالعه‏اي با هدف بررسي قابليت كاربرد نسخۀ فارسي هنجاريابي شدۀ اين آزمون براي شناسايي كودكان فارسي‏زبان مبتلا به آسيب ويژۀ زباني انجام نشده است كه در مطالعۀ‏ حاضر اين امر نيز مورد توجه قرار خواهد گرفت.

 

روش بررسی

این مطالعه یک مطالعۀ توصیفی‏ـ‏تحلیلی از نوع مبتلا و هنجار بود. شرکت‏کنندگان این مطالعه را 26 کودک فارسی‏زبان، در 2 گروه مبتلا به SLI و گروه هنجار همتای سنی تشکیل می‏دادند. هر یک از دو گروه شامل 13 کودک (5 دختر و 8 پسر) و در محدودۀ سنی7-5 سال بودند.

نمونه‏های مبتلا به SLI طی 8 ماه (اول خرداد تا پایان دی ماه 87) از کلینیک‏های گفتاردرمانی سطح شهر تهران (کلینیک‏های دانشگاهی و تعدادی از کلینیک‏های خصوصی) انتخاب شدند. برای انتخاب این کودکان معیارهای زیر در نظر گرفته شد:

سخنگوي تك‏زبانۀ فارسي بوده و دوزبانگي نداشته باشند؛ بر اساس ارزیابی‏های اولیۀ یک گفتاردرمانگر مشکوک به SLI تشخیص داده شده باشند و عملكردهاي زباني‏شان به‏ويژه در حوزۀ نحو‏ـ‏تكواژشناسي زير حد متوسط مورد انتظار براي سن باشد؛ براساس آزمون هوش ترسيم آدمك گوديناف (The Goodinough Draw Person Test) هوش غیرکلامی آنها در محدودهْ هنجار باشد (در آزمون ترسيم آدمك گوديناف امتياز 90 يا بالاتر كسب نمايند)؛ براساس گزارش والدين، شنوايي و بينايي هنجار داشته باشند (دچار کم‏شنوایی نباشند)؛ هيچ‏گونه پيشينه‏اي از ابتلاء به تشنج يا ديگر اختلالات نورولوژيك نداشته باشند؛ مبتلا به اختلالات عاطفي (نظیر اوتیسم) يا روان‏شناختي نباشند؛ در رشد حركتي تأخير نداشته باشند؛ سابقة ابتلای مكرر به اوتيت گوش میانی نداشته باشند؛ مبتلا به فلج مغزی یا آسیب‏های مشهود حسی‏ـ‏حرکتی نباشند؛ و در آزمون ارزيابي عملكرد دهاني (oral assessment) عملكرد هنجار داشته باشند.

گروه هنجار همتاي سني از بين كودكان هنجار مهدكودك‏هاي شهر تهران انتخاب شدند. به این منظور، شهر تهران به 3 منطقۀ شمال، جنوب و مرکز تقسیم شد و از هر یک از این مناطق 2 مهد کودک به‏طور تصادفی انتخاب شدند. براي انتخاب كودكان این گروه، این معيارها در نظر گرفته شد:

سخنگوي تك‏زبانۀ فارسي‏زبان بوده و دو زبانگي نداشته باشند؛ براساس گزارش مربيان مهدكودك عملكرد هوشي هنجار و متناسب با سن داشته باشند؛ مبتلا به افت شنوايي يا مشكلات بينايي تشخيص داده نشده باشند؛ هيچ‏گونه اختلال زباني نداشته باشند وعملكرد زباني آنها متناسب با سطح سني‏شان باشد؛ مبتلا به فلج مغزی یا آسیب‏های مشهود حسی‏ـ‏حرکتی نباشند؛ از لحاظ سن، جنسیت، وضعيت اجتماعي‏ـ‏اقتصادي خانواده، شغل و تحصيلات والدين با كودك همتاي خود در گروه مبتلا به آسيب ويژۀ زباني تطبيق يافته باشند.

در مورد هر یک از آزمودني‏ها کودکان مشکوک به SLI آزمون هوش ترسیم آدمک گودیناف و آزمون ارزیابی عملکرد دهانی انجام شد و پرسش‏نامۀ والدین شامل اطلاعات شخصی کودک (سن، جنس، دوزبانگی، تاریخچۀ رشدی، سوابق پزشکی، تاریخچۀ رشد گفتار و زبان، وضعیت عاطفی/ اجتماعی) و اطلاعات دموگرافیک خانواده (میزان تحصیلات و شغل والدین، سطح اقتصادي‏ـ‏اجتماعي خانواده) تکمیل گردید.

جمع‏آوری اطلاعات در مورد کودکان هنجار از طریق پرسش‏نامه‏ای شامل اطلاعات فردی، اطلاعات دموگرافیک خانواده، سطح مهارت‏های زبانی، وضعیت هوشی، شنوایی، بینایی و ارتباطات اجتماعی کودک که توسط مربیان مهد کودک یا مراجعه به پروندۀ بهداشتی کودکان تکمیل می‏گردید صورت گرفت. به‏منظور مقایسۀ توانمندی‏های زبانی کودکان مبتلا به SLI با کودکان هنجار، ارزیابی‏های زیر در مورد هر یک از نمونه‏ها انجام شد:

1ـ ضبط نمونۀ گفتار توصیفی: نمونۀ گفتار توصیفی هر آزمودنی به‏صورت جداگانه به‏مدت 15-10 دقیقه به کمک دو تکلیف زیر جمع‏آوری شد:

الف) توصیف تصاویر متوالی: از آزمودنی خواسته می‏شد 12 فعالیت دنباله‏دار در خصوص فعالیت‏های یک پسر بچه را توصیف کند.

ب) بازگویی داستان تصویری: توانایی بازگویی داستان یکی از حیطه‏های مورد توجه پژوهش‏ها در سال‏های اخیر بوده است. این توانمندی وابسته به چند عامل از جمله توانایی درک و بیان اطلاعاتی است که به‏صورت سلسله مراتبی ارائه می‏شوند. همچنین نیازمند مهارت‏های بازگشایی معانی، بازیابی اطلاعات کلامی ارائه شده و سازماندهی و متوالی ساختن محتواست. پژوهشگران حیطۀ SLI ذکر کرده‏اند که تکلیف بازگویی داستان در به‏دست آوردن گفتار خودانگیخته مفید است و به آنها فرصت می‏دهد که دستور و خزانۀ لغوی کودک را در یک نمونۀ گفتاری شبه‏محاوره ارزیابی کنند(13). در این تکلیف از دو داستان تصویری که آزمونگر تعریف می‏کرد استفاده شد (به‏منظور کاهش اثر حافظه، تصاویر تا پایان بازگویی، در مقابل کودک باقی می‏ماندند).

2ـ اجرای 6 خرده‏آزمون اصلی آزمون رشد زبان فارسی که شامل خرده‏آزمون‏های زیر است:

واژگان تصویری: این خرده‏آزمون معناشناختی دارای 30 گویه بوده و نشان‏دهندۀ توانایی درک معنای کلمات بیان‏شده است. در این خرده‏آزمون کودک لازم نیست پاسخ شفاهی بدهد. بلکه باید صرفاً به یکی از تصاویر مقابل خود که معنی کلمۀ گفته شده توسط آزمونگر را نشان می‏دهد اشاره کند.

واژگان ریطی: این خرده‏آزمون معناشناختی که 30 گویه دارد به سنجش توانایی کودک در درک و بیان شفاهی ارتباط میان دو کلمه می‏پردازد. برای ارزیابی آن هیچ تصویری به کار نمی‏رود، بلکه کودک باید معنای کلمات گفته شده را درک کند، طبقۀ معنایی آنها را تشخیص دهد و ارتباط‏شان را بیان کند.

واژگان شفاهی: این خرده‏آزمون معناشناختی 28 گویه دارد و توانایی ارائۀ تعریف شفاهی دقیق از کلمات رایج فارسی را اندازه‏گیری می‏کند.

درک دستور: این خرده‏آزمون نحوی 25 گویه دارد و توانایی کودک در درک و فهم معنای جملات را می‏سنجد.

تقلید جمله: این خرده‏آزمون نحوی شامل 30 گویه است و به سنجش توانایی تکرار دقیق جملات پیچیده می‏پردازد.

تکمیل دستور: این خرده‏آزمون نحوی 28 گویه دارد و به سنجش توانایی کودکان در شناختن، فهمیدن و به‏کارگیری اشکال تکواژشناختی رایج زبان فارسی می‏پردازد(16).

در آزمون رشد زبان گویه‏های تمامی خرده‏آزمون‏ها از ساده به پیچیده مرتب شده‏اند. کودک به ازای هر پاسخ درست امتیاز یک و به ازای هر پاسخ نادرست صفر دریافت می‏کند. چنانچه آزمودنی به 5 سؤال متوالی پاسخ نادرست بدهد. اجرای خرده‏آزمون متوقف می‏شود. نمرۀ خام هر خرده‏آزمون برابر با تعداد پاسخ‏های درست آزمودنی در آن خرده‏آزمون است(16).

ارزیابی هر کودک به‏طور انفرادی و طی حداقل سه جلسۀ 45 دقیقه‏ای انجام می‏شد. در اجراي آزمون‏ها سعي شد که شرايط فيزيکي اجراي آزمون (از قبيل نور، دماي هوا و سر و صداي محيطي) براي تمام آزمودني‏ها يکسان باشد و آزمودنی از نظر شرایط جسمی و روانی در وضعیت مطلوب باشد. چنانچه آزمودنی ابراز خستگی، ناراحتی یا بی‏حوصلگی می‏کرد اجرای آزمون به جلسۀ بعد موکول می‏شد و اگر آزمودنی از نظر شرایط روحی‏ـ‏روانی متعادل به نظر نمی‏رسید، از نمونه‏ها حذف می‏شد.

پس از پایان نمونه‏گیری، نمونه‏های گفتاری جمع‏آوری شده از هر آزمودنی آوانویسی شده و تعداد گفته، تعداد کل واژه‏ها، تکواژها، واژگان دستوری، تکواژهای صرفی،تکواژهای اشتقاقی و واژه‏بست‏‏ها در هر نمونه مورد شمارش قرار گرفت. شاخص میانگین طول گفته بر اساس تکواژ (MLU-m) از تقسیم تعداد کل تکواژها بر تعداد گفته‏ها به‏دست آمد(17). برای محاسبۀ تعداد واژگان قاموسی، حاصل تفریق تعداد واژگان دستوری از تعداد کل واژگان محاسبه شد. برای انجام مقايسه، درصد هریک از موارد بالا در گفتار هر کودک مورد محاسبه قرار گرفت. به‏علاوه، در مورد هر كودك نسبت تعداد واژگان دستوري به تعداد واژگان قاموسي به كاربرده شده در نمونۀ گفتاري به‏دست آمد.

در مورد هر آزمودنی، امتیازها خام حاصل از هر یک از خرده‏آزمونهای آزمون رشد زبان بر اساس دستورالعمل و جداول آزمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سن زبانی آزمودنی در هر یک از خرده‏آزمون‏ها، امتیازها استاندارد خرده‏آزمون‏ها و بهره‏های زبانی (زبان گفتاری، گوش کردن، سازماندهی، صحبت کردن، معناشناسی و نحو) محاسبه شد.

در این پژوهش برای توصیف داده‏ها از شاخص‏های آماری و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از آنالیز گفتار توصیفی و آزمون رشد زبان به‏ترتیب از آزمون‏های غیرپارامتریک من‏ویتنی و آزمون t مستقل استفاده شده است.

Text Box: جدول 1ـ مقایسۀ میانگین و انحراف معیار گفتار توصیفی کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی و بهنجار (تعداد=13)

	میانگین (انحراف معیار)	
متغیرهای زبانی	آسیب ویژۀ زبانی	هنجار	p
میانگین طول گفته	(22/1)03/5	(2/1)68/7	000/0
درصد تعداد واژه‏های قاموسی	(62/4)79/90	(03/4)06/84	002/0
درصد تعداد واژه‏هاي دستوری	(62/4)2/9	(03/4)39/15	002/0
نسبت واژه‏هاي دستوري به واژه‏های قاموسی	(05/0)1/0	(05/0)18/0	003/0
درصد تعداد تکواژهای تصریفی	(79/6)26/35	(25/4)4/32	39/0
درصد تعداد تکواژهای اشتقاقی	(57/0)27/1	(72/0)3/1	33/0
درصد تعداد واژه بست‏ها	(95/4)28/7	(64/2)59/8	15/0

یافته‏ها

در این مطالعه میانگین سنی گروه هنجار 67 ماه با انحراف معیار 8/6 ماه و گروه مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی 67 ماه با انحراف معیار 9/6 بود. مقایسۀ میانگین درصد متغیرهای زبانی گفتار توصیفی بین کودکان هنجار و کودکان مبتلا به SLI در جدول 1 نشان می‏دهد که اختلاف دو گروه از نظر میانگین طول گفته(000/0=p)، درصد کاربرد واژهای دستوری، درصد استفاده از واژه‏های قاموسی در گفتار (002/0=p) و نيز نسبت كاربرد واژه‏هاي دستوري به واژه‏هاي قاموسي در گفتار(003/0=p) معنی‏دار بود. بین درصد کاربرد تکواژهای تصریفی(39/0=p) اشتقاقی(33/0=p) و واژه‏بست‏ها(15/0=p) در گفتار دو گروه تفاوت معنی‏داری دیده نشد.

مقایسۀ بهره‏های زبانی (جدول 2)، امتیازها استاندارد خرده‏آزمون‏ها (جدول 3) و سن زبانی در هر یک از خرده‏آزمون‏های نسخۀ فارسی آزمون رشد زبان (جدول 4) بین گروه‏ها نشان داد که اختلاف دو گروه در تمامی این امتیازها معنی‏دار بود(000/0=p).

 

بحث

پژوهش حاضر توانمندی‏های زبانی گروهی از کودکان فارسی‏زبان را که تحت عنوان SLI تشخیص داده شده‏اند مورد بررسی قرار می‏دهد. نتایج مطالعۀ Jong (1999) در زبان آلمانی نشان داده است که ظهور علائم SLI به زبان هدف کودک مبتلا وابسته است. در مطالعه‏ای که به بررسی نیمرخ دستوری SLI در زبانی می‏پردازد که علائم نحوی‏ـ‏تکواژشناختی آن به‏طور کامل توضیح داده نشده، ممکن است به علت تفاوت‏های بین زبانی، نیمرخ به‏دست آمده متفاوت از زبان‏های دیگر باشد(5). این یافته‏ها ضرورت بررسی ویژگی‏های زبانی کودکان فارسی‏زبان مبتلا به SLI را بیش از پیش مشخص می‏کند.

مطالعۀ Marini و همکاران (2008) روی کودکان ایتالیایی‏زبان مبتلا به SLI نشان می‏دهد که بین میانگین بهرۀ هوش غیرکلامی (95=M) و میانگین بهرۀ هوش کلامی (3/83=M) کودکان مبتلا به SLI مورد مطالعه‏شان تفاوت قابل ملاحظه‏ای دیده می‏شود(13). به‏طور مشابه، نتایج حاصل از آزمون هوش ترسیم آدمک گودیناف در کودکان مبتلا به SLI پژوهش حاضر نیز نشان می‏دهد که این کودکان هوش عملکردی‏ای در محدودۀ هنجار دارند (میانگین 66/101 با انحراف معیار 46/9)، با این حال، با توجه به سؤال‏های اولیۀ پژوهش می‏توانیم بیان کنیم که کودکان مبتلا به SLI در مهارت‏های زبانی از جمله نحو، معناشناسی و کیفیت‏های زبانی (درک و بیان) از کودکان هم سن خود عملکرد پایین‏تری دارند. قابل ذکر است که بین امتیازها دو گروه هیچ‏گونه هم‏پوشانی دیده نمی‏شود و گروه کودکان مبتلا به SLI به‏طور واضح از کودکان دارای رشد هنجار متمایزند. گروه مبتلا به SLI در این مطالعه در خرده‏آزمون معناشناختی واژگان ربطی، خرده‏آزمون‏های نحوی درک دستور و تکمیل دستور حدود نه ماه، در خرده‏آزمون‏های معناشناختی واژگان تصویری و واژگان شفاهی حدود یک سال و در خرده‏آزمون نحوی تقلید حدود یک سال و نیم نسبت به میانگین سنی به دست آمده از گروه، تأخیر نشان می‏دهند. قابل ذکر است که نتایج حاصل از سن زبانی خرده‏آزمون‏های آزمون رشد زبان در مورد گروه هنجار نشان می‏دهد که میانگین سن زبانی به‏دست آمده در تمامی خرده‏آزمون‏ها بالاتر از میانگین سن تقویمی کودکان این گروه است. این نتایج در تطابق با نتایجHanson  و Nettelbladt (2002) است که بیان می‏کند کودکان مبتلا به SLI به‏طور قابل ملاحظه‏ای از همتایان سنی خود در ارزیابی‏های مربوط به تولید دستور، درک زبان و واج‏شناسی متمایزند. پژوهش آنها نشان می‏دهد که گروه کودکان مبتلا به SLI نسبت به هم سن‏های خود حدود 2 سال در تولید دستور و حدود 1 سال در درک زبان تأخیر نشان می‏دهند(11). بر خلاف نتایج آنها، در این مطالعه میانگین سن زبانی کودکان مبتلا به SLI در خرده‏آزمون‏های سازندۀ مهارت دریافتی زبان (واژگان تصویری و درک دستور) تفاوت قابل ملاحظه‏ای با میانگین سن زبانی آنها در خرده‏آزمون‏های تشکیل‏دهندۀ مهارت بیانی (واژگان شفاهی و تکمیل دستور) نشان نمی‏دهد. میانگین سن زبانی گروه مبتلا به SLI هم در خرده‏آزمون‏های مربوط به درک و هم بیان نسبت به میانگین سن تقویمی این گروه حداقل 9 ماه تأخیر نشان می‏دهد.

Hewitt و همکاران (2005) معتقدند که آنالیز نمونه‏های گفتاری ابزار مناسبی برای ارزیابی زبانی است و اندازه‏های حاصل از نمونه‏های زبانی از جمله میانگین طول گفته، ممکن است در شناسایی کودکان مبتلا به آسیب زبانی حساسیت بالاتری نسبت به ارزیابی‏های رسمی داشته باشد و بیان می‏کنند که نمونه‏گیری زبانی در مقایسه با ارزیابی‏های رسمی اعتبار اکولوژیک بالاتری را فراهم می‏آورد و آسیب‏پذیری کمتری به تفاوت‏های لهجه‏ای و تنوع فرهنگی نشان می‏دهد(15). در تطابق با نتایج مطالعۀ آنها که نشان می‏داد میانگین امتیازها کودکان مبتلا به SLI در سه شاخص حاصل از آنالیز نمونه‏های گفتاری یعنی میانگین طول گفته، شاخص تولید نحو و غنای واژگانی پایین‏تر از اندازه‏های مربوط به کودکان هنجار است، تحلیل آماری داده‏های به‏دست آمده از پژوهش حاضر نیز نشان داد که میانگین طول گفته در گفتار توصیفی گروه شاهد همتای سنی به‏طور قابل توجهی بالاتر از میانگین طول گفته گروه مبتلا به SLI است. این یافته‏ها با نتایج Leonard (1995) و Redmond (2004) همخوانی دارد که نشان داده است کودکان مبتلا به SLI در مقایسه با کودکان هنجار به‏طور قابل ملاحظه‏ای ازMLU  پایین‏تری برخوردارند و غالباً محدودیت‏هایی در رشد نحوی، واژگانی، استفاده از تکواژهای دستوری نظیر تصریف‏های فعلی و تکواژهای طبقۀ بسته نشان می‏دهند(18و19).

یافتۀ دیگر این مطالعه این بود که در درصد استفاده از واژه‏های دستوری بین گفتار کودکان مبتلا به SLI و کودکان هنجار تفاوت قابل ملاحظه‏ای دیده می‏شود، در حالی که در درصد Text Box: جدول 4ـ مقایسۀ میانگین و انحراف معیار سن زبانی ( به ماه) کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی و کودکان بهنجار در خرده‏آزمون‏های آزمون رشد زبان (تعداد=13)

	میانگین سن زبانی در خرده‏آزمون (انحراف معیار)	
خرده‏آزمون	آسیب ویژۀ زبانی	هنجار	p
واژگان تصویری	(5)46	(18)92	000/0
واژگان ربطی	(17)58	(8)111	000/0
واژگان شفاهی	(6)48	(8)101	000/0
درک دستور	(21)59	(16)101	000/0
تقلید	(7)41	(13)98	000/0
تکمیل دستور	(19)58	(11)104	000/0

کاربرد تکواژهای تصریفی، اشتقاقی و واژه‏بست‏ها در گفتار بین دو گروه تفاوت معنی‏داري دیده نمی‏شود. داده‏هاي جدول 1 نشان مي‏دهد كه درصد كاربرد واژگان قاموسي در گروه مبتلا به SLI به‏طور قابل ملاحظه‏اي بالاتر از گروه هنجار است. لازم به ذكر است كه تفاوت مشاهده شده ناشي از پايين‏تر بودن درصد كاربرد واژگان دستوري در  گروه مبتلا نسبت به گروه هنجار است، چراكه همان‏طور كه پيش از اين ذكر شد تعداد واژگان قاموسي متن از تفريق تعداد واژگان دستوري از كل واژگان به‏دست مي‏آيد. بنابراين درصد اين واژگان نيز برابر حاصل تفريق درصد كاربرد واژگان دستوري از 100 است. مقايسۀ نسبت كاربرد واژگان دستوري به واژگان قاموسي در گفتار گروه كودكان مبتلا به SLI به گروه هنجار هم نشان مي‏دهد كه كودكان مبتلا به SLI كمتر از کودکان هنجار هم سن خود در گفتار از واژه‏های دستوری استفاده می‏کنند و گفتار آنها بیشتر شامل واژگان محتوایی است.

نتایج حاصل از مقایسۀ گفتار توصیفی بین دو گروه دراین مطالعه، با گزارش مطالعات پیشین هماهنگ است که پیشنهاد می‏کنند کودکان مبتلا به SLI مشکلاتی در نحو و مورفولوژی دارند(13،19و20) و مورفولوژی و نحو آنها بیشتر از واژگان متأثر گشته‏اند(21). نتايج پژوهش Marina و همکاران (2005) در زمينۀ درک و کاربرد حروف اضافه در کودکان مبتلا به SLI و مقايسۀ عملکرد اين کودکان با همتايان داراي رشد زباني هنجار تصديق مي‏کند که واژگان دستوری چالشي فراروي کودکان مبتلا به آسيب ويژۀ زباني قرارمي‏دهند، چرا که اين کودکان خطاهايي دارند که نشان‏دهندۀ وجود مشکل در حيطۀ درک و توليد حروف اضافه است. به‏علاوه، بدعملکردي در حيطۀ توليد به‏صورت حذف حروف اضافه در جملات ديده مي‏شود(10). يافته‏هاي Marini و همکاران (2008) روي کودکان ايتاليايي‏زبان نيز نشان مي‏دهد که شرکت‏کنندگان مبتلا به SLI در مقايسه با کودکان همتاي هنجار عبارت‏های کوتاه‏تر و جملات با پيچيدگي کمتر توليد مي‏کنند. حذف واژگان محتوايي و عملکردي دلیل کاهش پيچيدگي نحوي جملات آنهاست(13).

عدم تفاوت در درصد کاربرد تکواژهای دستوری در گفتار را شاید بتوان به ويژگي‏هاي خاص زبان فارسي نسبت داد. در زبان‏هايي نظير انگليسي خطا در تصريف‏هاي فعلي غالباً به‏صورت حذف تکواژهاست(1)، ولي در زبان فارسي زماني که خطايي در تصريف‏هاي فعلي رخ مي‏دهد، صورت تصريفي جانشين شده، خود يکي از فرم‏هاي دستوري زبان است (به‏عنوان مثال در زبان انگليسي در فعلwalks ، s سوم شخص حذف شده و فعل به‏صورت walk توليد مي‏شود ولي در زبان فارسي، در فعل «مي‏روم» تکواژ « ـَ د» جانشين تکواژ« ـَ م» مي‏شود) كه نيازمند انجام مطالعات دقيق‏تر و گسترده‏تر است.

 

نتیجه‏گیری

کودکان مبتلا به SLI انتخاب شده در این پژوهش بازنمایی‏کنندۀ کودکان دارای این تشخیص در دیگر زبان‏ها هستند. در مورد این کودکان، در آغاز مطمئن شدیم که معیارهای ورود را دارا هستند. نتایج حاصل از بررسی دقیق‏تر کودکان هر دو گروه با استفاده از آزمون رشد زبان فارسی در تناقض با این تشخیص نبود و نشان داد كه كودكان مبتلا به آسيب ويژۀ زباني انتخاب شده مشكلاتي در تمامي جنبه‏هاي زباني دارند و اين در حالي است كه عملكردهاي زباني گروه هنجار در محدودۀ هنجار است. با توجه به این یافته‏ها شاید بتوان چنین استنباط کرد که ابزار ارزیابی بالینی مورد استفاده در این پژوهش، آزمون رشد زبان فارسی یکی از آزمون‏هایی است که می‏تواند برای پیدا کردن کودکان مبتلا به SLI در زبان فارسی، که قابل مقایسه با کودکان SLI دیگر زبان‏ها باشند، کمک‏کننده باشد.

 

سپاسگزاری

شایسته است از همکاری والدین محترم کودکان مورد بررسی در این پژوهش و مسئولان محترم مهد کودک‏ها و نیز از همکاران عزیز گفتاردرمانگر جناب آقای دهقان و خانم‏ها کریمی، تقی‏زاده، مهدی‏پور، عمروانی، زارعی، سجادی و سایر همکاران که در معرفی کودکان مبتلا SLI ما را یاری رساندند تشکر و قدردانی نماییم.


 

REFERENCES


1.       Leonard LB. Children with specific language impairment. Cambridge: MIT Press; 2000.

2.       Tomblin J. Genetic and environmental contributions to the risk for specific language impairment. In: Rice M, editor. Toward a genetics of language. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates; 1996. p. 191-5.

3.       Laws G, Bishop DV. Verbal deficits in Down's syndrome and specific language impairment: a comparison. Int J Lang Commun Disord. 2004;39(4):423-51.

4.       Tomblin JB, Records NL, Zhang X. A system for the diagnosis of specific language impairment in kindergarten children. J Speech Hear Res. 1996;39(6):1284-94.

5.       De Jong J. Grammatical impairment: an overview and a sketch of Dutch. In: Verhoeven L, Balkom HV, editors. Classification of developmental language disorders. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates; 2004. p. 261-81.

6.       Nettelbladt U. Current theories of specific language impairment (SLI) in children. Logoped Phoniatr Vocol. 1998;23(3):97-105.

7.       Paul R, Norbury C. Language disorders from infancy through adolescence: Assessment & intervention. 3rd ed. St. Louis, MO: Mosby; 2007.

8.       Ullman M, Pierpont E. Specific language impairment is not specific to language: the procedural deficit hypothesis. Cortex. 2005;41(3):399-433.

9.       McCauley R. Assessment of language disorders in children. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates; 2001.

10.     Marina LP, Befi-Lopes DM, Takiuchi N. Use and comprehension of prepositions by children with Specific Language Impairment. Pro Fono. 2005;17(3):331-43. Portuguese.

11.     Hansson K, Nettelbladt U. Assessment of specific language impairment in Swedish. Logoped Phoniatr Vocol. 2002;27(4):146-54.

12.     Kohnert K, Windsor J, Ebert KD. Primary or "specific" language impairment and children learning a second language. Brain Lang. 2009;109(2-3):101-11.

13.     Marini A, Tavano A, Fabbro F.  Assessment of linguistic abilities in Italian children with specific language impairment. Neuropsychologia. 2008;46(11):2816-23.

14.     Leonard LB, Deevy P, Kurtz R, Krantz Chorev L, Owen A, Polite E, et al. Lexical aspect and the use of verb morphology by children with specific language impairment. J Speech Lang Hear Res. 2007;50(3):759-77.

15.     Hewitt LE, Hammer CS, Yont KM, Tomblin JB. Language sampling for kindergarten children with and without SLI: mean length of utterance, IPSYN, and NDW. J Commun Disord. 2005;38(3):197-213.

16.     Newcomer PL, Hammill DD. Test of language development-primary (TOLD-p:3). 3rd ed. Austin, TX: PRO-ED; 1997.

17.     Rice ML, Redmond SM, Hoffman L. Mean length of utterance in children with specific language impairment and in younger control children shows concurrent validity and stable and parallel growth trajectories. J Speech Lang Hear Res. 2006;49(4):793-808.

18.     Leonard LB. Functional categories in the grammars of children with specific language impairment. J Speech Hear Res. 1995;38(6):1270-83.

19.     Redmond SM. Conversational profiles of children with ADHD, SLI and typical development. Clin Linguist Phon. 2004;18(2):107-25.

20.     Bishop D. Diagnostic dilemmas in specific language impairment. In: Verhoeven L, Balkom HV, editors. Classification of developmental language disorders. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates; 2004. p. 309-26.

21.     Tomblin J, Zhang X. Language patterns and etiology in children with specific language impairment. In: Flusberg HT, editor. Neurodevelopmental disorders. Cambridge: MIT Press; 1999. p. 361-82.