Research Article

 

 

The effect of educational level elevation on the mathematical skill in hearing-impaired students

 

 

Azam Sharifi1, Ali Asghar Kakojoibari2

 

1- Department of Educational Sciences, Payame Noor University, Tehran, Iran

2- Department of Psychology, Payame Noor University, Tehran, Iran

 

 

Received: 31 December 2011, accepted: 11 July 2012

 

Abstract

Background and Aim: There is a relation between language skills and science learning in educational approach. Hearing-impairment and delay in learning of language skills influence the progress of learning. The aim of this research was to study the effect of educational level elevation on growth of mathematical skill. Therefore, third grade hearing-impaired students of secondary school, and forth grade hearing-impaired and normal-hearing students of elementary school were compared in terms of mathematical skill.

Methods: The research was cross-sectional and the internationally standardized mathematics questions (2007) were selected as the tools of the test. The sample included 31 students of 4th grade elementary and third grade of secondary school with sever hearing loss from exceptional schools, and 17 normal-hearing students were randomly selected from ordinary schools next to the exceptional schools in Robatkarim, Karaj, and Shahriyar cities, Iran.

Results: According to data analysis there was a meaningful difference between hearing-impaired students of forth and third grades and normal-hearing students in the three fields of knowledge, application and argument (p<0.05). There was a significant difference between the two hearing-impaired groups in knowledge (p<0.05), but they had no meaningful differences in the fields of application and argument (p>0.05).

Conclusion: No significant improvement was seen in the mathematical skill of hearing-impaired students by educational level elevation. Writing mathematical books for the pre-elementary courses, revision of teaching methods, and increasing teaching hours are necessary in mathematics.

Keywords: Mathematical skill, hearing-impaired, educational level elevation

 


مقاله پژوهشی

 

تأثير ارتقای پايۀ تحصيلي بر مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنوا

 

اعظم شريفي1، علي‏اصغر كاكوجويباري2

1ـ گروه علوم تربيتي، دانشگاه پيام نور، تهران، ايران

2ـ گروه روان‏شناسي، دانشگاه پيام نور، تهران، ايران

 

چکیده

زمینه و هدف: در رویکرد آموزشی بین اکتساب دانش و مهارت‏های زبانی وابستگی وجود دارد. آسيب شنوایی و تأخير در اكتساب مهارت‏های زبانی، پيشرفت تحصیلی فرد کم‏شنوا را با كندي رشد مواجه مي‏سازد. به‏منظور بررسی تأثیر ارتقاء پايۀ تحصیلی بر پیشرفت مهارت رياضيات، عملكرد رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي با دانش‏آموزان کم‏شنوا و شنوای چهارم ابتدایی مورد مقايسه قرار گرفت.

روش بررسی: در اين پژوهش مقطعی سؤالات ریاضی استاندارد شده بین‏المللی سال 2007 به‏عنوان ابزار آزمون انتخاب شد. 31 دانش‏آموز کم‏شنواي چهارم ابتدایی و سوم راهنمایی با كاهش شنوایی شديد از مدارس ويژه و 17 دانش‏آموز شنواي چهارم ابتدايي از مدارس عادي به‏طور تصادفي ساده از مدارس هم‏جوار با مدارس ويژه در شهرستان رباط کریم، کرج و شهریار گزينش شدند. اطلاعات با استفاده از آزمون‏هاي آناليز واريانس و توكي ارزيابي آماري شد.

یافته‏ها: در تحلیل یافته‏ها دانش‏آموزان کم‏شنوای چهارم ابتدایی و سوم راهنمایی با دانش‏آموزان شنوا در هر سه حیطۀ دانستن، به‏کارگیری و استدلال از بعد شناختی ریاضیات تفاوت معنی‏داری نشان دادند(05/0p<). همچنین دانش‏آموزان كم‏شنواي دو پايه در حيطه دانستن تفاوت معنی‏داري داشتند(05/0p<) ولي در به‏کارگیری و استدلال اختلاف معنی‏داری دیده نشد(05/0p>).

نتیجه‏گیری: با ارتقاء پايۀ تحصيلي پیشرفت قابل ملاحظه‏اي در مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنوا ديده نشد. تأليف كتب رياضي مقدماتي در دورۀ آمادگي، بازنگري در شيوه‏هاي تدريس و افزايش ساعات تدريس در درس رياضيات حائز اهمیت است.

واژگان کلیدی: مهارت ریاضیات، کم‏شنوا، ارتقاء پايۀ تحصيلي

 

(دریافت مقاله: 10/10/90، پذیرش: 21/4/91)

 

مقدمه


مهارت ریاضیات با مهارت‏های زبانی، سطح درجۀ خواندن، و ساخت واژگان وابستگي همسویی دارد. کم‏شنوایانی که مهارت‏های بیشتری در درک مطلب و فرایندهای زبان‏شناختی دارند نمرۀ بهتری در آزمون ریاضی کسب می‏کنند(1).

Pagliaro و  Ansell(2002) به این نتیجه رسیدند که ضعف توانایی در برقراری ارتباط بین لغات موجود در متن و کاربرد محاسباتی از مشکلات اصلی مهارت رياضيات دانش‏آموزان کم‏شنوا محسوب می‏شود(2). دانش‏آموزان کم‏شنوا صورت مسئله را به عملیات ریاضی لازم برای حل مسائل مرتبط نمی‏کنند، بلکه تمرکز آنها اصولاً روی ارقام و اعداد در مسائل بوده و در زمينۀ حل مسائل رياضي به جای اتخاذ یک نگرش کلی و مرتبط برای خلاصه کردن معنی، اصولاً روی لغات و منحصراً قسمتی از متن تمرکز می‏کنند(3). نتیجۀ حاصل از پژوهش Kritzer (2008) نشان داد افراد کم‏شنوا در حوزۀ استدلال و تفکر منطقی ریاضیات نمرات بسیار پایین‏تری در مقایسه با همتایان شنوای خود کسـب می‏کنند(4). علی‏رغم این که درک مفاهیم اعداد معضل مهمی در مباحث پايۀ ریاضی برای کم‏شنوا تلقي مي‏شود، تأخیر در یادگیری زبان از عوامل اصلی در ضعف قابلیت‏های ریاضی به شمار می‏آید(5).

با توجه به اهميت مهارت‏هاي زباني، كاكوجويباري و همکاران (2010 و 2010) بر پایۀ ابزار مطالعۀ بین‏المللی پیشرفت سواد خواندن (Progress in International Reading Literacy Study: PIRLS) عملكرد سواد خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا را در سه پايۀ تحصيلي (چهارم ابتدايي، سوم راهنمايي و سوم دبيرستان) با دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي به تفكيك ميزان كاهش شنوايي مورد مقايسه قرار دادند و نتايج حاكي از اختلاف معنی‏دار و عملكرد ضعيف دانش‏آموزان كم‏شنوا در هر سه پايه با دانش‏آموزان شنوای پایۀ چهارم ابتدایی بود و علي‏رغم ارتقای پايۀ تحصیلي، دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي پيشرفت معنی‏داري در حوزۀ سواد خواندن نسبت به دانش‏آموزان كم‏شنواي چهارم ابتدايي نشان ندادند(6و7).

در سياست‏گذاري‏هاي آموزشي و همساني محتواي کتاب‏های رياضيات كه براي دانش‏آموزان كم‏شنوا و همتايان شنوا در نظر گرفته شده است قصد برنامه‏ريزان آموزشي بر اين است كه دانش‏آموزان کم‏شنوا در مدارس ویژه، همان موضوعاتی را بیاموزند که همتایان شنوای آنها در مدارس عادي یاد می‏گیرند و به همین دلیل انتظار مي‏رود كه دانش‏آموزان كم‏شنوا در پايه‏هاي تحصيلي بالاتر توانمندي بهتري در مهارت رياضيات نسبت به پايه‏هاي تحصيلي پايين‏تر نشان دهند. به همين منظور و با توجه به اين كه تاكنون در ايران بررسي مقايسه‏اي مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنوا در پايه‏هاي مختلف تحصيلي انجام نشده است و از سويي علی‏رغم اینکه تحقيقات گوناگون نشان داده است كه عملكرد تحصيلي کودکان و بزرگسالان کم‏شنوا در مقایسه با همتایان شنوا دچار ضعف است(8)، تحقيقي در زمينۀ مقايسۀ مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنوا با غيرهمتايان شنوا صورت نپذيرفته است، پژوهش حاضر براساس مطالعۀ بین‏المللی روند آموزش ریاضیات و علوم (Trends in Intrenational Mathematics and Science Study: TIMSS) انجام شد تا مشخص شود ارتقای پايۀ تحصيلي تا چه ميزان بر پيشرفت مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي در مقايسه با دانش‏آموزان غيرهمتاي كم‏شنوا و شنوا تأثيرگذار است و اين دانش‏آموزان، در مقايسه با دانش‏آموزان كم‏شنوا و شنواي پايۀ چهارم ابتدايي، در انجام TIMSS (2007) چه پيشرفت‏هايي در حيطه‏هاي مختلف بعد شناختي رياضيات نشان مي‏دهند و كاهش شنوايي تا چه ميزان اهداف مورد نظر آموزشي را تحت‏الشعاع قرار مي‏دهد؟

مطالعۀ TIMSS به فاصلۀ هر چهار سال یک‏بار انجام می‏شود و جامعۀ مورد آزمون در مقطع ابتدایی دانش‏آموزان پایۀ چهارم ابتدایی و در مقطع راهنمایی پایۀ سوم راهنمایی هستند. ایران در آزمون ریاضی TIMSS (2007) در پایۀ چهارم ابتدایی با میانگین عملکرد بین‏المللی 500 از میان 36 کشور شرکت‏کننده با کسب امتیاز 402 رتبۀ 28 را كسب کرده است(9).

 

روش بررسي

پژوهش مقطعی حاضر در سال تحصيلي 89-1388 انجام شد. با در نظر داشتن امكان دسترسي آسان و رغبت بهتر كادر آموزشي مدرسه در خصوص انجام آزمون، مدارس پسرانۀ شهرستان‏هاي رباط كريم و كرج و همچنين مدرسۀ دخترانۀ شهرستان شهريار برای انجام پ‍‍‍ژوهش انتخاب شدند. با توجه به تعداد كم دانش‏آموزان كم‏شنوا در هر شهرستان، تعداد مدارس به دو مدرسه (دخترانه و پسرانه) محدود شده است. از آنجا كه در پيشرفت تحصيلي كم‏شنوا عوامل گوناگوني نظير سن شروع كم‏شنوايي، تجويز به‏هنگام سمعك و استفاده از آن، بهره‏مندي از خدمات توانبخشي زودهنگام در سنين زبان‏آموزي و انگيزه و حمايت والدين ايفای نقش مي‏كنند، در اين پژوهش به‏منظور يك‏دست کردن آزمودني‏ها، علي‏رغم تعداد كم‏ دانش‏آموزان همۀ آنها تحت آزمون قرار نگرفتند و براساس بررسي پروندۀ تحصيلي و كسب اطلاعات از كادر توانبخشي و آموزشي فقط دانش‏آموزانی که از كاهش شنوايي شديد (90-71 دسي‏بل) برخوردار بودند(10) و از حيث توانمندي تحصيلي و توانبخشي تفاوت چنداني با يكديگر نداشتند تحت آزمون قرار گرفتند.

تعداد دانش‏آموزان كم‏شنوا به تفكيك در پايۀ چهارم ابتدايي شش دختر و یازده پسر و در پايۀ سوم راهنمايي چهار دختر و ده پسر بود. دانش‏آموزان شنوا نیز 17 نفر (6 دختر و 11 پسر) بودند که به‏طور تصادفی ساده از مدارس عادي هم‏جوار با مدارس ویژه انتخاب شدند و با بررسی پروندۀ تحصیلی و پزشکی از هوش و شنوایی هنجار برخوردار بودند.

دانش‏آموزان كم‏شنوا در مقطع ابتدايي در هريك از پايه‏هاي اول ابتدايي و پنجم ابتدايي دو سال توقف دارند (تحت عنوان مقدماتي و تكميلي) و برخي از دانش‏آموزان كم‏شنوا علي‏رغم اين كه از نظر سني شرايط ورود به پايۀ اول ابتدايي را دارا بودند، به تشخيص گروه آموزشي از توانمندي لازم براي شروع تحصيل برخوردار نبودند و می‏بایست در دورۀ آمادگي یک و دو آموزش ببينند. بنابراين ميانگين سني دانش‏آموزان كم‏شنوا در پايه‏های مختلف تحصيلي با همتایان شنوا یکسان نبود و در اين پژوهش نیز ميانگين سني دانش‏آموزان كم‏شنوا در پايۀ چهارم ابتدايي 12 سال و چهار ماه بود، در حالی که دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي از ميانگين 10 سال و دو ماه برخوردار بودند و در پايۀ سوم راهنمايي این ميانگين 16 سال و هشت ماه بود.

ابزار پژوهش دفترچۀ سؤالات ریاضی استاندارد شده بين‏المللي TIMSS (2007) در نظر گرفته شد. ساختار اساسی چارچوب ریاضیات در مطالعۀ TIMSS در دو بعد محتوایی و شناختی تعریف می‏شود. بعد محتوایی به بررسی حيطه‏هاي اعداد، اشکال هندسی و اندازه‏گیری و نمایش داده‏ها می‏پردازد و بعد شناختی به حيطه‏هاي دانستن، به‏کارگیری و استدلال دانش‏آموز توجه دارد(11). هر سؤال آزمون عملكرد دانش‏آموز را در هر دو بعد مورد بررسي قرار مي‏دهد و امتيازي كه دانش‏آموز در اين آزمون كسب مي‏كند هم امتیاز بعد محتوايي و هم بعد شناختي وي محسوب مي‏شود. در اين پژوهش توانمندی دانش‏آموزان از بعد شناختی مورد بررسي قرار گرفت تا نقش دانش زباني و مهارت‏هاي شناختي در نحوۀ پاسخ‏گويي به سؤالات آزمون TIMSS بهتر قابل بحث باشد.

دفترچه شامل 74 سؤال (36سؤال تستی، 38سؤال تشریحی) بود که از این تعداد 24 سؤال به جنبۀ شناختی دانستن (حداکثر امتیاز 24) و 30 سؤال به به‏کارگیری (حداکثر امتیاز 31) و 20 سؤال به حیطۀ شناختی استدلال (حداکثر امتیاز 22) اختصاص داشت. حداکثر امتیاز کسب شده این آزمون 77 بود. جز سه سؤال که هر یک شامل دو امتیاز بود، بقیۀ سؤالات هر کدام یک امتیاز داشتند. 36 دقیقه زمان برای اجرای آزمون مطابق با مطالعۀ TIMSS در نظر گرفته شد.

در تجزيه و تحليل داده‏ها ابتدا با استفاده از آزمون كولموگروف اسميرنوف توزیع داده‏های پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به اين كه در هر سه گروه آزمودني‏ها توزیع نرمال داده‏ها در حیطه‏هاي بعد شناختی به‏دست آمد، از آزمون پارامتريك آناليز واريانس يك‏طرفه برای شناسايي تفاوت معنی‏دار بين گروه‏هاي مورد مقايسه و از آزمون تعقيبي توكي برای مقايسۀ گروه‏ها به‏صورت دو به دو استفاده شد. داده‏ها در سطح آماری 05/0=p و با استفاده از نرم‏افزار SPSS نسخۀ 14 پردازش شده است.

 

يافته‏ها‌

ميانگين امتيازها در هر سه حيطه از بعد شناختي رياضيات نشان داد عملكرد دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي نسبت به دو گروه ديگر در وضعيت بهتري قرار داشت و دانش‏آموزان كم‏شنواي چهارم ابتدايي پايين‏ترين امتياز را در هر سه حيطۀ شناختي كسب كردند و علي‏رغم اين كه دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي در مقايسه با دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي در هيچ‏يك از مؤلفه‏هاي مورد بررسي امتياز بالاتري كسب نکردند، در مقايسه با دانش‏آموزان كم‏شنواي چهارم ابتدايي در حيطۀ دانستن عملكرد بهتري نشان دادند. اين در حالي است كه در ساير حيطه‏ها به‏ویژه در حيطۀ استدلال تفاوت چندان محسوسي بين دو پايۀ كم‏شنوا مشاهده نشد.

با توجه به اين كه مطابق با دفترچۀ آزمون، ارزش امتيازها در هر حيطه متفاوت بود و به حيطۀ به‏كارگيري 31 امتیاز، دانستن 24 امتیاز و استدلال 22 امتیاز تعلق گرفته بود، در گروه شنوا ميانگين امتيازاهایی که حاصل شد با ارزش امتيازهای لحاظ شده در دفترچه همخواني داشت و بالاترين امتياز مربوط به حيطۀ Text Box: جدول 1ـ میانگین و انحراف معیار امتیاز حیطه‏هاي بعد شناختی در سه گروه دانش‏آموزان تحت آزمون

	میانگین (انحراف معیار) امتیازها در دانش‏آموزان	
حیطه‏هاي بعد شناختی	شنوای چهارم ابتدایی	کم‏شنوای چهارم ابتدایی	کم‏شنوای راهنمایی	p
دانستن	(83/3) 35/10	(64/1) 70/4	(61/2) 28/7	000/0
به‏کارگیری	(37/5) 35/13	(87/1) 58/3	(93/1) 28/4	000/0
استدلال	(98/2) 52/6	(90/0) 76/0	(94/0) 85/0	000/0

به‏كارگيري بود، ولي در هر دو گروه كم‏شنوا ميانگين امتيازها با ارزش لحاظ شده مغايرت داشت و بالاترين امتياز به حيطۀ دانستن اختصاص پيدا كرد (جدول 1).

نتايج حاصل از اجراي آزمون واريانس يك‏طرفه داده‏ها حاكي از اين بود كه هر سه گروه آزمودني در حيطه‏هاي شناختي رياضيات تفاوت معنی‏داری(05/0p<) با يكديگر دارند.

برای شناسایی گروه‏هایی که با یکدیگر در حیطه‏هاي شناختی تفاوت معنی‏داری داشتند از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. در مقايسۀ دو به دو گروه‏ها در حيطۀ دانستن، بين گروه‏های کم‏شنوای سوم راهنمایی با كم‏شنواي چهارم ابتدایی تفاوت معنی‏داری به‏دست آمد(04/0p=) و دانش‏آموزان کم‏شنوای سوم راهنمایی به‏طور معنی‏دار در حیطۀ دانستن بهتر از دانش‏آموزان کم‏شنوای چهارم عمل کردند. همچنین تفاوت معنی‏داری بین دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي با دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي دیده شد. دانش‏آموزان کم‏شنوای سوم راهنمایی به‏طور معنی‏دار ضعیف‏تر از دانش‏آموزان شنوای چهارم ابتدایی عمل کردند(013/0p=). در مقایسۀ دانش‏آموزان كم‏شنوا و شنواي چهارم ابتدايي، تفاوت معنی‏داری بین آنها مشاهده شد و گروه شنوا عملکرد بهتری نشان دادند(000/0p=).

در حيطۀ به‏كارگيري بين دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي با كم‏شنوايان چهارم ابتدايي تفاوت معنی‏داري ملاحظه نشد(85/0p=)، ولي تفاوت معنی‏داری بین كم‏شنواي سوم راهنمايي با شنواي چهارم ابتدايي دیده شد و دانش‏آموزان کم‏شنوای سوم راهنمایی ضعیف‏تر از دانش‏آموزان شنوای چهارم ابتدایی عمل کردند(000/0p=). در مقایسۀ دانش‏آموزان كم‏شنوا و شنواي چهارم ابتدايي تفاوت معنی‏داری دیده شد و گروه کم‏شنوا عملکرد ضعیف‏تری در حیطۀ به‏کارگیری در مقایسه با گروه شنوا نشان دادند(000/0p=).

در حیطۀ استدلال بين گروه‏های کم‏شنوای سوم راهنمایی با كم‏شنواي چهارم ابتدایی تفاوت معنی‏داری دیده نشد(99/0p=)، ولی این تفاوت بین کم‏شنوای سوم راهنمایی با شنوای چهارم ابتدایی معنی‏دار بود و دانش‏آموزان کم‏شنوای سوم راهنمایی عملکرد ضعیف‏تری در حیطۀ استدلال نسبت به شنوای چهارم ابتدایی نشان دادند(000/0p=). در مقایسۀ دانش‏آموزان كم‏شنوا و شنواي چهارم ابتدايي در این حیطه تفاوت معنی‏داری دیده شد به گونه‏ای که گروه شنوا به‏طور معنی‏دار عملکرد بهتری در حیطۀ استدلال در مقایسه با گروه کم‏شنوا داشتند(000/0p=).

 

بحث

نتایج حاصل از آزمون TIMSS (2007) حاكي از عملكرد ضعيف و معنی‏دار دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي و چهارم ابتدايي در كليۀ حيطه‏هاي بعد شناختي با دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي بود. نتیجۀ به‏دست آمده با تحقیق كاكوجويباري و همکاران (2010) مبنی براینکه متعاقب با كاهش شنوايي پيشرفت حوزه‏هاي تحصيلي كم‏شنوا با كندي رشد قابل ملاحظه‏اي همراه مي‏شود به گونه‏اي كه دانش‏آموزان كم‏شنواي چهارم ابتدايي و سوم راهنمايي به سطح دانش‏آموزان شنواي چهارم ابتدايي نمي‏رسند(6) همسويي داشت.

دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي به‏دليل اينكه از خزانۀ لغات بالاتري برخوردار بودند و همچنین به دلیل ارتقای پايۀ تحصيلي، آشنايي بيشتري با مفاهيم پايۀ رياضي داشتند و بهتر متوجه منظور سؤال می‏شدند و در حيطۀ دانستن كه به شناخت اعداد، محاسبه كردن، بازخواني اطلاعات، اندازه‏گيري و مرتب كردن اعداد مرتبط است توانايي بهتر و معنی‏داري نسبت به دانش‏آموزان كم‏شنواي چهارم ابتدايي نشان دادند، ولي با ضعف در دانش زباني به‏ویژه در سطوح عمیق درک مطلب، قادر نبودند براي حل مسئله به استنباط و استنتاجات منطقي براساس اطلاعات داده شده برسند. آنها در حيطه‏هاي به‏كارگيري و استدلال كه دانش‏آموز بايد بتواند براي حل مسئله مهارت‏ها و روش‏هايي را كه آموخته است به‏كار گيرد و توانايي تجزيه و تحليل داشته باشد اختلاف معنی‏داري با كم‏شنوايان چهارم ابتدايي نشان ندادند. نتيجۀ به‏دست آمده با پژوهش‏های Kelly و Gaustad (2007) و Zarfaty و همکاران (2004) كه مطرح کرده‏اند مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنوا به توانمندي مهارت‏هاي زباني آنان بستگي دارد(1و5) همخواني داشت.

Bull و همکاران (2005) عنوان كرده‏اند دشواري‏هاي رياضيات كه در يادگيرندگان كم‏شنوا مشاهده مي‏شود نتيجۀ فقدان مهارت‏هاي مقدماتي اعداد و محاسبات نيست، بلكه مشكل اصلي آنها ضعف در تجزيه و تحليل و درك روابط پيچيدۀ رياضي است(12).

از نظر Swanwick و همکاران (2005) کودکان شنوا قبل از اينكه مدرسه را آغاز كنند به ميزان قابل توجهي از دانش غیررسمی ریاضی برخوردار مي‏شوند و قادر به فهم مسائل ابتدايي ریاضی مي‏شوند(13). کودکان کم‏شنوا به علت آسیب شنوایی كه بر آنها حادث مي‏شود دچار اختلال در مهارت گوش دادن مي‏شوند و به ناچار از این دانش غیررسمی به ميزان همتايان شنواي خود بهره‏مند نخواهند شد. محروميت از تجربۀ شنيدن در كودكان كم‏شنوا بر توانايي‏هاي حافظۀ كوتاه مدت، يادگيري مهارت‏هاي زباني و قابليت‏هاي رياضي آنان تأثير گذاشته و رشد و توسعۀ آن را در مقايسه با همتايان به تأخیر مي‏اندازد(5). بر همين اساس اهدف آموزشي در یادگیری و پيشرفت تحصيلي كم‏شنوایان بايد به‏صورت جدي و گسترده مورد توجه قرار گيرد. لازمۀ اين كه دانش‏آموزان كم‏شنوا طي دورۀ تحصيل بتوانند در قابليت‏هاي رياضي در حد همتايان خود عمل كنند اين است كه تأخير در اكتساب توانمندي‏هايي كه در نتيجۀ اختلال گوش دادن بر آنان عارض شده است به نحو قابل توجهي با ارائۀ تكنيك‏ها و آموزش‏هاي خاص در زمان لازم مرتفع شود. کودکان كم‏شنوا نسبت به کودکان شنوا بايد زمان بیشتری برای یادگیری مهارت‏هاي زباني و اعداد صرف کنند و ضرورت دارد نسبت به همتايان شنوای خود آموزش بیشتری ببینند(14). در حال حاضر کتاب‏های آموزشي در راستاي پرورش مهارت رياضيات كودکان كم‏شنوا در دوره آمادگي در نظر گرفته نشده است و با شروع آموزش رسمي دانش‏آموزان كم‏شنوا بدون پيش‏زمينۀ قبلي با كتاب‏های رياضي كه محتواي آن كاملاً با همتايان شنوا يكسان است مواجه مي‏شوند و اين در حالي است كه جبران عقب‏ماندگي آنان در اين حوزه در دوره‏هاي مقدماتي صورت نپذيرفته است.

آزمودني‏هاي كم‏شنوا در اين پژوهش از هوش هنجار برخوردار بودند و به اذعان معلمان در درك رياضي داراي مشكل نبودند و در شرايط بهتري نسبت به دروس ديگر قرار داشتند، ولي در اين آزمون به‏دليل فقدان مهارت‏هاي حل مسئله و استدلال كه مراحل پيشرفتۀ فهم رياضيات محسوب مي‏شوند نتيجه‏اي در خور پايۀ تحصيلي خود كسب نکردند. به‏زعم اين كه دانش‏آموزان كم‏شنوا از هوش هنجار برخوردارند و قادرند در سطوح يادگيري رياضيات هم‏سطح با همتايان شنوا عمل کنند، این سطح از توانایی بدون درنظر گرفتن تفاوت‏هاي فردي آنان محقق نخواهد شد. یکی از عوامل اصلی كه در پیشرفت تحصيلي کم‏شنوایان ضروري است توجه به نيازها و توانايي‏هاي خاص هر دانش‏آموز است و انتخاب روش آموزشی گزینه‏ای است که پاسخ روشنی در برابر آن وجود ندارد و نمی‏توان گفت که کدام روش بر روش‏های دیگر برتری دارد و انتخاب بهترین روش در مورد هر کدام با دیگری متفاوت است(15). در شرايط فعلي ضعف زيربنايي دانش‏آموزان و ارائۀ حجم وسيع محتواي كتاب‏های رياضي در ساعات محدود آموزشي، امكان به‏كارگيري شيوه‏هاي متنوع تدريس که مطابق با نیازها و توانمندي‏هاي هر دانش‏آموز باشد را دشوارکرده است. این امر دانش‏آموزان را به سمت يادگيري سطحي و نه عمقي سوق می‏دهد. بي‏شك اين نوع يادگيري و شيوه‏هاي تدريس همسان، بدون در نظر داشتن تفاوت‏ها و شرايط هر دانش‏آموز سبب مي‏شود دانش‏آموز كم‏شنوا علي‏رغم ارتقای پايۀ تحصيلي در فهم سطوح عميق رياضيات با مشكلات جدي مواجه شود.

با توجه به اينكه اين تحقيق روي نمونه‏اي محدود از دانش‏آموزان كم‏شنوا انجام شده است در تعميم‏پذيري نتيجه باید جانب احتياط رعايت شود. پيشنهاد مي‏شود پژوهش‏های آتی در سطح وسيع‏تر و گسترده‏تر صورت بپذيرد تا تفاوت بين آنچه كه برنامه‏ريزان آموزشي برای پيشرفت تحصيلي دانش‏آموز كم‏شنوا قصد مي‏كنند و آنچه كه وی در اين فرايند كسب مي‏كند آشكار شود.

 

نتيجه‏گيري

علي‏رغم ارتقای پايۀ تحصيلي، مهارت رياضيات دانش‏آموزان كم‏شنواي سوم راهنمايي با پيشرفت قابل ملاحظه‏اي همراه نیست. آسيب شنوايي و در پي آن اختلال در اكتساب مهارت‏هاي زباني و مقدماتي رياضيات، يادگيري دانش‏آموزان كم‏شنوا در حوزۀ رياضيات را با تأخير مواجه مي‏سازد. لحاظ نمودن كتاب‏های رياضي مقدماتي در دورۀ آمادگي به‏منظور ايجاد فرصت‏هاي كافي براي تمرينات رياضيات، در نظر گرفتن ساعات آموزشي بيشتر برای يادگيري رياضي و لزوم بازنگري در شيوه‏هاي تدريس با در نظر داشتن تفاوت‏هاي فردي در برنامه‏ریزی‏های آموزشي كم‏شنوا حائز اهمیت است تا اهداف مورد نظر آموزشي بهتر قابل دستیابی باشد.

 

سپاسگزاري

از زحمات همكاران محترم توانبخشي سركار خانم‏ها دلارام جليلي كلهرزاده، مهناز محمدي، مريم زلفي و جناب آقاي حميد مرادي كه در جمع‏آوري اطلاعات توانبخشي دانش‏آموزان كم‏شنواي تحت آزمون حداكثر همكاري را مبذول داشتند تقدير و تشكر به عمل مي‏آيد. از تمامي دانش‏آموزاني كه در اين پژوهش تحت آزمون قرار گرفتند سپاسگزاريم.


 

REFERENCES


1.             Kelly RR, Gaustad MG. Deaf college students’ mathematical skills relative to morphological knowledge, reading level, and language proficiency. J Deaf Stud Deaf Educ. 2007;12(1):25-37.

2.             Pagliaro CM, Ansell E. Story problems in the deaf education classroom: frequency and mode of presentation. J Deaf Stud Deaf Educ. 2002;7(2):107-19.

3.             Blatto-Vallee G, Kelly RR, Gaustad MG, Porter J, Fonzi J. Visual spatial representation in mathematical problem solving by deaf and hearing students. J Deaf Stud Deaf Educ. 2007;12(4):432-48.

4.             Kritzer KL. Family mediation of mathematically based concepts while engaged in a problem-solving activity with their young deaf children. J Deaf Stud Deaf Educ. 2008;13(4):503-17.

5.             Zarfaty Y, Nunes T, Bryant P. The performance of young deaf children in spatial and temporal number tasks. J Deaf Stud Deaf Educ. 2004;9(3):315-26.

6.             Kakojoibari AA, Sarmadi MR, Sharifi A. Comparison of reading literacy in hearing impaired and normal hearing students. Audiol. 2010;19(1):23-30. Persian.

7.             Kakojoibari AA, Sarmadi MR, Sharifi A. Comparison of reading literacy in hearing impaired students in three educational degrees. J Rehab. 2010;11(3):8-14. Persian.

8.             Traxler CB. Measuring up to performance standards in reading and mathematics: achievement of selected deaf and hard-of-hearing students in the national norming of the 9th edition stanford achievement test. J Deaf Stud Deaf Educ. 2000;5:337-48.

9.             Mullis IVS, Martin MO, Foy P. TIMSS 2007 international mathematics report: findings from IEA's trends in international mathematics and science study at the fourth and eighth grades. Chestnut Hill, MA: Boston College; 2008.

10.         Harrell RW. Pure tone evaluation. In: Katz J, editor. Handbook of clinical audiology. 5th ed. Baltimore: Lippincott Williams & Wilkins; 2002. p. 71-87.

11.         Mullis IVS, Martin MO, Ruddock GJ, O’Sullivan CY, Arora A, Erberber E. TIMSS 2007 assessment frameworks. Chestnut Hill, MA: TIMSS & PIRLS International Study Center; 2005.

12.         Bull R, Marschark M, Blatto-Vallee G. SNARC hunting: examining number representation in deaf students. Learn Individ Differ. 2005;15(3):223-36.

13.         Swanwick R, Oddy A, Roper T. Mathematics and deaf children: an exploration of barriers to success. Deaf Educ Int. 2005;7(1):1-21.

14.         Hyde M, Zevenbergen R, Power D. Deaf and hard of hearing students' performance on arithmetic word problems. Am Ann Deaf. 2003;148(1):56-64.

15.         Tye-Murray N, Clark W. Foundations of aural rehabilitation: children, adults and their family members. 1st ed. San Diego/London: Singular Publishing Group; 1998.