مقالۀ پژوهشی

 

سرعت نامیدن کودکان نارساخوان فارسی‏زبان و ارتباط آن با درستی و سرعت خواندن آنها

 

طاهره‏سیما شیرازی1، عبدالله موسوی2، لعیا غلامی تهرانی1، نیکتا حاتمی‏زاده3، مهدی رهگذر4، مریم غلمانی‏پور5

1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

2ـ گروه شنوایی‏شناسی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

3ـ مرکز تحقیقات توانبخشی اعصاب اطفال، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

4ـ گروه آمار، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

5ـ مرکز گفتاردرمانی آبا، تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: نتایج بسیاری از مطالعات نشان می‏دهد که نارساخوان‏ها نقص‏هایی در نامیدن سریع نشان میدهند. اما میزان این نقص و ارتباط آن با سطح خواندن آنها در زبان‏های نوشتاری مختلف، متفاوت است. هدف این مطالعه بررسی سرعت نامیدن در کودکان نارساخوان فارسی‏زبان بود.

روش بررسی: در این پژوهش، سرعت نامیدن 19 کودک نارساخوان و 31 کودک رساخوان با استفاده از تکلیف نامیدن خودکار سریع و درستی و سرعت خواندن آنها از طریق خواندن متن آزمون تشخیصی خواندن، خواندن کلمات پربسامد، کلمات کم‎‎بسامد و ناکلمه‏ها، آزمون خواندن و نارساخوانی بررسی شد. آزمودنی‏ها از بین دانشآموزان پایۀ دوم ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و همگی از هوشبهر عادی برخوردار بودند. رساخوان‏ها در محدودۀ سنی 7/7 تا 7/8 با میانگین 6/7 سال و نارساخوان‏ها در محدودۀ سنی 8/7 تا 4/9 سال با میانگین 1/8 بودند.

یافته‏ها: نارساخوانها نسبت به رساخوان‏ها زمان بیشتری برای تکمیل هر یک از زیرآزمون‏های نامیدن خودکار سریع اشیا(001/0p<)، اعداد(001/0p=) و حروف(001/0p<) صرف کردند. میانگین نمره z نارساخوان‏ها در نامیدن سریع اشیا 98/1-، اعداد 96/1- و حروف 35/3- بود. 42 درصد نارساخوان‏ها هیچ نقصی در تکلیف نامیدن سریع نشان ندادند. تمام این خرده‏آزمونها با متوسط سرعت خواندن همبستگی نشان دادند(05/0p)، اما بین خرده‏آزمون‏های نامیدن سریع، فقط سرعت نامیدن حروف با درستی خواندن همبستگی داشت(05/0p).

نتیجه‏گیری: بیش از نیمی از نارساخوان‏ها در سرعت نامیدن به‏ویژه نامیدن سریع حروف مشکل داشتند. و به نظر می‏رسد بین سرعت نامیدن با درستی و سرعت خواندن همبستگی وجود دارد که این ارتباط با دومی چشمگیرتر است.

واژگان کلیدی: نارساخوانی، نامیدن خودکار سریع، درستی خواندن، سرعت خواندن

 

(دریافت مقاله: 31/5/91، پذیرش: 2/7/91)

 

مقدمه


نارساخوانی رشدی (developmental dyslexia) نوعی ناتوانی خاص یادگیری است که با ناتوانی فرد در خواندن روان و یا درست کلمه، رمزگشایی، و هجی مشخص میشود، در حالی‏که براساس توانایی‏های شناختی و تاریخچۀ آموزشی فرد، چنین انتظاری نمی‏رود‏(1). یکی از مشکلات بسیار رایج نارساخوان‏ها، ضعف آنها در نامیدن سریع است. نارساخوان‏ها در نامیدن مجموعۀ کوچکی از آنچه می‏بينند، هرچند آنها را به‏خوبی بشناسند، کندتر از کسانی عمل میکنند که در خواندن مشکلی ندارند يا حتی در خواندن ضعيف‏اند اما نارساخوان نيستند(2).‏

در بسياری ‏از مطالعات برای بررسی نقص سرعت نامیدن در نارساخوان‏ها از آزمون نامیدن خودکار سریع (Rapid automatized naming: RAN) استفاده شده ‏است‏(3و4). نامیدن خودکار سریع، مهارت فرد را در نامیدن سلسلهای از حروف، اعداد، رنگها و اشیاء با بیشترین سرعت ممکن می‏سنجد(3). در سال‏های اخیر در بسیاری از زبانهای نوشتاری دنیا تحقیقاتی انجام شده است که درستی نظريۀ نقص سرعت نامیدن در افراد نارساخوان را تأیید می‏کند. اما میزان این مشکل و ارتباط آن با نارساخوانی در زبانهای نوشتاری مختلف، متفاوت است(7-2).

در مورد ارتباط سرعت نامیدن با درستی و سرعت خواندن تحقیقات زیادی صورت گرفته است. تحقیقات در زبانهای غیرشفاف (non transparent) نشان می‏دهد که اگرچه سرعت نامیدن در رشد خواندن نقش دارد، اما این نقش بهاندازۀ نقش آگاهی واجی قوی و پررنگ نیست. اما در زبان‏های نسبتاً شفاف (relatively transparent)، نقش سرعت نامیدن در خواندن قوی و باثبات است(2). نتایج تحقیق Vaessen و همکاران (2009) نشان می‏دهد که سرعت نامیدن بهطور باثباتی فقط با سرعت خواندن مرتبط است‏(2). Jones و همکاران (2010) معتقدند که نامیدن خودکار سریع تأثیر منحصر به فرد و یک جهته روی خواندن روان دارد(4).

از سوی ديگر، نتايج تحقیقات گوناگون در پاسخ‏ به اين پرسش که آیا مشکل سرعت نامیدن افراد نارساخوان در تمام حوزه‏ها (domain-general) اعم از حروف، اعداد، رنگ‏ها و اشیاء ظهور میکند یا خاص حوزه‏های مشخصی (domain-specific) نظیر نامیدن سریع حروف است متفاوت است. برخی از تحقیقات نشان می‏دهد که نامیدن خودکار سریع حروف و اعداد، بیشتر از نامیدن خودکار و سریع رنگها و اشیاء بین خوانندگان خوب و ناتوان تمایز ایجاد میکند. اما نتایج بسیاری از تحقیقات، مؤید گسترده بودن این مشکل در افراد نارساخوان است و از این دیدگاه مشکلات سرعت نامیدن در تمام حوزهها خود را نشان میدهد‎‏(3).

بخشی از تناقضاتی که در زمینۀ پژوهشهای مربوط به سرعت نامیدن در نارساخوانها وجود دارد ناشی از تأثیر خط بر این موضوع است. بهنظر می‏رسد که ساختار نگارشی زبان میتواند رشد خواندن و بنابراین فرایندهای شناختی درگیر در خواندن را در کودکان تحت تأثیر قرار دهد(2). در زبانهای شفاف نظیر ایتالیایی، بهعلت تناظر باثبات نویسه‏ـ‏واج، فرد نارساخوان با کاهش سرعت خواندن، کار رمزگشایی کلمات را با موفقیت بیشتری پشت سر میگذارد و در مقایسه با کودکان نارساخوان در زبانهای غیرشفاف نظیر انگلیسی، مشکل اصلی وی عمدتاً کندی در سرعت خواندن است تا درستی خواندن. بسیاری از پژوهش‏ها نشان میدهد نارساخوانی در زبانهای شفاف بهصورت نقص سرعت خواندن تجلی میيابد(6و7). در حالیکه در زبان‏های غیرشفاف، نارساخوانها هم در درستی و هم در سرعت خواندن مشکل دارند‏(6). نکتۀ قابل توجه آن است که برای آنکه کودک به مهارت خواندن برسد و از آن لذت ببرد و برای کسب مهارتهای تحصیلی از آن استفاده کند ضروری است که وی بتواند هم درست و هم سریع بخواند. بنابراین حتی در زبانهای غیرشفاف نیز که مشکلات درستی خواندن چشمگیرتر از مشکلات سرعت خواندن است باز هم سرعت خواندن از نقش برجستهای برخوردار است و نباید نادیده گرفته شود.

با توجه به اينکه تظاهرات نارساخوانی در زبانهای نوشتاری مختلف متفاوت است و نمیتوان نتایج پژوهش‏های صورت گرفته در زمینۀ مشکلات خواندن در یک زبان را به زبان دیگری تعمیم داد و از آنجا که در مورد سرعت نامیدن نارساخوانها در زبان فارسی که نگارش آن نه کاملاً شفاف و نه کاملاً غیرشفاف است، پژوهشهای کافی صورت نگرفته ‏است، پژوهش حاضر با هدف تعيين سرعت نامیدن دانشآموزان نارساخوان در خرده‏آزمونهای نامیدن خودکار سریع اشیاء، اعداد و حروف و ارتباط سرعت نامیدن در هر حوزه با درستی و سرعت خواندن نارساخوانان‏های فارسی‏زبان انجام شد.

 

روش بررسی

مطالعۀ حاضر بخشی از پژوهشی است که در مورد وضعیت پردازش واجي، پردازش شنيداري مركزي، و حافظۀ فعال دانشآموزان نارساخوان انجام گرفته است. افراد مورد بررسی 31 فرد رساخوان (9 دختر و 22 پسر) و 19 فرد نارساخوان (6 دختر و 13 پسر) بودند که از بين دانشآموزان دبستانی مناطق 3، 11 و 17 آموزش و پرورش شهر تهران شناسايی و انتخاب شدند. رساخوانها در محدودۀ سنی 7/7 تا 7/8 سال با میانگین سنی 6/7 و انحراف‏معیار 47/0 سال و نارساخوان‏ها در محدودۀ سنی 8/7 تا 4/9 سال با میانگین سنی 1/8 و انحرافمعیار 56/0 سال قرار داشتند.

نحوۀ انتخاب آزمودنیها به این ترتیب بود که در هر یک از مناطق نام برده با توجه به فهرست مدارس ابتدايی منطقه، تعدادی مدرسۀ ابتدایی دولتی دخترانه و پسرانه بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و از تمام دانش‏آموزان کلاس دومی آن مدارس (2413 نفر) آزمون املا گرفته شد و ميانگين و انحرافمعيار نمرۀ آنها محاسبه شد. انتخاب آزمودنی‏های نارساخوان بهصورت در دسترس بود؛ به‏اینصورت که ابتدا در میان افرادی که نمرۀ املای آنها کمتر از 1- انحراف معیار از میانگین نمرۀ املای این جمعیت بود و خانوادۀ ایشان با شرکت آنها در پژوهش موافق بودند، خرده‏آزمون خواندن متن از آزمون تشخیصی خواندن‏(8)، و خرده‏آزمون‏های خواندن کلمات پربسامد، خواندن کلمات کم‏بسامد و خواندن ناکلمهها از آزمون خواندن و نارساخوانی(9) بهعمل آمد. با استفاده از میانگین و انحرافمعیار نمراتی که دانشآموزان رساخوان در درستی خواندن خرده‏آزمونهای خواندن کسب کردند نمره z هر آزمودنی در هر چهار خرده‏آزمون جداگانه محاسبه شد و متوسط این چهار نمره بهعنوان متوسط درستی خواندن ثبت شد.

معیارهای انتخاب به این ترتیب بود: با توجه به اطلاعات حاصل از مصاحبه با مسؤلان مدرسه و فرم پرسشنامۀ اطلاعات فردی تکمیل شده توسط والدین، دانش‏آموزانی که مشکلات بارز عاطفی‏ـ‏روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی نداشتند و متوسط نمره z درستی خواندن آنها در این 4 خرده‏آزمون کمتر از 3- بود مورد معاينۀ متخصص گفتاردرمانی قرار گرفتند و چنانچه بر اساس بررسی گفتاردرمانگر فاقد مشکل تولید و مشکلات مشهود حرکتی اندامهای تولیدی بودند با آزمون غربالگری شنوایی و آزمون غیرکلامی مقیاس هوش وکسلر برای کودکان (Wechsler Intelligence Scale for Children: WISC-R) به لحاظ شنوايی و هوشی بررسی می‏شدند. در صورتیکه نتايج اين بررسیها مؤيد شنوایی عادی و هوش‏بهر غیرکلامی بیشتر از 85 بود و علاوه بر موارد فوق، فرد بر مبنای نتیجۀ طرح سنجش (که در پروندۀ دانشآموز موجود بود) و پرسش‏های پرسش‏نامه اطلاعات فردی، عاری از مشکلات بینایی بود و بر اساس پرسش‏های موجود در پرسشنامۀ اطلاعات فردی سابقۀ ابتلا به عفونت گوش میانی و صدمات مغزی نداشت در گروه نارساخوان جای میگرفت.

آزمودنیهای رساخوان نیز با شیوۀ بالا اما بهشیوۀ تصادفی ساده و از میان دانشآموزانی انتخاب شدند که نمرۀ املای ایشان از 1- انحراف‏معیار از میانگین بیشتر بود. در صورت رضایت والدین این دانشآموزان با شرکت آنها در پژوهش، آزمونهای خواندن ذکر شده در بالا اجرا می‏شد و در مورد افرادی که متوسط نمره z درستی خواندن آنها در اجرای چهار خرده‏آزمون خواندن بالاتر از 65/1- بود، تمام موارد دیگر نظیر مراحل انتخاب آزمودنیهای نارساخوان بهدقت انجام میشد و در صورت منطبق بودن تمام موارد با معیارهای ورود و خروج، دانشآموز در زمرۀ آزمودنیهای رساخوان قرار میگرفت.

با توجه به روش مصوب شورای پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، والدین بهصورت مکتوب در جریان اهداف اين تحقيق قرار گرفتند و فرم رضایت والدین را امضا کردند. علاوهبر آن دانشآموز يا والدين او در هر زمان كه مايل بودند ميتوانستند از ادامۀ همكاري با اين پژوهش انصراف دهند. به والدين اعلام شد که تمام اطلاعات مربوط به فرزندشان محرمانه باقي ميماند و در صورت تمايل مي‏توانند در جريان نتايج ارزيابي فرزندشان قرار گيرند.

همان گونه که اشاره شد برای بررسی درستی و سرعت خواندن از دو آزمون استاندارد خواندن شامل آزمون تشخیصی خواندن(8) و آزمون خواندن و نارساخوانی(9)، و برای بررسی سرعت نامیدن از آزمون سرعت نامیدن(10) استفاده شد. خرده‏آزمون خواندن متن متعلق به آزمون تشخیصی خواندن بود. این متن حاوی 51 کلمه است. برای محاسبۀ نمرۀ درستی خواندن، با توجه به نوع اشتباهات و جدول راهنمای داده شده در این آزمون، بهازای هر یک اشتباه کودک در حین خواندن، امتیاز خواندن کودک از 20 کم می‏شد. بهاین ترتیب به کودکی که قادر‏ به خواندن درست حتی یک کلمه در این آزمون نبود نمرۀ 31- تعلق می‏گرفت. محاسبۀ امتیاز سرعت خواندن متن که به مفهوم تعداد کلمات خوانده شده در دقیقه است، با استفاده از فرمول تعداد کلمات خوانده شده تقسیم بر مدت‏زمان کلمات خوانده شده به ثانیه ضرب‏در عدد 60 صورت گرفت.

خرده‏آزمونهای خواندن کلمات با بسامد زیاد، خواندن کلمات با بسامد کم، و خواندن ناکلمه‏ها از جمله خرده‏آزمونهای آزمون خواندن و نارساخوانی است(9). هر یک از این خرده‏آزمونها دارای 40 کلمه یا ناکلمه است. در این پژوهش با استفاده از هر یک از این خرده‏آزمونها، درستی خواندن آزمودنی بهصورت تعداد کلمات پربسامد، کمبسامد یا ناکلمههای درست خوانده شده، و سرعت خواندن کلمات پربسامد، کمبسامد، و ناکلمه با استفاده از فرمول محاسبۀ سرعت خواندن، که در بالا ذکر شد، بهدست آمد.

آزمون سرعت ناميدن شامل چهار خرده‏آزمون نامیدن سریع اشیاء، رنگ‏ها، اعداد و حروف است(10). در پژوهش حاضر از بین خرده‏آزمون‏های سرعت نامیدن، از خرده‏آزمون‏های نامیدن سریع اشیاء، اعداد و حروف استفاده شد. خرده‏آزمون سرعت نامیدن اشیاء، شامل تصاویر «دست، کیف، میز،  توپ، و در»، خرده‏آزمون سرعت نامیدن اعداد، شامل اعداد «9، 6، 3، 2، و 1» و خرده‏آزمون سرعت نامیدن حروف، شامل حروف «آ، ب، د، م، ن» است. در هر خرده‏آزمون هر یک از این پنج مورد بهطور تصادفی به تعداد 10 بار روی کارتها تکرار شدهاند؛ بهگونهای که افراد باید روی هر کارت 50 مورد را با بیشترین سرعت ممکن و بدون خطا نام ببرند. امتیاز هر خرده‏آزمون بر مبنای مقدار زمان مورد نیاز برای نامیدن گویههای هر خرده‏آزمون به ثانیه محاسبه میشود.

پس از اجرای آزمونها در هر دو گروه، دادههای حاصل از ارزیابی درستی خواندن و سرعت خواندن و نامیدن خودکار سریع افراد مورد بررسی، در برگۀ ثبت دادههای طراحی شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخۀ 16 ثبت شد. همان گونه که توضیح داده شد برای محاسبۀ امتیاز متوسط درستی خواندن، نمره z هر یک از متغیرهای درستی خواندن متن، کلمات کمبسامد، کلمات پربسامد و ناکلمه‏ها بهدست آمد و متوسط این چهار امتیاز بهعنوان درستی خواندن کل ثبت شد. برای محاسبۀ نمرۀ متوسط سرعت خواندن نیز نمره z هر یک از متغیرهای سرعت خواندن متن، کلمات کمبسامد، کلمات پربسامد و ناکلمهها بهدست آمد و متوسط این چهار امتیاز بهعنوان امتیاز متوسط سرعت خواندن ثبت شد. همچنین نمره z خرده‏آزمونهای نامیدن خودکار سریع اشیاء، اعداد و حروف بهصورت جداگانه محاسبه شد و متوسط این سه امتیاز بهعنوان متوسط سرعت نامیدن ثبت شد.

امتیازهای نامیدن خودکار سریع اشیاء و اعداد در دو گروه رساخوان و نارساخوان با آزمون آماری t مستقل، و امتیازهای نامیدن خودکار سریع حروف با آزمون آماری من‏ویتنی‏یو مورد مقایسه قرار گرفت. سپس درصد دانشآموزان رساخوان و نارساخوانی که در هر یک از خرده‏آزمون‏های نامیدن سریع بهتنهایی یا در ترکیب با یکدیگر مشکل داشتند محاسبه شد. افرادی مبتلا به مشکل تلقی شدند که نمره z آنها در هر یک از این خرده آزمونها یا در متوسط سرعت نامیدن کمتر از 2- بود. در انتها، میزان همبستگی بین خرده‏آزمون‏های نامیدن سریع اشیاء و اعداد و متوسط سرعت نامیدن با درستی خواندن کلمات پربسامد، کمبسامد و ناکلمه‏ها، و با سرعت خواندن متن، کلمات پربسامد، کمبسامد و ناکلمهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، و میزان همبستگی بین خرده‏آزمونهای نامیدن سریع حروف با درستی و سرعت خواندن متن، کلمات پربسامد، کمبسامد و ناکلمهها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن تعیین شد.

 

یافتهها

میانگین هوشبهر غیرکلامی در رساخوانها 39/114 با انحراف‏‎معیار 175/9 و در افراد نارساخوان 63/98 با انحرافمعیار 369/11 بود. هوش‏بهر غیرکلامی در افراد رساخوان در محدودۀ 98 تا 128 و در افراد نارساخوان بین 85 تا 126 بود. نمره z
Text Box: جدول 1ـ میانگین، انحراف معیار و نمرات z زیرآزمون‏های نامیدن سریع و مقایسه آن در دو گروه نارساخوان و رساخوان

گروه ها	رساخوان (31=n)		نارساخوان (19=n)	
متغیرها	میانگین (انحراف معیار) برحسب ثانیه	میانگین (انحراف معیار) نمره z		میانگین (انحراف معیار) برحسب ثانیه	میانگین (انحراف معیار) نمره z	p
نامیدن سریع اشیا*	(63/13) 04/67	(216/1) 186/0-		(51/19) 10/87	(74/1) 976/1-	001/0<
نامیدن سریع اعداد*	(15/6) 29/40	(082/1) 081/0-		(56/11) 97/50	(03/2) 959/1-	001/0
نامیدن سریع حروف**	(78/5) 17/42	(038/1) 060/0-		(04/20) 47/60	(60/3) 349/3-	001/0<
*: مقدار احتمال با آزمون آماری t مستقل محاسبه شده است.
**: مقدار احتمال با آزمون آماری من‏ویتنی محاسبه شده است.



متوسط درستی خواندن در نارساخوانها 79/13- با انحرافمعیار 096/8 و نمره z متوسط سرعت خواندن آنها 97/1- با انحراف معیار 809/0 بود.

در جدول 1 میانگین، انحرافمعیار و نمرات z هر یک از خرده‏آزمونهای نامیدن سریع بهصورت جداگانه و مجموع زمان صرف شده در سه خرده‏آزمون دو گروه رساخوان و نارساخوان به تفکیک مقایسه شده است.

جدول 1 نشان میدهد که در تمام متغیرهای سرعت نامیدن افراد نارساخوان بهطور معنی‎داری زمان بیشتری را صرف پاسخگویی کردند. بهعبارت دیگر، آنها در مقایسه با گروه عادی سرعت نامیدن کمتری داشتند(001/0.p≤). در نارساخوانها میانگین نمره z زمان نامیدن تصاویر و اعداد حدود 2- و میانگین نمره z زمان نامیدن حروف 3/3- بود.

هنگامی که حداقل و حداکثر امتیاز z کسب شده در هر یک ‏از گروهها بررسی شد معلوم شد که هم در رساخوانها افرادی بودهاند که مشکل در زمان نامیدن نشان دادهاند و به‏عبارتی کند عمل کردهاند و هم در نارساخوان‏ها افرادی بودهاند که مشکلی در سرعت نامیدن نداشتهاند. جدول 2 نشانگر تعداد و درصد افرادی است که در یک، دو یا هر سه خرده‏آزمون مشکل داشتهاند. در این جدول افراد دچار مشکل، افرادی هستند که نمره z نامیدن خودکار سریع آنها 2- یا کمتر باشد. در بین افراد رساخوان، دو نفر (6%) بودهاند که سرعت آنها در یکی ‏از آزمون‏های نامیدن کند بوده است و بقیۀ افراد هیچ مشکلی نداشتند. اما در بین افراد نارساخوان، 58 درصد سرعت کندی داشتند و 42 درصد هیچ مشکلی نشان ندادند.

جدول 3، درصد افراد دچار مشکل نامیدن سریع را به تفکیک خرده‏آزمونها نشان میدهد. در بین 31 کودک رساخوان یک نفر (3%) در سرعت نامیدن اشیاء و یک نفر (3%) در سرعت نامیدن اعداد مشکل داشتند و هیچ فردی در سرعت نامیدن حروف مشکل نداشت. در بین افراد نارساخوان بیشترین افراد در نامیدن سریع حروف و پس از آن در نامیدن سریع اعداد و اشیاء مشکل داشتند و در مجموع حدود نیمی از افراد در متوسط سرعت نامیدن مشکل نشان دادند.

میزان همبستگی بین زمان نامیدن اشیاء، اعداد و حروف با متغیرهای درستی و سرعت خواندن در نارساخوانها دیده میشود (جدول 4). همانگونه که در جدول دیده میشود میزان همبستگی بین نامیدن سریع اشیاء و اعداد با هیچ یک از متغیرهای درستی خواندن معنی‎دار نبود. اما میزان همبستگی نامیدن سریع حروف با تمام متغیرهای درستی خواندن و نیز امتیاز متوسط درستی خواندن، معنی‎دار بود(05/0p). بیشترین همبستگی بین نامیدن سریع حروف با درستی خواندن ناکلمهها دیده شد (011/0p=، 570/0r=). همچنین همبستگی بین متوسط سرعت نامیدن با تمام
Text Box: جدول 2ـ تعداد و درصد افراد دارای مشکل در یک، دو، یا هر سه خرده‏آزمون سرعت نامیدن خودکار در دو گروه رساخوان و نارساخوان

	رساخوان		نارساخوان
تعداد آزمون‏های دارای مشکل	تعداد	درصد		تعداد	درصد
هیچ	29	94		8	42
یک	2	6		5	26
دو	0	0		1	6
سه	0	0		5	26
جمع	31	100		19	100



متغیرهای درستی خواندن (بهجز دقت خواندن کلمات کم‏بسامد) و متوسط درستی خواندن معنی‎دار بود(05/0p).

در مورد همبستگی بین سرعت نامیدن با سرعت خواندن بهجز همبستگی بین نامیدن سریع اعداد با سرعت خواندن کلمات کمبسامد و پربسامد، همبستگی بین تمام متغیرهای دیگر معنی‎دار بود(05/0p). نامیدن سریع حروف با سرعت خواندن ناکلمهها (000/0p=، 891/0r=) و متوسط سرعت خواندن (000/0p=، 781/0r=) بیشترین همبستگی را نشان میداد. همان گونه که در جدول 4 مشخص است میزان همبستگی متوسط سرعت نامیدن (بهعنوان متوسط و شاخصی از سرعت نامیدن) با متوسط درستی خواندن (022/0p=، 522/0r=) کمتر از میزان همبستگی این شاخص با متوسط سرعت خواندن (004/0p=، 676/0r=) بود.

 

بحث

در مطالعۀ حاضر تمام خرده‏آزمونهای سرعت نامیدن، بهجز خرده آزمون سرعت نامیدن رنگها، به دانشآموزان پایۀ دوم رساخوان و نارساخوان ارائه شد تا با استفاده از دادههای حاصل بهاین پرسش‏ها پاسخ داده شود که آیا کودکان نارساخوان در سرعت نامیدن مشکلی دارند یا خیر، و در صورت وجود مشکل، آیا این مشکلات در تمام خرده‏آزمونهای سرعت خواندن بروز میکند یا فقط برخی حوزههای خاص نظیر نامیدن حروف مشکل بیشتری نشان میدهند، و در نهایت ارتباط بین سرعت نامیدن با هر یک از متغیرهای درستی و سرعت خواندن چگونه است؟

در پاسخ به پرسش اول هنگامی که نارساخوانها با افراد رساخوان مقایسه شدند، در تمام خرده­آزمونهای سرعت نامیدن اشیاء، اعداد و حروف با افراد رساخوان تفاوت معنی‎دار داشتند(01/0p<). نمرات z تمام خرده‏آزمونهای نامیدن خودکار سریع حکایت از آن داشت که سرعت نامیدن افراد نارساخوان خارج از دامنۀ عادی است.

همانگونه که مطرح شد بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در زبانهای مختلف دنیا حاکی از وجود نقص سرعت نامیدن در جمعیت نارساخوان است(5-2). اما هنوز بهدرستی معلوم نیست که چرا نارساخوانها در نامیدن سریع محرکهای بینایی متوالی نقص دارند(3). برخی محققان مطرح میکنند که مشکلات سرعت نامیدن نوعی نقص کلی در سرعت پردازش را نشان میدهد، اما بسیاری از مطالعات نتوانستهاند در تکالیف غیرزبانی، گسیختگی در سرعت کلی یا زمانبندی نشان دهند و این نشان میدهد که ماهیت نقص نامیدن خاص زبان (language specific) است‏(2). در حال حاضر این فرضیه هواداران زیادی دارد که نقص سرعت نامیدن در نارساخوانی رشدی بازتابی از آسیب دستیابی به رمزهای واژگانی-واجی است. هرچند در این زمینه نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد(4).



جدول 3ـ تعداد و درصد افراد دارای مشکل در هر یک از خرده‏آزمون‏های سرعت نامیدن

 

 

رساخوان (31=n)

 

نارساخوان (19=n)

خرده‏آزمون‏ها

تعداد

درصد

 

تعداد

درصد

نامیدن سریع اشیا

1

3

 

5

26

نامیدن سریع اعداد

1

3

 

7

37

نامیدن سریع حروف

0

0

 

10

53

متوسط سرعت نامیدن

1

3

 

9

47

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 



نامیدن خودکار سریع بر خلاف ظاهر سادهاش در واقع یک تکلیف بسیار پیچیدۀ شناختی است که نیازمند تأثیر متقابل و هماهنگ تعدادی از فرایندهای شناختی گوناگون است. این فرایندها عبارتند از فرایندهای ادراکی که مسئول تعیین ویژگیهای اصلی، تمایز، و تشخیص حرف، عدد، رنگ و الگو هستند؛ فرایندهای واژگانی که مسئول دستیابی و بازیابی اطلاعات واجی و یکپارچه‏سازی آن با اطلاعات معنایی هستند؛ و فرایندهای حرکتی که مسئول تولید هستند(3). بههرحال، برای درک کاملتر فرایند نامیدن سریع و دلایل وجود نقص سرعت نامیدن در نارساخوانها نیاز به تحقیقات بیشتری است تا بتوان تمام این مراحل را درکنار یکدیگر مورد توجه قرار داد.

پرسش دیگر پژوهش این بود که آیا مشکل سرعت نامیدن، خاص برخی حوزه است یا بهطور کلی تمام حوزهها را شامل میشود. با توجه به امتیازهای z هر یک از خرده‏آزمونها در جدول 1 میتوان گفت که نارساخوانها در سرعت نامیدن حروف، بیشترین آسیب را در مقایسه با نامیدن اشیاء و اعداد نشان میدادند، اما این دو حوزۀ اخیر نیز از آسیب در امان نبودهاند. نتیجه این پژوهش همسو با نتایج مطالعاتی است که نشان میدهد مشکلات سرعت نامیدن در نارساخوانها وسیع است و به حوزۀ خاصی اختصاص ندارد(3). دادههای این پژوهش نشان میدهد که هرچند نارسا‏خوانها در تمام حوزه‏ها مشکل دارند، اما این مشکل در سرعت نامیدن حروف بارزتر است. همانگونه که این جدول نشان میدهد نارساخوانهایی که در سرعت نامیدن حروف مشکل داشتهاند بیشترین درصد (53%) را در بین حوزههای مختلف نامیدن سریع داشته‏اند، و این در حالی بود که حتی یک نفر از افراد رساخوان مشکلی در نامیدن سریع حروف نداشت. در بین نارساخوانها آنان که در نامیدن سریع اشیاء مشکل داشتند کمترین درصد (26%) را تشکیل میدادند و نامیدن سریع اعداد (37%) در این بین قرار داشت. از طرف دیگر، بررسی تکتک نارساخوانها نشان داد که 58 درصد از نارساخوانها حداقل در یک و حداکثر در هر سه آزمون مشکل داشتند. بررسی دقیقتر امتیازهای نامیدن سریع در این افراد نشان داد که بهجز یک نفر (5%)، هر نارساخوانی که در یکی از خرده‏آزمونهای نامیدن اشیاء یا اعداد مشکل داشت، حتماً در نامیدن حروف نیز دارای مشکل بود. اما 4 نفر (21%) از افراد نارساخوان، صرفاً در نامیدن حروف مشکل داشتند، بی‏آنکه مشکلی در دو خرده‏آزمون دیگر نشان دهند که این امر تأکید دوباره‏ای بر اهمیت سرعت نامیدن حروف در افراد نارساخوان است.

در مورد اینکه نارساخوانها در نامیدن سریع حروف مشکل بیشتری دارند، Willburger و همکاران (2008) توضیح جالبی دارند مبنیبر اینکه چه بسا نامیدن کند حروف در بین نارساخوانها پیامد مشکلات خواندن باشد و نه علت آن. در واقع کودکان نارساخوان در اکتساب دانش حروف تأخیر دارند و در مقایسه با افرادی که در خواندن مهارت نشان میدهند تجارب کمتری در
Text Box: جدول 4ـ همبستگی بین متغیرهای سرعت نامیدن و درستی خواندن در نارساخوان‏ها

	ضریب همبستگی (p) در درستی خواندن		ضریب همبستگی (p) در سرعت خواندن
خرده‏آزمون‏ها	متن	کلمات کم‏بسامد	کلمات پربسامد	ناکلمه‏ها	متوسط درستی خواندن		متن	کلمات کم‏بسامد	کلمات پربسامد	ناکلمه‏ها	متوسط سرعت خواندن
نامیدن سریع اشیا	205/0 (399/0)I	268/0 (268/0)†	295/0 (220/0)†	256/0 (290/0)†	309/0 (198/0)†		511/0 (*036/0)†	541/0 (*020/0)†	493/0 (*032/0)†	684/0 (**002/0)†	650/0 (**006/0)†
نامیدن سریع اعداد	195/0 (424/0)I	173/0 (480/0)†	176/0 (472/0)†	181/0 (495/0)†	221/0 (363/0)†		544/0 (*024/0)†	431/0 (074/0)†	370/0 (119/0)†	564/0 (*018/0)†	591/0 (*016/0)†
نامیدن سریع حروف	557/0 (*013/0)I	503/0 (*028/0)I	535/0 (*018/0)I	570/0 (*011/0)I	527/0 (*021/0)I		593/0 (*012/0)I	606/0 (**008/0)I	572/0 (*010/0)I	891/0 (**000/0)I	781/0 (**000/0)I
متوسط سرعت نامیدن	470/0 (*043/0)I	416/0 (077/0)†	477/0 (*039/0)†	461/0 (*047/0)†	522/0 (*022/0)†		562/0 (*019/0)†	585/0 (*011/0)†	545/0 (*016/0)†	679/0 (**003/0)†	676/0 (**004/0)†
†: ضریب همبستگی پیرسون
I: ضریب همبستگی اسپیرمن
*: همبستگی در سطح 05/0 معنی‏دار است.
**: همبستگی در سطح 01/0 معنی‏دار است.



خواندن دارند. البته برخی تحقیقات نشان داده است که حتی قبل از ورود به مدرسه نیز سرعت کم نامیدن نه تنها برای رنگها و اشیاء بلکه برای حروف نیز (در بین افرادی که بعداً نارساخوان تشخیص داده شدهاند) دیده شده ست(3).

نکتۀ دیگری که از نتایج این پژوهش برداشت میشود ایناست که هر چند نارساخوانها در نامیدن سریع مشکل نشان دادند، اما درصد بسیار بالایی‏از آنها (42%) هیچ نوع مشکلی حتی در یک خرده‏آزمون نشان ندادند. بنابراین، هر چند از تکالیف نامیدن سریع بهعنوان یک تکلیف ساده و مقرون بهصرفه برای شناسایی افراد نارساخوان یاد می‏شود(3)، اما بهتر است در این زمینه با احتیاط بیشتری گام برداشت و تحقیقات بیشتری در زبان فارسی انجامداد. بههرحال، باید دقت کرد که زبان نوشتاری فارسی جزء زبانهای کاملاً شفاف نیست و بنابراین طبیعی است که مشکل سرعت نامیدن در آن، بهاندازۀ زبانهای شفاف در کل جمعیت نارساخوانها ملاحظه نشود. در زبان فارسی برای هر یک از واجها یک متناظر نویسهای وجود ندارد و درستی خواندن صرفاً با برقراری تناظر بین نویسه و واج صورت نمیگیرد. بنابراین مشکل خواندن ممکن ‏است هم در کودکی دیده شود که قادر به برقراری سریع تداعیهای بینایی کلامی نباشد و هم در افرادی که بنابه دلایل دیگر نظیر مشکلات زبان شفاهی، ذخیرۀ کم واژگان شفاهی و غیره توان کافی در تسلط به خواندن را نداشته باشند.

در بحث و بررسی یافتههای این پژوهش باید به این مساله دقت کرد که انتخاب نارساخوانها در این تحقیق بر مبنای امتیاز درستی خواندن آنها صورت گرفت (هر چند پساز انتخاب، بررسیها نشان داد که میانگین نمره z سرعت خواندن آنها 2- بود)، از طرف دیگر افرادی انتخاب شدند که نمره z متوسط درستی خواندن آنها کمتر از 3- بود. در واقع این افراد نمونهای از نارساخوانهایی بودند که معمولاً به مراکز درمانی مراجعه میکنند. نارساخوانهای فارسی‏زبان بر خلاف نارساخوانهای کشورهای دارای زبان شفاف، هم در درستی و هم در سرعت خواندن مشکل دارند و حتی در سالهای اولیۀ کسب سواد، مشکل آنها در درستی خواندن بیشتر موجب نگرانی والدین و معلمان و ارجاع آنها برای بررسیهای بیشتر میشود. با تمام این توضیحات، اگر در انتخاب اولیۀ افراد نارساخوان معیار انتخاب سهلگیرانهتر بود و سرعت خواندن هم لحاظ میشد، چه بسا نتایج متفاوتی بهدست میآمد.

در پاسخ به پرسش سوم در زمینۀ رابطۀ بین متغیرهای نامیدن سریع با درستی و سرعت خواندن، همان گونه که جدول 4 نشان داد، در بین خرده‏آزمونهای نامیدن سریع، فقط بین نامیدن حروف با متغیرهای درستی خواندن همبستگی معنی‏دار وجود داشت. اما در مورد سرعت خواندن، بهجز میزان همبستگی بین نامیدن سریع اعداد با سرعت خواندن کلمات کمبسامد و پربسامد، میزان همبستگی بین تمام خرده‏آزمونهای سرعت نامیدن و متوسط سرعت نامیدن با تمام متغیرهای سرعت خواندن و متوسط سرعت خواندن معنی‎دار بود. بهعلاوه، میزان همبستگی متوسط سرعت نامیدن با متوسط درستی خواندن کمتر از میزان همبستگی این شاخص با متوسط سرعت خواندن بود.

در نامیدن سریع، انطباق سریعی بین دو مسیر، شامل نمادهای بینایی از یک سو و رمزهای واجی از سوی دیگر صورت میگیرد(2). عدم کفایت در دستیابی به تداعیهای بینایی‏ـ‏کلامی تأثیر منفی بر رشد خواندن کودکان دارد‎(1). مسلماً تداعیهای کاملاًٌ خودکار شدۀ بینایی‏ـ‏کلامی برای تثبیت تناظرات نویسه‏ـ‏واج و نیز ترکیبات بزرگتر حروف (نظیر هجاها و تکواژهای پرکاربرد) تا سطح کل کلمه لازم است(3). بنابراین، عجیب نیست که سرعت نامیدن حروف با درستی خواندن رابطه نشان میدهد. اما همانگونه که تحقیقات بسیاری نشان می‏دهد، بین سرعت نامیدن با سرعت خواندن در تمامی حوزهها رابطه وجود دارد. در واقع تکالیف سرعت خواندن نشان میدهد که فرد با چه سرعتی میتواند بین نمادهای بینایی‏ـ‏کلامی ارتباط برقرار کند و بنابراین انتظار میرود که افرادی که در این زمینه سرعت بیشتری داشته باشند در سرعت خواندن نیز عملکرد بهتری نشان دهند.  البته همان‏طورکه در مقدمه توضیح داده شد رابطۀ بین سرعت نامیدن و درستی و سرعت خواندن در زبانهای نوشتاری گوناگون یکسان نیست. مثلاً در زبانهای نسبتاً شفاف همچون زبان ایتالیایی، نامیدن خودکار سریع بیش از درستی خواندن، با سرعت خواندن رابطه دارد. بهعبارت دیگر، نارساخوانهایی که نقص بیشتری در نامیدن خودکار سریع دارند در خواندن از سرعت پایینتری برخوردارند(11). دلیل این مسأله میتواند آن باشد که در این زبانها خواننده در صورت فراگیری تناظر نویسه‏ـ‏واج و داشتن سرعت عمل کافی در برقراری ارتباط بین نمادهای بینایی‏ـ‏کلامی قادر است کلمات ناآشنا را نیز بهسرعت بخواند، اما در زبانهای غیرشفاف هر چند نباید نقش سرعت نامیدن را ندیده گرفت اما باید به عوامل بسیار مهم دیگر نظیر توانمندیهای زبان شفاهی کودک، وسعت ذخیرۀ واژگان بینایی وی، توان استفاده از بافت و بسیاری موارد دیگر نیز در کنار آن توجه کرد. با توجه به ویژگیهای خاص زبان فارسی و تأثیر خط بر چگونگی رشد خواندن و مشکلات آن، به تحقیقات بسیار بیشتری نیاز است تا بتوان بهطور کامل‏تر به بسیاری ‏از پرسش‏های مطرح در این زمینه در زبان فارسی پاسخ گفت. یکیاز تحقیقات مناسبی که در این زمینه میتوان انجام داد تحقیق روی نارساخوانهای بزرگسال است. تجارب بالینی نشان میدهد که معمولاً کودکان نارساخوان فارسی‏زبان در روند رشد تا حدود زیادی به مشکلات درستی خواندن خود غلبه میکنند، اما همچنان در سرعت خواندن مشکل دارند و روانخوان نیستند. بررسی سرعت نامیدن در افراد بزرگسال نارساخوان فارسی زبان میتواند اطلاعات ارزندهای در زمینۀ ارتباط سرعت نامیدن با سرعت خواندن در این زبان فراهم آورد. با استفاده از پژوهشهای مداخلهای نیز دقیقتر میتوان نوع ارتباط بین سرعت نامیدن و درستی و سرعت خواندن را بررسی کرد. در چنین پژوهشی میتوان افزایش سرعت نامیدن، بهویژه سرعت نامیدن حروف، را در نارساخوانها بررسی کرد و سپس سطح خواندن نارساخوانها را اندازهگیری کرد. هر چند بررسیها نشان میدهد که افزایش سرعت نامیدن کار چندان سادهای نیست(3).

 

نتیجهگیری

نتایج این پژوهش مؤید نقص سرعت نامیدن، بهویژه نامیدن سریع حروف، در بسیاری از نارساخوانها است و همچنین نشان میدهد که سرعت نامیدن هم با درستی و هم با سرعت خواندن همبستگی دارد، اگرچه میزان این همبستگی در حوزۀ سرعت خواندن چشمگیرتر است.

 

سپاسگزاری

این مقاله منتج از پایان نامۀ دکترای گفتاردرمانی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است. از مسئولان مناطق 3، 11 و 17 آموزش و پرورش، و مدیران و معلمان مدارس این مناطق و کلیۀ آزمودنی‏ها و والدین آنها که امکان این پژوهش را برای ما فراهم کردند، نهایت سپاس را داریم. همچنین از خانمها نازنین میثمی، عطیه اشتری، زهرا سلیمانی، هنگامه هاشمیان، معصومه قاسمی، هدی موزونی، سیما تاجیک و تمام عزیزانی که در انجام این پژوهش ما را یاری دادند بسیار سپاسگزاریم.


 

REFERENCES


1.             Berninger VW, Abbott RD, Thomson J, Wagner R, Swanson HL, Wijsman EM, et al. Modeling phonological core deficit within a working memory architecture in children and adults with developmental dyslexia. Scient Stud Read. 2006;10(2):165-98.

2.             Vaessen A, Gerretsen P, Blomert L. Naming problems do not reflect a second independent core deficit in dyslexia: double deficits explored. J Exp Child Psychol. 2009;103(2):202-21.

3.             Willburger E, Fussenegger B, Moll K, Wood G, Landerl, K. Naming speed in dyslexia and dyscalculia. Learn Ind Diff. 2008;18(2):224-36.

4.             Jones MW, Branigan HP, Hatzidaki A, Obregón M. Is the ‘naming’ deficit in dyslexia a misnomer? Cognition. 2010;116(1):56-70.

5.             Ashtary A, Shirazi TS. Evaluation and comparison of phonological awareness and naming speed in normal and dyslexic children. Journal of Rehabilitation. 2004;5(3):49-54. Persian.

6.             Bonifacci P, Snowling MJ. Speed of processing and reading disability: a cross-linguistic investigation of dyslexia and borderline intellectual functioning. Cognition. 2008;107(3):999-1017.

7.             Serrano F, Defior S. Dyslexia speed problems in a transparent orthography. Ann Dyslexia. 2008;58(1):81-95.

8.             Shirazi TS, Nilipour R. Developing and standardization of a diagnostic reading test. Journal of Rehabilitation. 2004;5(1-2):7-11. Persian.

9.             Behmard F, Estaki M, Ashayeri H, Asadpoor H. The effectiveness of gross and fine motor training on reducing symptoms of dyslexia. Journal of Learning Disabilities. 2013;2(2);25-39.

10.         Soleymani Z, Nemati P, Barkhordar A, Baghestani A. Detection of cut-off point for rapid automized naming test in good readers and dyslexics. Audiol. 2013;22(4):90-7. Persian.

11.         Di Filippo G, Zoccolotti P, Ziegler JC. Rapid naming deficits in dyslexia: a stumbling block for the perceptual anchor theory of dyslexia. Dev Sci. 2008;11(6):40-7.


 

 

 

Research Article

 

 

Rapid naming in Persian children with dyslexia and its relation to reading level

 

 

Tahere Sima Shirazi1, Abdollah Moossavi2, Laya Gholami Tehrani1, Nikta Hatamizadeh3, Mehdi Rahgozar4, Maryam Ghelmanipoor5

 

1- Department of Speech therapy, University of Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran

2- Department of Audiology, University of Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran

3- Pediatric Neurorehabilitation Center, University of Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran

4- Department of Biostatistic, University of Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran

5- Aba Speech therapy Center, Tehran, Iran

 

 

Received: 21 August 2012, accepted: 23 September 2012

 

Abstract

Background and Aim: Several studies have demonstrated deficits in rapid naming in dyslexic readers; however the extent of deficit is different in various orthographies. This study was intended to survey the naming speed in Persian children with dyslexia.

Methods: Rapid automatized naming (RAN) task of 19 children with dyslexia were compared with 31 nondyslexic children. Participants were selected from the students of the second grade of primary schools in Tehran city, Iran, with normal intelligence [intelligence quotient]. Nondyslexic children were at the age of 7.7 to 8.7 years (mean=7.6) and dyslexics were 7.8 to 9.4 years old (mean=8.1). Reading accuracy and speed were assessed by text reading (Diagnostic Reading Test), and high frequency word, low frequency word and nonword reading (Reading and Dyslexia Test).

Results: Dyslexic readers needed more time than non-dyslexics when naming objects (p<0.001), numbers (p=0.001) and letters (p<0.001). The mean of dyslexics z-scores were -1.98 on objects, -1.96 on numbers and -3.35 on letters. 42% of dyslexics did not show any deficit on rapid automatized naming task. All of the subtests were correlated to reading speed (p<0.050), but among subtests of rapid automatized naming task, only letter naming was correlated to reading accuracy (p<0.050).

Conclusion: More than half of dyslexics cases showed an apparent deficit in naming speed (objects, numbers and letters), which was more evident at letters. Naming speed was related to reading accuracy and reading speed; although the relationship was stronger with the second one.

Keywords: Dyslexia, rapid automatized naming, reading accuracy, reading speed

 

Please cite this paper as: Shirazi TS, Moossavi A, Gholami Tehrani L, Hatamizadeh N, Rahgozar M, Ghelmanipoor M. Rapid naming in Persian children with dyslexia and its relation to reading level. Audiol. 2014;23(1):10-20. Persian.