Research Article

 

 

Cognitive disorders in patients with insulin-dependent type I diabetes mellitus

 

 

Parisa Jalilzadeh afshari1, Ghassem Mohamadkhani1, Nematollah Rouhbakhsh1, Shohreh Jalaie2, Ensieh Nasli Esfahani3

 

1- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Biostatistics, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

3- Endocrinology and Metabolism Research Institute, Tehran University of Medical Sciences, Iran

 

 

Received: 19 February 2012, accepted: 14 August 2012

 

Abstract

Background and Aim: Diabetes mellitus is a common disorder and causes a variety of central nervous system complications such as cognitive deficits. P300 auditory event related potential application is a well established neurophysiological approach in the assessment of cognitive performance. In this study, we compared the results of this application in patients with insulin-dependent (type I) diabetics mellitus and normal individuals.

Methods: In this non-interventional study, auditory P300 was measured in oddball paradigm by using two tone burst stimuli (1000 and 2000 Hz) on 25 patients with type I diabetics mellitus with the mean age of 28.76 years and 25 age-, education- and sex-matched healthy controls with the mean age of 29.68 years. The participants were enrolled by probable and category random sampling style.

Results: The mean P300 latency of the patients with type I diabetes mellitus was significantly prolonged compared with that of normal controls at all electrode sites and in both genders (p<0.001). The mean P300 amplitude of these patients was significantly lower compared with that of normal controls at all electrode sites and in both genders (p<0.001).

Conclusion: Significant prolongation in P300 latency of the patients with type I diabetes mellitus shows that auditory information processing and information categorizing are slower in them. Significant reduction in P300 amplitude of the patients with type I diabetes mellitus demonstrates that working memory in these patients cannot recognize new events and update its context in accordance with them.

Keywords: Auditory event-related potential, amplitude, latency, type I diabetes mellitus

 


 

مقاله پژوهشی

 

بررسی اختلالات شناختی در افراد مبتلا به دیابت نوع یک با استفاده از پتانسیل‏های وابسته به رخداد شنوایی

 

پریسا جلیل‏زاده افشاری1، قاسم محمدخانی1، نعمت‏اله روحبخش1، شهره جلایی2، انسیه نسلی اصفهانی3

1ـ گروه شنوایی‏شناسی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

2ـ گروه آمار زیستی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

3ـ مرکز تحقیفات غدد و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: دیابت شیرین اختلال شایعی است که می‏تواند درگیری‏های گوناگونی از جمله نقائص شناختی در سیستم عصبی مرکزی ایجاد کند. کاربرد پتانسیل وابسته به رخداد P300 به‏عنوان یک رویکرد نوروفیزیولوژیک در ارزیابی عملکردهای شناختی به خوبی مشخص شده است. در این مطالعه پتانسیل وابسته به رخداد P300 شنوایی در افراد هنجار و مبتلا به دیابت نوع I مقایسه شده است.

روش بررسی: در این مطالعه غیرمداخله‏ای، پتانسیل P300 شنوایی به روش الگوی تحریک متفاوت با استفاده از دو محرک تن‏برست 1000 و 2000 هرتز روی 25 فرد مبتلا به دیابت نوع I با میانگین سنی 76/28 سال و 25 فرد هنجار با میانگین سنی 68/29 سال و شرایط سنی، جنسی و سطح تحصیلات مشابه انجام شد. از روش نمونه‏گیری از نوع احتمالی و تصادفی طبقه‏ای استفاده شد.

یافته‏ها: میانگین زمان نهفتگی P300 در بیماران به‏طور معنی‏داری در مقایسه با افراد هنجار در هر دو جایگاه الکترودی و دو جنس افزایش(000/0=p) نشان داد و میانگین دامنۀ P300 در هر دو جنس بیماران نسبت به افراد هنجار در هر دو جایگاه الکترودی باشد کاهش معنی‏داری(000/0=p) داشت.

نتیجه‏گیری: افزایش معنی‏دار زمان نهفتگي در بیماران نشانۀ پردازش اطلاعات شنوايي کندتر و سرعت طبقه‏بندي اطلاعات کمتر بود. کاهش معنی‏دار دامنۀ موج P300 در بیماران بیان می‏کند که حافظۀ کاری نمی‏تواند به خوبی رخداد جدید را شناسایی کرده و محیط خود را برحسب آن به‏هنگام کند.

واژگان کلیدی: پتانسیل وابسته به رخداد شنوایی، دیابت شیرین نوع I، دامنه، زمان نهفتگی

 

(دریافت مقاله: 30/11/90، پذیرش: 24/5/91)

 

مقدمه


دیابت شیرین نوعی اختلال مزمن در متابولیسم کربوهیدرات‏هاست که می‏تواند منجر به نقص و کمبود نسبی یا کامل انسولین در بدن شود. عموماً در بدن بیماران مبتلا به دیابت نوع یک آنتی‏بادی‏های انسولین مشاهده می‏شود که می‏توانند سلول‏های بتای پانکراس را تخریب کنند و این پدیده نشان‏دهندۀ ماهیت خودایمنی این بیماری است(1). در ابتلای طولانی‏مدت به دیابت شیرین ممکن است اختلالاتی در چشم‏ها، کلیه‏ها، اعصاب جمجمه‏ای، اعصاب محیطی و گوش‏ها رخ دهد. این بیماری همچنین می‏تواند باعث ایجاد اختلالات و درگیری‏های اولیه و ثانویه در سیستم عصبی مرکزی (Central Auditory System: CNS) و سطوح بالاتر آن یعنی عملکرد و فرایندهای شناختی شود. اثرات اولیۀ دیابت بر CNS می‏تواند به دنبال هیپرگلیسمی یا عملکرد آسیب‏دیدۀ انسولین و یا هر دو رخ دهد، درحالی که اثرات ثانویه، ناشی از اختلالات عروقی دیابتی یا درمان بیش از حد با انسولین و به عبارت بهتر آسیب مغزی ناشی از حملات هیپوگلیسمی هستند(2و3).

برای کسب آگاهی از فرایند قشری و زیرقشری و ارزیابی صحت و سلامت عملکردی فعالیت‏های شناختی در سطوح بالای CNS، پتانسیل‏های وابسته به رخداد (Event Related Potentials: ERPs) بسیار مناسب‏اند، چرا که به نظر می‏رسد این نوع پتانسیل‏ها روشی مناسب برای بررسی پدیده‏های ناشی از هیپرگلیسمی، به‏ویژه در منطقه هیپوکامپ هستند. این پتانسیل‏ها پاسخ‏های مغزی همراه با عملکردهای گوناگون شناختی هستند که می‏توانند منعکس‏کنندۀ چگونگی عملکردهای شناختی باشند و اطلاعات دقیقی دربارۀ ساختار زمانی الگوهای فعالیت عصبی قشری فراهم کنند(7-4). از جمله شناخته شده‏ترین پتانسیل‏های وابسته به رخداد، جزء P300 یا P3 است که به‏عنوان ابزاری مناسب برای ارزیابی اجزای شناختی به‏طور گسترده مورد استفاده قرار می‏گیرد. روش معمول ثبت آن روش تحریک متفاوت  (oddball paradigm)، با ارائۀ دو نوع تحریک متفاوت، یکی محرک مکرر یا استاندارد و دیگری محرک نادر یا هدف است که توجه فرد به محرک نادر یا هدف باعث تولید موج P300 در زمان نهفتگی حدود 300 میلی‏ثانیه می‏شود. P300 با اندازه‏گیری دامنه و زمان نهفتگی ارزیابی می‏شود. مشخص شده است که دامنۀ P300 مرتبط با به‏هنگام درآوری ظرفیت حافظۀ کاری (capacity updating of the working memory) بوده و زمان نهفتگی P300 مربوط به سرعت ارزیابی محرک است(4و5). بنابراین دامنۀ کمتر P300 و زمان نهفتگی طولانی‏تر P300 می‏تواند نشان‏دهندۀ آسیبی در اجزای وابسته به عملکردهای شناختی باشد(7-4).

مشاهده شده است که در بعضی از بیماران مبتلا به دیابت تغییراتی در ساختارهای قشری و زیرقشری و یا در سیگنال‏های مغزی مرتبط با عملکردهای شناختی ایجاد شده است(2،3و8). Alvarenga و همکاران (2005) نشان دادند که افراد مبتلا به دیابت نوع یک تفاوت معنی‏داری از لحاظ زمان نهفتگی امواج P300 نسبت به گروه شاهد دارند(8)، در حالی‏که Cooray و همکاران (2008) اختلاف معنی‏داری از لحاظ زمان نهفتگی امواج P300 افراد مبتلا به دیابت نوع یک و افراد هنجار مشاهده نکردند(9). از آنجا که نتایج مطالعاتی که تاکنون برای ارزیابی تأثیرات دیابت شیرین نوع یک بر توانایی‏های شناختی شنوایی انجام گرفته‏اند یکدیگر را تائید نمی‏کنند، در این مطالعه دامنه و زمان نهفتگی پتانسیل وابسته به رخداد P300 شنوایی در افراد مبتلا به دیابت نوع یک و افراد هنجار مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت تا نحوۀ تأثیرگذاری دیابت بر جنبه‏های شناختی شنوایی بیشتر آشکار شود.

 

روش بررسی

اين پژوهش مقطعی و غيرمداخله‌ای روی 25 بیمار مبتلا به دیابت شیرین نوع یک (13 زن و 12 مرد) در محدودۀ سنی 20 تا 40 سال و با میانگین سنی 76/28 سال به‏عنوان گروه مورد و 25 فرد هنجار (13 زن و 12 مرد) با میانگین سنی 68/29 سال دارای شرایط سنی و جنسی مشابه به‏عنوان گروه شاهد انجام گرفت. روش نمونه‏گیری افراد از نوع احتمالی و تصادفی طبقه‏ای بوده است. معیارهای ورود به مطالعه شامل محدودۀ سنی 20 تا 40 سال، داشتن شنوایی محیطی هنجار (کسب آستانه‏های بهتر از 20 دسی‏بل HL در دو گوش و داشتن تمپاتوگرام نوع An به معنای فشار گوش میانی در محدودۀ 50+ تا 100-، با گذردهی هنجار در محدودۀ 3/0 تا 6/1 و حجم مجرای خارجی گوش در محدودۀ هنجار 9/0 تا 0/2 و وجود رفلکس اکوستیک در محدودۀ هنجار (بین سطوح شدتی 80 تا 100 دسی‏بل HL) به‏صورت همان‏طرفی و دگرطرفی، قرار نداشتن در سیکل‏های زمانی خاص، عدم سابقۀ تشنج، افسردگی، ضربه به سر، کما، محرومیت از خواب و میگرن، عدم سابقۀ اختلالات ادیولوژیک و اتولوژیک، عدم استفاده از داروهای مؤثر بر عملکرد CNS از 48 ساعت قبل و پر کردن فرم رضایت‏نامه بود. دست برتری از جمله عوامل مؤثر بر نتایج حاصل از P300 است، به‏طوری که افراد چپ‏دست دارای زمان نهفتگی و دامنۀ کوتاه‏تر هستند(4) به همین منظور برای کنترل تأثیرات این عامل بر یافته‏های حاصل از پژوهش، تنها افراد راست‏دست بررسی شدند. از آنجا که P300 آزمون شناختی است و ممکن است سطح تحصیلات بر پاسخ‏های افراد مؤثر باشد، برای

 

Text Box: جدول 1ـ میانگین و انحراف معیار دامنه و زمان نهفتگی موج P300 در افراد هنجار و بیمار برحسب میلی‏ثانیه

	میانگین (انحراف معیار) پارامترها	
	افراد هنجار	بیماران مبتلا به دیابت نوع I	p
زمان نهفتگی در  Cz(میلی‏ثانی)	(21/20) 29/282	(64/20) 24/340	000/0
زمان نهفتگی در  Fz(میلی‏ثانی)	(64/20) 43/286	(64/20) 12/347	000/0
دامنه در  Cz(میکروولت)	(99/2) 97/11	(48/1) 55/6	000/0
دامنه در  Fz(میکروولت)	(97/1) 22/8	(94/0) 22/4	000/0


تعدیل این اثر، افراد با دو سطح تحصیلی رایج دیپلم و کارشناسی مورد مطالعه قرار گرفتند. در ابتدا اطلاعاتی از آزمون و نحوۀ انجام آن به افراد مورد مطالعه ارائه شد. در مرحلۀ بعدی تاریخچه‏گیری، ادیومتری تن خالص و ادیومتری ایمیتانس انجام شد. سپس، محلهای الکترودها با مادۀ پاک‏کنندۀ تمیز و الکترودهای معکوس روی ماستوئید دو گوش، الکترودهای غیرمعکوس روی پیشانی و بخش مرکزی سر و الکترود زمین بین دو ابرو قرار گرفت. پس از این مراحل، الکترودها به سیستم اندازه‏گیری‏کننده وصل و رسیور داخل گوشی در گوش‏ها قرار گرفت. در صورتی که امپدانس الکترودها کمتر از پنج کیلو اهم و تفاوت امپدانس بین الکترودی کمتر از دو کیلو اهم بود، P300 انجام می‏شد. برای این منظور از مبدل داخل گوشی و محرک تن‏برست با قطبیت متناوب به‏صورت دوگوشی با شدت 75 دسی‏بل nHL استفاده شد. روش تحریک متفاوت شامل ارائۀ دو تحریک متفاوت از نظر فرکانس، محرک استاندارد به‏صورت منظم و قابل پیش‏گویی با فرکانس 1000 هرتز و محرک هدف تصادفی با فرکانس 2000 هرتز به‏کار گرفته شد. تعداد کل تحریکات 200 تحریک (160 محرک استاندارد و 40 محرک هدف) با احتمال وقوع محرک استاندارد 80 درصد و محرک هدف 20 درصد بوده است. فیلتر مورد استفاده از نوع باند گذر 1/0 تا 30 هرتز و تعداد تحریک 9/0 در هر ثانیه بود. از فرد آزمایش شونده خواسته شد که بدون توجه به محرک استاندارد، به هنگام شنیدن محرک هدف با دست راست خود دکمۀ پاسخ را فشار دهد. در این مطالعه برای انجام ادیومتری ایمیتانس و رفلکس اکوستیک از دستگاه اديومتر ايميتانس مدل Zodiac 901 ساخت شركت Madsen دانمارک و برای انجام ادیومتری تن خالص از دستگاه اديومتر دو كاناله مدل AC 40 ساخت شركت Interacoustics دانمارک در اتاقك اكوستيك استفاده شد. آزمایش P300 دستگاه پتانسیل برانگیختۀ مدل ICS Charter EP ساخت شركت GN Otometric آمریکا ثبت شد.

در تحلیل داده‏ها برای آزمون فرضیات ابتدا از آزمون کولموگروف‏ـ‏اسمیرنف برای بررسی هنجار بودن توزیع داده‏ها استفاده شد و به علت هنجار بودن توزیع نمونه‏ها از آزمون آماری t مستقل استفاده شد.

لازم به ذکر است که روش پژوهش مطالعۀ حاضر، منطبق با معاهدۀ هلسینکی بوده و توسط کمیتۀ اخلاق در پژوهش مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران با کد E-00137 به تأیید رسیده است.

 

یافته‏ها

در مطالعۀ حاضر میانگین زمان نهفتگی و دامنۀ موج P300 در هر دو جایگاه الکترودی Cz و Fz بین افراد هنجار و افراد مبتلا به دیابت نوع یک مورد مقایسه قرار گرفت. یافته‏های حاصل از این بررسی نشان دادند که در هر دو جایگاه الکترودی Cz و Fz بین میانگین زمان نهفتگی و دامنۀ موج P300 در افراد هنجار و افراد مبتلا تفاوت معنی‏داری وجود دارد(000/0=p).

برای حذف اثر جنسیت بر نتایج، افراد هنجار و بیمار پس از تفکیک به دو جنس نیز مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند و با مقایسۀ زمان نهفتگی موج P300 به تفکیک در زنان و مردان هنجار با زنان و مردان بیمار، باز هم تفاوت معنی‏دار آماری بین دو گروه هنجار و بیمار مشاهده شد(000/0=p).

در مرحلۀ بعدی برای حذف اثر سطح تحصیلات بر یافته‏ها، افراد هنجار و بیمار از نظر سطح تحصیلات به دو گروه دیپلم و کارشناسی تفکیک شدند و نتایج به‏دست آمده از مقایسۀ بین افراد هنجار و بیمار به تفکیک دو سطح تحصیلی نیز تفاوت معنی‏دار آماری نشان داد(000/0=p). در جدول 1 نتایج آزمون P300 در افراد هنجار و بیمار و در شکل 1 نمونه‏ای از شکل موج آنها ارائه شده است. همان‏طور که مشاهده می‏شود، امواج ارائه‏ شده از یک فرد هنجار، از وضوح و تکرارپدیری بسیار بالاتر و بهتری برخوردارند و دارای زمان نهفتگی کوتاهتر و دامنۀ بیشتر در مقایسه با نمونه موج فرد بیمار هستند.

 

بحث

در پژوهش حاضر در هر دو جایگاه الکترودی بین میانگین زمان نهفتگی موج P300 افراد هنجار و مبتلا تفاوت معنی‏داری وجود داشت، به‎این گونه که افراد هنجار در هر دو جایگاه الکترودی میانگین زمان نهفتگی موج P300 بسیار کمتری در مقایسه با افراد بیمار نشان دادند. نتایج به‏دست آمده از پژوهش حاضر با نتایج مطالعات Riby و همکاران (2008)، Alvarenga و همکاران (2005) همخوانی دارد (8و10). همچنین در مطالعه‏ای دیگر توسط Uberall و همکاران (1996) مشخص شد بیماران دارای تفاوت معنی‏داری از لحاظ زمان نهفتگی امواج P100-N150-P200 و P300 نسبت به گروه هنجار هستند، اما تغییری در زمان نهفتگی موج N100 ردیابی نشد(11). این یافته‏ها با نتیجۀ مطالعۀ Cooray و همکاران (2008) که P300 و رابطۀ آن با عملکردهای شناختی را در 119 بیمار دارای دیابت نوع یک و 61 فرد هنجار مطالعه کرده بودند، همخوانی نداشت(9). در مطالعۀ آنها که در محدودۀ سنی 22 تا 55 سال انجام شده بود از دو فرکانس تحریکی پایین (900 هرتز) و بالا (1900هرتز) در ارزیابی P300 استفاده شده بود. روش پاسخ‏گویی افراد نیز به این صورت بود که آنها باید با شنیدن سیگنال هدف فرکانس پایین، دکمۀ پاسخ‏گویی در دست چپ و با شنیدن سیگنال هدف فرکانس بالا، دکمۀ پاسخ‏گویی در دست راست خود را فشار می‏دادند (در مطالعۀ آنها نسبت به پژوهش حاضر از تکلیف دشوارتری استفاده شده بود). آنها افزایش مختصری در زمان نهفتگی P300 گزارش کردند که از لحاظ آماری معنی‏دار نبود. به نظر می‏رسد که علت این عدم همخوانی بین نتایج ناشی از این باشد که در مطالعۀ Cooray و همکاران، سرعت پردازش اطلاعات و قدرت تمايز محرك‏ها به‏وسيلۀ افراد تحت آزمايش و تفاوت بين افراد بیمار و هنجار با توجه به تكليف دشوارتر و محدودۀ سنی بالاتر در مقايسه با مطالعۀ حاضر كاهش یافته است.

تفاوت معنی‏دار بین میانگین دامنۀ موج P300 در هر دو جنس افراد هنجار و بیمار به‏تفکیک جایگاه الکترودی، از دیگر نتایج این مطالعه بود که با نتایج مطالعات Uberall و همکاران (1996) و Riby و همکاران (2008) همسو بود(11-10). یافته‏های فوق با نتیجۀ مطالعۀ دیگری که توسط Strachan و همکاران (2003) انجام شده بود همخوانی نداشت(13). در این مطالعه جنبه‏های بنیادی و اساسی از عملکردهای شناختی در 15 بیمار مبتلا به دیابت شیرین نوع یک مورد مطالعه قرار گرفت و دامنۀ موج P300 از پتانسیل‏های وابسته به رخداد تفاوت معنی‏داری بین افراد هنجار و بیمار نشان نداد. دلیل اصلی تفاوت بین پژوهش حاضر و مطالعۀ ذکر شده، وجود فرکانس‏های تحریکی متفاوت برای سیگنال هدف بود. در پژوهش حاضر از سیگنال هدف مرسوم 2000 هرتز برای کسب پاسخ استفاده شده است، در حالی‏که در مطالعۀ Strachan و همکاران (2003)، فرکانس 250 هرتز برای سیگنال هدف به‏کارگرفته شده است. پاسخ P300 برای فرکانس‏های بالا در مقایسه با فرکانس‏های پایین، دارای دامنۀ بیشتر و زمان نهفتگی کمتر بوده و استفاده از سیگنال هدف با فرکانس‏های پایین باعث دشواری فعالیت شده و دامنۀ پاسخ را کاهش و زمان نهفتگی آن را افزایش می‏دهد(7-5و12).

یکی از مراکز اصلی تولیدکننده‏های P300 در بافت مغزی، هیپوکامپ و به‏ويژه منطقۀ اتصال گیجگاهی/پس‏سری است كه به ‏وسيلۀ شبكۀ هيپوكامپ متأثر مي‏شود(2). شبكه هيپوكامپ نسبت به استرس بسیار حساس بوده و از لحاظ گیرنده‏های گلیکوکورتیکوئید غنی است و شدیداً تحت تأثیر دیابت قرار می‏گیرد. دیابت نوع یک با حساسیت بیش از حد به استرس و افزایش ترشح هورمون‏های هیپوتالاموس همراه است که خود باعث فعالیت بیش از حد محور آدرنال ـ هیپوفیزهیپوتالاموس شده و منجر به افزایش گردش سطوح بالای گلیکوکورتیکوئید در خون می‏شود. به این ترتیب، دیابت از طریق افزایش گردش سطوح بالای گلیکوکورتیکوئید در خون، اثرات مخربی بر شبكۀ هيپوكامپ می‏گذارد(2و10). کاهش دامنۀ P300 به احتمال زیاد با اختلال عملکرد عصبی همراه است(3،2و15). فرض بر این است که نقایص مربوط به هدایت عصبی که در اثر دیابت ایجاد شده است، منجر به افزایش پراکندگی زمانی در مسیرهای آوران راه‏های شنوایی شده و باعث کاهش هم‏زمانی در فعالیت سلولی سطوح مختلف ساقۀ مغز و قشر مغزی می‏شود که پیامد آن کاهش دامنۀ پاسخ‏های قشری مغز است. کاهش هم‏زمانی شلیک‏های عصبی که شدیداً دامنۀ پتانسیل‏های میدانی تولید شده در قشر مغز گربه‏ها را کاهش داده است، این فرضیه را تأیید می‏کند(3).

دیابت شیرین اثرات تخریبی دیگری نیز بر مغز دارد. از آن جمله از طریق استرس اکسیداتیو باعث افزایش Lipofuscin در سلول‏های هیپوکامپ می‏شود(2). Lipofuscin، رنگدانه‏ای قهوه‏ای رنگ مشابه ملانین است که در آتروفی قهوه‏ای در تمام اعضای مختلف بدن و همچنین در سلول‏های عصبی اشخاص مسن یافت می‏شود و عامل مشخصۀ فرایند افزایش سن و پروسه‏های نوروپاتولوژیک است که در بیماران دیابتی در نتیجۀ استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ تجمع می‏یابد و پیامد آن آسیب قابل توجه در یادگیری و حافظه است.

کاهش تولید نورون‏های هیپوکامپ و تجمع Lipofuscin در این نورون‏ها از مشخصه‏هایی است که با انسفالوپاتی ناشی از سن همراه است که بیانگر این مطلب است که می‏توان مغز دیابتی را همانند مغز سالخورده در نظر گرفت. کاهش سرعت پردازش به‏عنوان مکانیسم پایه‏ای در پی کاهش توانمندی‏های ذهنی و افزایش زمان نهفتگی پاسخ‏های مغزی به‏دنبال افزایش سن مطرح شده است و همان‏طور که بیان شد از آنجا که پروسه‏های احتمالی دیابت همانند افزایش سن است، می‏توان کاهش توانمندی‏های ذهنی و به‏دنبال آن افزایش زمان نهفتگی پاسخ‏های مغزی را برای بیماران دیابتی نیز در نظر گرفت(2و3).

از جمله محدودیت‏های علمی این پژوهش می‏توان به محدودیت تعداد الکترودها به‏ویژه برای کنترل آرتیفکت‏های ناشی از حرکات چشمی و پلک‏زدن اشاره کرد. آگاهي از اثرات دیابت بر پاسخ‏های شناختی در افراد مبتلا به دیابت نوع یک، گسترش مرزهای دانش شنوايی‏شناسی در مبحث پتانسیل‏های وابسته به رخداد، ایجاد منابع اطلاعاتی برای افزايش سطح آگاهي بیماران مبتلا به دیابت، والدين، پزشکان و مراقبین بهداشت و استفاده از يافته‏هاي اين پژوهش به‏عنوان مبنایی برای طراحي پروتکل‏های توانبخشي به‏ویژه براي بیماران با سنین کمتر و پايش و ارزیابی دوره‏ای اثر اقدامات توانبخشي از جمله کاربردهای این پژوهش است.

 

نتیجه‏گیری

در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک به‏دلیل از بین رفتن نقش حفاظتی انسولین در بدن، اختلال در هدایت عصبی رشته‏های صعودی منتهی به قشر مغز، از بین رفتن هم‏زمانی شلیک‏های عصبی و کاهش و عدم تولید مجدد سلول‏های عصبی هیپوکامپ، اطلاعات شنوايي کندتر از افراد هنجار پردازش می‏شود و پردازش خودكار و طبقه‏بندي اطلاعات در این بیماران از سرعت کمتری برخوردار است. همچنین حافظۀ کاری بیماران مبتلا به دیابت نوع یک، نمی‏تواند رخداد‏های جدید را به‏خوبی شناسایی کرده و محیط خود را برحسب آن به‏هنگام کند.

 

سپاسگزاری

مقاله حاضر برگرفته از پایان‏نامه کارشناسی ارشد به شمارۀ 271/260 است. از کلیۀ بیمارانی که در این طرح شرکت کردند سپاسگزاریم.


 

REFERENCES


1.             Jameson JL. Principles of endocrinology. In: Fauci AS, Kasper DL, Longo DL, Braunwald E, hauser SL, Jameson JL, et al, editors. Principles of Harrison's internal medicine. 17th ed. New York: Mc Graw Hill; 2008. p. 2187-416.

2.             Alvarez EO, Beauquis J, Revsin Y, Banzan AM, Roig P, De Nicola AF, et al. Cognitive dysfunction and hippocampal changes in experimental type 1 diabetes. Behav Brain Res. 2009;198(1):224-30.

3.             Sima AAF, Kamiya H, Li ZG. Insulin, C-peptide, hyperglycemia, and central nervous system complications in diabetes. Eur J Pharmacol. 2004;490(1-3):187-97.

4.             Hall III JW. New handbook of auditory evoked responses. 2nd ed. Boston: Pearson; 2006.

5.             Polich J. Updating P300: an integrative theory of P3a and P3b. Clin Neurophysiol. 2007;118(10):2128-48.

6.             Duncan CC, Barry RJ, Connolly JF, Fischer C, Michie PT, Näätänen R, et al. Event-related potentials in clinical research: guidelines for eliciting, recording and quantifying mismatch negativity, P300, and N400. Clin Neurophysiol. 2009;120(11):1883-908.

7.             Patel SH, Azzam PN. Characterization of N200 and P300: selected studies of the event-related potential. Int J Med Sci. 2005;2(4):147-54.

8.             Alvarenga KF, Duarte JL, Silva DP, Agostinho-Pesse RS, Negrato CA, Costa OA. Cognitive P300 potential in subjects with diabetes mellitus. Braz J Otorhinolaringol. 2005;71(2):202-7.

9.             Shehata G, Eltayeb A. Cognitive function and event-related potentials in children with type I diabetes mellitus.  J Child Neurol. 2010;25(4):469-74.

10.         Riby LM, Sunram-Lea SI, Graham C, Foster JK, Cooper T, Moodie C, et al. P3b versus P3a: an event-related potential investigation of the glucose facilitation effect. J Psychopharmacol. 2008;22(5):486-92.

11.         Uberall MA, Renner C, Edl S, Parzinger E, Wenzel D. VEP and ERP abnormalities in children and adolescents with prepubertal onset of insulin-dependent diabetes mellitus. Neuropediatrics. 1996;27(2):88-93.

12.         Cooray GK, Maurex L, Brismar T. Cognitive impairment correlates to low auditory event-related potential amplitudes in type 1 diabetes. Psyneuen. 2008;33(7):942-50.

13.         Strachan MW, Ewing FM, Frier BM, McCrimmon RJ, Deary IJ. Effects of acute hypoglycemia on auditory information processing in adults with Type I diabetes.
Diabetologia. 2003;46(1):97-105.

14.         Hissa MN, D'Almeida JAC, Cremasco F, de Bruin VMS. Event related P300 potential in NIDDM patients without cognitive impairment and its relationship with previous hypoglycemic episodes. Neuro Endocrinol Lett. 2002;23(3):226-30.

15.         Ziegler D, Hubinger A, Muhlen H, Gries FA. Effects of previous glycaemic control on the onset and magnitude of cognitive dysfunction during hypoglycaemia in type 1 (insulin-dependent) diabetic patients. Diabetologia. 1992;35(9):828-34.