مقالۀ پژوهشی

 

مطالعۀ تأثیر استفادۀ طولانی‏مدت از سمعک در یک گوش با پاسخ شنوایی ساقۀ مغز

 

طیبه احمدی1، زهرا جعفری2، مسعود صالحی3

1ـ گروه شنواییشناسی، دانشکدۀ توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

2ـ گروه علوم پایۀ توانبخشی، دانشکدۀ علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران

3ـ گروه آمار زیستی، دانشکدۀ مدیریت و اطلاع‏رسانی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: مطالعات، وقوع تغییرات فیزیولوژیک در اثر استفاده طولانی‏مدت از سمعک در یک گوش، در کم‏شنوایی‏های قرینه را نشان داده است. در این مطالعه، احتمال وقوع شکل‏پذیری عصبی در افراد کم‏شنوای استفاده‏کننده از سمعک در یک گوش بررسی شد.

روش بررسی: مطالعۀ حاضر روی 12 بزرگسال با میانگین سنی 92/61 سال با کم‏شنوایی متقارن حسی عصبی متوسط تا شدید با حداقل دو سال سابقۀ استفاده از سمعک تک‏گوشی انجام شد. با انجام آزمایش پاسخ شنوایی ساقۀ مغز با ارائه محرک کلیک از طریق راه هوایی، زمان نهفتگی و دامنۀ موج V در سه سطح شدت 80، 90 و 100 دسی‏بل HL بین دو گوش، مقایسه شد.

یافته‏ها: علی‏رغم زمان نهفتگی کوتاه‏تر گوش با سمعک نسبت به گوش بدون سمعک در زمان نهفتگی موج V، تفاوت معنی‏داری بین دو گوش مشاهده نشد(389/0<p). اختلاف دامنۀ موج V دو گوش در سطح شدت 90 دسی‏بل HL، تفاوت معنی‏داری را نشان داد(043/0p=). میانگین زمان نهفتگی در زنان نسبت به مردان کوتاه‏تر و متوسط دامنۀ پاسخ، بزرگ‏تر بود. همچنین بین دو جنس در زمان نهفتگی موج V تفاوت معنی‏داری مشاهده شد(037/0>p).

نتیجه‏گیری: در کم‏شنوایی‏های دوطرفه، استفاده از سمعک در یک گوش می‏تواند باعث شکل‏پذیری عصبی در راه‏های شنوایی در سطح ساقۀ مغز شود و آزمایش پاسخ شنوایی ساقۀ مغز قادر است تغییرات ایجاد شده را نشان دهد.

واژگان کلیدی: پاسخ شنوایی ساقه مغز، کم‏شنوایی، سمعک، شکل‏پذیری عصبی

 

(دریافت مقاله: 4/12/90، پذیرش: 16/8/91)

 

مقدمه


شواهد رو به رشدی از بررسیهای حیوانی در زمینۀ وقوع شکل‏پذیری عصبی (neuroplasticity) در دستگاه شنوایی وجود دارد. نتایج این بررسیها، زمینههای پژوهشی مناسبی را برای مطالعۀ احتمال وقوع این پدیده در بزرگسالان و کودکان کمشنوا ایجاد کرده است. معیارهای رفتاری مانند امتیازهای درک گفتار، بهبود عملکرد فرد بهدنبال تنظیم و استفاده از سمعک و کاشت حلزون را نشان داده است. در بررسیهای متعددی نیز بروز تغییرات در پاسخهای برانگیختۀ شنوایی قشری در پی دریافت کاشت حلزون و شرکت در برنامههای توانبخشی شنوایی گزارش شده است. مطالعات نشان داده است که پاسخهای برانگیختۀ شنوایی می‏توانند بهعنوان روشهای عینی و غیرتهاجمی برای بررسی پردازش شنوایی و شکلپذیری عملکرد شنوایی در انسان بهکار روند(1).

پاسخ شنوایی ساقۀ مغز (Auditory Brainstem Response: ABR) یکی از انواع پاسخهای برانگیختۀ شنوایی است که از پنج تا هفت قله تشکیل شده است و از ساختارهای عصب شنوایی و ساقۀ مغز نشأت میگیرد. در افراد بزرگسال برخوردار از شنوایی هنجار با راههای عصبی طبیعی، این پاسخ در پنجرۀ زمانی 10 میلیثانیه با ارائۀ محرک کلیک در سطح شدت متوسط ثبت می‏شود. در حال حاضر از جنبۀ بالینی، ABR رایجترین پاسخ برانگیختۀ شنوایی است. در تفسیر یافتههای ABR غالباً به دامنۀ قلههای آن و بهویژه زمان نهفتگی امواج، استناد میشود(2).

Munro و همکاران (2007) برای بررسی احتمال وقوع تغییرات فیزیولوژیک در سطح ساقۀ مغز در نتیجۀ استفاده از سمعک، ناقرینگی در پاسخ شنوایی ساقۀ مغز را در افراد با تجربۀ استفاده از سمعک تکگوشی بررسی کردند(3). در این مطالعه بین میانگین دامنۀ قله به قلۀ موج V، تفاوت معنی‏داری دیده شد. همچنین، به زمان نهفتگی کوتاهتر و دامنۀ بزرگتر امواج بهدلیل هم‏زمانی عصبی بهتر یا فعالسازی عصبی بیشتر به واسطۀ شکلپذیری ناشی از تحریک صوتی در گوش استفادهکننده از سمعک اشاره شد(3) در مطالعۀ مشابه دیگر Munro (2008)، به نقل از Hamilton و همکاران (2007)، میانگین زمان نهفتگی امواج ABR پایینتری در گوش استفاده کننده از سمعک نسبت به گوش مقابل، به‎دست آوردند(4). براین اساس بهنظر می‏رسد میتوان از ABR بهعنوان یک روش عینی و کاربردی برای بررسی تأثیر محرومیت حسی استفاده کرد. در مطالعۀ حاضر برای بررسی احتمال رخداد تغییرات فیزیولوژیک ناشی از استفاده از سمعک در سطح ساقۀ مغز، ناقرینگی در نتایج ABR دو گوش در بزرگسالان با تجربۀ طولانی‏مدت استفاده از سمعک تک‏گوشی بررسی شد.

 

روش بررسی

مطالعۀ مقطعی حاضر روی 12 بزرگسال، شامل پنج مرد و هفت زن با میانگین سنی 92/61 و انحراف معیار 96/7 (محدودۀ سنی 51 تا 74 سال) در کلینیک شنواییشناسی دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. حداقل سابقۀ استفاده از سمعک تکگوشی، دو سال با میانگین 46 و انحرافمعیار 63/8 ماه (محدودۀ سنی 36 تا 60 ماه) بود. متوسط استفادۀ روزانه از سمعک، پنج ساعت گزارش شد. کمشنوایی افراد از نوع حسی عصبی متوسط تا شدید متقارن با آستانههای شنوایی بهتر از 70 دسیبل HL در فرکانسهای 2000 و 4000 هرتز بود. معیار اخیر با هدف امکان ثبت موج V در ABR در نظر گرفته شد.

معیارهای ورود به مطالعه شامل سلامت گوش خارجی و میانی در معاینۀ اتوسکپی و آزمایش ایمیتانس آکوستیک، نبود سابقۀ مصرف داروهای مسمومیتزای گوش، ضربه به سر، دیابت، فشار خون بالا و چربی خون بالا بود. در صورت گزارش هر یک از این موارد، فرد مورد نظر از مطالعه کنار گذاشته میشد. کلیۀ افراد با رضایت کتبی و بهصورت داوطلبانه و رایگان در بررسی شرکت کردند و میتوانستند هر زمان که بخواهند از مطالعۀ کنارهگیری کنند.

برای تأیید میزان و نوع کمشنوایی، آزمایش ادیومتری تنخالص (Pure Tone Audiometry: PTA) انجام شد و امتیاز بازشناسی گفتار (Word Recognition Score: WRS) در سکوت اندازهگیری شد. آزمایش ABR با استفاده از دستگاه Eclipse (ساخت شركت Intracoustic، دانمارك) انجام شد. برای آمادهسازی فرد برای ABR، ابتدا پوست محل نصب الکترودها با پنبۀ آغشته به الکل تمیز میشد. سپس با توضیح دربارۀ نحوۀ انجام ABR از فرد خواسته می‏شد روی تخت به پشت دراز بکشد و آرامش داشته باشد. الکترود ناوارونگر (FZ) در خط وسط روی پیشانی، الکترود وارونگر روی ماستوئید سمت تحریک شده (همان طرفی) و الکترود زمین (FPZ) روی پیشانی نصب می‏شد. محرک مورد استفاده، کلیک مستطیل شکل با دیرش یک دهم میلی‏ثانیه با سرعت ارائۀ تحریک 1/12 بر ثانیه بود که از طریق گوشی داخلی ارائه میشد. زمان نهفتگی مطلق و دامنۀ قله تا قله موج V در سه سطح شدت 80، 90 و 100 دسیبل nHL بهصورت تکگوشی ثبت شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخۀ 17 در سطح معنی‏داری 05/0 انجام شد. برای مقایسۀ زمان نهفتگی مطلق و دامنۀ موج V
د
ر سطوح شدت مورد بررسی از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه، برای مقایسۀ دو گوش و دو جنس در زمان نهفتگی مطلق و دامنۀ موج V از آزمون آماری t مستقل و برای بررسی ارتباط بین مدت زمان استفاده از سمعک با متوسط زمان نهفتگی و دامنۀ موج V از آزمون آماری همبستگی پیرسون استفاده شد.

 

یافتهها

میانگین و انحرافمعیار زمان نهفتگی و دامنۀ موج V در سه سطح شدت 80، 90 و 100 دسیبل HL در گوشهای بدون سمعک و با سمعک نشان داده شده است (نمودار 1 و 2). همانطور‏که مشاهده میشود در هر دو گوش با و بدون سمعک، با افزایش شدت در گام‌های 10 دسیبلی، دامنۀ موج V افزایش داشت. در تحلیل آماری، بین سه سطح شدت مورد بررسی، در گوش با سمعک در زمان نهفتگی مطلق موج V تفاوت معنی‏داری وجود نداشت(093/0=p). تنها در تحلیل Post Hoc LSD در زمان نهفتگی پاسخ بین دو سطح شدت 80 و 100 دسیبل HL تفاوت معنی‏دار دیده شد(031/0=p). انجام تحلیل مشابه در گوش بدون سمعک نیز تفاوت معنی‏داری نشان نداد(300/0=p).


در هر سه سطح شدت مورد بررسی، میزان زمان نهفتگی موج
V در گوش بدون سمعک، نسبت به گوش با سمعک، بالاتر بود (نمودار 1). در تحلیل آماری، بین دو گوش در هر یک از سطوح شدت مورد بررسی، تفاوت معنی‏داری وجود نداشت(389/0<p).

در گوش با سمعک در سه سطح شدت مورد بررسی، بین دامنههای موج V، تفاوت معنی‏دار دیده شد‎(000/0=p). با انجام تحلیل LSD، این تفاوت معنی‏دار بین میانگین دامنۀ پاسخ در دو سطح شدت 80 و 100 دسیبل HL‏(000/0=p) و 90 و 100 دسیبل HL(001/0=p) دیده شد. در گوش بدون سمعک نیز بین سه سطح شدت تفاوت معنی‏داری وجود داشت‏(000/0=p) و اختلاف معنی‏دار بین میانگین دامنۀ موج V در دو سطح شدت 80 و 100 دسیبل HL‏(000/0=‏p) و 90 و 100 دسی‎‏بل HL‏(000/0=p) دیده شد.

در هر سه سطح شدت مورد بررسی، میزان دامنۀ موج V در گوش با سمعک نسبت به گوش بدون سمعک، بالاتر بود (نمودار 2). در تحلیل آماری، در سطح شدت 90 دسیبل HL، بین دو گوش تفاوت معنی‏داری دیده شد(043/0=p).

در جدول 1، میانگین و انحرافمعیار زمان نهفتگی و دامنۀ


Text Box: جدول 1ـ میانگین و انحراف معیار زمان نهفتگی (ms) و دامنۀ (vµ) موج V سه سطح شدت مورد بررسی به‏تفکیک جنس

		میانگین (انحراف‎معیار) بر حسب جنس
پارامترا		زن	مرد
زمان نهفتگی موج V در سطح شدت dB 80 در گوش با سمعک		(25/0) 56/5	(23/0) 82/5
زمان نهفتگی موج V  در سطح شدت dB 90 در گوش با سمعک		(26/0) 43/5	(26/0) 67/5
زمان نهفتگی موج V در سطح شدت dB 100 در گوش با سمعک		(28/0) 34/5	(28/0) 58/5
دامنۀ موج V در سطح شدت dB 80 در گوش با سمعک		(04/0) 06/0	(03/0) 06/0
دامنۀ موج V در سطح شدت dB 90 در گوش با سمعک		(02/0) 10/0	(02/0) 08/0
دامنۀ موج V در سطح شدت dB 100 در گوش با سمعک		(09/0) 21/0	(13/0) 17/0


موج V در سطوح شدت مورد بررسی، به تفکیک جنس نشان داده شده است. همانطورکه دیده میشود، در هر سه سطح شدت مورد بررسی، میانگین زمان نهفتگی در زنان نسبت به مردان کوتاهتر و متوسط دامنۀ پاسخ آنها بزرگتر بود. در تحلیل آماری، بین دو جنس در میزان زمان نهفتگی موج V در دو سطح شدت 80 و 90‎ دسی‏بل به‏ترتیب با 019/0=p و 037/0=p تفاوت معنی‏داری وجود داشت.

متوسط استفاده از سمعک در افراد مورد بررسی، 46 با انحرافمعیار 61 /8 ماه (محدودۀ سنی 36 تا 60 ماه) بود. در تحلیل آماری، بین مدت زمان استفاده از سمعک و متوسط زمان نهفتگی و دامنۀ موج V، ارتباط معنی‏داری دیده نشد(189/0<p).

 

بحث

در هر دو گوشهای با و بدون سمعک در بررسي حاضر، با افزایش شدت در گامهای 10 دسیبلی، افزایش در دامنۀ موج V دیده شد، و در هر دو گوش، میانگین دامنۀ پاسخ در دو سطح شدت 80 و 100 دسیبل HL، 90 و 100 دسیبل HL تفاوت قابل توجهي نشان داد. نتایج مطالعۀ حاضر با یافتههای مطالعۀ Munro و همکاران (2007) همخوانی دارد(3). آنها در مطالعۀ خود زمان نهفتگی و دامنۀ امواج مهم ABR را در سه سطح شدت مورد بررسی قرار دادند و در میانگین زمان نهفتگی و دامنۀ امواج با افزایش سطح شدت، تفاوت چشمگیری مشاهده کردند. این یافته با توجه به وابستگی متغیر دامنۀ ABR به میزان فعالیت عصبی همزمان شده و افزایش میزان این هم‏زمانی به‏دنبال افزایش سطح شدت تحریک، قابل توجیه است.

در این مطالعه در هر سه سطح شدت مورد بررسی، میزان دامنۀ موج V در گوش با سمعک نسبت به گوش بدون سمعک بالاتر بود که تنها در سطح شدت 90 دسیبل HL تفاوت بین دو گوش قابل توجه بود. Munro و همکاران (2007) برای بررسی احتمال رخداد شکلپذیری عصبی در سطح ساقۀ مغز دامنۀ موج V آزمون ABR را با استفاده از محرک کلیک روی هشت فرد بزرگسال (میانگین سنی 64 سال) با کم‏شنوایی متقارن و سابقۀ استفاده از سمعک تکگوشی حداقل بهمدت دو سال انجام دادند(3). یافتههای مطالعۀ آنها به نتایج بررسی حاضر نزدیک بود. Philibert و همکاران (2005) نیز نتایج ABR را در پنج فرد استفاده‏کننده از سمعک دوگوشی مورد بررسی قرار دادند. هیچ تغییر دامنهای در این شرکتکنندگان که دارای شش ماه سابقۀ استفاده از سمعک دوگوشی بودند در دامنۀ موج V گزارش نشد(5). بهنظر میرسد در نظر گرفتن تنها شش ماه تجربۀ استفاده از سمعک برای آشکار شدن تغییرات فیزیولوژیک بهویژه در معیارهای دامنهای ناکافی باشد و ممکن است تغییرات ساقۀ شنوایی مغز در تقویت تکگوشی متفاوت از تقویت دوگوشی باشد. افزایش در میانگین دامنۀ قله تا قله موج V در گوش با سمعک در مطالعۀ حاضر ممکن است بهعلت فعال شدن رشتههاي عصبي بیشتر و یا همزمانی عصبی بهتر ناشی از تقویت با سمعک باشد. مشخص شده است که دامنۀ امواج پاسخهای برانگیختۀ شنوایی، با همزمانی عصبی افزایش مییابند، بهویژه پاسخهایی که از بخشهايي از ساقۀ مغز نشأت ميگيرند كه فعالیت عصبی نورونهایی با پاسخهای تحریکی با ویژگی قفل زمانی به شروع محرک غالب هستند. بهدلیل آنکه شرکتکنندگان در این پژوهش از سمعکهای با تقویت بیشتر در محدودۀ فرکانسهای بالا استفاده میکردند، ممکن است این تقویت فرکانس بالا از طریق فعال کردن جمعیتهای جدید و بیشتر نورونی، دامنۀ قله تا قله موج V را افزایش دهد.

سرعت شلیک نورونهای شنوایی با افزایش سطح شدت صدا بیشتر میشود که مکانیسمی را برای رمزگشایي بلندی صوت ايجاد ميكند. بهدلیل آنکه جمعیتهای نورونی مختلف در سطوح شدتی مختلف فعال میشوند یک توضیح ممکن برای افزایش دامنه این است که با گذشت زمان، نورونهای جدیدی با ارائۀ تقویت صوتي توسط سمعک فعال میشوند. نورونهای بخشهاي شنوايي مغز مياني، انعطافپذير هستند و رمزگشایي سطوح شدتی صدا را از طریق تطبیق سریع حساسیت‏شان به محیط شنوایی بهبود میبخشند. این تطبیق در حساسیت در سطوح شدتی بالاتر صدا کمتر مؤثر است. ازاین‏رو شاید نورونها بعد از یک دورۀ طولانیمدت تحریک فرکانس بالا مؤثرتر عمل كنند. بهعلت آنکه گوش با سمعک در شنیدن در سطوح شدتی بالاتر صدا با تجربهتر است، نورونهای شنوایی ممکن است در رمزگشایي محرک‏های کلیک با سطح شدت بالاتر مانند 90 دسیبل مؤثرتر باشند(3).

در هر دو گوش با و بدون سمعک با افزایش سطح شدت تحریک، زمان نهفتگی مطلق موج V کاهش نشان داد، و در گوش با سمعک تنها در زمان نهفتگی پاسخ بین دو سطح شدت 80 و 100 دسیبل تفاوت قابل توجهی دیده شد. انجام تحلیل مشابه در گوش بدون سمعک نیز تفاوت قابل ملاحظهای نشان نداد. سطح تحریک از جمله عواملي است که مقدار زمان نهفتگی را متأثر میسازد. اینطور فرض میشود که کاهش وابسته به شدت در زمان نهفتگی موج V، منشأ قاعدهای دارد، زیرا موج متحرک برای شدتهای بالاتر در جهت قاعدۀ حلزون گسترده میشود. از سویی سرعت موج متحرک روی غشای پایه در پیچ قاعدهای سریعتر از پیچ رأسی است. از اینرو میتوان انتظار داشت که با افزایش شدت در این مطالعه، زمان نهفتگی موج V در هر یک از گوشها کاهش یابد.

در این مطالعه در هر سه سطح شدت مورد بررسی، میزان زمان نهفتگی موج V در گوش بدون سمعک نسبت به گوش با سمعک بالاتر بود، اگرچه این تفاوت بین دو گوش قابل ملاحظه نبود. در مطالعۀ Munro و همکاران (2007) نیز که روی هشت فرد با کمشنوایی قرینه و با تجربۀ استفاده از سمعک تکگوشی صورت گرفت، تفاوت قابل توجهی بین دو گوش وجود نداشت(3). اگرچه در مطالعۀ Hamilton، تفاوت میان زمان نهفتگی امواج ABR قابل توجه بود بهطوری‏که میانگین زمان نهفتگی در گوش با سمعک کمتر از گوش بدون سمعک بود(4). بهنظر میرسد کاهش در زمان نهفتگی موج V در گوش با سمعک بهبود در کارآمدی سیناپتیک و میلین‌سازی افزایش یافتۀ احتمالی را نشان میدهد(6). از سوی دیگر، در این مطالعه میانگین زمان نهفتگی در زنان نسبت به مردان کوتاهتر و متوسط دامنۀ پاسخ، بزرگتر بود و بین دو جنس در زمان نهفتگی موج V در دو سطح شدت 80 و 90 دسیبل، تفاوت قابل ملاحظهای دیده شد. احتمال مشاهدۀ تفاوت در دامنه و زمان نهفتگی امواج ABR به‏خوبی به اثبات رسیده است. زنان در مقایسه با مردان زمان نهفتگی موج III و V کوتاهتری دارند كه ميزان اين اختلاف در موج V بیشتر است. زنان همچنین مقادیر دامنهای بزرگتری برای امواج انتهایی نشان میدهند. اگرچه بیان شده است که علت دقیق این تفاوت جنسیت دقیق مشخص نیست، اما این اختلاف به ابعاد کوچکتر مغز و اندازۀ کوچکتر اندازۀ سر زنان نسبت داده شده است. فاصلۀ کوتاهتر بين مولدهاي عصبي امواج ممکن است به زمانهای نهفتگی کوتاهتر منجر شود. از طرف دیگر اندازۀ کوچکتر سر ممکن است باعث نزدیکی بیشتر الکترودهای ثبتکننده به مولدهاي عصبي شود که نتیجۀ آن احتمال ثبت دامنۀ بزرگتر در زنان است(7).

در پژوهش حاضر بین مدت زمان استفاده از سمعک با متوسط زمان نهفتگی و همچنین میانگین دامنه در هر سه سطح شدت مورد بررسی ارتباط قابل توجهی وجود نداشت. با توجه به نزديكي سابقۀ استفاده از سمعك در افراد بررسي حاضر، كسب چنين نتيجهاي دور از انتظار نیست. در مطالعۀ Munro و همکاران (2007) نيز در اين زمينه يافتۀ مشابهي گزارش شد و علت آن، همگن بودن شرکتکنندگان با شکلهای اديوگرام و نیازهای تقویتی مشابه ذکر شد‌(3).

 

نتیجهگیری

براساس نتايج مطالعۀ حاضر، احتمالاً استفاده از سمعک میتواند از طریق تحریک دستگاه شنوایی محروم از صوت، به رخداد تغییرات فیزیولوژیک در دستگاه شنوایی مرکزی منجر شود. این مطالعه نشان داد كه ناقرینگی فیزیولوژیک میتواند در بزرگسالان استفادهکننده از سمعک تکگوشی اندازهگیری شود. این یافته سازگار با بررسیهای رفتاری است که در آنها ناقرینگی در برخی از تواناییهای رفتاری بهدنبال استفاده از سمعک گزارش شده است. یافتههای این مطالعه مؤيد احتمال وقوع شكلپذيري عصبي در سطح ساقۀ مغز است و به فهم بهتر پدیدۀ محرومیت شنوایی و وقوع سازماندهي عصبی مجدد در راههای عصبی شنوایی کمک ميكند.

 

سپاسگزاری

اين مقاله بخشی از نتایج پایاننامۀ مصوب دانشگاه علوم پزشكي تهران طبق قرار داد مورخ 21/3/90 است. از مرکز تحقیقات توانبخشی، برای کمک در انجام پژوهش، سپاسگزاری میشود. همچنین از شنوايي‏شناسان محترم مراکز بهزیستی ظفر، مولوی و یوسفآباد و جناب آقای رامین صالحی براي مساعدتهایشان در انجام این مطالعه، تقدیر و تشکر میگردد.


 

REFERENCES


1.             Purdy SC, Kelly AS, Thorne PR. Auditory evoked potentials as measures of plasticity in humans.  Audiol Neurootol. 2001;6(4):211-5.

2.             Don M, Kwong B. Auditory brainstem response: differential diagnosis. In: Katz J, editor. Handbook of clinical audiology. 5th ed. Lippincott Williams & Wilkins; 2002. p. 274-98.

3.             Munro KJ, Pisareva NY, Parker DJ, Purdy SC. Asymmetry in auditory brainstem response following experience of monaural amplification. Neuroreport. 2007;18(17):1871-4.

4.             Munro KJ. Reorganization of the adult auditory system: perceptual and physiological evidence from monaural fitting of hearing aids. Trends Amplif. 2008;12(3):254-71.

5.             Philibert B, Collet L, Vesson JF, Veuillet E. The auditory acclimatization effect in sensorineural hearing-impaired listeners: evidence for functional plasticity. Hear Res. 2005;205(1-2):131-42.

6.             Sakhuja S, Munjal S, Panda NK. Auditory plasticity. Does it really exist? a preliminary study. GJMR. 2010;10(1):12-15

7.             Roeser RJ, Valente M, Hosford-Dunn H. Audiology diagnosis. New York: Thieme Medical Publisher; 2007.

8.             Hall JW. New handbook of auditory evoked responses. Boston: Pearson Education; 2007.

9.             Illing RB, Reisch A. Specific plasticity responses to unilaterally decreased or increased hearing intensity in the adult cochlear nucleus and beyond. Hear Res. 2006; 216-217:189-97.

10.         Song JH, Skoe E, Wong PC, Kraus N. Plasticity in the adult human auditory brainstem following short –term linguistic training. J Cogn Neurosci. 2008;20(10):1892-902.

11.         Neuman AC. Central auditory system plasticity and aural rehabilitation of adults. Rehab Res Dev. 2005; 42(2):169-85.

12.         Thai-Van H, Philibert B, Veuillet E, Collet L. Assessment of auditory plasticity using psychoacoustic and electrophysiological measurements. Audiologic Med. 2009;7(1):55-66.

13.         Johnson KL, Nicol T, Zecker SG, Kraus N.
Developmental plasticity in the human auditory brainstem. Neurosci. 2008;28(15):4000-7

14.         Irvine DRF, Fallon JB, Kamke MR. Plasticity in the adult central auditory system. Acoust Aust. 2006;34(1):13-17

15.         Will B, Dalrymple-Alford J, Wolff M, Cassel JC. The concept of brain plasticity-paillard's systemic analysis and emphasis on structure and function. Behav Brain Res. 2008;192(1):2-7.



Research Article

 

 

Evaluting the effect of long-term monaural hearing aid usage via auditory brainstem response

 

 

Tayebeh Ahmadi1, Zahra Jafari2, Masoud Salehi3

 

1- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Basic Sciences in Rehabilitation, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran

3- Department of Biostatistics, School of Management and Medical Informatics, Tehran University of Medical Sciences, Iran

 

 

Received: 23 February 2012, accepted: 6 November 2012

 

Abstract

Background and Aim: Studies have shown that long-term use of monaural hearing aid in symmetrical hearing losses may lead to physiological changes. In this research, the possibility of plasticity occurrence in bilaterally hearing impaired listeners fitted with only one hearing aid was investigated.

Methods: Our study was carried out on 12 elderly listeners with a mean age of 61.92 years who had symmetrical moderate to severe sensory neural hearing loss in both ears. All of the participants had minimum monaural hearing aid experience of 2 years. We used auditory brainstem response (ABR) testing in order to compare absolute latency and amplitude of wave V between the two ears of cases. Air conduction click stimuli were presented monaurally at 80, 90 and 100 dB nHL.

Results: Despite the shorter absolute latency of wave V in the fitted ear, no significant difference was found between the two ears (p>0.389). The difference between wave V amplitude of both ears was greater in 90 dB nHL level (p=0.043). Women showed shorter mean latency than men and the mean amplitude of women was greater than men. Significant gender difference was observed in absolute latency of wave V (p<0.037).

Conclusion: Our findings indicate that the use of monaural hearing aid in symmetrical hearing losses can induce neural plasticity within auditory brainstem pathways which can be displayed by auditory brainstem response test.

Keywords: Auditory brainstem response (ABR), hearing loss, hearing aid, neural plasticity

 

Please cite this paper as: Ahmadi T, Jafari Z, Salehi M. Evaluting the effect of long-term monaural hearing aid usage via auditory brainstem response. Audiol. 2013;22(4):35-42. Persian.