مقاله پژوهشی
مقايسۀ خوشهسازي و انتقال بين مقولههاي معنايي و واجي در بيماران مبتلا به پاركينسون و افراد بهنجار
هوشنگ دادگر1، سعید شاه بیگی2، داریوش نیکبخت1، فرزانه مالمیر1، زهرا اکرمی1
1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
2ـ کلینیک تخصصی مغز و اعصاب جندی شاپور، تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: نقص در توانایی تولید محتوای زبان و مشکلات حافظۀ بلندمدت و کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به پارکینسون در مطالعات مختلفی گزارش شده است. شناسایی این اختلالات در برنامهریزی برای مداخلات اولیه مؤثر است. این پژوهش با هدف بررسی ساخت خوشه و تعداد انتقال در این گروه از بیماران انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش 30 بیمار مبتلا به پارکینسون و 30 فرد سالم که از نظر سن، جنس و میزان تحصیلات با هم مطابق بودند مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین ساخت خوشه و تعداد انتقال با استفاده از روش Troyer در بین دو گروه مقایسه شد. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون آماری غیرپارامتری منویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: مقایسۀ بین میانگین ساخت خوشه در بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم تفاوت معنیداری را نشان داد(005/0p=). همچنین بین میانگین تعداد انتقالها در بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده شد(008/0p=). در هر دو گروه مورد مطالعه، سن ارتباط معنیدار و معکوسی با عملکردهای ساخت خوشه و انتقال داشت(001/0p<).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که فرایند انتقال از یک زیرمجموعۀ معنایی یا واجی به یک زیرمجموعۀ معنایی یا واجی دیگر و نیز ساخت خوشه در بیماران مبتلا به پارکینسون آسیب میبیند.
واژگان کلیدی: ساخت خوشه، انتقال، معنایی، واجی، روانی کلامی، پارکینسون
(دریافت مقاله: 26/7/91، پذیرش: 28/12/91)
مقدمه
پارکینسون یک بیماری دژنراتیو عصبی و پیشرونده است که در اثر تحلیل سلولهای مغزی تولیدکنندۀ دوپامین ایجاد میشود. اگرچه بیماری پارکینسون یک اختلال حرکتی پیشرونده است، تغییرات شناختی و زبانی نیز در این بیماری دیده میشود(1). تحقیقات طولی کاهش مهارتهای شناختی در زبان، عملکردهای تمیز بینایی، حافظۀ بلندمدت و کارکردهای اجرایی نشان میدهند(2و3). نقص در توانایی تولید محتواي زبان، بهصورت مشکل در استفاده از واژگان مربوط به اشیا، وقایع و دستههاي محتوایی دیده میشود. مشکل در واژهیابی، دستهبندي و انتخاب یا جایگزینی یک واژۀ مناسب بهجاي دیگري، از نشانههاي نقص در توانایی تولید محتوای زبان هستند(3و4). یکی از اجزای بسیار مهم در ارزیابی محتواي زبان، تعیین توانایی بیمار در نامگذاري شفاهی و نوشتاري اشیا، عملکردها و ویژگیهای با سطوح مختلف دشواري است. معمولترین تکالیف واژهیابی ساختاردار، تکالیف روانی گفتار است(4). تکالیف روانی گفتار، تنها توانایی تولید کلمات را بررسی نکرده بلکه پردازشهاي ذهنی آگاهانه را نیز بررسی میکنند(5). Troyer و همکاران (1997) اخيراً روشي را براي بررسي كيفيت رواني گفتار و بررسی پردازشهای ذهنی مطرح کردند. در اين روش، تعداد انتقالها و ميانگين ساخت خوشه تجزيه و تحليل میشود. محققان مشاهده كردهاند كه در تكاليف رواني معنايي، واژهها غالباً در خوشۀ معنايي، و در تكاليف رواني واجي، غالباً در خوشههاي واجي توليد ميشوند(6). ساخت خوشه، عبارت است از توانایی تولید واژههایی که با یکدیگر تشابه واجی یا معنایی دارند. خوشههای واجی واژههاي همنام (مانند خوار، خار)، واژههای همقافیه (مانند ميداني، ميماني)، واژههایی که تنها در یک واکه متفاوت هستند (مانند بور، بار)، واژههای متوالی که دو حرف آغازین آنها یکسان است (مانند انسان، انگار، انفاق) را شامل میشوند. انتقال براي اندازهگيري توانايي فرد در عبور مؤثر از يك زيرمجموعه به يك زيرمجموعۀ ديگر به كار ميرود. براي مثال، در نمونۀ «سگ، گربه، قناري، كوسه، نهنگ، موش» دو انتقال (حيوانات خانگي به ماهيها و ماهيها به جوندگان) صورت گرفته است(7).
مطالعۀ Troyer و همکاران (1998) نشان میدهد كه اندازۀ خوشه نشاندهندۀ توانايي فرد در دسترسي به كلمات در زيرمجموعههاي معنايي يا واجي است. بهعبارت دیگر، خوشهبندي،توانایی تولید واژههایی است که با یکدیگر تشابه واجی یا معنایی دارند و خزانۀ واژگان فرد را ارزیابی میکند. انتقال، توانایی جابهجا شدن بین خوشهها در یک حوزۀ معنایی یا واجی است و پردازشهایی را ارزیابی میکند که با هدف جستوجو انجام میشوند(8).
مطالعات نشان دادهاند که بیماران با آسیب لوب گیجگاهی، بهویژه بیمارانی که آسیب لوب گیجگاهی در نیمکرۀ چپ دارند، خوشههاي کوچکتري را در تکلیف روانی معنایی و روانی واجی تولید میکنند(8و9).
بيماران مبتلا به پاركينسون در آزمونهاي عملكرد رواني معنايي و رواني واجي عملكرد متفاوتي نسبت به افراد طبيعي دارند. همچنین، پژوهشهای مختلفی نشان داده است که بهطور کلی توانایی خوشهبندی در بیماران مبتلا به پارکینسون در آزمون روانی معنایی بیشتر از آزمون روانی واجی است(10). اما عملکرد روانی گفتار و توانایی انتقال و خوشهبندی بیماران مبتلا به پارکینسون بدون زوال عقل در حد طبیعی گزارش شده است، در حالیکه همراه بودن زوال عقل با این بیماری باعث کاهش عملکرد روانی گفتار و توانایی انتقال و خوشهبندی میشود(9). با توجه به تأثیر تفاوتهای زبانی به لحاظ بسامد، میزان آشنا بودن و نیز تفاوتهای فرهنگیـاجتماعی بر عملکرد روانی، مطالعۀ حاضر با هدف بررسی اندازۀ خوشه و تعداد انتقال در بیماران مبتلا به پارکینسون در زبان فارسی انجام شد.
روش بررسی
پژوهش حاضر يك مطالعۀ مقطعيـمقايسهاي است كه بهصورت توصيفيـتحليلي انجام گرفته است. جامعۀ نمونه شامل 30 بیمار مبتلا به پارکینسون بهعنوان گروه مورد و 30 نفر از افراد سالم بود که از نظر سن، جنس و میزان تحصیلات با هم بهصورت تکبهتک همسان شده بودند. گروه اول بیماران مبتلا به پارکینسون با شدت سطح2 و 3 براساس آزمون مقیاس یکپارچۀ درجهبندی بیماری پارکینسون (Unified Parcinson′s Disease Rating Scale: UPRDS) بودند که توسط متخصص مغز و اعصاب براساس معیارهای بالینی و پاراکلینیکی تشخیص و تعیین میشدند. این افراد سابقۀ ضربه به سر در ده سال گذشته، ابتلا به سایر بیماریهای عصبی مثل سکتۀ مغزی، بیماری صرع، ابتلا به سایر بیماریهای عصبشناختی، افسردگی شدید نداشتهاند. گروه دوم (افراد سالم)، از بین افرادی که در دسترس قرار داشتند انتخاب شدند و شامل افراد طبیعی بودند که براساس مصاحبه و پرسشنامه بیماری عصبی و روانشناختی نداشتند.
بهمنظور بررسی عملکرد روانی معنایی، از دو تکلیف استفاده میشود. پس از انجام راهنمای آزمون و اطمینان از درک تکالیف توسط آزمودنی، از فرد خواسته شد تا اسامی مربوط به دستۀ حیوانات را تا آنجایی که به یاد میآورد در مدت یک دقیقه نام ببرد. تکلیف دیگر نامیدن اسامی مربوط به دستۀ میوهها در مدت یک دقیقه بود. زمان کل اجرای آزمون در حدود 20 دقیقه بود. برای بررسی میانگین عملکرد روانی واجی، از سه تکلیف استفاده میشود. در این تکالیف، از آزمودنی خواسته شد تا در مدت یک دقیقه تا آنجایی که به یاد میآورد، کلماتی را بیان کند که با حروف «س»، «ف» و «آ» آغاز میشوند. کلمات تولیدشده توسط فرد بهطور کامل ضبط و ثبت میشد تا بعداً تجزیه و تحلیل (شمارش تعداد کلمات و محاسبۀ میانگین ساخت خوشه و تعداد انتقالها) شود. در بررسی میانگین اندازۀ خوشهسازی از روش Troyer(6) برای شمارش خوشهها استفاده شد. در این روش حیوانات براساس محل زندگی، کاربرد، و علم جانورشناسی طبقهبندی میشوند. میوهها نیز در چهار گروه زمستان، تابستان، بهار و خشک قرار میگیرند. در این روش خوشههای واجی شامل واژههاي همنام، همقافیه و واژههایی که تنها در یک واکه متفاوت هستند و واژههای متوالی با دو حرف آغازین یکسان هستند.
دادههای بهدست آمده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 17 و آزمون آماری غیرپارامتری منویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند. از نظر آماری 05/0p< معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها
در این پژوهش هر دو گروه بیمار و سالم شامل 19 مرد و 11 زن با میانگین سنی 03/52 با انحراف معیار 71/9 بودند که 66/6 درصد بیسواد، 66/26 درصد تحصیلات ابتدائی، 66/16 درصد سیکل، 33/23 درصد دیپلم و 66/26 درصد دارای تحصیلات کارشناسی و بالاتر بودند. بین میانگین تعداد انتقالها در عملکرد روانی معنایی و روانی واجی در بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم تفاوت معنیداری وجود داشت (جدول 1). همچنین، بین میانگین خوشهسازی در عملکرد روانی معنایی و واجی در بین دو گروه تفاوت معنیداری دیده شد (جدول 1). بهطوری که بیماران مبتلا به پارکینسون در اندازۀ ساخت خوشه در عملکرد روانی واجی و روانی معنایی، در مقایسه با گروه افراد سالم، ضعیفتر عمل کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین میانگین ساخت خوشه در عملکرد روانی کلامی در بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم تفاوت معنیداری وجود دارد(000/0p=) که در جدول 1 نشان داده شده است. همچنین، بین میانگین تعداد انتقالها در تکالیف روانی کلامی بین دو گروه بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم تفاوت معنیداری دیده شد(004/0p=)، هرچند که تعداد انتقال هر دو گروه در عملکرد روانی معنایی در مقایسه با تکلیف عملکرد روانیواجی بالاتر بود (جدول 1). عملکرد
ساخت خوشه و انتقال با سن در گروه افراد سالم و بیمار ارتباط معنیدار و معکوسی داشت. بهعبارتی، با افزایش سن توانایی انتقال و ساخت خوشه کاهش مییابد (جدول 2).
بحث
متخصصان بالینی باید از آزمونهایی استفاده کنند که بتوانند عملکردهاي زبانی خاص را بهصورت عمیق، کمی و کیفی، در هر یک از وجوه زبانی خاص ارزیابی کنند. تکالیف روانی کلامی و در زیرمجموعۀ آن جستوجوي زیردستههاي معنایی یا واجی و نیز مکانیسم برونداد برای تولید حداکثر کلمات ممکن از آن زیردسته میتوانند الگوی زمانی برای دسترسی به کلمه را ارزیابی کنند. هدف از این پژوهش مقایسۀ این فرایند در بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد بهنجار بود.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تعداد انتقال در بیماران پارکینسون، در مقایسه با افراد هنجار، پایین است، که با نتایج مطالعۀ Donovan و همکاران (1999) همخوان است(10). Troster و همکاران (1998) نیز گزارش کردند که بیماران مبتلا به پارکینسون در تکالیف روانی معنایی و واجی، در مقایسه با افراد طبیعی، ساخت خوشه و تعداد انتقال کمتری داشتهاند(9). در تکالیف روانی معنایی، فرایندهای شناختی زیادی دخیل هستند. هنگامی که چند مورد در یک زیرشاخۀ معنایی فعال میشوند، انعطافپذیری شناختی به فرد اجازه میدهد تا آن زیرشاخۀ مشخص را ببندد و زیرشاخۀ بعدی را برای انتقال بین زیرشاخهها و ایجاد یک استراتژی کارآمد بگشاید(11). براساس مدل دو مؤلفهای Troyer و همکاران (1997)، انتقال یک فرایند اجرایی بر پایۀ جستوجوی استراتژیک، انعطافپذیری شناختی و تغییر بین زیرشاخههاست. انتقال ممکن است بیشتر بر فرایندهای اجرایی متکی باشد(8). بنابراین میتوان نقص در عملکرد انتقال را با نقص در کارکردهای اجرایی این بیماران مرتبط دانست که در مطالعات قبلی به این نقص اشاره شده است(12و13). در مطالعۀ Troyer و همکاران (1998) ضایعات کانونی پیشانی بهعنوان محل پاتولوژیک در انتقال مورد توجه قرار گرفته است(8). مطالعۀ Hirshorn و همکاران (2006) که در زمینۀ مناطق فعال مغز هنگام انتقال انجام شده است، نشان میدهد که رقابت بین زیرطبقهها برای فعالشدن، در شکنج پایینی پیشانی در نیمکرۀ چپ (Left inferior frontal gyrus: LIFG) رخ میدهد(11). بنابراین نقص در این حوزه ممکن است بهدلیل بدعملکردی لوب پیشانی باشد که در بیماران مبتلا به پارکینسون گزارش شده است(13). همچنین، نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که بیماران مبتلا به پارکینسون، در مقایسه با افراد سالم، ساخت خوشۀ کمتری دارند. این یافته با نتیجۀ پژوهش Troster و همکاران همسو است(9). اما در پژوهشهای Auriacombel (1993) و Donovan و همکاران (1999) بین بیماران مبتلا به پارکینسون و افراد سالم در ساخت خوشه تفاوت معنیداری دیده نشد(10و14). براساس نظر Troyer و همکاران (1997) خوشهسازی یک فرایند معنایی پایهای برای تولید کلمات در زیرشاخههای معنایی و واجی است که توسط فرایندهای شناختی اتوماتیک پشتیبانی میشود. روانی طبقهبندی معنایی به بازیابی سیستماتیک اطلاعات از حافظۀ معنایی نیاز دارد که بهصورت سلسلهمراتبی سازماندهی شدهاند. در حین انجام تکلیف روانی طبقهبندی، دسترسی به این حافظه و فعالسازی آغازین ضروری است، که باعث فعالشدن خودکار کلمات مجاور مرتبط معنایی میشود. اگر فعالشدن خودکار با شکست مواجه شود، افراد میتوانند از استراتژیهای فعال جستوجو استفاده کنند. استفاده از استراتژی جستوجو زمان بازیابی را افزایش میدهد(6). كاهش ساخت خوشه ممکن است نشاندهندۀ نقص در جامعيت خزانۀ حافظه يا كاهش توانايي این بیماران در دسترسي به اين حافظه باشد که در مطالعات پیشین گزارش شده است(3).
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سن با توانایی ساخت خوشه و تعداد انتقال در عملکردهای روانی کلامی ارتباط معنیدار و از نوع معکوس دارد که با نتایج مطالعات Mathuranath و همکاران (2003) همخوانی دارد. آنها گزارش کردند که با افزایش سن روانی معنایی و واجی بهطور معنیدار کاهش پیدا میکند(15).
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که فرایند انتقال از یک زیرمجموعۀ معنایی یا واجی به یک زیرمجموعۀ معنایی یا واجی دیگر و نیز ساخت خوشه در بیماران مبتلا به پارکینسون کاهش مییابد. به نظر میرسد با اجرای آزمونهای روانی کلامی در مراحل اولیۀ بیماری و بررسی نقص زبانی، بتوان برای مداخلات زودهنگام در حوزۀ زبان و شناخت این بیماران برنامهریزی مناسبی انجام داد.
سپاسگزاری
این مقاله حاصل طرح پژوهشیـدانشجویی مصوب مرکز پژوهشهای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران است. از همکاری صمیمانۀ جناب آقای دکتر شهیدی و جناب آقای دکتر قرهگزلو کمال تشکر را داریم.
REFERENCES
1. Dauer W, Przedborski S. Parkinson’s disease: mechanisms and models. Neuron. 2003;399(6):889-909.
2. Emre M, Aarsland D, Brown R, Burn DJ, Duyckaerts C, Mizuno Y, et al. Clinical diagnostic criteria for dementia associated with Parkinson`s disease. Mor Disord. 2007;22(12):1689-707.
3. Bublak P, Muller U, Gron G, Reuter M, Cramon DY. Manipulation of working memory information is impaired in Parkinson`s disease and related to working memory capacity. Neuropsychology. 2002;16(4):577-90.
4. Chapey R. Language intervention strategies in aphasia and related neurogenic communication disorders. 4th ed. New York: Lippincott Williams & Wilkins; 2001.
5. Ruff RM, Light RH, Parker SB, Levin HS. The psychological construct of word fluency. Brain Lang. 1997;57(3):394-405.
6. Troyer AK, Moscovtich M, Vinocour G. Clusterirng and switching as two components of verbal fluency: evidence from younger and older healthy adults. Neuropsycholgy. 1997(11):138-46.
7. Raskin SA, Sliwinski M, Bbrorod JG. Clustring strategies on task of verbal fluency in Parkinson`s disease. Neuropschologia. 1992;30(1):90-5.
8. Troyer AK, Moscovitch M, Winocur G, Alexander MP, Stuss D. Clustering and switching on verbal fluency: the effects of focal frontal- and temporal- lobe lesions Neuropsychologia. 1998;36(6):499-504.
9. Troster AL, Fields JA, Testa JA, Paul RH, Blanco CR, Hames KA, et al. Cortical and subcortical influences on clustering and switching in the performance of verbal fluency tasks. Neuropsychologia. 1998;36(4):295-304.
10. Donovan K, Siegert R, Mcdowall J, Abernethy D. Clustering and switching in verbal fluency in Parkinson`s disease. NZJ Psicholy. 1999;28(1):1065-104.
11. Hirshorn EA, Thempson schill SL. Role of the left inferior frontal gyrus in covert word retrieval: neural correlates of switching during verbal fluency. Neuropsychologia. 2006;44(12):2547–57.
12. Levy G, Jacobs DM, Tang MX, Côté LJ, Louis ED, Alfaro B, et al. Memory and executive function impairment predict dementia in Parkinson’s disease. Mov Disord. 2002;17(6):1221–6.
13. Weintraub D, Moberg PJ, Culbertson WC, Duda JE, Katz IR, Stern MB. Dimensions of executive function in Parkinson’s disease. Dement Geriatr Cogn Disord. 2005;20(2-3):140-44.
14. Auriacombe S, Grossman M, Carvell S, Gollomp S, Stern M, Hurtig HI. Verbal fluency deficits in Parkinson disease. Neuropsychology. 1993;7:182-92.
15. Mathuranath PS, George AP, Cherian PJ, Alexander A, Sarma SG, Sarma PS. Effects of age, education and gender on verbal fluency. J Clin Exp Neuropsychol. 2003;25(8):1057-64.
Research Article
Comparison of semantic and phonemic Clustering and switching in Parkinson`s disease and normal subjects
Hooshang Dadgar1, Saeed Shahbeigi2, Daryoosh Nikbakht1, Farzane Malmir1, Zahra Akrami1
1- Department of Speech therapy, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Jondishapour Neurology Clinic, Tehran, Iran
Received: 17 October 2012, accepted: 18 March 2013
Abstract
Background and Aim: Impairment in language content production, long-term memory and executive function in Parkinson's disease reported in several studies. Identification of these disorders is useful in planning for early interventions. The aim of this study was evaluation of semantic and phonemic clustering and switching in Parkinson's disease.
Methods: In this study, 30 patients with Parkinson's disease and 30 healthy individuals evaluated that were matched by age, sex and educational level. Clustering and switching average were compared between the two groups according to the Troyer method. Data recorded and analyzed using independent t test and Pearson correlation coefficient.
Results: Comparison of mean scores of clustering between patients with Parkinson's disease and healthy individuals indicated significant difference (p=0.05). In addition, significant difference was observed between mean score of switching in two groups (p=0.008).
Conclusion: The finding of the present study reveal that switching between semantic or phonemic subcategory and clustering impaired in patients with Parkinson's disease.
Keywords: Clustering, switching, semantic, phonological, verbal fluency, Parkinson’s disease
Please cite this paper as: Dadgar H, Shahbeigi S, Nikbakht D, Malmir F, Akrami Z. Comparison of semantic and phonemic Clustering and switching in Parkinson`s disease and normal subjects. Audiol. 2014;23(2):42-8. Persian.