Research Article

 

 

Evaluation of phonological awareness in stutterer and non-stutterer children of aged 4 to 8 years in Tehran

 

 

Seyedeh Zohreh Ghaffari1, Mohammad Rahim Shahbodaqi1, Shohreh Jalaie2

 

1- Department of Speech therapy, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Biostatistics, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

 

 

Received: 26 July 2011, accepted: 28 November 2011

 

Abstract

Background and Aim: The relationship between language and stuttering is an important issue in development of children because initiation of stuttering is generally contemporaneous with the period of rapid language development in children. Phonological awareness is part of language function which simultaneously develops with language and is the basis for oral and aural skills. The purpose of this research is to evaluate the relationship between stuttering and phonological awareness and the importance of phonological awareness in the process of evaluation and treatment of stuttering.

Methods: It was a cross-sectional comparative study. Conducted on 53 children aged 4 to 8 years in Tehran. Participants’ profile was made by examiner through interview with participants’ therapist, parents and instructor. Voice of stutterer children was recorded and the phonological awareness test was performed. Obtained data was analyzed.

Results: Regarding the scores of phonological awareness test there were significant differences between stutterer and non-stutterer groups and also between different ages (p<0.05). Scores of phonological awareness test in children with different stuttering severities were not significantly different. Children younger than 4 years had the least scores while children older than 7 years had the most and the differences were statistically significant (p<0.05). This shows that the score improves by aging.

Conclusion: Phonological awareness, age, type and severity of stuttering should be considered in assessment and treatment of Persian stutterer children aged 4 to 8 years old.

Keywords: Stutterer children, phonological awareness, non-stutterer children

 


مقاله پژوهشی

 

آگاهی واج‏شناختی در کودکان دچار لکنت و بدون لکنت 8-4 سال شهر تهران

 

سیده زهره غفاری1، محمدرحیم شاهبداغی1، شهره جلایی2

1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

2ـ گروه آمار زیستی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: از دیدگاه رشدی، ارتباط بین زبان و لکنت به‏دلیل این که به‏طور کلی شروع لکنت هم‏زمان و منطبق است با دورۀ سریع رشد زبانی کودکان، موضوع قابل توجهی است. آگاهی واج‏شناختی نمونه‏ای از عملکرد زبانی است که هم‏زمان با زبان رشد می‏کند و زیربنای مهارت‏های گفتاری و شنیداری است. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین لکنت و آگاهی واج‏شناختی و توجه به این مهارت در روند ارزیابی و درمان لکنت بود.

روش بررسی: مطالعۀ حاضر به‏صورت مقطعی‏ـ‏‏مقایسه‏ای روی 53 کودک 8-4 سالۀ شهر تهران انجام شد. برای نمونه‏های مورد بررسی ابتدا تشکیل پرونده توسط آزمونگر از درمانگر و والدین و مربیان به‏عمل آمد. سپس صدای کودکان لکنتی ضبط شده و آنگاه اجرای پژوهش با استفاده از آزمون آگاهی واج‏شناختی انجام شد. پس از آن اطلاعات به‏دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‏ها: در امتیاز آزمون آگاهی واج‏شناختی بین گروه‏های لکنتی و غیرلکنتی به‏طور کلی و نیز در زیرگروه‏های سنی تفاوت معنی‏دار وجود داشت(05/0p<). کودکان لکنتی با شدت‏های مختلف در کسب امتیاز تفاوت معنی‏داری را نشان ندادند. کودکان کمتر از چهار سال کمترین امتیاز و کودکان بزرگ‏تر از هفت سال بیشترین امتیاز را کسب کردند و این اختلاف معنی‏دار بود(05/0p<).

نتیجه‏گیری: به نظر می‏رسد در ارزیابی و درمان کودکان لکنتی باید توانمندی آگاهی واج‏شناختی و عوامل سن، نوع و شدت لکنت مورد توجه قرار گیرد.

واژگان کلیدی: کودکان لکنتی، آگاهی واج‏شناختی، کودکان غیرلکنتی

 

(دریافت مقاله: 4/5/90، پذیرش: 7/9/90)

 

مقدمه


از دیدگاه رشدی، ارتباط بین زبان و لکنت به‏دلیل هم‏زمانی با دورۀ سریع رشد زبان کودکان موضوع حائز اهمیتی است(1). براساس سلیمانی و همکاران (2010) به نقل از تحقیقات Denny و Smith (1997) روی کودکان لکنتی، توانمندی تولید گفتار و توانمندی‏های شناختی‏ـ‏زبانی آگاهی واج‏شناختی است. همچنین سلیمانی و همکاران (2010) به نقل از Berayant و Gaswamy (1972) آگاهی واج‏شناختی را یک اصطلاح کلی می‏دانند که دیگر آگاهی‏ها از جمله هجایی، درون هجایی و واجی را دربر می‏گیرد(2).

بسیاری از نظریه‏های زبان نشان داده‏اند که تمیز آوایی با رشد زبان گفتاری شکل می‏گیرد. در یکی از این نظریه‏ها بیان شده که آوا کوچک‏ترین واحد زبان بیانی از آغاز یادگیری زبان است که رشد آن هم‏زمان با رشد زبان در کودک شروع شده و ادامه می‏یابد. این نظریه‏ها توضیح می‏دهند که چگونه در خزانۀ واژگان درکی و بیانی کودک، کلمات جایگزین آواها می‏شوند. در همین رابطه براساس James و همکاران (2005)، Fowler (1991) پیشنهاد کرده است که واج‏ها به‏صورت ذاتی از ابتدا وجود دارند و طی مراحل بعدی سازماندهی می‏شوند(3).

Dworzynski و Howell (2004)، به نقل از Metsala و Nalley (1998) بیان کرده‏اند که تکالیف آگاهی واج‏شناختی، میزان سازماندهی اساس واج‏های بیانی را می‏سنجند(4) و هم‏زمان با رشد کودک واج‏های بیانی و مهارت‏های واج‏شناختی از بزرگ‏ترین تا کوچک‏ترین واحد تکامل می‏یابند. به اعتقاد James و همکاران (2005)، این توالی رشدی مطابق با فرضیه Fowler است. برای مثال، رشد آگاهی هجا و ریتم، قبل از آگاهی واجی شکل می‏گیرد(3).

محققان دریافته‏اند که اگر مشکلات گفتاری و زبانی کودکان در سنین پیش از دبستان برطرف شود، رشد مهارت‏های بعدی نیز بهنجار خواهد بود، اما اگر مشکلات گفتاری و زبانی کودکان تا سنین بعد از 6 سالگی حل نشود مشکلاتی مثل ضعف در خواندن و نوشتن بروز خواهد کرد(5).

Silverman و Franklin (2004) براساس نتایج تحقیقات Edward و Cunthuer (1993) روی توانمندی واج‏شناختی کودکان لکنتی ذکر کرده‏اند در بین همۀ اختلالات گفتار و زبانی همراه لکنت، مشکلات واج‏شناختی از اهمیت زیادی برخوردار است(6).

براساس اشتری و شیرازی (2004)، در سال 2002 تحقیقی توسط Wels روی تعداد زیادی از کودکان دچار مشکلات گفتار و زبان انجام شد که در آن نشان داده شده است که کودکان مبتلا به مشکلات گفتاری و زبانی، اغلب در رشد آگاهی واج‏شناختی تأخیر دارند، و از بین این مشکلات به همراهی اختلالات واج‏شناختی و لکنت بیشتر از سایر مشکلات اشاره شده است(7).

به‏طور کلی باید گفت که مهارت‏های پردازش واج‏شناختی، در رشد مهارت‏های خواندن و هجی کردن نقش مهمی دارند. بدون وجود درون‏دادهای واج‏شناختی سالم، کودک نمی‏تواند در آنچه که می‏شنود تمایز ایجاد کند و در فرایند ذخیره‏سازی کلمات در خزانۀ واژگان کودک اختلال ایجاد می‏شود و این ذخیرۀ واژگانی نامناسب و مغشوش در مهارت‏های خواندن و نوشتن مشکل‏ساز خواهد بود. صحت واج‏شناختی برون‏دادی نیز در یادآوری مواد
کلامی از حافظه، آماده شدن و زمینه‏سازی برای گفتن و هجی کردن نقش مؤثری دارد. با توجه به علت‏شناسی وسیع لکنت و نقش صحت واج‏شناختی بر گفتار خواندن و نوشتن لزوم شناسایی همراهی این دو اختلال بسیار مهم است(8). از این رو، این پژوهش با هدف بررسی آگاهی واج‏شناختی در کودکان مبتلا به لکنت 8-4 ساله انجام شد.

 

روش بررسی

این مطالعه از نوع مقطعی‏ـ‏مقایسه‏ای و جامعه آماری آن شامل 53 کودک لکنتی و غیرلکنتی 8-4 ساله شهر تهران بود. افراد مورد مطالعه از مراکز گفتاردرمانی، مهدکودک‏ها و مدارس شهر تهران، بهصورت تصادفی و با گذراندن معیارهای ورودی انتخاب شدند.

شرکت‏کننده‏ها کودکان لکنتی و غیرلکنتی بودند و طبق معیارهای زیر انتخاب شدند: 1) سن زیر 8 سال 2) داشتن لکنت براساس شاخص Wingate (طبق شاخص Wingate اگر فرد 3 تا 5 درصد ناروانی داشته باشد لکنتی محسوب می‏شود) 3) نداشتن مشکلات عصبی‏ـ‏عضلانی و اختلالات همراه 4) قرارگیری در طیف بهنجار از لحاظ زبانی 5) نداشتن سابقۀ درمانی بیشتر از 3 جلسه.

برای انجام تحقیق حاضر کودکان لکنتی 6-4 ساله از مراکز درمانی (بیمارستان‏ها، مراکز خصوصی و دانشگاه‏ها) و کودکان غیرلکنتی 6-4 ساله از مهدکودک‏ها، کودکان لکنتی 8-6 ساله و کودکان غیرلکنتی 8-6 ساله از مدارس ابتدایی شهر تهران به‏صورت تصادفی انتخاب شدند.

در مورد کودکان لکنتی و غیرلکنتی، در ابتدا از درمانگر و یا مربی و سپس از والدین تاریخچه‏گیری دقیق پزشکی و توانبخشی به‏عمل آمد. پس از گذراندن این مراحل و مطابقت شرایط فرد با معیارهای ورود، از همۀ کودکان آزمون رشد زبانی (Test of language development: TOLD)  گرفته شد.

قبل از انجام آزمون، با کودکان لکنتی ده دقیقه مصاحبه انجام شد و برای تشخیص شدت لکنت، حداقل سه دقیقه از گفتار
Text Box: جدول 1ـ شاخص مرکزی و پراکندگی امتیازها آزمون آگاهی واج‏شناختی در کودکان لکنتی و غیرلکنتی (53n=)

گروه	تعداد	میانگین (انحراف معیار)	میانه	حداقل	حد اکثر	p
لكنتي	28	(87/2) 01/29 	25	13/8	96/11	005/0
غير لكنتي	25	(13/6) 06/39	47	13/7	97/12	005/0


 

 

 

 

 

 


هر یک از آنها با استفاده از دستگاه MP3 player ضبط شد. برای انجام آزمون، پس از شرح چگونگی پاسخ‏گویی به پرسش‏ها و اطمینان از آشنایی کودک با نحوۀ صحیح اجراء از همۀ آزمودنی‏ها، آزمون سلیمانی و همکاران (2010) گرفته شد. اعتبار این آزمون با روش آزمون‏ـ‏بازآزمون 90 درصد به‏دست آمده و در سطح معنی‏داری 001/0 معنی‏دار بود و ضریب آلفا کرونباخ محاسبه شده نیز 98 درصد است. پاسخ آزمودنی‏ها در برگۀ پاسخ‏گویی ثبت شد. پس از آن شدت لکنت در لکنتی‏ها توسط درمانگر با استفاده از مقیاس Wingate در سه ردۀ خفیف، متوسط و شدید رتبه‏بندی شد(2و9).

آزمون اجرا شده، آزمون آگاهی واج‏شناختی سلیمانی‏ و همکاران (2010) به نقل از دستجردی و سلیمانی (2002) بود که دارای 3 بخش آگاهی هجایی، آگاهی درون‏هجایی و آگاهی واجی بود و در مجموع دارای 10 خرده‏آزمون برای سنین مختلف بود و به 45 دقیقه زمان برای اجرا نیاز داشت. قبل از اجرای خرده‏آزمون‏ها و پس از برقراری ارتباط مناسب با کودک باید مسلم می‏شد که کودک تصاویر هدف را می‏شناسد. به همین دلیل، در ابتدای آزمون برای آشنایی کودکان، تصاویری نسبتاً مبهم به آنها نشان داده شد. سپس، با توجه به سن کودک، خرده‏آزمون‏های خاص برای آنها انجام ‏شد. به‏علاوه، لازم بود دقت شود که سرعت، کیفیت و ویژگی‏های زنجیری و زبرزنجیری بیان کلمات توسط درمانگر طبیعی باشد. آزمونگر در همان جلسۀ آزمون به پاسخ‏های کودک امتیاز می‏داد و پاسخ‏های کلامی نادرست کودک را ثبت می‏کرد و توضیحات لازم قید می‏شد. این برگه نباید در مقابل کودک می‏بود زیرا ممکن بود که بر عملکرد او تأثیر بگذارد. همچنین رفتار درمانگر در برابر پاسخ‏های کودک باید خنثی می‏بود.

اطلاعات به‏دست آمده توسط نسخۀ 5/11 نرم‏افزار SPSS تحلیل شد. آمار توصیفی برای ارائۀ اطلاعات مربوط به موارد مشاهده شده و سپس در مبحث آمار تحلیلی برای بررسی تأثیر سن، شدت لکنت و لکنتی بودن بین دو گروه به‏ترتیب از آزمون‏های من‏ویتنی، t مستقل و کروسکال والیس استفاده شد.

 

یافته‏ها

از 53 کودک مورد نظر، 28 کودک لکنتی و 23 کودک غیرلکنتی بودند. بین کودکان دچار لکنت طبق مقیاس Wingate، لکنت 7 نفر خفیف، 13 نفر متوسط و 8 نفر شدید بود. از بین همۀ آزمودنی‏های لکنتی و غیرلکنتی، 26 نفر دختر و 27 نفر پسر بودند که 14 نفر از پسران، لکنتی و 13 نفر غیرلکنتی و 14 نفر از دختران، لکنتی و 12 نفر بقیه غیرلکنتی بودند. حداقل سن آزمودنی‏ها 4 و حداکثر 11/7 سال بود. بیشتر کودکان لکنتی این تحقیق را از لحاظ شدت، گروه شدید تشکیل می‏داد و گروه خفیف و متوسط از لحاظ تعداد تفاوت چندانی نداشتند. همچنین در گروه‏های لکنتی و غیرلکنتی از نظر جنس و اختلال تفاوت کمی در تعداد نفرات دیده می‏شد و تعداد آنها تقریباً با هم برابر بود.

با توجه به جدول 1 میانگین امتیازهای آزمون آگاهی واج‏شناختی در کودکان غیرلکنتی بالاتر از کودکان لکنتی بود. حداقل امتیاز کسب شده در گروه لکنتی‏ها با اختلاف یک امتیاز و حداکثر امتیاز در غیرلکنتی‏ها با اختلاف یک امتیاز بیشتر از گروه مقابل شد. اختلاف امتیاز دو گروه از نظر آماری معنی‏دار

جدول 2ـ امتیاز کلی آزمون آگاهی واج‏شناختی به‏تفکیک شدت در آزمودنی‏های لکنتی (28n=)

 

 

 

امتیازها

شدت لکنت

تعداد

میانگین (انحراف معیار)

خفیف

7

(9/6) 57/21

متوسط

13

(3/10) 23/27

شدید

8

(3/7) 87/28

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 



بود(005/0p=).

اختلاف میانگین امتیازهای آگاهی واج‏شناختی در کودکان لکنتی خفیف، متوسط و شدید در این پژوهش بر خلاف انتظار از نظر آماری معنی‏دار نبود(29/0p=) (جدول 2).

کودکان لکنتی و غیرلکنتی براساس سن به 4 گروه تقسیم شدند و بر همین اساس خرده‏آزمون‏های متناسب با سن از آنها به‏عمل آمد. در جدول 3 نتایج کلی آزمون به‏صورت مجزا به‏ترتیب برای 4 گروه سنی ثبت شده است. بین امتیازهای دو گروه لکنتی و غیرلکنتی در 4 گروه سنی تفاوت معنی‏دار دیده شد(005/0p=).

 

بحث

با توجه به این که بدون وجود درون‏دادهای واج‏شناختی سالم، کودک نمی‏تواند در آنچه که می‏شنود تمایز ایجاد کند نبود این درون‏دادها همچنین باعث اختلال در فرایند ذخیره‏سازی کلمات در خزانۀ واژگان کودک می‏شود و این ذخیرۀ واژگانی نامناسب و مغشوش در مهارت‏های خواندن و نوشتن مشکل‏ساز خواهد بود.

همان‏طور که تئوری‏های زبانی بیان کرده‏اند آوا کوچک‏ترین واحد زبان بیانی از آغاز یادگیری زبان است. در واقع می‏توان گفت اختلال در روند رشد واج بر رشد صحیح زبان بیانی مؤثر است و برعکس. در این تئوری‏ها بیان شده که با رشد زبانی کودک کلمات جایگزین واج‏ها می‏شوند. ناتوانی کودک در یادآوری کلمات باعث ناتوانی او در رشد مهارت‏های آگاهی واج‏شناختی‏اش می‏شود. پس می‏توان گفت لکنت بر روند رشد واج‏ها مؤثر است. این مهارت‏ها برای رشد و توسعۀ مهارت‏های تحصیلی نیز ضروری هستند. در بررسی حاضر نیز دیده شد که میانگین امتیازهای آزمون آگاهی واج‏شناختی در کودکان غیرلکنتی بالاتر از کودکان لکنتی است. انحراف معیار کودکان لکنتی از کودکان غیرلکنتی در امتیاز آگاهی واج‏شناختی کمتر است، که نشان مي‏دهد كه امتیاز آگاهی واج‏شناختی در كودكان لكنتي بيشتر به هم شبيه است. در ميانگين دو گروه لکنتی و غیرلکنتی در کسب امتیاز آگاهی واج‏شناختی در (سطح معنی‏داری 005/0p=) اختلاف معنی‏داری مشاهده شد و در کسب امتیاز آزمون، لكنت بر کاهش امتیاز مؤثر است. این نتایج با نتایج تحقیقات Edward و Cunthuer (1993) و Nicita و Lyoko (1995) و Paden و Yeiry (2002) Bajaj و همکاران (2004) کاملاً همسو است و این محققان نیز در بررسی‏های خود لکنت را عاملی مؤثر در کاهش امتیاز آزمون آگاهی واج‏شناختی بیان کرده‏اند. و نیز در تحقیقاتشان از آزمون آگاهی واج‏شناختی Hodson استفاده کرده‏اند(2،6و10).

در همین رابطه، براساس James و همکاران (2005)، Fowler در 1991 بیان کرده است که واج‏ها به‏صورت ذاتی از ابتدا وجود دارند و طی مراحل بعدی سازماندهی می‏شوند. یعنی کودکان از ابتدا دارای توانمندی واج‏شناختی هستند و شاید سن بروز این توانمندی‏ها به‏صورت سازمان یافته و ارزیابی آن از طریق آزمون از چهار سالگی شروع می‏شود. به همین علت، در آزمون آگاهی واج‏شناختی خرده‏آزمون مناسبی برای ارزیابی کودکان زیر


Text Box: جدول 3ـ امتیاز کلی آزمون آگاهی واج‏شناختی به‏تفکیک سن در آزمودنی‏های لکنتی و غیرلکنتی (53n=)

	گروه لکنتی		گروه غیرلکنتی
سن (سال)	تعداد	میانگین (انحراف معیار)		تعداد	میانگین (انحراف معیار)
12/4-4	7	(2/1) 4		6	(3/5) 5/10
12/5-5	5	(5/3) 90/3		7	(4/4) 56/8
12/6-6	9	(3/2) 22/5		6	(3/8) 17/12
12/7-7	7	(3/2) 4		6	(7/4) 50/10

 

 

 

 

 

 

 

 


چهار سال وجود ندارد. همچنین، طبق نظریۀ Fowler روند رشد آگاهی واج‏شناختی از واحدهای بزرگ‏تر مثل تشخیص هجایی به واحدهای کوچک‏تر مثل نامیدن و حذف واج پایانی است. در آزمون سلیمانی و همکاران نیز از این روند رشدی پیروی شده است(2).

با توجه به این که میانگین امتیاز آگاهی واج‏شناختی در چهار گروه سنی 11/4-4 و 11/5-5 و 11/6-6 و 11/7-7 با افزایش سن افزایش یافته است و نیز افراد فارسی‏زبان مبتلا به لکنت در گروه‏های سنی مختلف الگوهای ناروانی متفاوتی را نشان می‏دهند این نتایج قابل انتظار بود. به‏ویژه، در دو گروه سنی آخر با ورود کودک به مدرسه این مهارت‏ها به میزان قابل توجهی بهبود می‏یابند. شاید علت این تفاوت ورود کودک به مدرسه آموزش دبستانی و تغییر در محیط، نگرش، انتظارات و حتی افزایش ارتباطات کودکان لکنتی باشد. به‏علاوه، با افزایش شدت اختلال، امتیاز کاهش می‏یابد که احتمالاً این بدان علت است که با افزایش شدت لکنت توجه کودکان لکنتی به صداهای تشکیل‏دهندۀ کلمات و حتی مهارت‏های کلی آگاهی واج‏شناختی بیشتر می‏شود. اما این یافته‏ها با نتایج تحقیقات Wolk (1993) براساس Scott و همکاران (2003) و همچنین تحقیقات Brant و Yeiriy (2006) براساس Patrico و همکاران (2008) همسو نیست. این محققان در نتایج خود بیان کرده‏اند که با افزایش شدت لکنت امتیاز آزمون کاهش می‏یابد(11و12). آنها نیز از آزمون آگاهی واج‏شناختی Hodson استفاده کرده‏اند. شاید تفاوت در نتایج کسب شده، به‏دلیل تفاوت در آزمون استفاده شده باشد و یا با نگاهی به امتیازهای کودکان لکنتی بتوان این طور نتیجه گرفت که شدت به‏عنوان یک ویژگی مهم همراه با لکنت تأثیری در ماهیت لکنت نداشته و کودکان لکنتی با هر شدتی قادر به پاسخ‏گویی به آزمون هستند.

نتایج تحقیقات حاضر نشان داد که در کسب مهارت آگاهی واج‏شناختی عامل سن و لکنتی بودن نسبت به شدت لکنت بیشتر مؤثر است. همچنین، سازماندهی واجی و در نتیجه بازیابی کلمات در کودکان لکنتی به‏طور درست صورت نمی‏گیرد. به همین علت، برای کسب مهارت‏های اساسی خواندن و نوشتن باید بر لزوم توجه به مهارت آگاهی واج‏شناختی در درمان ناروانی و همچنین پیشگیری از بروز اختلال در خواندن و نوشتن کودکان لکنتی تأکید کرد و راهنمایی‏های درمانی مفیدی به درمانگران ارائه داد.

 

نتیجه‏گیری

به‏طور کلی می‏توان گفت توجه به توانمندی‏های زبانی از جمله آگاهی واج‏شناختی در ارزیابی و درمان کودکان لکنتی بسیار مهم است. استفاده از آزمون‏های موجود برای ارزیابی و درمان کودکان لکنتی و توجه به روند سنی و شدت لکنت این کودکان و در نتیجه انتخاب خرده‏آزمون‏های مناسب برای آنها کمک شایانی به گفتاردرمانگران و روند درمان این کودکان می‏کند.

 

سپاسگزاری

مقاله حاضر حاصل بخشی از پایان‏نامه کارشناسی ارشد مصوب، با شماره 1105/260، مورخ 25/9/1388 است. نویسندگان مراتب تشکر و سپاس خود را از مسئولان مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مهدکودک‏ها و مدارسی که در این پژوهش همکاری کردند و همچنین از اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه سرکار خانم‏ها مهری و خدامی و نیز کارشناسان ارشد محترم خانم‏ها سعیدآبادی و ربیعی و کلیه عزیزانی که در انجام این آزمون شرکت داشتند، اعلام می‏دارند.


 

REFERENCES


1.             Wolk L, Blomgren M, Smith AB. The Frequency of Simultaneous disfluency and phonological errors in children: a preliminary investigation. J Fluency Disord. 2000;25(4):269-81.

2.             Soleymeni Z, Saeedmanesh M, Dastjerdi M, Mehri A, Jahani Y. Relationship between phonological awareness, rapid automatized naming and reading in first grade students in Tehran. Audiol. 2010;19(1):18-25. Persian.

3.             James D, Raiput K, Sirimanna T, Brinton J, Goswami U. Phonological awareness in deaf children who use cochlear implants. J Speech Lang Hear Res. 2005;48(6):1511-28.

4.             Dworzynski K, Howell P. Predicting stuttering from phonetic complexity in German. J Fluency Disord. 2004;29(2):149-73.

5.             Brutten GJ, Vanryckeghem M. Behavior assessment battery for school-age child who stutter. 1st ed. San Diego: Plural publishing Inc; 2006.

6.             Silverman FH. Stuttering and other fluency disorders. 3rd ed. Long Grove IL: waveland press, Inc; 2004.

7.              Ashtari A, Shirazi TS. Study and comparison of phonological awareness skills and naming speed in dyslexic and normal children. Journal of Rehabilitation. 2004;5(3):49-54. Persian.

8.             Anthony JL, Lonigan CJ. The nature of phonological awareness: converging evidence from four studies of preschool and early grade-school children. J Educ Psychol. 2004;96(1):43-55.

9.             Wingate ME. Foundations of stuttering. 1st ed. Academic press lnc; 2002.

10.         Bajaj A, Hodson B, Schommer-Aikins M. Performance on phonological and grammatical awareness metalinguistic tasks by children who stutter and their fluent peers. J Fluency Disord. 2004;29(1):63-77.

11.         Trautman LS, Healey EC, Norris JA. The effects of contextualization on fluency in three groups of children. J Speech Lang Hear Res. 2001;44(3):564-76.

12.         Riva-Posse P, Busto-Marolt L, Schteinschnaider A, Martinez-Echenique L, Cammarota A, Merello M. Phenomenology of abnormal movement in stuttering. Parkinsonism Relat Disord. 2008;14(5):415-9.