مقاله پژوهشی

 

بررسي توانایی حدت زمانی و امتیاز بازشناسی گفتار در حضور نویز در مبتلایان به اسکلروز متعدد

 

مهری ملکی۱، زهرا جعفری۲، حسن عشایری۲، مرضیه شریفیان3، علیرضا اکبرزاده باغبان4

۱ـ گروه شنوایی‏شناسی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران

۲ـ گروه علوم پایه توانبخشی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران

3ـ گروه شنوایی‏شناسی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران

4ـ گروه علوم پایه توانبخشی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: اسکلروز متعدد یکی از بیماری‏های دستگاه عصبی مرکزی است که می‏تواند با نشانه‏های گوناگونی همراه باشد. یکی از این نشانه‏ها، اختلالات شنوایی است. با توجه به اینکه ضعف درک گفتار از پیامدهای اصلی نقص شنوایی است و توانایی حدت زمانی در درک گفتار نقش به‏سزایی دارد. در پژوهش حاضر، درک گفتار و حدت زمانی توسط امتیاز بازشناسی واژه در سکوت و حضور نویز و آزمون کشف فاصله در افراد مبتلا به اسکلروز متعدد مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: پژوهش حاضر روی 18 بزرگسال مبتلا به اسکلروز متعدد با میانگین سنی 28/37 سال و 18 بزرگسال با شنوایی هنجار با میانگین سنی 00/38 سال که از نظر سن و جنس مطابقت داشتند، انجام شد. توانایی حدت زمانی در سطوح شدتی فوق آستانه به‏وسیله آزمون کشف فاصله و امتیاز بازشناسی گفتار در سکوت و سه نسبت سیگنال به نویز مختلف در دو گروه اندازه‏گیری و نتایج به‏دست آمده در افراد مبتلا به اسکلروز متعدد با افراد هنجار مقایسه شد.

یافته‏ها: بین گروه مبتلا و هنجار در آزمون کشف فاصله و امتیاز بازشناسی واژه، اختلاف معنی‏داری وجود داشت(05/0p<). در آزمون کشف فاصله در دو گروه، بین چهار سطح شدت مورد بررسی، تفاوت معنی‏داری مشاهده شد(05/0p<). همچنین امتیاز بازشناسی واژه در هر دو گروه بین چهار وضعیت اندازه‏گیری تفاوت معنی‏داری داشت(001/0p<).

نتیجه‏گیری: براساس یافته‏های مطالعۀ حاضر، در بیماری اسکلروز متعدد نقص در پردازش ویژگی‏های زمانی محرک مشاهده می‏شود. به نظر می‏رسد نقص در پردازش ویژگی‏های زمانی محرک صوتی، علت کاهش امتیاز بازشناسی واژه و درک گفتار در این بیماران است.

واژگان کلیدی: اسکلروز متعدد، آزمون گفتار در حضور نویز، حدت زمانی، کشف فاصله، آزمایش بازشناسی واژه

 

(دریافت مقاله: 15/5/91، پذیرش: 1/11/91)

 

مقدمه


اسکلروز متعدد (Multiple sclerosis: MS) یکی از بیماریهای دستگاه عصبی مرکزی است که بهندرت با ناهنجاریهای دستگاه اعصاب محیطی همراه است. در واقع MS در اثر از بین رفتن پوشش میلین احاطه کنندۀ رشتههای عصبی ایجاد میشود. در این بیماری دورههای بهبودی یا بدتر شدن نشانهها به چشم می‏خورد. به‏علت نمای بالینی بسیار متفاوت MS تشخیص درست و زودهنگام آن مشکل است. MS ممکن است با نشانه‏های گوناگونی چون سرگیجه، کم‏شنوایی، وزوز گوش، بیحسی دست و پا، اختلال بینایی در یک یا دو چشم، خستگی، مشکل در حفظ تعادل، گفتار منقطع، مشکل در بلع، فراموشی و کاهش حافظه، مشکل در تمرکز کردن و افسردگی همراه باشد (1). تعداد افراد مبتلا به این بیماری در جهان بیش از 2500000 نفر است(2). شیوع آن در زنان سه برابر بیشتر از مردان گزارش شده است(1). بر پایۀ یک پژوهش، شیوع MS در اصفهان 5/35 درصد در هر 100000 نفر است(3). شیوع کمشنوایی در MS از 1 تا 86 درصد گزارش شده است(4).

بهعلت ماهیت این بیماری الگوهای ادیومتریک غیرهنجار مختلفی در مطالعات ذکر شده است(2و4). در مطالعۀ Colletti و همکاران (1975) و در مطالعۀ Jerger و همکاران (1986) آستانههای رفلکس صوتی ناهنجار (غایب یا افزایش‏یافته) به‎دست آمد(4و5). در گزارش‏های بالینی بیش از 40 درصد افراد مبتلا به MS دارای ادیوگرام هنجار، از مشکل شنوایی در حضور نویز شکایت دارند. در واقع به‏نظر میرسد درک گفتار در این بیماران ضعیف است(4). در مطالعۀ Lewis و همکاران (2006) اثرات MS بر توانایی درک گفتار بررسی شد که نشان داد عملکرد این افراد در حضور نویز، در مقایسه با افراد گروه شاهد، ضعیف‏تر است(2). در مطالعۀ Quine و همکاران (1983) تأخیر درک شنوایی در 30 فرد مبتلا به MS بررسی شد و در 19 نفر نتایج غیرهنجار دیده شد. این نتیجه می‏تواند توجیه‏کنندۀ توانایی درک گفتار ضعیف در این بیماران باشد(6).

نتایج به‎دست آمده از مطالعۀ Hendler و همکاران (1990) و Rappaport و همکاران (1994) نقص در پردازش زمانی را تأیید کرد(2و7). پردازش زمانی جزء اساسی بیشتر تواناییهای پردازشی دستگاه شنوایی است و در حقیقت، بیشتر ابعاد اطلاعات شنوایی از زمان متأثر می‏شوند. پردازش زمانی در سطوح وسیعی از زمان‏بندی عصبی در عصب شنوایی تا پردازش قشری برای شنوایی دوگوشی و درک گفتار دیده میشود(8). حدت زمانی یکی از تواناییهای زمانی دستگاه شنوایی است که با روشهای گوناگونی قابل بررسی است. حدت زمانی به کوتاهترین دورۀ زمانی گفته میشود که در آن گوش انسان میتواند بازشناسی دو محرک از یکدیگر را انجام دهد. حدت زمانی با رویکردهای مختلفی مانند تابع انتقال مدولاسیون زمانی و آزمون کشف فاصله Gap detection test: GDT)) قابل ارزیابی است‏(9و10).

از بين رفتن پوشش ميلين احاطه‏كنندۀ رشتههاي عصبي در نقاط مختلف CNS ممکن است علت مشكلات پردازش زماني و درك گفتار در افراد مبتلا به اسكلروز متعدد باشد. در مطالعات قبلی ارتباط معنی‏داری بین توانایی بازشناسی گفتار و توانایی حدت زمانی دیده شده‎ است‏، بنابراین، به کار بردن آزمون‏های بررسی‏کنندۀ این دو توانایی کنار یکدیگر میتواند نتایج قابل توجهی در مورد مشکلات گفتاری افراد مبتلا به MS ارائه کند. علاوه براین، وجود ارتباط معنی‏دار بين پردازش زماني و درك گفتار در ارائۀ مشاورۀ توانبخشي براي کمک به بهبود مشكلات ارتباطي ميتواند كمككننده باشد. از سوي ديگر، MS بيماري‏ای است كه از جنبۀ تحقيقاتي سابقهاي طولاني دارد و عليرغم استفاده از تكنيكهاي پيشرفته در حيطههاي مختلف برای شناخت بيماري و تأثيرات آن، هنوز سببشناسی و پاسخدرماني روشني ندارد. تاکنون در ایران مطالعهای برای بررسی نحوۀ پردازش مشخصات پایۀ صوت (حدت زمانی) و توانایی درک گفتار در سکوت و نسبتهای مختلف سیگنال به نویز و همچنین ارتباط آنها با یکدیگر در افراد دچار MS انجام نشده است. در این مطالعه توانایی حدت زمانی (با انجام آزمون کشف فاصله) و توانایی درک گفتار در حضور نویز با استفاده از آزمون بازشناسی واژه در نویز ((Speech in noise: SIN برای افراد مبتلا به MS انجام و با افراد همسن برخوردار از شنوایی هنجار مقایسه شد.

 

روش بررسی

مطالعۀ حاضر از نوع مقطعی‏ـ‏مقایسهای بود که روی 18 بزرگسال مبتلا به MS قطعی که بیماری آنها از طریق معاینات بالینی، مطالعات آزمایشگاهی (بررسی CSF) و تصویرنگاری عصبی (MRI) به تأیید رسیده بود، صورت گرفت. این افراد در محدودۀ سنی 25 تا 57 سال با میانگین 28/37 و انحرافمعیار 38/9 سال که در انجمن MS ایران دارای پرونده بودند، انتخاب شدند. آنها برای ارزیابی شنوایی در کلینیک شنواییشناسی دانشکدۀ علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی حضور یافتند. افراد گروه هنجار 18 بزرگسال با شنوایی هنجار در محدودۀ سنی 28 تا 54 با میانگین 00/38 و انحراف معیار 61/8 سال بودند که از نظر سن و جنس با افراد مبتلا به MS مطابقت داشتند. نمونهگیری در دو گروه از بین افراد در دسترس و با رعایت کلیۀ معیارهای ورود به مطالعه انجام شد.  افراد شرکتکننده در مطالعه راست‏دست بودند و سابقۀ هیچگونه بیماری یا جراحی گوش، ضربه به سر، و مصرف داروهای مسمومیتزای گوش و روانگردان نداشتند. در پژوهش حاضر، دستورالعمل کمیتۀ اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه رعایت شد. پیش از شروع بررسی، برای هر فرد دربارۀ طرح پژوهشی و مدت زمان لازم برای انجام آنها توضیح داده شد. در ابتدا، با انجام معاینۀ اتوسکپی، ادیومتری تنخالص و گفتاری (با دستگاه ادیومتر تشخیصی AC40 ساخت شرکت Interacoustic کشور دانمارک) و ارزیابی ایمیتانس آکوستیک (با دستگاه ایمیتانس تشخیصی AZ26 ساخت شرکت Interacoustic دانمارک) اطلاعات پایه دربارۀ وضعیت شنوایی فعلی افراد به‏دست میآمد و سپس برای تمام افراد شرکتکننده در مطالعه امتیاز بازشناسی واژه در سکوت و در حضور نویز و بررسی حدت زمانی به روشی که در ادامه ذکر میشود، انجام شد. آزمایش رفلکس صوتی در فرکانسهای اکتاوی 500، 1000، 2000 و 4000 هرتز به روش همان‌سویی و دگرسویی در دو گوش انجام شد.

برای ارزیابی حدت زمانی، GDT با استفاده از نرمافزار خاص آن، که توسط Zeng و همکاران (2005) در آزمایشگاه تحقیقات شنوایی و گفتار دانشگاه کالیفرنیا تهیه شده است(11)، در فرکانس 1000 هرتز در چهار سطح فوق آستانه در گام‏های 10 دسیبلی از 10 تا 40 دسیبل SL در دو گوش انجام میشد. این آزمایش، شامل ارائۀ سه محرک با فاصلۀ زمانی کوتاهی پشت سر یکدیگر است که دو تای آنها کاملاً یکسان و در سومی فاصله یا سکوتی در بخش میانی محرک روی داده است. ترتیب ارائۀ محرکها بهصورت تصادفی است و فرد باید پس از هر ارائه، به محرک دارای فاصله اشاره کند. در نهایت، کوتاهترین زمان فاصلۀ قابل تشخیص برای هر فرد، توسط نرمافزار محاسبه میشد.

برای انجام آزمایش بازشناسی واژه (Word recognition score: WRS) از فهرست واژههای تکهجایی استاندارد در زبان فارسی (شامل 4 فهرست 50 واژگانی) که توسط امیدوار و همکاران (2012) متوازن شده است، استفاده شد(12). این آزمون در سطح راحت شنوایی در سکوت و در حضور نویز همانسویی (ارائۀ سیگنال گفتاری و نویز بهطور همزمان به یک گوش) در سه نسبت سیگنال به نویز صفر، 10- و 20- دسیبل صورت میگرفت. تحلیل داده‏ها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخۀ 18 در سطح معنی‏داری 05/0 انجام شد. در آزمون تحلیلی‎، آزمون آنالیز واریانس یک‏طرفه با اندازهگیریهای تکراری با دو عامل درون‏موردی در GDT (چهار سطح شدت مورد بررسي و گوش) و در آزمون WRS (چهار وضعيت اندازهگيري وگوش) و یک عامل بین‏گروهی (گروه مورد مطالعه) انجام شد. در نهایت، برای بررسی همبستگی متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

 

یافته‌ها

محور افقی شش فرکانس اکتاوی مورد بررسی و محور عمودی سطوح آستانۀ شنوایی (dB HL) در ارزیابی شنوایی تنخالص در نمودار 1  نشان داده شده است. تفاوت بین نتایج دو گروه مورد بررسی (در هر دو گوش) از نظر آماری معنی‏دار نبود.

آزمون آماری همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین WRS در سکوت و نسبت سیگنال به نویز صفر دسیبل و GDT در چهار سطح شدت مورد بررسی انجام شد. همانطور که در جدول 1 دیده میشود، نتیجۀ آزمون ارتباط منفی معنی‏داری در افراد مبتلا به MS در سه حالت نشان داده شده است. همچنین، تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تفاوت بین دو گوش در GDT معنی‏دار نیست(‌754/0=p). با این وجود، اثر متقابل بین گوش و گروه معنی‏دار بود(05/0>‎p). GDT در سطوح شدتی مورد آزمون میانگینهای متفاوتی را نشان داد، اگرچه اثر متقابل بین این سطوح و گروه معنی‏دار نبود(609/0=‎p). بهعبارت دیگر، وضعیت کاهش میانگین در سطوح مختلف در دو گروه مشابه بود. مقایسۀ دو به دو سطوح مختلف نیز نشان داد که بین سطح شدت 10 دسیبل SL با 20 دسیبل SL‏(05/0>‏p) و 30 دسیبل SL(01/0>‎p) و 40 دسیبل SL(01/0>‎p) تفاوت معنی‏دار وجود دارد؛ در حالیکه در سایر مقایسهها تفاوت آماری معنی‎دار نبود(05/0<‏p). در نمودار 2، محور افقی گامهای شدتی مورد بررسی (10 تا 40 دسیبل) و محور عمودی آستانۀ کشف فاصله (بر حسب میلی‏ثانیه) را نشان میدهد. همان‏طورکه دیده میشود با افزایش سطح شدت تحریک، آستانۀ کشف فاصله هم در افراد مبتلا به MS و هم در افراد هنجار کاهش یافته است و بین دو گروه تفاوت قابل توجهی وجود دارد(05/0>‎p).

نتایج به‏دست آمده نشان داد بین دو گوش در نتایج WRS تفاوت معنی‏داری وجود ندارد‏(901/0‏=p) و اثر متقابل بین نتایج WRS و گوش‏های راست و چپ در دو گروه معنی‏دار نبود(586/0p=). بررسی نتایج WRS در 4 وضعیت مورد آزمون میانگینهای متفاوتی را نشان داد(001/0>p). مقایسۀ دو به دو وضعیتهای WRS نشاندهندۀ تفاوت در همۀ وضعیت‏های جفتی بود‏(‏001/0>‏p). همانطور‏که در نمودار 3 دیده می‏شود مقدار WRS در وضعیت سکوت (بدون وجود نویز زمینه) بالاتر بود و با کاهش نسبت سیگنال به نویز از صفر به 20- دسیبل، امتیاز بازشناسی واژه کاهش یافت. اثر متقابل بین WRS و گروه معنی‏دار بود(‏001/0>‎p)؛ به این معنی که اگرچه کاهش WRS در هر دو گروه اتفاق افتاده است، اما این کاهش در گروه افراد مبتلا به بیماری MS دارای شدت بیشتری بود. علاوه بر این میانگین WRS در دو گروه متفاوت بود(001/0>p) و طبق نمودار این میانگین در گروه افراد مبتلا به MS به‏طور معنی‏داری کمتر از گروه هنجار بود.

در پژوهش حاضر، آستانۀ رفلکس صوتی در دو گروه اندازهگیری شد. باتوجه به اینکه محدودۀ هنجار آستانۀ رفلکس صوتی 80 تا 100 دسیبلHL بود، میانگین آستانۀ رفلکس صوتی در محدودۀ هنجار قرار داشت.

 

بحث

با توجه به اینکه از بين رفتن پوشش ميلين احاطهكنندۀ رشتههاي عصبي در نقاط مختلف CNS ممکن است علت مشكلات پردازش زماني و درك گفتار در افراد مبتلا به اسكلروز متعدد باشد، در مطالعۀ حاضر درک گفتار و حدت زمانی توسط WRS و GDT بررسی شد.

بررسیهای آماری بین WRS و GDT ارتباط منفی معکوس قابل ملاحظهای را در افراد مبتلا به MS نشان داد. در واقع، با افزایش آستانۀ کشف فاصله، عملکرد افراد در بازشناسی و درک گفتار کاهش مییابد. نتایج به‎دست آمده از مطالعات، ارتباط قابل توجه بین این دو آزمون را تأیید میکند(13و14). Abel و
Text Box: جدول 1ـ ارتباط بین امتیاز بازشناسی واژه و آستانه کشف فاصله در مبتلایان به MS

آزمون بازشناسی واژه	سطح شدت در آزمون کشف فاصله	همبستگی پیرسون	p
در سکوت	20	789/0-	000/0
در سکوت	40	723/0-	001/0
در نسبت سیگنال به نویز صفر دسی بل	20	536/0-	02/0


 

 

 

 

 

 

 


همکاران (1990) در پژوهشی پردازش گفتار، تمایز و کشف شنوایی را در سنین مختلف و در افراد دچار کمشنوایی بررسی کردند. نتایج حاکی از این بود که پردازش ساختارهای ظریف زمانی با گذشت زمان دستخوش تغییر شده و آسیب میبیند و این احتمال وجود دارد که بروز نقص زودرس در پردازش زمانی، در محیطهای نویزی گفتار را دچار چالش و مشکل کند‎(13). Helfer و همکاران (2009) در مطالعهای بازشناسی گفتار و پردازش زمانی را در 12 جوان و 12 میانسال که حساسیت شنوایی هنجار یا کمشنوایی خفیف در فرکانسهای بالا داشتند، بررسی کردند. در این مطالعه، امتیازهای افراد در GDT نویز با توانایی درک گفتار در حضور پوشانندۀ گفتار مرتبط بود. این ارتباط نشانگر تغییرات جزئی پردازش شنوایی مرکزی و یا محیطی بود که هر دو توانایی کشف فاصله و بازشناسی گفتار در شرایط دشوار ارتباطی را متأثر کرده بود(14). منظور از آستانۀ GD‏، توانایی فرد در شناسایی برشهای زمانی کوتاه در محرک است. در صورتی که این محرک از نوع گفتاری باشد و بهویژه هر چه طول آن افزایش یافته و از واحد هجا به جمله برسد، بهدلیل افزایش کاربرد فاصلههای گفتاری در بازشناسی و درک محتوا از جنبۀ شناسایی عناصر زبرزنجیرهای محرک گفتاری، اهمیت توانایی کشف فاصلههای گفتاری بیشتر مشخص می‏شود. بنابراین، نقص در توانایی حدت زمانی بههمراه درک گفتار ضعیف در افراد مبتلا به MS دیده میشود.

در GDT بین نتایج گروه مبتلا و هنجار در سطوح شدتی تفاوت چشمگیری دیده شد. نتایج این آزمون نشان داد که افراد مبتلا به MS در پردازش ویژگیهای زمانی صوت ضعف نشان میدهند. این نتایج با مطالعات قبلی مشابهت دارد. در مطالعۀ Hendler و همکاران (1990) روی 15 فرد MS، وضعیت شنوایی افراد مورد مطالعه با ثبت پاسخهای برانگیختۀ شنوایی شامل پاسخ برانگیختۀ شنوایی از ساقۀ مغز (Auditory Brainstem Response: ABR)، پاسخ برانگیختۀ شنوایی میانرس (Auditory Midlatency Response: AMLR) و پاسخ برانگیختۀ شنوایی دیررس (Auditory Long-latency Response: LLR)، همچنین اندازهگیری توانایی حدت زمانی با انجام GDT و اختلاف سطح پوشش (Masking Level Difference: MLD) بررسی شد. در این مطالعه، کاهش MLD در شش فرد مورد بررسی دیده شد و نتایج ناهنجار MLD با نتایج ناهنجار آزمونهای ABR و MLR همراه بود. در این بررسی ذکر شده بود که احتمالاً آستانههای GD به تأثیرات تخریب میلین مقاومترند، زیرا تنها در دو فرد مبتلا به MS، نتایج ناهنجار GD گزارش شد. در افراد مبتلا نتایج ناهنجار قابل توجهی در پاسخهای برانگیختۀ شنوایی دیده شد، به‏طوری‏که بین مقادیر آستانه‏های GD با نتایج ناهنجار LLR ارتباط وجود داشت(7). Rappaport و همکاران (1994) 16 فرد MS را با مجموعهای از آزمونهای ادیومتریک شامل ادیومتری تنخالص مرسوم، و همچنین ثبت ABR و انجام آزمون مرکزی MLD بررسی کردند. در این مطالعه نیز نتایج حاصل نقص در پردازش زمانی را تأیید کردند(2). از بین رفتن پوشش میلین احاطه‏کنندۀ رشتههای عصبی در نقاط مختلف CNS ممکن است علت مشکلات پردازش زمانی‎، ضعف



توانایی پردازش تمایز و کشف فاصله باشد. بنابراین، میتوان در MS نقص در توانایی حدت زمانی را انتظار داشت.

در این پژوهش WRS در سکوت و در حضور نویز بین دو گروه MS و هنجار مقایسه شد و تفاوت از نظر آماری معنی‏دار بود. همچنین، تمایز گفتار ضعیف با وجود آستانههای شنوایی تنخالص هنجار دیده شد. ضعف درک گفتار در محیطهای دشوار شنوایی به‏مراتب بیشتر بود. WRS در سکوت نسبت به وضعیتهای نویزی بالاتر بود و در محدودۀ هنجار قرار داشت، ولی با افزایش نسبت سیگنال به نویز WRS افراد کاهش مییافت. یافتۀ حاضر با نتایج مطالعات مشابه در توافق است(2‏و4). در مطالعۀ Lewis و همکاران (2006) اثرات MS بر توانایی درک گفتار در قالب دو گروه هنجار(30 نفر همسان با گروه مورد از نظر سن، جنس و آستانههاي شنوایی) و MS (23 نفر) بررسی شد. محدودۀ سنی ورود به مطالعه برای گروه هنجار63-22 سال و برای گروه بیمار 63-40 سال در نظر گرفته شد. آستانههای شنوایی در دو گروه، شنوایی هنجار در فرکانسهای پایین و کمشنوایی حسیعصبی ملایم نزولی دوطرفه در فرکانسهای بالا را نشان داد. بررسیها نشان داد که عملکرد این افراد در حضور نویز، در مقایسه با افراد گروه شاهد، ضعیفتر است(2). Noffsinger و همکاران (1972) در مطالعهای عنوان کردند که54 درصد از افراد شرکتکننده در مطالعه در حضور نویز همانسویی دچار مشکل میشوند(4). بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که مشکلات پردازش زمانی شنوایی باعث ضعف درک گفتار (با وجود آستانههای شنوایی تنخالص هنجار) در MS میشود. علاوه بر این، شاید بتوان گفت آسیب مسیر وابران دستگاه شنوایی و تأثیر آن بر رفلکس تعدیلی وابران زمینهساز مشکلات گفتاری در افراد مبتلا به MS میشود.

بررسی نتایج ادیومتری تنخالص تفاوت قابل توجهی بین دو گروه مبتلا به MS و هنجار نشان نداد. نتیجۀ حاضر با مطالعۀ Lezak و Selhub (1966) همخوانی دارد(4). در مطالعات قبلی تفاوت قابل ملاحظهای در نتایج ادیومتری تنخالص بین گروه MS و هنجار گزارش شد. بهطورکلی، در مطالعات انجام شده نتایج متغیر در مورد شیوع و الگوی آستانههای شنوایی تنخالص ارائه شده است. Noffsinger و همکاران (1972) در مطالعۀ خود شیوع آسیب شنوایی را از یک تا 86 درصد گزارش کردند(4) که این محدودۀ وسیع تغییرپذیری ممکن است بهدلیل تفاوتهای موجود در طرح پژوهش و یا ماهیت متغیر بیماری باشد. با این



وجود، بهنظر میرسد که در صورت وقوع افت در آستانههای شنوایی، این افت در حد ملایم (کمتر از 35 دسیبل) است(4). در واقع، کمشنوایی عمیق بهعنوان  نشانۀ معمول MS در افراد مبتلا به این بیماری محسوب نمیشود.

مطالعۀ حاضر نشان داد که عملکرد افراد مبتلا به MS در آزمون رفلکس صوتی، در مقایسه با افراد گروه هنجار، ضعیفتر است. در تحلیل آماری این تفاوت مشاهده شده، در همۀ فرکانسها معنی‏دار بود. این یافته‏ها با نتایج مطالعات دیگر در این زمینه مطابقت دارد(4‏و‏5). مطالعۀ Colletti و همکاران (1975) در افراد مبتلا به MS، درصد آستانه‏های رفلکس صوتی ناهنجار (غایب یا افزایش یافته) بالا بود(4). در مطالعۀ Jerger و همکاران (1986) نیز  نتایج آزمون رفلکس اکوستیک در 75 درصد افراد (122 فرد مبتلا به MS قطعی) ناهنجار بود(5). در مطالعۀ رستمیان و موسوی (2002)  نتایج آزمونهای رایج شنوایی در 40 فرد مبتلا به MS قطعی در محدودۀ سنی 20 تا 45 سال اندازهگیری شد و سپس با گروه هنجار مقایسه شد. نتایج به‎دست آمده از آزمون آستانۀ رفلکس صوتی تفاوت معنی‏داری بین میانگین این آستانهها در دو گروه نشان داد(15). در کل، میتوان نتیجه گرفت که نتایج آزمون رفلکس صوتی در افراد مبتلا به MS ناهنجار است. این یافته ممکن است بهدلیل آسیب ساقۀ مغز و قوس رفلکس اکوستیک در اثر از بین رفتن پوشش میلین احاطهکنندۀ رشتههای عصبی ایجاد شود.

مشکلات بهوجود آمده در پردازشهای شنوایی در MS ممکن است طرفیسازی صوت را در محیطهای شنوایی مختل کند‌(5). نتایج به‎دست آمده از این پژوهش میتواند در ارزیابی، تجویز، تنظیم وسایل کمکشنوایی و ارائۀ مشاورۀ توانبخشی به افراد مبتلا به MS که از کمشنوایی و اختلالات ارتباطی رنج میبرند، کمککننده باشد. به این منظور لازم است شنواییشناس با توجه به ضعف بیمار در کشف فاصلههای گفتاری و همچنین ضعف وی در بازشناسی گفتار در حضور نویز، هنگام تنظیم از مدارات و راهبردهایی برای رفع این مشکلات بهره گیرد. علاوه بر این، لازم است در مشاوره با بیمار در مورد ماهیت مشکل شنوایی وی و نحوۀ تأثیر آن بر پردازش و درک گفتار توضیحات کافی داده شود و دربارۀ نقش سمعک و دیگر وسایل کمک ارتباطی با تنظیمات ویژه برای فائق آمدن بر این مشکلات صحبت شود.

 

نتیجهگیری

در مطالعۀ حاضر امتیاز بازشناسی واژه و GDT در دو گروه MS و هنجار اندازهگیری شد. نتایج به‎دست آمده ضعف در توانایی حدت زمانی و درک گفتار را در این افراد نشان داد. با توجه به اینکه ادیومتری  تن ‏خالص و WRS در سکوت اطلاعات جامعی را برای شناسایی این اختلال در اختیار نمی‏گذارد، ارزیابی درک گفتار در حضور نویز میتواند در کنار آزمونهای رفتاری دیگر، آزمونهای الکتروفیزیولوژیک و تصویربرداری در تشخیص این
بیماری و ارائۀ راهکار
های توانبخشی کمککننده باشد.

 

سپاسگزاری

اين مقاله نتيجۀ طرح تحقيقاتي مصوب دانشگاه علوم پزشكي تهران به شماره قرارداد 1711/132 مورخ  7/9/1390 است. از مرکز تحقیقات توانبخشی، برای کمک در اجرای طرح، سپاسگزاری میشود. از مسئولان محترم انجمن MS و کلیۀ عزیزانی که در انجام این پژوهش ما را یاری کردند قدردانی میشود.


 

REFERENCES


1.             Stephen LH, Douglas SG. Multiple sclerosis and other demyelinating diseases. In: Dan LL, editor. Harrison's principles of internal medicine. 18th ed. New York: McGraw-Hill; 2012. p. 3395-409.

2.             Lewis MS, Lilly DJ, Hutter M, Bourdette DN, Saunders J, Fausti SA. Some effects of multiple sclerosis on speech perception in noise: Preliminary findings. J Rehabil Res Dev. 2006;43(1):91-8.

3.             Etemadifar JM, Shaygannejad V, Ashtari F. prevalence of ms in Isfahan. Neuroepidemiology J. 2006;27:39-44.

4.             Mustillo P. Auditory deficits in multiple sclerosis: a review. Audiology. 1984;23(2):145-64.

5.             Jerger J, Oliver TA, Rivera V, Stach BA. Abnormalities of the acoustic reflex in multiple sclerosis. Am J Otolaryngol. 1986;7(3):163-76.

6.             Quine D, Regan D, Murray T. Delayed auditory tone perception in multiple sclerosis. Can J Neurol Sci. 1983;10(3):183-6.

7.             Hendler T, Squires NK, Emmerich DS. Psychophysical measures of central auditory dysfunction in multiple sclerosis: neurophysiological and neuroanatomical
correlates. Ear Hear.1990;11(6):403-16.

8.             Chermak G, Musiek F. Handbook of (central) auditory processing disorder. Vol. 1: Auditory neuroscience and diagnosis. San Diego: Plural Publishing; 2006.

9.             Moore BCJ. Cochlear hearing loss: physiological, psychological and technical issues. 2nd ed. West Sussex England: Wiley-Interscience; 2007.

10.         Lass NJ, Woodford CMG. Hearing science fundamentals.5th ed. New York:  Mosby/Elsevier; 2007.

11.         Zeng FG, Kong YY, Michalewski HJ, Starr A. Perceptual consequences of disrupted auditory nerve activity. J Neurophysiol. 2005; 93(6):3050-63.

12.         Omidvar Sh, Jafari Z, Tahaei SAA. Evaluating the results of Persian version of the temporal resolution test in adults. Audiol. 2012;21(1):38-45. Persian.

13.         Abel SM, Krever EM, Alberti PW. Auditory detection, discrimination and speech processing in ageing, noise-sensitive and hearing-impaired listeners. Scand Audiol J. 1990;19(1):43-54.

14.         Helfer KS, Wilber LA. Hearing loss, aging, and speech perception in reverberation and noise. J Speech Hear Res. 1990;33(1):149-55.

15.         Rostamian D, Moussavi A. Hearing status survey in define MS patients. Audiol. 2002;11(1-2):4-10. Persian.


 


Research Article

 

 

Temporal acuity and speech recognition score in noise in patients with multiple sclerosis

 

 

Mehri Maleki1, Zahra Jafari2, Hassan Ashayeri2, Marziyeh Sharifiyan3, Alireza Akbarzade Baghban4

 

1- Department of Audiology, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran

2- Department of Basic Sciences in Rehabilitation, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran

3- Department of Audiology, School of Rehabilitation Sciences, Shahid Besheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran

4- Department of Basic Sciences in Rehabilitation, School of Rehabilitation Sciences, Shahid Besheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran

 

 

Received: 5 August 2012, accepted: 20 January 2013

 

Abstract

Background and Aim: Multiple sclerosis (MS) is one of the central nervous system diseases can be associated with a variety of symptoms such as hearing disorders. The main consequence of hearing loss is poor speech perception, and temporal acuity has important role in speech perception. We evaluated the speech perception in silent and in the presence of noise and temporal acuity in patients with multiple sclerosis.

Methods: Eighteen adults with multiple sclerosis with the mean age of 37.28 years and 18 age- and sex- matched controls with the mean age of 38.00 years participated in this study. Temporal acuity and speech perception were evaluated by random gap detection test (GDT) and word recognition score (WRS) in three different signal to noise ratios.

Results: Statistical analysis of test results revealed significant differences between the two groups (p<0.05). Analysis of gap detection test (in 4 sensation levels) and word recognition score in both groups showed significant differences (p<0.001).

Conclusion: According to this survey, the ability of patients with multiple sclerosis to process temporal features of stimulus was impaired. It seems that, this impairment is important factor to decrease word recognition score and speech perception.

Keywords: Multiple sclerosis, speech in noise test, gap detection, temporal acuity

 

Please cite this paper as: Maleki M, Jafari Z, Ashayeri H, SharifiyanM, Akbarzade Baghban A. Temporal acuity and speech recognition score in noise in patients with multiple sclerosis. Audiol. 2014;23(1):30-9.