Phonetic discrimination of Persian vowels in children with severe hearing loss
Shiva Ebrahimian1, Amene Ranjbar2, Mehri Safari3, Firooz Sadighi2, Mahboobe Saadat2
1- Department of Speech therapy, School of Rehabilitation Sciences, Shiraz University of Medical Sciences, Shiraz, Iran
2- Department of Linguistics and Foreign Languages, Faculty of Literature and Humanities, Shiraz University, Shiraz, Iran
3- Fars Cochlear Implant Center, Shiraz, Iran
Received: 31 December 2011, accepted: 1 August 2012
Abstract
Background and Aim: Hearing-impairment leads to problems in language perception which in turn results in difficulties in language production. The present study investigated hearing-impaired children's ability to discriminate Persian vowels. It aimed to describe the extent to which children have difficulty comprehending and discriminating phonetic features of vowels.
Methods: To fulfill this aim, a researcher-made test, which was based on the Auditory Perception Test 2001, investigated the phonetic discrimination of vowels in Persian-speaking and hearing-impaired children aged five to eight years. The test has two sections, auditory-visual and just auditory discrimination of vowels, which included five subtests assessing discrimination of front and back vowels. Through this test, the phonetic discrimination ability of 22 hearing-impaired children was evaluated. The gathered data were analyzed using matched t-test and repeated measures ANOVA.
Results: The findings showed that there is a significant difference between correct responses to the sections on front and back vowels (p<0.05). The audio-visual test showed that the /â/ vowel is easier to discriminate than other back vowels. Moreover, in the auditory test the /â/ vowel had the highest mean. The audio-visual test showed that the /i/ vowel is easier to discriminate than the other front vowels (/e/ /ĉ/). However, the discrimination of front vowels in the auditory test was the same.
Conclusion: The results revealed that back vowels were more easily discriminated than front vowels by hearing-impaired children.
Keywords: Phonology, vowel discrimination, hearing-impairment
مقاله پژوهشی
بررسی تمایز ویژگیهای آوایی واکههای زبان فارسی در کودکان با کمشنوایی شدید
شیوا ابراهیمیان1، آمنه رنجبر2، مهري صفري3، فیروز صدیقی2، محبوبه سعادت2
1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکدۀ علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشكي شيراز، شیراز، ایران
2ـ گروه زبانهای خارجی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شيراز، شیراز، ایران
3ـ بخش كاشت حلزون شنوایی فارس، ایران
زمینه و هدف: مشکل شنوایی نقایصی را در درک زبان و بهدنبال آن در بیان زبان ایجاد میکند پژوهش حاضر با هدف بررسی، میزان تمایز و درک ویژگیهای آوایی واکههای زبان فارسی توسط کودکان کمشنوا را انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش با آزمونی محققساز كه بر مبناي آزمون ادراک شنوایی برای آسیب شنوایی تهيه و تدوین شده بودبه بررسي توانايي تمايز واكهها در کودکان پنج تا هشت سال فارسیزبان پرداخت. آزمون دارای دو بخش ديداريـشنيداري و شنيداري صرف، شامل پنج زیرآزمون برای بررسی تمایز واکههای پیشین و پسین است. با استفاده از این آزمون 22 كودك مبتلا به افت شنوایی در حد 90-70 دسیبل مورد بررسی قرار گرفتند.
يافتهها: نتايج نشان داد بین میانگین پاسخهای درست در دو قسمت واکههای پیشین و پسین تفاوت معنیداری وجود دارد(05/0p<). در تمایز واکههای پسین در آزمون دیداریـشنیداری تمایز واکۀ /â/ بهتر از دیگر واکههای پسین صورت میگیرد. در آزمون شنیداری نیز بالاترین میانگین مربوط به واکۀ /â/ بود. در تمایز واکههای پیشین در آزمون دیداریـشنیداری درک و تمایز واکۀ /i/ نسبت به دو واکۀ دیگر (/e/ /ĉ/) بهتر صورت گرفت. اما در آزمون شنیداری صرف میزان دشواری این واکهها یکسان بود و طبقهبندی واکههای پیشین از لحاظ میزان دشواری تمایز شنیداری ممکن نبود.
نتیجهگیری: در هر دو بخش آزمون تمایز واکههای پسین در کودکان کمشنوا نسبت به واکههای پیشین بهتر و راحتتر صورت میگیرد.
واژگان کلیدی: واجشناسی، تمایز واکه، کمشنوایی
(دریافت مقاله: 10/10/90، پذیرش: 11/5/91)
مقدمه
کودکی که در دو یا سه سال اول زندگی خود، بهدلیل کمشنوایی یا عدم تماس با زبان، از تجربۀ زبانی محروم بماند، هرگز بهطور کامل از قوۀ تکلم خویش بهره نخواهد برد. بهعبارتی، کودک تا زمانی که واژهها را نشنود و درک نکند، نمیتواند کلمهای بر زبان آورد. به همین دلیل، در کودکان مبتلا به افت شنوایی شدید، حتی اگر بیماری آنها در طفولیت تشخیص داده شده باشد، مهارتهای زبانی و گفتاری همراه با تأخیر یا اختلال است(1).
قسمت عمدهای از درک گفتار براساس درک و تمایز نشانههای گفتاری گوینده شکل میگیرد. از آنجایی که برای تشکیل هر هجا وجود حداقل یک واکه (cvcc، cvc، cv) ضرورت دارد، مهمترین تأثیر آسیب شنوایی عدم شنیدن و درک برخی از همین نشانههای صوتی است. افت شنوایی بسته به شدت آن، تمایز شنیداری نشانههای صوتی را کاهش میدهد یا آن را تحریف و یا بهکل حذف میکند(1).
با آسیبشناسی گفتار و زبان کودکان کمشنوا میتوان برنامههای تربیت شنوایی مناسب طراحی کرد تا آنها نیز با استفاده از باقیماندۀ شنوایی خود فرایند درک و بیان زبان خویش را ارتقاء بخشند. برای درمان افراد کمشنوا و کمک به آنها در تشخیص بهتر گفتار، لازم است واجهای هر زبان و عوامل مؤثر بر دشواری درک و تمایز آنها بهطور دقیق بررسی شود(1).
Busby و همکاران (۱۹۸۴) در تحقیقی دربارۀ ادراك واكهای چهار نوجوان مبتلا به کاهش شنوایی حسي عصبي عميق مادرزادي، محرک شنوایی در سه وضعیت شنيداری صرف، ديدار صرف و شنيدار توأم با ديدار ارائه کردند. در این پژوهش میانگین تن خالص (Pure Tone Average: PTA) شرکتکنندگان 100 دسیبل بود. آنها از تحلیل مقیاس چندبعدی (multi-dimensional scale) و تحلیل انتقال داده (information transition) برای پاسخهای اشتباه افراد مورد مطالعه استفاده کردند. تحلیلهای فوق در هر دو وضعیت تمایز شنیداری و دیداری انجام شد. در تشخیص شنیداری همخوانها، محققان، واکداری و شیوههای تولید را ویژگیهای نشاندار یافتند. سه بعد بهدست آمده براي شرايط شنيداری صرف، بهعنوان پارامتر فرکانسهاي فرمنت اول و دوم و طول واكه تفسير شدند. يك بعد مربوط به شرايط ديداری صرف بهعنوان پارامتر پهناي گشادگي لب داخلي تفسير شد. سه بعد مربوط به شرايط شنيداری توأم با ديداری بهعنوان پارامترهای فرکانس فرمنت اول، طول واكه و پهناي گشادگي لب داخلي تفسير شدند(2و3).
فرمنت
فرکانسها
تعیینکنندۀ
اختلاف میان واکههایی
هستند که
میشنویم و
گوشهایمان توانایی
تمایز بین
فرمنت
فرکانسها را
دارند.
بهعلاوه
بهنجاری
واکهای
مربوط به
فرایند درک
عوامل
متمایزکنندۀ
ناشی از
اختلافات حفرۀ
گفتاری است.
درک واکهها
وابسته به
فرمنتهایی
است که دارای
طول نسبتاً
زیاد و ثابتی
هستند.
بهدلیل آن که
تغییر شکل
فرمنتهای
همخوانهای
انسدادی وابستگی
زیاد به
واکههایی
دارد که
بلافاصله بعد از
آنها
میآیند، هیچ
دلیل ملموسی
برای توضیح
علت ادراک یک
صدای همخوان
وجود ندارد.
در مقالهای
دیگر Richie و همکاران
(2008) اثرات یک
برنامۀ
کامپیوتری
آموزش
دیداریـشنیداری
تعیین هویت
واکهها در تشخیص
گفتار در
شرایط سخت
شنوایی را
بررسی کردند(4).
اگرچه دربارۀ تولید گفتار افراد مبتلا به اختلال شنوایی پژوهشهای نسبتاً زیادی انجام شده است، ولی دربارۀ ماهیت تأثیر اختلالات شنیداری بر درک گفتار اطلاعات کمی در دست است. پژوهشهای انجام شده مؤید آن است که هر چه قدرت شنوایی کمتر باشد امکان تولید و درک گفتار نیز کاهش مییابد(5). تا کنون در ایران توصیف و بررسی تمایز و ادراک واجی کودکان کمشنوا از واکهها و همخوانهای زبان فارسی انجام نشده است و این پژوهش با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع برای اولین بار به این مسئله میپردازد و از آنجا که حس شنوایی و توانایی تمایز واجی در فراگیری زبان و رشد شناختی اهمیت دارد و با توجه به خلأ موجود در زمینۀ مطالعات حیطۀ زبان در زبان فارسی و کاربرد آن در طراحی برنامههای درمانی گفتاردرمانگران، پژوهش حاضر ادراک و تمایز واجی کودکان کمشنوا از واكههاي زبان فارسی را مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی
برای مطالعۀ مقطعی حاضر با توجه به محدود بودن جمعیت روش نمونهگیری خاصی اعمال نشد، بلکه از تمام جمعیت در دسترس که مایل به همکاری بودند آزمون گرفته شد. این پژوهش روی 22 کودک کمشنوا در مرکز شنواییشناسی بیمارستان خلیلی شیراز انجام شد. تمامی شرکتکنندگان این مطالعه کودکان کمشنوای 8-5 سالۀ فارسیزبان و با افت شنوایی 90-70 دسیبل بودند که از بدو تولد کمشنوا بودهاند و هیچگونه اختلال همراه دیگری نداشتهاند.
با توجه به شرایط ورود به مطالعه، دامنۀ انتخاب آزمودنیها بسیار محدود بود. از این رو با مراجعه به مرکز کاشت حلزون بیمارستان خلیلی و مدارس کمشنوایان موجود در شیراز، 22 کودک واجد شرایط یافت شد. 11 نفر از اين كودكان دختر و 11 نفر پسر بودند و ميانگين سني آنها 6 سال با انحراف معیار 15/1 بود.
برای انجام این پژوهش از آزمون سنجش تمایز واجی واکهها در کودکان کمشنوای فارسیزبان رنجبر، که آزمونی محققساز است، استفاده شد. آزمون طراحی شده بر مبنای آزمون ادراک شنوایی برای افراد مبتلا به آسیب شنوایی (Auditory Perception test/hearing impaired: APT/HI) به زبان فارسی شکل گرفته است. این آزمون در اصل تألیف Allen و Serwatka (1994) است(6) که توسط حسنزاده (2001) برای افراد مبتلا به آسیب شنوایی به زبان فارسی هنجاریابی شده است. میزان روایی این آزمون 65 درصد و پایایی آن 96/0 بود. آزمون ادراک شنوایی برای افراد دچار آسیب شنوایی، تواناییهای ادراک گفتار کودکان پنج سال به بالا با افت شنوایی متوسط تا عمیق را میسنجد(7).
از آنجا که آزمون ادراک شنوایی برای افراد مبتلا به آسیب شنوایی، کلیه اهداف تحقیق را برآورد نمیکرد و زیرآزمونهای آن همۀ واکههای فارسی را دربرنمیگرفت، بخشهایی به این آزمون افزوده شد. پس از تکمیل آزمون و پیش از اجرای آزمون اصلی، ابتدا بهصورت آزمایشی روی تعدادی از کودکان واجد شرایط تحقیق انجام شد تا روایی و پایایی آزمون سنجیده شود.
در مورد روایی، این آزمون از نظر محتوایی توسط اعضای کمیتۀ تحقیق با تخصصهای زبانشناسی و گفتاردرمانی مورد بررسی قرار گرفت. کمیتۀ تحقیق شامل پنج متخصص (دو کارشناس ارشد گفتاردرمانی و دو زبانشناس و یک متخصص آمار) بود. برای تعیین روایی آزمون از متخصصان نظرخواهی شد. پس از بررسی محتوا، آزمون مناسب تشخیص داده شد و روایی آن بهطور کلی تأیید شد.
برای تعیین پایایی آزمون نیز از آلفای کرانباخ استفاده شد. در بخش سنجش واكهها عدد آلفا براي كل زيرآزمونهای ديداری شنيداری و شنيداری 8/0 بود. در تمام موارد عدد آلفا کاملاً رضایتبخش بود، و پايایی آزمون نیز به این ترتیب مورد تأیید قرار گرفت.
تا جایی که کمیتۀ تحقیق و پژوهشگر اطلاع دارند چنین آزمونی به زبان فارسی وجود ندارد. شایان ذکر است که اگرچه اساس اولیۀ آزمون طراحی شده در این پژوهش آزمون ادراک شنوایی برای افراد دچار آسیب شنوایی بود، اما از لحاظ محتوایی و روش اجرا، این آزمون کاملاً جدید است و نمیتوان ضریب همبستگی Internal consistence coefficient: ICC)) آن را در مقایسه با آزمون دیگری بهدست آورد و ضریب همبستگی هر آیتم با کل آزمون یا item analysis انجام نشده است.
در پژوهش حاضر بهمنظور تشخیص تمایز شنوایی کودک کمشنوا تنها درک کودک سنجیده شده و فرایند تولید واژگان از چرخۀ آزمون حذف شده است. همانند آزمون ادراک شنوایی برای افراد با آسیب شنوایی، برای سنجش تمایز شنیداری کودک برای هر قسمت جفتهای کمینهای دارای بافتهای cvcو cvcc در نظر گرفته شده و مشابه با آزمون پایه، در این آزمون هم این جفتهای کمینه در دو بخش دیداریـشنیداری و شنیداری صرف برای کودک تلفظ میشوند. آزمون سنجش تمایز واجی واکهها شامل دو زیرآزمون است که زیرآزمون اول در سه گروه جداگانه به تمایز میان واکههای پیشین و پسین، از جمله تمایز میان /u/ و /i/، /o/ و /e/، و همچنین /а/ و /ӕ/ میپردازد. زیرآزمون دو نیز شامل دو زیرگروه جداگانه است که در یکی از آنها تمامی واکههای پسین در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و در دیگری واکههای پیشین با هم مقایسه میشوند. این آزمون در مجموع دارای 30 مؤلفه است(4و5).
در آزمون واکهها برای تعیین تمایز شنیداری کودک از واکههای مورد نظر، تصویری از صورت با تأکید بر شکل دهان و لبها هنگام تلفظ این واژهها ارائه میشد که کودک پس از شنیدن میبایست به تصویر درست اشاره میکرد. این تصاویر دقیقاً مطابق با تصاویری هستند که حسنزاده (2001) در آزمون هنجار شده، یعنی آزمون ادراک شنوایی برای افراد دچار آسیب شنوایی، بهکار گرفته بود(7). برای هر فرد یک فرم مشخصات فردی و یک فرم رضایتنامه نیز در نظر گرفته شده بود که پیش از شروع آزمون میبایست توسط والدین کودک تکمیل میشد.
این آزمون در محیطی کاملاً آرام و عاری از هرگونه عامل مداخلهگر، و توسط آزمونگری که آموزش لازم و کافی را در زمینۀ اجرای آن دیده بود انجام میشد. نحوۀ اجرا به این شرح بود که در هر زیرآزمون برای سنجش تمایز دیداریـشنیداری واکهها کودک پس از شنیدن واژگان طرح شده میبایست به تصویری که شکل لبها و دهان را در تلفظ آن واکه تداعی میکرد اشاره میکرد. در هر قسمت آزمونگر تنها دو بار مجاز به تکرار کلمه بود. در قسمت سنجش تمایز شنیداری، این بار آزمونگر میبایست دهان خود را میپوشاند و زیرآزمون را با بلندی راحت صدا، که سطح سوم بلندی صدا (Boone و همکاران، 2005) مد نظر بود اجرا میکرد(8-6). به این منظور آزمونگر با مقوای نازکی تمامی عرض و طول دهان خود را پوشانده و آن را در فاصلۀ سه سانتیمتری از دهان خود نگه میداشت تا در رسایی و شفافیت صدا اختلالی ایجاد نشود. چنانچه کودک واج مورد نظر را درست تشخیص میداد و به تصویر درستی که بیانگر شکل لبها هنگام ادای واکه بود اشاره میکرد، یک امتیاز مثبت برای او ثبت میشد و در نهایت در هر زیرآزمون براساس پاسخهای درست یک میانگین گرفته میشد. میانگینهای امتیازهای واکههای پیشین و پسین پس از همسانسازی واریانسها، با آزمون tوابسته مقایسه شدند. برای مقایسۀ میانگینهای واکههای پسین با هم و نیز واکههای پیشین با هم در دو بخش شنیداری صرف و دیداریـشنیداری از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد و برای تشخیص این که تفاوت معنیداری بین میانگینها دقیقاً بین کدام جفت واکههای پسین وجود دارد، آزمون تعقیبی بنفرونی انجام شد.
یافتهها
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ میزان دشواری درک و تمایز واکههای پیشین و پسین در کودکان کمشنوا بود که پس از همسانسازی واریانس، آمار توصیفی این دادهها محاسبه و آزمون t وابسته اجرا شد که نتایج این بررسیها در جدول 1 ارائه شده است.
همانطور که مشاهده میشود، بین میانگین پاسخهای درست در دو قسمت واکههای پیشین و پسین تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0p<). یافتهها نشان میدهد که در هر دو آزمون دیداریـشنیداری و شنیداری، درک واکههای پسین نسبت به واکههای پیشین بهتر صورت گرفته است.
نتایج بررسی پاسخهای مربوط به میزان دشواری واکههای پسین زبان فارسی که شامل /o/، /u/ و /â/ است در جدول 2 آمده است.
بهمنظور بررسی معنیداری تفاوت میانگینها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. برای تشخیص این که این تفاوت معنیدار دقیقاً بین کدام جفت واکههای پسین وجود دارد، آزمون تعقیبی بنفرانی انجام شد.
براساس مقایسههای دوتایی، بین میانگین پاسخهای درست تفاوت معنیداری وجود داشت(014/0p=) و براساس میانگین امتیازها میتوان گفت که تمایز /â/ نسبت به /u/ بهتر صورت گرفته است. اما بین میانگینهای /â/ و /o/ تفاوت معنیداری وجود نداشت(329/0p=). بین دو واکۀ /o/ و /u/ هم تفاوت معنیداری مشاهده نشد(311/0p=). بهعبارت دیگر، برخلاف تفاوت ظاهری در میانگین امتیازهای این دو واکه، میزان دشواری این واکهها یکسان است. همچنین در آزمون شنیداری تفاوت معنیداری بین تمایز واکههای پسین وجود نداشت(05/0p>). در نتیجه، میتوان گفت ترتیب خاصی در طبقهبندی این واکهها برمبنای میزان دشواری درک و تمایزشان نمیتوان قائل شد.
آمار توصیفی مربوط به سنجش واکههای پیشین زبان فارسی شامل /i/، /e/ و /a/ در جدول 3 نشان داده شده است.
در آزمون دیداریـشنیداری براساس مقایسههای دوتایی میان واکۀ /i/ و /e/ تفاوت معنیداری وجود داشت(003/0p=). همچنین بین /i/ و /a/ نیز تفاوت معنیداری مشاهده شد(015/0p=) که با توجه به میانگین نمرات و تفاوتهای حاصل بهنظر میرسد درک و تمایز واکۀ /i/ نسبت به دو واکۀ دیگر بهتر و راحتتر صورت میگیرد. از طرف دیگر، بین قدرت تمایز کودکان از دو واکۀ /e/ و /a/ تفاوت معنیداری وجود نداشت(1p=).
در آزمون شنیداری صرف نیز براساس نتایج مقایسههای دوتایی، بین میانگین پاسخهای درست به /i/ و /e/ تفاوت معنیداری وجود داشت(049/0p=) و براساس امتیازهای میانگین میتوان گفت که تمایز /i/ نسبت به /e/ راحتتر صورت میگیرد. نتایج نشان میدهد که بین قدرت تمایز کودکان از واکههای /i/ و /a/ تفاوت معنیداری وجود نداشت(404/0p=). در مقایسۀ میان دو واکۀ /e/ و /a/ هم تفاوت معنیداری مشاهده نشد(640/0p=).
بحث
در ابتدا به بررسی تمایز شنیداری کودکان در واکههای پیشین و واکههای پسین پرداختیم تا مشخص شود کودک در کدامیک از این دو گروه واکه تمایز بهتری دارد. براساس نتایج آمار استنباطی، در هر دو آزمون دیداریـشنیداری و شنیداری درک واکههای پسین نسبت به واکههای پیشین بهتر صورت گرفت. همانطور که در تحقیقات Lamore و همکاران (1998) و Boothroyd (1984) اشاره شده است مهمترین عامل تمایز واکهها همان پیشین یا پسین بودن آنهاست که در واقع شکل لبها و دهان که هنگام ادای واکهها گرد یا کشیدهاند این عامل را ایجاد میکند، اما در هیچکدام از این پژوهشها اشارهای به این مطلب نشده است که تمایز کدام یک از گروه واکههای پسین یا پیشین آسانتر است(1و10-8).
در تحقیق دیگری Ohrstorm و Traunmüller (2007) میزان درک واکههای چهار فرد سالم را با استفاده از هجاهای بیمعنی در سه حالت شنوایی، بینایی و بیناییـشنوایی با هم مقایسه کردند و نتیجه گرفتند که نمونهها مشخصۀ بازی (openness) را بیشتر با شنوایی، و مشخصۀ گردی (roundedness) را بیشتر با چشم دریافت میکنند. این نتایج نشان میدهد که در درک واکهها، درک ویژگیهایی که چند حس در دریافت آنها دخالت دارد، قابل اعتمادتر است(11). نتایج پژوهش ما از این نظر که شکل لبها در تمایز واکهها مؤثر است، با این تحقیق همسو است.
در مرحلۀ دوم بررسی کردیم که میزان تمایز شنیداری کودک در کدامیک از واکههای پیشین قویتر است و همچنین این میزان در کدامیک از واکههای پسین بیشتر است. براساس نتایج آزمون دیداریـشنیداری مشخص شد که درک و تمایز واکۀ /i/ نسبت به دو واکۀ پيشين دیگر (/e/ /ĉ/) بهتر و راحتتر صورت میگیرد. اما در آزمون شنیداری میزان دشواری این واکهها یکسان بود و طبقهبندی واکههای پیشین از لحاظ میزان دشواری تمایز شنیداری ممکن نبود. این نتایج با یافتههای تحقیق Owens و همکاران (1968) (به نقل از Richie و همکاران (2008)) که نشان دادهاند سادهترین واکهها از لحاظ تمایز شنیداری /i/ و /a/ هستند همخوانی دارد. از نظر این محققان نیز دشوارترین واکۀ پیشین از لحاظ تمایز شنیداری /e/ است(4). در تحقیق حاضر نیز نتایج آزمون دیداریـشنیداری با این یافتهها مطابقت دارد و نتایج آزمون شنیداری این یافتهها را تأیید نمیکند. با توجه به تعداد کم آزمودنیها در این تحقیق و محققساز بودن ابزار این تحقیق ضروری است که مطالعات دیگری برای بررسی روایی سازۀ ابزار و نیز در جمعیتهای بزرگتر صورت گیرد. در قسمت واکههای پسین نیز پس از بررسی نتایج آزمون آماری مشخص شد که در آزمون دیداریـشنیداری تنها در تمایز /â/ و /u/ تفاوت وجوددارد و تمایز /â/ بهتر صورت میگیرد. اما در مجموع و با توجه به نتایج آزمون شنیداری، در طبقهبندی واکههای پسین برمبنای میزان دشواری درک و تمایز نمیتوان ترتیب خاصی قائل شد.
موضوع تمایز واکهها از جهت تأثیر آن بر بیان زبان نیز اهمیت دارد. در پژوهشی که توسط Andrew و همکاران (2010) روی تولید هجاهایcv در کودکان کاشت حلزون و کودکان بهنجار انجام شد مشخص شد که کودکان بهنجار هجاها را بهطور معنیداری دقیقتر از کودکان کاشت حلزون تولید میکنند، که این تفاوت تولید به علت تفاوت در درک شنیداری دو گروه است(12).
Arehart و همکاران (1997) کاربرد تفاوتهای فرکانس پایه را با ارائۀ واکههای رقابتی بین کمشنوایان و افراد بهنجار مقایسه کردند. نتایج بررسی آنها نشان داد که عملکرد گروه کمشنوا بهطور معنیداری ضعیفتر از شنوندگان بهنجار است. اما با توجه به تفاوت ابزار آن مطالعه با پژوهش حاضر، امکان مقایسۀ نتایج وجود نداشت(13).
در مطالعۀ دیگری McGowan و همکاران (2008) به مقایسۀ زبان بیانی کودکان کمشنوای 12 ماههای که قبل از شش ماهگی درمان دریافت کرده بودند با کودکان بهنجار پرداختند. نتایج نشان داد که وضعیت زبان کودکان کمشنوا هنگام تولید واکههای پیشین محدودتر از کودکان بهنجار است. این نتایج با نتایج مطالعۀ حاضر تا حدی همخوانی دارد، چون در مطالعۀ حاضر نیز کودکان کمشنوا در درک واکههای پسین وضعیت بهتری داشتند. شاید بتوان گفت درک ضعیفتر واکههای پیشین منجر به ضعف در بیان آنها میشود(14).
در زبان فارسی مطالعۀ دیگری که توسط صالحی و همکاران در سال 1386 در شهر اصفهان دربارۀ تمایز واکهای کودکان کمشنوا انجام شد نشان داد تفاوت اصلي بين گروه كودكان عادي و مبتلا به افت شنوايي متوسط و شديد مربوط به فضاي واكهاي است و هرچه شدت افت شنوايي افزايش يابد فضاي واكهاي بستهتر ميشود. از اين رو اين كودكان تكيۀ بيشتري بر حس عمقي دارند و اين امر باعث تحرك كم زبان و جابهجاگویی واكههاي داراي F1 و F2 مشابه (فرمنت اول و دوم صدا) ميشود. با توجه به تفاوت متغیرهای مورد بررسی در مطالعۀ ایشان با پژوهش حاضر، امکان مقایسۀ نتایج وجود نداشت(15).
نتیجهگیری
پژوهش حاضر نشان داد که در هر دو آزمون دیداریـشنیداری و شنیداری صرف درک واکههای پسین نسبت به واکههای پیشین بهتر صورت میگیرد. بنابراین مهمترین عامل تمایز واکهها همان پیشین یا پسین بودن آنهاست. در واقع شکل لبها و دهان که هنگام ادای واکهها گرد یا کشیدهاند این عامل را ایجاد میکند.
براساس نتایج آزمون دیداریـشنیداری مشخص شد که درک و تمایز واکۀ /i/ نسبت به دو واکۀ پيشين دیگر بهتر و راحتتر صورت میگیرد. اما در آزمون شنیداری میزان دشواری این واکهها یکسان بود و طبقهبندی واکههای پیشین از لحاظ میزان دشواری تمایز شنیداری ممکن نبود.
سپاسگزاری
این پژوهش در قالب پایاننامۀ کارشناسی ارشد با شمارۀ 4995-88 و با حمایت معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. از کودکان کمشنوا و والدین آنها که در این مطالعه همکاری کردند قدردانی مینماییم.
REFERENCES
1. Lamoré PJ, Huiskamp TM, van Son NJ, Bosman AJ, Smoorenburg Gf. Auditory, visual and audiovisual perception of segmental speech features by severely hearing-impaired children. Audiology. 1998;37(6):396-419.
2. Busby PA, Tong YC, Clark GM. Underlying dimensions and individual differences in auditory, visual, and auditory-visual vowel perception by hearing-impaired children. J Acoust Soc Am. 1984;75(6):1858-65.
3. Ryalls JH. A basic introduction to speech perception (cultural heritage and contemporary change). 1st ed. San Diego: Singular; 1996.
4. Richie C, Kewley-Port D, Coughlin M. Discrimination and identification of vowels by young, hearing-impaired adults. J Acoust Soc Am. 2003;114(5):2923-33.
5. Boone DR, McFarlane SC, Von Berg SL. The voice and voice therapy. 7th ed. Boston: Allyn & Bacon; 2005.
6. Allen SG, Serwatka TS. Auditory perception test for the hearing impaired (APT/HI). 1st ed. Jacksonville, FL: Psychological and Educational Publications; 1994. p. 1-115.
7. Hassanzadeh S. Adaptation and standardization of Persian auditory perception test for hearing impaired children. Tehran: Mashahir; 2001. Persian.
8. Safari M, Amiri Shavaki Y, Ghorbani A, Izadi F. The effect of speech therapy on laryngeal stroboscopic features of patients with vocal cord nodules. The Iranian Journal of Otorhinolaryngology. 2009;21(55):11-16. Persian.
9. Safari M, Ghorbani A, Amiri Shavaki Y, Izadi F. Effects of voice therapy on vocal acoustic characteristics in patients with vocal cord nodules. Audiol. 2011;20(2):125-32. Persian.
10. Boothroyd A. Auditory perception of speech contrasts by subjects with sensorineural hearing loss. J Speech Hear Res. 1984;27(1):134-44.
11. Traunmüller H, Öhrström N. Audiovisual perception of openness and lip rounding in front vowels. J Phon. 2007;35(2):244-58.
12. Warner-Czyz AD, Davis BL, MacNeilage PF. Accuracy of consonant-vowel syllables in young cochlear implant recipients and hearing children in the single-word period. J Speech Lang Hear Res. 2010;53(1):2-17.
13. Arehart KH, King CA, McLean-Mudgett KS. Role of fundamental frequency differences in the perceptual separation of competing vowel sounds by listeners with normal hearing and listeners with hearing loss. J Speech Lang Hear Res. 1997;40(6):1434-44.
14. McGowan RS, Nittrouer S, Chenausky K. Speech production in 12-month-old children with and without hearing loss. J Speech Lang Hear Res. 2008;51(4):879-88.
15. Salehi F, Bahrami A, Pourgharib J, Torabinezhad F, Kamali M. The Persian vowel formants in normal, moderate and severe hearing impaired students age 7-9 years in Isfahan. Audiol. 2009;17(2):42-52. Persian.