مقاله پژوهشی
میزان خیشومیشدگی گفتار در کودکان بهنجار 5/3 تا 5/6 سالۀ شهر تهران
هدیه هاشمی1، ناهید جلیلهوند1، علی قربانی1، محمد کمالی2
1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشكده علوم توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي ایران، تهران، ايران
2ـ گروه مدیریت توانبخشی، دانشكده علوم توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي ایران، تهران، ايران
چکیده
زمینه و هدف: در روند ارزیابی میزان خیشومیشدگی گفتار بیماران، آگاهی از اطلاعات خیشومیشدگی هنجار در گفتار افراد بهنجار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی میزان خیشومیشدگی در گفتار کودکان بهنجار 5/6-5/3 ساله فارسیزبان و تأثیر سن بر آن بود.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعیـمقایسهای میزان خیشومیشدگی در گفتار 112 کودک شامل 57 دختر و 55 پسر، 5/6-5/3 ساله مورد بررسی قرار گرفت. پس از غربالگری شنوایی و ارزيابي گفتار کودکان، آزمودنيهايي كه واحد شرايط بودند، وارد مطالعه شدند. نمونۀ گفتار با اجراي آزمون تقلید و تكرار جمله (14 جمله دارای همخوان دهانی و 3 جمله دارای همخوان خیشومی) جمعآوری و اندازۀ خیشومیشدگی بهوسيلۀ دستگاه نیزالویو محاسبه شد. سپس دادهها با استفاده از آزمونهای آماری اسپیرمن، t و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: براساس یافتههای پژوهش میانگین خیشومیشدگی در جملات خیشومی 25/46 درصد، جملات سایشی 67/43 درصد، انسدادیـسایشیها 41/43 درصد و در جملات انسدادی 21/42 درصد بود. ميزان خيشوميشدگي گفتار در دختران بیشتر ولی تفاوت معنيداری با پسران نداشت ولی در جملات انسدادی(037/0p=) سایشی(036/0p=) و خیشومی(032/0p=) در گروههای سنی مختلف تفاوت معنیداری داشت و با افزایش سن، مقادیر افزایش داشتهاند.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این پژوهش اطلاعات مفیدی را در خصوص میزان خیشومیشدگی گفتار در کودکان طبیعی 5/6-5/3 ساله فارسیزبان فراهم کرده است. بهعلاوه نشان میدهد که میانگین میزان خیشومیشدگی میتواند در جملات دارای شیوۀ تولید یکسان متفاوت باشد و تحت تأثیر وجود یا عدم همخوانهای خیشومی و حتی سن قرار داشته باشد.
واژگان کلیدی: میزان خیشومیشدگی، کودکان طبیعی فارسیزبان، سن، جنس
(دریافت مقاله: 8/8/91، پذیرش: 21/2/92)
مقدمه
بررسیها نشان داده است که واکهها و همخوانهای غیرخیشومی به درجاتی خیشومیاند. صدای همۀ افراد دارای گفتار بهنجار در تمامی صداها تا حدودی دارای ویژگی خیشومیشدگی است و چنانچه بهقدری زیاد شود که توجه مخاطبین را بهخود جلب کند، غیرطبیعی تلقی میشود(1).
ارزیابی و تشخیص خیشومیشدگی گفتار در افراد مبتلا به اختلالات تشدید، از وظایف گفتاردرمانگران (آسیبشناسان گفتار و زبان) است. میزان خیشومیشدگی گفتار معمولاً به دو روش ادراکی و ابزاری ارزیابی میشود. در روش درکی، آزمونگر به نمونۀ گفتار فرد گوش میدهد و با استفاده از مهارت بالینی و شنیداری خود، در مورد آن قضاوت میکند. شیوههای ارزیابی ابزاری شامل بررسی مستقیم و غیرمستقیم دریچۀ نرمکامی-حلقی (Velopharynx: VP) است. قضاوتهای ادراکی از گفتار خیشومی به دلايل متعددي دستخوش تغییراتی میشود که از اعتبار آن میکاهد. اين دلايل عبارتند از تغيير معيارهاي فردي در قضاوت ادراكي، تفاوت در سیستمهای نمرهدهی درمانگران و نیز وجود ويژگيهايي در صوت که موجب کاهش یا افزایش درک خیشومیشدگی گفتار میشود. از این رو، ارزيابي ادراكي تشديد تكليفي دشوار و نیازمند مهارت و تجربه است(2). با اینحال، هنوز قضاوتهای ادراکی از خیشومیشدگی گفتار منبع بسیار اساسی اطلاعات برای درمانگران در ارزیابی بیکفایتیهای دریچۀ نرمکامیـحلقی (Velopharyngeal insufficiency: VPI) است، زیرا از روایی محتوایی بالایی برخوردار است(2). گروهی از کودکان مبتلا به VPI برای بهبود وضعیت تشدید، کاندیدای جراحیهای ثانویۀ گفتار میشوند، اما نتایج ارزیابی گفتاری که صرفاًً براساس قضاوتهای ادراکی و کیفی درمانگر باشد، پاسخگوی پرسشهای مربوط به تصمیمگیری برای جراحیهای ثانویه نیست. بنابراین، لازم است قضاوتهای ادراکی با ارزیابیهای دستگاهی و عینی تکمیل شوند و اعتبار یابند(3).
در مطالعات گوناگون، برای سنجش مقدار هنجار خیشومیشدگی از نرمافزار نیزال ویو استفاده شده است؛ از جمله مطالعۀ Hogen Esch و Dejonckere (2004) که میزان هنجار خیشومیشدگی در گفتارکودکان 4 تا 11 سالۀ هلندی را با استفاده از نرمافزار نیزال ویو مطالعه کرده است(4). Küttner و همکاران (2003) نیز میانگین میزان طبیعی خیشومیشدگی گفتار در افراد 11 تا 20 سالۀ بهنجار آلمانی را با استفاده از نیزال ویو بررسی کردهاند(5). برای بهدست آوردن امتیازهای هنجار خیشومیشدگی گفتار در کودکان، مطالعات هنجارسازی زیادی در زبانهای دیگر همچون انگلیسی (در لهجههای ایرلندی، استرالیایی و کانادایی)، سوئدی، اسپانیایی، مجاری، فنلاندی، ژاپنی و تایلندی(6) انجام گرفته است. با توجه به اینکه بهترین سنین برای انجام جراحیهای ترمیمی (ثانویه) کودکان مبتلا به اختلالات خیشومیشدگی گفتار 5/3 تا 6 سالگی است(7)، لازم است دادههای هنجار میزان خیشومیشدگی گفتار در این محدودۀ سنی بهدست آید. مطالعات انجام شده همگی حاکی از تفاوت در نمرات خیشومیشدگی در زبانها و لهجههای مناطق مختلف هستند(7). علاوه بر تفاوت در زبان و لهجه، متغیرهای دیگری همچون جنس(5) و سن(7) از عوامل مؤثر بر میزان خیشومیشدگی بهشمار میروند. از دیگر عوامل مهم میتوان به بافت آوایی گفتار، مانند نسبت میزان واجهای خیشومی(8)، چگونگی توزیع واکههای افراشته و افتاده و سرعت گفتار اشاره کرد. از دیگر متغیرها میتوان به بلندی صدا اشاره کرد که براساس یافتههای پژوهشی موجود تأثیر قابل توجهی بر نمرات خیشومیشدگی ندارد(9).
از آنجا که میزان خیشومیشدگی در نژادها و گروههای سنی مختلف، متفاوت است، و نیز با توجه به اینکه گفتار پرخیشومی، مشخصۀ اصلی گفتار در کودکان مبتلا به شکاف کام است، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان خیشومیشدگی گفتار در کودکان بهنجار 5/3 تا 5/6 سالۀ فارسیزبان طراحی و اجرا شده است.
روش بررسی
این مطالعه بهصورت مقطعیـمقایسهای در مهدکودکهای تحت نظارت بهزیستی منطقۀ 3 شهر تهران انجام پذیرفت. نمونۀ مورد مطالعه 112 کودک 5/3 تا 5/6 سالۀ طبیعی فارسیزبان شامل 57 دختر و 55 پسر زبان بودند.
در این بررسی از آزمون ارزیابی گفتار در شکاف لب و کام براساس پارامترهای جهانیـنسخۀ فارسی توسط امیریانـدرخشنده (2011)، که شامل تکرار 17 جمله است، استفاده شد(10). پایایی کل اين آزمون برای ارزیابی ادراکی اختلالات تشدید 98 درصد بهدست آمده است و پایایی جملات 97 درصد و پایایی تکواژهها 98 درصد بوده است. آزمون دارای روایی محتوایی و روایی سازه است(10). برای اندازهگیری میزان خیشومیشدگی صدا از دستگاه نیزال ویو مدل T-02 از مجموعۀ برنامههای Dr speech ساخت شرکت Tiger DRS ثبت شده در آمریکا استفاده شد(11) كه تنها وسيلۀ در دسترس برای تعیین میزان خیشومیشدگی بود. ابتدا نرمافزار نیزال ویو روی یک دستگاه لپتاپ Dell-vostro 1320 model که دارای قابلیت گرافیکی و نیز حافظۀ حداقل 504 مگابایت و یک کارت صدای مدل Blaster.X-Fi Surround 5.1 بود نصب شد. سپس نسبت خیشومیشدگی گفتار در نرمافزار براساس پارامترهای آماری میانگین، انحراف معیار، میانه، نما و کمترین و بیشترین محاسبه شد.
انتخاب كودكان در مهدهاي كودك در گام نخست بهصورت تصادفي بود، اما از میان آنها کودکانی مورد مطالعه قرار گرفتند که شرايط ورود به مطالعه را داشتند. کودکان مورد مطالعه تکزبانۀ فارسی بودند، و وضعیت شنوایی آنها با ارزيابي کارشناس شنواییشناسی از طریق ادیومتر غربالگر در فرکانسهای 4000-250 هرتز داراي آستانۀ شنوایی طبیعی شدت 20 دسیبل یا کمتر در هر دوگوش بود. براساس نتايج ارزيابي آسیبشناس گفتار و زبان، آنها فاقد مشكل گفتاری بودند. برای تحلیل گفتار كودكان از نظر روانی و کیفیت صوت و تشدید، پنج دقیقه گفتوگو با هر یک از آنها ضبط شد. گفتار ضبطشدۀ کودکان سپس توسط دو آسیبشناس گفتار و زبان تحلیل شد. کودکان مورد مطالعه از نظر عدم ابتلا به انواع اختلالات تشدید (پرخیشومیـکمخیشومی)، شکاف زیر مخاط کام، نبود انواع ناهنجاریهای سر و صورت، نداشتن هر نوع سرماخوردگی و گرفتگی بینی در زمان نمونهگیری و نداشتن سابقۀ جراحی برداشتن لوزتین و آدنوئید در شش ماه قبل از نمونهگیری بررسی شدند.
سلامت دهانیـحرکتی هر کودک از طریق اجرای بخشهایی از پروتکل کنترل حرکتی/دهانی گفتار Robbins-Kely ارزیابی شد(13).
چنانچه شنوایی و وضعیت تولید، تشدید، صوت و روانی گفتار طبيعي بود، کودک وارد مطالعه میشد. هنگام گرفتن نمونۀ گفتار، کودک در وضعیتی روی صندلی قرار میگرفت که احساس راحتی کند و از نظر وضعیتی در شرایط عادی باشد. پس از اینکه کودک آمادۀ تکرار جملات میشد، جملات به ترتیب برای کودک پخش میشد و او باید هر یک از آنها را تکرار میکرد. پس از تکرار هر جمله دست کم یک فاصلۀ زمانی 15 ثانیهای برای استراحت و ثبت دقیق دادهها وجود داشت.
در شروع هر بار نمونهگیری، کالیبراسیون پس از روشن کردن دستگاه انجام میشد. سپس کلاه مخصوص روی سر فرد نصب میشد و بخش جداکنندۀ صدا درست زیر بینی و بالای لب فوقانی کودک قرار میگرفت. کلاه دقیقاً مطابق دفترچۀ راهنما روی سر کودک قرار میگرفت تا با حرکت لبها هنگام تولید گفتار تداخل نکند.
نمونۀ صدای آزمودنیها با تقلید و تکرار 17 جملۀ خبری دارای همخوانهای دهانی و خیشومی با نرمافزار نیزال ویو جمعآوری شد. از 17 جملۀ موجود، 14 جمله شامل همخوانهای دهانی زبان فارسی و بدون هیچگونه صدای خیشومی بود. برای نظمبخشی به دادهها، جملات آزمون در چهار زیرگروه تنظیم شدند که شامل جملات دارای همخوانهای انسدادی (7 جمله)، جملات دارای همخوانهای سایشی (5 جمله)، جملات دارای همخوانهای انسدادیـسایشی (2 جمله) و جملات دارای همخوانهای خیشومی زبان فارسی یعنی /n و m/ (3 جمله) بودند. لازم به ذکر است که هر جمله در یک صفحۀ مجزا ضبط میشد و برای محاسبة دقیق و کامل میزان خیشومیشدگی ابتدا و انتهای هر جمله در مطابقت با اسپکتروگرام در تجزیه و تحلیل مشخص میشد.
چنانچه هر گونه صداسازی بیاختیار مثل سرفه یا عطسه یا تکرار برخی کلمات یا حتی خطا در تکرار جملات رخ می داد، از کودک خواسته میشد دوباره آن را تکرار کند و بخش خطا با مکاننما نشانهگذاری میشد تا در آنالیز نهایی از نمونه خارج شود.
برای بررسی اعتبار اندازهگیریها از دستگاه نیزال ویو شیوۀ آزمونـبازآزمون استفاده شد. ابتدا آزمایش تکرار جملات روی 10 کودک انجام شد. برای این کار پس از 15 دقیقه از 10 کودک خواسته شد که جملات آزمون را دوباره تکرار کنند. سپس نمرات میانگین و انحراف معیار میزان خیشومیشدگی دو نوبت ارزیابی محاسبه شد.
دادهها با
نرمافزار SPSS نسخۀ 17
تجزیه و تحلیل
شد. برای
تعیین توزیع
هنجار دادها از
آزمون
غیرپارامتری
کولموگروفـاسمیرنوف
استفاده شد.
با توجه به اینکه
05/0>p
بهدست آمد،
دادهها دارای
توزیع هنجار
نبود. در
نتیجه، برای
بررسی
دادهها از
آزمون
ناپارامتری
فریدمن و آزمونهای
تکمیلی آن،
برای بررسی
تأثیر افزایش
سن بر میزان
خیشومیشدگی
از آزمون اسپیرمن
و از آزمون t برای
تعیین تفاوت
میزان
خیشومیشدگی در گروه دختران و پسران استفاده شد.
یافتهها
از 153 کودک 5/3 تا 5/6 ساله كه بهصورت تصادفي انتخاب شده بودند، 41 نفر به دلایلی همچون کمشنوایی (2 نفر)، اختلال در تولید (12 نفر)، سرماخوردگی در زمان نمونهگیری (10 نفر)، اختلال در صوت و تشدید (11 نفر) و عدم همکاری لازم با آزمونگر (6 نفر) از مطالعه حذف شدند و سرانجام گفتار 112 نفر (57 دختر و 55 پسر) مطالعه شد. این تعداد در سه گروه سنی 5/3 تا 5/4 سال (37 نفر ـ با میانگین سنی 48 ماه و 5 روز و انحراف معیار 4 ماه و 14 روز)، 5/4 تا 5/5 سال (38 نفر ـ با میانگین سنی 60 ماه و 10 روز و انحراف معیار 3 ماه و 30 روز) و 5/5 تا 5/6 سال (37 نفر ـ با میانگین سنی 71 ماه و 59 روز و انحراف معیار 3 ماه و 75 روز) توزیع شدند.
میزان خیشومیشدگی، میانگین و انحراف معیار و کمترین و بیشترین میزان خیشومیشدگی هر یک از انواع جملات در جدول 1 آمده است. بیشترین میانگین خیشومیشدگی در جملات دارای همخوان خیشومی مربوط به جملۀ «نامه مال منه» (با میانگین 71/ 46 درصد و انحراف معیار 9/4)، بیشترین میزان خیشومیشدگی در میان جملات دارای همخوان دهانی متعلق به جملۀ «خاله یخ خرید» (با میانگین 07/44 درصد و انحراف معیار 6/4) و نیز کمترین میزان خیشومیشدگی در جملات مربوط به جملۀ «یه گله گرگ» (با میانگین 88/41 درصد و انحراف معیار 9/4) بود (جدول 2). براساس آزمون ناپارامتری فریدمن چهار گروه جملات در کودکان مورد مطالعه (112 نفر) در میزان خیشومیشدگی دارای تفاوت معنیدار بودند(000/0p=). آزمون تکمیلی نشان داد که درصد خیشومیشدگی در جملات خیشومی، سایشی و انسدادی در گفتار کودکان 5/3 تا 5/4 سال با گروه 5/4 تا 5/5 دارای تفاوت معنیدار است.
میانگین خیشومیشدگی در جملات مختلف بین دختران و پسران براساس آزمون t تفاوت معنیداری نداشت (در گروه جملات انسدادی 23/0p=، در گروه جملات سایشی 18/0p=، در گروه جملات انسدادیـسایشی 90/1p= و در در گروه جملات خیشومی(19/0p=).
برای تأیید این فرضیه که میزان خیشومیشدگی در کودکان با افزایش سن، افزایش مییابد از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. براساس یافتهها، در هر چهار گروه از جملات ارتباط معنیدار اما ضعیفی بین سن و درصد خیشومیشدگی بهدست آمد؛ بهطوریکه در جملات انسدادی 24/0=ρ، در جملات سایشی 26/0=ρ، در جملات خیشومی 25/0=ρ و در جملات انسدادیـسایشی 24/0=ρ (جدول 3) شد. بنابراین با افزایش سن مقدار خیشومیشدگی افزایش داشته است.
بحث
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که در کل نمونهها، بدون در نظر گرفتن جنس و گروه سنی، میانگین خیشومیشدگی در جملات دارای همخوان خیشومی بهطور معنیداری بیشتر از میانگین خیشومیشدگی جملات بدون همخوان خیشومی بود(000/0p=). این یافته با نتایج مطالعات Nichols (1999) در زبان اسپانیایی، Sweeney و همکاران (2004) در زبان انگلیسی ایرلندی، Hogen Esch و Dejonckere (2004) در زبان هلندی(4)، Küttner (2003) در زبان آلمانی(5)، Lierde و همکاران (2001) در زبان فنلاندی(8)، Prathanee (2003) در زبان تایلندی(6)، Hirschburg (2006) در زبان مجاری، و Brunnegård (2009) در زبان سوئدی(2) همسو و همجهت است.
اگرچه
زبانهای
متعددی که
میزان
خیشومیشدگی
در آنها
بررسی
شده است هیچ
یک نزدیکی
ساختاری به
زبان فارسی
ندارند، ولی
در همۀ آنها
میانگین میزان
خیشومیشدگی
در جملات
خیشومی
بهطور معنیداری از
جملات دارای
همخوان
دهانی بیشتر
است. از
مطالعات یاد
شده، مواردی
که در محدودۀ
سنی کودکان و
با استفاده از
دستگاه نیزال
ویو انجام شده
باشد، یکی
مطالعۀ Hogen Esch و Dejonckere (2004) است که
در کودکان
هلندی 4 تا 11
ساله انجام
شده و میزان
خیشومیشدگی
را در متن
دارای همخوان
دهانی 1/28 درصد و
در متن مختلط
(همخوان دهانی
و خیشومی) 0/35
درصد گزارش
کرده است(4). در
مطالعۀ Kuttner
(2003) نیز که در
افراد 11 تا 20
سالۀ آلمانی
زبان انجام شد،
میزان
خیشومیشدگی
در جملات دارای
همخوان
دهانی 9/36 درصد،
در جملات
مختلط 2/38 درصد و
در جملات
خیشومی 1/42 درصد
گزارش شده است
که علیرغم
گروه سنی
متفاوت و نیز
محرکهای
زبانی متفاوت،
میانگینها بسیار
نزدیک به
مطالعۀ حاضر
بوده است(5).
در مطالعۀ Brunnegård و همکاران (2009) که در گروههای سنی مختلف و با استفاده از نیزومتر انجام شده است، میانگین خیشومیشدگی در گروه سنی 4 تا 5 ساله برای جملات دهانی 6/13 درصد و برای جملات خیشومی 0/52 درصد و در گروه سنی 6 تا 7 سال نیز بهترتیب میزان خیشومیشدگی در جملات دهانی و خیشومی 8/12 درصد و 0/56 درصد بوده است(2). Prathanee و همکاران (2003) نیز این شاخص را در کودکان 6 تا 13 سالۀ تایلندی برای جملات دارای همخوان دهانی 3/14 درصد و در جملات دارای همخوان خیشومی 0/51 درصد گزارش کردهاند(6). با توجه به یافتههای بالا، میانگین خیشومیشدگی جملات دارای همخوان خیشومی و بدون آن در مطالعۀ حاضر با مقادیر برخی مطالعات خارجی متفاوت است. به نظر میرسد این تفاوتها از یکسو با تفاوتهای آناتومیک و فیزیولوژیک دریچۀ کامیـحلقی در گروههای سنی مختلف و حتی نژادهای مختلف و تفاوت در زبان و ویژگیهای زبرزنجیری گفتار و لهجههای مختلف زبان مرتبط باشد. از سوی دیگر، استفاده از دستگاه متفاوت در این مطالعه ممکن است در این تفاوت نتیجه دخیل باشد. ضمن اینکه محرکهای گفتاری نیز براساس ویژگیهای هر زبان متفاوت است. مهمترین مشخصۀ محرکهای گفتاری استفاده شده در این مطالعه این است که این آزمون نوعی ابزار ارزیابی ادراکی گفتار افراد فارسیزبان مبتلا به شکاف کام است، در نتیجه ارزیابی ادراکی میتواند با ارزیابی دستگاهی تکمیل یا مقایسه شود.
بررسی میانگین خیشومیشدگی جملات بر حسب جنس تفاوت معنیداری نشان نداد که با یافتههای مطالعۀ Nichols (1999)، Van Doorn (1998)، Sweeny (2004) و Brunnegård (2009) همسو است(2و13). به نظر میرسد چنین نتایجی ناشی از نبود تفاوت میان ساز و کار سیستم تشدید و آواسازی (راه صوتی) کودکان دو جنس در سنین مورد مطالعه است.
Prathanee (2003) و Hirschburg (2006) در کودکان و Mishima (2007) بهترتیب در زنان و مردان بزرگسال ژاپنی تفاوتهای معنیداری مشاهده کردند که حاکی از این است که در زبانهای تایلندی، مجاری و ژاپنی میزان خیشومیشدگی ممکن است با جنس ارتباط داشته باشد(13).
میانگین خیشومیشدگی جملات در گروههای سنی مورد بررسی حاکی از وجود ارتباط معنیدار میان میزان خیشومیشدگی در جملات انسدادی، سایشی و خیشومی در میان سه گروه سنی بود. میزان خیشومیشدگی در گروه سنی 5/5 تا 5/6 سال در جملات انسدادی، سایشی و خیشومی بیش از سایر گروههای سنی بود و در جملات سایشیـانسدادی تفاوت معنیداری میان سه گروه وجود نداشت. اینکه با افزایش سن میانگین خیشومیشدگی بیشتر میشود در مطالعۀ Prathanee (2003)، Brunnegård (2009) و Sarac (2011) نیز تأیید شده است، هرچند در مطالعات دیگر در مقایسۀ سنی تفاوت معنیداری گزارش نشده است(2،6و14). به گفتۀ Prathanee این تفاوت به تغییراتی که در ساختارهای دهانی صورتی و بهویژه افزایش سطح مقطعی عرضی ناحیه بینی رخ میدهد مربوط است(5). تفاوت در ساختارهای دهان و بینی عملکرد دریچه VP را تحت تأثیر قرار میدهد. تفاوتهایی که در عرض و ارتفاع و گودی صورت در کودکان مختلف وجود دارد نیز عامل بالقوۀ دیگری است. ارتفاع صورت و تفاوت آن با عرض، فشار هوای بینی را کاهش و جریان هوای بینی را افزایش می دهد، در نتیجه با افزایش سن در دورۀ مورد مطالعه، میزان خیشومیشدگی نیز افزایش مییابد(14). بهعلاوه، در مطالعات متعدد به تفاوتهای معنیدار خیشومیشدگی میان بزرگسالان و کودکان اشاره شده است(13).
هرچند که دادههای بهدست آمده حدودی از خیشومیشدگی طبیعی را در سنین مورد مطالعه نشان میدهند ولی ضروری است که دادههای حاصل از این مطالعه با دادههای حاصل از گفتار کودکان مبتلا به VPI مورد مقایسه قرار گیرد تا علاوه بر تعیین حساسیت و دقت دستگاه در تشخیص میزان خیشومیشدگی، cut of points نیز مشخص شود.
سنجش ميزان خيشوميشدگي در گفتار كودكان فارسيزبان با استفاده از دستگاه نیزال ویو نشان داد که هرچند میزان خیشومیشدگی در جملات خیشومی بهطور معنیداری از جملات دارای همخوان دهانی بیشتر است، ولی در جملات دارای همخوان دهانی نیز مقادیری از خیشومیشدگی وجود دارد. بنابراين با وجود مقاديري از خيشوميشدگي در جملات داراي همخوانهاي دهاني، ميتوان چنين استنباط كرد كه در ارزيابي خيشوميشدگي با دستگاه نیزال ویو ممكن است عدد صفر بهمعني نبود خيشوميشدگي نباشد.
داشتن دادههای هنجار از میزان خیشومیشدگی گفتار در محرکهای گفتاری متفاوت برای درمانگرانی که با کودکان مبتلا به اختلالات تشدیدی کار میکنند بسیار با اهمیت است و از آنجاکه نمونۀ گفتاری مورد استفاده در این آزمون برای ارزیابی ادراکی نیز قابل استفاده است، نتایج حاصل از ارزیابی دستگاهی با نیزال ویو میتواند با قضاوتهای ادراکی درمانگران گفتار مقایسه شود و مداخلات درمانی مناسب برای کودکان در این محدودۀ سنی ارائه شود. آسیبشناسان گفتار نیاز دارند که قضاوتهای ادراکی و تشخیصهای خود را به کمک اندازهگیریهای کمی بهدست آمده از ابزارهای آکوستیکی سختافزاری و نرمافزاری تکمیل و مستند نمایند که دادههای حاصل از این مطالعه این امکان را برای آنها فراهم میآورد.
نتیجهگیری
داشتن دادههای هنجار از میزان خیشومیشدگی گفتار در محرکهای گفتاری متفاوت بسیار با اهمیت است و از آنجا که نمونۀ گفتاری مورد استفاده در این آزمون برای ارزیابی ادراکی نیز قابل استفاده است، نتایج حاصل از ارزیابی دستگاهی با نیزال ویو میتواند با قضاوتهای ادراکی درمانگران گفتار مقایسه شود. بهعلاوه، نتایج نشان داد سن عامل مؤثری در میزان خیشومیشدگی کودکان است و افزایش سن با افزایش میزان خیشومیشدگی همراه است.
سپاسگزاری
از زحمات جناب آقای ناطقی مدیر محترم بهزیستی شمیرانات و مدیران محترم مهدکودکهای یاقوت، یزدان مهر و فرگل که امکان نمونهگیری را برای ما فراهم آوردند سپاسگزاری میشود. همچنین، از سرکار خانم قلیچی و جناب آقای معراجی بهدلیل مشاورهها و راهنماییهای ارزندهشان، از سرکار خانم جعفرلو که در ارزیابی شنوایی کودکان با ما همکاری داشتند و نیز از مدیر و اساتید محترم گروه گفتاردرمانی دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران برای مساعدتهای علمی و عملیشان تقدیر و تشکر میشود.
REFERENCES
1. Ghelichi L, Shavaki Y, Jenabi MS, Khorasani B. Phonetic context and nasalance score in word level. J rehabilitation. 2005;6(21):43-9. Persian.
2. Brunnegård K, Van Doorn J. Normative data on nasalance scores for Swedish as measured on the Nasometer: Influence of dialect, gender, and age. Clin Linguist Phon. 2009;23(1):58-69.
3. Van Doorn J, Purcell A. Nasalance levels in the speech of normal Australian children. Cleft Palate Craniofac J. 1998;35(4):287-92.
4. Hogen Esch TT, Dejonckere PH. Objectivating nasality in healthy and velopharyngeal insufficient children with the nasalance acquisition system (NasalView). Defining minimal required speech tasks assessing normative values for Dutch language. Int J Pediatrotorhinolaryngol. 2004;68(8):1039-46.
5. Küttner C, Schönweiler R, Seeberger B, Dempf R, Lisson J, Ptok M. Normal nasalance for the German language. Nasometric values for clinical use in patients with cleft lip and palate. HNO. 2003;51(2):151-6.
6. Prathanee B, Thanaviratananich S, Pongjunyakul A, Rengpatanakij K. Nasalance scores for speech in normal Thai children. Scand J Plast Reconstr Surg Hand Surg. 2003;37(6):351-5.
7. Billmire D. Surgical managements of clefts and velopharyngeal dysfunction. In: Kummer A, editor. Cleft palate and craniofacial anomalies: Effects on speech and resonance. 2nd ed. Singular Thomson Learning; 2008.p:516-523.
8. Lierde K, Wuyts F, Bodt M, Cauwenberge P. Nasometric values for normal nasal resonance in the speech of young Flemish adults. Cleft Palate J. 2000;37(6):584-9.
9. Watterson T, Hinton J, McFarlane S. Novel stimuli for obtaining nasalance measures from young children. Cleft Palate J. 1996;33(1):67-73.
10. Amirian A, Derakhshandeh F, Salehi A, Soleimani B. Evaluating intra- and inter-rater reliability for cleft palate speech assessment test based on universal parameterssystem- in Persian. JRRS. 2011;7(4):470-6. Persian.
11. Lewis KE, Watterson T, Quint T. The effect of vowels on nasalance scores. Cleft Palate J. 2000;37(6):584-9.
12. Awan S. Analysis of nasalance: Nasal view. Clinical phonetics and linguistics. London: Whurr-Publishers. 1997:518–25.
13. Kazemi Y, Derakhshandeh F. Exploring the validity, reliability and normal scores of oral/speech motor control protocol in Farsi-speaking children in Isfahan. J Rehabilitation. 2007;8(30):50-6. Persian.
14. Sarac E, Kayikci M, Ozkan S. Nasality evaluation of Turkish phonemes in vowel-consonant combinations. Int J Pediatr Otorhinolaryngol. 2011;75(7):894-8.
Research Article
Nasalance scores in the speech of normal 3.5-6.5-years-old children, in Tehran, Iran
Hedieh Hashemi1, Nahid Jalilevand1, Ali Ghorbani1, Mohammad Kamali2
1- Department of Speech therapy, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
2- Department of Rehabilitation Management, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
Received: 29 October 2012, accepted: 11 May 2013
Abstract
Background and Aim: In the process of assessing the nasalance scores in patient’s speech, it is vital to know about normative data in the speech of normal subjects. The main objective in this study was to obtain normative data on nasalance scores in normal Persian-speaking children aged 3.5 to 6.5 years.
Methods: In this cross-sectional and comparative study, nasalance was measured in the speech of 112 children (55 boys and 57 girls) in Tehran, Iran. After auditory screening and speech assessments, the subjects who get the sufficient criterions entered the study. Speech sample was obtained by imitation and repeating sentences (14 oral and 3 nasal sentences) and mean nasalance score was measured by Nasal view software.
Results: A mean nasalance score of 46.25% was obtained for nasal sentences and a mean score of 43.67% for fricative sentences, 43.41% for affricative sentences and 42.21% for stop sentences. There was higher nasalance scores in girls but the difference was not significant (p=0.201); there was a significant difference in nasalance scores between different age groups in stop (p=0.037), fricative (p=0.036) and nasal sentences (p=0.032).
Conclusion: Findings of this study prepared good statistical data about nasalance scores in normal Persian-speaking children aged 3.5-6.5 years. The study also revealed that nasalance scores can be different in sentences with same manner of articulation and can be affected by presence or absence of nasal consonants and even age.
Keywords: Nasalance, Persian-speaking children, age, sex
Please cite this paper as: Hashemi H, Jalilevand N, Ghorbani A, Kamali M. Nasalance scores in the speech of normal 3.5-6.5-years-old children, in Tehran, Iran. Audiol. 2014;23(2):49-57. Persian.