Research Article
Evaluating the results of Persian version of the temporal resolution test in adults
Shaghayegh Omidvar1, Zahra Jafari2, Seyed Ali Akbar Tahaei1
1- Department of Audiology, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
2- Department of Rehabilitation Basic Sciences, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
Received: 14 April 2011, accepted: 17 October 2011
Abstract
Background and Aim: Temporal resolution refers to the ability of perceiving changes over time. This study was conducted to prepare Persian version of the temporal resolution test, which was first introduced by Phillips (1994) and Stuart (1996), and to obtain its results in 18 to 25 year old normal individuals of both genders.
Methods: To construct the Persian version of the temporal resolution test, like the original version, speech stimuli, continuous and interrupted noises were used. Speech stimuli comprised four lists of fifty words-monosyllabic lists, which were presented to the right ears first in quietness and then with continuous and interrupted noises on S/Ns of -20, -10, 0, +10 dB. The test was performed on thirty three right handed healthy individuals (14 male and 19 female with the mean age 21.02, SD=1.7 year old) in written response mode.
Results: Significant difference was shown between test scores in quiet with each of the continuous (p<0.0001) and interrupted (p≤0.0001) noises in four signal to noise ratios, and also between test scores of continuous and interrupted noise presentations (p<0.0001). No significant correlation was revealed between gender and test scores and age and test score and age in +10 dB S/N ratio.
Conclusion: Conducting this test on a group of healthy individuals showed its application for measuring temporal resolution with speech stimuli.
Keywords: Temporal resolution, continuous noise, interrupted noise, signal to noise ratio
مقاله پژوهشی
بررسی نتایج نسخۀ فارسی آزمون حدت زمانی در بزرگسالان
شقایق امیدوار1، زهرا جعفری2، سید علیاکبر طاهایی1
1ـ گروه شنواییشناسی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
2ـ گروه علوم پایه توانبخشی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: حدت زمانی به توانایی درک تغییرات محرک در طول زمان گفته میشود. در پژوهش حاضر نسبت به تهیۀ نسخۀ فارسی آزمون حدت زمانی به روش Phillips (1994) و Stuart (1996) و بررسي نتايج آن در افراد هنجار 18 تا 25 سال از هر دو جنس، اقدام شد.
روش بررسی: در ساخت نسخۀ فارسی آزمون حاضر همانند نسخۀ مرجع از محرک گفتاری، نویز ممتد و نویز منقطع استفاده شد. محرکَهای گفتاری شامل چهار فهرست 50 کلمهای بود که نخست در سکوت و سپس توأم با ارائۀ نویز ممتد و منقطع در چهار نسبت سیگنال به نویز 10+، صفر، 10- و 20- دسیبل به گوش راست ارائه گردید. مطالعۀ مقطعی حاضر روي 33 فرد هنجار راست دست (19 زن و 14 مرد) با ميانگين سني 02/21 و انحراف معیار 7/1 سال با شیوۀ پاسخگویی نوشتاری، اجرا شد.
یافتهها: بین امتیازات آزمون در سکوت با هر یک از چهار نسبت سیگنال به نویز ممتد(0001/0>p) و منقطع(0001/0≥p) و همچنین بین امتیازات آزمون در دو وضعیت ارائه نویز ممتد و منقطع(0001/0>p) تفاوت معنیداری مشاهده شد. در بخشهای مختلف آزمون، بین دو جنس اختلاف معنیداری وجود نداشت. همچنین بین سن و امتیاز حدت زمانی در نسبت سیگنال به نویز مثبت 10 دسیبل، ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: اجرای آزمون حاضر روی گروهی از افراد برخوردار از شنوایی هنجار، توانایی آزمون ساخته شده در تعیین حدت زمانی با استفاده از محرکهای گفتاری را نشان داد.
واژگان کلیدی: حدت زمانی، نویز ممتد، نویز منقطع، نسبت سیگنال به نویز
(دریافت مقاله: 25/1/90، پذیرش: 25/7/90)
مقدمه
توانایی پردازش شنوایی و در نهایت تفکیک محرکهای صوتی به مؤلفههای پایهایتر، به تعدادی از ویژگیهای فیزیکی صوت وابسته است. یکی از مهمترین این ویژگیها برخورداری از حدت زمانی طبیعی است(1). حدت زمانی به توانایی درک تغییرات محرک در طول زمان، مانند کشف یک وقفۀ زمانی کوتاه بین دو صوت یا شناسایی نوسانات دامنه در یک صوت ممتد، گفته میشود. تقریباً در تمام آزمونهای نیازمند پردازش شنیداری، درک مشخصات زمانی محرک ضروری است، زیرا اکثر اطلاعات شنوایی به نحوی از زمان تأثیر میپذیرد(1).
در اکثر تحقیقاتی که در زمینۀ تواناییهای پردازش مرکزی دستگاه شنوایی صورت گرفته است به حیطههای رمزگذاری شدتی و فرکانسی محرک پرداخته شده و عملکرد زمانی یا زمانبندی که بعد مهم ديگري از پردازش در دستگاه شنوایی است، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. برخورداري از حدت زمانی مناسب برای درک گفتار ضروری است، چون اطلاعاتی را دربارۀ مرزهای واکهها، همخوانها، هجاها و عبارات در اختیار میگذارد. در صورتی که شنونده نتواند اطلاعات شنوایی را در حضور نویز تحلیل کند، فهم گفتار به میزان قابل توجهي آسیب میبیند(2).
براي فهم نحوۀ رمزگذاری حدت زمانی توسط دستگاه شنوایی، مطالعات زیادی صورت گرفته است، اما براي بررسی آن از جنبۀ بالینی ابزار محدودی در اختیار است(3). الگوی کشف فاصلۀ زمانی (gap detection) اولین روشی است که در سال 1947 براي بررسی توانایی حدت زمانی توسط Garner معرفی شد. در این الگو محرک شامل دو نویز برست کوتاه است و شنونده بايد وقفۀ زمانی یا فاصله سکوت بین آنها را شناسايي نمايد(1). تابع انتقال مدولاسیون زمانی (Temporal modulation transfer function) روش دیگری است که برای ارزیابی حدت زمانی شنوایی استفاده میشود. مدولاسیون زمانی به وقوع تغییر در محرک در طول زمان اشاره دارد. در این آزمون، شنونده باید نوسانات سینوسی دامنه (در سرعتهای مدولاسیون متفاوت) را در سطح شدتی از یک سیگنال یکنواخت تشخیص دهد. توانایی کشف حداقل میزان مدولاسیون در دامنه (آستانۀ مدولاسیون) بهعنوان تابعی از فرکانس مدولاسیون ترسیم میشود(4).
در سال 1994، Phillips و همکاران روش جدیدی را برای بررسی حدت زمانی معرفی کردند(4). در آزمون حدت زمانی كه آنها معرفي کردند، عملکرد تشخیص واژه بهصورت تابعی از نسبت سیگنال به نویز در حضور دو نویز باند وسیع ممتد و منقطع ارزیابی و تفاوت در امتیاز تشخیص واژهها بهعنوان توانایی یا ناتوانی فرد در استفاده از ساختار زمانی نویز منقطع، تفسیر میشود(5). از این آزمون در مطالعات متعددی برای بررسی اختلالاتی که به نوعی احتمال درگیری توانایی حدت زمانی در آنها وجود داشت، شامل کمشنوایی شبیهسازی شده (simulated hearing loss)، کمشنوایی ناشی از نویز، کمشنوایی فرکانس بالای یکطرفه، افراد مبتلا به اسکلروز متعدد، سالمندان و کودکان، استفاده شد(9-4). نتایج این مطالعات نشان داد که افراد با شنوایی هنجار، در حضور نویز منقطع نسبت به نویز ممتد، از عملکرد بهتری برخوردارند (پدیدۀ رهایی از پوشش). همچنین، در کمشنوایی ناشی از نویز، کمشنوایی فرکانس بالای یکطرفه، اسکلروز متعدد و سالمندان، در مقایسه با افراد جوان برخوردار از شنوایی هنجار، در حضور نویز منقطع نسبت به نویز مداوم عملکرد ضعیفتری گزارش شد(10). Stuart و Phillips عنوان کردند که نقص دستگاه شنوایی در استفاده از ساختار زمانی پوشانندۀ منقطع (یعنی دورههای سکوت) منعکسکنندۀ ضعف حدت زمانی است(6).
بررسی حدت زمانی از اين طريق، با توجه به استفاده از محرک گفتاری بهعنوان محرک آزمون و سنجش تأثیر نویز بر درک آن که شرایط ارزیابی واقعیتری را بازسازی میکند، میتواند در بررسی تأثیر ضعف حدت زمانی بر درک گفتار، اهمیت و کاربرد بیشتری داشته باشد. با توجه به اهمیت آزمون حدت زمانی در بین مجموعه آزمونهای پردازش شنوایی مرکزی و اهمیت بررسی آن با محرکهای گفتاری، بهویژه در حضور نویز (که در دیگر آزمونهای مشابه قبلی مورد توجه نبوده است)، و همچنین نبود نسخۀ فارسی ارزیابی این مهارت از این طریق، مقالۀ حاضر به شرح نحوۀ ساخت نسخۀ فارسی آزمون حدت زمانی و گزارش نتایج آن در گروهی از افراد جوان هنجار میپردازد.
روش بررسي
مطالعۀ مقطعی حاضر شامل دو بخش اصلی ساخت آزمون حدت زمانی و اجرای آن روی گروهی از افراد جوان 18 تا 25 سال بود.
در مرحلۀ ساخت آزمون، از سه نوع محرک شامل واژههای تکهجایی، نویز ممتد و نویز منقطع استفاده شد. نویز ممتد و منقطع از نظر ساختار طیفی مشابه (در محدودۀ فرکانسی 100 تا 8000 هرتز)، اما از نظر ویژگیهای زمانی متفاوت بودند. هر دو نویز با استفاده از سرعت نمونهگیری 48000 هرتز ساخته شدند. طیف نویز باند وسیع ممتد در محدودۀ یک دسیبل از فرکانس 100 تا 8000 هرتز بود. نویز باند وسیع منقطع شامل نویز برستها و دورههای سکوت بین آنها با دیرش متغیر 5 تا 95 میلی ثانیه، و پوش آن مستطیلی شکل بود. ساختار زمانی نویز منقطع به گونهای انتخاب شد که به واحدهای آکوستیکی گفتار شباهت داشته باشد و نسبت مدت زمان اشغال شده توسط آن 50 درصد بود. برای جلوگیری از هر گونه درک زیر و بمی که ممکن بود از مدولاسیون دورهای پوشاننده حاصل شود و در تفکیک سیگنال از نویز به شنونده کمک کند، ارائۀ نویز بهطور تصادفی بود. محرک اصلی نویز به چهار بخش مجزا تقسیم و هر کدام برای یکی از چهار فهرست واژهها استفاده شد. کلیۀ محرکهای گفتاری و نویز با استفاده از نرمافزار Cool Edit Pro 2.1 و دستگاه صداسنج (sound level meter) از نظر شدتی متوازن شدند تا از قدرت یکسانی برخوردار باشند. محرک نویزی که روی یک کانال ردیف شده بود، دو ثانیه پیش از شروع محرکهای گفتاری ضبط شده در کانال دیگر، شروع و دو ثانیه پس از ارائۀ آخرین کلمه خاتمه مییافت. زمان لازم برای اجرای آزمون تقریباً یک ساعت بود. محرکهای گفتاری شامل چهار فهرست 50 کلمهای از مجموعۀ واژههای تک هجایی بود که از واژههاي تكهجايي پژوهش مصلح و همکاران(11)، انتخاب شد. انتخاب کلمات به گونهای بود که تا حد امکان توازن واجی بین چهار فهرست رعایت شود و همچنین از کاربرد واژههای تکراری اجتناب گردد. بهمنظور اجرای معیار توازن واجی بین فهرستها، فرکانس وقوع هر یک از 29 واج زبان فارسی (شامل شش واکه و 23 همخوان) با استناد به پژوهش مصلح و همکاران(11) مشخص و بین چهار فهرست رعایت شد. فاصلۀ سکوت بین واژهها چهار ثانیه در نظر گرفته شد و کلمات در سطح احساس 30 دسیبل بالاتر از آستانۀ دریافت گفتار در یک دورۀ سکوت و سپس توأم با ارائۀ نویز ممتد و منقطع در چهار نسبت سیگنال به نویز 10+، صفر، 10- و20- دسیبل بهصورت تکگوشی (گوش راست) ارائه شد. 10 ثانیه قبل از بیان اولین کلمه از هر فهرست، یک صوت سینوسی با فرکانس 1000 هرتز جهت تنظیم شدت ارائه میشد.
برای ساخت بخشهای مختلف آزمون از نرمافزار Cool Edit Pro 2.1 استفاده شد، و بین واژههای هر فهرست آزمون چهار ثانیه برای شیوۀ پاسخگویی نوشتاری در نظر گرفته شد. نویز ممتد و منقطع نیز با ویژگیهایی که در بالا ذکر شد، تهیه شد. سپس توازن شدتی، هم برای فهرست واژهها و هم برای نویز ممتد/منقطع بهصورت جداگانه صورت گرفت و پس از ایجاد نسبت سیگنال به نویز مناسب، دو کانال گفتار و نویز با هم ادغام و روی یک کانال قرار گرفتند. سپس فایل نهایی آزمون روی DVD ذخیره شد.
در مرحلۀ اجرا، آزمون تهيه شده روي 33 فرد هنجار (19 زن و 14 مرد) در محدودۀ سني 18 تا 25 سال با ميانگين سن 02/21 و انحراف معیار 7/1 سال، در كلينيك شنواييشناسي دانشكدۀ توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران، طي سه ماه اجرا شد. مطالعۀ مقطعی حاضر روی افراد برخوردار از 1) شنوایی هنجار و قرینه در دو گوش (اختلاف كمتراز 10 دسیبل بین میانگین آستانههای تنـخالص در دو گوش)، 2) امتیاز بازشناسی گفتار هنجار در دو گوش، 3) برتری دست راست در نوشتن و 4) تسلط بر زبان فارسی بهعنوان زبان اول (مادری) انجام گرفت. در صورت وجود سابقۀ هر گونه اختلال روانشناختي، صرع، ضربه به سر، جراحي مغز، اعتياد/مصرف مواد، مصرف داروهاي روانگردان و يا مصرف الكل، فرد از مطالعه کنار گذاشته ميشد. برای بررسي و رعایت موارد ذكر شده، از پرسشنامهاي كه به همين منظور تهيه شده بود، استفاده شد. پژوهش با تأیید کمیتۀ اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت.
افراد برخوردار از معیارهای ورود به مطالعه پس از کسب رضایتنامه، در بررسی شرکت داده شدند. در ابتدا معاینۀ اتوسکپی و سپس ادیومتری تن خالص و آزمون بازشناسی گفتار به روش مرسوم انجام شد. همچنین، برای بررسی سلامت گوش میانی و نبود هر گونه آسیب احتمالی، آزمایش ادیومتری ایمیتانس برای کلیۀ افراد انجام شد. پس از آن که از وضعیت شنوایی هنجار هر یک از افراد مورد مطالعه اطمینان حاصل شد، به هر فرد در مورد آزمون و نحوۀ اجرای آن، توضیحات زیر ارائه شد:
آزمون حاضر ساده و کاملاً بیخطر است و هدف آن ارزیابی توانایی بازشناسی گفتار در سکوت و در حضور نویز است. به هنگام ارائۀ هر يك از فهرست واژهها، بهدقت گوش دهید و سپس آنچه را که شنیدهاید در برگۀ مخصوصی که به این منظور به شما داده میشود بنویسید.
محرکهای
آزمون حدت زمانی با روشی که در مرحلۀ
ساخت آزمون به آن
اشاره شد، با استفاده از ادیومتر و در سطح احساس 30 دسیبل، طی
نه مرحله، نخست در سکوت و سپس در چهار نسبت سیگنال به نویز 10+، صفر، 10-
و 20- دسیبل برای دو نویز ممتد و منقطع به گوش راست ارائه شد.
شیوۀ ارائۀ دو نویز ممتد و منقطع در افراد، متناوب، اما
ترتیب ارائۀ چهار فهرست واژهها و نسبتهای متفاوت سیگنال
به نویز، تصادفی بود. با توجه به برخورداری از چهار فهرست واژهها و
اجرای آزمون طی نه مرحله، تکرار فهرستها اجتنابناپذیر و در
یک فهرست، سه مرتبه و برای سایر فهرستها دو مرتبه بود. برای
اجتناب از به خاطر سپردن واژهها توسط افراد مورد آزمون، از دورههای
استراحت بین هر مرحله و همچنین افزایش فاصلۀ اجرای
آزمون بین مراحلی که دارای فهرستی یکسان بودند
استفاده شد. بهبود در امتیازها تشخیص واژه به هنگام ارائۀ
نویز منقطع در مقایسه با نویز ممتد، در هر یک از نسبتهای
سیگنال به نویز نشاندهندۀ توانایی فرد در استفاده
از ساختار زمانی پوشانندۀ منقطع و افت امتیازها حاکی از
ناتوانی وی بود. میزان رهایی از پوشش
(یعنی تفاوت در امتیاز تشخیص واژهها
در حضور نویز منقطع و ممتد) بهعنوان توانایی
حدت زمانی فرد در نظر گرفته شد.
در این مطالعه برای تحلیل آماری دادهها از نرمافزار آماری SPSS نسخۀ 16 در سطح معنیداری 05/0>p استفاده شد. برای بررسی میانگین امتیاز تشخیص واژهها در سکوت با هر یک از چهار نسبت سیگنال به نویز، برای هر یک از نویزهای ممتد و منقطع از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه، و برای مقایسۀ امتیازهای آزمون در دو وضعیت ارائۀ نویز ممتد و منقطع از آزمون آماری t مستقل استفاده شد. همچنین از آزمون آماری همبستگی پیرسون و آزمون آماری t مستقل بهترتیب براي بررسی تأثیر سن و جنس بر نتایج آزمون استفاده شد.
یافتهها
ابتدا دادهها بهصورت درصد امتیازهای تشخیص واژهها برای هر وضعیت ارائۀ محرک، گردآوری و میانگینگیری شد و سپس بهصورت تابعی از نسبت سیگنال به نویز برای هر دو پوشاننده ترسیم شد. در نمودار 1 عملکرد تشخیص واژه بهصورت تابعی از نسبت سیگنال به نویز نشان داده شده است. در این
نمودار، نسبتهای سیگنال به نویز در سطر، امتیازهای تشخیص واژهها در ستون، و نویز ممتد و منقطع بهترتیب با دو خط ممتد و منقطع نمایش داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، میانگین امتیازها در سکوت (رأس دو منحنی) 3/94 درصد (با محدودۀ 86 تا 100 درصد) بهدست آمد. با کاهش نسبت سیگنال به نویز ، میانگین امتیازها برای هر دو منحنی ممتد و منقطع کاهش یافت، بهطوری که بهترتیب برای دو نویز ممتد و منقطع در نسبت سیگنال به نویز 10+ به 94/77 و 64/85 درصد، در نسبت سیگنال به نویز صفر به 24/66 و 03/75 درصد، در نسبت سیگنال به نویز 10- به 03/33 و 61/56 درصد و در نسبت سیگنال به نویز 20- دسیبل به 85/2 و 15/33 درصد رسید. همانطور که در نمودار 1 مشاهده میشود، با کاهش نسبت سیگنال به نویز از 10+ به 20-، اختلاف امتیاز بین دو نویز ممتد و منقطع (میزان رهایی از پوشش یا امتیاز حدت زمانی) افزایش یافت. در همۀ نسبتهای سیگنال به نویز نمودار نویز منقطع بالاتر از نویز ممتد و دارای شیب کمتری بود.
در تحلیل آماری، بین میانگین امتیاز تشخیص واژهها در سکوت با هر یک از چهار نسبت سیگنال به نویز 10+، صفر، 10- و 20- دسیبل در ارائۀ ممتد(0001/0>p) و منقطع(0001/0≥p) تفاوت معنیداری مشاهده شد. همچنین، بین امتیازهای آزمون در دو وضعیت ارائۀ نویز ممتد و منقطع تفاوت معنیداری وجود داشت(0001/0>p). بین میانگین امتیاز تشخیص واژهها در سکوت و هر یک از چهار نسبت سیگنال به نویز 10+، صفر، 10- و 20- دسیبل و همچنین، امتیاز حدت زمانی در این چهار نسبت سیگنال به نویز، در دو جنس اختلاف معنیداری وجود نداشت(963/0=p). بین سن و امتیاز حدت زمانی در نسبت سیگنال به نویز مثبت 10 دسیبل ارتباط معنیداری مشاهده نشد (721/0=p، 065/0-=r). در جدول 1 مقادیر حدت زمانی بهدست آمده در چهار نسبت سیگنال به نویز مورد بررسی، نشان داده شده است.
بحث
در حضور نویز زمینهای که از نظر سطح شدت، تناوب و یا هر دو در نوسان است، ارزیابی عملکرد تشخیص گفتار به دو دلیل ارزشمند است. نخست این که، در مقایسه با نویز ممتد، نویز منقطع از اعتبار بالاتری برخوردار است. زیرا نوسان نویز با شرایطی که فرد در طی زندگی روزمره با آن مواجه است، شباهت بیشتری دارد. از سوی دیگر، نویز منقطع امکان ارزیابی یکی از جنبههای حدت زمانی را فراهم میآورد. با ایجاد فاصله در سطح شدت یا تداوم زمانی و یا تغییر دامنه، شنونده مزیت درکی یا رهایی از پوشش را درک میکند که حاکی از توانایی وی در تفکیک اجزای گفتار است(12).
در مطالعۀ حاضر، در کلیه نسبتهای سیگنال به نویز منقطع در مقایسه با ممتد، عملکرد تشخیص واژهها بهتر بود. در مطالعات مختلف Stuart، Phillips و همکاران (1994) به این یافته اشاره شده است(2،9-4و12). تأثیر یک صوت پوشاننده بر گفتار به سطح شدت آن نسبت به سیگنال گفتاری، طیف آکوستیکی و تداوم زمانی وابسته است. زمانی که در تداوم زمانی پوشاننده، فاصله ایجاد شود (به شرط آن که بسیار کوتاه یا سریع نباشد)، تأثیر آن در ایجاد پوشش مؤثر کاهش مییابد. یعنی شنونده یک مزیت درکی (رهایی از پوشش) را تجربه میکند. ارزیابی وضوح گفتار در حضور نویز منقطع نشاندهندۀ توانایی زمانی دستگاه شنوایی در تفکیک اجزای گفتار است. به عبارت دیگر، دستگاه شنوایی قادر است بین فواصل نویز، به گفتار توجه اجمالی داشته باشد و سپس بهمنظور تشخیص واژهای خاص، اطلاعات را به هم متصل نماید(2).
معمولاً الگوی مورد استفاده برای توصیف حدت زمانی یک دستگاه خطی، دارای چهار مرحله شامل بانکی از فیلترها، ابزاری غیرخطی (که بهدنبال فیلتر ها قرار دارد)، پنجرۀ زمانی یا تلفیقکنندۀ زمانی و یک ابزار تصمیمگیری است. دو مرحلۀ اول در حلزون شنوایی رخ میدهد و منشأ سطوح بعدی، پس از عصب شنوایی است. محرکها با عبور از این چهار مرحله به دستگاه تصمیمگیری مرکزی رسیده و در این مکان هموار میشوند، بهطوری که نوسانات سریع حذف شده و نوسانات آهستهتر حفظ میشوند. حدت زمانی ممکن است توسط یکی از این مراحل متأثر شود(2).
در این مطالعه، شیب تابع شدتیـعملکردی برای نویز ممتد بیشتر از منقطع بود. همچنین در نسبتهای پایینتر سیگنال به نویز در قیاس با نسبتهای سیگنال به نویز بالاتر (بهتر)، میزان تفاوت امتیازهای تشخیص واژه بین نویز ممتد و منقطع بیشتر بود که با یافتههای مطالعات Stuart، Phillips و همکاران همخوانی دارد(2،9-5و12). اختلاف بین امتیازهای نویز ممتد و منقطع احتمالاً به دلیل دخالت فرایندهای درکی متفاوت است. در حضور نویز منقطع، شنونده میتواند از فواصل سکوت بین نویزهای انفجاری استفاده کند. گرچه در نسبتهای نامطلوب سیگنال به نویز ممکن است پوشش رو به جلو این مزیت را مخدوش نماید، اما در فواصل بین نویزهای انفجاری، نسبتهای سیگنال به نویز بهتری وجود دارد. با توجه به این که دو نویز ممتد و منقطع از نظر طیفی تقریباً یکسان و از نظر زمانی متفاوتند، بهبود امتیازها در حضور نویز منقطع، نشاندهندۀ توانایی فرد در استفاده از ساختار زمانی نویز است.
در بررسی حاضر، بین سن و امتیاز ارزیابی حدت زمانی در نسبت سیگنال به نویز 10+ ارتباط معنیداری وجود نداشت. بر این اساس به نظر میرسد که توانایی حدت زمانی افراد تا سن 18 سالگی به بلوغ کامل رسیده باشد. این یافته مطابق با پژوهش Stuart (2005) بود که روی کودکان شنوای شش تا پانزده ساله انجام و با گروه بزرگسال مقایسه شده بود(2). در مطالعۀ وی، در سن 12 سالگی توانایی حدت زمانی کودکان به بزرگسالان بسیار نزدیک بود. براساس مطالعاتی که توسط Stuart و همکاران با این آزمون و Werner و همکاران (2008) با استفاده از آزمون کشف فاصله انجام شد، به نظر میرسد بهبود در توانایی حدت زمانی ابتدا یک روند صعودی و سپس نزولی دارد(13). به عبارت دیگر، این توانایی از دورۀ کودکی تا بزرگسالی به تدریج بهبود یافته، و با افزایش بیشتر سن، در دورۀ سالمندی افت نشان میدهد.
عدم مشاهدۀ تفاوت معنیدار بین دو جنس در نسبتهای متفاوت سیگنال به نویز ممتد و منقطع، از دیگر یافتههای این پژوهش بود، که با یافتههای Samelli و Schochat (2008) توافق داشت(14). بهطور کلی در مطالعات قبلی تأثیر جنس بر توانایی حدت زمانی چندان مورد توجه قرار نگرفته است و در مطالعات محدودی به تفاوت بین دو جنس و علل احتمالی آن پرداخته شده بود(15). تفاوت بین تأثیر جنسیت در این مطالعات میتواند از تفاوت در تعداد افراد مورد بررسی و میزان توازن آنها از نظر جنس یا نوع آزمون مورد استفاده ناشی شده باشد.
نتیجهگیری
وجود ابزار بالینی محدود برای ارزیابی توانایی حدت زمانی و نیاز به آزموني که با استفاده از محرکهای گفتاری (که شرایط ارزیابی واقع بینانهتری را بازسازی میکند) بتواند این مهارت را بررسی نماید، عامل اصلی اهتمام برای ساخت نسخۀ فارسي آزمون حدت زمانی به روش Phillips (1994) و Stuart (1996) بود. نتیجۀ اجرای آزمون حاضر روی گروهی از افراد برخوردار از شنوایی هنجار، توانایی آزمون در اندازهگیری و تعیین حدت زمانی با استفاده از محرکهای گفتاری را نشان داد. از آنجا که این توانایی در طیف گستردهای از آسیبهای پردازش شنوایی مرکزی و اختلالات عصب روانشناختی متأثر میشود، میتوان از این آزمون برای تشخیص نقص در توانایی حدت زمانی، پیگیری روند درمان پزشکی/جراحی و همچنین پایش تأثیر اقدامات توانبخشی استفاده نمود.
سپاسگزاری
از دکتر Andrew Stuart و دکتر Dennis Philips برای ارائۀ راهنماییهای ارزشمند و همکاریهای لازم جهت ساخت نسخۀ فارسی آزمون، جناب آقای محمد مصلح برای در اختیار قرار دادن فهرست واژگان، جناب آقای سالک برای تهیۀ ابزار سختافزاری و کلیۀ افراد شرکتکننده در مطالعه، تشکر میگردد.
REFERENCES
1.