Research Article

 

 

Developing a story retelling test for the assessment of language structure in Persian-speaking children

 

 

Salimeh Jafari1, Zahra Agharasouli1, Yahya Modaresi2, Mohammad Kamali3

 

1- Department of Speech therapy, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Linguistics, Institute for Humanities and Cultural Studies, Tehran, Iran

3- Department of Rehabilitation Management, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

 

 

Received: 21 December 2011, accepted: 21 May 2012

 

Abstract

Background and Aim: Valid identification, prevention, and treatment of language disorders have a high priority for the clinicians. Story retelling is a method for studying language development which is faster than other procedures in implementing and analyzing, and has a reliable scoring system. The aim of this project is to construct story retelling test for assessing language structure in 6-7 year old, Persian children.

Methods: An appropriate story for 6-7 year old children was written by the help of a speech pathologist, a linguist, and a novelist. The validity of the constructed story was checked by 14 experts. Then related pictures were design and their validity was examined. The test was conducted on 72 children (36 girls, 36 boys) of 6-7 years. The reliability was administered with a test-retest design with a two week interval. The reliability of the scoring system was evaluated with inter-rater method.

Results: Content validity index for this test was 89%, interclass correlation was 83%, and standard error of measurement was 2.76. The interclass correlation for scoring system was 93% and Pearson’s correlation was 90%. Correlation of the test-retest scores was statistically significant (p<0.01).

Conclusion: This story retelling test has appropriate validity and reliability. It is suitable for quick assessment of language structure in 6-7 year old, Persian children.

Keywords: Test, story retelling, language structure, children, Persian language

 


مقاله پژوهشی

 

ساخت آزمون بازگویی داستان برای ارزیابی ساختار زبان در کودکان فارسی‏زبان

 

سلیمه جعفری1، زهرا آقا‏رسولی1، یحیی مدرسی2، محمد کمالی3

1ـ گروه گفتار درمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

2ـ گروه زبان‏شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران

3ـ گروه مدیریت توانبخشی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: شناسایی دقیق و سریع اختلالات زبان و درمان آن از اولویت بالایی برای درمانگران برخوردار است. یکی از روش‏های بررسی سریع ساختار زبانی، بازگویی داستان است که برای اجرا و تحلیل، سریع‏تر از دیگر روش‏ها است و سیستم امتیاز‏دهی پایایی دارد. هدف از این پژوهش ساخت و تعیین روایی و پایایی آزمون بازگویی داستان در کودکان شش تا هفت ساله فارسی‏زبان بود.

روش بررسی: ابتدا با کمک گفتاردرمانگر، زبان‏شناس و داستان‏نویس کودک، داستانی مناسب کودکان شش تا هفت ساله نوشته شد. برای بررسی روایی محتوایی داستان، از 14 متخصص، نظرسنجی شد. سپس تصاویر مناسب با داستان تهیه و به‏صورت لوح فشرده در آمد، سپس دوباره نظرسنجی صورت گرفت. پایایی به روش آزمون‏ـ‏‏بازآزمون، به فاصلۀ دو هفته روی 72 کودک در گروه سنی شش تا هفت سال شامل 36 دختر، 36 پسر اجرا شد. برای بررسی پایایی مقیاس امتیازدهی از روش پایایی بین ارزیاب استفاده شد.

یافته‏ها: شاخص روایی محتوایی آزمون بازگویی داستان 89 درصد، میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون 83 درصد و خطای معیار اندازه‏گیری آن 76/2 بود. همچنین تکرار‏پذیری نسبی مقیاس امتیازدهی 93 درصد و همبستگی پیرسون برای آن 90 درصد به‏دست آمد. همبستگی امتیاز‏های دو بار انجام آزمون معنی‏دار بود(01/0p<).

نتیجه‏گیری: آزمون بازگویی داستان، روشی سریع برای ارزیابی ساختار‏های زبان کودکان شش تا هفت ساله فارسی‏زبان است. آزمون از لحاظ محتوایی و کیفی، روا بوده و پایایی بالایی دارد.

واژگان کلیدی: آزمون، بازگویی داستان، ساختار زبان، کودکان، فارسی‏زبان

 

(دریافت مقاله: 30/9/90، پذیرش: 1/3/91)

 

مقدمه


زبان نظام پیچیده‏ای است و برای انجام یک ارزیابی جامع و قابل اعتماد از آن، لازم است نمونۀ گفتاری کامل و جامعی از آن تهیه شود. این نمونه باید به گونه‏ای باشد که بتوان از طریق آن به بود یا نبود مشکل زبانی پی برد، حتی وضعیت زبانی کودک در آینده را پیش‏بینی کرد(1). اکثر مطالعاتی که دربارۀ زبان انجام گرفته، بر پایۀ مشاهدۀ گفتار خود‏انگیختۀ کودک در موقعیت‏های طبیعی بوده است. Dockrett (2003) خاطر نشان می‏کند که این نوع بررسی اطلاعات مهمی را در اختیار درمانگران و محققان قرار می‏دهد، ولی این اطلاعات فقط دربارۀ وضعیت کنونی زبان کودک بوده و فاقد هرگونه قابلیت پیش‏بینی دربارۀ چگونگی وضعیت زبان کودک در آینده است(2). Pena (2006) نیز خاطر نشان می‏کند که برای ارزیابی زبان، به‏طور سنتی، از آزمون‏هایی استفاده می‏شود که توانایی زبانی کودک را فقط در سطح کلمه یا جمله بررسی می‏کنند. این نوع آزمون‏ها نمی‏توانند اختلال واقعی کودک را نشان دهند، زیرا زبان کودک در بافت طبیعی بررسی نمی‏شود(3). در سال‏های اخیر برای پرهیز از این مشکلات، متخصصان به دنبال روش‏هایی بوده‏اند که از یک طرف زبان کودک را در بافت طبیعی مورد ارزیابی قرار دهد و از طرفی اجرای آنها آسان‏تر باشد و بتوان با آنها اختلالات گفتار و زبان را به سرعت شناسایی کرد. آزمون بازگویی داستان این هدف را برآورده می‏کند، زیرا شکل، فرم و کاربرد زبان را با هم مورد بررسی قرار می‏دهد و اطلاعات بیشتری نسبت به سایر آزمون‏های زبانی، در اختیار متخصصان قرار می‏دهد(4). از طرفی، این شیوه، رویکردی متنوع و انعطاف‏پذیر است و می‏تواند برای ارزیابی انواع نقایص زبانی به کار رود. همچنین، هنگامی که محدودیت زمانی وجود دارد این روش راهکار مفیدی برای درمانگر است تا در مدت­زمان کوتاه توانایی کودک را ارزیابی کند و حتی در مواردی می‏تواند شرایط زبانی و مهارت‏های خواندن و نوشتن، مهارت اجتماعی و ارتباطی کودک در سال‏های آینده را نیز پیش‏بینی کند. از طرفی، این تکلیف، سازماندهی شناختی را در ذهن فعال می‏کند که این امر با مشاهدات و آزمون‏های هنجار قابل دسترس نیست. از فواید دیگر استفاده از این تکلیف، سادگی آن برای اجرا و تجزیه و تحلیل نتایج نسبت به سایر روش‏ها است(5و6). مهارت داستان‏گویی، در خلال طیفی وسیع شامل داستان‏گویی شخصی، خیالی، توصیفی، توضیحی و بازگویی داستان، که هر کدام معایب و مزایای خاص خود را دارند، مورد ارزیابی قرار می‏گیرد. برای ارزیابی ساختار‏های زبان کودکان پیش‏دبستانی، در مطالعات گوناگون بیشتر از تکلیف بازگویی داستان استفاده می‏شود(7). Renfrew (1979) آزمون داستان اتوبوس Bus story test: BST)) را برای غربالگری و تشخیص اختلالات زبانی طراحی کرد. در این آزمون از تکلیف بازگویی داستان استفاده شده است(8). Mercer Meyer (2000) آزمون قورباغه کجایی؟ (Frog where are you test) را برای ارزیابی توانایی زبانی کودکان طراحی کرد. این آزمون شامل یک مجموعه 24‏ تایی از تصاویر متوالی است که بیشتر در مطالعات بررسی داستان‏گویی خیالی استفاده می‏شود(9). Bliss و همکاران (1998) نیمرخ ارزیابی داستان‏گویی (Narrative assessment profile: NAP) را به عنوان ابزاری برای ارزیابی داستان‏گویی در کودکان سن دبستان طراحی کردند(10). Schnider و همکاران (2003) ابزار هنجار داستان‏گویی ادمونتون، (Edmonton Narrative Norm Instrument: ENNI) را بر طبق مدل مؤلفه‏های دستور زبان قصه طراحی کردند(11). Gilman و Pearson (2004) آزمون زبان داستانی (Test of Narrative Language: TNL) را برای ارزیابی درک و بیان مهارت داستان‏گویی طراحی کردند(12). مطالعات انجام شده بیانگر این است که ارزیابی زبان از طریق داستان‏گویی یک روش روا، پایا، حساس و با خطای کمتر نسبت به سایر آزمون‏های هنجار و غیر‏هنجار برای ارزیابی زبان است. در بررسی آزمون‏های فارسی مشخص شد که تا زمان شروع این مطالعه، هیچ‏گونه تکلیف یا آزمونی به شکل داستانی برای بررسی عناصر زبانی کودکان در ایران تهیه نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ساخت آزمونی به عنوان ابزار اندازه‏گیری ساختار زبان در کودکان شش تا هفت ساله انجام شد.

 

روش بررسی

برای ساخت آزمون بازگویی داستان ابتدا پژوهش‏ها و آزمون‏های مربوط و مشابه در دسترس، مورد بررسی قرار گرفت. در این میان، دو آزمون BST و NAP که آزمون‏های کامل و جامعی هستند و در اکثر پژوهش‏ها با هم استفاده شده‏اند به عنوان مدل انتخاب شد. ابتدا در چند مرحله با كمك زبان‏شناس و گفتاردرمانگر (آسيب‏شناس گفتار و زبان)، داستانی که در برگیرندۀ اهداف این پژوهش بود طراحی شد. داستان طراحی شده ویژگی‏های زير را دارد:

1ـ دارای ساخت هرمی است، یعنی نقطۀ شروع، اوج و پایان دارد؛ 2ـ دارای طرحی ساده است، یعنی دارای موضوعات پیچیده نیست؛ 3ـ شامل کلماتی است که در روند رشد زود‏تر یاد گرفته می‏شوند و مطابق تنوع اجتماعی‏ـ‏اقتصادی و فرهنگی هستند. همچنین کلمات از ساختار فونولوژیک ساده برخوردارند، بنابراین احتمال شکست در آزمون به خاطر نا‏آشنا بودن کلمات یا عدم توانایی تلفظ آنها، به کمترین حد می‏رسید؛ 4ـ در انتخاب کلمات داستان از واژگان این سن استفاده شد؛ 5ـ دارای کلمات


محتوایی (اسم، فعل، صفت) و کلمات عملکردی (حروف اضافه، ربط، شناسه) است؛ 6ـ برخی جملات ساختار پایه و پیرو دارند؛ 7ـ متناسب با سن کودک طراحی شده است؛ 8ـ دارای تنوع در ارجاعات و حروف ربط است؛ 9ـ از روابط منطقی و ترتیب زمانی برخوردار است؛ 10ـ انسجام و پیوستگی متن رعایت شده است.

در مجموع، داستان دارای یک موضوع اصلی، ده جملۀ پیچیده، هشت نوع حرف ربط، هیجده اطلاعات اصلی و ده اتفاق متوالی است.

پس از نوشتن داستان اصلی فیل بازیگوش و داستان آزمایشی خرگوش شکمو بر اساس معیار‏های بالا که هر دو دارای ساخت مشابه بودند، داستان برای بررسی روایی صوری در اختیار دو داستان‏نویس کودک قرار گرفت. پس از تأیید روایی صوری facial validity))، برای بررسي روايي محتوایی نیز از 14 نفر از اساتيد گفتاردرمانگر (آسیب‏شناس گفتار و زبان) و زبان‏شناس نظرخواهی شد.

ابتدا روایی داستان با نسبت روایی محتوایی (Content Validity Ratio: CVR) که توسط Lawshe (1975) مطرح شده است مورد بررسی قرار گرفت. میزان روایی محتوایی بین مثبت یک و منفی یک (1 و 1-) بود که هر چه میزان به دست آمده به یک نزدیک­تر باشد، نشان می‏دهد که آزمون از روایی بالاتری برخوردار است(13). برای انجام روایی، ابتدا داستان‏ها بدون تصویر در اختیار متخصصان قرار داده شد و نظرات آنها به صورت امتیاز ضروری است دو، مفید است ولی ضروری نیست یک و ضروری نیست صفر بررسی شد. میزان CVR به‏دست آمده برای داستان فیل بازیگوش 85 درصد است که روایی بسیار بالایی را نشان می‏دهد. سپس شاخص روایی محتوایی (Content Validity Index: CVI) که در بررسی روایی ضروری است نیز محاسبه شد. CVI داستان فیل بازیگوش نیز برای آزمون 89 در صد است که روایی بسیار مطلوبی است و مناسب تشخیص داده می‏شود.

با بررسی آزمون‏های گوناگون، یک بخش تصویری نیز برای آزمون در نظر گرفته شد، که بر اساس بخش تصویری آزمون ENNI طراحی شد. شش تصویر برای داستان آزمایشی و 10 تصویر برای داستان اصلی توسط یک کارتونیست حرفه‏ای تهیه شد و سپس با استفاده از نرم افزار Adobe photoshop 7.OME توسط یک گرافیست رنگ­آمیزی و ویرایش شد. تصاویر تا حد امکان ساده بوده و مفهوم اصلی داستان را می‏رساند. تصاویر از هرگونه عامل حواس­پرت­کن خالی بوده و تعداد آنها متناسب با تعداد وقایع داستان است. تمام تصاویر از نظر نوع طراحی و اندازه یکسان هستند. به منظور تدوین نهایی داستان، با یک مدیر دوبلاژ مشورت شد و دو داستان‏گو (زن) معرفی شدند. برای ضبط صدا، از آنها خواسته شد که داستان را مطابق با معیار‏های آزمون بیان کنند (اغراق‏آمیز نباشد، روی کلمه و جمله خاصی تاکید نشود، و سرعت گفتار مناسب باشد). همچنین، در صورت عدم توافق بین گوینده و محقق، داستان تکرار می‏شد.

برای ضبط اصلی داستان، صدای گویندگان در یک اتاق اکوستیک و با نرم افزار Jet Audio 2007 با فرمت 44100 کیلوهرتز، bit mono 16، و با استفاده از لپ‏تاپ Vaio,SR390 ساخت آمریکا، ضبط شد. سپس با استفاده از همین نرم­افزار صداها ویرایش شد و نویز اضافی آنها حذف و شدت بلندی تنظیم شد. پس از آن صدای هر دو گوینده در اختیار پنج نفر از اساتید آسیب‏شناس گفتار و زبان و زبان‏شناس قرار گرفت و موردی که روایی بالاتری داشت انتخاب شد. در ادامه، دو داستان همراه با تصاویر آنها با استفاده از نرم‏افزار Movie maker تنظیم شدند. پس از تنظیم آزمون، داستان همراه با تصاویر توسط پنچ متخصص آسیب­شناس گفتار و زبان و زبان‏شناس نظرسنجی شد. روایی داستان همراه با تصاویر 100 درصد بدست آمد که با توجه به مقیاس Lawshe (1975) بسیار مطلوب است. در نهایت، اشکالات موجود در تصاویر و داستان تصحیح و آزمون برای اجرا آماده شد.

پایایی آزمون با استفاده از دو روش تکرارپذیری (نسبی و مطلق) و آلفای کرونباخ (ثبات درونی) مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسي پایایی آزمون به روش تكرارپذيري، 72 کودک، 36 دختر و 36 پسر، در گروه سنی شش تا 7هفت سال که به روش تصادفی از مهدکودک‏های مناطق متوسط شهر تهران، پنج، هفت و نه انتخاب شدند در این آزمون شرکت کردند. این آزمون شامل دو زیر آزمون ساختار بزرگ و ساختار کوچک است که در ادامه به چگونگی اجرای آنها، پاسخ کودک، آماده‏سازی کودک و امتیازدهی آزمون می‏پردازیم.

در مرحلۀ اجرای آزمون، ابتدا با استفاده از اطلاعات موجود در پروندۀ بهداشتی کودکان و دریافت اطلاعات از معلمان، اطلاعات مربوط به انتخاب نمونه به‏دست آمد. سپس، فرم رضایت‏نامه برای امضا در اختیار آنها قرار گرفت. پس از کسب اجازه، آزمون مورد نظر برای هر کودک به طور جداگانه و در اتاقی ساکت انجام شد. در ابتدا، کودک برای اجرای آزمون آماده شد که در آن، آزمونگر با کودک رابطۀ دوستانه برقرار می­کرد و نحوۀ اجرای آزمون را به طور کامل به وی شرح می‏­داد. برای آشنایی وی با روش کار، در ابتدا داستان آزمایشی که از لحاظ ساخت کاملاً مطابق با داستان اصلی است به کودک ارائه می‏شد. دستورالعمل اجرای آزمون بدین‏گونه است که آزمونگر در کنار کودک می‏نشیند و به کودک می‏گوید «یک داستان همرا با تصاویر آن برای تو پخش می‏شود، تو خوب گوش می‏دهی، وقتی که تمام شد تو باید داستان را برای من تعریف کنی.» سپس، تصاویر به کودک نشان داده می‏شود و به وی اجازه داده می‏شود که برای چند لحظه خوب به تصاویر نگاه کند. بعد از اظهار آمادگی کودک، داستان ضبط شده از طریق گوشی و با استفاده از لپ­تاپ برای کودک پخش شده و در حین تعریف، تصاویر مربوط به هر واقعه نشان داده می‏شود. داستان تنها یک‏بار پخش می‏شود. بعد از پخش داستان، آزمونگر به کودک می‏گوید: «حالا نوبت توست که داستان را بگویی.» بعد از اعلام آمادگی کودک، فرصت کافی برای بازگویی داستان به وی داده می‏شود (در این مرحله، زمان خاصی در نظر گرفته نمی‏شد. سپس یک میانگین از آنها به عنوان مدت زمان گرفته شد). به‏جز در لحظۀ شروع، آزمونگر مجاز به پرسیدن یا راهنمایی در حین تعریف داستان نیست. تشویق نیز تنها در پایان تکلیف انجام می‏شود. بعد از اطمینان از اینکه کودک روش کار را فهمیده است، همین مراحل برای داستان اصلی انجام می‏شد. صدای کودک با استفاده از میکروفن و با نرم­افزار Jet Audio 2007 ضبط شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای انجام پایایی، دو هفته بعد بازآزمون، کاملاً مشابه با مرحلۀ قبل به عمل آمد. تجزیه و تحلیل تنها روی داستان اصلی صورت گرفت و داستان آزمایشی فقط برای آشنایی و تعیین اینکه آیا کودک قادر به  ادامۀ آزمون است اجرا می‏شد.

در این مطالعه روش تجزیه و تحلیل داستان ملاک‏ـ‏مرجع (criterion-referenced test) است. بنابراین، در ابتدا با توجه به متغیر‏های آزمون و بر اساس آزمون BST برای هر بخش یک ملاک مشخص در نظر گرفته شد و در اختیار دو ارزیاب قرار گرفت. برای بررسی پایایی آن، داستان‏های بازگو شده توسط 25 کودک که به‏طور تصادفی انتخاب شدند، در اختیار دو ارزیاب قرار گرفت و روش‏های بررسی پایایی بر آنها اعمال شد.

امتیازدهی این آزمون به شرح زیر بود:

امتیاز زیرآزمون ساختار بزرگ، شامل حفظ موضوع (5 امتیاز)، اطلاعات اصلی (18 امتیاز) و توالی (10 امتیاز)، در مجموع 33 بود.

امتیاز زیرآزمون ساختار کوچک، شامل ارجاعات (10 امتیاز)، حروف ربط (8 امتیاز)، جملات پیچیده (10 امتیاز) و میانگین طول گفته (15 امتیاز)، در مجموع 43 بود.

در پایان تمام امتیازهای به‏دست آمده به رتبه‏های صفر تا چهار تبدیل و به‏صورت درصد محاسبه می‏شوند.

پایایی آزمون با بررسی ضریب همبستگی بین میانگین‏های آزمون‏ـ‏بازآزمون (Interclass Correlation Coefficient: ICC)، خطای معیار اندازه­گیری (Standard Error Measurement: SEM)، ثبات درونی (آلفای کرونباخ) و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. پایایی مقیاس امتیازدهی با بررسی ضریب همبستگی بین میانگین بین ارزیاب‏ها، SEM و ضریب همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر برای بیان درجۀ تکرارپذیری نسبی از تعریف Munro (2005) در تفسیر ضریب همبستگی استفاده شد. ضریب همبستگی صفر تا 25 درصد به عنوان ارتباط اندک، 26 درصد تا 49 درصد ارتباط ضعیف، 50 درصد تا 69 درصد ارتباط متوسط،

جدول 1ـ شاخص‏های آماری امتیاز بخش‏ها و زیرآزمون‏ها در آزمون‏ـ‏‏بازآزمون (72n=)

 

 

آزمون

بازآزمون

بخش

میانگین (انحراف معیار)

میانگین (انحراف معیار)

حفظ موضوع

(27/0) 91/4

(27/0) 91/4

توالی

(05/1) 93/7

(10/1 ) 13/8

اطلاعات اصلی

(75/1) 79/12

(76/1) 44/13

ساختار بزرگ

(56/2) 63/25

(55/2) 50/26

حروف ربط

(25/1) 98/3

(50/1) 16/4

ارجاعات

(65/1) 41/5

(60/1) 04/6

پیچیدگی نحوی

(88/1) 86/3

(14/2) 19/4

طول جمله

(78/1) 01/10

(67/1) 89/9

ساختار کوچک

(03/5) 28/23

(31/5) 30/24

کل آزمون

(76/6) 92/48

(97/6) 81/50

 

 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



هفتاد درصد تا 89 درصد ارتباط بالا و 90 درصد تا 100 درصد ارتباط بسیار بالا در نظر گرفته شد(14). در بررسی روایی نیز از نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی و روایی صوری استفاده شد.

 

یافته‏ها

با توجه به آنکه آزمون از دو بخش اصلی ساختار بزرگ و کوچک تشکیل شده است، امتیاز کل آزمون برای هر فرد می‏تواند از مجموع امتیاز‏های بخش‏های اصلی به‏دست آید. جدول 1 میانگین و انحراف معیار امتیاز بخش‏ها و زیرآزمون‏های حاصل از آزمون و بازآزمون را نشان می‏دهد. نتایج نشان می‏دهد که میانگین امتیازها در دو بار انجام آزمون، ضریب همبستگی بسیار بالایی دارد که از لحاظ آماری معنی‏دار بود(000/0p=). مقدار ضریب همبستگی حاصل از میانگین‏های آزمون و بازآزمون 83/0 و SEM، برای آزمون حاضر 76/2 و ضریب همبستگی کل آزمون بازگویی داستان 75/0 و آلفای کرونباخ نیز 77/0 به‏دست آمد. جدول 2 نتایج پایایی را نشان می‏دهد. همچنین تفاوت میانگین امتیاز‏های آزمون‏ـ‏‏بازآزمون با روش آماری t زوجی مقایسه شد. میانگین پاسخ‏های کل آزمون در دو بار انجام 11/0 بود که این تفاوت معنی‏دار نبود(05/0<p). در تحقیق حاضر، پایایی امتیاز‏های حاصل از هر یک از دو ارزیاب برای هر یک از بخش‏ها برای 25 نمونه، از جنبۀ تکرارپذیری در دفعات آزمون و تکرارپذیری مطلق مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بررسی،  مقدار ICC بین ارزیاب‏ها در هر دو بخش اصلی 97/0 و مقدار کل آن برای کل آزمون در دو بار اندازه‏گیری 93/0 بود که نشان­دهندۀ همبستگی و پایایی بسیار بالا بود (جدول 3).

از طرفی مدت زمان یک آزمون در طی مراحل ساخت حتماً باید در نظر گرفته شود. نتایج این بررسی نشان داد که اجرای این آزمون با احتساب دستورالعمل، مواد آزمون، فرصت پاسخ‏دهی آزمودنی‏ها و امتیازدهی حداکثر 25 دقیقه طول می‏کشد که از


Text Box: جدول 2ـ نتایج بررسی پایایی آزمون بازگویی داستان (72n=)

بخش‏ها	ضریب همبستگی پیرسون	همبستگی بین میانگین‏های آزمون بازآزمون	خطای معیار اندازه‏گیری	آلفای کرونباخ	p
اطلاعات اصلی	4/42	59/0	17/1	-	000/0
حفظ موضوع	1	1	27/0	-	000/0
توالی وقایع	79/0	87/0	37/0	-	000/0
ساختار بزرگ	7/63	74/0	30/1	68/0	000/0
حروف ربط	49/0	65/0	73/0	-	000/0
ارجاعات	49/0	64/0	99/0	-	000/0
پیچیدگی نحوی	52/0	80/0	84/0	-	000/0
طول جمله	59/0	74/0	90/0	-	000/0
ساختار کوچک	2/72	82/0	13/2	95/0	01/0
کل آزمون	5/74	83/0	76/2	77/0	000/0


میانگین مدت زمان اجرای 72 نفر آزمودنی به دست آمد (جدول 4).

 

بحث

اکثر آزمون‏های موجود در زبان فارسی توانایی زبانی کودک را در سطح کلمه و جمله مورد بررسی قرار می‏دهند. این روش‏های اندازه‏گیری توانش زبانی واقعی کودک را نشان نمی‏دهند، زیرا توانایی زبانی کودکان در بافت زبانی، بسیار متنوع و متفاوت است. استفاده از آزمون‏هایی همانند داستان‏گویی می‏تواند ویژگی‏های زبانی را دقیق‏تر ارزیابی کرده و اطلاعات جامع‏تری در اختیار متخصصان بالینی قرار دهد.

آزمون فیل بازیگوش با هدف ارزیابی زبان کودک در یک بافت زبانی ساخته شده است و هدف از ساخت این آزمون فراهم کردن ابزاری کاربردی برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ زبان کودکان است. یکی از آزمون‏های غربالگری که از مهارت بازگویی داستان استفاده کرده است، آزمون BST (1994) Renfrew است که از رایج‏ترین و پرکاربرد‏ترین ابزار‏های غربالگری برای بررسی ساختار‏های زبان است که از دیر باز در اکثر مطالعات استفاده شده و برای کودکان سه تا هشت سال هنجار شده است. ساختار داستان طوری تنظیم شده است که قادر به ارزیابی سریع برخی از عناصر ساختار بزرگ (اطلاعات) و کوچک زبان (پیچیدگی و طول جمله) باشد. این آزمون با استفاده از روش آزمون‏ـ‏بازآزمون امتیاز متوسط و در بررسی پایایی مقیاس امتیازدهی امتیاز بسیار بالایی کسب کرده است(8).

این آزمون و آزمون حاضر هر دو با هدف استفاده از تکلیف بازگویی داستان برای ارزیابی، غربالگری و حتی پیش‏بینی برخی از اختلالات در کودکان پیش‏دبستان طراحی شده‏اند. BST تنها دو جنبه از عناصر ساختار کوچک زبان(پیچیدگی و طول جمله) و یک جنبه از عناصر ساختار بزرگ (اطلاعات) را مورد بررسی قرار می‏دهد، در حالی که آزمون فیل بازیگوش نیمرخی از تمام ابعاد ساختار بزرگ و کوچک زبان را به طور همزمان در اختیار درمانگران قرار می‏دهد. درBST  نیز همانند آزمون فیل بازیگوش
Text Box: جدول 3ـ نتایج بررسی پایایی بین ارزیاب آزمون بازگویی داستان (تعداد 25 نمونه)

بخش‏ها	ضریب همبستگی	همبستگی بین میانگین‏های ارزیاب اول و دوم	خطای معیار اندازه‏گیری	p
حفظ موضوع	1	1	0	000/0
توالی وقایع	95/0	97/0	24/0	000/0
اطلاعات اصلی	94/0	96/0	4/0	000/0
ساختار بزرگ	96/0	97/0	54/0	000/0
حروف ربط	57/0	74/0	65/0	000/0
ارجاعات	89/0	93/0	35/0	000/0
پیچیدگی نحوی	89/0	80/0	70/0	000/0
طول جمله	73/0	84/0	89/0	000/0
ساختار کوچک	83/0	89/0	47/0	000/0
کل آزمون	90/0	93/0	70/1	000/0



از آزمو‏ن‏ـ‏بازآزمون برای بررسی پایایی استفاده شده است که 79 درصد برای بخش اطلاعات، 72 درصد برای بخش طول گفته و 58 درصد برای بخش پیچیدگی جمله به دست آمده است که پایایی بالایی است(8). در پژوهش حاضر نتیجۀ تکرارپذیری به‏دست آمده از آزمون‏ـ‏بازآزمون 83 درصد است که تکرارپذیری بالایی را نشان می‏دهد و عدد حاصل از بخش‏های مشابه BST، 6/59 درصد برای بخش اطلاعات، 74 درصد برای بخش طول جمله، 80 درصد برای بخش پیچیدگی نحوی به‏دست آمد. همچنین، مدت زمان کل BST 25 دقیقه است که با مدت زمان آزمون حاضر مطابقت دارد.

 یکی دیگر از روش‏هایی که برای بررسی پایایی این آزمون استفاده شده پایایی بین ارزیاب است که برای مقیاس امتیازدهی در نظر گرفته شده است. این آزمون با این روش پایایی بالایی را کسب کرده است، یعنی 92 درصد برای بخش اطلاعات، 83 درصد برای بخش طول جمله، و 60 درصد برای بخش پیچیدگی جمله(8). در پژوهش حاضر نتیجۀ تکرارپذیری نسبی به‏دست آمده از پایایی بین ارزیاب 89 درصد و پایایی به‏دست آمده از بخش‏های مشابه BST برای بخش اطلاعات 78 درصد، برای بخش پیچیدگی نحوی 94 درصد و برای بخش طول جمله 84 درصد است(8). آزمون فیل بازیگوش در مقایسه باBST  با وجود یکسان بودن روش‏های پایایی و اجرا، آزمونی جامع‏تر و کامل‏تر برای بررسی ابعاد زبان است، زیرا عناصر ساختار کوچک بیشتری را بررسی کرده، تکرارپذیری نسبی بالاتری دارد و در خلال این تکلیف به بررسی عناصر ساختار بزرگ زبان نیز می‏پردازد.

از دیگر آزمون‏هایی که قبلاً مطرح شد NAP است که توسط Bliss و همکاران (1998) برای تهیۀ نیمرخ زبانی کودکان و ارائۀ راهکار‏های درمانی طراحی شده است. این آزمون مواردی از قبیل حفظ موضوع، توالی وقایع، اطلاعات، ارجاع، حروف ربط و روانی کلام را مورد بررسی قرارمی‏دهد. امتیازدهی در مقیاس صفر تا چهار رتبه‏بندی شده و در بررسی پایایی آن از روش آزمون‏ـ‏بازآزمون استفاده شده است که نتایج بیانگر این است که از پایایی بسیار بالایی برخوردار است(10). این آزمون مانند آزمون
فیل بازیگوش با استفاده از برخی عناصر ساختار بزرگ و کوچک، زبان را ارزیابی می‏کند، ولی برخلاف آزمون حاضر از تکلیف داستان‏گویی شخصی استفاده می‏کند.
MacCabe و Bliss و (2003) معتقدند که تکلیف داستان‏گویی شخصی الگوی کاملی از نحوۀ طرح‏ریزی، توالی و سازماندهی یک پیام برای ارزیابی فراهم می‏کند و قادر به سنجش دانش زبانی اصلی کودک است، زیرا در آن برخلاف بازگویی داستان، الگویی به کودک ارائه نمی‏شود، ولی با این حال نسبت به بازگویی داستان دارای معایبی است. تکلیف داستان‏گویی شخصی بار شناختی زیادی را درگیر می‏کند و برای سنین پیش‏دبستان پیچیده است و برای برخی از کودکان با نقایص زبانی مناسب نیست و بسیار وقت‏گیر است. در مقابل، بازگویی داستان بار شناختی کمی را درگیر می‏کند و برای ارزیابی ارجاعات و حروف ربط، به‏دلیل داشتن چهار‏چوب مشخص، مناسب‏تر است. از طرفی، به‏دلیل ثبات تکلیف از امتیازدهی آسان‏تر و با ثبات‏تری برخوردار است و زمان زیادی برای اجرا و تجزیه و تحلیل نیاز ندارد. با این وجود، بازگویی داستان نیز معایبی دارد و برای بررسی برخی عناصر ساختار بزرگ از قبیل حفظ موضوع و توالی وقایع تکلیف مناسبی نیست، زیرا در واقع این دو مورد در قالب داستان از قبل به کودک ارائه می‏شود(15).

Text Box: جدول 4ـ شاخص‏های مرکزی و پراکندگی مربوط به کل زمان آزمون

	میانگین (انحراف معیار)	حداکثر	حداقل	نما
زمان کل آزمون	(21/1) 48/23	63/25	63/21	25

در بررسی پایایی عناصر ساختار بزرگ آزمون فیل بازیگوش، برای بخش حفظ موضوع 90 درصد، برای بخش اطلاعات 59 درصد و برای بخش توالی 87 درصد به‏دست آمده است که بیانگر این است که این آزمون برای بررسی عناصر ساختار بزرگ نیز از پایایی بالایی برخوردار است، ولی مطالعات موجود نشان می­دهند که با وجود این مقدار پایایی، این تکلیف ممکن است دانش زبانی اصلی کودک را منعکس نکند، ولی برای یک غربالگری سریع از زبان حائز اهمیت است(15). در بررسی پایایی آزمون NAP نیز از آزمون‏ـ‏بازآزمون استفاده شده است و  میزان آن 85 درصد است. در پژوهش حاضر نیز با استفاده از این روش پایایی کل آزمون 83 درصد بود(10).

آزمون دیگر TNL است که Pearson و Gilman (2004) در ارزیابی درک و بیان مهارت داستان‏گویی استفاده کرده‏اند و برای گروه سنی 5 تا 11 سال هنجار شده است. این آزمون با استفاده از روش آزمون‏ـ‏بازآزمون دارای پایایی بسیار بالایی است. در این آزمون ابزار‏های ارزیابی به سه شیوۀ بدون تصویر، با تصاویر متوالی و یا با یک تصویر ارائه می‏شوند. مدت زمان آزمون 15 تا 20 دقیقه است که با مدت‏زمان آزمون حاضر تقریباً مطابقت دارد. زمان آزمون حاضر کمی بیشتر است که به نظر می‏رسد علت آن دارا بودن داستان آزمایشی باشد. مقیاس امتیازدهی نیز از پایایی بسیار بالایی برخوردار است(12).یکی از تکالیف آن آزمون، بازگویی داستان است. در بررسی پایایی این آزمون، از روش آزمون‏ـ‏بازآزمون و بین ارزیاب استفاده شده است، که پایایی حاصل از کل آزمون81 درصد و برای بین ارزیاب 96 درصد است که پایایی بالایی است(12). در پژوهش حاضر نیز نتیجۀ تکرارپذیری نسبی و ضریب همبستگی تکرارپذیری بسیار بالایی معادل 83 درصد را نشان می‏دهد. به رغم پایایی کمتر، آزمون فیل بازیگوش از لحاظ ساختار‏های مورد بررسی و قابلیت تشخیص بر آزمون TNL ارجح است(13).

یکی دیگر از آزمون‏هایی که توانایی زبانی را در یک تکلیف داستانی فرمول‏بندی شده ارزیابی می‏کند ENNI است که توسط Schnider و همکاران (2003) مطرح شده است. این آزمون توانایی داستان‏گویی را در یک تکلیف زبانی ساختاریافته ارزیابی می‏کند. پایایی آزمون با استفاده از روش آزمون‏ـ‏بازآزمون امتیاز بالایی را کسب کرده است و مقیاس امتیازدهی آن نیز از پایایی بسیار بالایی برخوردار است(14). این ابزار در اکثر مطالعات استفاده شده و سیستم امتیازدهی بسیار پایایی دارد. در بررسی پایایی آن، از پایایی بین ارزیاب استفاده شده است و در آن پایایی بالایی معادل 85 درصد کسب کرده است. در پژوهش حاضر نیز نتیجۀ تکرارپذیری نسبی به‏دست آمده 89 درصد است که پایایی بسیار بالایی را نشان می‏دهد(11).

یکی دیگر از روش‏های پایایی که در آزمون فیل بازیگوش استفاده شده است، بررسی تکرارپذیری مطلق با روش SEM است. SEM به‏دست آمده از آزمون میزان تفاوت امتیاز کودک از امتیاز واقعی را نشان می‏دهد. هنگامی که بخواهیم آزمون را برای یک فرد دو بار تکرار کنیم، SEM یک محدوده یا درجۀ اطمینان فراهم می‏کند. بنابراین هرچه میزان SEM کمتر باشد، نشان دهندۀ آن است که آزمون از تکرارپذیری مطلق بیشتری برخوردار است. میزان SEM در دو بار تکرار آزمون فیل بازیگوش 76/2 بوده است. با توجه به این که انحراف معیار کل آزمون 76/6 بوده و در میزان SEM مؤثر است، می­توان نتیجه گرفت که SEM نسبت به میزان انحراف معیار در محدودۀ مطلوبی است. از این روش  فقط در آزمون TNL استفاده شده است و  متوسط SEM آن یک است که نسبت به پژوهش حاضر از تکرار پذیری مطلق بالاتری برخوردار است، و همراه شدن با دو نوع تکلیف دیگر ممکن است توجیهی برای افزایش دقت این آزمون باشد(12).

در روند استفاده از یک آزمون برای تشخیص اختلال، بررسی تکرارپذیری آزمون برای تعیین اعتبار، به‏ویژه زمانی که از آن برای تعیین راهکار‏های درمان بیماران استفاده می شود، بسیار مهم است. هرچه مقدار تکرارپذیری نسبی به عدد یک نزدیک‏تر باشد، نشان دهندۀ تکرارپذیری بالاتر آزمون است و بیانگر آن است که میانگین دو بار انجام آزمون تفاوت معنی‏داری با یکدیگر ندارد. همچنین، هر چه مقدار SEM کمتر باشد، نشان‏دهندۀ آن است که متغیر از تکرار پذیری مطلق بیشتری برخوردار است.  به‏طور کلی، با توجه به نتایج به‏دست آمده از انواع روش­های پایایی می‏توان بیان کرد که آزمون باز‏گویی داستان از تکرارپذیری نسبی 83 درصد و تکرارپذیری مطلق 76/2 و ثبات درونی 85 درصد و ضریب همبستگی 78 درصد برخوردار است. این امر بیانگر این است که آزمون از تکرارپذیری نسبی، مطلق، ثبات درونی و همبستگی بالایی برخوردار است.  تعیین روایی محتوایی یکی از لوازم اصلی هر آزمون جدیدی است. از روش‏هاي مقبول اخير در اين زمينه، محاسبۀ CVI است. عدد به‏دست آمده برای روایی معادل 89 درصد است که نشان می‏دهد آزمون از روایی قابل قبولی برخوردار است. با این همه، برای تعیین اینکه آیا آزمون حاضر قادر به تمایز‏گذاری بین گروه هنجار و گروه مبتلا به اختلال است، می‏توان در پژوهش‏های بعدی این آزمون را در گروه‏های هنجار و دچار انواع اختلالات مورد بررسی قرار داده و نتایج به‏دست آمده را با گروه هنجار مقایسه کرد(14).

 

نتیجه‏گیری

نتایج نشان می‏دهد که این ابزار از نظر محتوا و تناسب با زبان فارسی، روایی لازم برای بررسی کودکان شش تا هفت ساله را دارد و در آن، سطح عملکرد کودکان در دو مرتبه به میزان بالایی یکسان بوده یا به عبارت دیگر آزمون از قابلیت تکرارپذیری بالایی برخوردار است. همچنین ضریب همبستگی آزمون در دو بار تکرار از لحاظ آماری معنی‏دار است. این آزمون دارای یک سیستم امتیازدهی ملاک‏ـ‏مرجع است که از پایایی بسیار مطلوبی برخوردار است و همچنین با این سیستم امتیاز‏دهی آسان، روا و پایا، قادر به ارزیابی جامع، کامل و سریع از زبان است. تمامی کودکان، این آزمون را در حداکثر 25 دقیقه انجام دادند.

 

سپاسگزاری

 نویسندگان این مقاله، مراتب تشکر و سپاس خود را از مسئولان سازمان بهزیستی تهران، به ویژه جناب آقای خلیل‏زاده، مدیران مهدکودک‏هایی که در این پژوهش همکاری کردند و اساتید ارجمند Dr. Lynns Bliss از دانشگاه هاستون، Dr. Alissa Langel از دانشگاه بوفالو آمریکا و Dr .Phyliss Shnider از دانشگاه آلبرتا که در انجام این تحقیق از هیچ کمکی دریغ نکردند و همواره راهنمایی‏های مفید ارائه کردند و کلیۀ اساتید و عزیزانی که در روند انجام این آزمون شرکت داشتند، اعلام می‏دارند.


REFERENCES


1.             Shipley KG, McAfee JG. Assessment in speech-language pathology. 4th ed. USA: Delmar Cengage Learning; 2009.

2.             Clark EV. First language acquisition. 1st ed. Cambridge: Cambridge University Press; 2003.

3.             Peña ED, Gillam RB, Malek M, Ruiz-Felter R, Resendiz M, Fiestas C, et al. Dynamic assessment of school-age children's narrative ability: an experimental investigation of classification accuracy. J Speech Lang Hear Res. 2006;49(5):1037-57.

4.             McCabe A, Bliss L, Barra G, Bennett M. Comparison of personal versus fictional narratives of children with language impairment. Am J Speech Lang Pathol. 2008;17(2):194-206.

5.             Justice LM, Bowles RP, Kaderavek JN, Ukrainetz TA, Eisenberg SL, Gillam RB. The index of narrative microstructure: a clinical tool for analyzing school-age children's narrative performances. Am J Speech Lang Pathol. 2006;15(2):177-91.

6.             Scott CM, Windsor J. General language performance measures in spoken and written narrative and expository discourse of school-age children with language learning disabilities. J Speech Lang Hear Res. 2000;43(2):324-39.

7.             Merritt DD, Liles BZ. Narrative analysis: clinical applications of story generation and story retelling. J Speech Hear Disord. 1989;54(3):438-47.

8.             Pankratz ME, Plante E, Vance R, Insalaco DM. The diagnostic and predictive validity of the Renfrew Bus Story. Lang Speech Hear Serv Sch. 2007;38(4):390-9.

9.             Capps L, Losh M, Thurber C. "The frog ate the bug and made his mouth sad": narrative competence in children with autism. J Abnorm Child Psychol. 2000;28(2):193-204.

10.         Bliss LS, McCabe A, Miranda AE. Narrative Assessment Profile: discourse analysis for school-age children. J Commun Disord. 1998;31(4):347-62.

11.         Schneider P, Hayward D. Who does what to whom: introduction of referents in children's storytelling from pictures. Lang Speech Hear Serv Sch. 2010;41(4):459-73.

12.         Damico JS, Müller N, Ball M J. The handbook of language and speech disorders. 1st ed. West Sussex: Wiley-Blackwell; 2010.

13.         Shultz KS, Whitney DJ. Measurement theory in action: case studies and exercises. 1st ed. London: Sage publications, Ltd.; 2005.

14.         Hicks GE, Fritz JM, Delitto A, Mishock J. Interrater reliability of clinical examination measures for identification of lumbar segmental instability. Arch Phys Med Rehabil. 2003;84(12):1858-64.

15.         McCabe A, Bliss LS. Patterns of narrative discourse: a multicultural, life span approach. 1st ed. Boston: Allyn and Bacon; 2003.