مقاله پژوهشی
مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل در دانشآموزان عادی و کمشنوا
ایران داودی، رقیه مزارعی کاسکانی، مهناز مهرابیزاده هنرمند
گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
چکیده
زمینه و هدف: شواهدی وجود دارد که مشکلات شنوایی اثرات منفی بر ویژگیهای روانشناختی فرد دارد و این افراد بیش از همسالان شنوای خود در معرض مشکلات سلامتی روانی هستند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسۀ مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل درونی و بیرونی دانشآموزان کمشنوا با همتایان شنوای آنها بود.
روش بررسی: پنجاه دانشآموز راهنمایی و دبیرستانی کمشنوا که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شده بودند و همچنین پنجاه دانشآموز عادی که با آنها همتا شده بودند در این پژوهش شرکت داشتند و مقیاسهای ارزیابی مهارتهای اجتماعی Matson برای جوانان، مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانشآموزان و مقیاس چندبعدی منبع کنترل Levenson را تکمیل کردند.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل بین دانشآموزان عادی و دانشآموزان کمشنوا تفاوت وجود دارد(002/0p=).
نتیجهگیری: مهارت اجتماعی و رضایت از زندگی دانشآموزان عادی بالاتر از دانشآموزان کمشنوا است و دانشآموزان عادی نسبت به دانشآموزان کمشنوا از منبع کنترل درونیتری استفاده میکنند. آموزش والدین و مسئولان مدارس در زمینه شکلگیری منبع کنترل و چگونگی پرورش یک منبع کنترل درونیتر در دانشآموزان کمشنوا از جمله پیشنهادهای پژوهش حاضر محسوب میشود.
واژگان کلیدی: مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی، منبع کنترل، نقص شنوایی، دانشآموزان راهنمایی و دبیرستان
(دریافت مقاله: 24/6/91، پذیرش: 28/12/91)
مقدمه
نقص شنوایی بهعنوان یک نقص حسی میتواند تأثیرات جدی بر رشد فرد داشته و سلامت روان وی را به خطر اندازد. نتایج یک پژوهش نشان داده است که گروه دانشآموزان ناشنوا بهطور معنیداری مشکلات درونیسازی بیشتری نسبت به گروه شاهد نشان میدهند و بیشترین تفاوتها مربوط به نشانههای اضطراب، افسردگی و شکایتهای جسمانی است(1). یکی از ویژگیهایی که ممکن است تحت تأثیر نقص حسی قرار گیرد مهارتهای اجتماعی است. مهارت اجتماعی مجموعۀ رفتارهای آموخته شدهای است که فرد را قادر میسازد با دیگران رابطۀ اثربخش داشته باشد و از واکنشهای غیرمنطقی اجتماعی خودداری کند. نتایج پژوهش بیابانگرد (2005) نشان داده است که مهارتهای اجتماعی دانشآموزان ناشنوا و نابینا بهطور معنیداری پایینتر از دانشآموزان عادی است(2). یک نظریه در مبحث شناخت اجتماعی که به بررسی مهارت اجتماعی پرداخته نظریۀ Crick و Dodge (1999) در مورد پردازشگری اطلاعات است(3). طبق این نظریه برای اینکه تعامل اجتماعی بهصورت مناسب تحقق یابد، لازم است که محرک اجتماعی بهدرستی رمزگشایی شده و با دیگر اطلاعات مربوطه مقایسه و تفسیر شود. هرچه محرک اجتماعی بهتر پردازش شود، لیاقت و مهارت اجتماعی کودک بیشتر و تعامل او با دیگران موفقیتآمیزتر خواهد بود.
یکی از شاخصهای مهم بهداشت روان، میزان رضایت از زندگی است. Gilman و همکاران (2004) در اینباره میگویند که نوجوانان ناشنوا و کمشنوا نسبت به همسالان شنوای خود در تمامی زمینهها بهطور کلی میزان رضایت کمتری از زندگی دارند(4). از دیگر مفاهیم مورد پژوهش در این تحقیق منبع کنترل (locus of control) است. افرادی که معتقدند کنترل زیادی بر تقویتهایشان دارند درونیها نامیده میشوند و آنهایی که معتقدند زندگیشان توسط بخت، اقبال یا دیگرانِ قدرتمند کنترل میشود بیرونیها نامیده میشوند. نتایج مطالعۀ Shogren و همکاران (2010) نشان داد که دانشآموزان دچار کمتوانی ذهنی با سن 8 سال، در مقایسه با همسالان مبتلا به اختلال یادگیری و همسالان عادیشان، گرایش بیشتری به سمت منبع کنترل بیرونی دارند(5). در یک مطالعۀ دیگر Owrangi و همکاران (2011)، دانشآموزانی که احساس میکردند میتوانند بر وقایع زندگی خود مؤثر باشند (درونیها) سلامت و سازگاری اجتماعی بیشتری را، در مقایسه با دانشآموزانی که منبع کنترل بیرونی داشتند، تجربه میکردند و رفتارهای مطلوب بیشتری در مدرسه نشان میدادند(6).
روانشناسی مثبتگرا در دهههای اخیر بر توجه به منابع و عوامل محافظتکنندۀ شخصی در ارتقای بهداشت روان افراد تأکید دارد. مفاهیمی مانند منبع کنترل درونی و تسلط بر مهارتهای اجتماعی از عواملی هستند که میتواند افراد را در برابر فشارهای روانی کمک کند. بررسی و ارتقای این عوامل در گروههای در معرض خطر بالاتر مشکلات روانشناختی، مانند معلولان، از اهمیت بیشتری برخوردار است. مرور ادبیات تحقیق در دسترس نشان میدهد که تحقیقات اندکی در زمینۀ بررسی منبع کنترل افراد معلول انجام شده است. با توجه به کمبود پژوهش در خصوص متغیرهای مطرح شده، بهویژه در جامعۀ دانشآموزان کمشنوای ایرانی، این پژوهش با هدف بررسی سه متغیر اثرگذار بر رشد و سلامت روانشناختی انسان، شامل مهارتهای اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل در دانشآموزان ناشنوا و مقایسۀ این گروه با همتایان شنوای آنان طراحی و اجرا شد.
روش بررسی
پژوهش حاضر یک پژوهش علیـمقایسهای است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان دختر و پسر کمشنوای راهنمایی و دبیرستانی اهواز به تعداد 142 نفر بود. بهمنظور دستیابی به یک نمونۀ نسبتاً بزرگ برای مطالعات مقایسهای، 50 نفر (با میانگین سنی 70/16 و انحراف معیار 32/1) از این جامعه با روش تصادفی چندمرحلهای انتحاب شدند و سپس 50 دانشآموز عادی (با میانگین سنی 70/14 و انحراف معیار 75/1) که از نظر پایۀ تحصیلی و محل تحصیل (مدرسه) با دانشآموزان کمشنوا همتا بودند بهعنوان گروه سالم انتخاب شدند. دانشآموزان عادی از مدارسی انتخاب شدند که برخی دانشآموزان کمشنوا در آنجا تحصیل میکردند. شایان ذکر است که ابتدا اسامی مدارس استثنایی و مدارس عادی که دانشآموزان کمشنوا در آنجا تحصیل میکردند از طریق ادارۀ آموزش و پرورش استثنایی اهواز تهیه شد. به همۀ مدارس استثنایی مراجعه شد، اما از بین فهرست مدارس عادی هر منطقۀ آموزشی (چهار منطقه) شهر اهواز دو مدرسۀ راهنمایی و دو دبیرستان بهصورت تصادفی انتخاب شد و دانشآموزان کمشنوای آنها و برخی دانشآموزان عادی این مدارس بهصورت تصادفی از فهرست کلاسهایی که دانشآموز کمشنوا در آنها حضور داشتند انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. به این ترتیب، نمونۀ کمشنوا شامل 25 دانشآموز دبیرستانی (10 دختر و 15 پسر) و 25 دانشآموز راهنمایی (10 دختر و 15 پسر) بود. نمونۀ عادی نیز شامل 25 دانشآموز دبیرستانی (13 دختر و 12 پسر) و 25 دانشآموز راهنمایی (14 دختر و 11 پسر ) بود که پرسشنامۀ مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل را تکمیل کردند. نحوۀ ارائۀ پرسشنامه به دانشآموزان کمشنوا به این گونه بود که برای هر دانشآموز کمشنوا یک رابط آشنا با زبان اشاره پرسشها را میخواند و دانشآموز کمشنوا خودش گزینۀ مورد نظر را انتخاب میکرد. در مورد دانشآموزان سالم اجرای پرسشنامه بهصورت گروهی بود؛ یعنی در هر مدرسه دانشآموزان سه پایه بهصورت گروهی در کلاس جمع میشدند و به پرسشها در برگههای پاسخنامه مربوط به خود پاسخ میدادند. برخی از شرکتکنندگان کمشنوا در مدارس و برخی در انجمن ناشنوایان شهر اهواز مورد آزمون قرار گرفتند. نداشتن سابقۀ بیماری روانی و تمایل به شرکت در پژوهش ملاک ورود به پژوهش بود.
برای سنجش مهارتهای اجتماعی در این پژوهش از نسخۀ فارسی مقیاس ارزیابی مهارتهای اجتماعی Matson برای جوانان (Matson evaluation of social skills with youngsters) استفاده شد(7). این مقیاس شامل 62 پرسش و دارای یک مقیاس پنج درجهای لیکرت (از یک برای هیچ تا 5 برای همیشه) است. روایی سازۀ نسخۀ فارسی از طریق تحلیل عوامل بررسی شده و مقدار ضریب KMO 6/0 بهدست آمده است. مقدار ضریب آلفای کرونباخ و تنصیف برای کل مقیاس نیز یکسان و برابر 86/0 بود(7).
ابزار مورد استفادۀ دوم نسخۀ فارسی مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانشآموزان (Multidimensional Students' LifeSatisfaction Scale) بود که دارای 40 گویه است(8). نمرهگذاری مقیاس بهصورت لیکرت 6 درجهای (1= کاملاً مخالفم تا 6= کاملاً موافقم) و نمرهگذاری ده مادۀ آن نیز بهصورت معکوس است. آلفای کرونباخ مقیاس 86/0 و روایی آن مطلوب گزارش شده است(8).
برای سنجش منبع کنترل از نسخۀ فارسی پرسشنامۀ چندبعدی منبع کنترل (Multidimentional Locus of Control Scale) استفاده شد که شامل سه زیرمقیاس و 24 عبارت است(9). سه زیرمقیاس آزمون عبارتند از:
1) مقیاس درونی ((internality، این مقیاس شامل8 ماده است و میزان باور افراد نسبت به کنترل زندگی توسط خودشان را اندازه میگیرد. نمرۀ بالا در این مقیاس نشان میدهد که عامل کنترل فرد درونی است.
2) مقیاس افراد قدرتمند ((powerful-others، این مقیاس نیز مشتمل بر 8 ماده است و میزان باور فرد به کنترل پیامدهای زندگی خود توسط سایر افراد قدرتمند را اندازهگیری میکند.
3) مقیاس شانس ((chance: این مقیاس دارای 8 ماده است و باورهای فرد دربارۀ کنترل زندگی بهوسیلۀ شانس و تصادف را ارزیابی میکند. دو مقیاس کنترل پیامدهای زندگی توسط افراد قدرتمند یا شانس جنبههای متفاوتی از بیرونی بودن منبع کنترل را میسنجند.
آزمودنیها باید در یک طیف لیکرت 6 درجهای میزان موافقت یا مخالفت خود با هر یک از عبارت را مشخص کنند. دامنۀ نمرهها در هر زیرمقیاس بین صفر تا 48 در نوسان است. نمرههای بالا در هر مقیاس نشانگر آن است که فرد انتظار بالایی از کنترل توسط منبع مورد نظر آن مقیاس دارد. در مطالعۀ Roddenberry و Renk آلفای کرونباخ مطلوبی برای خردهمقیاسهای شانس و افراد قدرتمند (83/0-81/0=α) و آلفای کرونباخ پایینتری برای خردهمقیاس کنترل درونی (63/0=α) و همچنین روایی مقیاس مطلوبی گزارش شد(9). در پژوهش حاضر نمرۀ دو ریزمقیاس افراد قدرتمند و شانس با یکدیگر جمع شد و بهعنوان نمرۀ منبع کنترل بیرونی بهکار رفت.
از روشهای آمار توصیفی مانند محاسبۀ میانگین، انحراف معیار و برای مقایسۀ میانگینهای دو گروه در متغیرهای پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیری و سپس یکسری تحلیل واریانس یکطرفه در متن آنالیز واریانس چند متغیره استفاده شد. سطح معنیداری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. تحلیلهای آماری با SPSS نسخۀ 16 انجام گرفت.
یافتهها
یافتههای توصیفی مربوط به متغیرهای مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی، منبع کنترل درونی و منبع کنترل بیرونی در دو گروه در جدول 1 نشان داده شده است.
در
ابتدا یک
آنالیز واریانس
چند متغیره با
احتساب گروه،
جنس و مقطع
تحصیلی انجام
شد. نتایج
نشان داد که
اثرات اصلی
جنس(071/0p=)،
مقطع تحصیلی(076/0p=)،
تعامل گروه و
مقطع تحصیلی(147/0p=)، گروه
و جنس(672/0p=) و تعامل هر
سه متغیر(098/0p=)
معنیدار
نیست و تنها
اثر اصلی
گروه(005/0p=) معنیدار بود. بر این اساس میتوان بیان داشت که حداقل در یکی از متغیرهای پژوهش بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. برای تعیین محل تفاوت دو گروه از تحلیل واریانس یکطرفه در متن آنالیز واریانس چند متغیره استفاده شد که نتایج حاصل نشان داد تفاوت دو گروه در همۀ متغیرهای پژوهش شامل مهارت اجتماعی(004/0p=)، رضایت از زندگی(034/0p=)، منبع کنترل درونی(001/0p=) و منبع کنترل بیرونی(002/0p=) معنیدار است. توان آماری آزمونها نیز بهترتیب 824/0، 454/0، 980/0 و 812/0 بود. مقایسۀ میانگینها نشان میدهد که میانگین گروه کمشنوا در مهارت اجتماعی، رضایت زندگی و منبع کنترل درونی از گروه عادی کمتر و در منبع کنترل بیرونی از این گروه بیشتر است. ضرایب اتا نشان میدهد که بهترتیب منبع کنترل درونی حدود 98 درصد، مهارت اجتماعی حدود 80 درصد، منبع کنترل بیرونی حدود 9 درصد و رضایت از زندگی حدود 5 درصد از تفاوت دو گروه را تبیین میکنند.
بحث
هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ دانشآموزان کمشنوا و همتایان شنوای آنان در سه متغیر مهارتهای اجتماعی، منبع کنترل بیرونیـدرونی و رضایت از زندگی بود. بهطور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که دانشآموزان کمشنوا مهارت اجتماعی و رضایت از زندگی پایینتر و منبع کنترل بیرونیتری نسبت به دانشآموزان عادی دارند. نمرههای دختران و پسران در متغیرهای فوق تفاوت معنیداری نداشت، همچنین دانشآموزان در سطوح مختلف تحصیلی نیز تفاوتی از این نظر نداشتند. ضرایب اتا نشان میدهد که منبع کنترل درونی بیشترین واریانس بین دو گروه را تبیین میکند و پس از آن مهارت اجتماعی حدود 80 درصد تفاوت دو گروه را نشان میدهد. اما منبع کنترل بیرونی (8%) و رضایت از زندگی (حدود 5%) با فاصلۀ زیاد از دو متغیر فوق قرار دارد و واریانس کمی از تفاوت دو گروه را نشان میدهد. بنابراین، مهارت اجتماعی و منبع کنترل درونی متغیرهای مهمتری در تفاوتگذاری بین دانشآموزان کمشنوا و همتایان عادی آنان هستند.
یافتۀ این پژوهش مبنی بر مهارت اجتماعی ضعیفتر دانشآموزان کمشنوا با نتایج سایر پژوهشها هماهنگ است. برای مثال، بیابانگرد (2005) در مطالعهای به مقایسۀ مهارتهای اجتماعی دانشآموزان نابینا، ناشنوا و عادی پرداخت و به این نتیجه رسید که مهارتهای اجتماعی دانشآموزان ناشنوا و نابینا پایینتر از دانشآموزان عادی و دانشآموزان ناشنوا پایینتر از نابینا است(2). Fujiki و همکاران (1996) در پژوهشی روی کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی (Specific Language Impairment: SLI) نشان دادند که کودکان دارای آسیب ویژۀ زبانی، در مقایسه با همسالان عادی خود، در مهارتهای اجتماعی و کیفیت رابطه با همسالان تفاوت دارند(10). نتایج نشان داد این کودکان نسبت به همسالان عادی خود مهارت اجتماعی ضعیفتری دارند و رضایت کمتری از دوستان خود دارند.
گفته شده است که کودکان ناشنوا در نتیجۀ نقص ارتباطی که دارند مستعد کفایت اجتماعی پایینی هستند. یکی از دلایل این مسئله این است که در دوران یادگیری مهارتهای اجتماعی، کودکان ناشنوا همانند کودکان نابینا از برقراری رابطه با محیط عاجزند، و قادر به فهم کامل توضیحات اطرافیان و مربیان نیستند و نمیتوانند نیازهای خود را بیان کنند. این نقص ارتباطی تا حدی ممکن است از مشکل کودکان ناشنوا در خواندن حالتهای چهرهای دیگران باشد که باعث میشود قضاوت درستی از عکسالعملهای دیگران نداشته باشند و هردوی این عملکردها به مهارتهای زبانی وابسته است و میتواند به پسرفت کودک ناشنوا منجر شود. از سوی دیگر، هرگاه یک دانشآموز ناشنوا تلاش میکند با همسالان شنوای خود ارتباط برقرار کند تماس موفقی ندارد. در حقیقت بیشتر احتمال دارد که کودک شنوا تلاش کودک ناشنوا را برای ارتباط نادیده بگیرد یا طوری عمل کند که احتمالاً کودک ناشنوا کودک شنوا را نادیده بگیرد. در این راستا، Estinson و Cluwin (2003) در یک بازنگری از مطالعۀ تحقیقاتی روی نوجوانان ناشنوایی که در مدارس تلفیقی درس میخواندند نشان دادند که تعامل با همسالان شنوا در این افراد میتواند مثبت باشد به شرط اینکه نوجوانان ناشنوا از نظر عاطفی تأمین شده و در فعالیتهای اجتماعی شرکت داده شوند(11).
این یافته که رضایت از زندگی دانشآموزان کمشنوا با دانشآموزان عادی تفاوت دارد با یافتههای Gilman و همکاران (2004) همسو است که در مطالعهای مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانشآموزی را برای مقایسۀ نوجوانان ناشنوا و کمشنوای 18-8 سال با همسالان شنوایشان استفاده کردند و به تفاوت معنیداری بین دو گروه دست یافتند(4). نوجوانان ناشنوا و کمشنوا نمرات پایینتری در رضایت از زندگی بهطور کلی، دوستان، خانواده و محیط زندگی گزارش کردند. ناکامی در ارتباطات بهعنوان توضیحی برای این تفاوت ذکر شده است. البته تحقیقات نشان داده است که وقتی رضایت از زندگی از نظر عینی (از نظر شرایط بیرونی مثل میزان درآمد، وضعیت مسکن، شبکههای دوستی و غیره) بررسی میشود، افراد ناتوان کیفیت زندگی کمتری نسبت به افراد عادی گزارش میکنند. وقتی کیفیت زندگی افراد ناتوان، از نظر ذهنی (قضاوت افراد در مورد رضایت زندگی با توجه به کل زندگی یا حیطههای خاص آن مثل رضایت از زندگی، رضایت از خانواده و رضایت از تجربههای تحصیلی) با افراد عادی مقایسه شود، در افراد ناتوان میزان کمتری از کیفیت زندگی دیده نمیشود(12).
در پژوهشهای موجود، تحقیقی که منبع کنترل کودکان ناشنوا و عادی را مقایسه کند موجود نبود تا یافتههای پژوهش حاضر با آن مقایسه شود. Kushlanagar و همکاران (2011) در مطالعهای گزارش کردند که تعامل نوجوانان ناشنوا و کمشنوا با نوجوانان عادی خیلی کم است و دوستیهای صمیمی نیز بهندرت بین آنها اتفاق میافتد. تأثیرات رفتاری طرد همسالان اغلب بهصورت پایین آمدن عزت نفس، اعتماد به نفس پایین و بالا رفتن منبع کنترل بیرونی نشان داده شده است(13).
با توجه به نتایج این پژوهش مبنی بر ضعف دانشآموزان کمشنوا در نمرۀ کل مهارت اجتماعی و رضایت از زندگی، پایین بودن کنترل درونی و بالا بودن کنترل بیرونی و با عنایت به نقش این متغیرها در سلامت روانشناختی افراد، لزوم تهیۀ برنامههای مداخلهای برای ارتقای این ویژگیها و آموزش والدین و مسئولان مدارس استثنایی در زمینۀ شکلدهی منبع کنترل فرزندان معلول و سوق دادن آنها به سمت منبع کنترل درونی از جمله پیشنهادهای پژوهش حاضر است. در برنامههایی که برای ارتقای مهارتهای این افراد طراحی میشود ضروری است بخش قابل توجهی به آموزش این نکته اختصاص داده شود که داشتن یک نقص جسمی که خود فرد در بروز آن نقشی نداشته است نباید آنان را به سمتی سوق دهد که عدم احساس کنترل شخصی خود را در این زمینه به حیطههای دیگر زندگی نیز تعمیم دهند. توجه به ویژگیهای روانشناختی افراد کمشنوا در دورۀ مهم نوجوانی میتواند بهعنوان یک راهکار پیشگیری اولیه از مشکلات روانشناختی آنان در بزرگسالی پیشگیری کند. این پژوهش روی نمونۀ دانشآموزی در مقطع راهنمایی و دبیرستان صورت گرفت و از این رو تعمیم نتایج آن به گروههای تحصیلی و سنی دیگر یا جمعیت غیردانشآموزی باید با احتیاط صورت گیرد. از سوی دیگر، در این پژوهش بهعلت علیـمقایسهای بودن طرح، کنترل همۀ متغیرهای مرتبط مانند سن، هوش، وضعیت اقتصادیـاجتماعی، درجۀ معلولیت و غیره دشوار بود.
نتیجهگیری
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که بین دانشآموزان سالم و کمشنوا در مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل تفاوت معنیدار وجود دارد. توصیه میشود که در پژوهشهای آتی نقش متغیرهای میانجی و برنامههای مداخلهای در این متغیرها بررسی شود. با توجه به محدویتهای پژوهش حاضر، لازم است تعمیم نتایج به جوامع دیگر با احتیاط صورت گیرد.
سپاسگزاری
نویسندگان مقاله، سپاس خود را از مسئولان محترم انجمن ناشنوایان، آموزش و پرورش و مدارس ناشنوای شهر اهواز و کلیۀ دانشآموزان شرکتکننده در این پژوهش، اعلام میدارند.
REFERENCES
1. Konuk N, Erdogan A, Atik L, Ugur MB, Simsekyilmaz O. Evaluation of behavioral and emotional problems in deaf children by using the child behavior checklist. Neuro Psych Brain Res. 2006;13(2):59-64.
2. Biabangard A. A comparison of social skills between blind, deaf and normal high school female students in Tehran. Res Excep Child. 2005;15(1):55-68. Persian.
3. Crick N, Dodge K. A review and reformulation of social information-processing mechanisms in children's social adjustment. Psychological Social Bulletin. 1994;115(1):74-101.
4. Gilman R, Easterbrooks S, Frey M. A preliminary study of multidimensional life satisfaction among deaf/hard of hearing youth across environmental setting. Soc Indic Res. 2004;66:143-64.
5. Shogren K, Bovaird J, Palmer S, Wehmeyer ML. Locus of control orientations in students with intellectual disability, learning disability, and no disabilities: a latent growth curve analysis. J Res Practice for Persons with Severe Disabilities. 2010;35(3-4):80-92.
6. Owrangi A, Yousliani G, Zarnaghash M. The relationship between the desired disciplinary behavior and family functioning locus of control and self esteem among high school students in cities of Tehran province. Procedia Soc Behav Sci. 2011;30:2438-88.
7. Yousefi F, Khayer M. A study on the reliability and the validity of the Matson evaluation of social skills with youngsters (MESSY) and sex differences in social skills of high school students in Shiraz, Iran. J Soc Sci Human Shiraz. 2002;18(2):159-70. Persian.
8. Zaki MA. Validation of multidimensional students’ life satisfaction scale (MSLSS). Iranian J Psychiatry Clinical Psychology. 2007;13(1):49-57.
9. Roddenberry A, Renk K. Locus of control and self-efficacy: potential mediators of stress, illness, and utilization of health services in college students. Child Psychiatry Hum Dev. 2010;41(4):353-70.
10. .Fujiki M, Brinton B, Todd CM. Social skills of children with specific language impairment. LSHSS. 1996;27:195-202.
11. Stinson MS, Kluwin TN. Educational consequences of alternative school placements. In Marschark M, Spencer PE, editors. Oxford handbook of deaf studies, language, and education. Oxford: Oxford University Press; 2003. p. 52-64.
12. Guerette AR, Miller Smedma S. The relationship of perceived social support with well-being in adults in with visual impairments. JVIB. 2011;105(7):425-36.
13. Kushalnagar P, Topolski TD, Schick B, Edwards TC, Skalicky AM, Patrick DL. Mode of communication, perceived level of understanding, and perceived quality of life in youth who are deaf or hard of hearing. J deaf Stud Educ. 2011;16(4):512-23.
14. Coll KM, Culter MM, Thobro P, Haas R, Powell S. An exploratory study of psychosocial risk behavior of adolescents who are deaf or hard of hearing: comparisons and recommendations. Am Ann Deaf. 2009;154(1):30-5.
Research Article
Social skill, life satisfaction and locus of control in normal-hearing and hearing-impaired students
Iran Davoudi, Roghaye Mazarei Kascani, Mahnaz Mehrabizadeh Honarmand
Clinical Psychology Department, Education and Psychology Faculty, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran
Received: 14 September 2012, accepted: 18 March 2013
Abstract
Background and Aim: Some evidence suggests that hearing impairment has negative effect on psychological characters of hearing-impaired adolescences and they are more vulnerable to mental health problems than their hearing peers are. This was a comparative study of social skills, life satisfaction and external and internal locus of control in normal-hearing and hearing-impaired students.
Methods: This multi-stage random sampling method consisted of 50 students with hearing impairment (boy and girls) and 50 matched normal-hearing students. The participants completed Matson evaluation of social skills with youngster, students life satisfaction, and Levenson multidimensional locus of control scales.
Results: The results of multivariate analysis of variance showed statistically meaningful differences in social skills, life satisfaction and locus of control between the two groups (p=0.002 for all).
Conclusion: Social skills in normal-hearing students were higher than students with hearing impairment and locus of control in normal student was more internally. Training the parents and school-staff on development of locus of control and making it more internally in hearing-impaired students is suggested.
Keywords: Social skills, life satisfaction, locus of control, hearing impairment, middle-and high-school students
Please cite this paper as: Davoudi I, Mazarei Kascani R, Mehrabizadeh Honarmand M. Social skill, life satisfaction and locus of control in normal-hearing and hearing-impaired students. Audiol. 2014;23(2):66-73. Persian.