Research Article

 

 

Intonation and duration curve in Persian interrogative sentences

 

 

Maryam Nikravesh1, Farhad Torabinezhad1, Ali Ghorbani1, Mohammad Reza Keyhani2

 

1- Department of Speechtherapy, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Biostatistics, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

 

 

Received: 12 April 2011, accepted: 23 October 2011

 

Abstract

Background and Aim: prosody is a very important factor in communication and includes such parameters as: duration, intonation, pitch, stress, rhythm etc. Intonation is the pitch variation in one sentence. Duration is the time taken to utter a voice. The aim of the present study was to evaluate some parameters of prosody such as duration and intonation curve in interrogative sentences among normal Farsi speaking adults in order to determine the characteristics of this aspect of language with an emphasis on laboratory testing.

Methods: This study was performed as a cross-sectional one. The participants included 134 male and female Farsi speaking individuals aging between 18-30 years. In this study two interrogative sentences with open and closed answers were used. The voice samples were analyzed by Dr.speech -real analysis software. Data analysis incorporated unilateral analysis of variance and an intonation curve was drawn for each sentence.

Results: The parameter of duration among men and women was significantly different (p≤0.001). Duration in open questions was significantly longer than yes/no questions (p≤0.001). The intonation curve of the two groups were similar.

Conclusion: Men and women use duration changes, for making difference in prosody. On the whole, duration among women is longer than men. In open questions, the duration of sentences is mostly due to the question word. The intonation curve in open questions has more amplitude. Women show much more changes in basic frequency for transferring interrogative state in their expressions.

Keywords: prosody, intonation curve, duration, interrogative sentences, Persian

 


مقاله پژوهشی

 

منحنی آهنگ و دیرش در جمله‏های پرسشی زبان فارسی

 

مریم نیکروش1، فرهاد ترابی‏نژاد1، علی قربانی1، محمدرضا کیهانی2

1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشكده توانبخشي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، ايران

2ـ گروه آمار زیستی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: نوای گفتار از مؤلفههای مهم برقراری ارتباط است که شامل: آهنگ، دیرش، زیروبمی، بلندی، تکیه، وزن و غیره است. آهنگ عبارت است از تغییراتی که در زیروبمی صدا در گفتار پیوسته در سطح جمله رخ می‏دهد. دیرش به‏مدت زمان ادای یک صوت اطلاق می‏گردد. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه‏هایی از نوا شامل دیرش و منحنی آهنگ در جملات پرسشی بزرگسالان بهنجار فارسی زبان بود، تا با تکیه بر جنبه‏های آزمایشگاهی ویژگی‏های این بعد از گفتار مشخص شود.

روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی بود. آزمودنی‏ها شامل 134 زن و مرد 18 تا 30 سالۀ بهنجار فارسی‏زبان بودند. دو جملۀ پرسشی مورد بررسی قرار گرفت. یک جمله دارای کلمۀ پرسشی و دیگری بدون کلمۀ پرسشی بود. نمونه‏های صوتی با استفاده از برنامۀDr.speech  نرم‏افزار real analysis تجزیه و تحلیل شده و داده‏ها با آنالیز واریانس یک‏طرفه مورد بررسی قرار گرفتند و منحنی آهنگ جمله‏ًها رسم شد.

یافته‏ها: دیرش زنان و مردان در جمله‏ها تفاوت معنی‏داری داشت(001/0p≤). دیرش جملۀ پرسشی با کلمۀ پرسشی بیش از جملۀ پرسشی بدون کلمۀ پرسشی بود(001/0p≤). منحنی آهنگ در گروه زنان و مردان الگوی مشابهی داشت.

نتیجه‏گیری: زنان و مردان برای ایجاد تغییر در نوای گفتار از تغییر دیرش استفاده می‏کنند. به‏طور کلی دیرش در زنان بیش از مردان بود. در پرسش با کلمۀ پرسشی بخش اعظم دیرش مربوط به کلمۀ پرسشی است. منحنی آهنگ در پرسش با کلمۀ پرسشی دامنۀ بیشتری داشت. زنان نسبت به مردان برای انتقال حالت پرسشی در گفتار تغییرات بیشتری در فرکانس پایه نشان می‏دادند.

واژگان کلیدی: نوای گفتار، منحنی آهنگ، دیرش، جملۀ پرسشی، زبان فارسی

 

(دریافت مقاله: 23/1/90، پذیرش: 1/8/90)

 

مقدمه


در گفتاردرمانی، بررسی‏های بالینی صوت اغلب محدود به اندازه‏گیری ابعاد مختلف فرکانس شامل میانگین، دامنه، هیستوگرام و در مواردی نما و میانه است. هر چند این موارد کاربردهای ارزشمند خود را دارند، ولی اطلاعاتی از چگونگی این تغییرات در جمله ارائه نمی‏کنند، این جنبه از صوت زیرعنوان نوای گفتار (speech prosody) شناخته می‏شود. در واقع اطلاعات گفتاری نه تنها از طریق واحدهای زنجیری مانند واکه‏ها و همخوان‏ها بلکه از طریق نوای گفتار نیز منتقل می‏شوند. نوای گفتار بسیار پیچیده است و چند عامل با هم در شکل‏گیری این مفهوم نقش دارند. برخی از مؤلفه‏های تأثیرگذار در نوای گفتار عبارتند از: زیروبمی، بلندی، دیرش، و مکث. همچنین مؤلفه‏هایی چون آهنگ، تکیه و وزن در شکل‏دهی به نوای گفتار مؤثر هستند. به کمک نوای گفتار می‏توان جنبه‏های متفاوتی از حالات گوینده یا (عبارت حالت عاطفی گوینده، حالت عبارت خبری، پرسشی) را نشان داد و نیز می‏توان تأکید، تمایز و جنبه‏های دیگری از زبان را منتقل نمود که با دستور زبان و یا کلمات قابل انتقال نیستند(1). ارزیابی نوا برای تشخیص و درمان اختلالات گفتار و زبان، تشخیص شرایط عصب‏شناختی و یادگیری زبان‏های خارجی مهم است(2). تولید و درک نوای گفتار مؤلفۀ مهمی در تعاملات اجتماعی انسان‏ها است(3). الگوی آهنگ اغلب بین زبان‏ها متفاوت است و باعث ایجاد تمایز در زبان‏ها می‏شود(4). نوای گفتار در مراحل اولیۀ رشد، در شکل‏گیری زبان و برقراری ارتباط متقابل کودک و بزرگسال نقش اساسی ایفا می‏کند. نوای گفتار محیط پیرامون نوزاد، بر آهنگ گریۀ نوزاد تأثیرگذار است(5). در تبادلات ارتباطی، اطلاعات فرازبانی تحت پوشش نوا قرار می‏گیرند(6). از خصوصیات نوایی‏ـ‏صوتی مرتبط با فرکانس پایه، دیرش و کیفیت صوت برای درک اطلاعات فرازبانی مانند آهنگ، لحن و احساسات در گفتار محاوره می‏توان استفاده کرد. فرکانس پایه و دیرش را برای تشخیص اطلاعات فرازبانی مانند تصدیق کردن، انکار کردن و غیره می‏توان به‏کاربرد(7). در این پژوهش از آهنگ به منحنی آهنگ (intonation curve) تعبیر شده است، به این دلیل که هدف عمده در این پژوهش رسم منحنی از تغییرات آهنگ به‏منظور بررسی نوا است. دیرش به معنی مدت زمان ادای یک صوت، در برخی زبان‏ها مانند عربی و انگلیسی یک عنصر واجی است یعنی تقابل معنایی ایجاد می‏کند، اما در فارسی چنین نقشی ندارد و تنها یک عنصر آوایی است. آهنگ عبارت است از تغییراتی که در زیروبمی صدا در گفتار پیوسته در سطح جمله رخ می‏دهد(8). Jun (2005) زبان فارسی، انگلیسی، آلمانی، هلندی، یونانی، ایتالیایی، اسپانیایی، پرتغالی و عربی را در یک طبقه‏بندی قرار داد. در این زبان‏ها تغییرات زیروبمی معنی کلمات را تغییر نمی‏دهد، اما می‏تواند جملۀ خبری را به پرسشی تبدیل نماید و یا با تأکید روی کلمات مختلف عملکرد کاربردشناختی آنها را تحت تأثیر قرار دهد(9).

حیاتی (1998) بیان کرد که الگوهای آهنگین زبان فارسی و انگلیسی بسیار مشابه هستند. در هر دو زبان عبارات خبری و پرسشی با کلمۀ پرسشی، افتان و در پرسش‏هایی با پاسخ بله/خیر، خیزان هستند(10).

براساس ماهوتیان (1997) و سادات تهرانی (2003) در جمله‏های پرسشی با کلمۀ پرسشی، در پایان جمله حالت افتادن دیده می‏شود، اما در پرسش‏هایی با پاسخ بله/خیر، نتایج متفاوت
است و در پایان جمله حالت خیزان دیده می‏شود(11و12).

Clopper و همکاران (2011) در پژوهشی که در زبان انگلیسی امریکایی انجام دادند اظهار داشتند که ویژگی‏های جنسیتی بر نوای گفتار اثرگذار است(13).

دیرش واکه‏ها و تفاوت در فرکانس پایه باعث ایجاد تنوع در منحنی آهنگ شده و بین جمله‏های خبری و پرسشی تفاوت ایجاد می‏کند(14).

سابقۀ پژوهشی مشابه پژوهش حاضر از نظر روش کار در داخل کشور وجود ندارد. مطالعات و پژوهش‏های قبلی مؤلفه‏های نوای گفتار را به‏صورت کیفی مورد بررسی قرار داده‏اند. پژوهش حاضر اولین کاری است که با هدف تعیین منحنی آهنگ و دیرش در جمله‏های پرسشی (یک جملۀ پرسشی با کلمۀ پرسشی و یک جملۀ بدون کلمۀ پرسشی) در زبان فارسی انجام شده است. آگاهی از این جنبۀ نوای گفتار علاوه بر اینکه در تبیین نقش آن در زبان‏شناسی به کار خواهد آمد، زمینه را برای توسعۀ مطالعات بالینی نوای گفتار فراهم خواهد کرد.

 

روش بررسی

این مطالعه از نوع مقطعی و غیرمداخله‏ای بوده است. جمعیت مورد بررسی 67 زن و 67 مرد 18 تا 30 سالۀ عادی فارسی زبان بودند. برای جلوگیری از تأثیرگذاری لهجه بر مؤلفه‏های نوای گفتار، انتخاب گویشورانی که زبان اول آنها فارسی باشد مد نظر بود. نمونه‏گیری به‏صورت غیراحتمالی (نمونه‏گیری ساده) بود. نمونه‏ها از میان دانشجویان دانشکدۀ توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. در ابتدا هر کدام از آزمودنی‏ها رضایت‏نامۀ کتبی را مطالعه و امضا نمودند، سپس زبان مادری، سن و عدم ابتلا به سرماخوردگی در زمان نمونه‏گیری با استفاده از پرسش‏نامه‏ای مورد سؤال قرار گرفت. دو گفتاردرمانگر سلامت آزمودنی‏ها را در زمینۀ گفتار و زبان تأیید کردند.

برای ضبط نمونۀ صوتی آزمودنی‏ها با مطالعۀ پیشینۀ پژوهش‏هایی که در زمینه آهنگ زبان فارسی انجام شده بود و با مشورت با صاحب‏نظران گفتاردرمانگر (آسیب‏شناس گفتار و زبان) و زبان‏شناس جمله‏هایی تهیه شدند که محاوره‏ای باشند، در گفتار روزمره فرکانس وقوع نسبتاً بالایی داشته باشند، مربوط به گروه، طبقه و عقیدۀ خاصی نباشند و به سطح تحصیلات نیز بستگی نداشته باشند. جمله‏های کوتاه (کمتر از پنج کلمه) انتخاب شدند تا بررسی آنها دشوار Text Box: جدول 1ـ مشخصات آوایی جمله‏های مورد مطالعه

جمله	تعداد کلمه	تعداد هجا	تعداد واج	تعداد واج واکدار	تعداد واج بی‏واک	درصد آواهای واکدار
/dare barun miyad/؟ داره بارون میاد؟	3	100	0	14	14	6
/či meyl darin/؟   چی میل دارین؟	3	9/90	1	10	11	4

نباشد و نیز برای حفظ پیوستگی نمودار فرکانس پایه و حذف یا کاهش گسیختگی، درصد وقوع صداهای واکدار نسبت به صداهای بی‏واک در جمله‏ها زیاد باشد.

با توجه به معیارهای فوق 40 جملۀ پرسشی انتخاب شد، و روایی محتوایی هشت جمله با نظر 13 صاحب‏نظر تأیید شد. سپس جمله‏ها توسط چهار گوینده (دو زن و دو مرد) خوانده شد و صدای آنها با برنامه real analysis در نرم‏افزار Dr. Speech تجزیه و تحلیل شد. از آن میان، دو جمله انتخاب شد که منحنی فرکانس پایۀ آنها پیوستگی بیشتری داشت. جمله‏ها عبارت بودند از: «داره بارون میاد؟»، «چی میل دارین؟» (جدول 1).

نمونه‏گیری گفتار آزمودنی‏ها در آزمایشگاه گفتار و زبان دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. برای نمونه‏گیری حداقل دو ساعت از بیداری فرد گذشته بود تا فرد به صدای ثابت روزمرۀ خود رسیده باشد. آزمودنی‏ها در حین نمونه‏گیری در وضعیت نشسته و کاملاَ صاف قرار می‏گرفتند و فاصلۀ آزمودنی تا میکروفن 20 تا 25 سانتی‏متر بود. سر و صدای


Text Box: جدول 2ـ شاخص‏های آمار توصیفی مربوط به دیرش جمله‏ها در گروه مردان و زنان

			زنان		مردان
جمله	تعداد هجا		میانگین
(انحراف معیار)	میانه	کمینه	بیشینه		میانگین
(انحراف معیار)	میانه	کمینه	بیشینه
/dare barun miyad/؟	6		(13/0) 25/1	2/1	1	6/1		(12/0) 02/1	1	7/0	3/1
či meyl darin/؟/	4		(11/0) 97/0	1	8/0	4/1		(1/0) 8/0	8/0	6/0	1/1


زمینه‏ای محیط حداکثر 35 دسی‏بل و تقویت صدای آزمودنی‏ها برای ضبط صدا 20 دسی‏بل بود. نمونه‏های صوتی با فرمت bit mono 16، Hz 44100 ضبط شدند. قبل از نمونه‏گیری، از آزمودنی‏ها خواسته می‏شد جمله‏ها را با بلندی عادی و حالت طبیعی و بدون تأکید روی واژه‏ای خاص و یا به قصد القای مفهومی خاص (بی‏نشان) بیان کنند. در آغاز ضبط نمونۀ صوتی، دست‏کم یک ثانیه صدای محیط (سکوت) ضبط می‏شد تا از نبود نویز در محیط اطمینان حاصل شود. بعد از اتمام ضبط نمونه‏های صوتی، دیرش جمله‏های مورد مطالعه با دقت دهم ثانیه از ابتدا تا انتهای جمله اندازه‏گیری شد. برای تعیین دقیق دیرش جمله، در ابتدا با توجه به موج صوتی ارائه شده توسط نرم‏افزار real analysis ابتدا و انتهای موج صوتی به‏عنوان ابتدا و انتهای جمله در نظر گرفته شد. سپس، اسپکتوگرام مد نظر قرار گرفت و ابتدا و
انتهای جمله دقیق‏تر مشخص شد. گوش دادن به نمونۀ صوتی، آخرین مرحلۀ ویرایش بود. به این صورت، ترتیب دیرش دقیق هر جمله محاسبه شد. برای مقایسۀ دیرش دو جمله باید طول جمله‏ها از نظر تعداد هجا یکسان در نظر گرفته شود. برای این منظور با برقرار نمودن نسبتی میان دیرش و تعداد هجا در جمله‏ها طول دو جمله از نظر تعداد هجا یکسان در نظر گرفته شد.

Text Box: جدول 3ـ شاخص‏های آماری مربوط به دیرش جمله‏ها در گروه مردان و زنان با برابر نمودن تعداد هجا در جمله‏ها

	میانگین (انحراف معیار) دیرش
جمله	زنان	مردان
/dare barun miyad/؟
داره بارون میاد؟	(13/0) 25/1	(12/0) 02/1
/či meyl darin/؟
چی میل دارین؟	(13/0) 44/1	(11/0) 18/1


در رسم منحنی آهنگ، روی نمودار فرکانس پایۀ هر یک از نمونه‏ها مطابق شکل 1 نقاطی علامت‏گذاری شد. چون دیرش جمله‏ها در نمونه‏های صوتی متفاوت بود، یک معیار واحد برای رسم منحنی آهنگ مورد نیاز بود. برای حل این موضوع در هر نمونۀ صوت، زمان در هر نقطه (نقاط تعیین شده در شکل 1) به زمان کل همان نمونۀ صوتی تقسیم شد و با این کار دیرش جمله در همۀ نمونه‏ها یک واحد در نظر گرفته شد (برای مثال در مورد نمونۀ صوتی که دیرش آن 2/1 ثانیه بود، زمان هر نقطۀ تعیین شده بر 2/1 تقسیم شد). سپس، در نمونه‏های صوتی میانگین اعداد مربوط به فرکانس و زمان در هر نقطه به‏صورت جداگانه محاسبه گردید و براساس میانگین‏ها منحنی آهنگ جمله‏ها رسم شد.

به‏منظور تحلیل اطلاعات مربوط به دیرش از آزمون تحلیل واریانس یک‏طرفه استفاده شد. تمامی اطلاعات با نرم‏افزار SPSS نسخه 17 مورد تحلیل قرار گرفت. در مورد منحنی آهنگ، براساس تغییرات فرکانس پایه، الگوی کلی برای هر یک از جمله‏ها در نرم‏افزار excel 2007 رسم و نمودارها تحلیل شد.



یافته‏ها

در صورت برابر در نظر گرفتن طول جمله‏ها از نظر تعداد هجا، دیرش جملۀ /či meyl darin/؟ بیشتر از جملۀ dare barun miyad/؟/ است. نتیجۀ آزمون آنالیز واریانس یک‏طرفه نشان داد که بین میانگین دیرش جمله‏های مورد بررسی تفاوت معنی‏داری وجود دارد(001/0p≤).

با این فرضیه که دیرش تولید جملهها در دو جنس متفاوت است، آزمون آنالیز واریانس یک‏طرفه انجام شد. نتیجۀ آزمون آنالیز واریانس یک‏طرفه نشان داد که در میانگین دیرش جمله‏های مورد مطالعه در دو جنس تفاوت معنی‏داری وجود دارد(001/0p≤). داده‏های حاصل از این پژوهش نشان داد که دیرش تولید هر دو جمله در زنان بیش از مردان است. نتایج حاصل از بررسی دیرش در زنان و مردان در جدول‏های 2 و 3 آورده شده است.

از نظر بررسی آهنگ، جملۀ dare barun miyad/?/: در هر دو گروه از زمان صفر شروع شده است (نمودار 1) و در هر دو نمودار دو قلۀ فرکانس دیده می‏شود که اولی کوتاه‏تر از دومی است، و در پایان جمله حالت خیزان دیده می‏شود. در مجموع منحنی آهنگ جملۀ dare barun miyad/?/ در هر دو جنس مشابه است.

جملۀ /či meyl darin/?: از نقطۀ صفر شروع نشده است (نمودار 2) زیرا آوای اول جمله واج /č/ بی‏واک است و در منحنی آهنگ ثبت نمی‏شود. به همین دلیل، نمودار از نقطۀ 2/0 ثانیه پس از آغاز بیان جمله شروع شده است. در منحنی آهنگ این جمله یک قلۀ فرکانس مشاهده می‏شود که مربوط به واژۀ پرسشی آغاز جمله (/ič/) است و در پایان جمله حالت افتان مشاهده می‏شود که پایین‏تر از سطح فرکانس اول جمله است.

 

بحث

مقایسۀ دیرش در زنان و مردان نشان می‏دهد که دیرش تولید هر دو جملۀ dare barun miyad/?/ و /či meyl darin/? در زنان بیش از مردان است. این تفاوت دیرش در هر دو جمله تقریباَ به یک میزان بود و با توجه به میانگین‏ها مقدار این تفاوت به‏طور متوسط 20 درصد است. این تفاوت دیرش در میان زنان و مردان ممکن است به این دلیل باشد که زنان واکه‏ها را با کشش بیشتری تولید می‏کنند.

با یکسان در نظر گرفتن طول جمله‏ها از نظر هجایی



دیرش در پرسش با کلمۀ پرسشی نسبت به پرسش با پاسخ بله/خیر در هر دو جنس بیشتر است. وجود کلمۀ پرسشی می‏تواند باعث افزایش دیرش در این نوع جمله شود. در واقع بخش اعظم دیرش مربوط به کلمۀ پرسشی است که نتیجۀ تأکید به کار رفته روی کلمۀ پرسشی است.

منحنی آهنگ جملۀ پرسشی با پاسخ بله/خیر (؟dare barun miyad//) حالت خیزان در فرکانس انتهای جمله دارد که از فرکانس شروع جمله بالاتر است، و برخاستگی نمودار فرکانس در این جمله نشان‏دهندۀ آهنگ خیزان پرسشی است. اختلاف فرکانس ابتدا و انتهای جمله در زنان حدود دو برابر اختلاف فرکانس ابتدا و انتهای جمله در مردان است. از این یافته می‏توان نتیجه گرفت که حالت خیزان انتهای جمله در زنان بیشتر است و زنان از تغییرات فرکانس برای انتقال حالت پرسشی جمله بیشتر از مردان استفاده می‏کنند.

در جملۀ پرسشی با پاسخ بله/خیر حالت خیزان در انتهای جمله مشاهده می‏شود. این یافته با یافته‏های مطالعات حیاتی، ماهوتیان، سادات تهرانی (12-10) همخوانی دارد، البته در پژوهش‏های قبلی گروه زنان و مردان با هم مقایسه نشده‏اند.

در پرسش با کلمۀ پرسشی (؟či meyl darin//) منحنی مربوط یک قلۀ فرکانس دارد که مربوط به زیروبمی کلمۀ پرسشی (/či/) است. در این جمله نیز در گروه زنان اختلاف بین فرکانس ابتدا و انتهای جمله بیش از مردان است. زنان در این نوع جمله نیز از تغییرات فرکانس بیش از مردان استفاده می‏کنند.

در مورد جملات پرسشی با کلمۀ پرسشی انتهای جمله حالت افتان دارد و قلۀ فرکانس روی کلمۀ پرسشی قرار دارد. این یافته با یافته‏های مطالعات حیاتی، ماهوتیان، سادات تهرانی (12-10) همخوانی دارد.

الگوی منحنی آهنگ زنان و مردان در هر دو جمله مشابه است با این تفاوت که زنان و مردان هر یک در محدودۀ فرکانس مربوط به جنس خود این الگو را ایجاد می‏کنند.

 

نتیجه‏گیری

زنان و مردان برای ایجاد تغییرات نوای گفتار از تغییر دیرش با یک الگوی یکسان استفاده می‏کنند، ولی با این تفاوت که دیرش در زنان به‏طور کلی بیش از مردان است. وجود کلمۀ پرسشی در جمله باعث افزایش دیرش نسبت به پرسش بدون کلمۀ پرسشی می‏شود. فرکانس انتهایی جمله در پرسش با پاسخ بله/خیر dare barun miyad//) خیزان است. در این جمله برای ایجاد حالت پرسش، زنان نسبت به مردان تغییرات بیشتری در فرکانس انتهایی جمله ایجاد می‏کنند. فرکانس انتهایی جمله در پرسش با کلمۀ پرسشی (؟či meyl darin//) افتان است. در این جمله نیز می‏توان گفت که زنان نسبت به مردان برای انتقال حالت پرسشی فرکانس پایۀ صوت را بیشتر تغییر می‏دهند. در هر دو جنس منحنی آهنگ در پرسش با کلمۀ پرسشی دامنۀ بیشتری دارد.

 

سپاسگزاری

نویسندگان مقاله از استاد گرانقدر جناب آقای دکتر یحیی مدرسی، که در انجام این پژوهش یاری‏گر آنها بودند، سپاسگزاری می‏نمایند.

REFERENCES


1.             Xu Y. Speech prosody: a methodological review. Joss. 2011;1(1):85-115.

2.             van Santen JP, Prud'hommeaux ET, Black LM. Automated assessment of prosody production. Speech Commun. 2009;51(11):1082-97.

3.              Aziz-Zadeh L, Sheng T, Gheytanchi A. Common premotor regions for the perception and production of prosody and correlations with empathy and prosodic ability. PLoS One. 2010;5(1):e8759.

4.             Wennerstrom A. The music of everyday speech: prosody and discourse analysis. 1st ed. New York: OxFord University Press; 2001.

5.             Mampe B, Friederici AD, Christophe A, Wermke K. Newborns' cry melody is shaped by their native language. Curr Biol. 2009;19(23):1994-7.

6.             Greenberg Y, Shibuya N, Tsuzaki M, Kato H, Sagisaka Y. Analysis on paralinguistic prosody control in perceptual impression space using multiple dimensional scaling. Speech Commun. 2009;51(7):585-93.

7.             Ishi CT, Ishiguro H, Hagita N. Automatic extraction of paralinguistic information using prosodic features related to F0, duration and voice quality.Speech Commun. 2008;50(6):531-43.

8.             Lickley RJ, Schepman A, Ladd DR. Alignment of "phrase accent" lows in dutch falling rising questions: theoretical and methodological implications. Lang Speech. 2005;48(Pt 2):157-83.

9.             Jun S. Prosodic typology. In: Jun S editor. Prosodic typology: the phonology of intonation and phrasing. Oxford: Oxford University Press; 2005. p. 430-58.

10.         Hayati AM. A contrastive analysis of English and Persian intonation. In: Fisiask J, editor. Papers and studies in contrastive linguistics Volume 34. Poznan: Adam Mickiewicz University; 1998. p. :53-72.

11.         Mahootian S. Persian (descriptive grammars). 1st ed. London: Routledge; 1997.

12.         Sadat-tehrani N. The alignment of L+H* pitch accents in Persian intonation. J Int Phon Assoc. 2009;39(2):205-30.

13.         Clopper CG, Smiljanic R. Effects of gender and regional dialect on prosodic patterns in American English. J Phon. 2011;39(2):237-45.

14.         Whitehead RL, Schiavetti N, Metz DE, Gallant D, Whitehead BH. Sentence intonation and syllable stress in speech produced during simultaneous communication. J Commun Disord. 2000;33(5): 429-40; quiz 440-1.