Research Article

 

 

The perception and expression of nouns in 2.5 to 4 year-old normal Persian-speaking children in Arak, Central Iran

 

 

Esmat Rezaei1, Yunos Amiri Shavaki2, Afsane Arshi2, Mohammad Reza Keyhani3

 

1- Department of Speechtherapy, Faculty of Rehabilitation, Hamedan University of Medical Sciences, Iran

2- Department of Speechtherapy, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

3- Department of Biostatistics, Faculty of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran

 

 

Received: 20 November 2010, accepted: 17 May 2011

 

Abstract

Background and Aim: The words are the symbolic tools for communication. Nouns are the initial and the most frequent components of language that children acquire and use during the procedure of language development. Therefore, this study aimed to determine the noun perception and expression abilities in Persian-speaking children, as well as gathering the normative data for two picture-pointing and picture-naming tests.

Methods: In this cross-sectional study, 110 normal Persian-speaking children (54 girls and 56 boys), 2.5 to 4 year-old in four groups, were selected randomly throughout Arak kindergartens. Two pictorial perception and expression tests were performed in this study.

Results: Mean scores of perception and expression was statistically different between all age groups, except 3 and 3.5 year-old groups (p<0.05). There was no statistically difference between mean scores of girls and boys. In addition, a significant positive correlation between mean scores of perception and expression was shown (p=0.001, r=0.896).

Conclusion: The perception and expression abilities are different in 4 age groups. The two picture-pointing and picture-naming tests can show these differences. Regardless of rapid development of perception, perception and expression abilities develop in parallel, and the ability of girls and boys shows similar trends.

Keywords: Perception of nouns, expression of nouns, Persian


مقاله پژوهشي

 

درك و بيان اسامي در كودكان بهنجار 5/2 تا 4 سالۀ فارسي‏زبان اراك

 

عصمت رضائی1، یونس امیری شوکی2، افسانه عرشی2، محمدرضا کیهانی3

1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، ایران

2ـ گروه گفتاردرمانی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

3ـ گروه آمار زیستی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران

 

چكيده

زمینه و هدف: واژه‏ها به‏عنوان ابزارهایی نمادین برای برقراری ارتباط به‏کار می‏روند. کودکان در مسیر رشد و تکامل زبان، ابتدا اسامی را فرا می‏گیرند و در این دوره؛ بسامد کاربرد اسامی بیش از سایر انواع کلمات است. با توجه به اهمیت اسامی در روند رشد زبان، این پژوهش با هدف جمع‏آوری بخشی از داده‏های هنجاری برای دو آزمون تصویری درک و بیان اسامی و بررسی توانایی درک و بیان اسامیِ کودکان بهنجار انجام گرفت.

روش بررسی: در ایـن پژوهش مقطعی 110 کودک هنجار 5/2 تا 4 ساله (56 پسر و 54 دختر) در چهار گروه سنی از مهدکودک‏های شهر اراک انتخاب شدند. در اين بررسی، دو آزمون تصویری درك و بيان اسامي مورد استفاده قرار گرفت.

يافته‏ها: میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی در بین تمام گروه‏ها، به غیر از گروه‏های 3 و 5/3 ساله، با یکدیگر تفاوت معنی‏داری داشتند(05/0>p). در مقايسه میانگین امتیازهای درك و بیان اسامی در دو جنس تفاوت معنی‏داری دیده نشد. همچنين همبستگي مستقیم و معنی‏داری بين امتيازات درك و بيان اسامي (896/0=r و 001/0>p) وجود داشت.

نتيجه‏گيري: توانایی‏های درک و بیان اسامی در 4 گروه سنی مورد مطالعه با یکدیگر تفاوت دارد و دو آزمون تصویری درک اسامی و بیان اسامی می‏تواند این تفاوت را نشان دهد. همچنین، با وجود رشد سريع توانايي درك، توانايي بياني و دركي به موازات هم رشد مي‏كنند و توانایی دختران و پسران در این زمینه یکسان است.

واژگان کلیدی: درك اسامی، بيان اسامی، زبان فارسی

 

(دریافت مقاله: 29/8/89، پذیرش: 27/2/90)

 

مقدمـه


مهم‏ترین دستاورد رشدی که کودک در طی مرحلۀ تک‏کلمه‏ای کسب می‏کند، توانایی درک و استفاده از واژه‏ها به‏عنوان ابزارهای نمادین به‏منظور برقراری ارتباط است(1). Benedict (1999) با مقایسۀ داده‏های مربوط به درک و تولید در مورد 8 کودک 9 تا 20 ماهه، اظهار کرد که میان درک و بیان واژگان پنج ماه فاصلۀ زمانی وجود دارد، و به‏طور میانگین این کودکان در سن 13 ماهگی قادر به درک 50 کلمه بودند(2). Bloom و Tinker (1993) نيز میانگین سن تولید اولین کلمه‏ها را حدود یک سالگی برآورد کرده و اظهار كرده‌اند كه در حدود یک سال و 7 ماهگی، واژگان بیانی بیشتر کودکان به 50 کلمه می‏رسد(2).

حامیان نظریۀ گرایش به واژگان اسمی (noun-bias theory) می‏گویند که «اسم»، مقولۀ غالب در مراحل اولیۀ فراگیری واژگان است. در این زمینه دیدگاه‏های مختلفی وجود دارد: الف) اسامی زودتر از افعال و سایر مقولۀ کلمات فرا گرفته می‏شوند؛ ب) اسامی، اکثر واژگان اولیۀ کودکان را تشکیل می‏دهند؛ ج) اسامی در خزانۀ واژگان اولیۀ کودک بیشتر مربوط به اشیای کوچک و عینی می‏شود؛ د) تقدم اسامی بر سایر مقوله‏ها به رشد بیشتر زبان کمک می‏کند(3). Gentner (1982) اظهار می‏کند که صرف نظر از زبان مادری کودک، واژگان کودکان خردسال بیشتر شامل کلمه‏های مربوط به اشیاء است تا افعال(1).

فرایند نامیدن شامل سه مرحلۀ بازشناسی شئ، فعال‏سازی معناشناختی و دستیابی واژگانی است. ابتدا پس از تجزیه و تحلیل درکی یک شئ آشنا، نوعی بازنمایی بینایی یا ساختاری ذخیره شده فعال می‏شود که همان سطح بازشناسی شئ را بنا می‏کند. سپس دانش عملکردی مرتبط و ذخیره شده مربوط به آن فعال می‏شود. یعنی امکان دسترسی به بازنمایی معناشناختی (semantic representation) فراهم می‏شود. آن گاه مواردی که تشخیص داده شده و درک شده‏اند ذخیرۀ واجی واژگانی (stored lexical phonology) مربوط به نام تصویر را فعال می‏کنند، و در نهایت نام تصویر بیان می‏شود(4). مؤلفه‏های سیستم تولید زبان، که به‏طور مستقیم در شکل‏گیری یک گفته شرکت دارند نیز شامل این موارد است: الف) بازنمایی ذهنی پیام؛ ب) دست‏کم دو نوع عملیات بازیابی واژگانی؛ ج) چندین فرایند ساختاری که مسئول ترکیب و ترتیب صداها و کلمه‏ها هستند؛ و د) سیستم تولیدی که مسئول طرح‏ریزی و اجرای اجزای حرکتی گفتار است(5).

با توجه به اهميت ارزيابي توانايي درك و بيان اسامي، پژوهش‏های زیادی در خارج از کشور به هنجاریابی و یا بازبینی و تکمیل آزمون‌های مربوط پرداخته‏اند. از جمله، آزمونی به نام آزمون واژگان تصویری پی‏بادی (Peabody Picture Vocabulary Test: PPVT) توسط Dunn (1965) تهیه شده است که واژگان درکی فرد را مورد بررسی قرار می‏دهد(6). Dunn و همکاران نیز در سال 1982 به‏منظور ارزیابی واژگان درکی آزمونی را به نام مقیاس واژگان تصویری بریتانیایی (British Picture Vocabulary Scale: BPVS) ارائه کردند که در آن گروه سنی هدف، کودکان 2 سال و 6 ماهه تا 18 ساله است(7). همچنین، براساس Paul (1995) آزمون دیگری به نام آزمون جامع واژگان بیانی درکی (Comprehensive Receptive Expressive Vocabulary Test: CREVT-2) توسط Vallas و Hamil (2002) برای افراد 4 تا 17 سال و 11 ماه طراحی شده که به ارزیابی زبان بیانی و درکی می‏پردازد(8). امیری شوکی و همکاران (1385)، در سمنان توانایی درک و بیان اسامی را با استفاده از آزمون تصویری درک و بیان اسامی، در 150 کودک 4 تا 8 ساله مورد بررسی قرار دادند(9).

از دیر باز تأثیر تفاوت جنسیت بر توانایی‏های زبانی، موضوع پژوهش‏های بسیاری بوده و یافته‏های گوناگونی نیز در این زمینه گزارش شده است. از جمله، براساس نتایج بررسی‏های برخی از محققان ظاهراً تفاوت جنسیتی در هوش و توانایی شناختی تأثیرگذار است(10). Gainotti (2005)،  Barbarottoو همکاران (2008)، Garn و همكاران (2009)، نیز تأثیر تفاوت جنس بر سازمان‏دهی عملکردی مغز در حین تمایزگذاری بین مقوله‏های مختلف واژه‏ها را مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاکی از آن بود که پسران و دختران تنها در نامیدن مقوله‏های مربوط به ابزار و وسایل نقلیه و میوه‏ها و سبزیجات متفاوت‏اند و در حین نامیدن این تصاویر، نواحی مختلفی از قشر مغز در دو جنس فعال می‏شود(13-11). Klann-Delius (1981)،  Planteو همکاران (2006) اثر جنسیت بر ابعاد کاربردشناختی، معناشناختی، نحوی و واج‏شناختی فراگیری زبان را مورد بررسی قرار دادند و نتایج نشان داد با وجود اینکه تفاوت‏های مبتنی بر جنس در روند فراگیری زبان وجود دارد، اما این تفاوت‏ها بسیار جزئی بوده و تنها در حوزۀ معناشناختی و کاربردشناختی انتظار می‏رود(14و15). امیری شوکی و همکاران (1385) نیز در طی پژوهشی در کودکان 4 تا 8 ساله نتیجه‌گیری کردند که دختران در مقایسه با پسران در درک و بیان اسامی از توانایی کمتری برخوردارند(9).

همان‏طور که از موارد فوق برمی‏آید، بخش مهمی از ارزیابی زبانی کودکان مبتلا به اختلالات زبانی، بررسی میزان توانایی درک و بیان اسامی است كه در حال حاضر در کشور ما با استفاده از ابزارهای ناهمگون و گوناگون مورد بررسی قرار می‏گیرد و ممکن است تصاویری که برای سنجش این توانایی انتخاب می‏شود از نظر سطح دشواری با گروه سنی مراجعه‏کنندگان تناسب نداشته‏ باشد. این در حالی است که در زمینه‏های تشخیص و طرح‏ریزی برنامۀ درمانی برای افراد مبتلا به اختلالات مختلف، اطلاعات نظری در زمینۀ میزان تناسب این ابزارها نقش مهمی ایفا می‏کند. همچنین، از آنجا که ممکن است توانايي زباني كودكان در مناطق جغرافيايي مختلف و نیز احتمالاً از نظر اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي يكسان نباشد، تعميم نتايج به‏دست آمده در شهر سمنان(9)، منطقي به نظر نمي‏رسد. از این رو پژوهش حاضر با هدف درک و بیان اسامی در کودکان بهنجار 5/2 تا 4 سالۀ فارسی‏زبان اراک انجام شد.

 

روش بررسی

در ایـن پـژوهش 110 کودک بهنجار 5/2 تا 4 ساله، شامل 56 پسر و 54 دختر مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه‏های سنی و تعداد نفرات آنها به‏ترتیب زیر بود: 5/2 ساله، 26 کودک (14 پسر، 12 دختر)؛ 3 ساله، 28 کودک (12 پسر، 16 دختر)؛ 5/3 ساله، 30 کودک (15 پسر: 15 دختر)؛ و 4 ساله، 26 کودک (15 پسر، 11 دختر). این تعداد به‏روش نمونه‏گیری طبقه‏ای از 11 مهدکودک که به‏طور تصادفی از بین 48 مهدکودک دایر در سطح شهر اراک (تحت نظارت ادارۀ بهزیستی استان مرکزی) انتخاب شده بودند، برگزیده شدند. معیارهای ورود آزمودنی‏ها در این پژوهش عبارت بود از توانایی صحبت کردن به زبان فارسی، نداشتن مشکل بینایی یا شنوایی محسوس براساس اطلاعات دریافتی از دو پرسش‏‏نامۀ «والدین» و «اولیاء مهدکودک» که براساس نظر والدین یا اولیاء مهد کودک مزاحم یادگیری در مدرسه یا انجام تکالیف کودک شود، نداشتن مشکل رفتاری و یا آموزشی در خانه و مهدکودک، و عدم استفاده از سمعک و عینک.

پرسش‏نامة والدین دارای 8 سؤال چندگزینه‏ای بود که در آنها به‏ترتیب تاریخچۀ ابتلای کودک به بیماری خاص، عیوب بینایی و شنوایی، وجود مشکلات رفتاری در خانه و دوزبانگی کودک مورد پرسش قرار می‏گرفت و در بخش دیگر پرسش‏نامه رضایت‏‏نامۀ آنها دربارۀ شرکت فرزندشان در پژوهش دریافت می‏شد. پرسش‏نامۀ اولیای مهدکودک نیز شامل 5 سؤال چند گزینه‏ای در مورد بود یا نبود مشکلات کودک در زمینه‏های آموزشی بینایی، شنوایی و رفتاری بود که توسط آزمونگر و در حین مصاحبه با مربی کودک مورد نظر تکمیل می‏شد. وجود هر یک از موارد فوق موجب حذف کودک از پژوهش می‏شد. آزمونگر هنگام برقراری ارتباط با کودک توانایی‏های گفتاری و زبانی وی را (به‏طور غیررسمی) ارزیابی می‏نمود و در صورت مشاهدۀ علائم مشکوک هرگونه اختلال، آزمودنی از فهرست افراد مورد مطالعه حذف می‏شد و به مراکز گفتاردرمانی ارجاع داده می‏شد.

دو آزمون مورد نظر در این پژوهش، آزمون‏های تصویری درک و بیان اسامی نام دارند. تصاویر هدف در این دو آزمون، همانند یکدیگر بوده و سعی شده است تا تصویر مورد نظر، بسیار شبیه به نظیر واقعی آن در عالم خارج باشد.

 آزمون تصویری درک اسامی دارای دفترچه‏ای شامل 76 برگه است. در هر برگه چهار تصوير سیاه و سفید دیده می‏شود كه يكي از آنها پاسخ مورد نظر است و کودک باید تصویری را که آزمونگر نام آن را بیان می‏کند نشان دهد. دو صفحۀ اوّل براي آشنایی آزمودني و 74 صفحۀ ديگر جزء تصاوير آزمون به شمار مي‏آيند. مقدار آلفای محاسبه شده برای آزمون درک اسامی برابر 907/0 و مقادیر آلفا برای دو نیمه نیز مقادير تقريباً یکساني هستند (827/0 و 827/0). ضریب همبستگی بین دو نیمه نیز بیش از 85/0 و ضریب دو نیمه گاتمن نیز معادل 923/0 است.

آزمون تصويري بیان اسامی داراي 76 کارت تصویری سیاه و سفید به ابعاد 13×10 سانتی‏متر است که دو تصویر اول آن برای آشنایی آزمودنی در نظر گرفته شده است. در هر کارت فقط يك تصوير آمده است كه كودك بايد آن را نام ببرد. مقدار آلفای محاسبه شده برای آزمون بیان اسامی برابر با 954/0 و مقادیر آلفا برای دو نیمه نیز تقریباً یکسان است (به‏ترتیب 910/0 و 913/0). ضریب همبستگی بین دو نیمه نیز بیش از 92/0 است و ضریب دو نیمۀ گاتمن نیز معادل 960/0 است.

پس از انتخاب کودکان مورد نظر، با هر یک از آنها به‏صورت انفرادی ارتباط برقرار می‏شد تا آشنایی لازم با هر کودک حاصل شود و وی برای اجرای آزمون آماده گردد. سپس در محل مناسب، ابتدا آزمون بیان و سپس آزمون درک به زبان فارسی اجرا می‏شد و پاسخ‏ها نيز به زبان فارسي ثبت مي‏شد. منطق این ترتیب این بود که چون در آزمون درک اسامی، ابتدا آزمونگر باید تصویر هدف را نام ببرد، ممکن است کودک در آزمون بیان اسامی، از اطلاعات شنیداری قبلی استفاده کند و در واقع نام تصاویری را که نمی‏داند یاد بگیرد و در نتیجه، امتیاز به‏دست آمده در آزمون بیان اسامی بالاتر از میزان واقعی شود. به‏منظور توجیه کودک برای اجرای آزمون، از کودک خواسته می‏شد تا نام تصاویری را که مشاهده می‏کند، بیان نماید. در آزمون تصویری بیان اسامی اگر نام اصلی تصویر بیان می‏شد، یک امتیاز و اگر نام نزدیک به آن گفته می‏شد، 5/0 امتیاز به کودک تعلق می‏گرفت. نحوۀ اجرای آزمون تصویری درک اسامی نیز به این صورت بود که تصاویر به‏صورت برگه‏هایی شامل چهار تصویر، مقابل کودک نمایش داده می‏شد و کودک باید پس از نام بردن تصویر توسط آزمونگر، تصویر مورد نظر را نشان می‏داد. اگر کودک هر تصویر را به درستی نشان می‏داد، یک امتیاز مي‏گرفت و در غیر این صورت امتیازی کسب نمی‏کرد.

شاخص‏های آمار توصیفی امتیازهای درک و بیان اسامی، شامل میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر امتیازها در گروه‏های مورد نظر محاسبه شد. به‏منظور مقایسۀ میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در گروه‏های سنی مختلف از آزمون آنالیز واریانس یک‏طرفه، آزمون چندگانه Dunnett’s T3 و آزمون چندگانۀ LSD استفاده شد، و برای مقایسۀ میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در دختران و پسران، آزمون t مستقل مورد استفاده قرار گرفت. رابطۀ بین میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی نیز از طریق آزمون ضریب همبستگی تعیین شد.

 

Text Box: جدول 1ـ توزیع فراوانی و شاخص‏های آماری امتیازهای درك اسامی برحسب سن

		امتياز درك
گروه سني (سال)	تعداد	ميانگين (انحراف معيار)	حداقل	حداکثر (نفرات)	تفاوت از ميانگين گروه قبلي
5/2	26	(35/9)00/58	37	(1)73	-
3	28	(95/7)57/66	44	(2)74	57/8
5/3	30	(27/5)03/69	57	(4)74	46/2
4	26	(03/2)08/72	68	(9)74	05/3

يافـته‏ها

حداکثر امتیازی که آزمودنی می‏تواند در آزمون درک اسامی کسب کند 74 است. فراوانی آزمودنی‏هایی که امتیاز کامل را کسب کرده‏اند 15 نفر بود که 2 نفر 3 ساله، 4 نفر 5/3 ساله و 9 نفر 4 ساله بودند. حداقل امتیاز كسب شده 37 بود که متعلق به 5/2 ساله‏هاست. با مقایسۀ حداقل و حداکثر امتیازهای هر یک از گروه‏های سنی مشخص شد که دامنۀ تغییرات امتیازها در گروه سنی 3 ساله بیشتر و به تدریج در گروه‏های سنی بالاتر کمتر می‏شود. از طرف دیگر، میانگین امتیازهای درک اسامی در گروه‏های سنی بالاتر افزایش پیدا کرده است. با مقایسۀ میانگین امتیازهای گروه‏های سنی متوالی (جدول 1) مشخص شد که بیشترین افزایش امتیازها در بین سنین 5/2 تا 3 سالگی اتفاق افتاده است (به میزان 57/8 امتیاز). بیشترین انحراف معیار در این آزمون متعلق به گروه 5/2 ساله (برابر با 35/9) و کمترین انحراف معیار (برابر با 03/2) مربوط به آزمودنی‏های 4 ساله بود.

در آزمون بیان اسامی نیز حداکثر امتیازی که کودک می‏تواند کسب کند 74 است، که تنها یک نفر از گروه کودکان 4 ساله موفق به کسب امتیاز کامل در این آزمون شد. حداقل امتیاز كسب شده 13 بود که متعلق به 5/2 ساله‏ها است. با مقایسۀ حداقل و حداکثر امتیازهای گروه‏های سنی مختلف مشخص شد که دامنۀ تغییرات امتیازها، در گروه سنی 5/2 ساله بیشتر و به‏تدریج در گروه‏های سنی بالاتر کمتر می‏شود. همچنین میانگین امتیازهای بیان اسامی در گروه‏های 5/2، 3، 5/3 و 4 ساله به‏ترتیب افزایش پیدا کرده است. با مقایسۀ میانگین امتیازهای گروه‏های سنی متوالی مشخص شد که بیشترین افزایش امتیازها (83/17) در بین سنین 5/2 تا 3 سالگی اتفاق افتاده است. بیشترین انحراف معیار (95/14) مربوط به گروه کودکان 5/2 ساله و کمترین انحراف معیار (60/6) مربوط به گروه کودکان 4 ساله است (جدول2). بنابر نتایج آزمون‏های آماری، میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در گروه‏های مورد مطالعه تفاوت معنی‏داری با یکدیگر داشتند(001/0>p). از طرفی، مقایسۀ دو به دوی گروه‏ها نیز نشان داد که میانگین امتیازهای درك و بیان اسامی در بین تمام گروه‏ها، به غیر از گروه‏های 3 و 5/3 ساله، به‏طور معنی‏داری با یکدیگر متفاوتند(05/0>p).

Text Box: جدول 2ـ توزیع فراوانی و شاخص‏های آماری امتیازهای بیان اسامی برحسب سن

		امتیاز بیان
گروه سني (سال)	تعداد	ميانگين (انحراف معيار)	حداقل	حداکثر (نفرات)	تفاوت از ميانگين گروه قبلي
5/2	26	(95/14)75/37	13	(1)68	-
3	28	(28/11)58/55	26	(1)5/70	83/17
5/3	30	(32/11)50/57	29	(1)5/70	92/1
4	26	(60/6)55/65	52	(1)74	05/8


مقایسۀ میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در گروه‏های سنی مختلف نشان داد که هم در مورد درک و هم در مورد بیان با افزایش سن، میانگین امتیازها نیز افزایش پیدا می‏کند. بررسی آماری رابطۀ بین میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی نشان داد که بين درك و بيان اسامي رابطۀ مسقيم و معنی‏داري وجود دارد (896/0=r و 001/0>p). بنابراين، مي‏توان گفت که با افزايش امتياز درك اسامي، امتياز بيان اسامي نيز افزايش مي‏يابد و
بالعكس. اين رابطه در نمودار 1 نیز نمايش داده شده است.

با توجه به داده‏هاي جدول 3 و بررسي ميانگين امتيازها در دو جنس، مشخص شد كه در سنین 5/2 و 3 سالگی میانگین امتیازهای درک اسامی در پسران بیشتر از دختران است، و در گروه‏های سنی بعدی میانگین امتیازهای دختران از پسران بیشتر است. از طرفی، بیشترین تفاوت (1/3) مربوط به سن 5/2 سالگی است و در سنین 3 و 5/3 سالگی این تفاوت در میانگین امتیازها تقریباً مساوی است و به‏ترتیب برابر با 31/0 و 33/0 است. در 4 سالگی نیز این تفاوت معادل 33/1 است. با وجود این، نتایج آزمون‏های آماری نشان داد که تفاوت بین میانگین امتیازهای درک اسامی در دختران و پسران معنی‏دار نیست(05/0p>).

بررسي داده‏ها حاكي از آن بود كه در هر دو جنس، میانگین امتیازهای بیان با افزایش سن بیشتر می‏شود. همچنین، با افزایش سن از تفاوت بین میانگین امتیازهای بیان دختران و پسران در سنین 5/2 تا 4 سال کاسته می‏شود، به‏طوری که تفاوت میانگین امتیازهای بیان اسامی در گروه‏های مورد بررسی به‏ترتیب 45/11، 98/1، 47/1 و 79/1 امتیاز بود. در سنین 5/2 و 5/3 سالگی، میانگین امتیازهای بیان اسامی در پسران بیشتر از دختران و در گروه‏های سنی 3 و 4 سالگی میانگین امتیازهای دختران از پسران بیشتر بود. همچنین، بیشترین تفاوت (45/11) مربوط به سن 5/2 سالگی بود. با وجود این، نتایج آزمون‏های آماری نشان داد که تفاوت بین میانگین امتیازهای بیان اسامی نیز در دختران و
پسران معنی‏دار نیست(05/0
<p).

 

بحـث

با توجه به نتایج به‏دست آمده از آزمون‏های آماری میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی در گروه‏های سنی مورد مطالعه، تفاوت معنی‏داری با یکدیگر داشتند(05/0>p) و افزایش میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی در بین تمام گروه‏های سنی به غیر از گروه‏های 3 و 5/3 ساله معنی‏دار بود. ممکن است وجود این تفاوت و افزایش تدریجی امتیازها امری بدیهی به‏نظر آید، ولی نتایج به‏دست آمده مطابق با نتایج پژوهش امیری شوکی و همکاران (1385) نشان می‏دهد که روند افزایش میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی در گروه‏های سنی بالاتر کندتر می‏شود. از طرفی مشخص می‏شود که آزمون مورد استفاده در این پژوهش قادر به نشان دادن این افزایش تدریجی است، و در واقع تأییدی بر مناسب بودن آزمون برای ارزیابی توانایی درک و بيان اسامی در گروه‏های سنی 5/2 تا 4 ساله به شمار می‏آید.

میزان افزایش میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی از سن 5/2 تا 3 سالگی به‏ترتيب 57/8 و 83/17 است، در صورتی که این میزان در سنین بعدی در مورد درك به‏ترتیب 46/2 و 05/3 امتیاز و بيان نيز به‏ترتيب 92/1 و 05/8 امتياز است (جدول 1 و 2). علت این که میزان تفاوت میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی در سنین بالاتر بسیار کمتر شده است ممکن است به این دلیل باشد که با افزایش سن، به‏تدریج بر توانایی درک و بيان اسامی کودکان افزوده شده و آزمون برای آنها آسان‏تر می‏شود، به‏طوری که در آزمون تصويري درك اسامي 9 نفر و در آزمون بيان اسامي نیز تنها يك نفر از کودکان 4 سالۀ مورد مطالعه، امتیازِ کاملِ آزمون (74) را کسب کردند. نکتۀ قابل توجه در این است که میزان افزایش میانگین امتیازهای درک و بيان اسامی از سن 3 تا 5/3 سالگی کمتر از میزان افزایش مشاهده شده از سن 5/3 تا 4 سالگی است. یکی از علت‏هایی که می‏توان برای این پدیده ذکر کرد، نحوۀ توزیع آزمودنی‏ها در قسمت‏های مختلف طیف سنی 6 ماهه در گروه‏های سنی مورد مطالعه است. یعنی در این پژوهش سن افراد هر گروه در محدودۀ 6 ماهه در نظر گرفته شد، ولی متأسفانه توزیع افراد مورد مطالعه در این طیف 6 ماهه مورد توجه قرار نگرفت. به‏عبارتی، بیشتر افراد 3 و4 ساله در ماه‏های آخر از طیف 6 ماهه مربوط قرار داشتند و اکثر افراد 5/3 ساله نیز از ماه‏های اول طیف بودند. ولی علت مهم دیگر، بنا بر نتایج حاصل از بررسی‌ Wheeldon  (2000) می‏تواند به آهنگ رشد فرایندهای شناختی در کودکان 3 ساله مربوط باشد. به‏عبارت دیگر، این احتمال وجود دارد که به دلیل رشد سریع فرایندهای شناختی و بياني در کودکان 3 ساله، رشد کودک در مورد آنچه که این آزمون اندازه می‏گیرد اندکی کندتر می‏شود تا کودک در طی دورۀ 3 تا 5/3 سالگی به مهارت کافی دست يابد و آن گاه مجدداً آهنگ رشد سریع‏تر می‏شود(5).

مقایسۀ اختلاف امتیازهای درک و بیان اسامی در گروه‏های سنی متوالی، نشان مي‏دهد که اختلاف امتیازهای بیان اسامی در بین گروه‏های سنی متوالی بسیار بیشتر از اختلاف امتیازهای درک است و این اختلاف بین گروه سنی 5/2 و 3 ساله بیشتر از سایر گروه‏هاست. دلیلی که می‏توان برای این قضیه مطرح کرد آن است که با وجود این که هر دو آزمون، اسامی یکسانی را مورد بررسی قرار می‏دهند، ولی آزمون بیان اسامی برای کودکان مورد مطالعه، از آزمون درک اسامی دشوارتر است. در نتیجه ملاحظه می‏شود که میانگین امتیازهای بیان کودکان مورد مطالعه حتی در گروه سنی 4 ساله هنوز با امتیاز کامل فاصله زیادی دارد. در حالی که در درک اسامی می‏بینیم که حتی در گروه سنی 5/3 ساله میانگین امتیازهای درک به حداکثر امتیاز آزمون (74) نزدیک شده و در مورد گروه سنی 4 ساله فاصلۀ چندانی با امتیاز کامل آزمون ندارد. قابل ذکر است که میزان انحراف معیار امتیازهای بیان اسامی بیشتر از انحراف معیار امتیازهای درک اسامی در تمام گروه‏های سنی است و این تفاوت در گروه سنی 5/2 ساله بسیار بیشتر از سایر گروه‏هاست (انحراف معیار 35/9 در برابر 95/14) و با افزایش سن از میزان انحراف معیار کاسته می‏شود. این مطلب نشان می‏دهد که پراکندگی در امتیازهای درک و بیان اسامی در گروه‏های سنی بالاتر کاهش می‏یابد، و به‏عبارتی تفاوت‏های فردی در توانایی‏های درک و بیان اسامی با افزایش سن کاهش می‏یابد. براساس یافته‌های حاصل از این پژوهش و مطابق با نتایج پژوهش Benedict (1979) و امیری شوکی و همکاران (1385) توانایی درک اسامی بالاتر از توانایی بیان اسامی است(2و9).

Text Box: جدول 3ـ ميانگين و انحراف معیار امتيازهای درك و بیان اسامی در دو جنس

	درک اسامی		بیان اسامی
	دختران		پسران		دختران		پسران
گروه سني (سال)	ميانگين (انحراف معیار)		ميانگين (انحراف معیار)		ميانگين (انحراف معیار)		ميانگين (انحراف معیار)
5/2	(41/8)33/56		(18/10)43/59		(74/13)58/31		(31/14)03/43
3	(04/9)44/66		(60/6)75/66		(34/11)43/56		(60/11)45/54
5/3	(24/5)20/69		(48/5)87/68		(74/11)76/56		(25/11)23/58
4	(95/1)73/72		(02/2)60/71		(39/7)59/66		(12/6)80/64
کل	(90/8)24/66		(95/7)79/66		(49/16)07/53		(50/13)38/55

یکی دیگر از نتایج پژوهش حاضر این بود که بین درک و
بیان اسامی در کودکان مورد مطالعه، رابطۀ مستقیم و مثبتی وجود داشت که این رابطه معنی‏دار بود (869/0
=r و 001/0>p). بنابراین یافته‌ها و نتایج مشابهی (000/0=p، 81/0=r) که امیری شوکی و همکاران (1385) کسب کرد، می‏توان گفت علی‏رغم رشد سریع توانایی درک، توانایی‏های بیانی و درکی به موازات هم رشد می‏کنند. همچنین، تفاوت معنی‏داری بین میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در دو جنس دیده نمی‏شود و میانگین امتیازها به یکدیگر نزدیک هستند (در درک اسامی، 24/66 در دختران در مقابل 79/66 در پسران؛ و در بیان اسامی، 07/53 در دختران در مقابل 38/55 در پسران). این نتایج با یافته‏های امیری شوکی و همکاران (1385) در این زمینه مغایرت دارد. بنابر نتایج بررسی وی دختران در مقایسه با پسران در درک و بیان اسامی از توانایی کمتری برخوردار بودند. البته نتايج این پژوهش ممکن است به زمان و محل انجام آن (سمنان) مربوط باشد. به‌عبارتي، احتمال دارد تفاوت‌هاي فرهنگي، شناختي و بياني مبتني بر جنس در نتايج به‌دست آمده دخيل بوده باشد، ولي با گذشت زمان از اين تفاوت‌ها كاسته شده است. ولی یافته‌های حاصل از پژوهش حاضر با نتایج پژوهش امیری شوکی و همکاران (1385) Klann-Delius (1981)، Plante و همکاران (2006)، همخوانی دارد و به‏نظر می‏رسد تفاوت‏های مبتنی بر جنس، بر توانایی درک و بیان اسامی نیز تأثیر قابل ملاحظه‏ای ندارد(9،14و 15).

 

نتيجه‏گـيري

نتایج این پژوهش نشان داد که توانایی درک و بیان اسامی در کودکان 5/2 تا 4 سالۀ مورد مطالعه، با یکدیگر متفاوت است و توانایی‏های بیانی و درکی به موازات هم رشد می‏کنند. دختران و پسران نیز در این زمینه تفاوتی با یکدیگر ندارند. همچنین، دو آزمون تصویری درك و بيان اسامي قادر به نشان دادن این تفاوت‏ها در 4 گروه سنی مورد مطالعه هستند، و در موارد بالینی و پژوهشی می‏توان از آنها براي بررسي این توانايي در كودكان 5/2 تا 4 ساله استفاده کرد.

 

سپاسگزاری

در پايان از مديريت محترم سازمان بهزيستي استان مركزي، جناب آقای احمد حاج‏دائی، مسئولان و مربيان مهدكودك‏های شهر اراک و والديني كه ما را در انجام اين پژوهش ياري کردند، تشكر و قدردانی می‏شود.

 


REFERENCES


1.             Barrett M. The development of language. London: Psychology press. 1999.

2.             Furey JE. The growth of early phonological and lexical development: A longitudinal investigation. Illinoise: University of Illinoise at Urbana-Champaign; 2003.

3.             Kauschke C, Hofmeister C. Early lexical development in German: a study on vocabulary growth and vocabulary composition during the second and third year of life. J Child Lang. 2002;29(4):735-57.

4.             Barry C, Hirsh KW, Johnston RA, Williams CL. Age of acquisition, word frequency, and the locus of repetition priming of picture naming. J Mem Lang. 2001;44(3):350-75.

5.             Wheeldon LR. Aspects of language production. London: Psychology Press. 2000.

6.             Kersner M. Tests of voice–speech and language. London: Whurr Publishers; 1992.

7.             Leess J, Urwin Sh. Children with language disorders. London: CENGAGE learning; 1990.

8.             Paul R. Language disorders from infancy through adolescence assessment and intervention. 2nd ed. St. louis: Mosby; Elsevier science. 1995.

9.             Amiri-e-Shavaki Y, Jenabi MS, Kehani M,
Ghelichi L, Kasbi F. Survey of perception and expression of common names in Persian speaking normal children in the age of 4-8. Koomesh. 2006;7(1):63-70.

10.         Hollingworth LS. Comparison of the sexes in mental traits. Psychol Bull. 1919;16(11): 371-3.

11.         Gainotti G. The influence of gender and lesion location on naming disorders for animals, plants and artefacts. Neuropsychologia. 2005;43(11):1633-44.

12.         Garn CL, Allen MD, Larsen JD. An fMRI study of sex differences in brain activation during object naming. Cortex. 2009;45(5):610-8.

13.         Barbarotto R, Laiacona M, Capitani E. Does sex influence the age of acquisition of common names? A contrast of different semantic categories. Cortex. 2008;44(9):1161-70.

14.         Klann-Delius G. Sex and language acquisition-Is there any influence? Pragmatic. 1981;5(1):1-25.

15.         Plante E, Schmithorst VJ, Holland SK, Byars AW. Sex differences in the activation of language cortex during childhood. Neuropsychologia. 2006;44(7):1210-21.