مقاله پژوهشی

 

اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر تنیدگی والدینی در مادران کودکان با آسیب شنوایی

 

مهناز علی‏اکبری دهکردی، علی‏اصغر کاکو جویباری، طیبه محتشمی، نرگس یکدله‏پور

گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: مطالعات، آسیب شنوایی را پراسترس‏ترین معلولیت می‏داند. استرس والدین نیز می‏تواند به عملکرد بد نظام خانواده و فرزندپروری نامتناسب منتهی شود. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامۀ فرزندپروری مثبت بر تنیدگی والدینی مادران کودکان دچار آسیب شنوایی بود.

روش بررسی: جامعۀ آماری شامل کلیه مادران کودکان 7 تا 12 ساله آسیب‏دیدۀ شنوایی در شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 24 نفر بهعنوان نمونۀ مورد پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه مورد و شاهد جای داده شدند. به گروه مورد برنامۀ فرزندپروری مثبت بر مبنای برنامه Sanders (1993) در طول هشت جلسه آموزش داده شد. از پرسشنامۀ تنیدگی والدین Abidin به‏عنوان ابزار سنجش استفاده شد.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که ميانگين نمرات در قلمرو والد و قلمرو کودک در گروه مورد نسبت به گروه شاهد در پيش‏آزمون نسبت به پس‏آزمون با توجه به هدف پژوهش کاهش بیشتری یافته است. همچنین نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری حاکی از این بود که آموزش روش فرزندپروری مثبت در کاهش نمرات تنیدگی والدینی در قلمرو کودک و مؤلفه‏های تقویت‏گری و خلق کودک و در قلمرو والد و مؤلفه‏های آن احساس صلاحیت، روابط با همسر و محدودیت نقش مؤثر بوده است(05/0p<).

نتیجه‏گیری: با توجه به مزیت‏های آموزش والدین در کاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان آسیب‏دیدۀ شنوایی، آموزش این روش به مادران این کودکان در کلیه مراکز آموزشی ناشنوایان توصیه می‏شود.

واژگان کلیدی: آموزش فرزندپروری مثبت، آسیب شنوایی، تنیدگی والدینی

 

(دریافت مقاله: 20/5/93، پذیرش: 10/9/93)

 

مقدمه


میزان فشار روانی(1)، تنیدگی فرزندپروری(2) و استفاده از راهبردهای مقابلهای هیجان محور هنگام مقابله با تنیدگی‌ها(3) در مادران کودکان استثنایی به مراتب بیشتر از مادران گروه عادی است. از میان گروه‌های مختلف کودکان استثنایی، آسیب شنوایی از پراسترسترین معلولیتها محسوب میشود(1). بررسی در مورد خانواده، والدین و پرورش کودکان ناشنوا ما را به شناسایی محیطهای خانوادگی نه چندان مطلوب آنها هدایت می‏کند(4). بسیار مشکل میتوان همۀ مسائل والدین کودکان مبتلا به آسیب شنوایی را به همۀ آنها عمومیت داد، اما چهار مشکل عمده این والدین طبق گزارش خود آنها عبارت است از آموزش دوری کردن از خطرات، غلبه بر ناامیدی، مقابله با هیجانات منفی و حمایت از فرزند خود برای دستیابی به مهارتهای ارتباطی که در حقیقت میتوان سه مورد اول را به مورد چهارم نسبت داد که منشاء مشکلات مربوط به کودکان دچار آسیبهای شنوایی است(5). مشکلات رفتاری کودکان ناشنوا ممکن است از ارتباط ضعیف والدـ‏فرزندی باشد. Quittner و همکاران (2010) استدلال میکنند، اگر والدینی که کودکی با نیازهای خاص دارند، استراتژیهای ارتباطی جدید را اتخاذ نکنند؛ مشکلات ارتباطی والدـفرزندی ایجاد می‏شود که اثر منفی بر کودک و نیز والدین خواهد گذاشت. بنابراین یک مسئلۀ کلیدی برای والدین کودکان ناشنوا به جهت اینکه بتوانند مشکلات رفتاری فرزندانشان را تغییر دهند، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با فرزندانشان است و اینکه در این خصوص بتوانند راهبردهای جدید ارتباطی را نیز آموزش بگیرند(6). بر این اساس برنامۀ فرزندپروری مثبت (positive parenting program) یکی از انواع برنامه‏های آموزش مدیریت والدین (parent management training) است که می تواند در این زمینه مؤثر باشد. اين روش برگرفته از یک برنامۀ تحقیقاتی بالینی و براساس مدل یادگیری اجتماعی است كه توسط Sanders و همکاران (1999) طراحي شده(7) و مبتني بر پنج اصل فرزندپروری مثبت شامل اطمینان از محیطی امن و جذاب، خلق محیط آموزشی مثبت، کاربرد انضباط قاطعانه، وجود انتظارات واقع گرایانه و مراقبت از خود بهعنوان یک والد ميباشد. پیشینۀ پژوهشی خبر از اثربخشی برنامۀ فرزندپروری مثبت در کاهش مشکلات رفتاری کودکان، کاهش تنیدگی والدینی، اضطراب و افسردگی والدین، افزایش احساس صلاحیت و رضایت زناشویی میدهد(14-9). بهعنوان مثال مطالعه Spijkers و همکاران (2010) اثربخشی برنامۀ فرزندپروری را در ارتقای رضایت و کارآمدی و صلاحیت والدین، همچنین کاهش مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نشان داد(9). Shinn (2013) نیز طی مطالعۀ تخصصی روی والدین کودکان ناشنوا و کمشنوا، آموزش والدین را از طریق برنامههای فرزندپروری برای بهبود ارتباط والد‏ـ‏کودک و کاهش مشکلات ارتباطی بین والدین و کودکان مناسب ارزیابی کرد(6).

فقدان منابع اجتماعی، آموزشی و مالی برای والدین دارای کودکان با نیازهای خاص در کنار فشارهای روانی که به آنها وارد می شود، عوامل خطرآفرین زیادی را هم برای والدین و هم برای کودکان به‎وجود میآورد، از این رو ضرورت بررسی روشهای مداخلهای والدینی برای تسهیل و حمایت از توانایی والدین برای رفع مشکلاتشان، احساس میشود. همچنین با توجه به اینکه بیشتر مطالعات صورت گرفته دربارۀ دیگر گروههای کودکان استثنایی است و در حوزۀ کودکان ناشنوا مطالعهای صورت نگرفته است و از آنجاییکه خانوادههای دارای کودکان ناشنوا نیاز به حمایت بیشتری دارند(6)، این مطالعه با هدف اثربخشی برنامۀ فرزندپروری مثبت برکاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان با آسیب شنوایی صورت گرفت. پژوهش حاضر سعی دارد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا آموزش برنامۀ فرزندپروری مثبت برکاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان با آسیب شنوایی مؤثر است؟

 

روش بررسی

جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مادران کودکان 7 تا 12 ساله آسیبدیدۀ شنوایی که در مرکز آموزشی ناشنوایان نظام مافی، تهران، در سال تحصیلی 91-92 تحت آموزش قرار گرفته بودند. نمونه‏گيري از بين مادران به روش تصادفي صورت گرفت؛ حجم نمونۀ پژوهشی فوق شامل 24 نفر از مادران بود. ملاك‏هاي ورود به نمونه عبارت بود از این كه کودکان بهجزء آسیب شنوایی، اختلال دیگری نداشته باشند، در محدودۀ سنی 7 تا 12 سال و مادران در محدودۀ سنی 20 تا 45 سال و سطح تحصیلات حداقل پنجم ابتدایی باشد. بنابراين تعداد 24 نفر از مادران کودکان دچار آسیب شنوایی با شرایط فوق پس از یک رضایت‏نامۀ کتبی به روش انتخاب تصادفی با گمارش تصادفی 12 نفر بهعنوان گروه مورد و 12 نفر به‏عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. میانگین سنی کودکان نمونه در گروه مورد 91/7 با انحراف معیار 24/1 و در گرو شاهد 7 با انحراف معیار 48/2 است. میانگین سنی مادران نمونه در گروه مورد 08/31، با انحراف معیار 91/3 و در گروه شاهد 41/31، با انحراف معیار 55/3 است. از لحاظ میزان تحصیلات افراد گروه نمونه، تحصیلات بیشتر مادران در سطح دبیرستان بود.

ابزار مورد استفاده در این پژوهش شاخص تنیدگی والدینی (parental stress index) است که توسط Abidin (1990) ساخته شده است. این پرسشنامه بر این اصل مبتنی است که تنیدگی والدین میتواند از پارهای از ویژگیهای کودک، برخی خصیصههای والدین و یا موقعیتهای متنوعی که با ایفای نقش والدینی به‎طور مستقیم مرتبط هستند، ناشی شود. نسخۀ شاخص تنیدگی والدین در پژوهش حاضر به‌عنوان نسخۀ بازنگری شدۀ نسخه‌های پیشین است که تصحیح آن آسانتراست و تعداد پرسشهای آن کمتر است. این بازنگری، مواد شاخص تنیدگی والدینی را از 150 ماده به 101 ماده کاهش داد و دارای 19 مادۀ اختیاری به‏عنوان «مقیاس تنیدگی زندگی» است. زیرمقیاسهای مربوط به هر قلمرو و همچنین تعداد موارد آنها عبارت از قلمرو کودک (47 ماده)، سازشپذیری (11 ماده)، پذیرندگی (7 ماده)، فزونطلبی (9 ماده)، خلق (5 ماده)، بی‏توجهی/فزونکنشی (9 ماده)، تقویت‌‎گری (6 ماده)؛ قلمرو والدین (54 ماده)، افسردگی (9 ماده)، دلبستگی (7 ماده)، محدودیت‏های نقش (7 ماده)، حس صلاحیت (13 ماده)، انزوای اجتماعی (6 ماده)، روابط با همسر (7 ماده)، سلامت والدین (5 ماده) و تنیدگی زندگی (مقیاس اختیاری) (19 ماده) است. Abidin ضریب قابلیت اعتبار و اعتماد همسانی درونی از طریق محاسبۀ آلفای کرونباخ را برای کل مقیاس در یک گروه 248 نفری از مادران 93/0 گزارش کرد. این ضریب در قلمرو کودک 85/0 و در قلمرو والد 91/0 بوده است. اعتبار تفکیکی ابزار 93/0 و دامنۀ ضریب اعتبار همزمان ابزار با پنج ابزار تنیدگی مختلف دیگر بین 38/0 تا 66/0 بوده است. این پرسشنامه در بسیاری از مطالعات داخلی نیز مورد استفاده قرار گرفته است که نشان از اعتبار این پرسشنامه می‏دهد. به‏عنوان مثال در پژوهشی که دادستان و همکاران (2006) انجام دادند، مقدار ضریب اعتبار همسانی درونی ابزار برای کل مقیاس 88/0 و ضریب اعتبار بازآزمایی آن با فاصلۀ ده روز 94/0 گزارش شده است(12).

در پژوهش حاضر از هر دو گروه مورد و شاهد پيش‏آزمون گرفته شد و بعد از آن گروه مورد به مدت هشت جلسه هر هفته يک جلسه دو ساعته بهمدت دو ماه برنامۀ فرزندپروری مثبت را آموزش گرفتند. پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تحت عنوان طرح پیشآزمون‏ـ‎پسآزمون با گروه شاهد بود. در این پژوهش از بستۀ آموزشی Sanders (1993) استفاده شده است(8). از آنجایی‏که تعداد و محتوای جلسات آموزشی در پژوهش حاضر از نسخۀ اصلی بستۀ آموزشی فرزندپروری Sanders اقتباس شده است، همچنین این آموزش قرار بود اختصاصاً برای کودکان مبتلا به آسیب شنوایی مورد استفاده قرار گیرد؛ از این رو برای تعیین روایی محتوای بستۀ آموزشی مذکور از نظر متخصصان در حوزة روانشناسی و شنوایی‏شناسی استفاده شد و ضریب روایی آن مورد بررسی قرار گرفت. حداقل ضریب روایی محتوایی قابل قبول براساس روش Lawashe از نظر هشت متخصص 75درصد بود که در این پژوهش ضریب روایی محتوا 2/86 به‏دست آمد که نشان از روایی خوبی برای این بستۀ آموزشی است.

نحوۀ انجام کار چنین بود که در ابتدا بعد از ایجاد ارتباط با مادران، در هر جلسه، موضوعات اصلی برای مادران بازگو و از آنها خواسته میشد که در صورت احساس مشکل و یا داشتن پرسش، آن را مطرح و ایفای نقش کنند تا درمانگر به اتفاق دیگر اعضای جلسه در این مورد بحث و گفتگو کنند. در پایان هر جلسه نیز خلاصۀ سرفصل مطالب جلسه بهصورت تایپ شده به شرکت‏کنندگان ارائه میشد و همچنین تکالیف لازم مربوط به آن جلسه، برای تمرین در منزل به شركتكنندگان داده میشد. لازم به ذکر است که در ابتدای هر جلسه، مطالب جلسات قبل مرور میشد، سپس در مورد تکالیف منزل و مشکلاتی که در اجرای تمرینات با آن مواجه شده بودند، بحث میشد و با رفع مشکلات و پرسشهای احتمالی به موضوع جدید پرداخته میشد. خلاصۀ محتوای جلسات برنامه آموزشی در جدول 1 ارائه شده است.

در این پژوهش از شاخص‏های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شده است و داده‏ها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 19 تجزیه و تحلیل شد. برای آزمون فرضيه‏هاي اين پژوهش با توجه به نوع طرح پژوهش که از نوع پيش‏آزمون‏ـ‏پس‏آزمون با گروه شاهد است و از آنجايي‏که بهجاي يک متغير چند متغير مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند، از روش آماري تحليل کوواريانس چندمتغيري استفاده شد. البته قبل از استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری ابتدا باید پیش‏فرض‏های آن مورد بررسی و تأیید قرار گیرد. مقادير آماره
آزمون
شاپيروـ‏ويلک برای بررسي فرض نرمال بودن توزيع متغيرها حاکي از نرمال بودن Text Box: جدول 1ـ محتوای جلسات آموزشی

جلسات	محتوای جلسات
اول (معارفه)	آشنایی با یکدیگر، توضیح دربارۀ اهداف و محتوای برنامه، بررسی قوانین گروه. والدین تشویق شدند به مشاهده و ردیابی رفتارهای کودک‏شان با هدف تغییر رفتار کودک
دوم (ارتقای رشد کودک 1)	آموزش استراتژی‏هایی برای ایجاد ارتباط مثبت با کودک (مانند صحبت کردن با کودک، عاطفه به خرج دادن، اختصاص دادن زمان مفید به کودک) و تمرین این استراژی‏های با ایفای نقش در گروه
سوم (ارتقای رشد کودک 2)	آموزش استراتژی‏هایی برای افزایش رفتارهای مثبت (تحسین توصیفی، فراهم کردن فعالیت‏های سرگرم‏کننده و غیره) و آموزش اینکه چه وقت و چگونه می‏توان این آموزش‏ها را به‏کار بست
چهارم (ارتقای رشد کودک 3)	آموزش استراتژی‏هایی همانند آموزش اتفاقی، تکنیک پرسیدن، گفتن، انجام دادن و غیره به والدین برای یاددهی رفتارها و مهارت‎های جدید به کودک
پنجم (مدیریت رفتار ناکارآمد 1)	آموزش دربارۀ پیامدهای منفی تنبیه و استراتژی‏هایی برای مقابله با سوء رفتار کودک. این روش‎ها شامل قانون گذاشتن، بحث مستقیم، دستور دادن مستقیم و روشن و نادیده گرفتن است.
ششم (مدیریت رفتار ناکارآمد 2)	آموزش استراتژی‎های جایگزین تنبیه به شکل پیشرفته (شامل پیامد منطقی، محروم‏سازی و زمان ساکت) برای مقابله مؤثر با رفتارهای نامناسب
هفتم (مدیریت رفتار ناکارآمد 3)	آموزش سه برنامه کاربردی، شامل برنامه روزانه پیروی، برنامه تصحیح رفتار و چارت رفتاری با هدف مدیریت سوء رفتار کودک توسط والدین به‎صورت روزانه
هشتم (از پیش برنامه‎ریزی کردن)	آموزش شناسایی موقعیت‏های پرخطر و آموزش به‏کارگیری استراتژی‎هایی در قالب تکنیک فعالیت‏های برنامه‏ریزی شده در موقعیت‏های پرخطر (در خانه و خارج از آن). همچنین رهنمودهایی برای بقاء و دوام خانواده به مادران ارائه شد.

توزيع متغيرها درگروه مورد و شاهد بود(426/0=p). همچنين وجود همگني شيب رگرسيون(899/0=p) مورد تأیيد قرار گرفت و مشخص شد که بين متغيرهاي مورد پژوهش رابطۀ خطي وجود دارد، شرط همگني ماتريسهاي واريانس کوواريانس نیز که توسط آزمون باکس بررسي میشود(475/0=p)؛ نیز رعايت شده است. بنابراين ميتوان گفت که پيشفرضهاي اساسي تحليل آماري کوواريانس چندمتغيري رعايت و به تجزيه و تحليل فرضيۀ پژوهش با توجه به اين روش آماري پرداخته شد. برای پي بردن به اينکه کدام یک از مؤلفههاي تنيدگي در قلمرو والد یا قلمرو کودک اثربخشي معنی‏داری دارند، از تحليل كوواريانس يکطرفه درمتن مانکوا استفاده شد.

 

یافتهها

ويژگيهاي توصيفي (میانگین و انحراف معیار) قلمرو والد و مؤلفههای آن در جدول 2 ارائه شده است. ميانگين و انحراف معیار نمرات در قلمرو والد در گروه مورد در پيشآزمون 83/149 (69/24) در پسآزمون66/144( 16/24) و ميانگين و انحراف معیار نمرات در گروه شاهد در پيشآزمون 58/154 (61/35) در پسآزمون 16/160 (92/34) بود. همچنین میانگین و انحراف معیار هر یک از مؤلفههای قلمرو والد نیز به تفکیک در پیش‏آزمونـ‎پسآزمون ارائه شده است.

ويژگيهاي توصيفي (میانگین و انحراف معیار) قلمرو کودک و مؤلفههای آن در جدول 3 ارائه شده است. ميانگين و انحراف معیار نمرات قلمرو كودك در گروه مورد در پيشآزمون 25/124 (03/21) در پسآزمون 66/116 با انحرف معیار 70/26 بود و ميانگين ( انحراف معیار) نمرات مقياس قلمرو کودک در گروه شاهد در پيشآزمون 75/126 (93/25) در پسآزمون 08/131 (97/24) بود. همچنین ميانگين و انحراف معیار هر یک از مؤلفههای قلمرو کودک نیز به تفکیک در پیشآزمون‏ـ‏پسآزمون ارائه شده است.

 

Text Box: جدول 2ـ ميانگين و انحراف معیار قلمرو والد و مؤلفه‎هاي آن

	ميانگين (انحراف معیار) گروه مورد		ميانگين (انحراف معیار) گروه شاهد
مؤلفه‎ها	پیش‎آزمون	پس‎آزمون		پیش‎آزمون	پس‎آزمون
قلمرو والد	(69/24) 83/149	(16/24) 66/144		(61/35) 58/ 154	(92/34) 16/160
احساس صلاحیت	(04/5) 36	(19/4) 83/35		(3/7) 41/37	(6/8) 41/36
دلبستگی	(19/3) 25/16	(52/4) 5/15		(61/4) 33/17	(47/4) 17
محدودیت نقش	(72/5) 5/23	(97/4) 66/20		(45/6) 91/22	(13/7) 83/23
افسردگی	(49/5) 33/25	(94/5) 24		(9/7) 16/24	(22/7) 08/26
روابط با همسر	(1/5) 33/19	(69/5) 08/18		(09/8) 21	(22/6) 23
انزوای اجتماعی	(23/5) 16/15	(11/5) 14		(9/6) 25/18	(1/7) 41/18
سلامت والدین	(68/4) 5/15	(04/5) 15		(95/4) 83/13	(46/5) 08/15

براساس تحليل كوواريانس چندمتغيري در قلمرو والد و کودک (651/0=Wilks Lambda و 42/2=F و 047/0=p) میتوان بیان کرد که این بررسی از لحاظ آماري درسطح 05/0p< معني‏دار است. تحلیل مانکوا نشان داد اثر آموزش فرزندپروري روي هر يک از مؤلفههای تنيدگي والديني در قلمرو والد به شرح زير است احساس صلاحيت(041/0p=)، دلبستگي(39/0p=)، محدوديت نقش(03/0p=)، افسردگي(155/0p=)، روابط با همسر(048/0p=)، انزواي اجتماعي(251/0p=) و سلامت والدين(29/0p=). اثر آموزش فرزندپروري روي هر يک از مؤلفههای تنيدگي والديني در قلمرو کودک به شرح زير بود: خرده مقياس بيتوجهي و فزونکنشي (59/0p=)، پذيرندگي (23/0p=)، سازشپذيري (31/0p=)، فزونطلبي (142/0p=)، تقويت‏گري (033/0p=)، خلق کودک (044/0p=). مؤلفههای تقویتگری و خلق کودک در سطح 05/0p< معنيدار بود، در حاليکه مؤلفههای دیگر از لحاظ آماري معنيدار نبود (جدول 4).

 

بحث

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامۀ فرزندپروری مثبت برکاهش تنیدگی والدینی مادران دارای کودکان با آسیب شنوایی بود. نتایجی که از این پژوهش حاصل شد، نشان داد که آموزش روش فرزندپروری مثبت موجب کاهش تنیدگی والدینی مادران هم در قلمرو والد و هم قلمرو کودک میشود(05/0p<). این نتایج با نتایج پژوهشهای پیشین(14-8) هماهنگ بود. بهعنوان مثال Sanders و همكاران (2008) نشان دادند كه پس

Text Box: جدول 3ـ ميانگين و انحراف معیار قلمرو کودک و مؤلفه‏هاي آن

	ميانگين (انحراف معیار) گروه مورد		ميانگين (انحراف معیار) گروه شاهد
مؤلفه‏ها	پیش‎آزمون	پس‎آزمون		پیش‎آزمون	پس‎آزمون
قلمرو کودک	(03/21) 25/124	(7/26) 66/116		(93/25) 75/126	(97/24) 08/131
بی‏توجهی و فزون‏کنشی	(84/3) 25/25	(82/5) 19/23		(18/5) 25/27	(21/5) 58/26
تقویت‏گری	(56/4) 41/12	(57/3) 66/11		(69/4) 08/13	(56/4) 41/14
خلق	(03/4) 5/12	(17/4) 16/11		(63/3) 5/12	(32/4) 83/13
پذیرندگی	(63/5) 5/17	(82/5) 33/16		(17/6) 5/17	(52/5) 18
فزون‏طلبی	(29/5) 33/26	(02/6) 33/23		(66/5) 08/25	(93/4) 75/24
سازش‏پذیری	(46/6) 25/30	(42/5) 30		(74/6) 33/31	(77/6) 5/32

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از شرکت والدین در برنامۀ آموزش فرزندپروری پیشرفت چشمگیری در رفتارهای فرزندپروری، عزت نفس و کاهش استرس والدینی در مادران دیده شد(10). در ایران نیز مطالعه فرزادفر و هومن (2008) نشان داد كه پس از آموزش مهارتهای فرزندپروری تنیدگی مادران کودکان دچار مشکلات رفتاری کاهش معنی‎دار یافته است(13).

بررسی قلمرو والد نشان میدهد که آموزش برنامۀ فرزندپروری مثبت منجر به کاهش تنیدگی والدگری در این قلمرو شده است. در حقیقت میتوان گفت که مداخلۀ آموزشی موجب شده است تا آن دسته از ویژگیهای مادران که بر توانایی مراقبت شایسته آنان از فرزندانشان مؤثر است، تغییر ایجاد شود و به این وسیله استرس والدگری کاهش یابد. همچنین بررسی قلمرو کودک نیز نشان میدهد که آموزش برنامۀ فرزندپروری مثبت منجر به کاهش تنیدگی والدگری در این قلمرو شده است. بنابراین میتوان گفت برخی از ویژگیهای کودک بهعنوان عاملی برای افزایش سطح تنیدگی نظام والد‏ـ‏کودک مشارکت داشتهاند.

اگرچه بین جنبههای مختلف نظام والد‏ـ‏کودک تعامل وجود دارد، اما تحلیل برخی از جنبههای کنش وری والدین بهصورت مستقل امکانپذیر است. از این میان احساس صلاحیت، محدودیت نقش و روابط با همسر به منزلۀ مؤلفههایی هستند که بیشترین تأثیر را داشتهاند. برای تبیین میتوان گفت وقتی والدین بهصورت فعال درگیر مشکلات کودک خود میشوند، از نقششان آگاهی بیشتری بهدست میآورند و یاد میگیرند که در موقعیتهای مختلف باید چه واکنشی از خود نشان دهند، تنیدگی کمتری را تجربه میکنند و از آنجاییکه خودکارآمدی والدین به معنای اعتقاد والدین نسبت به تواناییهایشان برای نفوذ در محیط میباشد، بنابراین والدین احساس صلاحیت بالاتری را کسب میکنند و در این حالت تنیدگی آنها کاهش مییابد(2). همچنین بهنظر می‌رسد که برنامۀ آموزشی فرزندپروری باعث افزایش تعامل و هماهنگی بین زوجین شده است و همین افزایش تعامل بین آنها موجب شده است که استرس مراقبت و نگهداری در مادران کاهش پیدا کند. Diggle و Mc Conachie (2007) معتقدند که آموزش والدین کیفیت زندگی خانواده را از طریق کاهش تنیدگی و افزایش اوقات فراغت و تفریح ارتقا می‌دهد و رضایت زناشویی و صلاحیت والدینی را افزایش می‏دهد(2). دربارۀ محدودیت نقش نیز میتوان بیان کرد که نقش والد بهعنوان نقشی تلقی میشود که به محدود شدن آزادی و ایجاد موانع در دستیابی به هویت شخصی و آزادی عمل میانجامد، بنابراین در جلسات درمانی با توجه به اطلاعات
کسب شده، ابتدا مادران یادگرفتند که واقعیت موجود را در خصوص کودک
شان بپذیرند و Text Box: جدول 4ـ خلاصه نتايج تحليل کوواريانس چندمتغيري مربوط به اثر فرزندپروري بر تنیدگی والدینی در قلمرو والد و قلمرو کودک به‎همراه مؤلفه‎های آنها

متغير وابسته	مجموع مجذورات	Df	ميانگين مجذورات	F	p	اندازه اثر	توان آماري
قلمرو والد	692/764	1	692/764	32/6	04/0	264/0	612/0
احساس صلاحيت	854/32	1	854/32	198/4	041/0	196/0	603/0
دلبستگی	412/9	1	412/9	747/0	397/0	034/0	747/0
محدوديت نقش	069/79	1	069/79	452/5	030/0	206/0	605/0
افسردگي	882/40	1	882/40	172/2	155/0	094/0	290/0
روابط با همسر	726/39	1	726/39	393/3	048/0	189/0	6/0
انزواي اجتماعي	274/31	1	274/31	381/1	253/0	062/0	202/0
سلامت والدين	079/13	1	079/13	145/1	297/0	052/0	176/0
قلمرو کودک	675/860	1	675/860	653/5	02/0	212/0	621/0
بي‎توجهي و فزون‎کنشي	78/3	1	787/3	285/0	599/0	013/0	080/0
پذيرندگي	667/16	1	667/16	508/1	233/0	67/0	216/0
سازش‎پذيري	959/32	1	959/32	043/1	319/0	047/0	164/0
فزون‎طلبي	774/32	1	774/32	332/2	142/0	100/0	308/0
تقويت‎گري	723/30	1	723/30	194/5	033/0	198/0	585/0
خلق کودک	667/42	1	667/42	593/4	044/0	179/0	534/0

آموزش گرفتند که بهتر بتوانند با نقش‏های فرزندپروری خود کنار بیایند که والد شدن مساوی با محدود شدن نیست. همچنین در تبیین نتایج به‎دست آمده باید اضافه کرد که علی‌رغم نظر Stora (به نقل از آجیل‏چی و همکاران، 2011) دو متغیر افسردگی و احساس صلاحیت در ایفای نقش والدینی با هم مرتبط هستند(14) و از آنجایی‏که در این پژوهش احساس صلاحیت والدین بهبود پیدا کرده اما با توجه به میزان تنیدگی بیشتری که مادران کودکان ناشنوا نسبت به دیگر مادران تجربه میکنند، همچنین کوتاه بودن دورۀ آموزشی مؤلفۀ افسردگی اثر معنیداری نداشت؛ با توجه به همین ویژگی دیگر مؤلفه‏هایی که اثر معنی‏دار نداشتند، قابل تبیین بود.

در مورد قلمرو کودک از طرفی کسب آگاهی و نیز دستیابی به مهارت‏هایی جهت کنترل کودک باعث شده است، مادران ویژگیهای کودک‏شان را کمتر استرسآور ارزیابی کنند. همچنین با تصحیح بازخوردها و ادراک‏هایی که مادران نسبت به رفتارهای فرزندانشان داشتهاند، توانایی مقابله و رویارویی با وظایف مادری‏شان افزایش پیدا کرده و کاهش تنیدگی را به‏دنبال داشته است. همچنین میتوان بیان کرد، از آنجایی‏که یکی از بخشهای اصلی این برنامۀ آموزشی، تقویت رفتارهای مثبت در کودکان است، تشویق و تقویت رفتارهای مثبت توسط مادر باعث وقوع بیشتر اینگونه رفتارها در کودکان میشود. بازخورد مثبتی که خود این مادران از این رفتارهای کودک دریافت میکنند روی تقویت و خلق کودک و همچنین در روحیۀ مادر مؤثر است. دربارۀ اینکه بقیۀ مؤلفههای قلمرو کودک در پزوهش حاضر معنیدار نشد، میتوان به ویژگیهای کودکان ناشنوا اشاره کرد و از آنجاییکه این کودکان فزونطلبی و تکانشگری بیش از معمول ندارند، طبیعتاً آموزش این روش به والدین خیلی بر اینگونه مؤلفههای قلمرو کودک مؤثر نیست.

این پژوهش دارای محدودیت‏هایی بود از جمله محدود بودن جامعۀ آماری به مرکز آموزشی ناشنوایان نظام مافی تعمیم نتایج را به سایر والدین کودکان آسیب‏دیده شنوایی با دشواری و محدودیت مواجه ساخته است. عدم امکان کنترل متغیرهای دیگری که میتواند در نتایج تأثیرگذار باشند از جمله ویژگیهای شخصیتی والدین، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی والدین، شغل والدین، تعداد فرزندان، میزان آسیب شنوایی کودک، اینکه کودک مبتلا فرزند چندم خانواده است، تحت کنترل قرار نگرفته است. عدم اجرای مرحلۀ پیگیری هم یکی دیگر از محدودیت‏های پژوهش حاضر بود. از این رو پیشنهاد می‏شود که پژوهش دیگری با در نظر گرفتن محدودیت‏های ذکرشده، روی مادران و همین طور پدران در سطح وسیع‏تری صورت گیرد.

 

نتیجه‏گیری

امروزه آموزش خانواده برای تمامی خانواده‏ها به‏ویژه کودکان با نیازهای خاص امری ضروری است. در این راستا طراحی و تدوین برنامههای آموزشی خانواده محور حائز اهمیت است. همچنين با توجه به اینکه آموزش روش فرزندپروری مثبت موجب کاهش تنیدگی والدینی مادران کودکان با آسیب شنوایی می‏شود، آموزش این روش به مادران این کودکان در کلیۀ مراکز آموزشی ناشنوایان توصیه میشود.

 

سپاسگزاری

از مدير مسئول و مشاور محترم مرکز آموزشی ناشنوایان نظام مافی سركار خانم‏ها طاهري و آزاديان و نیز كليۀ مادرانی که در این پژوهش شرکت داشتند، كمال تشكر را داريم.


 

REFERENCES


1.             Aliakbari Dehkordi M, Kakojoibari AA, Mohtashami T, Yektakhah S. Stress in mothers of hearing impaired children compared to mothers of normal and other disabled children. Audiol. 2011;20(1):128-36. Persian.

2.             Aliakbari Dehkordi M, Alipour A, Esmaeilzadeh Kiabani M, Mohtashami T. Effectiveness of positive parenting program on mothers’ stress with attention deficit/hyperactivity disorder children. Journal of Exceptional Children. 2013;13(4):23-31. Persian.

3.             Aliakbari Dehkordi M, Kakojoibari A, Mohtashami T. A comparison of coping styles of mothers of exceptional children with mothers of normal children. Journal of Rehabilitation. 2012;13(1):71-8. Persian.

4.             Dalzell J, Nelson H, Haigh C, Williams A, Monti P; West Cheshire Hearing Advisory and Support Team (HAST). Involving families who have deaf children using a Family Needs Survey: a multi-agency perspective. Child Care Health Dev. 2007;33(5):576-85.

5.             Berjis M, Hakim Javadi M, Taher M, Gh. Lavasani M, Hossein Khanzadeh AA. A comparison of the amount of worry, hope and meaning of life in the mothers of deaf children, children with autism, and children with learning disability. Journal of Learning Disabilities. 2013;3(1):6-27. Persian.

6.             Shinn MM. Parent-child interaction therapy with a deaf and hard of hearing family. Clin Case Stud. 2013;12(6):411-27.

7.             Sanders MR. Triple P-Positive Parenting Program: towards an empirically validated multilevel parenting and family support strategy for the prevention of behavior and emotional problems in children. Clin Child Fam Psychol Rev. 1999;2(2):71-90.

8.             Sanders MR. Every parent: a positive approach to children's behavior. 1st ed. Sydney: Addison-Wesley Pub; 1993.

9.             Spijkers W, Jansen DE, de Meer G, Reijneveld SA. Effectiveness of a parenting programme in a public health setting: a randomised controlled trial of the positive parenting programme (Triple P) level 3 versus care as usual provided by the preventive child healthcare (PCH). BMC Public Health. 2010;10:131.

10.         Sanders M, Bor W. Working with families in poverty: towards a multilevel population-based approach. In: Crane DR, Heaton TB, editors. Handbook of families and poverty. 1st ed. New York: SAGE Publications, Inc; 2008. p. 442-56.

11.         Turner KMT, Sanders MR. Dissemination of evidence-based parenting and family support strategies: learning from the triple p-positive parenting program system approach. Aggress Violent Behav. 2006;11(2):176-93.

12.         Roshanbin M, Pouretemad HR, Khooshabi K. The impact of positive parenting program on maternal stress of mothers of 4-6 years old children with attention deficit and hyperactivity disord. J Family Research. 2007;3(10):555-72. Persian.

13.         Farzadfard SZ, Hooman HA. The role of child rearing training skills in reducing mothers' stress and children's behavioral problems. Developmental Psychology: Journal of Iranian Psychology. 2008;4(15):277-92. Persian.

14.         Ajilchi B, Borjali A, Janbozorgi M. The impact of a parenting skills training program on stressed mothers and their children's self-esteem level. Procedia Soc Behav Sci. 2011;30:316-26.


 

Research Article

 

 

The effect of positive parenting program on parenting stress of mothers with impaired hearing children

 

 

Mahnaz Aliakbari Dehkordi, Ali Asghar Kakojouibari, Tayebeh Mohtashami, Narges Yekdelehpour

 

Department of Psychology, Payame Noor University, Tehran, Iran

 

 

Received: 11 August 2014, accepted: 1 December 2014

 

Abstract

Background and Aim: Research indicates that impaired hearing is one of the most stressful disabilities. The parenting stress involved could lead to family malfunction and improper parenting. Therefore, this study aimed to evaluate the effects of positive parenting programs on the parenting stress of mothers with impaired hearing children.

Methods: The statistical population comprised mothers of all 7-12-year-old impaired hearing children in Tehran city. Thereafter, using the random sampling method, 24 individuals were shortlisted as research participants and were randomly assigned to two groups: control and experimental. The experimental group was trained with a positive parenting program based on the Sanders program (1993) over eight sessions. The measurement instrument was the Abidin parenting stress questionnaire.

Results: The mean score for grades in the experimental groups’ parent and child domains at the pre- and post-test stages had reduced more than that in the control group. In addition, the results of a multivariate covariance analysis indicated that positive parenting training was effective in the reduction of parenting stress scores, reinforcement, and child mood components in the child domain, and in the feelings of competence, relationships with the spouse, and role limitation components (p<0.05) in the parent domain.

Conclusion: Considering the benefits of training parents for the reduction of parenting stress of mothers with impaired hearing children, this method is recommended in all learning centers for the deaf.

Keywords: Positive parenting program method, impaired hearing, parenting stress

 

Please cite this paper as: Aliakbari Dehkordi M, Kakojouibari AA, Mohtashami T, Yekdelehpour N. The effect of positive parenting program on parenting stress of mothers with impaired hearing children. Audiol. 2015;23(6):66-75. Persian.