کیفیت بازنماییهای واجی در کودکان هنجار فارسیزبان 54 تا 77 ماه
گلنوش گلمحمدی1، طلیعه ظریفیان1، عباس پورشهباز2، طاهرهسیما شیرازی1، اکبر بیگلریان3، فرهاد سخایی4
1ـ گروه گفتاردرمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
2ـ گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
3ـ گروه آمار زیستی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
4ـ گروه گفتاردرمانی، دانشگاه علوم پزشکی اراک، اراک، ایران
چکیده
زمینه و هدف: شیوۀ ذخیرهسازی و سازماندهی کلمات از نظر واجی در دوران رشد تغییر میکند. از این رو، بیشتر پژوهشگران در رابطه با این مسئله که تواناییهای بازنمایی واجی در طی زمان تکامل مییابند، اتفاق نظر دارند. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت بازنماییهای واجی در دختران و پسران بهنجار فارسیزبان انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی توصیفیـتحلیلی، کیفیت بازنماییهای واجی 240 کودک هنجار 54 تا 77 ماه بررسی شد. نمونههای مورد مطالعه به شیوۀ تصادفی ساده از مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی شهر اراک انتخاب شدند. آزمون کیفیت بازنمایی واجی با استفاده از ابزار محققساخته انجام شد.
یافتهها: بین امتیاز آزمون کیفیت بازنمایی واجی در گروههای سنی مختلف تفاوت معنیدار وجود داشت(01/0p<)، بهطوریکه آزمودنیهای 54 تا 59 ماهه و 72 تا 77 ماهه بهترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را داشتند. تفاوت میانگین امتیاز آزمون در گروه 54 تا 59 ماهه با گروه 66 تا 71 ماهه و گروه 66 تا 71 ماهه با گروه 72 تا 77 ماهه تفاوت معنیدار نداشت و در بقیه گروهها تفاوت امتیاز آزمون معنیدار بود(001/0p<). در همه گروههای هجایی (کلمات دو، سه و چهار هجایی) کودکان بزرگتر عملکرد بهتری داشتند. میانگین امتیاز آزمون کیفیت بازنمایی واجی دو گروه پسر و دختر در هیچ یک از گروههای سنی تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت.
نتيجهگيري: به نظر میرسد با افزایش سن عملکرد آزمونیها در آزمون کیفیت بازنمایی واجی بهتر میشود و جنس روی کیفیت بازنماییهای واجی تأثیری ندارد.
واژگان کلیدی: بازنمایی واجی، کیفیت بازنمایی واجی، سازماندهی دوباره واژگانی، کودکان، زبان فارسی
(دریافت مقاله:6/3/92، پذیرش: 22/7/92)
در ساختار خزانۀ واژگان خردسالان، بهعلت کم بودن تعداد واژگان، کلماتی که ساختار واجی مشابهی را با بسیاری از کلمات دیگر به اشتراک بگذارند (مثل کلمۀ «باد» که با کلمات باغ، باز، باج، بار، بام، بال ساختار واجی مشابه دارد) محدودند(5). در نتیجه، در مراحل اولیۀ رشد زبان، کودکان در حال رشد بهنجار از یک استراتژی کلگرا برای ذخیرهسازی اطلاعات واجی کلمات استفاده میکنند. اما با تکامل زبان و یادگیری کلمات بیشتر، افزایش تعداد کلمات دارای ساختار واجی مشابه در خزانۀ واژگان، کودکان را وامیدارد تا به تفاوتهای واجی ظریفتر توجه کنند. این امرلازمۀ تمیز سریعتر و درستتر است. طی این فرایند که بازساختبندی واژگانی (lexical restructuring) نامیده میشود، بازنماییهای واجی ذخیره شده ماهیت زنجیری میگیرند و در قالب واحدهایی ذخیره میشوند که بهشکل فزایندهای کوچکتر و اختصاصیتر هستند؛ تا حدی که بازنماییهای واجی، واحدهایی در اندازۀ واج را شامل میشوند. به این ترتیب، به مرور زمان توانایی کودکان برای انجام تکالیف آگاهی واجی گسترش مییابد(4و6). چارچوب زمانی دقیق این رشد و تکامل دقیقاً مشخص نیست، ولی در کل به نظر میرسد که هم ساخت و هم تخصیصیافتگی بازنماییهای واجی فرایندهای پیشروندهای باشند(3). به این ترتیب، کودک در طول مواجهات اولیه با یک کلمه، شروع به شکل دادن بازنمایی واجی آن میکند(7) و با افزایش تجربه، بازنمایی کاملتر و خاصتر میشود و کودک میتواند با استفاده از این بازنمایی واجی تخصیصیافتۀ ذخیره شده، خطاهای تولیدی را با بازنمایی واجی ذخیره شده از کلمه در ذهن خودش مقایسه کند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد(8). برای مثال، کودک با مقایسۀ تلفظ اشتباه کلمۀ پرتقال (پرتلاق) با بازنمایی ذخیره شده از این کلمه در ذهن خود (پرتقال) متوجه میشود که تلفظ شنیده شده نادرست است.
در مرور منابع داخلی، موردی مشابه مطالعۀ حاضر در این حوزه یافت نشد، از این رو با احتمال زیاد میتوان اذعان داشت مطالعۀ حاضر نخستین پژوهشی است که در زبان فارسی روی کیفیت بازنمایی واجی در کودکان طبیعی صورت گرفته است. بیشتر مطالعات خارجی موجود در زمینۀ کیفیت بازنمایی واجی هم به مقایسۀ عملکرد آزمودنیهای طبیعی و مبتلا به اختلال پرداختهاند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود.
Vance (1995) با هدف بررسی مهارتهای پردازش واجی در 100 کودک در حال رشد بهنجار سه تا هفت ساله و مقایسۀ آن با کودکان مبتلا به اختلالات گفتاری، واژگانی و سوادی، از تکلیف قضاوت واژگانی شنیداریـدیداری برای بررسی یکپارچگی بازنماییهای واجی استفاده کرد. نتایج نشان داد که در این تکلیف تأثیر سن قابل توجه است و کودکان بزرگتر عملکرد بهتری دارند(9). Maillart و همکاران (2004) و Befi-lopes و همکاران (2010) نیز با استفاده از یک تکلیف قضاوت واژگانی شنیداری به بررسی کیفیت بازنماییهای واجی کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبان در مقایسه با کودکان دارای رشد زبان بهنجار پرداختند. در هر دو مطالعه، آزمودنیها در دو گروه براساس سطح سن واژگانی منطبق شده بودند. نتایج حاصل نشان داد که الف) در هر دو گروه، کودکان دارای سطح واژگانی درکی بالاتر عملکرد بهتری دارند و ب) احتمال رد کردن ناکلمات ناشی از تغییر در تعداد هجاهای یک کلمه توسط کودکان در هر دو گروه بیشتر بود(3و10).
Claessen و همکاران (2009) نیز با استفاده از تکلیف قضاوت واژگانی، صحت و تمایزیافتگی بازنماییهای واجی را در گروهی متشکل از 235 کودک در پایان دورۀ پیشدبستانی (میانگین سنی= 5 سال و 5 ماه) و در پایان دو سال پیگیری بررسی کردند. نتایج نشان داد که در مقایسه با دادههای آزمون در سال پیشدبستانی، توانایی کودکان در شناسایی تولیدات درست و رد تولیدات خطا افزایش یافته است(11).
شواهدی مبنی بر تفاوتهای جنسی در بعضی پردازشهای گفتاری از جمله در پردازشهای واجی گزارش شده است(12). علیرغم بررسیهای گستردۀ صورت گرفته مطالعهای یافت نشد که به بررسی تفاوتهای جنس در کودکان پرداخته باشد. از این رو در این مطالعه به بررسی شواهدی از این تفاوتها در بزرگسالان میپردازیم. تصور میشود که شاید این تفاوتهای جنسیتی مربوط به گفتار بین زن و مرد، بهخاطر ماهیت بازنماییهای واجی درکیشان باشد(10). در مطالعۀ Lukatela و Turvey (1993) که از یک تکلیف قضاوت واژگانی استفاده کرده بودند، تفاوت در الگوی فعالیت نیمکرۀ راست مغز در زنان و مردان دیده شد بهطوری که نیمکرۀ راست مغز در زنان حین پردازش واجی فعالیت بیشتری نسبت به مردان نشان داد(13). در بررسی تفاوتهای جنسیتی در پردازش واجی، نتایج مطالعۀ Pugh و همکاران (1997) نیز نشان داد که در طول پردازش واجی، نیمکرۀ راست مغز در زنان فعالیت بیشتری نشان میدهد. از آنجاییکه ناحیۀ فعالشده در زنان برای پردازش متوالی واحدهای واجی دانهریز (fine grained) تخصیص یافته است، تصور میشود که این تخصیصیافتگی نیمکرۀ راست ممکن است روی کیفیت بازنمایی واجی انتزاعی تأثیر مستقیم داشته باشد(12).
آنچه اهمیت مطالعه در حوزۀ بازنماییهای واجی را آشکار میکند نقش بازنماییهای واجی در رشد مهارتهای ارتباطی و سوادی(1) و شواهد تخصیصنیافتگی بازنماییهای واجی در کودکان دچار آسیب گفتار و زبان با منشأ مشکلات در پردازش اطلاعات واجی، از جمله در کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبان(10) و کودکان مبتلا به آسیب گفتار و زبان(4) است. بدون در دست داشتن شواهد دربارۀ چگونگی عملکرد کودکان در حال رشد طبیعی، تفسیر نتایج حاصل از ارزیابی کودکان دچار اختلال دشوار است و برای اجتناب از تعبیر نادرست یافتههای حاصل از ارزیابی، رجوع به دادههای حاصل از کودکان دارای رشد طبیعی ضرورت دارد. در زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی و فرانسه، کیفیت بازنمایی واجی بررسی شده است و با توجه به زبانویژه (language-specific) بودن این موضوع، لازم است کیفیت آن در کودکان فارسیزبان نیز بررسی شود. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت بازنماییهای واجی در کودکان طبیعی فارسیزبان و نقش جنسیت در بازنمایی واجی و تفاوتهای احتمالی بین زبانها و میزان تعمیمپذیری نتایج مطالعات در زبانهای دیگر به زبان فارسی، صورت گرفت.
روش بررسی
مطالعۀ حاضر بهصورت مقطعی با حجم نمونه و الگوی چهار گروه سنی و دو گروه جنسیتی انجام شد. گروههای سنی با بازۀ 6 ماهه و از هر گروه سنی به تعداد مساوی 30 دختر و 30 پسر در مطالعه شرکت کردند. جمعاً 240 کودک در حال رشد بهنجار 54 تا 77 ماهه (4 سال و 6 ماه تا 6 سال و 6 ماه) به شیوۀ تصادفی ساده از مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی شهر اراک انتخاب شدند. به این منظور نخست برای هر کودک پرسشنامۀ محققساختهای تکمیل شد که طی آن وضعیت سلامت کودکان، سطح اجتماعی و اقتصادی خانواده و زبانی که والدین و کودک به آن حرف میزنند بررسی شد. کودکانی انتخاب شدند که از سطح اجتماعی و اقتصادی متوسطی برخوردار بودند، و دارای پدر و مادر تکزبانۀ فارسی و بدون لهجه بودند و براساس اطلاعات موجود در پروندۀ ثبت نامی تاریخچهای از آسیب حسی، عصبشناختی، عاطفی، جسمی یا هوشی نداشتند. رضایت والدین برای شرکت کودکان در مطالعه کسب شد. هر کودک بهصورت انفرادی و در مکان ساکتی که مسئول مهد یا پیشدبستانی در اختیار آزمونگر قرار میداد مورد ارزیابی قرار میگرفت.
ارزیابی کیفیت بازنمایی واجی با آزمون محققساخته صورت پذیرفت. این آزمون حاوی 25 کلمۀ پایه (25 تصویر رنگی) شامل 6 کلمۀ دو هجایی، 11 کلمۀ سه هجایی و 8 کلمۀ چهار هجایی است و همۀ کلمات برای کودکان 54 تا 77 ماهه آشنا هستند. از این تعداد کلمۀ پایه 84 ناکلمه ساخته شد که 78 مورد گویۀ آزمایشی و 6 ناکلمه گویۀ آموزشی بود. در طراحی ناکلمات هر دو گونه تغییرات خرد و کلان لحاظ شد. رجوع به فرایندهای واجی و خطاهای تلفظی کودکان فارسیزبان یکی از منابع الهامبخش ما بود. جانشینیهای همخوانی شامل تفاوتی ظریف در جایگاه، شیوه یا واکداری و یا تفاوتهای مشخصتر در دو یا سه مشخصۀ ممیز بود. علاوه بر جانشینیهای همخوانی منفرد، بعضی دستکاریهای همخوانی، از فرایندهای واجی پیروی میکرد. با توجه به تعداد 25 کلمۀ پایه و 78 ناکلمۀ آزمایشی و نحوۀ امتیازدهی صفر و یک، حداکثر امتیاز هر آزمودنی 78 بود. بسته به تعداد ناکلمات ساخته شده از هر کلمۀ پایه، کودکان با هر تصویر، پنج تا هفت مرتبه مواجه میشدند که از این تعداد سه تا چهار مورد مربوط به تلفظ اشتباه از کلمۀ هدف بود. در مورد روایی محتوایی، کلمات پایۀ این آزمون توسط پنج نفر از افراد خبره در حوزههای زبانشناسی و گفتاردرمانی بررسی شد و همگی از شاخص نسبت روايي محتوایی (Content validity ratio: CVR) بالای 99/0 برخوردار بودند. در ارتباط با روایی سازه این آزمون در بخش شواهد همگرا، ضریب همبستگی میان امتیاز آزمون کیفیت بازنمایی واجی و امتیاز خردهآزمونهای تقطیع هجایی، ترکیب واجی، تشخیص کلمات دارای واج آغازین یکسان و تشخیص کلمات دارای واج پایانی یکسان بهترتیب برابر با 73/0، 59/0، 52/0 و 48/0 بود. در مورد اعتبار این آزمون، ضریب آلفای کرونباخ برابر با 85/0 و ضریب اعتبار بازآزمون برابر با 92/0 است.
آزمونگر ابتدا روش اجرای آزمون را با گویههای آزمایشی (پرتقال و بادکنک) آموزش میداد. مثلاً تصویر پرتقال را روی میز مقابل کودک قرار میداد و نام تصویر را بهصورت درست (پرتقال) یا نادرست (پُرتقار، بُرتقال، پُتقال) تولید میکرد و آزمودنی پس از شنیدن این نامها باید قضاوت میکرد که آزمونگر نام را درست تلفظ کرده است یا خیر. آزمونگر مجاز بود که در آیتمهای آموزشی به کودک بازخورد اصلاحی بدهد. پاسخهای کلامی و غیرکلامی از کودک پذیرفته میشد و شیوۀ امتیازدهی به این صورت بود که به پاسخ درست، امتیاز یک و به پاسخ نادرست امتیاز صفر داده میشد. کلیۀ ملاحظات اخلاقی در این پژوهش رعایت شد.
برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخۀ 16 و برای بررسی هنجار بودن توزیع متغیرها از آزمون آماری کولموگرافـاسمیرنوف، برای بررسی تأثیر جنس روی امتیاز کودکان در آزمون کیفیت بازنمایی واجی آزمون t مستقل و برای بررسی تأثیر سن روی امتیاز کودکان در آزمون کیفیت بازنمایی واجی آزمون کروسکال والیس استفاده شد. برای انجام مقایسات چندگانه از آزمون تکمیلی کروسکال والیس استفاده شد.
یافتهها
با توجه به هنجار بودن توزیع امتیازها در گروه سنی 54 تا 59 ماه،60 تا 65 ماه و 66 تا 71 ماه و عدم پیروی توزیع امتیازها آزمودنیها در گروه سنی 72 تا 77 ماه از توزیع هنجار، برای بررسی عملکرد آزمودنیهای گروههای سنی مختلف در آزمون کیفیت بازنمایی، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. با توجه به مقدار آمارۀ کروسکال والیس (3/62) و 0001/0=p، بین امتیاز آزمون در گروههای سنی مختلف تفاوت وجود دارد. آزمودنیهای 54 تا 59 ماهه کمترین امتیاز (6/67) و آزمودنیهای 72 تا 77 ماهه بیشترین امتیاز (2/75) را داشتند. جدول 1 میانگین امتیاز آزمون در بین گروههای سنی مختلف را نشان میدهد. مقایسۀ میانگین عملکرد آزمودنیها در بین گروههای سنی مختلف نشان میدهد که تفاوت گروه 54 تا 59 ماهه با گروه 65 تا 71 ماهه(168/0=p) و تفاوت گروه 66 تا 71 ماهه با گروه 72 تا 77 ماهه(415/0=p) معنیدار نبود، ولی این تفاوت امتیاز در گروه 54 تا 59 ماهه با گروه 66 تا 71 ماهه(001/0>p)، گروه 54 تا 59 ماهه با گروه 72 تا 77 ماهه(001/0>p)، گروه60 تا 65 ماهه با گروه66 تا 71 ماهه(001/0>p) و گروه 60 تا 65 ماهه با گروه 72 تا 77 ماهه(001/0>p) معنیدار بود.
جدول 2 نتایج حاصل از مقایسۀ عملکرد آزمودنیها در چهار گروه سنی در گروههای هجایی را نشان میدهد. با توجه به مقدار آمارۀ کروسکال والیس، امتیاز عملکرد آزمودنیها در کلمات دو هجایی، سه هجایی و چهار هجایی با افزایش سن افزایش مییابد. در هر سه دسته کلمات (دو، سه و چهار هجایی) آزمودنیهای 54 تا 59 ماهه کمترین امتیاز و آزمودنیهای 72 تا 77 ماهه بیشترین امتیاز را داشتند.
همانگونه
که در جدول 3
دیده میشود،
نتایج آزمون t
گروههای
جنسی در چهار
گروه سنی
گویای آن است
که
میانگینهای دو گروه پسر و دختر در هیچ یک از گروههای سنی تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشته و این دو گروه با سطح اطمینان 95 درصد در میانگین امتیاز آزمون با هم مشابه هستند.
بحث
همانطورکه پیشتر گفته شد این مطالعه با هدف بررسی کیفیت بازنمایی واجی در کودکان طبیعی انجام شد. در مرحلۀ تهیۀ آزمون، تلاش بر این بود که طبق اصول حاکم بر آزمونسازی و مبتنی بر هدف آزمون با رجوع به منابع و آرای صاحبنظران مناسبترین ناکلمات از نظر نوع تغییر، ضریب دشواری و ضریب تمیز تهیه شود تا ابزاری با ویژگیهای مناسب روانسنجی برای بررسی کیفیت بازنمایی واجی در اختیار درمانگران و پژوهشگران قرار گیرد. در این مطالعه پرسش اساسی این بود که آیا تفاوتی بین کیفیت بازنمایی واجی در گروههای سنی و جنسیتی وجود دارد یا خیر؟ نتایج نشان میدهد که بین امتیاز آزمون کیفیت بازنمایی واجی در گروههای سنی مختلف تفاوت وجود دارد. بهعبارت دیگر، متغیر سن روی امتیاز آزمودنیها تأثیر دارد؛ بهطوریکه آزمودنیهای گروه سنی اول کمترین امتیاز و آزمودنیهای گروه سنی چهارم بیشترین امتیاز را به دست میآورند. بهعبارت دیگر، به نظر میرسد با افزایش سن، عملکرد آزمودنیها بهتر میشود. مقایسۀ عملکرد آزمودنیها در بین دو گروه سنی مختلف نشان داد که هرچه اختلاف محدودۀ سنی دو گروه مورد مقایسه بیشتر باشد، تفاوت عملکرد آزمودنیها در دو گروه بیشتر است؛ بهطوریکه تفاوت عملکرد آزمودنیهای گروه 54 تا 59 ماهه با گروه 72 تا 77 ماهه در مقایسه با سایر گروههایی که تفاوت عملکردشان معنیدار بود، بیشترین مقدار را داشت. Vance (1995) و Claessen و همکاران (2009) نیز به نتایج مشابهی در پژوهشهای خود رسیدند(9و11). این نتیجه براساس فرضیۀ تکامل تواناییهای بازنمایی واجشناختی در طول زمان قابل توجیه است. از یافتههای دیگر پژوهش حاضر عملکرد بهتر کودکان بزرگتر در شناسایی ناکلمههایی بود که با توجه به خطاهای تلفظی کودکان ساخته شده بودند (که یکی از شاخصها در امر تهیۀ ناکلمههای آزمون کیفیت بازنمایی واجی بود) و احتمال شناسایی چنین خطاهایی در کودکان گروه سنی 72 تا 77 ماه بیشتر بود. این موضوع حاکی از آن است که دانش بازنمایی واجی با افزایش سن بیشتر میشود. Maillart و همکاران (2004) و Befi-Lopes و همکاران (2010) این بهتر شدن کیفیت بازنمایی واجی در طول زمان را از دیدگاه اصلاح تدریجی بازنماییهای واجی با افزایش خزانۀ واژگان درکی تبیین کردهاند(3و10). Metsala و Walley ( 1998) نیز در پژوهش خود به نتایج مشابهی دست یافتهاند. براساس فرضیۀ بازساختبندی واژگانی Metsala جزئیات واجی (ظریفتر) بهتدریج در طی تکامل زبانی به بازنماییهای واژگانی اضافه میشود که نتیجۀ نهایی، فرایند تدریجی بازساختبندی واژگانی، ظهور بازنماییهای واجی کلمات در سطح ظریفتر واج (و حتی مختصهها) پیش میرود(6).
براساس
نتایج حاصل،
به نظر میرسد
که جنس در
بازنمایی
واجی مؤثر
نبوده است. اما
نتایج پژوهش
حاضر با نتایج
حاصل از مطالعاتی
که معتقدند
شواهدی مبنی
بر تفاوتهای
جنسیتی در بعضی پردازشهای گفتاری(14) از جمله پردازشهای واجی(14و15) وجود دارد، مطابقت ندارد.
توجه به این مسئله که در این مطالعات آزمودنیها باید در مورد کلمه یا ناکلمه بودن نوشتۀ ظاهر شده روی صفحۀ نمایشگر قضاوت میکردند (مدالیتۀ دیداری) در حالیکه در مطالعۀ حاضر آزمودنیها این قضاوت را در مورد تولید آزمونگر (مدالیتۀ شنیداری) انجام میدادند و اینکه برخلاف پژوهش حاضر در همۀ مطالعات خارجی آزمودنیها بزرگسال بودند، حائز اهمیت است. بنابراین، در توجیه این عدم همسویی میتوان گفت که شاید تفاوت نتایج بهدلیل وجود تفاوتهای اساسی در طرح مطالعۀ حاضر از نظر تکلیف مورد استفاده، سن آزمودنیها و بار پردازشی تکلیف با پژوهشهای انجام شده در حوزۀ بررسی نقش جنس در پردازشهای گفتاری باشد. از این رو نمیتوان نتایج حاصل از پژوهش حاضر را بهخوبی با نتایج مطالعات موجود مقایسه کرد.
این یافتهها به آسیبشناسان گفتار و زبان کمک میکند که با دقت بیشتری کودکان دچار مشکلات گفتار و زبانی با منشأ نقص در بازنماییهای واجی را شناسایی کنند و این مسئله میتواند بر طرحریزی درمان اثرگذار باشد. اما با توجه به محدودیتهای موجود و اینکه در این مطالعه سن تقویمی آزمودنیها در نظر گرفته شد نه سن واژگانی، به نظر میرسد برای ارائۀ نظر قطعی دربارۀ نتایج به پژوهشهای بیشتر با در نظر گرفتن وسعت خزانۀ واژگان آزمودنیها و در حجم نمونۀ بیشتر نیاز است. از این رو، در تعمیم نتایج باید جانب احتیاط را رعایت کرد.
از محدویتهای پژوهش حاضر نداشتن ابزاری برای سنجش خزانۀ واژگان درکی و بیانی بود تا بهوسیلۀ آن کودکان را از نظر سن واژگانی تقسیمبندی کرد و بر این اساس مقایسههایی را انجام داد. براساس بررسیهای انجام شده، تاکنون در زبان فارسی مطالعهای برای بررسی اندازۀ خزانۀ واژگان درکی کودکان در محدودۀ سنی هدف در این مطالعه صورت نگرفته است. در پایان امید است با توجه به روند مطالعات تجربی که لازم است طبق توصیۀ منابع معتبر علمی هرچه بیشتر در راستای گردآوری شواهد evidenc base)) پیش برود، نتایج حاصل از این پژوهش بتواند گامی هرچند اندک دراین راه باشد.
نتیجهگیری
نتایج این پژوهش نشان داد که افزایش سن روی کیفیت بازنماییهای واجی تأثیر دارد؛ بهگونهای که با بالا رفتن سن بازنماییها ظریفتر و تخصیصیافتهتر میشوند. براساس یافتههای مطالعۀ حاضر کیفیت بازنمایی واجی در دختران و پسران تفاوت آماری معنیداری ندارد.
سپاسگزاری
در پایان از همکاری صمیمانۀ مدیر کل محترم ادارۀ بهزیستی شهر اراک جناب آقای افراسیابی، مدیر کل محترم آموزش و پرورش ناحیۀ یک شهر اراک جناب آقای هاشمی و کلیۀ آزمودنیهایی که برای انجام این پژوهش ما را یاری نمودند، کمال تشکر و سپاسگزاری را داریم.
REFERENCES
1. Anthony JL, Aghara RG, Dunkelberger MJ, Anthony TI, Williams JM, Zhang Z. What factors place children with speech sound disorders at risk for reading problems? Am J Speech Lang Pathol. 2011;20(2):146-60.
3. Maillart C, Schelstraete MA, Hupet M. Phonological representations in children with SLI: a study of French. J Speech Lang Hear Res. 2004;47(1):187-98.
6. Metsala JL, Walley AC. Spoken vocabulary growth and the segmental restructuring of lexical representations: precursors to phonemic awareness and early reading ability. In: Metsala JL, Ehri LC, editors. Word recognition in beginning literacy. 1st ed. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates; 1998. p. 89-120.
9. Vance M. Investigating speech processing skills in young children. Int J Lang Commun Disord. 1995;30(S1):287-93.
10. Pugh KR, Shaywitz BA, Shaywitz SE, Shankweiler DP, Katz L, Fletcher JM, et al. Predicting reading performance from neuroimaging profiles: the cerebral basis of phonological effects in printed word identification. J Exp Psychol Hum Percept Perform. 1997;23(2):299-318.
12. Coltheart M, Hull E, Slater D. Sex differences in imagery and reading. Nature. 1975;253(5491):438−40.
13. Claessen M, Heath S, Fletcher J, Hogben J, Leitão S. Quality of phonological representations: a window into the lexicon? Int J Lang Commun Disord. 2009;44(2):121-44.
14. Befi-Lopes DM, Pereira AC, Bento AC. Phonological representation of children with specific language impairment (SLI). Pro Fono. 2010;22(3):305-10.
15. Metsala JL. An examination of word frequency and neighborhood density in the development of spoken-word recognition. Mem Cognit. 1997;25(1):47-56.
Research Article
Quality of phonological representations in 54 to 77 months typically normal Persian-speaking children
Golnoosh Golmohamadi1, Talieh Zarifian1, Abbas Purshahbaz2, Tahere Sima Shirazi1, Akbar Biglarian3, Farhad Sakhai4
1- Department of Speech therapy, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran
2- Department of Clinical Psychology, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran
3- Department of Biostatistics, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, Tehran, Iran
4- Department of Speech therapy, Arak University of Medical Sciences, Arak, Iran
Received: 27 May 2013, accepted: 14 October 2013
Abstract
Background and Aim: The ways in which words are phonologically stored and organized change with maturation. Hence, most researchers agree on the issue of phonological representations abilities evolve over time. This study aimed to determine the quality of phonological representations in normal Persian-speaking boys and girls.
Methods: In this cross-sectional study, quality of phonological representations of 240 normal children at the age of 54 to 77 months was investigated using descriptive-analytical methods. The subjects were randomly selected among the children in kindergartens and preschoolers in Arak city, Iran. The study tool was a researcher-made quality of phonological representations test.
Results: Significant differences were found between age groups in the scores of quality of phonological representations (p<0.01). Subjects in the first (aged 54 to 59 months) and fourth (aged 72 to 77 months) age-group had the lowest and highest scores, respectively. The differences in mean scores between 54 to 59 month- and 66 to 71 month-old and between 66 to 71 month- and 72 to 77 month-old children were not significant. There were significant differences in other group mean scores (p<0.001). In all groups of syllables (i.e., words with two, three and four syllables), older children have better performance. The mean scores of quality of phonological representations in the two groups of boys and girls in any of the age groups were not significantly different from each other.
Conclusion: It seems that subjects' performances have improved with increase in age and gender does not affect the quality of phonological representations.
Keywords: Phonological representation, quality of phonological representation, lexical restructuring, children, Persian language
Please cite this paper as: Golmohamadi G, Zarifian T, Purshahbaz A, Shirazi TS, Biglarian A, Sakhai F. Quality of phonological representations in 54 to 77 months typically normal Persian-speaking children. Audiol. 2014;23(3):57-64. Persian.