مقاله پژوهشی

 

تأثير روش درمانی آواز آهنگين بر فرکانس پايه و شدت گفتار کودکان اوتیستیک فارسي‏زبان

 

ندا فردوسي1، حسن عشايري2، يحيي مدرسي3، بلقيس روشن1

1ـ گروه زبان‏شناسي و زبان‏های خارجی، دانشگاه پيا‏م نور، تهران، ایران

2ـ گروه علوم پایۀ توانبخشی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران

3ـ گروه زبان‏شناسي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران، ايران

 

چکيده

زمينه و هدف: اوتیسم، یکی از بیماری‏های طیف اختلال نافذ رشد است که شامل نقائص متعدد گفتاری از جمله مشکلات نوایی و کاربردشناختی می‏باشد. روش گفتاردرمانی آواز آهنگين با اقتباس از مدل Albert و همکاران در سال 1973، روش توانبخشی گفتار براساس عناصر نوایی زبان است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر این روش بر نوای گفتار کودکان اوتیستیک فارسی‏زبان است.

روش‏ بررسي: ابتدا یک مدل کاربردی و آسان توسط محققان برای آواز آهنگین براساس زبان فارسی، طراحی و پس از مطالعۀ آزمایشی یک ماهۀ موفقیت‏آمیز روی یک پسر اوتیستیک ده ساله، ‏تعداد 13 کودک اوتیستیک پسر 10-7 سالة فارسی‏زبان از مرکز اوتيسم اصفهان انتخاب شدند. اطلاعات زمينه‏اي توسط پرسش‏نامه از والدین ‏گردآوری شد و برای ارزیابی، شاخص‏هاي آکوستيکي شدت و فرکانس ‏پايۀ واکه‏هاي گفتار و جملات خبری و پرسشی، با استفاده از نرم‏افزار آواشناسي Praat 5.3 مورد بررسي قرار گرفتند. همة شاخص‏ها دو بار در پيش‏آزمون و ‏پس‏آزمون، بعد از اجرای 48 جلسۀ آواز آهنگین به‏مدت چهار ماه بررسي شدند. سپس داده‏ها با نرم‏افزار SPSS مورد تحليل آماري قرار گرفتند.

يافته‏ها: شدت صوت در جملات خبری و پرسشی و همة واکه‏های فارسي پس از اجراي روش آواز آهنگين به‏صورت معني‏داري افزايش يافت. فرکانس پايه در جملات خبری و پرسشی و همة واکه‏های فارسی به‏جز /æ/ و /a/ به‏صورت معني‏داري افزايش يافت(05/0>p).

نتيجه‏گيري: نتایج تحقیقات قبلی مبنی بر اختلالات نوای گفتار در کودکان اوتیستیک در این پژوهش نیز به اثبات رسید و ضمناً تأثیر مثبت روش آواز آهنگين بر مشخصات نوایی آواهاي گفتاري و آهنگ جملات کودکان اوتيستيک مشخص شد.

واژگان کليدي: اوتيسم، روش گفتاردرمانی آواز آهنگين، مشخصه‏هاي نوايي، واکه‏های فارسی

 

(دریافت مقاله: 7/12/91، پذیرش: 31/2/92)

 

مقدمه


براساس تحقیقات Wan و همکاران (2011) بيش از 25 درصد کودکان اوتیستیک بي‏کلام هستند و با مشکلاتی در نوای گفتار مواجهند(1). بررسي نواي گفتار کودکان اوتیستیک از نظر باليني بسيار اهميت دارد، زیرا طبق پژوهش‏هاي McCann و همکاران (2007) تولید مشخصه‏های نوایی از جمله وزن یا ریتم، تکیه و آهنگ ارتباط تنگاتنگی با توانایی‏های کاربردشناختی و دستوری زبان دارد و نقص آن باعث اختلالات ارتباطي‏ـ‏اجتماعي اين کودکان مي‏شود. آنها بیشتر با آهنگ یکنواخت، خشن و بریده بریده یا به‏عبارتی آهنگ روباتیک صحبت می‏کنند و اختلالاتی همانند تکیه‏های واژگانی نابجا، کندی در جمله‏سازی، کیفیت نامناسب طنین جملات در آنها دیده می‏شود و توانایی کمتری در به‏کارگیری عناصر نوایی زبان برای حل ابهامات نحوی و از جمله نقایصی در بیان آهنگ جمله دارند. برای ‏مثال، بین آهنگ جملة خبری و پرسشی آنها تفاوتی وجود ندارد، یا در تشخیص درنگ یا مکث در مرز واژه‏ مشکلاتی دارند که باعث ابهام واژگانی یا ساختاری می‏شود. این اختلال در زبان‎هایی مشابه فارسی که آهنگ در محور همنشینی عمل می‏کند و باعث تغییرات نحوی و معنایی می‏شود سبب ابهام می‏شود، زیرا تنها با ایجاد زیر و بمی متفاوت و بدون تغییر عناصر نحوی جمله می‏توان معانی دستوری متفاوت خبری، پرسشی یا تعجبی را بیان‏کرد(2).

Ladefoged (1982) مشخصه‏هاي آوايي نوایی را به‏طور سنتي ناظر بر سه مشخصۀ‏ فرکانس پايه (Fundamental Frequency: F0) شدت (Intensity) و ديرش Duration)) می‏داند که به‏ترتيب به‏صورت زير و بمي (Pitch)، بلندی (Loudness) و کشش Length)) شنيده مي‏شوند و براي تعيين جنبه‏هاي اصلي نواي گفتار يک فرد مانند آهنگ جمله به‏کار مي‏روند. تکیه برای تأکید بیشتر بر قلة هجا یعنی واکه‏ها اعمال مي‎شود و با تغييرات مشخصات آکوستيکي F0 به‏عنوان زیر و بمی تقویت‎‏شده و افزایش شدت یا بلندی نمايان مي‏شود(3).

 روش آواز آهنگين (Melodic intonation therapy: MIT) اولين‏بار در سال 1973 توسط Albert و همکاران برای درمان بيماران زبانپريش بروکا ابداع شد. این روش مبتنی بر نظريۀ منطقه‏بندي پوياي Luria است یعنی با استفاده از توانايي‏هاي كاركردي عصبي يك نظام شناختي سالم يا كمتر آسيب‏ديدۀ‏ مغز، مانند نواي گفتار و يا موسيقي، باعث تجديد سازمان فرايندهاي بين نيمكره‏ها و فعال‏سازي نيمكرۀ غيرغالب ‏زبان یا نيمكرۀ راست و باز‏تواني عصبي يك نظام شناختي ديگر مانند زبان مي‏شود. در این روش، هم‏زمان با اداي جملات آهنگين طبقه‏بندی شده براساس سطوح مختلف آموزش زبان، ضربه‏زدن با دست چپ در بیماران راست‏دست انجام می‏شود(4).

محققان دیگری با ایجاد تغییراتی در مدل اولیه، این روش را به‏صورت پژوهشهای موردی در بیماران زبان‏پریش بروکاي انگليسي‏زبان به‏کار برده‏اند. اين روش، به غیر از زبان انگليسي، در زبان‏هاي ديگر از جمله فرانسوی، رومانيايي، ژاپني، آلماني و فارسي نيز اجرا شده ‏است (به نقل از فردوسی و همکاران، 2007). Miller و Toca (1979) تأثير آن در توانبخشي‏ به یک کودک اوتيستيک را نیز بررسی کرده‏اند(6).

براساس تحقیقات اخیر، به نظر می‏رسد وجود اختلال در سیستم‏ نورون ‏آیینه‏ای mirror neuron system: MNS)) مغز، مانعی در برقراری ارتباط و توانایی تقلید درکودکان اوتیستیک باشد و تحریک موسیقایی مغز ممکن است باعث برانگیختگی این سیستم و در نهایت روان‏سازی زبان و ارتباط شود. تحقیقات Cohen-Baron (1989) نمایانگر نقش این سیستم در تقلید، همدلی و همدردی و نظریۀ ذهن است(7) که اختلال در آن باعث مشکلاتی در درک و توليد جنبه‏هاي عاطفي گفتار فرد اوتیستیک می‏شود و هر روش درمانی، از جمله موسیقی‏درمانی که باعث تقویت این سیستم شود، در بهبود آن مؤثر خواهد بود(2). روش آواز آهنگين این سیستم را فعال ‏می‏کند. همچنين موسيقي، آواز و کلام آهنگين باعث مي‏شود کودک اوتيستيک به ديگران توجه کند و وزن لغات را تقليد کند(1).

اخیراً Wan و همکاران (2011) طي بررسي نحوة اجرا و اثربخشي MIT، مدل ‏اصلاح شده‏ای از آن را با نام آموزش انطباق شنوايي‏ـ‏حرکتي (auditory-motor mapping training) ارائه‏ دادند که روي شش کودک اوتيستيک بي‏کلام اجرا شد و نتايج ارزنده‏اي به‏دست آمد. آنها اذعان داشتند اين روش، که شامل آواز آهنگین و ضربه‏ زدن روي يک طبل یا تمبک است، يک شبکه از مناطق مغزي را به‏کار مي‏گيرد که مي‏توانند با نمايش‏هاي بينايي، شنوايي و حرکتي فعال شوند. اين شبکه نه‏تنها قطعة گيجگاهي مغز بلکه نواحي خلفي‏ـ‏تحتاني و مياني قطعۀ‏ پيشاني را که با سيستم نورون‏هاي آيينه‏اي مغز نيز هم‏پوشاني دارد درگير ‏مي‏کند؛ چنانکه با fMRI مشخص شد که مناطق حرکتي آهيانه‏اي‏ـ‏پيشاني نه ‏تنها حين انجام يک عمل حرکتي فعال مي‏شوند بلکه حتی وقتي شخص ديگران را در حال انجام آن فعاليت مي‏بيند يا صداي آنها را مي‏شنود نيز فعال مي‏شود. نواختن‏ آلات موسيقي يا آواز خواندن مي‏تواند باعث ايجاد تغييرات از نوع انعطاف‏پذيري در کارکرد مغز شود. يکي از مثال‏هاي اين تطابق، افزايش رشته‏هاي راه کماني (arcuate fasciculus) در نيمکرة راست، که مسئول پردازش جنبه‏هاي کاربردشناختي و آهنگ کلام است، بعد از MIT است. اين رشته‏ها ناحيۀ شنوايي را به حرکتي متصل مي‏کنند.‏(1).

هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش گفتاردرمانی آواز آهنگين بر شاخصهاي آکوستيکي شدت و 0F واکه‏ها و جملات خبری و پرسشی کودکان اوتیستیک در جهت اصلاح آهنگ کلام و تسهيل ارتباطات زباني و تعاملات اجتماعي آنان است. این روش براساس ویژگی‏های نوايي زبان ‏فارسي در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته توسط محققان این پژوهش طراحی شده است.

 

روش بررسي

اين مطالعه بهصورت نيمه‏تجربي‏، و به‏صورت انتخاب نمونه در دسترس در مرکز اوتيسم اصفهان روي 13 پسر اوتيستيک هفت تا ده ساله انجام ‏شد. هر آزمودني قبل و بعد از دورة آواز آهنگين تحت بررسي قرار گرفت و روش آواز آهنگين به‏ مدت 48 جلسه، به‏صورت هفته‏اي سه جلسۀ ‏20 تا 30 دقيقه‏اي، در طول چهار ماه انجام شد. شرایط ورود به مطالعه برای کودکان اوتیستیک عبارت بود از: پسران هفت تا ده سالۀ دچار اوتیسم با تشخيص متخصصان روانپزشکي، تک‏زبانة فارسي‏، راست‏‏دست، بدون مشکلات شنوايي و بيماري‏هاي زمينه‏اي. از آنجا که این تحقیق نيمهتجربي است و این نوع تحقیق معمولاً در شرايط واقعي و حقيقي اجتماعي به‏كار مي‏رود، امكان كنترل همۀ متغيرهاي موجود در حوزة تجربي وجود ندارد و احتمالاً محقق فقط مي‏تواند بعضي از آنها را كنترل كند. از این‏رو، به‏منظور به‏حداقل رساندن عوامل ناخواستة تداخل‏کننده در پژوهش، در حد امکان کودکانی انتخاب شدند که داروی خاصی مصرف نمی‏کردند و داروی جدیدی را شروع نکرده‏ بودند. محل تحقیق و شرایط نمونه‏گیری برای همة آزمودني‏ها مشابه بود.

پس از کسب مجوز انجام تحقيق از مرکز اوتيسم اصفهان، اطلاعات اولية کودکان از طريق پرسش‏نامه از والدين و مربيان جمع‏آوري شد و پس از انجام يک پژوهش پايلوت روي يک پسر ده سالة اوتيستيک به مدت چهار هفته و با مشاهدة نتايج مثبت، نمونه‏هاي ديگر (13 مورد) انتخاب و بررسي شد. مشخصات کودکان شرکت‏کننده در روش آواز آهنگين در جدول 1 نشان داده شده ‏است.

قبل از درمان، نُه نفر از کودکان بی‏کلام بودند و چهار نفر توانایی اندکی در ادای جملات کوتاه تک‏کلمه‏ای و حداکثر سه کلمه‏ای داشتند.

قبل و بعد از درمان، نمونة صدای متوالی کودکان از تولید واکه­ها به مدت سه ثانیه (تولید شش واکة زبان فارسی) گرفته ‏شد. برای این کار از هر آزمودنی خواسته ‏شد که طوری روی صندلی بنشیند که گردن به راست یا چپ، جلو یا عقب منحرف نشود. علی‏رغم اینکه حفظ کودکان اوتیستیک در چنین موقعیتی و با این کشش واکه‏ای بسیار دشوار است، با تمهیداتی این امر تا حدودی محقق شد. میکروفن در فاصلۀ 15 سانتیمتری از دهان آزمودنی تنظیم می‏شد، و صدا از طریق رایانۀ مجهز به ضبط صوت و میکروفن مدل Sony-ECM-C115 ساخت کشور ژاپن ضبط می‏شد. نمونه‏های صوتی با فرمت bit mono 16 و44100 هرتز ضبط شدند و سپس برای آنالیز به محیط نرمافزار آواشناسی آکوستیکی Praat 5.3 (Boersma و Weenink، 2002) ساخت کشور سوئد انتقال داده شدند. سپس فرکانس ‏پايه و شدت واکه‏ها مشخص شد. نمونه‏ها در اتاق‎های تک نفره به ابعاد دو متر در یک متر مخصوص کودکان اوتیستیک، با حضور محقق و کودک، و بدون وجود صداهای اضافی گرفته شد. نیم ثانیة اول هر ضبط برای کالیبره کردن دستگاه حذف شد. برای بررسی تغییرات آهنگ جملات پرسشی و خبری، توانایی تکرار یک جملة خبری و یک جملة پرسشی توسط کودکان، پیش و پس از روش درمانی بررسی شد. جملة خبری (من 20 تا طوطی دیدم) و جملة پرسشی (تو 20 تا طوطی دیدی؟) با توجه به مشکلات کودکان اوتیستیک در بیان ضمیر«من» و «تو» و براساس انتخاب واجهای ساده‏تر مطابق با رشد زبانی کودک انتخاب شد. در این بررسی سعی شد واجهای دولبی و دندانی انتخاب شوند و همچنین تعداد واکه‏‏ها نیز در این دو جمله از تنوع بالایی برخوردار بود.

mæn bistâ tuti didæm//، to bistâ tuti didi?//.
Text Box: جدول 1ـ مشخصات آزمودنی‏ها

کودک مورد بررسی	سن (سال)	سن تشخيص اوتيسم (سال)	سابقه تشنج	مدت گفتاردرماني (سال)
۱	7	5	خير	1
۲	7	2/5	خير	5
۳	7	2/5	خير	5
۴	7	1/5	بله	5
۵	7	3	خير	3
۶	8	2/5	بله	5
۷	9	2/5	خير	6
۸	9	3	خير	6
۹	9	5/3	خير	3
1۰	9	3/8	خير	6
۱۱	10	4	خير	6
۱۲	10	5/3	خير	6
۱۳	10	2/5	خير	6



همزمان تصاویر بزرگ و رنگی طوطی‏ها مقابل کودک نمایش داده می‏شد. لازم به ذکر است که آواز آهنگين فارسي که داراي چهار سطح است(5) با ايجاد تغييراتي براي کاربرد کودکان در سه سطح طراحي شد. كليۀ مواد زباني اين پژوهش با توجه به تفاوتهاي زبان فارسي با نمونۀ‏ انگليسي اوليۀ اين روش، ارائه شده توسط Albert و همكاران (1973) تنظيم شده است؛ از جمله توجه به سطح دشواري آوايي، واژه‏هاي پربسامد، سطح دشواري جمله و سطح کاربردي جمله و ويژگي‏هاي نوايي گفتار فارسي و وزن شعر فارسي و نيز موسيقيشناسي قوم‏شناختی که به‏صورت قالب‏هاي جملات کاربردي با دشواري‏هاي نوايي مختلف ارائه شد(3و4).

در انتهاي هر هفته پيشرفت بيماران با جدول امتيازدهي آواز آهنگين بررسي شد و در صورت کسب امتياز مناسب (90%) به سطح بعدي وارد شدند(5) و سپس در پايان دورة چهارماهه، در شاخص‏هاي آکوستيکي مذکور و با همان روش مورد بررسي دوباره
قرار گرفتند.

در نهایت، داده‏ها با استفاده از نرم‏افزار آماری SPSS نسخۀ 20 مورد تحلیل آماری قرار گرقتند. برای بررسی معنی‏داری تفاوت‏ متغیرها در ارزیابی پیش از درمان و پس از درمان با آواز آهنگین، به‏دلیل آنکه توزیع متغیرها طبیعی نبود، از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد (با فرض 05/0>p).

 

يافته‏ها

قبل از درمان با آواز آهنگین، نُه نفر از کودکان اوتیستیک بی‏کلام بودند و چهار نفر توانایی اندکی در ادای جملات کوتاه تک‏کلمه‏ای و حداکثر سه کلمه‏ای داشتند. پس از درمان، کودکان بی‏کلام به توانایی بیان جملات از تک کلمه تا سه کلمه‏ای (جملات تلگرافی) دست یافتند و همچنین کودکان باکلام به توانایی بیان جملات چندکلمه‏ای (بیش از سه کلمه) دست یافتند.


Text Box: جدول 2ـ مقایسه فرکانس پایه قبل و بعد از آواز آهنگين (13n=)

	قبل از آواز آهنگین		پس از آواز آهنگین	
		حدود اطمینان 95%			حدود اطمینان 95%	
نمونه گفتار	میانگین (انحراف معیار)	حد بالا	حد پایین		میانگین (انحراف معیار)	حد بالا	حد پایین	p
جمله خبری	(38/39) 88/170	69/256	07/85		(19/13) 41/316	16/345	66/287	004/0
جمله پرسشی	(11/30) 21/44	82/109	38/21-		(79/1) 03/78	07/332	16/294	001/0
واکه/æ/	(44/92) 20/255	05/311	33/199		(12/46) 31/295	18/323	43/267	279/0
واکه /e/	(00/99) 38/211	21/271	55/151		(61/48) 36/300	73/329	98/270	002/0
واکه /o/	(47/107) 73/224	67/289	78/159		(24/75) 72/323	18/369	25/278	007/0
واکه /â/	(17/30) 08/281	54/301	62/260		(39/24) 56/286	96/302	17/270	972/0
واکه /u/	(85/67) 77/250	77/291	77/209		(63/46) 02/309	20/337	84/280	011/0
واکه /i/	(38/112) 83/210	74/278	92/142		(74/33) 27/322	88/301	66/342	001/0



یادآوری می‏شود که بيشتر آزمودني‏ها در پيش‏آزمون بي‏کلام بودند و فقط در تلفظ واکه‏هاي افتاده /a/ و /æ/ توانايي بهتري داشتند.

پس از تحليل‏هاي آماري(05/0>p) نتایج زیر در سطح مشاهده‏ای به‏دست آمد.

تفاوت F0 در جملات خبری و پرسشی و همۀ واکهها، غير از /æ/ و /a/، پیش و پس از MIT معنيدار بود (جدول 2) که نشان‏دهندة تأثير روش MIT بر فرکانس ‏پايۀ واکه‏هاي /e/ و /o/ و /u/ و /i/ است. اما براي واکۀ /æ/ سطح معني‏داري 279/0 و براي واکۀ /a/ سطح معني‏داري 972/0 مشخص شد که نشان‏دهندۀ عدم تأثير روش آواز آهنگین بر F0 واکه‏هاي افتاده است که پیش از درمان در محدودۀ طبیعی بودند (جدول 2).

تفاوت میانگین شدت صوت در جملات خبری و پرسشی و هر شش واکۀ‏ فارسي، پیش و پس از درمان معنيدار بود (جدول 3) که نشانگر تأثير روش آواز آهنگين بر شدت صوت جملات خبری و پرسشی و هر شش واکۀ‏ گفتار کودکان اوتيستيک است.

لازم به ذکر است که دو ماه پس از اتمام دورۀ چهارماهۀ
آواز آهنگین، کلیۀ متغیرها در همۀ آزمودنی‏ها دوباره بررسی شد و ثبات نتایج به‎دست آمده پس از گذشت دو ماه بدون درمان نیز تأیید شد.

 

بحث

زيروبمي صوت به ميزان ارتعاش تارآواها بستگی دارد. در يک سطح مقدماتي زيروبمي صوت را مي‏توان معادل F0 در نظر گرفت. مقدار آن در مردان80 تا 200 هرتز و در زنان تا400 هرتز مي‏رسد. طبق گزارش Lee و همکاران (1999) در کودکان بيشتر از زنان و در زنان بيشتر از مردان است و هرچه کودکان بزرگتر مي‏شوند F0 کمتر شده و به ميزان بزرگسالی نزديک مي‏شود. گفته می‏شود که در حالت طبیعی، واکه‏هاي افراشته F0 بيشتري از واکه‏هاي افتاده دارند(8).

شدت صوت عبارت است از مقدار انرژي آکوستيکي موجود در صوت. همان طور که فرکانس، يک اندازۀ‏ آکوستيکي در ارتباط با زيروبمي است، شدت صوت نيز با بلندي مرتبط است و با دسي‏بل اندازه‏گيري مي‏شود‏(3). شدت گفتار عادي بزرگسالان در
مکالمۀ طبیعی حدود 50 تا 70 دسي‏بل و در هنگام فرياد حدود70 تا 80 دسي‏بل گزارش شده است(9).

در تحقيق Schriberg و همکاران (2001) کاهش فرکانس پايه و شدت و کشش در کودکان اوتیستیک گزارش شده است(10) البته تعداد موارد آزمودني در اين نوع، تحقيقات درباره اوتیسم، اندک است و نياز است پژوهش‏هاي بيشتري انجام شود تا نتايج قابل استنادتري به‏دست آيد(2) از این رو در پژوهش حاضر مقدار این شاخص‏ها در پیش از MIT (T¹) و پس از اجرای MIT (T²) بررسی و مشخص شد که یافته‏های این تحقیق در قبل از آواز آهنگین، یافته‏های تحقیقات Schriberg و همکاران مبنی بر پایین‏تر از حد طبیعی بودن F0 و شدت در کودکان اوتیستیک مورد بررسی را تأیید می‏کند(10).

Text Box: جدول 3ـ مقایسه شدت صوت قبل و بعد از آواز آهنگين (13n=)

	قبل از آواز آهنگین		پس از آواز آهنگین	
		حدود اطمینان 95%			حدود اطمینان 95%	
	میانگین (انحراف معیار)	حد بالا	حد پایین		میانگین (انحراف معیار)	حد بالا	حد پایین	p
جمله خبری	(02/9) 69/37	35/57	03/18		(68/1) 18/79	85/82	51/75	001/0
جمله پرسشی	(82/8) 49/16	72/35	74/2-		(79/1) 03/87	11/74	95/81	001/0
واکه/æ/	(73/19) 37/57	44/45	28/69		(07/9) 70/75	18/81	22/70	02/0
واکه /e/	(57/24) 91/53	76/68	07/39		(66/6) 80/80	82/84	77/76	001/0
واکه /o/	(92/26) 71/56	97/72	44/40		(04/6) 83/81	48/85	17/78	002/0
واکه /â/	(27/11) 85/71	46/72	18/61		(98/6) 33/85	82/78	91/85	001/0
واکه /u/	(16/78) 82/67	49/72	17/63		(19/9) 21/77	76/82	66/71	004/0
واکه /i/	(83/24) 39/52	39/67	38/37		(62/5) 35/80	95/76	74/83	001/0

در این پژوهش، آواز آهنگین بر F0 و شدت جملات خبری و پرسشی و همة واکه‏های فارسی تأثیر داشته است و باعث افزایش معني‏دار آنها در پس‏آزمون شده است. البته از آنجا که بیشتر این کودکان در پیش‏آزمون توانایی بهتری در ادای واکه‏های افتادة /æ/ و /a/ داشته‏اند، آواز آهنگین باعث تغییرات معنی‏دار در
F0 این آواها نشد و تنها آواهایی که اختلال داشتند اصلاح شدند.

یافته‏های این پژوهش با نتايج تحقيقات دیگر، از جمله Miller و Toca (1979) و Wan و همکاران (2011)، هماهنگي دارد که همگی تأثیر این روش را بر شاخصهای مختلف گفتار این کودکان مثبت ارزیابی کردند(1و6). البته تعداد آزمودنی‏ها در آن تحقیقات، اندک و بیشتر در حد مطالعۀ‏ موردی از یک تا شش نفر و بدون پایلوت و متغیرهای متفاوت بودند و هیچ‏کدام تغییرات عناصر نوایی که باعث اصلاح آهنگ کلام می‏شود را بررسی و حتی از يک روش واحد استفاده نکرده‏اند و به همین دلیل مقایسة داده‏ها ممکن نیست. برای مثال، افزایش توانایی نامیدن در تحقیق Miller و Toca (1979) از 20 تا50 درصد و افزایش توانایی تولید توالی‏های واکه‏ـ‏همخوان (cv) به‏صورت توانایی تقلید شفاهی چند واژه از 8 تا 71 درصد Wan و همکاران (2011) بعد از MIT گزارش شده است. با وجود متفاوت بودن، کاملتر و زمان‎‏بَر بودن استخراج متغیرهای تحقیق حاضر و با توجه به ماندگاری نتایج در فاصلۀ دو ماه پس از پایان دورۀ درمانی، بهنظر می‏رسد که نتایج موجود در این پژوهش، مستدل‏تر باشد.

اثرگذاری آواز آهنگین در انعطاف‏پذیری کارکردی مغز به این دلیل است که وزن (ریتم) با نیمکرة چپ مغز و آهنگ (ملودی) با نیمکرة راست مغز پردازش می‏شوند. همچنین، همراهی آواز با ضربة دست چپ در بیماران راست‏دست نیز باعث فعال‏سازی نیمکرة راست می‏شود. از این رو این روش با مشارکت بین نیمکره‏ها، و بیشتر نیمکرة راست، باعث بهبود بیماران می‏شود(11و12). در پژوهش حاضر، کودکان اوتیستیک قبل از درمان اختلالات واضحی در  تولید شاخصهای آکوستیکی F0 و شدت داشتند و پس از درمان با آواز آهنگین تغییرات مشخصی در نوای گفتار، از جمله آهنگ جملات خبری و پرسشی و زیروبمی و بلندی واکهها رخ داد و این نتایج با گذشت دو ماه پس از دورۀ درمان همچنان پایدار ماند.

 

نتیجهگیری

اجراي روش آواز آهنگين درکودکان اوتیستیک فارسي‏زبان تأثيرات مشخصي بر شاخص‏هاي آکوستيکي اعم از F0 و شدت جملات خبری و پرسشی و واکههای مستقل آزمودنی‏ها دارد که نهایتاً باعث تغییرات مثبت در آهنگ جملات و بهبود جنبه‏های کاربردشناختی کلام آنها و توانایی ارتباطی می‏شود.

پيشنهاد مي‎‏شود با توجه به طیفی بودن اوتیسم تحقيقات ديگري در اين زمينه با تعداد بيشتر آزمودني‏ها و با mrif صورت گيرد تا نتايج قابل استنادتري به‏دست آيد.

 

سپاسگزاری

از مدیریت محترم مرکز اوتيسم اصفهان جناب آقای دکتر حسین سعیدی و مسئولان و مربيان محترم که در معرفي بيماران و در اختيار گذاشتن محل تحقيق همکاري کردند تشکر و قدرداني مي‏نمايیم.


 

REFERENCES


1.             Wan CY, Bazen L, Baars R, Zipse L , Norton A, Schlaug G. Auditory-motor mapping training (AMMT) as an intervention to facilitate speech output in non-verbal children with autism: a proof of concept study. PLoS One. 2011;6(9):1-7.

2.              McCann J ,Peppe S ,Gibbon FE ,O’Hare A , Rutherford M. Prosody and its relationship to language in school-aged children with high-functioning autism. Int J Lang Commun Disord. 2007;42(6):682-702.

3.             Ladefoged P. A Course in Phonetics. 2nd ed. Boston: Thomson/Wadsworth; 1982.

4.             Albert ML, Sparks RW, Helm NA. Melodic intonation therapy for aphasia. Arch Neurol. 1973;29(2):130-1.

5.             Ferdosi N, Ashayeri H, Nilipur R. Melodic intonation therapy in Persian aphasia. J Language Brain. 2007;1(1)81-92.

6.             Miller SB, Toca JM. Adapted melodic intonation therapy: a case study of an experimental language program for an autistic child. J Clin Psychiatry. 1979;40(4):201-13.

7.              Cohen-Baron S. The autistic child’s theory of mind, a case of specific developmental delay. J Child Psychol Psychiatry. 1989;30(2):285-9.

8.              Lee S, Potamianos A, Narayanan S. Acoustics of children’s speech: developmental changes of temporal and spectral parameters. J Acoust Soc of Am. 1999;105(3):1455-68.

9.             Koishi HU, Tsuji DH, Imamura R, Sennes LU. Vocal intensity variation; a study of vocal folds vibration in humans with videokymography. Rev Bras Otorrinolaringol. 2003;69(4):464-70.

10.         Shriberg LD1, Paul R, McSweeny JL, Klin AM, Cohen DJ, Volkmar FR. Speech and prosody characteristics of adolescents and adults with high-functioning autism and Asperger syndrome. J Speech Lang Hear Res. 2001;44(5):1097-115.

11.         Sparks RW, Holland A. Melodic intonation therapy in Helm-Estabrooks. In: Albert ML, editor. Manual of aphasia therapy. Austin,
TX: Pro-ED Publisher; 1991. p. 703-17.

12.         Sparks RW, Helm N, Albert M. Aphasia rehabilitation resulting from melodic intonation therapy. Cortex. 1974;10(4):303-16.



Research Article

 

 

The effectiveness of melodic intonation therapy on fundamental frequency and intensity in Persian autistic children’s speech

 

 

Neda Ferdosi¹, Hassan Ashayeri², Yahya Modarresi³, Belghis Rovshan¹

 

1- Department of Linguistics & Foreign Languages, Payame Noor University, Tehran, Iran

2- Department of Rehabilitation Basic Sciences, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran

3- Department of Linguistics, Institute for Humanities & Cultural Studies, Tehran, Iran

 

 

Received: 25 February 2013, accepted: 21 May 2013

 

Abstract

Background and Aim: Autism is a pervasive developmental disorder with several speech disorders such as prosodic and pragmatic impairments. Melodic intonation therapy (MIT) based on Albert et al. model (1973) is a rehabilitation method, developed on prosodic features. The aim of this study was to investigate the effects of MIT on Persian autistic children’s prosody.

Methods: An easy version of MIT, adopted for Persian language was designed by researchers. Then, after a successful pilot study on a 10-years-old boy for one month, 13 subjects were selected for the main study. All the subjects were autistic, male, right-handed, 7-10-years-old Persian children studied for 48 sessions (16 weeks). Background information gathered from the parents by a questionnaire. As pre- and post-test, some assessments about children’s fundamental frequency (Fº) and intensity of the Persian vowel sounds and declarative and interrogative sentences were accomplished. The data analysis was done using Praat and SPSS softwares.

Results: There was a statistically significant increase in acoustic features, such as intensity, and fundamental frequency of declarative and interrogative sentences; also all six vowels of Persian, excluding /â/ and /æ/ (p<0.05 for all).

Conclusion: The widely reported unusual prosody in autistic children was quantified by this study, too. In addition, there was convincing evidence of the positive effects of melodic intonation therapy on acoustic features in Persian autistic children.

Keywords: Autism, melodic intonation therapy, prosody, Persian vowels

 

Please cite this paper as: Ferdosi N, Ashayeri H, Modarresi Y, Rovshan B. The effectiveness of melodic intonation therapy on fundamental frequency and intensity in Persian autistic children’s speech. Audiol. 2014;23(2):74-82. Persian.