مقاله پژوهشی
تأثیر تراكم فركانسي غيرخطي بر پیشرفت مهارتهای شنیداری كودكان كمشنوای عمیق با آزمون توانا
سحر فتاحی1، فرنوش جاراللهی1، جمیله فتاحی2
1ـ گروه شنواییشناسی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
2ـ گروه شنواییشناسی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: تراکم فرکانسی غیرخطی، قابلیت جدیدی در سمعکها است که با فشردن محدودۀ فرکانسی بالاتر از یک فرکانس جداساز و انتقال آنها به فرکانسهای پایینتر، شنودپذیری فرکانسهای بالا را بهبود میبخشد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر این ویژگی بر مهارتهای شنوایی کودکان سه و چهار سالۀ کمشنوای عمیق بود.
روش بررسی: در این مطالعه مشاهدهای از نوع توصیفی تحلیلی، 22 کودک سه و چهار ساله با نمونهگیری غیرتصادفی از بین نمونههای در دسترس انتخاب شده و به دو گروه 11 نفره دارای سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی و سمعکهای فاقد این ویژگی تقسیم شدند. مجریان تحقیق نقشی در تقسیم گروهها و تجویز سمعکها نداشتند. برای بررسی سطح مهارتهای شنوایی دو گروه از آزمون توانا (جاراللهی، 2009) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری t مستقل با سطح اطمینان 95 درصد تحلیل شد.
یافتهها: ميانگين امتيازهای كل آزمون توانا در كودكان داراي سمعكهاي مجهز به تراكم فركانسي غيرخطي از میانگین كودكان داراي سمعكهاي فاقد اين ويژگي بیشتر بود(001/0p<). میانگین امتیاز هر یک از زیرآزمونهای کشف(010/0p=)، تمایزگذاری(039/0p=)، شناسایی(005/0p=) و درک(022/0p=)، در گروه دارای سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی از گروه دوم بیشتر بود.
نتیجهگیری: استفاده از سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی در کودکان سه و چهار سالۀ کمشنوای عمیق، سطح مهارتهای شنوایی آنها را در هر یک از سطوح و نیز سطح کلی مهارت شنوایی افزایش میدهد.
واژگان کلیدی: تراکم فرکانسی غیرخطی، کشف محرک صوتی، تمایزگذاری، شناسایی، درک
(دریافت مقاله: 6/6/91، پذیرش: 28/11/91)
مقدمه
نظر به رشد روزافزون آمار كمشنوايي در كودكان و تأثيرات سوء اين عارضه بر تغيير پارامترهاي اكوستيكيـشنوایی، عملكرد روانيـاجتماعي، عملكرد رفتاري، پيشرفت گفتار و زبان، تحصيلات و شغل آنها در آينده و نيز كاربرد سمعك بهعنوان شايعترين ابزار تقويت باقيماندۀ شنوايي، برخورداري از فناوريهاي پيشرفته در تجويز اين ابزار كمكشنوايي از اهميت بهسزايي برخوردار است. در اغلب انواع كمشنوايي هدف اوليۀ تقويت، ايجاد سيگنالي قابل شنيدن در تمام محدودۀ گفتاري است. توانايي تمايز اصوات فركانس بالاي گفتاري براي افراد كمشنوا اهميتي دوچندان دارد(1). از طرفی، ميزان كمشنوايي در طول طيف فركانسي افزايش مييابد(2) و سمعكهاي مرسوم توانايي محدودي در تامين بهرۀ كافي براي اصوات فركانس بالا با شدت كم دارند(3).
روشي كه بهعنوان شيوۀ نوين تقويت در سمعکها به كار ميرود، تراكم فركانسي غيرخطي (non-linear frequency composition) است. این الگوريتم براي اولينبار در استراليا براساس آزمايشهای گستردۀ Simpson و همکاران در سال 2005 به كار گرفته شد(4). اين الگوريتم، سيگنالهاي فركانس بالاي انتخابي را كه در محدودۀ غيرقابل شنيدن و غيرقابل تقويت هستند در محدودۀ فركانسي پايينتري، كه در آنجا درك شنوايي و تمايز سيگنالي بهتري وجود دارد، متراکم میکند. در اين حالت هيچ فركانس حاملي وجود ندارد، بلكه فركانسهاي پايينتر از نقطۀ زانويي تراكم و يك فركانس جداساز (cut-off frequency) متراکم شده و در محدودۀ قابل تقویت، قابل شنیدن میشود. سازندگان این فناوری مدعي هستند كه در نتيجۀ بهبود حاصل شده در شنيدن اصوات با فركانسهاي بالا توسط تراكم فركانسي غيرخطي، همخوانهايي مانند /s/، /š/ و /f/ بهخوبي شنيده شده و قابل شناسايي و درك خواهند بود(5). اين شيوه همچنين باعث جلوگيري از بروز فيدبك اكوستيكي و ناراحتيهاي شنیداری حاصل از بلندي بيش از حد وابسته به سطوح بالاي تقويت فركانسهاي بالا ميشود و نیز يادگيري توليد اصوات گفتاري را در کودکان افزايش ميدهد(6).
از تحقیقاتی که روی این مقوله انجام گرفته است میتوان به این موارد اشاره کرد که Scolli و همکاران (2010) پژوهشی با استفاده از یک سمعک دارای تراکم فرکانسی غیرخطی پیشساخته انجام دادند. یافتههای آنها نشان داد که میانگین بهبود و توانایی شناسایی گفتار در این نمونهها 30 درصد بوده و آستانههای کشف ورودیهای فرکانس بالا با استفاده از این نوع تراکم کاهش مییابد(7). Nyffeler (2008) مطالعهای موردـشاهدی را در افراد دچار کمشنوایی فرکانس بالای مجهز به سمعکهای با ویژگی تراکم فرکانسی غیرخطی انجام دادند. در نمونهها شناسایی و تمایزگذاری /s/ و /š/ با استفاده از تراکم فرکانسی غیرخطی بهبود چشمگیر نشان داده و مهارت شنوایی در آنها بهبود یافت(8). البته تعداد کم نمونههای این پژوهش سؤالبرانگیز است. Glista و Scollie (2009) مطالعهاي روي 11 نفر از بزرگسالان دچار كمشنوايي عميق با استفاده دو گوشي از سمعك انجام دادند که در آن شنودپذيري فركانسهاي بالا و تواناییهای درکی پس از استفاده از تراكم فرکانسی غیرخطی به شكل چشمگيري بهبود يافت(9). Nyffeler (2010) پژوهشی در مورد فوايد الگوريتم تراکم فرکانسی غیرخطی در نویز انجام داد. 7 نفر از 11 نمونه، رضايت بالاتر و سطح درک و عملکرد شنوایی بالاتری را در استفاده از تراکم فرکانسی گزارش كردند(10).
از آنجا كه سمعكهاي داراي تراكم فركانسي غيرخطي، اين روزها بهطور رايج براي كودكان دچار كمشنواييهاي شديد تا عميق و عميق به كار ميروند و يافتههاي گوناگونی در مورد ميزان سودمندي اين تراكم وجود دارد و چون در طول اين سالها، تحقيقات نسبتاً اندکی سطح كلي مهارتهاي شنوايي را، بهويژه در كودكان، بررسي کردهاند، این پژوهش قصد دارد تا با مقایسۀ سطح کلی مهارتهای شنیداری در کودکان دارای سمعکهای مجهز به این مدار و سمعکهای فاقد آن، سودمندي اين مدارها در افزايش این سطح کلی در خردسالان دچار كمشنوايي عميق را تعيين کند.
روش بررسی
این مطالعۀ مشاهدهای، مقطعی مقایسهای بود و روی 22 کودک 3 و 4 ساله، براساس نمونهگیری غیرتصادفی (بهدلیل دسترسی کم به نمونههای دارای کلیۀ ویژگیهای مورد نظر) از میان کودکان تحت آموزش مرکز توانبخشی رسا در دو گروه کاربر سمعکهای دارای تراکم فرکانسی غیرخطی و کاربر سمعکهای فاقد این ویژگی انجام شد. كليۀ اين كودكان حداقل یکسال سابقۀ استفادۀ مفيد از دوگوشی سمعک، صرفنظر از مدل آن، داشتند و کلیۀ سمعكها 6 كاناله و از نسل سوم تكنولوژي ديجيتال بودند. کودکان گروه سمعکهای دارای تراکم فرکانسی غیرخطی از سمعکهای Naida III UP و کودکان گروه سمعکهای فاقد این ویژگی از سمعکهای Naida I UP از شرکت فوناک کشور سوئیس استفاده میکردند. سابقۀ استفادۀ این کودکان از سمعک حداقل 6 هفته بود که طبق پروتکلها برای اثربخشی تراکم کافی است، و همچنین حداقل 6 ماه سابقۀ شركت مداوم در كلاسهاي تربيت شنوايي داشتند. آستانۀ شنوایی این کودکان در فرکانسهای 250، 500 و 1000 هرتز، بین 95-85 دسیبل و آستانۀ فرکانسهای بالاتر، بین 110-95 دسیبل بود. میانگین مدت استفاده از این سمعکها در کودکان 5/6 ماه بود.
پس از انجام اتوسکپی روی نمونهها و اطمینان از نبود عامل افت انتقالی با توجه به سن این کودکان، ادیومتری تن خالص در فرکانسهای 4000-250 هرتز با دستگاه MA53 کارخانه Maico کشور دانمارک و بهروش ادیومتری بازی روی آنان انجام شد.
از آنجاکه انجام آزمون تعیین سطح مهارتهای شنوایی نیازمند تنظیم دقیق سمعکها و حصول اطمینان از وضعیت قالب و فیدبک اکوستیکی آنها است، پیش از قرار ملاقات، سمعکهای کودکان با دستگاه فونیکس 5000 (Fonix FP35)، و قالب گوش کودکان از نظر نداشتن پارگی یا حرکت در گوش و بهعبارتی کیپ بودن بررسی شد.
پس از انجام این اصلاحات، سمعکها بهصورت دو گوشی و بهصورت یکسان در نرمافزار iPFG 2.6a تنظیم شدند.
پس از طی دو هفتۀ خوگیری به تنظیمات جدید (طبق پروتکلها)، بهدلیل طولانی بودن آزمون و برای جلوگیری از خستگی نمونهها در نتیجۀ مراجعات مکرر، زیرآزمونهای آزمون توانا برای هر یک از نمونهها در دو جلسۀ متوالی با فواصل یک هفتهای اجرا شد.
آزمون توانا آزمونی برای تعیین سطح مهارتهای شنوایی کودکان 3 و 4 ساله (و یا بزرگتر) فارسیزبان مبتلا به کاهش شنوایی حسیعصبی شدید و عمیق است. که توسط جاراللهی و همکاران (2010) ساخته شد. اعتبار ساختاری این آزمون 94 درصد و پایایی آن 2/99 درصد است(11).
این آزمون دارای چهار زیرآزمون و 34 مادۀ آزمونی (مجموعاً 68 امتیاز) به این شرح است:
زیرآزمون اول، آگاهی از وجود صوت، حاوی 10 مادۀ آزمونی (حداکثر 20 امتیاز) است. زیرآزمون دوم، تمایزگذاری حاوی 10 مادۀ آزمونی (حداکثر 20 امتیاز) است. زیرآزمون سوم، شناسایی اصوات، حاوی 8 مادۀ آزمودنی (حداکثر 16 امتیاز) است. زیرآزمون چهارم، درک جمله، شامل 6 مادۀ آزمودنی (حداکثر 12 امتیاز) است. حداقل امتیاز لازم برای ورود به مرحلۀ بعد 50 درصد است(11).
شاخصهای تمایل مرکزی (میانگین و انحرافمعیار) و پراکندگی محاسبه شد و آزمون اسمیرنوفـکولموگراف برای بررسی میزان انطباق توزیع متغیرهای عددی با توزیع هنجار به کار گرفته شد. از آزمون t برای مقایسۀ گروههای مستقل با سطح معنیداری کمتر از 05/0 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نسخۀ 13 نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها
این مطالعه روی 22 کودک در دو گروه 11 نفره، متشکل از 6 پسر و 5 دختر با میانگین سنی 4/3 سال انجام شد.
در ابتدا امتیازهای زیرآزمونها و سپس امتیاز کل آزمون مقایسه شد. مقايسۀ ميانگين امتيازهای زيرآزمون كشف صدا در دو گروه داراي سمعكهاي مجهز به تراكم فركانسي غيرخطي و سمعكهاي فاقد اين ويژگي تحليل شد و نتايج نشان داد که بین اين دو گروه از نظر ميزان ميانگين امتياز بهدست آمده تفاوت معنیداري وجود دارد(022/0p=).
بررسی نتایج زیرآزمون تمایزگذاری بین صداها نیز تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان داد(005/0p=).
مقایسۀ میانگین امتیازهای زیرآزمون شناسایی صداها نیز نشان میدهد بين دو گروه از نظر میزان میانگین امتیاز بهدست آمده تفاوت معنیداری وجود داشت(039/0p=). در زیرآزمون درک نیز تفاوت معنیداری(010/0p=) بين دو گروه دیده شد.
در پایان، با مقایسۀ امتیازهای کل آزمون در دو گروه دارای سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی غیرخطی و سمعکهای فاقد این ویژگی نیز ميتوان نتيجه گرفت که بين اين دو گروه از نظر میزان میانگین امتیاز بهدست آمده تفاوت معنیداری وجود دارد(000/0p=). کلیۀ نتایج فوق در جدول 1 دیده میشود.
بحث
بررسی نتایج این پژوهش نشان میدهد که استفاده از سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی غیرخطی در کودکان سه و چهار سالۀ دچار کمشنوایی عمیق، سطح مهارتهای شنوایی آنان را در هر یک از سطوح کشف، تمایزگذاری، شناسایی، درک و نیز سطح کلی مهارت شنوایی افزایش میدهد.
طبق بررسی محققان، تاکنون تحقیق جامعی دربارۀ سطح کلی مهارتهای شنوایی کودکان با استفاده از تراکم فرکانسی غیرخطی انجام نشده است و بیشتر تحقیقات در دسترس دربارۀ تواناییهای شناسایی همخوانها بهویژه همخوان /s/ و /š/ در سکوت یا نویز بودهاند(8).
تأثیر مهم تراکم فرکانسی غیرخطی بر افزایش شنودپذیری فرکانسهای بالا متمرکز بوده و این فرکانسها نقش مهمی در وضوح گفتار و همچنین هریک از پارامترهای مؤثر برسطح مهارت شنوایی دارند. براساس یافتههای این تحقیق، سطح کلی مهارتهای شنوایی که متأثر از هر چهار زیرآزمون کشف، تمایزگذاری، شناسایی و کشف بود در کودکان کاربر سمعکهای دارای تراکم فرکانسی غیرخطی از گروه مشابه با سمعکهای فاقد این ویژگی بالاتر بود. این یافته با مطالعات Nyffeler (2008 و 2010) که بهبود چشمگیری در مهارتها و عملکرد شنوایی نمونههای خود یافته بودند(8و10). اگرچه سطح کلی مهارتهای شنوایی به عوامل متعددی چون بهرۀ هوشی، چگونگی آموزش در خانواده، سن تشخیص کمشنوایی، سابقۀ انجام تربیت شنوایی و سمعکهای قبلی کودک بستگی دارد، اما در هیچ یک از تحقیقات فوق اشارهای به این عوامل نشده است. بههمین دلیل، در این تحقیق سعی شد تا حد ممکن عوامل فوق ثابت نگه داشته شود. از آنجاکه بخش مهمی از پارامترهای هر چهار زیرآزمون تشکیلدهنده سطح کلی مهارت شنوایی را موارد متأثر از فرکانسهای بالا تشکیل میدهند، سطح کلی مهارت شنوایی در این کودکان افزایش یافته است.
زیرآزمون اول آزمون توانا به مهارت کشف اصوات اختصاص دارد. کشف محرک صوتی، توانايي واكنش نشان دادن در برابر بود يا نبود محرك شنوايي است(11) که در پژوهش حاضر بهبود چشمگیری در گروه کاربر سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی غیرخطی دیده شد. این یافته با مطالعۀ Scolli و همکاران (2010) مطابقت دارد(7) که در آن، آستانههای کشف ورودیهای فرکانس بالا با استفاده از این نوع تراکم کاهش یافته بود. کاهش آستانههای کشف منجر به افزایش شنودپذیری همخوانهای فرکانسهای بالا میشود. از آنجاکه محدودۀ قابل شنیدن با انتقال فرکانسهای بالا توسط تراکم فرکانسی افزایش مییابد، این یافته در کودکان منطقی است. مهارت کشف، مهارت دسترسی به ورودیهای صوت است که برای رشد گفتار و زبان و مهارتهای شنوایی حیاتی هستند. این مرحله، بهعنوان اولین مرحلۀ کسب مهارتهای شنوایی از اهمیت بهسزایی در کودکان برخوردار است و میتوان گفت پیش از طی این مرحله نمیتوان به پیشرفت در مراحل دیگر امیدوار بود. بهعنوان یک یافتۀ جانبی در این تحقیق، امتیازهای مواد آزمونی زیرآزمون کشف، که مرتبط با واکهها یا اصوات فرکانس پایین بودند، در این تحقیق بین دو گروه تفاوت چندانی نداشت اما مواد آزمونی وابسته به اصوات فرکانس بالا، تفاوت چشمگیری نشان میداد که باعث اختلاف معنیدار امتیاز این دو گروه در این زیرآزمون شد. نظر به اینکه کودکان بهدلیل حضور در محیطهای پر سر و صدا و قرارگیری در سن بحرانی آموزش گفتار و زبان به کشف بیشتر محرکهای صوتی نیاز دارند، این یافته میتواند در تجویز سمعکها بسیار مؤثر باشد.
تمایزگذاری، نوعی فرايند دركي است كه طي آن فرد، اصوات يا واژهها را از بين صداها يا كلمات مشابه افتراق ميدهد(11). مرحلۀ دوم آزمونهای تربیت شنوایی و تعیین سطح مهارت شنوایی به این زیرآزمون اختصاص دارد. در پژوهش حاضر، اختلاف معنیداری بین میانگین امتیاز زیرآزمون تمایزگذاری کودکان دارای سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی غیرخطی با کودکان مشابه دارای سمعکهای فاقد این ویژگی وجود داشت. به طوری که بهنظر میرسد تراکم فرکانسی غیرخطی با افزایش شنودپذیری فرکانسهای بالا توانایی تمایز آنها را از اصوات، واکهها و همخوانهای مشابه افزایش میدهد. این یافته با مطالعۀ Nyffeler (2008) مطابقت دارد(8) که بهترتیب تمایز همخوان /s/ و /š/ و نیز همخوان /s/ از سایر همخوانها، بهعنوان نمونه همخوانهای دارای فرکانس بالا را مطالعه کرده و بهبود چشمگیری در توانایی تمایز آنها یافته بودند. بهعنوان یک یافتۀ جانبی، نهتنها مواد آزمونی مربوط به فرکانسهای بالا بلکه توانایی تمایزگذاری اصوات محیطی نیز در کاربران تراکم فرکانسی بهبود نشان داد.
زیرآزمون سوم آزمون توانا به مهارت پیشرفتهتر شناسایی اختصاص دارد که عبارت است از تشخيص درست اصوات از يكديگر به نحوي كه فرد هريك را كاملاً تشخيص دهد(11). در این زیرآزمون نیز میانگین امتیازهای گروه کاربر سمعکهای دارای تراکم فرکانسی غیرخطی از گروه مشابه دارای سمعکهای فاقد این ویژگی بیشتر بود. مطالعات فراوانی بر توانایی شناسایی گفتار در حضور نویز و یا در سکوت با تأکید بر تراکم فرکانسی غیر خطی انجام گرفتهاند. نتایج پژوهش حاضر با مطالعات Scolli و همکاران (2005)، Nyffeler (2008) مطابقت دارد که همگی بهبود در شناسایی گفتار در نتیجۀ استفاده از تراکم فرکانسی غیرخطی را گزارش کرده بودند(7و8). از آنجاکه مهارت شناسایی جزء مهارتهای پیشرفتهتر شنوایی بوده و متأثر از عوامل دیگری چون هوش، عملکرد ذهنی، چگونگی آموزش در خانواده و سن عقلی و تقویمی کودک است، میزان تفاوت در نتایج این زیرآزمون به اندازۀ تفاوت زیرآزمونهای کشف با گروه مشابه نبود. این یافته میتواند دلیلی بر سودمندی تراکم فرکانسی باشد، زیرا پیچیدگی مهارت شناسایی باعث میشود که این مهارت برای نشان دادن افزایش محسوس نیازمند بهبود بیشتری باشد. بهعنوان یک یافتۀ جانبی، در این تحقیق حتی پس از افزایش محسوس بهره در گروه کاربر سمعکهای فاقد تراکم فرکانسی، توانایی شناسایی در آنها بهبود نیافت. از آنجاکه هرچه کمشنوایی افزایش یابد مناطق بیشتری از حلزون درگیر میشوند و این مناطق نقشی اساسی در مهارت شناسایی دارند، این یافته منطقی بهنظر میرسد. از طرفی، در این پژوهش توانایی شناسایی واکهها نسبت به همخوانها بهبودی کمتری نشان داد، زیرا بخش اعظم شناسایی واکهها به فرکانسهای پایین و میانی وابسته است.
زیرآزمون چهارم آزمون توانا به مهارت درک اختصاص دارد که سطح مهارت شنوايي پيشرفتهاي است كه در آن، پيامهاي ارسالي درك ميشوند(11). پژوهش حاضر در این زیرآزمون نیز تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان داد که به لحاظ سن کم این کودکان برای مهارت در این مرحله و نیز تأثیر متقابل عوامل دیگری چون هوش، عملکرد ذهنی، چگونگی آموزش در خانواده و سن عقلی و تقویمی، کمترین میزان معنیداری را در موارد فوق داشت. این یافته با مطالعات Glista و Scollie (2009) و Nyffeler (2010) مطابقت داشت(9و10). در پژوهش حاضر، بسیاری از کودکان بهدلیل سن کم، هیچ امتیازی در این مرحله کسب نکردند. البته برای بررسی دقیقتر تأثیر تراکم فرکانسی غیرخطی بر مهارت درک، نیاز است که پژوهش در نمونههای با سنین بالاتر انجام شود. یافتههای تحقیقات گوناگون حاکی از سودمندی بسیار این نوع تراکم در پذیرش کاربر، خوگیری سریع و کیفیت صدای خود فرد است که همۀ اینها ممکن است در نتیجۀ بهبود شنودپذیری حاصل شده باشد.
از محدودیتهای این پژوهش ناهمگنی نمونهها بود که دليل آن، حضور متغیرهای مداخلهگر مختلف و غیرقابل کنترل از جمله سوابق متفاوت كودكان در زمينۀ استفاده از سمعك، نوع سمعکهای قبلی، شركت در كلاسهاي تربيت شنوايي، بهرۀ هوشي و وضعيت خانوادگي متفاوت بود. در این پژوهش برای خوگیری نمونهها با تنظیمات انجام شده دو هفته زمان در نظر گرفته شده بود، اما هر اندازه این زمان خوگیری و نیز مدتزمان استفاده از سیستم تراکم بیشتر باشد میتوان به نتایج بهتری دست یافت.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد تراکم فرکانسی غیرخطی میتواند گزینۀ تجویزی مناسبی برای بهبود سطح مهارتهای شنیداری کودکان دچار کمشنوایی عمیق باشد. از آنجاکه تراکم فرکانسی غیرخطی در ابتدا برای گروه هدف دچار کمشنواییهای شیبدار معرفی شد، پژوهش روی این نوع کمشنوایی نیز میتواند بهعنوان یک پیشنهاد مطرح شود. شایان ذکر است مسلماً این تراکم تأثیراتی نیز بر تواناییهای تولید گفتار، زبان درکی و زبان بیانی خواهد داشت، پژوهش دربارۀ این تواناییها نیز میتواند موضوعی برای مطالعات آتی باشد. در پایان، بهدلیل حضور مکرر کودکان در محیطهای پر سر و صدا، بررسی مهارتهای شنیداری در حضور نویز نیز نتایج ارزشمندی از میزان سودمندی این نوع تراکم در اختیار قرار خواهد داد.
نتیجهگیری
استفاده از سمعکهای مجهز به تراکم فرکانسی غیرخطی در کودکان سه و چهار سالۀ دچار کمشنوایی عمیق با میانگین زمان استفاده از سمعک 5/6 سال و حداقل شش هفته سابقۀ استفاده از این سمعکها، مهارتهای شنیداری آنان را در هریک از سطوح کشف، تمایزگذاری، شناسایی و درک و نیز سطح کلی مهارت شنیداری افزایش میدهد.
سپاسگزاری
این مقاله حاصل پایاننامۀ کارشناسیارشد گروه شنواییشناسی دانشکدۀ علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران است. نویسندگان از سرکار خانم سودابه افشارپور، سرپرست کلینیک توانبخشی رسا، بهدلیل حمایتهای بیدریغشان نهایت تشکر و قدردانی را دارند. همچنین، از تمامی والدین و کودکان کمشنوای شرکتکننده در این پژوهش سپاسگزاریم.
REFERENCES
1. Stelmachowicz PG, Pitman AL, Hoover BM, Lewis DE. Aided perception of /s/ and /z/ by hearing-impaired children. Ear Hear. 2002;23(4):316-24.
2. Byrne D, Dillon H, Tran K, Arlinger S, Wilbraham K, Cox K, et al. An international comparison of long term average speech spectra. J Acoust Soc Am. 1994;96(4):2108-20.
3. McDermott HJ, Dean MR, Dillon H. Control of hearing aid saturated sound pressure level by frequency-shaped output compression limiting. Scaned Audiol. 1999;28(1):27-38.
4. Simpson A, Hersbach AA. McDermott HJ. Improvements in speech perception with an experimental nonlinear frequency compression hearing devices. Int J Audiol. 2005;44(5):281-92.
5. Hawkins DB, Cook JA. Hearing aid software predictive gain values: How accurate are they? Hearing Journal. 2003;56(7):26-34.
6. Moeller MP, Hoover B, Putman C, Arbataitis K., Bohnenkamp G, Peterson B, et al. Vocalizations of infants with hearing loss compared with infants with normal hearing: Part II-transition to words. Ear Hear. 2007;28(5):628-42.
7. Scollie S, Glista D, Bagatto M, Seewald R. Multichannel nonlinear frequency compression: a new technology for children with hearing loss. In: Seewald R, Bamford JM. A sound foundation through early amplification. Phonak AG; 2010. p. 151-9.
8. Nyffeler M. Study finds that non-linear frequency compression boosts speech intelligibility. The Hearing J. 2008;61(12):22,24,26.
9. Glista D, Scollie S, Bagatto M, Seewald R, Parsa V, Johnson A. Evaluation of nonlinear frequency compression: clinical outcomes. Int J Audiol. 2009;48(9):632-44.
10. Nyffeler M. Evidence of improvement in speech intelligibility in noise. Zeitschrift fur Audilogie. 2010;38:86-95.
11. Jarollahi F, Modarresi Y, Keyhani MR. Content validity of Tavana: a test for evaluation of auditory skills of 3-4 year-old hearing-impaired Persian children. Audiol. 2010:19(1):11-22. Persian.
Research Article
The effect of non-linear frequency compression on hearing skills improvement in children with profound hearing loss, using Tavana test
Sahar Fattahi1, Farnoush Jarollahi1, Jamileh Fattahi2
1- Department of Audiology, Faculty of Rehabilitation Sciences, Iran University of Medical Sciences, Tehran, Iran
2- Department of Audiology, School of Rehabilitation, Tehran University of Medical Sciences, Iran
Received: 27 August 2012, accepted: 16 February 2013
Abstract
Background and Aim: Non-linear frequency compression is a new feature in hearing instruments compresses the voices of a high-frequency region above a certain cut-off point and transfers them to the lower frequency regions in order to improve the audibility. In this study, we aimed to survey the effect of this feature on the total level of hearing skills of children with profound hearing loss at the age of 3-4 years.
Methods: Twenty two 3-4-years-old children with profound hearing loss were selected with improbable simple sampling. 11 of them had hearing instruments with non-linear frequency compression and 11 had traditional hearing instruments. Tavana test (Jarollahi, 2009) was used to compare the level of hearing skills in these two groups.
Results: Comparison of mean scores of total level of hearing skills in two groups indicated a significant difference (p <0.001). Also, the mean scores of level in all subtests, detection (p=0.022), determination (p=0.005), recognition (p=0.039) and comprehension (p=0.010), showed significant differences.
Conclusion: Using the hearing instruments with non-linear frequency compression would increase the total level of hearing skills in children with profound hearing loss at the ages of 3-4-years and also, in all skill of detection, determination, recognition and comprehension.
Keywords: Frequency compression, detection, determination, recognition, comprehension
Please cite this paper as: Fattahi S, Jarollahi F, Fattahi J. The effect of non-linear frequency compression on hearing skills improvement in children with profound hearing loss, using Tavana test. Audiol. 2014;23(1):79-86. Persian.