Research Article

 

 

The comparative study of reading comprehension in normal-hearing and hearing-loss student

 

 

Fatemeh Nikkhou, Saeid Hasanzadeh, Gholamali Afrooz

 

Department of Psychology and Education of Exceptional Children, Faculty of Psychology and Educational Sciences, University of Tehran, Iran

 

 

Received: 26 June 2011, accepted: 19 December 2011

 

Abstract

Background and Aim: In different language approaches, reading is considered as a major skill. Language skills comprising listening, speaking, reading and writing are completely interlinked with each other. Thus, providing active application of listening and speaking skills, children will learn reading and writing skills easily. The aim of this research was to compare reading skills of hearing-loss students studying at exceptional schools with normal students of different degrees.

Methods: The research was conducted post-traumatically using standardized 2006 PIRLS test. 80 students in fifth grade of exceptional primary schools, and first and fourth grade of exceptional high schools in Tehran City who had severe and or profound hearing loss were randomly selected along with 80 normal students in ordinary schools who were selected using available sampling method.

Results: There were significant differences between reading comprehension of hearing-loss and normal students of all three grades (p<0.001). Reading comprehension in female students was significantly higher than the male ones (p<0.001). There were not any significant differences in mean reading comprehension scores of hearing-loss students in different grades which demonstrate that their reading skills had not developed in tandem with their age and school educations.

Conclusion: This study shows that one of the significant concerns regarding hearing-loss students is their reading comprehension ability. Considering reading ability as one of the most important acquisitive abilities which students learn at school, evaluation of reading skills of hearing loss students as well as recognition of their strengths and weaknesses in this field is indispensable.

Keywords: Reading comprehension, literacy, hearing loss


مقاله پژوهشی

 

درك خواندن دانش‏آموزان مبتلا به آسیب شنوایی و همسالان با شنوايي هنجار

 

فاطمه نیک‏خو، سعيد حسن‏زاده، غلامعلي افروز

گروه روان‏شناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشكده روان‏شناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران، ايران

 

چكيده

زمینه و هدف: در رویکردهای مختلف زبانی، خواندن یک مهارت محسوب می‏شود. مهارت‏های زبانی شامل گوش کردن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن، با هم ارتباط زیادی دارند. بنابراين چنانچه كودكان مهارت‏هاي گوش دادن و سخن گفتن را فعالانه انجام دهند، مهارت‏هاي خواندن و نوشتن را به آساني خواهند آموخت. هدف از اين تحقيق بررسي مقايسه‏اي سواد خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا و همسالان با شنوایی هنجار در مقاطع مختلف تحصيلي بود.

روش بررسی: تحقيق به‏صورت پس‏رويدادي و با استفاده از آزمون استاندارد شده پرلز 2006 بود كه روي 80 دانش‏آموز كم‏شنواي شديد و عميق پايه‏هاي تحصيلي پنجم دبستان، اول و چهارم دبیرستان شاغل به تحصیل در مدارس استثنايي شهر تهران كه به شيوۀ نمونه‏گيري تصادفي و 80 دانش‏آموز با شنوايي هنجار از مدارس عادي كه با نمونه‏گيري در دسترس انتخاب شده بودند، اجرا شد.

يافته‏ها: تفاوت معنی‏داري بين میانگین دركِ خواندن دانش‏آموزان شنوا و کم‏شنوای شدید و عمیق مشاهده شد(001/0p<). همچنين در هر سه آزمون، میانگین درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوای دختر از پسر بالاتر بود و این تفاوت در سطح 001/0p< معنی‏دار بود. تفاوت میانگین دركِ خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا در سه مقطع معنی‏دار نبود كه نشان‏دهندۀ عدم رشد مهارتِ خواندن، متناسب با افزايش پايۀ تحصيلي بود.

نتيجه‏گيري: پژوهش حاضر نشان مي‏دهد كه يكي از حيطه‏هايي كه در کم‏شنوايان به‏طور قابل ملاحظه‏اي دچار آسيب مي‏شود، دركِ خواندن است. با توجه به اينكه سوادِ خواندن يكي از مهم‏ترين توانايي‏های اكتسابي دانش‌آموزان در مدرسه است، لزوم ارزيابي آن و شناخت نقاط قوت و ضعف دانش‌آموزان به‏ویژه کم‏شنوايان ضروري است.

واژگان كليدي: دركِ خواندن، سواد، کم‏شنوايي

 

(دریافت مقاله: 5/4/90، پذیرش: 28/9/90)

 

مقدمه


خواندن يكي از مهارت‏هاي شناختي است كه در نتيجۀ تعامل سيستم عصبي و تجربۀ فرهنگي ايجاد مي‏شود. درك خواندن، روند پيچيده‏اي است كه نيازمند هماهنگي و تركيب مهارت‏هاي شناخت كلمات و درك معاني است و يكي از مهم‏ترين مهارت‏ها براي كودكان در يادگيري دروس است(1).

تسلط به خواندن، چه از راه گفتن و شنيدن و چه از طريق خواندن و نوشتن، با به كار بردن نشانه‏ها و علائم زبان صورت مي‏گيرد و يادگيري خواندن مستلزم دانستن چگونگي دريافت معنا از نشانه‏هاي نوشتاري است(2). کودکان با شنوایی هنجار با گوش دادن به صحبت‏های اطرافیان، زبان را یاد می‏گیرند و نحوۀ استفادۀ هدفمند و معنی‏دار از زبان را می‏آموزند. با افزایش تجربۀ آنها در گوش دادن و استفاده از زبان برای هدف‏های ارتباطی گوناگون و رشد شناختی، در برقراری ارتباط ماهرتر می‏شوند. خواندن از جمله فرايندهاي شناختي پيچيده‏اي است كه افراد کم‏شنوا در يادگيري آن مشكلات قابل توجهي دارند و در مقايسه با همسالان شنواي خود سطوح پایين‏تري را در پيشرفت خواندن كسب مي‏كنند(3).

تحقيقات زیادی در زمينۀ مشكلات درك خواندن افراد کم‏شنوا انجام شده است. در سال 1916، براي اولين بار، دو پژوهشگر انگليسي به نام  Pinterو  Paterson(به نقل از Vernon، 2005)، آزموني را براي ارزيابي مهارت خواندن تهيه و اجرا كردند. نتايج اين بررسي نشان داد كه عملكرد دانش‏آموزان کم‏شنواي 14 تا 16 ساله معادل دانش‏آموزان شنواي هفت ساله است(4).

در مطالعه‏اي كه توسط Miller در سال 2006 انجام شد، مهارت تشخيص كلمات در دانش‏آموزان ناشنوای يهودي پيش از سن زبان‏آموزي Prelingually Deaf)) و ارتباط آن با مهارت درك خواندن مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه مهارت درك خواندن در دانش‏آموزان کم‏شنوای پيش از سن زبان‏آموزي به‏طور قابل ملاحظه‏اي ضعيف‏تر از همتايان شنواي آنهاست(5). بیشتر پژوهش‏هایی که در زمینۀ درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا انجام گرفته است به کمک آزمون‏های محقق ساخته و روی یک گروه از کودکان کم‏شنوا در یک محدودۀ سنی خاص صورت گرفته و تأثیر جنس و ارتقاء پایۀ تحصیلی مورد بررسی قرار نگرفته است. افزون بر عوامل ذکر شده، اهمیت مهارت درک خواندن در زندگی فردی و اجتماعی و لزوم شناخت عوامل مؤثر در بهبود این مهارت، نیاز به انجام بررسی بیشتر در این زمینه را برجسته ساخته است(6).

مطالعۀ بين‏المللي پيشرفت سواد خواندن (Progress International Reading Literacy: PIRLS) در چارچوب مطالعات انجمن بين‏المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي (International Association For The Evaluation Of Educational Achievement: IEA) يكي از مطالعات بزرگ در زمينۀ سواد خواندن كودكان سراسر جهان است. اين مطالعه برای اندازه‏گيري توانايي خواندن كودكان و گردآوري داده‏هايي درباره تجربيات و پيشينۀ خواندن آنها در خانه و مدرسه در زمينۀ يادگيري خواندن انجام مي‏گيرد. نخستين ارزيابي PIRLS در سال 2001 به اجرا در آمد و طبق برنامه‏ريزي، ارزيابي‏هاي بعدي به فاصلۀ هر پنج سال يك بار اجرا مي‏شود(6).

ايران در سال 1370 (1991)، رسماً به عضويت انجمن بين‏المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي درآمده و تاكنون در چهار مطالعۀ تيمز (Trend in International Mathematics and Science Study: TIMSS) و همچنين در مطالعۀ PIRLS 2001 و 2006 شركت كرده است كه در PIRLS 2001 از ميان 35 كشور شركت‏كننده در رتبه 32 و در PIRLS 2006 از ميان 45 نظام آموزشي در رتبه 40 قرار گرفته است. در تحقيقي كه براي اولين بار در ايران توسط شريفي و همكاران (2010) در زمينۀ درك خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا براساس آزمون PIRLS انجام گرفته، يافته‏ها نشان‏دهندۀ تفاوت معنی‏دار درك خواندن دانش‏آموزان فارسي­زبان در مقايسه با همسالان عادي است كه مؤيد يافته‏هاي قبلي در ساير كشورهاست(6). با توجه به اينكه در اين تحقيق فقط به بررسي درك خواندن دانش‏آموزان پايۀ چهارم پرداخته شده و مقايسه‏اي به‏تفكيك پايۀ تحصيلي و جنسيت صورت نگرفته است، پژوهش حاضر به بررسی میزان توانایی درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا در سه مقطع پنجم دبستان، اول دبیرستان و چهارم دبیرستان پرداخته است. بررسی میزان رشد خواندن با افزایش مقاطع تحصیلی و مقایسۀ مهارت درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا با شنوا و همچنین بررسی رشد خواندن دانش‏آموزان شنوا نیز از اهداف این پژوهش بود.

 

روش بررسي

تحقيق حاضر از نوع كاربردي و پس‏رويدادي است. در این بررسی 80 دانش‏آموز با نقص کم‏شنوایی شدید و عمیق، شامل 23 دانش‏آموز دختر و پسر  پايۀ پنجم، 29 دانش‏آموز دختر و پسر پايۀ اول دبيرستان و 28 دانش‏آموز دختر و پسر پيش‏دانشگاهي و يا سال آخر هنرستان مورد بررسی قرار گرفتند که به شيوۀ نمونه‏گيري تصادفي ساده از مدارس پسرانۀ باغچه‏بان شمارۀ 1، 6، 13، 20 و همچنين مدارس دخترانه باغچه‏بان شمارۀ 4، 11، 15 و 16 شهر تهران انتخاب شده بودند. همچنين از ميان دانش‏آموزان عادي به شيوۀ نمونه‏گيري در دسترس از پايه‏هاي تحصيلي مورد نظر، دانش‏آموزان دختر و پسر از مناطق 6، 10 و 14 شهر تهران به‏عنوان گروه شاهد در آزمون شركت داده شدند.


ابزار پژوهش، دفترچۀ استاندارد شدۀ  PIRLS2006 بود. اهداف خواندن و فرايندهاي درك مطلب با استفاده از دفترچه‏هاي آزمون كه شامل پنج قسمت ادبي و پنج قسمت اطلاعاتي است، مورد ارزيابي قرار گرفت. در اين تحقيق با توجه به درصد بالاي پاسخ‏گويي دانش‏آموزان ايراني به متن ادبي «موش‏هاي وارونه» و متن اطلاعاتي «قارۀ قطب جنوب»، اين دو داستان مورد استفاده قرار گرفت.

Text Box: جدول 1ـ مقایسه شاخص‏های آماری امتیاز درک خواندن دانش‏آموزان شنوا و کم‏شنوای شدید و عمیق

	میانگین (انحراف معیار) امتیازها
امتیاز آزمون	شنوا	کم‏شنوای شدید و عمیق
متن اطلاعاتی*	(72/3) 20/10	(77/2) 35/4
متن ادبی	(34/3) 34/12	(75/2) 41/3
امتیاز كل	(50/6) 54/22	(81/4) 76/7
* 001/0p<
Text Box: جدول 2ـ میانگین و انحراف معیار دانش‏آموزان کم‏شنوای شدید و عمیق به‏تفکیک جنسیت

	میانگین (انحراف معیار) امتیازها
امتیازآزمون	دختر	پسر
متن اطلاعاتی	(00/3) 31/5	(34/2) 60/3
متن ادبی	(91/2) 20/4	(28/2) 48/4
امتیاز كل	(26/5) 51/9	(99/3) 40/6

آزمون PIRLS به‏صورت گروهي اجرا می‏شود و زمان اجراي آن حدود 80 دقيقه است. چگونگي امتيازدهي به پاسخ افراد از موارد بسيار مهم در تفسير نتايج آزمون است. هر پرسش پاسخ‏ساز مربوط به درك مطلب، در پروژۀ PIRLS يك راهنماي امتیازگذاري خاص خود را دارد. اين پرسش‏ها به‏صورت يك، دو و يا سه، امتیازگذاري شده‏اند. دانش‏آموزان به هنگام راهنمايي چگونگي پاسخ‏گويي به پرسش‏های آزمون با نوع امتيازها و چگونگي توجه به آنها آشنا مي‏شوند. شمارۀ 1، 2 و 3 به همراه شكل مداد در كنار هر پرسش نشان­دهندۀ ارزش، اهميت و امتياز آن پرسش است. هر پرسش چهارگزينه‏اي يك امتياز دارد. بدين ترتيب امتیاز یک به پاسخ درست و امتیاز صفر به پاسخ نادرست تعلق مي‏گيرد و كليدهاي تصحيح پرسش‏های چهارگزينه‏اي نيز مشخص است. در راستاي تحليل داده‏ها و پاسخ به پرسش­های پژوهش، از آزمون t مستقل برای مقایسۀ میانگین امتیازهای درک
خواندن دانش‏آموزان شنوا و کم‏شنوا و نيز برای مقایسۀ میانگین امتیازهای دركِ خواندن دانش‏آموزان
به‏تفكيك جنسيت، و از آزمون تحليل واريانس يك‏طرفه برای مقايسۀ میانگین امتیازهای دركِ خواندن دانش‏آموزان به‏تفكيك پايۀ تحصيلي استفاده شد.

 

يافته‏ها

در ارتباط با توانایی درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا نتایج نشان داد که ميانگين و انحراف معیار امتیاز درك خواندن دانش‏آموزان شنوا از دانش‏آموزان كم‏شنواي شديد و عميق در متن ادبي موش‏هاي وارونه، متن اطلاعاتي قارۀ قطب جنوب و امتياز كل آزمون بالاتر است(جدول 1). همچنين بر طبق نتايج، ميانگين امتياز درك خواندن دانش‏آموزان دختر در هر دو متن و امتياز كل نسبت به دانش‏آموزان پسر بالاتر بود(جدول 2) و اين نتيجه در هر دو گروه دانش‏آموزان شنوا و کم‏شنوا مشاهده شد.

با توجه به جدول 1 و ميزان p به‏دست آمده، مي‏توان مطرح نمود كه تفاوت معنی‏داري بين دركِ خواندن دانش‏آموزان شنوا و كم‏شنواي شديد و عميق در سطح 001/0p< مشاهده می‏شود. همچنين، برای مقايسۀ دركِ خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا به‏تفكيك پايۀ تحصيلي از تحليل واريانس يك‏طرفه استفاده شد. تفاوت معنی‏داري بين دركِ خواندن دانش‏آموزان کم‏شنواي پايه پنجم، اول دبيرستان و چهارم دبيرستان در سطح 001/0p< وجود
Text Box: جدول 3ـ ميانگين و انحراف معیار درك خواندن براساس متن ادبي و متن اطلاعاتي PIRLS در دانش‏آموزان کم‏شنوا به‏تفكيك پايه تحصيلي

	متن اطلاعاتي		متن ادبي		امتیاز كل
پایه تحصیلی	میانگین (انحراف معیار)	تعداد		میانگین (انحراف معیار)	تعداد		میانگین (انحراف معیار)	تعداد
پنجم دبستان	(03/2) 61/3	23		(79/1) 96/2	23		(88/2) 57/6	23
اول دبيرستان	(76/2) 24/4	29		(26/2) 31/3	29		(62/4) 55/7	29
چهارم دبيرستان	(19/3) 07/5	28		(65/3) 89/3	28		(00/6) 96/8	28


نداشت (جدول 3).

 

بحث

وجود آسيب شنوايي شديد و عميق، اثرات ويرانگر و شديد بر تحول زباني و ارتباط كودك دچار آسيب شنوايي بر جا مي‏گذارد. نتايج تحقيق نشان داد كه تفاوت معنی‏داری بین درك خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا با همتايان عادی وجود دارد و اين نتايج با نتايج به‏دست آمده از پژوهش‏هاي پيشين،Parault  و Willims (2009) همسو است(7). De Jong وLeseman  (2001)، تأثير نگرش والدين به خواندن بر ميزان مهارت درك خواندن 69 كودك هلندي را بررسي كردند. نتايج بررسی آنها نشان داد كه نگرش مثبت عاطفي، اجتماعي و راهنمايي والدين در زمينۀ خواندن، در افزايش امتياز درك خواندن مؤثر است(8). مطالعۀ Sporer و همکاران (2009) دربارۀ تأثير روش‏هاي آموزشي بر مهارت درك خواندن در كودكان نشان داد كه روش آموزش متقابل (reciprocal teaching) بيشترين تأثير را بر مهارت درك خواندن دارد(9). همچنين، تحقيقات انجام شده در ايران توسط شريفي و همكاران (2009) روي 17 دانش‏آموز كم‏شنواي پايۀ چهارم ابتدايي در مقايسه با همسالان عادي نشان داد كه بين اين دو گروه در سطوح مختلف درك خواندن تفاوت معنی‏داري وجود دارد و دانش‏آموزان شنوا در كليۀ سطوح درك خواندن (تمركز و بازيابي صريح اطلاعات، استنباط مستقيم، تفسير و تلفيق ايده‏ها و اطلاعات، بررسي و ارزيابي محتوا، زبان و عناصر متني) عملكرد بهتري دارند(6). هر چند كليه پژوهش‏ها در زمينۀ مهارت خواندن كودكان کم‏شنوا نتايج نااميدكننده‌اي داشته است، بايد به‏خاطر داشت كه اين نتايج نشان‏دهندۀ ناتواني هوشي دانش‏آموزان کم‏شنوا نيست، بلكه ضعف در خواندن در اين گروه از دانش‌آموزان ناشي از عواملي است كه غالباً ماهيت زباني‏شناختي دارند(10).

در پژوهش حاضر مهارت درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا به‏تفکیک پایۀ تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‏ها مشخص کرد که تفاوت معنی‏داری بین درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوای پایۀ پنجم، اول دبیرستان و چهارم دبیرستان وجود ندارد. تحقیقات انجام شده در سال (1996) در دانشگاه Gallaudet روی کم‏شنوایان 17-8 ساله نیز نتایج یافته‏های این پژوهش را تأیید می‏کند. این تحقیق که به وسیلۀ آزمون Stanford انجام گرفته است نشان داد كه نيمي از دانش‏آموزان در سطحي بالاتر از دانش‏آموزان پايۀ چهارم شنوا و نيمي پايين‏تر هستند.

تحقيق انجام شده توسط Wauters و Van (2006) مؤيد آن است كه دانش‏آموزان کم‏شنوايي كه در استفاده از زبان اشاره مهارت بيشتري دارند در زمينۀ درك خواندن نيز امتياز بالاتري به‏دست مي‏آورند(11). همچنین، با توجه به ارتباط بین درک گفتار و درک خواندن، به سبب بهبود مهارت‏های ارتباطی و درک گفتار کودکان با زبان اشاره، مهارت خواندن در آنها نیز بهتر از کودکانی بود که با روش تلفیقی‏ـ‏شنیداری آموزش دیده بودند.

پژوهش حاضر مؤید یافته‏های بالا نبود. یکی از علل عمدۀ آن عدم استفادۀ اصولی از زبان اشاره توسط افراد کم‏شنوای فارسی زبان است. اکثر دانش‏آموزان کم‏شنوایی که از زبان اشاره در برقراری ارتباط استفاده می‏کنند به قواعد حاکم بر آن آشنایی ندارند و آن را به‏عنوان اولین زبان در برقراری ارتباط نیاموخته‏اند. متأسفانه در سالیان اخیر در ایران به استفاده از این زبان (که می‏تواند به هر دو جنبه دریافتی و بیانی زبان گفتاری به کم‏شنوایان کمک کند)، بی‏توجهی شده است و همین امر سبب ضعف این دانش‏آموزان در برقراری ارتباط و افزایش مشکلات تحصیلی می‏شود. از طرفی، نگرش منفی اکثر خانواده‏ها نسبت به فراگیری و آموزش زبان اشاره، گرایش به استفاده از سایر روش‏های ارتباطی در محیط‏های آموزشی را برجسته می‏سازد. سعی در برقراری ارتباط به کمک لب‏خوانی و یا روش شفاهی با هدف نزدیک کردن کودکان کم‏شنوا به کودکان با شنوایی هنجار غالباً موجب می‏شود این کودکان فرصت فراگیری گفتار مناسب را نداشته باشند و همین موضوع موجب ضعف عمدۀ آنها در بسیاری از مهارت‏های آموزشی، اجتماعی و شغلی می‏شود.

يافته‏ها براساس آزمون t نشان داد كه ميانگين درك خواندن دختران در مقايسه با پسران در متن اطلاعاتی، متن ادبي و امتياز كل بالاتر است و اين تفاوت در سطح 001/0p< معنی‏دار است. اين نتايج با امتیاز پيشين آزمون PIRLS (2001 و 2006) در دانش‏آموزان عادي پايۀ چهارم در كشورهاي مختلف (بلژيك، مجارستان، ايتاليا، هلند، آلمان، كانادا، اتريش، ايالات متحده، دانمارك،‌ سنگاپور، انگلستان، ‌نروژ) و از جمله ایران، همسو است. متوسط عملكرد دختران و پسران در این زمینه در كشورهای اسپانيا و لوكزامبورك يكسان بود(4). نتايج بسياري حاكي از برتري دختران در گرامر، نحو، درك مطلب، هجي كردن و دايرۀ لغات است كه اين تفاوت ناشي از تفاوت عملكرد دو نيمكره در دو جنس است. در دختران هر دو نيمكره در توليد و درك گفتار دخالت دارند، در حالي كه در پسران بيشتر يك نيمكره دخيل است. علاوه بر اين، جسم پينه‏اي وسيع‏تر در دختران منجر به تعامل بيشتر دو نيمكره مي‏شود. همچنين، عوامل روان‏شناختي از جمله انگيزۀ دروني بيشتر در دختران و نیز انتظارات اجتماعي از آنها به‏عنوان مادر و تعامل اجتماعي و عاطفي با ديگران سبب برتري آنها در درك خواندن و مهارت‏هاي زباني مي‏شود(12).

 

نتيجه‏گيري

با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر و اهمیت درک خواندن در زندگی فردی و اجتماعی به‏نظر می‏رسد اصلاح روش‏های آموزشی و بازنگری در محتوای مطالب کتب درسی و تأکید بیشتر بر درک و استنباط مطالب ضروری است. همچنین از آنجایی که زبان اشاره در بهبود مهارت درک خواندن و پیشرفت تحصیلی دانش‏آموزان کم‏شنوا مؤثر است، پیشنهاد می‏شود آموزش آن مورد توجه جدی قرار گیرد.

 

سپاسگزاري

از همكاري صادقانه خانم فهيمه بيات شهبازي و آقاي سعيد عباسي در اجراي اين طرح تشكر و قدرداني مي‏شود و از مديريت محترم استثنايي، سرکار خانم حمایتی، كليه مديران، معلمان و شنوايي‏شناسان مراكز استثنايي شهر تهران، همۀ دست‏اندركاران مدارس عادي و تمامي دانش‏آموزاني كه در اين پژوهش شر كت داشته‏اند سپاسگزاري ويژه به‏عمل مي‏آيد.


 

REFERENCES


1.             Conners FA, Rosenquist CJ, Sligh AC, Atwell JA, Kiser T. Phonological reading skills acquisition by children with mental retardation. Res Dev Disabil. 2006;27(2):121-
37.

2.             Easterbrooks SR, Huston SG. The signed reading fluency of students who are deaf/hard of hearing. J Deaf Stud Deaf Educ. 2007;13(1):37-54.

3.             Kyle FE, Harris M. Concurrent correlates and predictors of reading and spelling achievement in deaf and hearing school children. J Deaf Stud Deaf Edvc. 2006;11(3):273-88.

4.             Vernon M. Fifty years of research on the intelligence of deaf and hard-of-hearing children: a review of literature and discussion of implications. J Deaf Stud Deaf Educ. 2005;10(3):225-31.

5.             Miller P. What the visual word recognition skills of prelingually deafened readers tell about their reading comprehension problems. J Dev Phys Disabil. 2006;18(2):91-121.

6.             Sharifi A, Kakojoibari AA, Sarmadi MR. Comparison of different Levels of reading comprehension between hearing-impaired and normal-hearing students. Audiol. 2010;19(2):25-32. Persian.

7.             Parault SJ, Williams HM. Reading motivation, reading amount, and text comprehension in deaf and hearing adults. J Deaf Stud Deaf Edu. 2009;12(2):345-490.

8.             De Jong PF, Leseman PPM. Lasting effects of home literacy on reading achievement in school. J Sch Psychol. 2001;39(5):389-414.

9.             Spörer N, Brunsteing JC, Kieschke ULF. Improving students' reading comprehension skills: effects of strategy instruction and reciprocal teaching. J Learn Instruct. 2009;19(3):272-86.

10.         Hasanzadeh S. Psychology and education of deaf children. Tehran: Samt ; 2009.

11.         Wavters LN, Van Bon WHJ, Tellings AEJM. Reading comprehension of dutch deaf children. Read Writ. 2006;19(1):49-76.

12.         Tong F, Irby BJ, Lara-Alecio R, Yoon M, Mathes PG. Hispanic English learners' responses to longitudinal English instructional intervention and the effect of gender: a multilevel analysis. Elem Sch J. 2010;110(4):542-66.