47 نتیجه برای جلایی
افسانه دوستی، محترم نجفی، قاسم محمد خانی، سعید ساروق فراهانی، شهره جلایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده
در مطالعه روی 36 فرد دارای شنوایی هنجار در محدوده سنی 18 تا 25 سال برای بررسی تغییر موقت آستانه شنوایی از طریق انتشارات صوتی برانگیخته گذرا از گوش (TEOAEs) مشاهده گرید که نویز می تواند آستانه های تن خالص و دامنه های TEOAEs را تحت تاثیر قرار دهد. زمانی که حلزون گوش، در اثر نویز آسیب می بیند، در مقایسه دو آزمون ادیومتری تن خالص و آزمون TEOAEs، بنظر می رسد که آزمون TEOAE مناسب تر باشد. زیرا این آزمون عینی بوده و تحت تاثیر توجه و هوشیاری فرد آزمایش شونده قرار نمی گیرد و در افراد سخت آزمون نیز قابل ارزیابی است. همچنین، از دقت و سرعت بالایی برخوردار بوده و در یک محیط ساکت، بدون نیاز به اتاق اکوستیک، قابل اجرا می باشد.
ثریا نیلی، علیرضا کریمی یزدی، رمضانعلی شریفیان، شهره جلایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف تعیین وضعیت شنوایی مبتلایان به تالاسمی تحت درمان با دسفرال مراجعه کننده به دو مرکز تالاسمی قدس قزوین و مرکز طبی کودکان تهران صورت گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی مقطعی بوده و در طی آن 195 فرد مبتلا به تالاسمی (30-3 سال) در دو مرکز شنوایی شناسی قدس قزوین و مجتمع بیمارستان امام خمینی (ره) تهران تحت معاینات کامل اتولوژیک به همراه ادیومتری صوت خالص و ایمیتانس ادیومتری قرار گرفتند.
یافتهها: از مجموع 195 بیمار مورد بررسی 43.1% دچار انواع افت شنوایی بودند که این افت در 16% موارد افت انتقالی و در 4.6% موارد حسی-عصبی بود. 22.5% از مبتلایان افت شنوایی فرکانس های بالا داشتند که این افت در 12% آنها می توانست به تاثیر دسفرال مربوط باشد. همچنین در این مطالعه بین سن شروع دسفرال و همچنین سطح فریتین مبتلایان و بروز افت شنوایی فرکانس های بالا ارتباط معنی داری مشاهده نشد. ولی ارتباط معنی داری بین دوز مصرف روزانه و مدت مصرف دسفرال و بروز افت شنوایی فرکانس های بالا مشاهده گردید (P<0.05). انجام این بررسی به تفکیک مراحل مراجعه مبتلایان نیز یافته های مشابهی را نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که با توجه به وجود انواع کاهش شنوایی در این مبتلایان و هم چنین بعلت احتمال ایجاد افت شنوایی فرکانس های بالا در بیماران تحت درمان با دسفرال، انجام معاینات اتولوژیک و آزمایشات دوره ای شنوایی به منظور پیشگیری از بروز ضایعات شنوایی دایمی در آنها ضروری می باشد
کریم ستاری، عبدالله موسوی، علی اصغر کاکوجویباری، محمدرضا کیهانی، بهرام جلایی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
هدف: بررسی وضعیت شنوایی دانش آموزان نابینای آموزشگاه های نابینایان پسران شهر تهران.
مواد و روش ها: این پژوهش سنجشی توصیفی بر روی 320 دانش آموز نابینا در سال تحصیلی 80-1379 که تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی قرار داشتند صورت گرفت.
یافته ها: 20.94 درصد از دانش آموزان مورد بررسی دچار افت شنوایی در یک گوش (7.19 درصد) یا هر دو گوش (13.75 درصد) بودند به عبارتی میزان افت دو طرفه بیشتر از یکطرفه بود، این اختلاف از نظر آماری نیز معنی دار بدست آمد (P=0.007). علاوه بر این، 5.94 درصد از دانش آموزان دارای سرومن متراکم (بدون افت شنوایی) بودند. در بررسی انواع کم شنوایی در 640 گوش مورد مطالعه، 15.16 درصد کم شنوایی حسی-عصبی، 1.56 درصد کم شنوایی انتقالی و 0.62 درصد کم شنوایی آمیخته مشاهده گردید. نکته قابل توجه این بود که فراوانی کم شنوایی حسی-عصبی در این افراد حدود 10 برابر کم شنوایی انتقالی بود. کم شنوایی عمدتا در حد ملایم و متوسط بود و شکل ادیوگرام نیز بیشتر از نوع نزولی (HTL) بود. با توجه به معاینات و ارزیابی های صورت گرفته، 8.13 درصد از دانش آموزان مورد بررسی، نیازمند اقدامات درمانی، 15.31 درصد نیازمند خدمات توانبخشی و 3.44 درصد نیز نیازمند اقدامات توام درمانی و توانبخشی بودند. درصد آگاهی والدین، مربیان و خود دانش آموزان مبتلا به مساله کم شنوایی به ترتیب 20.9، 22.39 و 26.87 درصد بود. نسبت فامیلی والدین با کم شنوایی حسی-عصبی ارتباط معنی داری دارد.
بحث: اختلالات شنوایی در دانش آموزان نابینا نسبت به دانش آموزان بینا شیوع بیشتری دارد و غالبا از نوع حسی-عصبی است. از این رو شناسایی آنها از طریق غربال گری بویژه در فرکانهای بالا و پیگیری های درمانی و توانبخشی آنها حایز اهمیت می باشد.
نوشین مکاری، رویا ابوالفضلی، علی اکبر طاهایی، مهناز احمدی، شهره جلایی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
هدف: در میان اختلالات عصبی بالغین، بیماری های عروقی مغز از شایعترین و مهمترین بیماری ها محسوب می شوند. با توجه به توزیع عروقی مغز، یکی از اختلالات مهم ناشی از این بیماری ها، اختلال ناشی از آسیب به سیستم عصبی مرکزی شنوایی است که ممکن است به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر قرار گیرد. لذا در این پژوهش با استفاده از یک آزمون مرکزی دایکوتیک بنام آزمون جملات رقابتی به بررسی بخشی از عملکرد سیستم مرکز شنوایی در این بیماران پرداختیم.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی-تحلیلی بر روی 30 فرد سالم و 40 فرد مبتلا به سکته مغزی (30 بیمار با سی تی اسکن غیر طبیعی و 10 بیمار با سی تی اسکن طبیعی) در رده سنی 70-50 سال، بدون هیچ گونه شکایتی از عملکرد شنوایی که از تاریخ 1379/4/30 لغایت 1381/6/1 به بیمارستان لقمان حکیم مراجعه کرده اند، انجام گردیده است.
یافته ها: میزان امتیاز آزمون جملات رقابتی در افراد سالم 70-50 ساله در محدوده طبیعی (100-80%) قرار داشته و در بیماران مبتلا به سکته مغزی کاهش امتیاز مشاهده می گردد. با توجه به تجزیه و تحلیل های آماری اختلاف معناداری بین امتیاز آزمون جملات رقابتی در هر دو گوش بیماران مبتلا به سکته مغزی (سی تی اسکن طبیعی/سی تی اسکن غیر طبیعی) با هر دو گوش افراد سالم مشاهده گردید، که می تواند نشانه ضایعه عملکردی در سیستم مرکزی شنوایی این بیماران باشد.
بحث و نتیجه گیری: آزمون جملات رقابتی می تواند آزمون مناسبی در مجموعه آزمون های بررسی کننده عملکرد سیستم مرکزی شنوایی بیماران مبتلا به سکته مغزی باشد.
زهرا سلیمانی، شهره جلایی، فاطمه فلاحزاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 6-1384 )
چکیده
هدف: تعیین فرایندهای واجی کودکان مبتلا به سندرم داون آموزش پذیر در مقطع آمادگی
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی روی 40 کودک مبتلا به سندرم داون در مدارس کودکان استثنایی مرکز شهر تهران صورت گرفته است. نمونه ها از نظر شنوایی و وضعیت اندام های گفتاری طبیعی بودند و از آن ها آزمون تصویری فونتیک برای استخراج فرایندهای واجی به عمل آمد.
یافتهها: میانگین وقوع برخی از زیر مجموعه های فرایندهای واجی بین دختران و پسران متفاوت است . در فرایند همگونی در پسران همگونی بی واکی و در دختران همگونی کامل بیشترین میانگین و همگونی خیشومی در دختران و همگونی سایشی در پسران کمترین میانگین را دارد. در فرایند جانشینی ، جانشینی روان و خیشومی در دختران و جانشینی واک گذاری در پسران کمترین میانگین را دارد. از مجموع فرایندهای واجی بین سن و فرایند واجی تغییر ساخت هجا ارتباط معنادار مستقیم و فرایند واجی همگونی انسدادی ارتباط معنادار معکوس دیده می شود. بین سایر فرایندها و سن ارتباط معناداری دیده نشد.
نتیجه گیری: در این کودکان علاوه بر سه گروه فرایند واجی ساخت هجا ، همگونی و همانند، فرایند حذف نیز دیده شد که در طبقه بندی های دیگر فرایندهای واجی آورده نشده است. تفاوت بین دختران و پسران در برخی از فرایندهای واجی نشان میدهد آنها به طور متفاوت تحت تأثیر بافت آوایی کلمات قرار می گیرند. نتایج بررسی ارتباط سن و فرایندهای واجی نشان می دهد خطاهای واجی در کودکان مبتلا به سندرم داون ناشی از انحراف است.
احمد گشانی، مهین صدایی، پروین نصیری، شهره جلایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 6-1384 )
چکیده
هدف: مطالعه و بررسی شدت و محتوای طیفی گروهی از اسباب بازیها به عنوان منبع آلودگی صوتی
مواد و روش ها: پژوهش مقطعی حاضر روی 184 اسباب بازی انجام گردیده است. این اسباب بازیها به طور تصادفی از فروشگاههای اسباب بازی در مناطق مختلف شهر انتخاب شده و در 10 گروه دستهبندی گردید. اندازهگیری نویز آنها در فاصله 2 ، 25 و 50 سانتی متری از سر با استفاده از dBA صورت گرفت. پرصداترین اسباببازی هر گروه جهت آنالیز فرکانسی بصورت اکتاوباندی انتخاب گردید.
یافته ها: بیشترین شدت نویز در فاصله 2 سانتی متری مربوط به تفنگهای اسباب بازی با میانگین dBA 112 و محدوده dBA 127-100 بوده و کمترین شدت مربوط به جغجغه ها با میانگین dBA 84 و محدوده dBA 95-74 بوده است. سطح نویز هنگام افزایش فاصله از 2 به 25 سانتی متری نسبت به 25 به 50 سانتی متر، غیر از 2 مورد به طور معنی داری کاهش می یافت. آنالیز فرکانسی نویزها حاکی از وجود انرژی در محدوده مؤثر شنوایی بود. در بسیاری از اسباب بازی ها انرژی در محدوده فرکانس های میانی و زیر تمرکز داشت.
نتیجه گیری: سطح نویز ناشی از اسباب بازیها قابل توجه بوده و در بسیاری از موارد فراتر از dBA 90 بوده است. محتوای طیفی اسباب بازیها حاکی از تمرکز در فرکانسهای میانی و بالا در بسیاری از موارد بود. بنابراین اسباب بازیها به عنوان یک منبع آسیب شنوایی مطرح هستند و لازم است مورد توجه قرار گیرند.
سعید ساروق فراهانی ، منصوره عادل قهرمان، مرضیه امیری ، شهره جلایی ،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از بارزترین شکایات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری، مشکل آنها در درک گفتار در حضور نویز زمینه است. مطالعات مختلف نشان داده اند که دسته زیتونی- حلزونی داخلی در شنوایی در حضور نویز نقش دارند. با استفاده از مهار دگرسویی گسیلهای صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست، می توان عملکرد این اعصاب را ارزیابی کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ویژگیهای فرکانسی دسته زیتونی- حلزونی داخلی با استفاده از مهار دگرسویی گسیل های صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست در فرکانس های 1، 2، 3و4 کیلو هرتز در پاسخ به نویز سفید دگرسویی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مورد- شاهد بود. گروه های مورد مطالعه از 34 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری 11-7 ساله و 31 دانش آموز هنجار در محدوده سنی مشابه تشکیل شده بود. مهار دگرسویی گسیل های صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست با مقایسه دامنههای آنها در دو حالت با و بدون ارائه نویز سفید دگرسویی ارزیابی شد.
یافتهها: در حالت بدون ارائه نویز، تفاوت آماری معنی داری در دامنه گسیل ها بین دو گروه دیده نشد. در هر دوگروه، با ارائه نویز نسبت به حالت بدون ارائه نویز، کاهش آماری بارزی در دامنه در فرکانس های 1، 2، 3و4 کیلو هرتز دیده شد. مقدار این کاهش در فرکانسهای 1، 2و4 کیلو هرتز در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری به طور معنی داری کمتر از گروه هنجار بود.
نتیجهگیری: کاهش بارز اثر مهاری گسیلهای صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست در فرکانسهای 1، 2و4 کیلو هرتزدر دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری، می تواند نشان دهنده کاهش فعالیت دسته زیتونی- حلزونی داخلی در این نواحی فرکانسی باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که ارزیابی عملکرد دسته زیتونی- حلزونی داخلی با استفاده از مهار در مجموعه آزمونهای تشخیصی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری لحاظ شود.
جمیله فتاحی ، فریده حسینی ، شهره جلایی ،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: در حالی که درستی عملکرد سمعک ها یکی از شرایط لازم برای به حداکثر رساندن مهارت زبان و گفتار در کودکان مبتلا به کم شنوایی محسوب می شود، مطالعات بسیاری نشانگر این هستند که سمعک های برخی از کودکان دچار کاهش شنوایی در حد مطلوب کار نمی کنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی نوع اشکالات سمعک کودکان دچار افت شنوایی می باشد که در مدارس باغچه بان کودکان کم شنوا آموزش می بینند.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، اشکالات سمعک های گروهی از کودکان مدارس باغچه بان تهران ارزیابی شد. این کودکان از مدرسه به کلینیک شنوایی شناسی دانشکده توان بخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کردند و در این مرکز 62 سمعک و ضمایم آن که مربوط به 41 کودک بود دقیقا بررسی گردید. در ابتدا با استفاده از استتوکلیپس عملکرد سمعک بررسی شد. سپس سمعک در دستگاه آنالیزور مورد ارزیابی الکترواکوستیک قرار گرفت و مقادیر قله منحنی های حداکثر بهره و حداکثر خروجی تعیین شد. کلیه مقادیر و اطلاعات مربوط به نوع اشکال به تفکیک نوع سمعک در پرسشنامه ثبت گردید و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: در کل سمعک های مورد بررسی، 56.46 درصد سمعک ها سالم و 43.54 درصد سمعک ها معیوب بود. بیشترین معایب سمعک، به ترتیب مربوط به باتری (%24.19) و کنترل کننده های سمعک (%20.96) بود. اشکالات اجزای خارجی بیشتر از اجزای داخلی بود. 70.96 درصد قالبها دارای اشکال بود. برای تمامی سمعک های دارای عملکرد، بین میانگین داده های قله منحنی های حداکثر بهره و حداکثر خروجی در کوپلر آنچه در کاتولوگ ها آمده است با آنچه در ارزیابی های این مطالعه بدست آمد تفاوت معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: بیشترین اشکال سمعک های کودکان ناشنوا، مربوط به باتری و کنترل کننده های آنها بود که این موارد از اجزای خارجی سمعک می باشند. حدود نیمی از سمعک ها معیوب و حدود سه چهارم قالبها دارای اشکال بود. یافته های این مطالعه حاکی از ضرورت ارتقای کیفیت سمعک و قالب دانش آموزان مدارس باغچه بان و نیز بهبود سطح مشاوره پس از دریافت سمعک می باشد.
مهین صدایی ، سعید فراهانی ، ابراهیم پیراسته ، زهرا سلیمانی ، شهره جلایی ،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال یادگیری از شایع ترین مشکلات کودکان دبستانی می باشد و تقریبا 10 درصد این کودکان با این مشکل مواجه هستند. مشخص شده است که اختلال یادگیری با اشکالات ظریف در کدبندی اطلاعات شنوایی در سیستم شنوایی مرکزی همراه می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی پتانسیل های برانگیخته میان رس شنوایی در کودکان دبستانی مبتلا به اختلال یادگیری در مقایسه با کودکان هم سن و سال هنجار می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، پتانسیل های برانگیخته میان رس شنوایی با استفاده از کلیک روی 31 کودک مبتلا به اختلال یادگیری 12-7 ساله و 31 فرد هم سن و سال هنجار انجام شد. دامنه و زمان نهفتگی امواج حاصله با افزایش شدت محرک و تحریک دو گوشی مقایسه گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که دامنه امواج پتانسیل های برانگیخته میان رس شنوایی در افراد مبتلا به اختلال یادگیری از گروه شاهد در تمامی امواج غیر از Na و Pa گوش راست به طور معنی داری کمتر بود ولی برای زمان نهفتگی بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه احتمالا پتانسیل های برانگیخته میان رس شنوایی می توانند در ارزیابی و تشخیص اختلال یادگیری کارآیی قابل توجهی داشته باشند هر چند که هنوز به مطالعات بیشتری نیاز است.
صادق جعفرزاده، بهرام جلایی، محمد کمالی،
دوره 17، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: پاسخهای پایدار شنوایی آزمون نوینی در مجموعه آزمونهای شنوایی است. معمولاً برای انجام این آزمون، از فرکانس مدولاسیون 80 هرتز استفاده میشود. در این پژوهش، آزمون پاسخهای پایدار شنوایی در فرکانس مدولاسیون 40 و 80 هرتز، در افراد بزرگسال مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل از آستانهیابی در آنها مقایسه شد.
روش بررسی: آزمون پاسخهای پایدار شنوایی و آستانههای تن خالص روی 30 فرد بزرگسال و در مجموع 60 گوش انجام شد و نتاج آنها در سه گروه شنوایی هنجار، کمشنوایی حسی ـ عصبی ملایم و متوسط طبقهبندی شد.
یافتهها: در هر سه گروه، آستانههای پاسخهای پایدار شنوایی40 هرتز به آستانه رفتاری نزدیکتر بود(p<0/05) و با افزایش میزان کمشنوایی، تفاوت بین آستانه رفتاری و پاسخهای پایدار شنوایی کمتر میشد. میزان همبستگی نیز در پاسخهای پایدار شنوایی 40 هرتز بیشتر بود(p<0/05).
نتیجهگیری: در افراد بزرگسال در حالت بیداری، آستانههای فرکانس مدولاسیون 40 هرتز به آستانه رفتاری نزدیکتر است و آستانهگیری در این فرکانس مدولاسیون نتایج بهتری نسبت به 80 هرتز را در پی دارد.
فاطمه حیدری، سعید فراهانی، قاسم محمدخانی، ابراهیم جعفرزاده پور، شهره جلایی،
دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: متعاقب محرومیت زودهنگام بینایی، شبکه عصبی درگیر در پردازش اطلاعات فضایی شنوایی سازماندهی مجدد عمیقی را نشان میدهد. بهمنظور بررسی این فرایند، پتانسیلهای وابسته به رخداد، اطلاعات دقیقی در زمینه الگوهای زمانی فعالیت عصبی همراه با فرایندهای درکی و شناختی فراهم مینمایند. در مطالعه حاضر مقایسه زمان نهفتگی و دامنه پتانسیل P300 شنوایی در افراد بینا و نابینای زودهنگام انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، پتانسیل P300 شنوایی بهروش تحریک متفاوت با استفاده از دو محرک تنبرست 1000 و 2000 هرتز در 40 نفر بینا و 19 فرد نابینای زودهنگام در محدوده سنی 25ـ18 سال ثبت شد.
یافتهها: میانگین زمان نهفتگی پاسخ P300 افراد نابینای زودهنگام کمتر از افراد بینا بهدست آمد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود(p=0/00) اما میانگین دامنه پاسخ P300 در دو گروه تفاوتی نشان نداد(p>0/05).
نتیجهگیری: کاهش زمان نهفتگی پتانسیل P300 در افراد نابینای زودهنگام در مقایسه با افراد بینا نشان میدهد که احتمالاً پردازش خودکار و طبقهبندی اطلاعات در افراد نابینا بهدنبال جبران حسی سریعتر است و به نظر میرسد بهدلیل ساختپذیری عصبی سرعت پردازش و توجه شنوایی در افراد نابینا بیشتر است.
رحیمه روح پرور، محمود بیجنخان، سعید حسنزاده، شهره جلایی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شنوایی نقش مهمی در تولید گفتار و ایجاد تمایز واجی و بهویژه تمایز واکداریـبیواکی دارد. متغیر زمان شروع واک مهمترین سرنخ آکوستیکی است که در ایجاد تمایز واکداریـبیواکی در همخوانهای انفجاری نقش دارد. هدف پژوهش حاضر اندازهگیری زمان شروع واک در کودکان کاشت حلزون شده فارسیزبان و مقایسه آن با کودکان شنوای همزبان است.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی 20 کودک ناشنوای پیشزبانی که 5/4 سال از کاشت حلزون آنها میگذشت و 20 کودک با سنین مشابه با شنوایی هنجار مورد بررسی قرار گرفتند. مقدار زمان شروع واک در تولید همخوانهای انفجاری دهانی در دو گروه ارزیابی و مقایسه شد بهعلاوه تأثیر وضعیت شنوایی، واکداری و جنسیت بر متغیر زمان شروع واک سنجیده شد.
یافتهها: در یافتههای این پژوهش مشخص شد که میانگین زمان شروع واک در تمامی دخترهای کاشت حلزون شده و شنوا، بیشتر از پسرهای دو گروه است و این اختلاف در همخوانهای بیواک بهطور معنیداری بیشتر از همخوانهای واکدار است(p<0/001). در هر دو گروه از کودکان، همخوانهای بیواک در زمرۀ آواهای دارای پساُفت بزرگ قرار داشتند و انفجاریهای واکدار دارای پساُفت کم بودند.
نتیجهگیری: در هر دو گروه از کودکان، واکداری بر زمان شروع واک تأثیر معنیدار داشت. در رابطه با وضعیت شنوایی، زمان شروع واک در انفجاریهای بیواک بین دو گروه تفاوت معنیدار ایجاد نمیکرد، اما در انفجاریهای واکدار این تفاوت و در نتیجه تمایز واکداری، معنیدار بود. در انفجاریهای بیواک نیز در هر دو گروه، زمان شروع واک در دخترها بهطور معنیداری بیشتر از پسرها بود؛ در حالی که در انفجاریهای واکدار، زمان شروع واک دخترها و پسرها اختلاف معنیداری نداشت.
نسیم منوچهری، منصوره عادل قهرمان، سعید فراهانی، شهره جلایی، ابراهیم جعفرزاده پور،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: فرکانس تحریک بر دامنه و زمان نهفتگی موج P300 افراد هنجار بینا مؤثر میباشد. با توجه به اینکه در نابینایان قشر بینایی به حواس دیگر اختصاص مییابد و پتانسیل P300 یک پتانسیل قشری است، این مطالعه با هدف بررسی موج P300 با تحریک شنوایی فرکانس پایین و بالا در نابینایان زودهنگام انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، 15 نابینای مطلق زودهنگام (8 مرد و 7 زن) با میانگین سنی 27/4±13/25 سال مورد بررسی قرار گرفتند. در تحریک فرکانس بالا از 1000 هرتز به عنوان تن استاندارد و از 2000 هرتز به عنوان تن هدف و در تحریک فرکانس پایین، برای تن استاندارد از 250 هرتز و برای تن هدف از 500 هرتز استفاده گردید. تحریکها با شدت 70 دسیبل HL بهصورت دوگوشی ارائه شدند. در حالی که فرد به تحریک هدف توجه میکرد، دامنه و زمان نهفتگی پاسخ P300 ثبت میگردید.
یافتهها: میانگین دامنه با ارائه فرکانس پایین در نابینایان زودهنگام 17/8±59/17 و با فرکانس بالا 53/5±13/14 میکروولت بهدست آمد. میانگین زمان نهفتگی با فرکانس پایین 71/21±38/317 و با فرکانس بالا 33/31±60/295 میلیثانیه بود. اختلاف میانگینها برای دامنه(p=0/008) و برای زمان نهفتگی(p=0/001) معنیدار بود.
نتیجهگیری: تغییر فرکانس از پایین به بالا سبب کاهش دامنه و کوتاهتر شدن زمان نهفتگی موج P300 میشود. بنابراین به نظر میرسد که فرکانس تحریک بر پاسخ P300 در افراد نابینای زودهنگام مؤثر است.
ریحانه توفان، بهرام جلایی، شهریار نفیسی، عبدالرضا شیبانی زاده، محمدرضا کیهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی ابزاری جدید برای بررسی عملکرد دهلیزی است. کاربرد بالینی این پتانسیلها در بسیاری از بیماریها بررسی شده است، اما نقش آنها در بیماریهای ساقۀ مغز و فرایند میلینزدای دستگاه عصبی مرکزی همچنان نامشخص است. هدف پژوهش حاضر مقایسۀ این پتانسیلها در بیماران اسکلروز متعدد و افراد هنجار بود.
روش بررسی: مطالعۀ مقطعی حاضر روی 21 بیمار مبتلا به اسکلروز متعدد، 15 زن و 6 مرد، و 20 فرد هنجار شامل 14 زن و 6 مرد، در محدودۀ سنی 50-17 سال انجام شد. پتانسیلهای عضلانی برانگیخته دهلیزی با استفاده از محرک تنبرست 500 هرتز ثبت شد. شاخصهای مورد بررسی شامل زمان نهفتگی قلههای p13 وn23 و دامنه قله به قله p13-n23 بود.
یافتهها: بین دو گروه از نظر میانگین زمان نهفتگی p13 و دامنۀ قله به قله p13-n23 در هر دو گوش تفاوت معنیداری مشاهده گردید(p<0/05). در دو بیمار اسکلروز متعدد پتانسیلهای عضلانی برانگیخته دهلیزی تنها در یکی از گوشها قابل ثبت بود. زمان نهفتگی قله p13 در 9 بیمار (14 گوش) افزایش نشان داد. بهطور کلی نتایج آزمون پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی در 6/47 درصد بیماران ناهنجار بود.
نتیجهگیری: آزمون پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی احتمالاً میتواند ابزاری جدید برای ارزیابی اختلالات عملکردی ساقۀ مغز در بیماری اسکلروز متعدد باشد. نتایج ناهنجار این آزمون در این بیماران ممکن است با نقص هدایت پیامهای عصبی در مسیر رفلکس وستیبولوکولیک در ارتباط باشد.
یاسمن نجبا، نعمتاله روحبخش، محمدعلی عقابیان، شهره جلایی، سینا هوشمند،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: فنون تصویربرداری عصبی در پردازش شنیداری و دیداری گفتار از رویکردهای جدید علوم اعصاب در مطالعات ساختاریِ سازوکارهای عالیِ درگیر در این فرآیند بهشمار میرود. این مطالعه بهمنظور بررسی فعالیت مغزی در هنگام درک محرکهای گفتاری دیداری و شنیداری در افراد هنجار فارسیزبان توسط تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی صورت گرفت.
روش بررسی: تصاویر حاصل از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی فعالیت مغزی 19 زن 30-20 ساله با ارائۀ محرک بینایی /ka/ و محرک شنوایی /pa/ بهروش طراحی بلوک در قالب دو سری تصاویر T1-weighted و عملکردی، ثبت گردید. سپس نتایج با استفاده از نرمافزار FSL تجزیه تحلیل شد و نتایج گروهی با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: در پاسخ به محرک دیداری، بخشهای میانی و نیز سطوح قشری فعال گردید، اما در پاسخ به محرک شنیداری بیشتر فعالیتها در عمق دیده شد. در این راستا، منطقه مارجینال فوقانی قدامی چپ و قسمتهایی از سیستم حرکتی گفتار شامل قشر اینسولار و سینگولیت با محرک دیداری، و منطقه مارجینال فوقانی خلفی چپ و شکنج گیجگاهی فوقانی راست با محرک شنیداری فعال شدند. بهعلاوه در این بررسی در تعداد 15 نفر از افراد اثر McGurk در سطح رفتاری نیز به اثبات رسید.
نتیجهگیری: فعال شدن منطقهای واحد، شکنج مارجینال فوقانی چپ، در پاسخ به هر دو محرک دیداری و شنیداری، فرضیۀ وجود منطقۀ مشترک پردازش واجشناختی ورودی حواس را مطرح مینماید. شدت فعالیت با محرک شنیداری بیشتر میباشد، و همچنین مناطق با محرک دیداری گستردگی و تعدد بیشتری دارند که نشان از ناآشنایی مغز افراد هنجار در درک محرکهای دیداری گفتاری است.
سحر شمیل شوشتری، منصوره عادل قهرمان، مهین صدایی، سعید طالبیان، شهره جلایی، مجتبی توکلی،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام آزمونهای تعادلی مرسومی مانند الکترونیستاگموگرافی و ویدئونیستاگموگرافی، بهعلت آنکه نیاز به بینایی دارد در نابینایان میسر نمیباشد. از آنجا که آزمون پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی، نیاز به بینایی ندارد به نظر میرسد آزمون مناسبی برای ارزیابی بخشی از سیستم دهلیزی این افراد باشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان وقوع و زمان نهفتگی موج p13 و n23 در نابینایان مادرزادی و افراد بینا انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعیـمقایسهای، پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی با ارائه محرک تنبرست 500 هرتز با شدت 95 دسیبل nHL در 20 فرد بینا و 20 فرد نابینای مادرزاد در محدودۀ سنی 30-18 سال ثبت شد.
یافتهها: پاسخ پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در تمامی افراد (100%) مشاهده گردید. میانگین زمان نهفتگی امواج p13 و n23، هر دو گوش، در دو گروه اختلاف آماری معنیداری را نشان نداد (p>0/05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد شکلگیری مسیر عصبی و قوس رفلکسی پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در افراد نابینا مشابه افراد بینا بوده و رشد این مسیر مستقل از سیستم بینایی صورت میگیرد. از اینرو آزمون پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی میتواند آزمون مفیدی در ارزیابی عملکرد بخشی از سیستم دهلیزی نابینایان باشد.
مرضیه معلمی، فهیمه حاجی ابوالحسن، جمیله فتاحی، رویا ابوالفضلی، شهره جلایی، فاطمه خمسه،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به میگرن بهطور شایع شکایات دهلیزی را گزارش مینمایند. گاهی حتی در نبود اینگونه شکایات، آزمونهای نورواتولوژیک در فواصل بین حملات، سردرد نابهنجاری را نشان میدهند که نشانگر اختلال عملکرد دهلیزی تحت بالینی در این بیماران است. جهت ارزیابی بخشی از سیستم دهلیزی در این بیماران، در مطالعۀ حاضر پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در افراد مبتلا به میگرن و افراد هنجار مقایسه شده است.
روش بررسی: افراد مورد مطالعه شامل 25 فرد دچار میگرن و 26 فرد داوطلب هنجار با محدودۀ سنی 53-20 سال بود. پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی با ارائه محرک تنبرست 500 هرتز با شدت 95 دسیبل nHL به ثبت رسید.
یافتهها: میانگین دامنه و زمان نهفتگی قله p13 در مبتلایان به میگرن بهترتیب کمتر و بیشتر از افراد هنجار بهدست آمد که این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار بود. بهطوری که برای دامنه، در گوش راست و چپ p=0/001 و برای زمان نهفتگی p13 ، در گوش راست p=0/004و در گوش چپ p=0/02 بهدست آمد. تفاوتی بین میانگین زمان نهفتگی قله n23 و نسبت دامنه در دو گروه مشاهده نگردید(p>0/05).
نتیجهگیری: با توجه به مشاهدۀ زمان نهفتگی تأخیر یافته در پاسخ بیماران دچار میگرن، احتمال درگیری نوار دهلیزیـنخاعی در ساقه مغز وجود دارد. با این وجود، بهعلت محدود بودن تعداد نمونههای مورد بررسی، جهت تعمیم نتایج به کل بیماران دچار میگرن نیاز به تحقیقات گستردهتری میباشد.
سهیلا رستمی، اکرم پوربخت، محمد کمالی، بهرام جلایی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه عملکرد دستگاه وابران شنوایی کاملاً شناخته شده نیست. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد دسته زیتونی حلزونی از قشر شنوایی ورودی نزولی دریافت میکند. این پژوهش با هدف تعیین اثر فعالیت قشر شنوایی بر دستگاه محیطی شنوایی بهصورت فرکانس ویژه، و تأثیر توجه انتخابی شنوایی بر مهار دگرطرفی گسیلهای صوتی فرکانسی گوش انجام شد.
روش بررسی: سی و شش بزرگسال با شنوایی هنجار در محدودۀ سنی 18 تا 30 سال با میانگین 9/21 و انحراف معیار 24/3، در این مطالعه مقطعی شرکت کردند. ابتدا مهار دگرطرفی گسیلهای صوتی فرکانسی در گوش راست افراد در فرکانس آزمایشی 2000 هرتز ثبت شد. جهت حذف توجه شنوایی از افراد مورد مطالعه خواسته شد تا متنی را مطالعه کنند. سپس بهمنظور ارزیابی توجه انتخابی شنوایی بر مهار دگرطرفی از آنها خواسته شد تا تنهای هدف قرار گرفته در نویز دگرطرفی را با فرکانسهای 1000، 2000و 4000 هرتز بشمارند.
یافتهها: افزایش معنیداری در دامنۀ مهار دگرطرفی گسیلهای صوتی فرکانسی در شرایط توجه انتخابی شنوایی مشاهده شد(p≤0/001). در تنِ هدف قرار گرفته در نویز دگرطرفی با فرکانس مشابه محرک گوش آزمایشی (2000 هرتز)، بیشترین افزایش در دامنۀ مهار مشاهده شد.
نتیجهگیری: فعالیت رشتههای دسته زیتونی حلزونی داخلی به واسطۀ توجه انتخابی شنوایی به گوش دگر طرفی، تقویت و سبب افزایش دامنۀ مهار گسیلهای صوتی فرکانسی گوش میگردد و بهعبارتی دیگر، نتایج نشاندهندۀ وجود تأثیر فعالیت قشر شنوایی بر دستگاه محیطی شنوایی، از طریق راههای کورتیکوفوگال و با ویژگی فرکانسی است.
فاطمه سیاحی، زهرا سلیمانی، بهروز محمودی بختیاری، شهره جلایی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: حافظه فعال واجشناختی یک عامل مهم در رشد گفتار و زبان و اختلالات مرتبط میباشد. این نوع از حافظه با تکرار ناکلمه ارزیابی میشود. هدف از پژوهش حاضر تهیه آزمون تکرار ناکلمه بهمنظور بررسی ظرفیت حافظه فعال واجشناختی، و تعیین روایی و پایایی آن میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مقطعی انجام گرفته است. ابتدا 60 واژه براساس ساختهای آوایی رایج در زبان فارسی انتخاب شد. این واژهها همراه با ناکلمههایی که با تغییر یک یا دو واج از آنها ساخته شده بود، برای انتخاب و تعیین روایی محتوایی به صاحبنظران داده شد. براساس نظر آنها 25 ناکلمه انتخاب شد. این ناکلمهها توسط یک آزمونگر و در طی دو مرحله برای بررسی ثبات آزمون اجرا شد. جمعیت مورد مطالعه 16 پسر و 14 دختر چهار تا چهار سال و یازده ماه بودند که بهصورت آسان و غیرتصادفی از مهدکودکهای منطقه دو و شش شهر تهران انتخاب شدند. امتیاز تکرار ناکلمه در کودکان تعیین شد و با آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجریه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که 25 ناکلمه در نظر گرفته در این آزمون دارای روایی محتوایی هستند. بین اجراهای متوالی نیز ضریب همبستگی 76/0 در سطح معنیداری(p<0/001) وجود دارد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد آزمون تکرار ناکلمه از روایی و پایایی بالایی برخوردار است.
سیده زهره غفاری، محمدرحیم شاهبداغی، شهره جلایی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: از دیدگاه رشدی، ارتباط بین زبان و لکنت بهدلیل این که بهطور کلی شروع لکنت همزمان و منطبق است با دورۀ سریع رشد زبانی کودکان، موضوع قابل توجهی است. آگاهی واجشناختی نمونهای از عملکرد زبانی است که همزمان با زبان رشد میکند و زیربنای مهارتهای گفتاری و شنیداری است. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین لکنت و آگاهی واجشناختی و توجه به این مهارت در روند ارزیابی و درمان لکنت بود.
روش بررسی: مطالعۀ حاضر بهصورت مقطعیـمقایسهای روی 53 کودک 8-4 سالۀ شهر تهران انجام شد. برای نمونههای مورد بررسی ابتدا تشکیل پرونده توسط آزمونگر از درمانگر و والدین و مربیان بهعمل آمد. سپس صدای کودکان لکنتی ضبط شده و آنگاه اجرای پژوهش با استفاده از آزمون آگاهی واجشناختی انجام شد. پس از آن اطلاعات بهدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در امتیاز آزمون آگاهی واجشناختی بین گروههای لکنتی و غیرلکنتی بهطور کلی و نیز در زیرگروههای سنی تفاوت معنیدار وجود داشت(p<0/05). کودکان لکنتی با شدتهای مختلف در کسب امتیاز تفاوت معنیداری را نشان ندادند. کودکان کمتر از چهار سال کمترین امتیاز و کودکان بزرگتر از هفت سال بیشترین امتیاز را کسب کردند و این اختلاف معنیدار بود(p<0/05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد در ارزیابی و درمان کودکان لکنتی باید توانمندی آگاهی واجشناختی و عوامل سن، نوع و شدت لکنت مورد توجه قرار گیرد.