|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
10 نتیجه برای حیدری
مجید عباس پور، فائزه میرحیدری، دوره 7، شماره 1 - ( 2-1378 )
چکیده
یکی از متداولترین و مهمترین منابع آلودگی صدا در محیط زیست شهری صدای ناشی از وسایط نقلیه نظیر ترافیک شهری، فرودگاه و سیستم راه آهن شهری (مترو) است. تردد وسایط نقلیه در خیابانها و بزرگراه ها اثرات روانی نا مطلوبی بر مردمی می گذارد که در اطراف این نواحی زندگی و کار می کنند. رشد و توسعه واحدهای صنعتی و مراکز تجاری خود عامل دیگریست که انسان را در معرض صداهای ناخواسته قرار می دهد. با توجه به رشد فزاینده جمعیت و افزایش ترددها در شهر بزرگی چون تهران نیاز به تاسیس و بهره برداری از راه آهن شهری بیش از پیش احساس می شود ولی قبل از بکارگیری این سیستم حمل و نقل لازم است توجهی خاص به آلودگی زیست محیطی ناشی از آن بویژه انتشار صدای ناشی از بهره برداری این سیستم مبذول داشت با وجودی که ظرفیت جابه جایی مسافر در دو خط مترو روزانه بالغ بر دو میلیون نفر برآورد شده است ولی نباید از نظر دور داشت که نظیر هر شاخه ای از تکنولوژی عواقبی نیز به همراه خواهد داشت. صدای ایجاد شده از راه آهن شهری که ناشی از بکارگیری ماشینهای مختلف برقی، لکوموتیوها، حرکت چرخها روی ریل، سیگنال های خطر، تجهیزات تعمیر و نگهداری و بالاخره تجهیزات ساختمانی می باشد، خود عامل دیگریست که صدا را در زندگی شهرنشینی خواه ناخواه افزایش می دهد. در این مطالعه سر و صدای ناشی از حرکت قطارها در مسیر متروی تهران - کرج - مهر شهر پیش بینی شده و اثرات آن بر نواحی اطراف مسیر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. عمده ترین منابع صدا در واگنهای برقی نیروی محرکه شامل موتور، جعبه دنده و سیستم خنک کننده موتور و نیز حرکت چرخها روی ریل می باشد. منبع مهم دیگر صدا بخصوص در مورد قطارهای در حال توقف ، سیستم تهویه هوای فشرده یا سیستم تهویه مطبوع آنهاست. صدای آیرودینامیکی حاصل از حرکت قطار در سرعتهای بالا خود عامل مهم صدای ناهنجار محسوب می شود. صدای ناشی از حرکت چرخها روی ریل شکل هندسی واگنها، شعاع انحنای ریل و ترمزها هر یک سهم بسزایی در ایجاد صدا دارند.
کامران حیدری طاری، دکتر یونس لطفی، دکتر عبدالله موسوی، دکتر فیروز آزردگان، دکتر محمد کمالی، دوره 9، شماره 1 - ( 2-1380 )
چکیده
انتخاب سمعک درکودکان امری پیچیده بوده و نیازمند روش های ابجکتیو می باشد. Kiessling یک روش آبجکتیو را با استفاده از پاسخ های شنوایی ساقه مغز (ABR) مطرح نموده است. در مطالعه ای که از آذرماه 1376 تا خرداد 1377 روی 38 گوش از 27 فرد مذکر 8 تا 40 ساله دارای شنوایی طبیعی یا افت شنوایی حسی-عصبی حداکثر تا 70 دسی بل مراجعه کننده به کلینیک شنوایی شناسی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران صورت گرفت بهره ای را که روش Kiessling معین می نماید با روش های فرمولی R-NAL و POGO II و Lybarger که نیازمند همکاری بیمار می باشند، مقایسه گردید و همبستگی خوبی بین روش Kiessling و روش های ذکر شده در تعیین بهره در کم شنوایی ها در تمامی محدوده فرکانسی (Flat) و محدوده فرکانسی پایین (Low) مشاهده گردید و همبستگی ضعیفی در محدوده فرکانسی بالا (High) وجود داشت. بنابراین می توان روش Kiessling برای کودکان و افراد سخت آزمون و چند معلولیتی که توانایی همکاری برای روش های سابجکتیو را ندارند، بکار برد.
زهرا سلیمانی، محمد صادق سیف پناهی، محمود علیپور حیدری، دوره 15، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بر پایۀ بررسیهای گذشته، کاهش شنوایی منجر به نقص هماهنگی عضلات وساختارهای اساسی درگیر در تکالیف زمانبندی حرکتی گفتار می شود و در فراگیری صداهای گفتار تأثیر منفی می گذارد. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، مقایسۀ توانایی انجام حرکات تکراری و متناوب (دیادوکوکینزیس) دهانی توسط دانش آموزان پسر سالم و دانش آموزان دچار کم شنوایی است. روش بررسی: این مطالعه روی 61 دانشآموز دبیرستانی پسر 18-15 ساله انجام شد که 46 نفر از آنها دچار افت شنوایی متوسط ـ شدید، شدید و عمیق بوده، و 15 نفر آنها شنوایی هنجار داشته اند. مدت زمان صرف شده برای انجام تکالیف دیادوکوکینزیس دهانی، با نرم افزار تحلیلگر گفتاری Dr. Speech نسخهی چهارم سنجیده شد. سپس دادهها توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: گروه دارای شنوایی هنجار تمام تکالیف دیادوکوکینزیس را نسبت به گروه دارای کاهش شنوایی سریعتر انجام دادهاند غیر از گروه مبتلا به کم شنوایی متوسط ـ شدید، که در بیشتر تکالیف تفاوت معنیداری نداشتند. در بین گروه مبتلا به کم شنوایی نیز عملکرد گروه دچار افت شنوایی عمیق با دو گروه دیگر تفاوت معنیداری داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش همانند بیشتر تحقیقات مشابه، حاکی از وجود مشکل در زمانبندیهای حرکتی گفتار در افراد دچار کاهش شنوایی است. در مجموع تفاوتها نشان میدهند اختلالات موجود در زمانبندیهای حرکتی گفتار با درجات مختلف کاهش شنوایی همسو میباشند.
نعمت اله روح بخش ، زینب تاتار ، محمود علی پورحیدری ، دوره 15، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: رویکرد خودارزیابی و پرسشنامه ای جهت سنجش افراد آسیب دیده شنوایی، موجب بررسی و کشف جنبه هایی از آسیب دیدگی می شود که با استفاده صرف از شیوه های متداول ادیومتری، قابل اندازه گیری نیست و از دید متخصصان پنهان باقی می ماند. این پژوهش برای بررسی معلولیت های شنوایی افراد بزرگسال ساکن خانه سالمندان با استفاده از آزمون خودارزیاب و دگرارزیاب پرسشنامه شاخص معلولیت شنوایی خانه سالمندان و مقایسه نتایج حاصله با میانگین تن خالص افراد شرکت کننده، صورت گرفت. روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 43 نفر از ساکنین خانه سالمندان مشتمل بر 23 مرد و 20 زن در محدوده سنی 95-45 صورت گرفت. شرکت کنندگان در مطالعه، تحت آزمایشات ارزیابی تن خالص در فرکانس های متداول قرار گرفتند. سپس با محاسبه میانگین تن خالص، درجه کم شنوایی مربوطه تعیین گردید. پس از آن نسخه خود ارزیاب شاخص معلولیت شنوایی خانه سالمندان توسط ساکنین خانه سالمندان و نسخه دگر ارزیاب توسط کارکنان مرکز، تکمیل گردید. یافته ها: از افراد شرکت کننده در مطالعه به ترتیب، 9 نفر (20.9 درصد) دارای شنوایی هنجار، 6 نفر (14 درصد) کم شنوایی خفیف، 10 نفر (23.3 درصد) کاهش شنوایی ملایم، 7 نفر (16.3 درصد) کم شنوایی متوسط، 6 نفر (16.3 درصد) کم شنوایی متوسط- شدید، 4 نفر (9.3 درصد) کم شنوایی شدید و 1 نفر (2.3 درصد) کم شنوایی عمیق داشتند. میانگین امتیازات حاصل از پرسشنامه خودارزیاب و دگرارزیاب به ترتیب، 32.22 با انحراف معیار 29.31 درصد و 32.67 با انحراف معیار 30.98 درصد بود. با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس مشخص گردید بین امتیازات خودارزیاب، دگرارزیاب و سطح شنوایی رابطه معنی دار وجود دارد. مقایسه ضریب همبستگی پیرسون امتیازات خودارزیاب و دگرارزیاب، خودارزیاب و سطح شنوایی و دگرارزیاب و سطح شنوایی نشان داد که بین این مولفه ها رابطه معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد، پرسشنامه شاخص معلولیت شنوایی خانه سالمندان در کنار سایر آزمایشات، برای بررسی معلولیت های شنوایی بزرگسالان مقیم خانه سالمندان، ابزار مناسبی می باشد. با توجه به شرایط پژوهش، می توان نتیجه گرفت که، نسخه های خودارزیاب و دگرارزیاب پرسشنامه مزبور از ارزش آماری واحد برخوردار است. پس می توان آنها را به جای یکدیگر به کار گرفت
مهدی شاکر اردکانی، زهرا سلیمانی، فرهاد ترابی نژاد، سیده مریم خدامی، دکتر محمود علیپور حیدری، دوره 16، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیریهای عینی در کل و اندازهگیریهای آکوستیکی به طور خاص جنبۀ مهمی از ارزیابی لکنت طی چند دهۀ گذشته بودهاند. اگرچه این اندازهگیریها جایگزین قضاوتهای درکی نمیشوند اما به کمک آنها تشخیص دقیقتری صورت میگیرد و لزوم مداخلههای درمانی تأیید میشود. همچنین، میتوان از آنها برای بازخورد نتایج درمان به بیمار استفاده کرد.از این رو، این مطالعه بهمنظور اندازهگیری و مقایسه برخی از ویژگیهای آکوستیکی بین مردان غیرلکنتی و لکنتی بزرگسال انجام شد. روش بررسی: در این مطالعۀ موردـشاهدی، نمونههای مورد بررسی مردان غیرلکنتی و لکنتی بزرگسال بودند. برای جمعآوری نمونۀ صوت آزمودنیها، از گفتار روان آنها در خواندن 20 جمله از آزمون لبخوانی سارا، کشیده بیان کردن واکههای /a/ و /i/ و شمارش ریتمیک اعداد از یک تا 20 استفاده شد و تجزیه و تحلیل آنها با نرم افزار Dr. Speech صورت گرفت. یافتهها: فرکانس پایه و دامنه تغییرات آن در واکههای /a/ و /i/ ، شمارش اعداد از یک تا 20 و خواندن 20 جمله آزمون بین دو گروه لکنتی و غیرلکنتی تفاوت معنیداری نداشت. در مورد آشفتگی بسامد و آشفتگی شدت بین دو گروه نیز تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتیجهگیری: نبود تفاوت معنیدار بین دو گروه ممکن است ناشی از مطالعه این خصوصیات در گفتار روان افراد لکنتی وغیرلکنتی باشد.
محمدرحیم شاهبداغی، افسانه عرشی، محمود علیپور حیدری، دوره 17، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تنفس انرژی اولیه برای تولید گفتار را فراهم مینماید. با توجه بهاینکه هیچ شاخصی برای مقایسه میزان حداکثر مدت زمان آواسازی در افراد هنجار و مبتلا به اختلالات گفتاری در ایران وجود نداشت از اینرو این پژوهش با هدف استاندارد کردن این میزان در دانشآموزان مقطع راهنمایی شهر تهران انجام شد. روش بررسی: در این بررسی مقطعی ـ تحلیلی 576 دانشآموز پایه های اول تا سوم راهنمایی از مناطق مختلف تهران انتخاب گردیدند. هر دانشآموز ابتدا یک دم معمولی انجام میداد سپس واکۀ/a/ را با حداکثر توان خود تاحدی که احساس انقباض در ناحیه گردن و حنجره نداشته باشد بهصورت کشیده تولید میکرد. این آزمایش برای سه بار متوالی انجام میگرفت و بیشترین زمان به عنوان حداکثر مدت زمان آواسازی تأیید میشد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که میانگین حداکثر مدت زمان آواسازی به ترتیب پایه، در دخترها 3/15، 65/15و 16/17 ثانیه، در پسرها 41/15،7/16و01/17 ثانیه و بدون در نظر گرفتن جنسیت 36/15،17/16و08/17 ثانیه بود. اختلاف میانگین در بین پایه اول و سوم معنیدار بود(p<0/003). نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که با افزایش سن میزان حداکثر مدت زمان آواسازی در بین افراد مورد مطالعه افزایش یافته است. همچنین این میزان در پسرها در پایۀ اول و دوم بیشتر از دخترها و در دخترها در پایه سوم بیشتر از پسرها میباشد.
فاطمه حیدری، سعید فراهانی، قاسم محمدخانی، ابراهیم جعفرزاده پور، شهره جلایی، دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: متعاقب محرومیت زودهنگام بینایی، شبکه عصبی درگیر در پردازش اطلاعات فضایی شنوایی سازماندهی مجدد عمیقی را نشان میدهد. بهمنظور بررسی این فرایند، پتانسیلهای وابسته به رخداد، اطلاعات دقیقی در زمینه الگوهای زمانی فعالیت عصبی همراه با فرایندهای درکی و شناختی فراهم مینمایند. در مطالعه حاضر مقایسه زمان نهفتگی و دامنه پتانسیل P300 شنوایی در افراد بینا و نابینای زودهنگام انجام گرفته است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، پتانسیل P300 شنوایی بهروش تحریک متفاوت با استفاده از دو محرک تنبرست 1000 و 2000 هرتز در 40 نفر بینا و 19 فرد نابینای زودهنگام در محدوده سنی 25ـ18 سال ثبت شد. یافتهها: میانگین زمان نهفتگی پاسخ P300 افراد نابینای زودهنگام کمتر از افراد بینا بهدست آمد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود(p=0/00) اما میانگین دامنه پاسخ P300 در دو گروه تفاوتی نشان نداد(p>0/05). نتیجهگیری: کاهش زمان نهفتگی پتانسیل P300 در افراد نابینای زودهنگام در مقایسه با افراد بینا نشان میدهد که احتمالاً پردازش خودکار و طبقهبندی اطلاعات در افراد نابینا بهدنبال جبران حسی سریعتر است و به نظر میرسد بهدلیل ساختپذیری عصبی سرعت پردازش و توجه شنوایی در افراد نابینا بیشتر است.
سارا حیدری، فرهاد ترابینژاد، زهرا آقارسولی، فاطمه حسینی، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: وضوح گفتار بهعنوان عامل قابلیت فهم گفتار توصیف میشود. سنجش وضوح گفتار کاربردهای زیادی دارد که تعیین شدت اختلال گفتاری از جمله این موارد است. روشها و تکالیف گفتاری متفاوتی برای ارزیابی وضوح گفتار مطرح شده است که در بین آنها تکالیف مربوط به شناسایی کلمه از روایی بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش ساخت آزمونی است که وضوح گفتار را در کودکان 3 تا 5 ساله اندازهگیری کند. روش بررسی: در مرحله اول، تعداد زیادی کلمه گردآوری شد. جهت بررسی روایی محتوایی کلمات از 9 نفر از متخصصان گفتاردرمانی و یک نفر زبانشناس نظرسنجی شد. از بین این کلمهها 34 کلمه که دارای روایی بالاتر از 70 درصد بودند بهعنوان کلمههای آزمون انتخاب شدند، سپس تصاویر مربوط به کلمهها تهیه شده و با همکاری متخصص گفتاردرمانی، تصاویر مناسب کلمات انتخاب شدند. 100 کودک دختر و پسر در محدودۀ سنی 5-3 سال در این آزمون شرکت کردند. پایایی بهروش پایایی بین ارزیاب اجرا شد. یافتهها: نتایج بررسی پایایی نشان از تکرارپذیری آزمون وضوح گفتار، 85/0 و ضریب همبستگی اسپیرمن 81/0 داشت. نتیجهگیری: آزمون وضوح گفتار یک روش سریع جهت ارزیابی وضوح گفتار کودکان 3 تا 5 ساله میباشد. همچنین نتایج دادههای آماری نشان میدهد که این آزمون از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
زهرا جعفری، سعید ملایری، نیما رضازاده، فریده حاجی حیدری، دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات انجام شده از دهه 1900، اختلاف کودکان کمشنوای شدید و عمیق با کودکان هنجار در طیف گستردهای از تمرینات حرکتی، بهویژه حفظ تعادل را نشان داده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی مهارتهای تعادلی ایستا و پویا در کودکان کمشنوای شدید تا عمیق مادرزاد و مقایسۀ آن با کودکان هنجار هم سن صورت گرفت. روش بررسی: بررسی مقطعی حاضر روی 30 کودک کمشنوای شدید تا عمیق و 40 کودک هنجار 10-6 ساله انجام شد. ارزیابی مهارتهای تعادلی با زیرآزمون تعادلی نه مرحلهای، نسخه دوم آزمون قابلیت حرکتی بروئینینکسـاوسرتسکی انجام شد. یافتهها: کودکان کمشنوا در هفت مرحله از آزمون، درصد ردی از 7/16 تا 0/100 درصد و گروه هنجار تنها در سه مرحله آزمون، درصد ردی از 5/2 تا 5/57 درصد داشتند که اختلاف آنها معنیدار بود(p<0/0001). بین دو گروه در دو مهارت ایستادن روی یک پا با چشمهای بسته روی زمین و سپس روی تخته تعادلی، تفاوت معنیداری مشاهده شد(p<0/0001). نتیجهگیری: به نظر میرسد رشد مهارتهای تعادلی ایستا نسبت به مهارتهای پویا، دیرتر به وقوع میپیوندد. از آنجا که کودکان کمشنوای شدید تا عمیق نسبت به کودکان هنجار، در هر دو مهارتهای تعادلی ایستا و پویا ضعیفتر عمل میکنند، ارزیابی رفتاری مهارتهای تعادلی میتواند به شناسایی اختلالات تعادلی کمک نماید.
زهرا جعفری، سعید ملایری، نیما رضازاده، فریده حاجی حیدری، دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی دو پاسخ غیرحلزونی با منشاء احتمالی ساکول است. مطالعۀ حاضر با هدف تعیین درصد وجود دو پاسخ و بررسی ارتباط آنها در کودکان کمشنوا انجام شد. روش بررسی: این مطالعه روی 30 کودک کمشنوای حسی عصبی عمیق مادرزاد انجام شد. پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی با ارائۀ محرک تنبرست و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی با ارائۀ محرک کلیک ثبت گردید. هر دو پاسخ در سطح شدت آستانۀ راه هوایی بهصورت یک گوشی از طریق رسیور داخلی ثبت شدند. یافتهها: پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در 3/53 درصد کودکان و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی در 40 درصد کودکان بهدست آمد. بین درصد ثبت این دو پاسخ، ارتباط معنیداری وجود داشت(p=0/005). جنسیت و گوش مورد بررسی بر نتایج آزمونها تأثیری نداشت. نتیجهگیری: در نزدیک به نیمی از کودکان کمشنوا، هر دو پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیخته صوتی ثبت گردید. این یافته از یک سو به عدم تأثیر کمشنوایی بر عملکرد ساختارهای اتولیتی در برخی از کودکان و از سوی دیگر به احتمال وجود نقص دهلیزی به همراه کمشنوایی عمیق در گروه دیگر اشاره دارد. این امر بر ضرورت بررسی عملکرد دستگاه دهلیزی در کنار سایر ارزیابیها برای اطلاع از عملکرد این دستگاه تأکید دارد.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|