|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای ربیعی
سیده مریم خدامی، سپیده ربیعی، یونس جهانی، دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بررسی کیفیت زندگی بیماران از جمله مبتلایان به اختلال صوت با ابزارهای مبتنی بر بیمار متداول شده و در نظام سلامت، مرجع تصمیمگیریهای بالینی محسوب میشود. این پژوهش برای اولین بار و با هدف مقایسه ویژگیهای ادراکی صوت از نظر آسیبشناس گفتار و زبان و بزرگسالان مبتلا به اختلال صوت و دارای صوت بهنجار میپردازد. روش بررسی: سی بزرگسال مبتلا به اختلال صوت و سی بزرگسال دارای صوت بهنجار همگن از نظر سن، جنس و شرایط شغلی ارزیابی شدند. ویژگیهای ادراکی صوت از دیدگاه آسیبشناس گفتار و زبان بهوسیله نیمرخ جامع ارزیابی شنیداریـ ادراکی صوت و از دیدگاه فرد بزرگسال بهوسیله پرسشنامه شاخص معلولیت صوت بررسی و مقایسه گردید. تحلیل دادهها با آزمونهای منویتنی و ویلکاکسون انجام شد. یافتهها: اختلاف میانگین امتیاز کل و امتیاز هر یک از شاخصهای معلولیت صوت میان افراد مبتلا به اختلال صوت و صوت بهنجار معنیدار بود(p<0/01). مقایسه میانگین امتیاز کل و امتیاز شاخصهای شنیداریـ ادراکی صوت، غیر از شاخصهای زیر و بمی و سرعت، نیز بین دو گروه معنیدار بود(p<0/01). بررسی همبستگیها در مبتلایان به اختلال صوت، همبستگی ضعیفی (34/0 =r) بین امتیاز شاخص معلولیت صوت و شاخصهای شنیداریـ ادراکی نشان داد. نتیجهگیری: مبتلایان به اختلال صوت مشکل صوتی خود را متفاوت و شدیدتر از متخصص ارزیابی میکنند که بیانگر تأثیرات جسمی، روانی و اجتماعی اختلال بر بیمار میًباشد. این پژوهش تأیید میکند ارزیابی صوت توسط بیمار باید بخشی از ارزیابیهای متداول در اختلال صوت باشد.
آتوسا ربیعی، علی قربانی، دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان کمشنوای شدید و عمیق در برقراری ارتباط با دیگران و تحصیل در مدرسه با مشکل روبهرو میشوند. در سالهای اخیر توجه زیادی به بحث تلفیق این کودکان در مدارس عادی شده است. بنابراین دیدگاه، درک مترادفها و متضادها بهعنوان یکی از مقولههای معناشناسی زبان مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی، 75 دانشآموز پایۀ پنجم ابتدایی شهر تهران در سه گروه 25 نفری عادی، کمشنوای تلفیقی و باغچهبان مورد مطالعه قرار گرفتند. در جمعآوری دادهها از آزمون نوشتاری محققساخته استفاده شد تا احتمال خطا در دریافت واژهها حذف شود. آزمودنیها میبایست مترادف یا متضاد واژۀ مورد نظر را مینوشتند. یافتهها: در هر دو آزمون به کار رفته در این پژوهش، امتیازهای گروه عادی از گروه کمشنوا، و گروه کمشنوای تلفیقی از دانشآموزان مدارس باغچهبان بالاتر بود(p<0/05). توانایی هر سه گروه دانشآموز در درک واژههای متضاد بهطور معنیداری بالاتر از درک واژههای مترادف بود(p=0/001). سرعت پردازش در گروه عادی از دو گروه کمشنوا بهطور معنیداری بالاتر بود(p=0.001). نتیجهگیری: به نظر میرسد فراگیری این دو مقولۀ معناشناختی همچون سایر مهارتهای زبانی تحت تأثیر سلامت شنوایی است. اختلاف بین دو گروه دانشآموز کمشنوا بیانگر این موضوع است که غنی بودن محیط آموزشی از محرکهای کلامی و تعامل با کودکان عادی بر رشد جنبۀ معناشناسی زبان در دانشآموزان کمشنوا تأثیرگذار است.
آتوسا ربیعی، زهرا شهریور، دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه: هایپرلکسیا یک توانایی ویژه است که در گروهی از افراد مبتلا به اختلالات رشدی دیده میشود. این اصطلاح در مورد کودکانی بهکار میرود که علیرغم مشکلات زبانی، شناختی و اجتماعی در تشخیص واژهها مهارت بالایی دارند اما از نظر مهارت درک مطلب در سطح پایینی عمل میکنند بهکار میرود. در مورد علل آسیب درک مطلب در این کودکان فرضیههای مختلفی وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بهبود جنبۀ معناشناسی زبان یعنی افزایش خزانۀ واژگان درکی و بیانی، بر توانایی درک مطلب در یک کودک اوتیستیک با هایپرلکسیا است.
مورد: کودک مورد مطالعه در این پژوهش یک کودک هایپرلکسیای اوتیستیک بود که در زمان شروع 3 سال و 11 ماه داشت. وی قادر به خواندن بود ولی درکی از مطالب خوانده شده نداشت. در مدت 12 جلسۀ درمانی درک و بیان 160 واژه به کودک آموزش داده شد. در طی این مدت فرم نوشتاری واژهها حذف شد . پس از طی جلسات درمانی این واژه ها مجدد ارزیابی شدند و کلماتی که کودک قادر به درک و بیان آنها بود مورد ارزیابی درک نوشتاری قرار گرفتند.
نتیجهگیری: بهبود جنبۀ معناشناسی زبان افزایش خزانۀ واژگان درکی و بیانی باعث افزایش درک نوشتاری کلمات شد.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|