18 نتیجه برای عادل قهرمان
جمیله فتاحی، منصوره عادل قهرمان،
دوره 4، شماره 1 - ( 2-1375 )
چکیده
ویژگی های بینایی و درک شنوایی وزوز سابجکتیو ناشی از نگاه خیره در دو فرد بزرگسال بررسی شده است. این وزوز غیر معمول حدود 4 تا 6 هفته پس از جراحی اعصاب و خارج ساختن کامل ضایعه فضاگیر زاویه پلی مخچه ای رخ داده است و شنوایی گوش تحت عمل از بین رفته است. وزوز ناشی از نگاه خیره هر دو بیمار از نوع صوت خالص بود و تا هنگامی که جهت افقی یا عمودی نگاه تغییر نمی کرد زیر و بمی و بلندی آن ثابت می ماند. وقتی سر در وضعیت خنثی است و جهت نگاه به سمت روبروست وزوز شنیده نمی شود. نتایج و تفسیر بررسی های چشمی و میدان دید، صوت خالص، صدورات خودبخود گوش، ارزیابی سایکو فیزیکی دقیق بلندی و زیر و بمی مورد بحث قرار گرفته اند.
منصوره عادل قهرمان،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1378 )
چکیده
واژه لاتین tinnitus (وزوز) از کلمه tinnire به معنای زنگ زدن یا طنین داشتن گرفته شده و برای توصیف صدایی که در سر یا گوشهای فرد مبتلا احساس میشود بهکار میرود. گاه فرد در آغاز گمان میکند صدا دارای منبعی خارجی است اما بهزودی در مییابد که چنین نیست.براساس پژوهشهایی که تاکنون در زمینه علتشناسی وزوز انجام شده است، به نظر میرسد کمشنوایی ناشی از نویز (Noise-Induced Hearing Loss, NIHL) احتمالاً شایعترین علت وزوز است. ممکن است وزوز ناشی از نویز از ضربه صوتی شدید، وجود نویز دائمی در محل کار یا در طی فعالیتهای تفریحی حادث شود. در مواردی که وزوز متعاقب ضربه صوتی روی میدهد، محل ضایعه بخش بالایی پیچ قاعدهای حلزون است (جدول 1). وزوز دائمی ناشی از نویز (Noise-Induced Permanent Tinnitus, NIPT) در جمعیتهای مسن اغلب با پیرگوشی توأم است.با آن که میزان شیوع وزوز دائمی ناشی از نویز (NIPT) بالا بوده و امکان بررسیهای اپیدمیولوژیک وجود دارد. اما متون موجود پژوهشهای اندکی را در این زمینه نشان میدهند.
در این مقاله سعی بر این است میزان شیوع وزوز در کارگران کارخانه پارس مینو و نیز سایر پارامترهای وزوز مورد بررسی قرار گیرند.
منصوره عادل قهرمان، دکتر یحیی مدرسی، مهین صدایی، دکتر غلامرضا بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1379 )
چکیده
بررسی حاضر با هدف ساخت و ارزشیابی فهرست های 25 واژه ای تک هجایی متوازن واجی همراه پاسخ بسته جهت آزمون بازشناسی گفتار کودکان 4 تا 6 ساله فارسی زبان در دو مرحله انجام شده است. مرحله نخست ساخت آزمون و مرحله دوم ارزشیابی آن است. در مرحله اول جهت طراحی آزمون معیارهای واتسن (1957) مد نظر قرار گرفت و چهار فهرست 25 واژه ای از واژه های تک هجایی ساخته شد. این فهرست ها از نظر واجی متوازن و دارای پاسخ سه گزینه ای به شکل تصویر بودند و در یکی از استودیوهای سیمای جمهوری اسلامی ایران روی نوار مغناطیسی ضبط شدند. در مرحله ارزشیابی، آزمون روی 33 کودک طبیعی که به طور تصادفی از مهد کودک های شهر تهران انتخاب شده بودند، اجرا گردید. براساس نتایج بدست آمده، آزمون ساخته شده در این مطالعه پایا و از نظر توازن واجی و همسانی فهرست ها به لحاظ دشواری معنای واژه ها معتبر است. اعتبار این آزمون از نظر آشنا بودن واژه ها به دلیل رعایت توازن واجی، عدم دسترسی به گنجینه واژه های حقیقی کودکان 4 تا 6 ساله، لزوم تصویر پذیری واژه ها و وجود دو واژه تصویر پذیر مشابه دیگر در واژگان این کودکان اندکی کاهش نشان می دهد. برای رفع این مشکل از شیوه نشان دادن تصاویر به کودک پیش از شروع آزمون استفاده می شود.
منصوره عادل قهرمان، زهرا قاسماحمد، محمد تقی خرسندیآشتیانی، یاشار عمیدی،
دوره 14، شماره 1 - ( 6-1384 )
چکیده
زمینه: شوانوم صورتی تومور نادری است که از هر بخش عصب می تواند منشاء گیرد. علائم احتمالی آن عبارتند از: ضعف جزیی یا کامل صورت، کاهش شنوایی، مشاهده توده ای در گوش، اتوره، از دست دادن حس چشایی و به ندرت درد و گاه کاملاً بدون علامت. برای تشخیص باید تاریخچه گیری دقیق، ارزیابی نورواتولوژیک، معاینه و بویژه سی تی اسکن یا MRI به عمل آید. تنها روش درمان، جراحی است هر چند که تعیین زمان مناسب عمل در صورت سلامت عملکرد عصب دشوار است.
مورد: در این مقاله ، دختری 19 ساله که با کلیه علایم یاد شده در سمت راست صورت غیر از مشکل حس چشایی مراجعه کرده بود معرفی شده است. با معاینه و انجام آزمایش های ادیومتری و رادیولوژی وجود شوانوم صورتی محرز گردید. بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت. در پی گیری های بعدی عملکرد عصب صورتی تا حد زیادی بهبود یافته بود.
نتیجه گیری: نیاز به ارزیابی دقیق بیماران دارای تابلوی بالینی فلج بلز لازم به تأکید نیست. در صورتی که علیرغم منفی بودن نتایج کماکان شک وجود داشته باشد حتی ممکن است لازم باشد جراحی تجسسی عصب به منظور تشخیص صورت گیرد.
پریسا میرحاج، قاسم محمدخانی، مهین صدایی، منصوره عادل قهرمان، سقراط فقیهزاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 6-1384 )
چکیده
هدف: بررسی حد افتراق فرکانسی در نوازندگان سازهای زهی
مواد و روشها: این مطالعه مورد ـ شاهد بر روی 15 نوازنده سازهای زهی (30 گوش) با سابقه نوازندگی بیشتر از 10 سال و 15 فرد با شنوایی هنجار (30 گوش) انجام گرفت.جامعه مورد پژوهش از جنس مذکر و در محدوده سنی 30-20 سال بودند. نمونه ها تحت اتوسکوپی ، ادیومتری ایمیتانس و ادیومتری صوت خالص قرار گرفتند. سپس آزمون حد افتراق فرکانسی در محدوده فرکانس ها ی 8000-250 هرتز و در سطح dBSL 40 انجام شد.
یافته ها: در این پژوهش حد افتراق فرکانسی افراد نوازنده نسبت به گروه شاهدکمتر بود و اختلاف بین دو گروه معنادار می باشد.
نتیجه گیری: براساس یافته های حاصله احتمالاً افتراق فرکانسی بهتر و ظریفتر در نوازندگان بدلیل آموزش، تمرین و آشنایی با نت ها می باشد.
جمیله فتاحی، منصوره عادل قهرمان، آزاده ابراهیمی، فرانک احسانی، سمانه پورهادی،
دوره 14، شماره 2 - ( 11-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به پیشرفت فناوری سمعک در جهت جایگزینی سمعکهای آنالوگ با سمعکهای دیجیتال و قابل برنامهریزی مقایسه میزان رضایتمندی بیماران از این سمعکها توسط یک ابزار ارزشمند ضرورت بسیاری دارد. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی امتیاز سودمندی سمعکهای دیجیتال و قابل برنامهریزی یا کنترل دیجیتال و آنالوگ با استفاده پرسشنامه خلاصه شده سودمندی سمعک (APHAB) انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی برای 90 نفر مبتلا کمشنوایی حسی عصبی متوسط تا شدید، در سه گروه استفاده کننده از سمعک به ترتیب : دیجیتال 43 نفر ، قابل برنامهریزی 15 نفر و سمعک آنالوگ 32 نفر که به مراکز شنواییشناسی دولتی و خصوصی تهران در سال 1384 مراجعه کرده بودند انجام شد. جهت همه افراد مورد بررسی ادیومتری تن خالص انجام شد و پرسشنامه APHAB تکمیل گردید. سپس سمعک تجویز و تنظیم شد. یک ماه بعد از استفاده از سمعک دوباره پرسشنامه فوق توسط بیمار تکمیل شد .
یافته ها: میانگین امتیازکلی سودمندی پرسشنامه برای سمعک دیجیتال، قابل برنامهریزی و آنالوگ به ترتیب 05/49، 19/33 و53/39 بود که مؤید اختلاف معنیدار بین سمعک دیجیتال در مقایسه با سمعکهای قابل برنامهریزی و آنالوگ بود. میانگین امتیاز سودمندی در زیر مجموعه شرایط مطلوب پرسشنامه برای سمعک دیجیتال46/53، قابل برنامهریزی66/37و آنالوگ 09/ 39 بود. میانگین امتیاز سودمندی در زیر مجموعه نویز زمینه برای سمعک دیجیتال، قابل برنامهریزی و آنالوگ به ترتیب 39/ 46، 53/25 و 31/35 بود که در هر دو زیر مجموعه نشاندهنده تفاوت معنیدار سمعک دیجیتال با دو نوع سمعک دیگر بود. میانگین امتیاز سودمندی در زیر مجموعه بازآواِیی در سه گروه تفاوت معنیدار نداشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد سمعکهای دیجیتال در کاهش ناتوانی ناشی از نقص شنوایی از سمعکهای قابل برنامهریزی وآنالوگ سودمندترند.
سعید ساروق فراهانی ، منصوره عادل قهرمان، مرضیه امیری ، شهره جلایی ،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از بارزترین شکایات کودکان مبتلا به اختلال یادگیری، مشکل آنها در درک گفتار در حضور نویز زمینه است. مطالعات مختلف نشان داده اند که دسته زیتونی- حلزونی داخلی در شنوایی در حضور نویز نقش دارند. با استفاده از مهار دگرسویی گسیلهای صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست، می توان عملکرد این اعصاب را ارزیابی کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ویژگیهای فرکانسی دسته زیتونی- حلزونی داخلی با استفاده از مهار دگرسویی گسیل های صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست در فرکانس های 1، 2، 3و4 کیلو هرتز در پاسخ به نویز سفید دگرسویی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مورد- شاهد بود. گروه های مورد مطالعه از 34 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری 11-7 ساله و 31 دانش آموز هنجار در محدوده سنی مشابه تشکیل شده بود. مهار دگرسویی گسیل های صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست با مقایسه دامنههای آنها در دو حالت با و بدون ارائه نویز سفید دگرسویی ارزیابی شد.
یافتهها: در حالت بدون ارائه نویز، تفاوت آماری معنی داری در دامنه گسیل ها بین دو گروه دیده نشد. در هر دوگروه، با ارائه نویز نسبت به حالت بدون ارائه نویز، کاهش آماری بارزی در دامنه در فرکانس های 1، 2، 3و4 کیلو هرتز دیده شد. مقدار این کاهش در فرکانسهای 1، 2و4 کیلو هرتز در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری به طور معنی داری کمتر از گروه هنجار بود.
نتیجهگیری: کاهش بارز اثر مهاری گسیلهای صوتی برانگیخته گذرای گوش با محرک تن برست در فرکانسهای 1، 2و4 کیلو هرتزدر دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری، می تواند نشان دهنده کاهش فعالیت دسته زیتونی- حلزونی داخلی در این نواحی فرکانسی باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که ارزیابی عملکرد دسته زیتونی- حلزونی داخلی با استفاده از مهار در مجموعه آزمونهای تشخیصی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری لحاظ شود.
مهین صدایی، فرشته فرزیان پور، منصوره عادل قهرمان، قاسم محمدخانی، جمیله فتاحی، سعید ساروق فراهانی، نعمت اله روح بخش، مهناز احمدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزشیابی بهطور عمده سنجش شایستگی است. ارتقاء کیفی آموزش، پژوهش، بهداشت و نیز درمان توانبخشی از مهمترین وظایف مسئولان گروهها است. بهبود سطح آموزشی دانشجویان شنواییشناسی از نظر علمی و عملی، هدف غایی این رشته که خدمترسانی به جامعه از بعد شنوایی و تعادل است را تأمین میکند. هدف از این بررسی، ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای گروه شنواییشناسی و شناسایی راههای مرتفع ساختن ضعفها و تهدیدها است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی روی نمونههای مورد ارزیابی یعنی دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، اعضاء هیأت علمی و مدیر گروه (در 9 حوزه تحت عنوان ساختار سازمانی مدیریت، برنامههای آموزشی، فرآیند تدریس و یادگیری، دانشجویان، فضاها و تجهیزات آموزشی، دانشآموختگان، هیئت علمی، پژوهش و درمان) انجام شده است. اطلاعات حوزههای مورد ارزیابی توسط پرسشنامه جمعآوری گردید. نتایج بر حسب درصد بیان گردید.
یافتهها: در این مطالعه گروه بالاترین امتیاز (54/4 از 5) را در حوزه درمان و کمترین امتیاز (39/3) را در حوزه فضاها و امکانات آموزشی کسب نمود. امتیازات کسب شده در حوزههای 9گانه به ترتیب: ساختار سازمانی و مدیریت 36/4 (31/87 درصد)، دورههای آموزشی و برنامه درسی 17/4 (58/83 درصد)، فرایند تدریس و یادگیری 01/4 (26/80 درصد)، دانشجویان 43/3 (6/68درصد)، فضاها و تجهیزات از سه دیدگاه دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و هیأت علمی 60/3 (11/72درصد)، دانشآموختگان60/3 (03/72 درصد)، هیأت علمی 03/4 (6/80 درصد)، پژوهش 52/3 (4/70 درصد) و درمان و کیفیت آن 54/4 (8/90 درصد) بود. به این ترتیب عامل اصلی که گروه میباشد از 9 حوزه مورد ارزشیابی 89/3 از 5 (88/77 درصد) را بدست آورد.
نتیجهگیری: در این بررسی گروه شنواییشناسی در وضعیت مطلوب قرار دارد. در صورت توجه به نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای گروه به نظر میرسد بتوان این وضعیت را به بسیار مطلوب تبدیل نمود.
صالحه سلیمانیان، سعید فراهانی، منصوره عادل قهرمان، عباس کبریایی زاده، سقراط فقیه زاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بلوک شدن گیرندۀ آدنوزین توسط کافئین در دستگاه عصبی مرکزی سبب افزایش سطح نوروترنسمیترهایی نظیر گلوتامات میشود. با توجه به وجود گیرنده آدنوزین در تمام مناطق مغز از جمله مسیر شنوایی مرکزی بهنظر میرسد کافئین بتواند با اثر بر این گیرندهها سبب تغییراتی در نقل و انتقالات عصبی در این مسیر شود. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثر کافئین بر زمان نهفتگی و دامنه پاسخهای شنوایی ساقه مغز میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. افراد مورد مطالعه شامل 43 نفر دانشجویان هنجار مرد 25-18 سال بودند. به هر یک از آنها صفر، دو و سه میلیگرم بهازای هر کیلو گرم وزن بدن، کافئین طی سه جلسه متفاوت داده شد. پاسخهای شنوایی ساقه مغز قبل و 30 دقیقه پس از مصرف کافئین ثبت شد. نتایج به منظور بررسی اثر کافئین بر ویژگیهای پاسخهای شنوایی ساقه مغز بوسیله آزمون فریدمن و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: زمان نهفتگی امواج III ، V و I-V پس از مصرف دوزهای دو و سه میلیگرم بهازای هرکیلوگرم وزن بدن و زمان نهفتگی موج I پس از مصرف سه میلیگرم نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری نشان داد(p<0/01).
نتیجهگیری: افزایش سطح گلوتامات در اثر بلوک شدن گیرنده آدنوزین سبب تغییراتی در سرعت انتقال عصبی در مسیر شنوایی مرکزی میشود.
علیرضا پورجاوید، منصوره عادل قهرمان، حسام الدین امام جمعه، مهین صدایی، محمد فرهادی، احمد دانشی، مسعود متصدی زرندی، فرزاد موبدشاهی، پروانه عباسعلی پور کبیرره،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در تله متری پاسخ عصبی، تحریک و ثبت پاسخ عصب شنوایی توسط الکترودهای درون حلزونی پروتز کاشت حلزون صورت میپذیرد. در این جا تحریک الکتریکی توسط یک الکترود به عصب شنوایی ارائه و پاسخ حاصله که پتانسیل عمل مرکب الکتریکی نامیده میشود، توسط یکی از الکترودهای مجاور ثبت میگردد. مهمترین کاربردهای بالینی این آزمون عبارتند از ارزیابی و پایش پاسخهای عصب شنوایی در حین و بعد از عمل جراحی و کمک به تنظیم اولیه پردازشگر گفتار. هدف این مطالعه، ارزیابی تغییرات آستانه این پتانسیل طی سه ماه بعد از دریافت پروتز در کودکان کاشت حلزون شده بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه طولی بود. جمعیت مورد مطالعه، کودکانی بودند که در تابستان و پاییز سال 1386 در بیمارستانهای امیر اعلم و حضرت رسول اکرم
(ص) تهران تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفته بودند. آستانه این پتانسیل طی چهار جلسه پس از دریافت پروتز و با فواصل زمانی تقریباً یک ماهه، در الکترودهای اول، هشتم، پانزدهم و بیستم مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین آستانهها، تفاوت درون الکترودی معنیداری نداشتند. اما مقایسه بین الکترودی نتایج حاکی از کاهش معنیدار میانگین آستانه در الکترودهای رأسیتر نسبت به الکترودهای پایهایتر بود(p<0/001).
نتیجهگیری: ثبات نتایج حاصله میتواند باعث اطمینان خاطر بیشتر درمانگر جهت تنظیم پردازشگر گفتار برای مدتی نسبتاً طولانی گردد. هم چنین نتایج بهتر الکترودهای رأسیتر نیز میتواند موجب ارائه و اعمال یک راهکار کدگذاری مؤثرتر گردند.
ماندانا زارعی، منصوره عادل قهرمان، احمد دانشی، حسام الدین امام جمعه، فرامرز معماری، مهدی اکبری، سقراط فقیه زاده،
دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پتانسیلهای عضلانی برانگیخته دهلیزی از ساکول و عصب دهلیزی تحتانی منشأ میگیرند. از آنجاییکه بیماری منیر عملکرد ساکول را تحت تأثیر قرار میدهد، این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه میزان درصد وقوع و زمان نهفتگی موج p13 و n23 در سه گروه مبتلابان به منیر باعلامت و بیعلامت و هنجار انجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق روی ۴۲ نفر شامل 19 بیمار مبتلا به منیر باعلامت، 11 بیمار مبتلا به منیر بیعلامت و 12 فرد هنجار با میانگین سنی 48/40 سال انجام شد و امواج با ارائه محرک تنبرست 500 هرتز با شدت 120 دسیبل peSPLثبت شدند. سپس درصد وقوع و زمان نهفتگی امواج در سه گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میزان درصد وقوع امواج بهطور معنیداری در مبتلایان به منیر باعلامت (6/52%) نسبت به مبتلایان به منیر بیعلامت (9/90%) و افراد هنجار (100%) کمتر بود(p<0/05). اختلافی بین مبتلایان به منیر بیعلامت و افراد هنجار مشاهده نشد. میانگین زمان نهفتگی امواج در بین سه گروه مورد بررسی اختلاف معنیداری نداشت(p>0/05).
نتیجهگیری: احتمالاً تأثیر روشهای درمانی اعمال شده در مبتلایان به منیر سبب بازگشت مجدد عملکرد طبیعی ساکول شده و پتانسیلهای دهلیزی حذف شده در مبتلایان به منیر پس از درمان، دوباره مشاهده میشود. به نظر میرسد بهدلیل درگیری گوش داخلی و سالم ماندن عصب در بیماری منیر زمان نهفتگی تغییر نمیکند. با توجه به نتایج حاصله میتوان از این پتانسیلها برای ارزیابی بیماران مبتلا به منیر و پایش روند درمانی آنها بهره گرفت.
نسیم منوچهری، منصوره عادل قهرمان، سعید فراهانی، شهره جلایی، ابراهیم جعفرزاده پور،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: فرکانس تحریک بر دامنه و زمان نهفتگی موج P300 افراد هنجار بینا مؤثر میباشد. با توجه به اینکه در نابینایان قشر بینایی به حواس دیگر اختصاص مییابد و پتانسیل P300 یک پتانسیل قشری است، این مطالعه با هدف بررسی موج P300 با تحریک شنوایی فرکانس پایین و بالا در نابینایان زودهنگام انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، 15 نابینای مطلق زودهنگام (8 مرد و 7 زن) با میانگین سنی 27/4±13/25 سال مورد بررسی قرار گرفتند. در تحریک فرکانس بالا از 1000 هرتز به عنوان تن استاندارد و از 2000 هرتز به عنوان تن هدف و در تحریک فرکانس پایین، برای تن استاندارد از 250 هرتز و برای تن هدف از 500 هرتز استفاده گردید. تحریکها با شدت 70 دسیبل HL بهصورت دوگوشی ارائه شدند. در حالی که فرد به تحریک هدف توجه میکرد، دامنه و زمان نهفتگی پاسخ P300 ثبت میگردید.
یافتهها: میانگین دامنه با ارائه فرکانس پایین در نابینایان زودهنگام 17/8±59/17 و با فرکانس بالا 53/5±13/14 میکروولت بهدست آمد. میانگین زمان نهفتگی با فرکانس پایین 71/21±38/317 و با فرکانس بالا 33/31±60/295 میلیثانیه بود. اختلاف میانگینها برای دامنه(p=0/008) و برای زمان نهفتگی(p=0/001) معنیدار بود.
نتیجهگیری: تغییر فرکانس از پایین به بالا سبب کاهش دامنه و کوتاهتر شدن زمان نهفتگی موج P300 میشود. بنابراین به نظر میرسد که فرکانس تحریک بر پاسخ P300 در افراد نابینای زودهنگام مؤثر است.
سحر شمیل شوشتری، منصوره عادل قهرمان، مهین صدایی، سعید طالبیان، شهره جلایی، مجتبی توکلی،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام آزمونهای تعادلی مرسومی مانند الکترونیستاگموگرافی و ویدئونیستاگموگرافی، بهعلت آنکه نیاز به بینایی دارد در نابینایان میسر نمیباشد. از آنجا که آزمون پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی، نیاز به بینایی ندارد به نظر میرسد آزمون مناسبی برای ارزیابی بخشی از سیستم دهلیزی این افراد باشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان وقوع و زمان نهفتگی موج p13 و n23 در نابینایان مادرزادی و افراد بینا انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعیـمقایسهای، پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی با ارائه محرک تنبرست 500 هرتز با شدت 95 دسیبل nHL در 20 فرد بینا و 20 فرد نابینای مادرزاد در محدودۀ سنی 30-18 سال ثبت شد.
یافتهها: پاسخ پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در تمامی افراد (100%) مشاهده گردید. میانگین زمان نهفتگی امواج p13 و n23، هر دو گوش، در دو گروه اختلاف آماری معنیداری را نشان نداد (p>0/05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد شکلگیری مسیر عصبی و قوس رفلکسی پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در افراد نابینا مشابه افراد بینا بوده و رشد این مسیر مستقل از سیستم بینایی صورت میگیرد. از اینرو آزمون پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی میتواند آزمون مفیدی در ارزیابی عملکرد بخشی از سیستم دهلیزی نابینایان باشد.
نسیم منوچهری، منصوره عادل قهرمان، فرزاد مؤبدشاهی، مسعود متصدی زرندی، بلقیس روشن،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: با آن که با پیشرفت فناوری کاشت حلزون، توانایی درک گفتار بیماران بهبود یافته است اما کاشت به تنهایی کافی نیست و بیمار به توانبخشی شنوایی نیاز دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی روند پیشرفت درک گفتار کودکان دارای کاشت حلزون بود.
روش بررسی: در این پژوهش 14 کودک کاشت شده با میانگین سنی 5/5 سال بین 10 تا 43 جلسه تربیت شنوایی شدند. تمایز و درک کودکان هر سه ماه یکبار ارزیابی شد. ارزیابی سوم تنها برای 4 نفر انجام شد.
یافتهها: میانگین امتیاز کلی ارزیابیهای اول 21/43 درصد، دوم 76/63 درصد و سوم 78 درصد بهدست آمد. کلیه کودکان از ارزیابی اول در توانایی آگاهی از صدا امتیاز کامل داشتند. در تمایز اصوات محیطی در ارزیابیهای اول 30/71 درصد، دوم 36/84 درصد و سوم 100 درصد کودکان به امتیاز کامل دست یافتند. در تمایز اصوات گفتاری، امتیازات کامل بهترتیب 70/34 درصد، 50/57 درصد و 71/85 درصد و در بررسی حافظه شنوایی، 21 درصد، 13/57 درصد و 2/83 درصد بود. در مهارت بازگویی داستان و درک در مرحله اول هیچ یک بهطور کامل پاسخ ندادند و در ارزیابیهای دوم و سوم 83/12 درصد و 83/12 درصد کودکان امتیاز کامل داشتند. مقایسۀ نتایج حاصله اختلاف معنیداری بین ارزیابی اول و دوم نشان داد(p=0/002).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، آگاهی از صدا توانایی است که به سرعت شکل میگیرد. برای دستیابی به سایر قابلیتهای تمایز صدای گفتاری و غیرگفتاری بهویژه درک گفتار که آخرین و مهمترین توانایی برای برقراری ارتباط محسوب میشود نیاز به آموزشهای وسیعتری دارد.
سیما تاجیک، منصوره عادل قهرمان، علیاکبر طاهایی، فهیمه حاجی ابوالحسن، لیلا جلیلوند کریمی، شهره جلایی،
دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پردازش زمانی شنوایی جنبۀ مهمی از عملکرد شنوایی است و نقص در آن میتواند مانع کسب گفتار، زبان و خواندن شود. وضوح زمانی از زیرمجموعههای پردازش زمانی است و با آزمونهای تشخیص فاصله قابل ارزیابی است. از آنجا که اختلالات واجشناختی کودکان نارساخوانـنارسانویس به نقایص پردازش زمانی شنوایی هم مربوط است، این مطالعه با هدف بررسی نتایج آزمون فاصله در نویز در آنها انجام شده است.
روش بررسی: آزمون فاصله در نویز روی 28 کودک هنجار و 24 کودک نارساخوانـنارسانویس 12-11 ساله انجام شد. سپس میانگین آستانۀ تقریبی و درصد پاسخهای درست در دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: میانگین آستانۀ تقریبی و درصد پاسخهای درست گوش راست و چپ در دو گروه تفاوتی نداشت. میانگین آستانۀ تقریبی کودکان نارساخوانـنارسانویس با 97/6 و انحراف معیار 09/1 میلیثانیه بیشتر از گروه هنجار با 05/5 و انحراف معیار 92/0 میلیثانیه و میانگین پاسخهای درست آنها با 05/58 و انحراف معیار 98/4 درصد کمتر از گروه هنجار با 97/69 و انحراف معیار 16/7 درصد بهدست آمد(p<0/001).
نتیجهگیری: وضوح زمانی ناهنجاری در کودکان نارساخوانـنارسانویس براساس آزمون فاصله در نویز دیده شد. از آنجا که نواحی ساقۀ مغز و قشر شنوایی، بخشی از پردازش زمانی شنوایی را عهدهدار هستند، احتمالاً تفاوتهای ساختاری و عملکردی افراد هنجار و نارساخوانـنارسانویس در این نواحی سبب رمزگذاری ناهنجار اطلاعات زمانی شنوایی و در نتیجه نقایص پردازش زمانی شنوایی میشود.
فاطمه السادات قاهری، منصوره عادل قهرمان، فرنوش جاراللهی، شهره جلایی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اطلاعات جهتیابی در مناطق مختلف مغز از جمله هیپوکامپ ذخیره و پردازش میشود. بهدلیل ارتباطات آناتومیک متعدد بین هستههای دهلیزی و هیپوکامپ و نقایص شناختی بهویژه در حافظۀ فضایی متعاقب اختلالات دهلیزی، میتوان فرض کرد تحریک سیستم دهلیزی منجر به بهتر شدن حافظۀ فضایی خواهد شد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر تحریک گالوانیک دهلیزی بر حافظۀ فضایی افراد هنجار بود.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهایـتجربی، ۶۰ زن ۳۰-۱۸ ساله بهطور تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. به گروه مداخله تحریک دهلیزی گالوانیک دوقطبی، دوطرفه و زیر سطح آستانۀ الکتریکی و به گروه شاهد، تحریک کاذب ارائه شد. مدت تحریک ۱۵ دقیقه بود. تغییرات امتیازهای آزمون حافظۀ فضایی Corsi Block آنها قبل و بعد از تحریک در هر گروه و بین دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: میانگین امتیاز تمام پارامترهای آزمون قبل از تحریک بین دو گروه برابر بود(p>۰/۰۵). در گروه مداخله، امتیاز ظرفیت یادآوری توالی، امتیاز کل و امتیاز یادگیری افزایش معنیداری داشتند(p<۰/۰۵) و امتیاز یادآوری تأخیری تغییر نداشت(p=۰/۶). در گروه شاهد، امتیاز یادگیری بهتر(p=۰/۰۰۳) و امتیاز یادآوری تأخیری بعد از تحریک کاذب بدتر شد(p=۰/۰۱). درصد اختلاف امتیازهای ظرفیت یادآوری توالی و کل بین دو گروه اختلاف معنیداری داشتند(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: تحریک دهلیزی گالوانیک بر حافظههای کوتاهمدت و بلندمدت فضایی اثر تقویتکنندگی دارد. به نظر میرسد اثر یادگیری بهطور ذاتی در این آزمون وجود دارد و از تحریک تأثیر نمیپذیرد.
مژگان معصوم، منصوره عادل قهرمان، عبدالرضا شیبانیزاده، کامران برین، شهره جلایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که اتریکول اصلیترین اندامهای آسیبدیده در سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم است به نظر میرسد ثبت پتانسیل برانگیختۀ دهلیزی چشمی روش مناسبی برای ارزیابی اختلال عملکرد اتریکول و تأثیر عودکنندگی این نوع سرگیجه باشد. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی پارامترهای این آزمون در مبتلایان به سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی، پتانسیل عضلانی با ارائۀ محرک تنبرست ۵۰۰ هرتز با شدت ۹۵ دسیبل nHL از طریق راه هوایی در ۲۵ فرد سالم و ۲۰ فرد مبتلا به سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم ثبت شد.
یافتهها: میانگین دامنۀ پاسخ در گوش مبتلا در مقایسه با گوش غیرمبتلا و افراد سالم کمتر و میانگین آستانه در گوش مبتلا نسبت به گوش غیرمبتلا و افراد سالم بیشتر بود(p<۰/۰۵). میانگین نسبت عدم تقارن دامنه در بیماران نسبت به افراد سالم بیشتر بود(p<۰/۰۰۱). دو گروه تفاوت معنیداری را از لحاظ میانگین زمان نهفتگی موج n10 و موج p15 نشان ندادند(p>۰/۰۵). تعداد ناهنجاریهای پاسخ در گوش مبتلای بیماران بیشتر از گوش غیرمبتلا و گروه سالم بود(p<۰/۰۵). بیماران مبتلا به سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم عودکننده نسبت به بیماران غیرعودکننده تعداد ناهنجاری بیشتری نشان دادند(p=۰/۰۳).
نتیجهگیری: نتایج پتانسیل عضلانی چشمی نشاندهندۀ اختلال بیشتر اتریکول در سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم عودکننده است. پیشنهاد میشود از این آزمون در ارزیابی این نوع بیماران استفاده شود.
وحید مرادی، منصوره عادل قهرمان، اکرم پوربخت، صوفیا نقدی، شهره جلایی،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین کراتین در تنظیم انرژی سلولی در اندامهای متقاضی انرژی زیاد از جمله گوش داخلی نقش مهمی ایفا میکند. برای این پروتئین نقش محافظتی نیز قائل شدهاند. در این مطالعه مروری به بررسی اثرات و مکانیزمهای اثر کراتین بر سیستم شنوایی و دهلیزی پرداخته شده است.
یافتههای اخیر: انتقالدهندههای کراتین و همچنین آنزیم کراتینکیناز که در تبدیل کراتین به فسفوکراتین بهعنوان سوخت سلولی نقش دارند، در سلولهای مویی و محافظ حلزونی و دهلیزی، نوار عروقی و نیز مسیرهای عصبی محیطی و مرکزی تا سطح قشر شنوایی موجودند و آدنوزین تری فسفات لازم برای عملکرد سیستم شنوایی و دهلیزی را فراهم می کنند. کراتینکیناز با تنظیم متابولیسم انرژی در لایۀ حاشیه ای نوار عروقی و جلوگیری از تولید رادیکالهای آزاد در شرایط استرسزا از آسیب به حلزون جلوگیری میکند و همچنین در جبران دهلیزی نقش دارد. نقص عملکرد آنزیم کراتینکیناز منجر به افزایش آستانۀ پتانسیلهای شنوایی ساقۀ مغز و کاهش عملکرد دهلیزی و مصرف کراتین سبب بهبود پتانسیلهای عضلانی دهلیزی و علائم نورولوژیک میشود.
نتیجهگیری: وجود پروتئین کراتین و آنزیم کراتینکیناز برای عملکرد و حساسیت هنجار سیستم شنوایی و تعادلی ضروری است. نقص آنزیم کراتینکیناز عملکرد این دو سیستم را مختل میکند اما ممکن است مصرف کراتین بتواند سبب تقویت حساسیت سیستم دهلیزی و عملکرد عصبی شود. اثر مصرف کراتین بر سیستم شنوایی هنوز بررسی نشده است.