۱۹ نتیجه برای محمودی
محمد فرهادی، سعید محمودیان،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۸۴ )
چکیده
زمینه و هدف: نوروپاتی شنوایی با استفاده از پاسخهای ناهنجار شنوایی و حفظ گسیلهای صوتی گوش و پتانسیلهای میکروفنی حلزون قابل تشخیص است. مطالعه حاضر با هدف بررسی یافته های مربوط به پتانسیلها ی برانگیخته شنوایی و سایر آزمونهای تشخیصی روی شش بیمار مشکوک به نوروپاتی شنوایی که دچار مشکل در تمایز گفتار بودند، صورت گرفته است.
روش بررسی: در مطالعه مقطعی حاضر، شش بیمار مشکوک به نوروپاتی شنوایی در سنین مختلف مورد ارزیابیهای کامل ادیولوژیک و الکتروفیزیولوژیک قرار گرفتند. آزمونهای مرسوم ادیومتریک شامل ادیومتری تن خالص، ارزیابی تمایز گفتار و ادیومتری ایمیتانس به همراه الکتروکوکلئوگرافی، گسیلهای صوتی گوش، ادیومتری پاسخهای برانگیخته زودرس، میان رس و دیررس شنوایی در تمامی افراد مورد مطالعه انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمونهای ادیومتری رفتاری، کمشنوایی متوسط تا عمیق را در آستانههای شنوایی با تن خالص نشان داد. امتیازات تمایز گفتار این بیماران بسیار ضعیف بود و با آستانه های تن خالص آنها همخوانی نداشت. تمامی افراد مورد مطالعه دارای تمپانوگرام هنجار بودند ولی رفلکس آکوستیک آنها نا هنجار بود. پتانسیلهای میکروفنی حلزونی همراه با دامنه گسیلهای صوتی گوش در محدوده هنجار بودند ولی مهار دگرسویی گسیلهای صوتی گوش وجود نداشت. پاسخهای برانگیخته شنوایی ساقه مغز بطور دو طرفه در تمامی بیماران مورد مطالعه ناهنجار بود یا وجود نداشت. در کلیه افراد مورد مطالعه پاسخهای میان رس شنوایی تمایز داده نشد. ولی پاسخ های شنوایی دیررس در چهار بیمار ثبت شد.
نتیجه گیری: هر شش بیمار مورد بررسی در این مطالعه، نمونه هایی از نوروپاتی شنوایی میباشند. در این بررسی، پاسخهای دیررس شنوایی علیرغم ورودی ناهنجار از مراکز پائین تر سیستم شنوایی مرکزی حفظ شدهاند که بیان کننده تفاوتهای موجود در پتانسیل های برانگیخته شنوایی مرتبط با همزمانی عصبی مورد نیاز میباشند . این یافتهها بیان میکند که قشر شنوایی مغز میتواند در تنظیم ارائه سیگنال های معیوب در مراحل ابتدایی در طول مسیرهای شنوایی نقش داشته باشند.
مریم مخلصین ، محمدرحیم شاه بداغی، بهروز محمودی بختیاری ، پیتر هاول ، سقراط فقیه زاده ،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که علت شناسی لکنت نخستین و اساسی ترین قدم در راه درمان این اختلال محسوب می شود و نیز به علت تحقیقات اندک انجام گرفته در راستای تعیین ارتباط لکنت با ساختارهای زبانشناختی در زبان فارسی ، مطالعه حاضر با هدف مقایسه ی نوع کلمات ناروان در زبان فارسی در کودکان و بزرگسالان مبتلا به لکنت تلاشی است در راستای پاسخگویی به برخی از ابهامات بی شماری که هنوز پیرامون لکنت وجود دارد.
روش بررسی: جامعهی مورد بررسی در این تحقیق ۵۰ فرد مبتلا به لکنت مراجعه کننده به مراکز درمانی و آموزشی خصوصی و دولتی شهر کرج در قالب ۵ گروه سنی ۱۰ نفره ۶-۳ ساله، ۹-۷ ساله، ۱۲-۱۰ ساله، ۱۶-۱۳ ساله و ۱۷ سال به بالا می باشد. کوچکترین فرد این جامعه ۳ سال و بزرگترین فرد ۳۲ سال سن داشت و ۴۲ نفر از این افراد مذکر بودند. ابتلای این افراد به لکنت توسط ۲ آسیب شناس گفتار و زبان تأیید گردید و از هر فرد دست کم ۵ دقیقه گفتار خودانگیخته ضبط گردید. بافتهای مختلفی که کلمات عملکردی و معنایی در کنار هم قرار می گرفتند مانند کلمه عملکردی-معنایی و کلمه عملکردی ـ عملکردی ـ برنامه معنایی تعیین گردید و درصد ناروانیهای موجود در آنها بر حسب نوع کلمات مشخص شد. سپس این داده ها توسط آزمونهای کروسکال والیس و منویتنی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها : نتایج نشان میدهند که نوع کلمات لکنت شده در بافت کلمهی عملکردی-عملکردی-معنایی در کودکان زیر ۱۳ سال اغلب کلمه عملکردی اول است، در حالیکه با افزایش سن از میزان ناروانی روی کلمه عملکردی اول کاسته می شود و لکنت روی کلمه معنایی و دومین کلمه عملکردی افزایش می یابد. نوع کلمات با لکنت بیان شده در بافت کلمه عملکردی-معنایی نیز در کودکان زیر ۱۳ سال غالباً کلمات عملکردی است، در حالیکه با افزایش سن از میزان لکنت روی این کلمات کاسته شده و بر ناروانی روی کلمات معنایی افزوده میشود. یافته ها همچنین حاکی از وجود اختلاف معنی دار بین گروه سنی پنجم و سایر گروههای سنی در درصد لکنت روی کلمه عملکردی دوم در بافت کلمه عملکردی-عملکردی-معنایی است. همچنین نوع کلمه با لکنت بیان شده در بافت کلمه عملکردی ـ معنایی در هر دو گروه کلمات عملکردی و معنایی تفاوت معنی داری را بین گروه سنی اول با سایر گروهها نشان میدهد.
نتیجهگیری: میتوان چنین نتیجه گرفت که افراد فارسی زبان مبتلا به لکنت، درگروههای سنی مختلف، الگوهای ناروانی متفاوتی را نشان میدهند کودکان مبتلا به لکنت غالباً روی کلمات عملکردی دچار ناروانی هستند و با افزایش سن تغییری در ناروانیها در جهت افزایش لکنت روی کلمات معنایی پدید می آید. از آنجا که بروز همزمان لکنت هم روی کلمه عملکردی و هم معنایی در بافتهای کلمه عملکردی ـ معنایی و کلمه عملکردی ـ عملکردی ـ معنایی در همه گروههای سنی نادر است ، این مورد تأییدی است بر این نظر که ناروانی روی کلمهی عملکردی در کودکان مبتلا به لکنت به منظور کسب زمان کافی جهت تکمیل برنامه ریزی زبانی کلمه معنایی متعاقب آن صورت می گیرد. این یافته ها بر اساس فرضیه EXPLAN به دست آمده است وبا مدل EXPLANکه این یافته ها را توجیه می کند، با نتایج بدست آمده در زبان انگلیسی ، اسپانیایی و آلمانی همسویی دارد.
حوریه احدی ، محمدرحیم شاه بداغی ، سقراط فقیه زاده ، بهروز محمودی بختیاری ،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده
زمینه و هدف: سرعت گفتار شاخص مهمی در ارزیابی و درمان اختلالات ناروانی گفتار مانند لکنت، شتابان گویی، آپراکسی، دیزآرتری است از این رو پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی سرعت گفتار و سرعت خواندن در دانش آموزان دختر کلاس دوم و پنجم ابتدایی شهر تهران و مقایسه آنها انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش روی ۲۰۰ دانش آموز دختر در شهر تهران انجام شد. ۱۰۰ نفر از پایه دوم و ۱۰۰ نفر از پایه پنجم انتخاب شدند. فارسی زبان بودن، نداشتن اختلالات گفتار و زبان، اختلالات عصب شناختی و اختلالات رفتاری، از جمله شرایط انتخاب آزمودنی ها بود. متن مربوط به خواندن از کتاب فارسی آنها انتخاب شده بود. نمونه گفتاری نیز از طریق تعریف داستان بدست آمد و سپس نمونه های ضبط شده از لحاظ تعداد واژه و هجا شمارش شدند. معیار شمارش واژه ها تعداد تکواژهای آزاد بود و کلمات مرکبی که شامل دو تکواژ آزاد بودند به عنوان دو کلمه شمارش شدند. میان اندازهایی که ناکلمه بودند شمارش نشده اند ولی میان اندازهای کلمه ای و کلمات تکرار شده، مورد شمارش قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t مستقل و t زوجی استفاده شده است.
یافته ها: در پایه دوم میانگین سرعت گفتار آزاد ۱۸۹,۸ هجا در دقیقه (۹۹.۱ کلمه در دقیقه ۳.۱ هجا در ثانیه) و میانگین سرعت خواندن ۱۸۹.۴ هجا در دقیقه (۹۴.۹ کلمه در دقیقه، ۳.۱ هجا در ثانیه) بوده است در حالیکه در پایه پنجم میانگین سرعت گفتار آزاد ۲۱۰.۲ هجا در دقیقه (۱۰۹.۵ کلمه در دقیقه، ۳.۴ هجا در ثانیه) و سرعت خواندن ۲۲۳.۹ هجا در دقیقه (۱۱۹.۰ کلمه در دقیقه، ۳.۷ هجا در ثانیه) بوده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد سرعت خواندن در پایه پنجم به طور معنی داری از سرعت گفتار آزاد بیشتر است ولی در پایه دوم بین این دو متغیر تفاوت معنی داری وجود ندارد. سرعت گفتار و سرعت خواندن در دانش آموزان پایه پنجم به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان پایه دوم است.
داود سبحانیراد، محمد رحیم شاهبداغی، بهروز محمودی بختیاری، سقراط فقیه زاده،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۶ )
چکیده
زمینه و هدف: برای تشریح مکانیسم عملکرد حافظه کوتاه مدت کلامی تاکنون مطالعات بسیاری صورت گرفته است. استفاده از راهبردها و تکنیکهایی که فرد زودتر و راحتتر به این خزانه دسترسی پیدا کند در علم گفتاردرمانی حائز اهمیت است. راهنما فرآیندی است جهت افزایش دسترسی به نوع خاصی از اطلاعات موجود در حافظه فرد، بواسطه ارائه محرکهایی که آن اطلاعات را فعال میکند. بنابراین راهنماها، لغاتی هستند که باعث تسهیل بازنمایی لغت هدف میشوند. پژوهش حاضر به مقایسه انواع راهنماهای معنایی و واجی در حافظه کوتاه مدت کلامی فرد میپردازد.
روش بررسی: نمونه مورد بررسی در پژوهش حاضر، شامل ۶۴ نفر از دانشجویان پسر ۱۸ تا ۲۵ ساله از دانشگاه علوم پزشکی تهران بودهاند. از آنجا که بعضی ازعوامل میتوانند اثر تخریبی بر سرعت واکنش فرد داشته باشند از این رو دقت زیادی در بررسی مواردی نظیر دوزبانگی، لکنت و مشکل تولید انجام گرفت. ابتدا از افراد حائز شرایط آزمون تمایز شنوایی وپمن گرفته شد و افراد دارای اشکال در تمایز شنوایی از روند تحقیق حذف شدند. آزمون مورد نظر از طریق نسخه دوم نرم افزار برنامهنویسی شده DMDX به افراد ارائه گردید و زمان واکنش ثبت گردید.
یافتهها: یافتههای حاصل از این بررسی حاکی از آن بود که افراد در تکالیف معنایی سریعتر از سایر تکالیف به لغات دسترسی پیدا کردند و بعد از آن به راهنماهای همقافیه سریعتر پاسخ دادند. در مقایسه میانگین زمان واکنش، تکالیف معنایی و همقافیه تفاوت معنیداری را نشان دادند اما در دو متغیر نامرتبط و تجانس تفاوت معنیداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این بود که سطح معنایی از همه سطوح سریعتر بازیابی میشود و بلافاصله به دنبال آن سطح واجی فرد شروع به فعالیت مینماید. سطح تجانس دیرتر از سایر سطوح بازیابی میگردد و نتایج این قسمت از بررسی با نتایج بعضی از تحقیقات دیگر که به بررسی زمان واکنش در تکالیف واجی پرداختهاند، همسویی دارد.
سعید محمودیان، محمد فرهادی، مریم رحمانی، سیدکامران کامروا، فرزاد سینا،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۸-۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه و هدف: وزوز به احساس هر گونه صدا در گوش و یا سر بدون منشأ خارجی اطلاق میشود. تأثیر تابش اشعه لیزر کمتوان در بهبود وزوز توسط محققان مختلف گزارش شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تابش اشعه لیزر کم توان بر وزوز و شاخصههای آزمونهای الکتروکوکلئوگرافی و گسیلهای صوتی حاصل اعوجاج گوش بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مداخلهای نیمه تجربی است که در آن تأثیر تابش اشعه لیزر کمتوان روی ۱۶ گوش (۱۰ بیمار) مورد بررسی قرار گرفت. معاینه و ارزیابیهای کامل ادیولوژیک و سایکواکوستیک وزوز، آزمونهای الکتروکوکلئوگرافی، گسیلهای صوتی حاصل اعوجاج گوش و تکمیل فرمهای اطلاعاتی، در مورد تمامی نمونهها اجرا گردید. اطلاعات بدست آمده از این آزمونها در مرحله قبل و بعد از تابش اشعه لیزر کمتوان با هم مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج این تحقیق تنها در مورد تفاوتهای میانگین مقادیر تطابق بلندی وزوز و میانگین دامنه پتانسیل عمل در اثر تابش لیزر کمتوان از نظر آماری اختلاف معنیداری را نشان دادند(p<۰/۰۵). در سایر متغیرهای مورد مطالعه شامل بلندی ذهنی، میزان آزاردهندگی، تطابق زیر و بمی شاخصههای آزمون گسیلهای صوتی حاصل اعوجاج گوش و الکتروکوکلئوگرافی از نظر آماری کاهش معنیداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از اشعه لیزر کمتوان با قدرت ۲۰۰ میلی وات در درمان وزوز مؤثر نیست. بررسی حاضر گزارش اولیه پژوهش محسوب شده و از نقطه نظر بالینی علیرغم اهمیت آماری نتایج فوق، مطالعات دیگر با حجم نمونۀ بالاتر مورد نیاز است.
زهرا قاسم احمد، سعید فراهانی، سعید محمودیان، سقراط فقیه زاده،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
زمینه و هدف: وزوز اختلالی است که علیرغم شیوع گسترده آن هنوز اطلاع دقیقی از منشأ آن در دست نیست. هدف از این مطالعه اندازهگیری و مقایسه میانگین آستانه پاسخهای پایدار شنوایی در دو مدولاسیون ۲۰ و ۴۰ هرتز در بیماران دچار وزوز ذهنی ایدیوپاتیک و افراد هنجار است تا به بررسی جایگاه وزوز در این بیماران پرداخته شود.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و به شیوه مورد ـ شاهد روی ۱۹ فرد دچار وزوز ذهنی ایدیوپاتیک و ۲۴ فرد هنجار در محدوده سنی ۴۰-۱۸ ساله انجام شد. کلیه بیماران از نظر نداشتن هر نوع بیماری زمینهساز وزوز و سلامت سیستم شنوایی بررسی شدند و سپس با مدولاسیونهای۲۰ و۴۰ هرتز تحت آزمون پاسخهای پایدار شنوایی قرار گرفتند. افراد گروه مورد، از بیماران مبتلا به وزوز مراجعهکننده به بیمارستان حضرت رسول اکرم انتخاب شدند.
یافتهها: میانگین آستانه پاسخهای پایدار شنوایی در مدولاسیون ۴۰ هرتز در دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنیدار داشت(p<۰/۰۵) ولی در مدولاسیون ۲۰ هرتز معنیدار نبود. این شرایط در هر دو حالت میانگینگیری دو گوش و تفکیک گوشها صادق بود.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد منشأ پاسخهای ۴۰ هرتز‘ قشر اولیه شنوایی و نواحی مغز میانی و زیرقشری‘ در این بیماران درگیر باشد؛ یا حداقل منشأ وزوز این افراد به نوعی با عملکرد غیرطبیعی در نواحی فوق مرتبط است. هر چند در زمینه پاسخهای ۲۰ هرتز هنوز بررسیهای بیشتری مورد نیاز است.
حوریه احدی، محمدرحیم شاهبداغی، مریم مخلصین، بهروز محمودی بختیاری،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که در بسیاری از اختلالات گفتار و زبان، سرعت حرکات تکراری و متناوب دهان یعنی دیادوکوکینزیس کاهش یافته است اینطور تصور شده است که بین سرعت دیادوکوکینزیس و سرعت گفتار ارتباط وجود دارد. البته این مورد توسط برخی محققان مطرود قلمداد شده و صحت این ارتباط همچنان زیر سؤال است. از این رو این پژوهش با هدف بررسی وجود چنین ارتباطی بین سرعت دیادوکوکینزیس و سرعت گفتار و خواندن در افراد طبیعی انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش توصیفیـ تحلیلی روی ۱۰۰ نفر از دانشآموزان دختر پایه دوم شهر تهران انجام شد. مهارت خواندن و سرعت گفتار و حرکات متناوب دهان در آزمودنیها بررسی گردید. برای ثبت و اندازهگیری زمان از نرم افزارCool Edit استفاده شد. برای توصیف دادهها آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل دادهها، آزمون t زوجی بهکار گرفته شد.
یافتهها: در تکالیف دیادوکوکینزیس میانگین زمان تولید تک هجاییهای /tâ/، /pâ/ و //kâ بهترتیب ۱۰/۴، ۱۵/۴ و ۷۴/۴ بود و میانگین سرعت خواندن ۱/۳ هجا در ثانیه و سرعت گفتار آزاد ۸/۲ هجا در ثانیه بود. بین سرعت گفتار آزاد و تکالیف دیادوکوکینزیس ارتباطی یافت نشد. اما بین سرعت خواندن و برخی از تکالیف دیادوکوکینزیس /kâ/ (p=۰/۰۳) و/pâtâkâ/ (p=۰/۰۰) ارتباط معنیداری بهدست آمد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد برای افزایش سرعت خواندن میتوان از تکالیف دیادوکوکینزیس مرتبط استفاده نمود. سرعت دیادوکوکینزیس دولبی در تک هجاییها بالاترین سرعتی است که میتوان در طی درمان انتظار داشت.
سیده زهره ضیاء تبار احمدی، زهره آرانی کاشانی، بهروز محمودی بختیاری، محمدرضا کیهانی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مهارتهای آگاهی واجشناختی نوعی توانایی منفرد و یکپارچه است که شامل ۴ مهارت آگاهی از هجا، آگاهی از قافیه، مهارت تجانس و آگاهی از واج میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی رشد توانایی حذف هجا بهعنوان بخشی از مهارت آگاهی از هجا در کودکان ۵ تا ۶ ساله فارسی زبان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی توصیفیـ تحلیلی میباشد. ۳۰ کودک هنجار ۵ تا ۶ ساله فارسی زبان مهدکودکهای شهر تهران شامل ۱۵ پسر و ۱۵ دختر، انتخاب شدند. نمونهها همه یکزبانه و سالم بودند. ابزار پژوهش، ۱۲ واژه بود. کودک باید هجای گفته شده را از واژه مربوطه حذف و باقیًمانده واژه را بیان مینمود. از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل استفاده شد.
یافتهها: توانایی کودکان ۵ تا ۶ ساله در حذف هجای واژههای دو هجایی بیشتر از واژههای سه و چهار هجایی و در واژههای سه هجایی نیز بیشتر از چهار هجایی بود(p<۰/۰۰۰). همبستگی بین تکالیف دو، سه و چهار هجایی نیز معنیدار بود. همچنین، نوع بافت هجایی و موقعیت قرارگیری هجای حذفی با توانایی حذف هجا رابطه معنیداری داشت(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: مهارت حذف هجا در کودکان ۵ تا ۶ ساله در مرحله رشد میباشد و توانایی کامل حذف هجا، پس از رمزگذاری مجدد واجشناختی و آموزش مهارت خواندن و نوشتن رشد و تکامل مییابد. همچنین، متغیرهایی مانند تعداد هجا، نوع بافت هجایی و موقعیت قرارگیری هجای حذفی میتواند بر توانایی حذف هجا در کودکان تأثیر بگذارد.
فاطمه حارث آبادی، شیدا پولادی، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشهای زیادی به بررسی ارتباط بین لکنت و عوامل زبانشناختی گوناگون پرداختهاند. نتایج بهدستآمده میتوانند جهت شناخت بیشتر ماهیت لکنت و نیز یافتن شیوههای مناسبتر برای درمان آن بهکار روند. هدف از این پژوهش، تعیین و مقایسۀ تأثیر طول گفته بر میزان ناروانی گفتار در کودکان لکنتی و غیرلکنتی فارسی زبان است.
روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی دو گروه شامل ده کودک لکنتی و ده کودک غیرلکنتی تکزبانه و فارسیزبان ۶-۴ ساله مورد بررسی قرار گرفتند. افراد مورد مطالعه از لحاظ سن و جنس با یکدیگر مشابه بودند. برای بررسی ناروانی، ده دسته جمله در دو گروه ساده و پیچیده در نظر گرفته شد که بهترتیب بر طول جملات هر دسته، یک تکواژ افزوده میشد. تکلیف تقلید جملات در دو گروه انجام شد و نتایج با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحقیق حاکی از آن بود که بین ده دسته جمله، میزان ناروانی گفتار در کودکان لکنتی و غیرلکنتی با افزایش طول گفته افزایش معنیداری نشان میدهد(p=۰/۰۰۱). همچنین در هر یک از دو گروه جملات ساده و پیچیده برحسب طول، در میزان ناروانی گفتار در کودکان لکنتی و غیرلکنتی، افزایش معنیداری مشاهده شد(p<۰/۰۵). مقایسۀ کودکان لکنتی و غیرلکنتی نیز تفاوت معنیداری را بین این دو گروه نشان داد(p=۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که افزایش طول گفته منجر به افزایش میزان ناروانی کودکان لکنتی و غیرلکنتی در هر یک از دو گروه جملات ساده و پیچیده میشود. کودکان لکنتی نیز با افزایش طول گفته، میزان ناروانی بیشتری نسبت به کودکان غیرلکنتی نشان میدهند.
سیده زهره ضیاءتبار احمدی، زهره آرانی کاشانی، بهروز محمودی بختیاری، محمدرضا کیهانی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از قافیه معیار مهمی برای مهارتهای پردازش گفتار، خواندن و نوشتن است. با توجه به اینکه در ایران آزمون مناسبی برای ارزیابی مهارت شنیداری در کودکان ۵ تا ۶ سال وجود ندارد، هدف اصلی این پژوهش ساخت و ارزشیابی تکالیف آگاهی از قافیه در کودکان ۵ تا ۶ ساله بود.
روش بررسی: یکصد کودک بهنجار ۵ تا ۶ ساله مهدکودکهای شهر تهران مشتمل بر ۵۰ دختر و ۵۰ پسر بهطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل تکالیف آگاهی از قافیه، یعنی شناسایی قافیه و بیان کلمۀ همقافیه بود. بررسی روایی و پایایی با روش شاخص روایی محتوایی، تکرارپذیری نسبی و مطلق انجام شد. ضریب همبستگی تکالیف با روش همبستگی پیرسون و مقایسۀ میانگین نمرات کودکان در هر دو بخش با روش سطوح سادگی مشخص شد. مقایسۀ میانگین نمرۀ دختران و پسران با روش t مستقل انجام گرفت.
یافتهها: تکالیف طراحی شده برای گروه سنی ۵ تا ۶ سال مناسب بود و دو بخش، روایی و پایایی مطلوبی داشتند. توانایی کودکان در بخش بیان کلمۀ همقافیه بیشتر از بخش شناسایی قافیه بود. ضریب همبستگی یا ارتباط هریک از بخشها با کل مهارت آگاهی از قافیه معنیدار بود(p<۰/۰۵). مهارت کودکان دختر و پسر در کل تکالیف تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت(p>۰/۰۵).
نتیجهگیری: تکالیف طراحی شده برای ارزیابی مهارت آگاهی از قافیه مناسب میباشند و دارای روایی محتوایی و پایایی مطلوبی هستند و رابطۀ معنیداری با کل مهارت آگاهی از قافیه دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. مهارتهای دو گروه دختر و پسر در این تکالیف مشابه میباشد.
فاطمه حسناتی، زهرا آقارسولی، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعۀ زبان و شناسایی دقیق و سریع اختلالات و درمان آن از اولویت بالایی برای متخصصان برخوردار است. یکی از روشهای بررسی سریع ساختار زبانی، روش تکرار جمله است که جهت اجرا و تجزیه و تحلیل، سریعتر از دیگر روشها است. هدف از این پژوهش ساخت آزمون تکرار جمله برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان ۵/۲ تا ۴ ساله و تعیین روایی و پایایی آن بود.
روش بررسی: در چند مرحله، با کمک آسیبشناس گفتار و زبان و زبانشناس، جملاتی مخصوص کودکان ۵/۲ تا ۴ ساله تهیه شد. با نظرسنجی از ۱۰ نفر از استادان، روایی محتوایی جملات بررسی شد. از بین این جملات ۴۱ جمله که دارای روایی بالای ۸۰ درصد بودند بهعنوان جملات آزمون انتخاب شد. سپس تصاویر مناسب با جملات تهیه گردید و دوباره نظرسنجی انجام شد. ۷۲ کودک (دختر و پسر) در سه گروه سنی شامل ۵/۲ تا ۳، ۳ تا ۵/۳، ۵/۳ تا ۴ سال، در این آزمون شرکت کردند. پایایی بهروش آزمونـبازآزمون به فاصله ۲ هفته برای همان ۷۲ کودک اجرا شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوایی جملات نهایی آزمون ۸۰ درصد بهدست آمد. میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون ۹۵/۰ و خطای معیار اندازهگیری آزمون برابر با ۴۵/۷ بهدست آمد. همچنین تفاوت بین میانگینهای امتیاز کسب شده از جملات آزمون بین گروههای سنی مورد مطالعه معنیدار بود(p=۰/۰۱۴ ,p<۰/۰۰۱ ,p<۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: آزمون تکرار جمله روشی سریع برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان ۵/۲ تا ۴ ساله فارسیزبان میباشد. همچنین آزمون از لحاظ محتوایی، روا بوده و پایایی بسیار بالایی دارد.
فاطمه سیاحی، زهرا سلیمانی، بهروز محمودی بختیاری، شهره جلایی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: حافظه فعال واجشناختی یک عامل مهم در رشد گفتار و زبان و اختلالات مرتبط میباشد. این نوع از حافظه با تکرار ناکلمه ارزیابی میشود. هدف از پژوهش حاضر تهیه آزمون تکرار ناکلمه بهمنظور بررسی ظرفیت حافظه فعال واجشناختی، و تعیین روایی و پایایی آن میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مقطعی انجام گرفته است. ابتدا ۶۰ واژه براساس ساختهای آوایی رایج در زبان فارسی انتخاب شد. این واژهها همراه با ناکلمههایی که با تغییر یک یا دو واج از آنها ساخته شده بود، برای انتخاب و تعیین روایی محتوایی به صاحبنظران داده شد. براساس نظر آنها ۲۵ ناکلمه انتخاب شد. این ناکلمهها توسط یک آزمونگر و در طی دو مرحله برای بررسی ثبات آزمون اجرا شد. جمعیت مورد مطالعه ۱۶ پسر و ۱۴ دختر چهار تا چهار سال و یازده ماه بودند که بهصورت آسان و غیرتصادفی از مهدکودکهای منطقه دو و شش شهر تهران انتخاب شدند. امتیاز تکرار ناکلمه در کودکان تعیین شد و با آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجریه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که ۲۵ ناکلمه در نظر گرفته در این آزمون دارای روایی محتوایی هستند. بین اجراهای متوالی نیز ضریب همبستگی ۷۶/۰ در سطح معنیداری(p<۰/۰۰۱) وجود دارد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد آزمون تکرار ناکلمه از روایی و پایایی بالایی برخوردار است.
مریم ثریا، بهروز محمودی بختیاری، زهره بدیعی، یلدا کاظمی، بهرام سلیمانی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد، خطری برای رشد زبان محسوب میشود. اطلاعات در مورد دورههای اولیه رشد زبان در کودکان نارس برای شناسایی نیازها و حوزههای آسیبدیده زبانی آنها میتواند به مداخلهای بههنگام بیانجامد. این تحقیق به بررسی اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی کودکان ۳۶-۱۸ ماهۀ نارس با وزن کم هنگام تولد و مقایسۀ آن با همتایان هنجار پرداخته است.
روش بررسی: در این مطالعۀ آیندهنگر تاریخی، اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی ۴۲ کودک ۳۶-۱۸ ماهۀ نارس و ۴۲ همتای هنجار آنان در سه محدودۀ سنی ۶ ماهه با استفاده از فرم II فهرست تکامل برقراری ارتباط مکآرتورـ بیتز مورد ارزیابی قرار گرفت. فرمها توسط مادر هر کودک تکمیل گردید.
یافتهها: تحلیل دادههای پژوهش نشان داد تفاوت میانگین اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی در دو گروه از نظر آماری معنیدار بود(p=۰/۰۲۵). اما بین گروههای سنی در هر گروه، رشد اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی تفاوت معنیدار مشاهده نشد.
نتیجهگیری: یافتهها بیانگر این بود که اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی در کودکان نارس نسبت به همتایان هنجار کمتر است و این حاکی از وجود تأخیر در اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی این کودکان است. اما در هر گروه با افزایش سن خزانۀ واژگان افزایش یافته است که گویای این است که رشد واژگان در این کودکان مشابه با کودکان هنجار است. این مطالعه ضرورت مداخلۀ زودهنگام جهت جبران تأخیر زبانی در این کودکان را نشان میدهد.
نرگس ترک لادانی، زهرا آقارسولی، حسن عشایری، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی، سیده زهره ضیاءتبار احمدی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: ارتباط انسان شامل رفتارهای کلامی و غیرکلامی است. رفتار غیرکلامی یا زبان بدن شامل حالت چهره، جسچر، تماس چشمی، وضعیت بدن و نوای گفتار است. نوای گفتار، رفتاری است که بخش مهمی از اطلاعات معنایی و عاطفی را به شنونده منتقل میکند. با توجه به این که در ایران آزمونی برای ارزیابی درک نوای گفتار وجود ندارد، تصمیم گرفته شد آزمونی متناسب با فرهنگ و زبان فارسی طراحی شده و روایی و پایایی آن تعیین شود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع ساخت آزمون است. ۷۳ جمله، توسط ۲۲ دوبلر با هشت لحن بیان شد و ۶۵۸۲ جمله ضبط شد. برای بررسی روایی محتوایی صداها، ۲۰۰ دانشجو در رده سنی ۱۸ تا ۳۰ سال و یک متخصص صدا، به موارد ضبط شده گوش دادند. از بین ۶۵۸۲ صدا، حالت عاطفی ۱۴۷۳ صدا، مورد توافق کامل شنوندگان بود. سپس ۱۴۷۳ صدا در اختیار یک متخصص صدا (مدیر دوبلاژ) قرار گرفت و در نهایت، ۱۶۹ صدا جهت آزمون انتخاب گردید. آزمون درک نوای گفتار با چهار زیرآزمون تمایز نوای زبانی، تمایز نوای عاطفی، نامیدن نوای گفتار، نامیدن متناقضها ساخته شد. پایایی آزمون روی ۳۲ فرد بهنجار (۱۸ تا ۶۰ سال) تعیین گردید.
یافتهها: آزمون درک نوای گفتار دارای روایی محتوایی ۱۰۰ درصد و پایایی ۹۴ درصد بود و ضریب همبستگی آن ۸۹ درصد بود(p=۰/۰۰۰).
نتیجهگیری: آزمون دارای روایی و پایایی مطلوبی است. و برای ارزیابی مهارت درک نوای گفتار در زبان فارسی مناسب است.
محمد مجید اوریادی زنجانی، بهروز محمودی بختیاری، مریم وهاب، سلیمه جعفری،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: بهدلیل محدود بودن آزمونهای استاندارد شده برای افراد فارسیزبان دچار اختلالات زبانی، جمعآوری نمونه زبانی خودانگیخته، بخش مهمی از پروتکل ارزیابی زبان را تشکیل میدهد. بر این اساس، انتخاب کارآمدترین روش نمونهگیری زبانی که در مدت زمان کوتاه، اطلاعات مناسبی را از توانش زبانی فرد ارائه کند، حایز اهمیت است. در این مطالعه، به مقایسۀ نمونههای زبانی فراخوانی شده توسط شیوههای توصیف تصویر و داستانگویی با هدف تعیین کارآیی این دو شیوه انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش، ۳۰ دانشآموز دختر پایۀ اول ابتدایی بهروش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی شیوۀ توصیف تصویر، از دو داستان مصور چهار تصویری استفاده شد، و نمونۀ زبانی از طریق داستانگویی، با تعریف یک داستان معروف کودکانه بهدست آمد. دو شاخص مدت زمان جمعآوری نمونۀ زبانی و میانگین طول گفته مقایسه شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری بین میانگین طول گفتۀ حاصل از دو روش بالا مشاهده نشد(p>۰/۰۵). اما زمان نمونهگیری از طریق توصیف تصویر کوتاهتر از زمان نمونهگیری از طریق داستانگویی بود(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: دو شیوۀ توصیف تصویر و داستانگویی توان یکسانی در فراخوانی نمونۀ زبانی دارند. از آنجایی که شیوه توصیف تصاویر در مدت زمان به مراتب کوتاهتری نمونۀ زبانی با پیچیدگی یکسان بهدست میدهد، این روش میتواند بهعنوان یک روش بهینه مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
تبسم عظیمی، شیدا پولادی، بهروز محمودی بختیاری، حمید حقانی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: چگونگی ارتباط میان پیچیدگی نحوی با ناروانیهای لکنت در سالهای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پیچیدگی نحوی بر میزان ناروانی گفتار کودکان و بزرگسالان لکنتی فارسیزبان در تکلیف گفتار خودانگیخته بود. نتایج بهدست آمده میتواند برای شناخت بیشتر ماهیت لکنت کودک و بزرگسال و نیز یافتن شیوههای مناسبتر برای درمان آن کاربرد داشته باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، افراد مورد مطالعه شامل ۱۵ بزرگسال لکنتی تکزبانۀ فارسیزبان ۱۵ ساله به بالا و ۱۵ کودک لکنتی تکزبانه و فارسیزبان ۶-۴ ساله بود. پس از تهیۀ نمونهای ۳۰ دقیقهای از گفتار خودانگیخته، گفتههای هر فرد از لحاظ میزان ناروانی و پیچیدگی نحوی مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بهدست آمده با استفاده از آزمون آماری t زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در هر دو گروه بزرگسالان و کودکان لکنتی، تفاوت معنیداری بین میزان ناروانی جملات ساده و پیچیده وجود داشت(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در سطح گفتار خودانگیخته، با افزایش پیچیدگی نحوی میزان ناروانی گفتار کودکان و بزرگسالان لکنتی فارسیزبان افزایش مییابد. همچنین با افزایش پیچیدگی نحوی، میزان ناروانی گفتار کودکان لکنتی نسبت به بزرگسالان لکنتی بیشتر افزایش مییابد.
زهرا قیومی انارکی، لیلا قسیسین، بهروز محمودی بختیاری، علی فلاح، فاطمه صالحی، الهام پریشن،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: توانایی اصلاح مکالمه زیرمجموعهای از دانش کاربردشناختی زبان است. هنگامی که شنونده متوجه منظور گوینده نشود، اگر گوینده نتواند از روشهای اصلاح مکالمه برای روشن شدن پیام استفاده کند، ارتباط دچار شکست میشود. از این رو، این پژوهش بر آن است تا مهارت اصلاح مکالمه را در دو گروه سنی سه و پنج ساله، بهمنظور تعیین انواع روشهای اصلاح مکالمه و مقایسۀ این مهارتها در این دو گروه بررسی کند.
روش بررسی: در این پژوهش۱۲۰ نفر از کودکان سه و پنج سالۀ هنجار شهر اهواز انتخاب شدند. ابزار پژوهش دو سری تصاویر متوالی بود که در حین بازگویی آنها آزمونگر شرایط برانگیخته شدن یکی از روشهای اصلاح مکالمه را ایجاد میکرد. درصد بهکارگیری انواع روشهای اصلاح مکالمه در هر یک از گروهها محاسبه و سپس مقایسۀ آنها با هم با استفاده از آزمون آماری t مستقل انجام شد.
یافتهها: در گروه سنی پنج ساله نسبت به سه ساله، میزان کاربرد روشهای تکرار و پاسخ نامناسب کاهش و روشهای اصلاح سرنخی و بازگویی افزایش یافته و روش افزایش تقریباً ثابت باقی مانده است. در میانگین درصد بهکارگیری روش تکرار(p=۰/۰۴) و اصلاح سرنخی بین دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنیدار مشاهده شد(p=۰/۰۰۱). از بین درصد بهکارگیری روشهای اصلاح مکالمه، بهطور عمدهای کاربرد روش تکرار در کودکان سه ساله و کاربرد روش اصلاح سرنخی در کودکان پنج ساله بیشتر است.
نتیجهگیری: با افزایش سن و تکامل مهارت زبانی، احتمال استفاده از روشهای پیچیدهتر اصلاح مکالمه نظیر روش اصلاح سرنخی بیشتر میشود.
ناهید جلیلهوند، محمد کمالی، مهدیه توکلی، زهره محمودی، منصور امیری، شهرام هادوی، مهنا جوانبخت،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: طی رشد گفتار، کاهش خوشه یکی از فرآیندهای واجی معمول در گفتار کودکان است. کودکان توانایی تولید برخی از خوشهها را از دو سالگی شروع میکنند اما توانایی در تولید انواع خوشهها تا نه سالگی ادامه مییابد. هدف این مطالعه بررسی توانایی کودکان فارسیزبان در تولید خوشه در کلمات تکهجایی با ساختار CVCC است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعیـمقایسه ای ، ۲۰۰ کودک طبیعی سه تا شش ساله فارسیزبان از مهدهای کودک شهر تهران برای تولید ۱۹ خوشۀ حاوی همخوانهای سایشی، سایشیـانسدادی، انسدادی، روان و خیشومی در ۳۸ کلمه تکهجایی با ساختار CVCC مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص روایی محتوایی کلمات بالاتر از ۸۰/۰ و ضریب آلفای کرونباخ برای دو نیمه ۹۱/۰ بود.
یافتهها: بیش از ۷۵ درصد از کودکان سه ساله توانایی تولید خوشههای /rs/ ،/xm/ ،/xl/ و /bz/ را داشتند. متغیر سن با متغیر امتیاز تولید درست کلمات همبستگی مثبت داشت(p=۰/۰۰۱) و با متغیر تعداد کلمات دارای فرایند کاهش خوشه همبستگی منفی داشت(p=۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: کودکان طبیعی سه ساله فارسیزبان در تولید کلمات دارای خوشۀ دو همخوانی، ممکن است فرآیند کاهش خوشه بهکار ببرند اما این فرایند با افزایش سن کاهش مییابد بهطوری که اغلب کودکان شش ساله توانایی تولید خوشههای دو همخوان را دارا هستند. جایگاه تولید همخوانها، بیش از شیوۀ تولید آنها در تولید درست خوشۀ دو همخوانی نقش دارد.
عبدالله موسوی، بهاره خاورغزلانی، یونس لطفی، سعیده مهرکیان، عنایتالله بخشی، بهروز محمودی بختیاری،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان مبتلا به اختلال پردازش شنوایی مشکلاتی در ذخیرۀ واجی دارند. عملکرد ذخیرۀ واجی که بخش واجشناختی حافظۀ فعال را تشکیل میدهد، نمود دقیق توالی گفتار است ، بنابراین ارزیابی حافظۀ فعال واجشناختی در کودکان فوق حائز اهمیت است. آزمون تکرار ناکلمه یکی از روشهای ارزیابی حافظۀ فعال واجشناختی است. هدف از این پژوهش، ساخت آزمون تکرار ناکلمه و تعیین روایی و پایایی آن برای بررسی ظرفیت حافظۀ فعال واجشناختی در کودکان فارسی زبان بود.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعیـمقایسهای، ۴۰ ناکلمه براساس معیارهای ساخت ناکلمه با نظر زبانشناس ساخته شد و در ۵۳ پسر و ۴۷ دختر در محدودۀ سنی ۷ تا ۱۰ سال اجرا شد. بهمنظور تعیین روایی محتوا، ناکلمههای ساخته شده توسط صاحب نظران مورد بررسی و اظهار نظر قرار گرفت. برای بررسی روایی سازه همبستگی نتایج آزمون تکرار ناکلمه با دو آزمون یادآوری مستقیم اعداد و یادآوری وارونه اعداد سنجیده شد. همچنین بهمنظور بررسی پایایی، این آزمون دوبار و با فاصلۀ زمانی اجرا شد.
یافتهها: مقدار روایی محتوایی در این پژوهش ۵/۹۵ با انحراف معیار ۲ بهدست آمد. بین نتایج آزمون تکرار ناکلمه و آزمون یادآوری مستقیم اعداد و یادآوری وارونۀ اعداد ضریب همبستگی بهترتیب ۷۶/۰ و ۷۵/۰ بود . بین اجراهای متوالی آزمون تکرار ناکلمه، ضریب همبستگی ۸/۰ مشاهده شد(p=۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: نتایج نشان می دهد که آزمون تکرار ناکلمۀ ساخته شده میتواند برای شناسایی اختلالات واجی در کودکان ۷ تا ۱۰ سال فارسیزبان مورد استفاده قرار گیرد.