|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
16 نتیجه برای معصوم
معصومه روزبهانی، عبدالله موسوی، مجید نوروزی، دوره 6، شماره 1 - ( 5-1377 )
چکیده
هدف اصلی، بررسی تفاوت تاثیر نویز و صوت خالص بر وقفه پایدار در افراد مبتلا به وزوز می باشد که از اسفند 1375 تا شهریور 1376 به کلینیک شنوایی دانشکده علوم توان بخشی ایران مراجعه نموده اند. افراد مورد بررسی 20 الی 70 ساله بودند و روش کار نیمه تجربی و مداخله ای بود. در این روش پدیده پوشش با صوت خالص در افرادی که در مقابل نویز دارای وقفه پایدار نسبی بودند، انجام شد. آزمون تجزیه واریانس تفاوت آماری معنی داری بین وقفه پایدار حاصل از نویز و صوت خالص نشان نداد
معصومه روزبهانی، دوره 8، شماره 1 - ( 2-1379 )
چکیده
شوانومای وستیبولر از شایعترین تومورهای داخل جمجمهای است. معمولاً از سلولهای شوان بخش فوقانی عصب دهلیزی در مجرای شنوایی داخلی ناشی میشود و ممکن است عصب شنوایی را تحت فشار قرار دهد. دارای کپسول و خوشخیم بوده، به غلط با عنوان تومور عصب هشتم مصطلح گردیده است. تومور معمولاً یکطرفه بوده و در موارد بیماری فون رکلینگها وزن یا نوروفیبروماتوز ممکن است به صورت دو طرفه تظاهر کند که ارثی و به دو شکل NF 1 (محیطی) و NF 2 (مرکزی) است. در NF 2 تومور اکوستیک دوطرفه شاخص میباشد و هر دو نوع بهصورت اتوزومال غالب انتقال مییابند. NF 1 ناهنجاری در کروموزوم 17، NF 2 ناهنجاری در کروموزوم 22 و NF 1 شایعتر از NF 2 میباشد.
معصومه روزبهانی، اکرم کثیری قهی، دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده
نوروفیبروماتوزیس II(NF2) احتمالاً اولین بار توسط ویس هارت در 1820 توصیف شد. گر چه گزارشات بعدی در مورد بیماران مبتلا به نوروفیبروماتوزیس نوع I توسط فون رکلینهازن 1 داده شد ولی گزارشات متفاوتی از موارد NF2 در خلال این قرن موجب گردید که این ضایعه بهعنوان قسمتی از بیماری رکلین هازن تلقی گردد. هر چند بسیاری از گزارشات روی فقدان تومورهای پوستی یا لکههای شیر قهوهای در بیماران و خانوادههای مبتلا به شوانومای وستیبولار دو طرفی تأکید دارد. (یانگ و همکاران 1971؛ گاردنروفرزیر 1930) اما جداسازی نهایی NF1 و NF2 در 1978 صورت گرفت. در این سال جایگاه ژن NF1 روی کروموزوم 17 و جایگاه ژن NF2 روی کروموزوم 22 شناسایی شد که اینکار با بررسی ارتباط بین ژنها در روی یک کروموزوم صورت گرفت. چنین نتایجی همراه با افزایش شواهد بالینی حاکی از این است که این دو ضایعه به دو بیماری مشخص دلالت میکند.
معصومه روزبهانی، حسن حدادزاده نیری، محمدرضا کیهانی، دوره 14، شماره 1 - ( 6-1384 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه زمان نهفتگی موج V در ABR از طریق انتقال هوایی و انتقال استخوانی بود. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 34 جوان (17 زن، 17 مرد) با شنوایی طبیعی تحت آزمون ABR از طریق انتقال هوایی و استخوانی قرار گرفتند. سپس زمان نهفتگی حاصله از دو روش با یکدیگر مقایسه شد. یافته ها: زمان نهفتگی موج V در ABR با استفاده از مرتعش کننده استخوانی حدود 5/0 میلی ثانیه بیشتر از ABR با استفاده از گوشی بود که با کاهش شدت این تفاوت کمتر می شود. زمان نهفتگی موج V در هر دو طریق انتقال هوایی و استخوانی در زنان کمتر از مردان بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که مقایسه زمان نهفتگی موج V پاسخهای برانگیخته شنوایی با استفاده از گوشی و با استفاده از مرتعش کننده استخوانی همانند ادیومتری رفتاری می تواند در تخمین حدّت حسی عصبی کودکان سخت آزمون یا مبتلا به آترزی بویژه نوزادان مفید باشد.
معصومه روز بهانی، محسن احدی، دوره 14، شماره 2 - ( 11-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش سن، تغییراتی در هر دو بخش محیطی و مرکزی شنوایی رخ میدهد. هدف از انجام این بررسی تأثیر افزایش سرعت تحریک بر زمان نهفتگی امواج پاسخهای برانگیخته شنوایی ساقه مغز در سالمندان دارای شنوایی هنجار است. روش بررسی : در این مطالعه مقطعی، آزمون پاسخ های برانگیخته شنوایی با استفاده از کلیک روی20 فرد جوان با میانگین سنی 8/20 و 10 فرد سالمند با میانگین سنی 4/66 سال انجام شد و نتایج آزمون های مختلف با افزایش تعداد دفعات ارائه محرک، با یکدیگر مقایسه گردید. یافته ها: با افزایش سرعت تحریک، زمان نهفتگی امواج اندکی طولانی تر میشود که این افزایش در سالمندان بیشتر است. زمان نهفتگی بین موجیI-V نیز تا حدی افزایش یافت اما بین دو گروه سنی، تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نگردید .البته در افزایش نهفتگی بین موجیIII-V اختلاف معنی دار آماری در تغییرات نهفتگی بین موجی سالمندان نسبت به جوانان وجود داشت. نتیجه گیری: تکنیک افزایش سرعت تحریک، روشی مناسب برای تشخیص و تأیید ضایعات رتروکوکلئراست اما قبل ازآن باید مقادیر هنجار درگروههای سنی مختلف برای هرکلینیک وجود داشته باشد تا بتوان با توجه به آنها، تغییرات خارج از محدوده هنجار را به عنوان احتمال وجود ضایعه مطرح نمود.
نیما رضازاده، معصومه روزبهانی، مهدی اکبری، محمد کمالی، مهین صدایی، دوره 16، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: پتانسیلهای عضلانی برانگیخته از دهلیز یکی از ابزارهای جدید برای بررسی عملکرد دهلیزی میباشد. این پاسخ پس از ارائه تحریک صوتی با شدت بالا از سطح عضلۀ جناغی ـ چنبری ـ ماستوئیدی ثبت شده و از ساکول منشأ میگیرد. هدف از این مطالعه، مقایسه پاسخهای عضلانی برانگیخته از دهلیز با استفاده از کلیک و تنبرست 500 هرتز در افراد هنجار میباشد. روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی 30 فرد هنجار (15 مرد، 15 زن) با طیف سنی 30-18 سال شرکت کردند. از آنها خواسته شد روی صندلی نشسته و بهمنظور انقباض عضلۀ جناغی ـ چنبری ـ ماستوئیدی هر طرف، سر خود را 30 درجه به جلو خم کرده و به سمت مخالف آن عضله بچرخانند. پاسخ با استفاده از کلیک و تنبرست 500 هرتز ثبت گردید. زمان نهفتگی امواج 13p و 23n، دامنۀ قله به قعر، نسبت دامنهای و آستانۀ پاسخها با هر محرک تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: پاسخها در تمامی افراد با تنبرست ثبت شد ولی با کلیک در یکی از نمونهها پاسخی بهدست نیامد. زمان نهفتگی امواج با تنبرست، طولانیتر و دامنۀ امواج بزرگتر بود(p<0/05). همچنین آستانۀ پاسخ به تنبرست کمتر از کلیک بهدست آمد (p<0/05). هیچ تفاوت معنیداری بین پاسخ دو گوش و دو جنس مشاهده نشد. نتیجهگیری: محرکهای مختلف بر پارامترهای پاسخهای عضلانی برانگیخته از دهلیز تأثیر دارند. از این رو، به دست آوردن مقادیر هنجار جهت ارزیابیهای بالینی الزامی است. با توجه به مقادیر به دست آمده در مطالعۀ حاضر، پیشنهاد میشود از تنبرست 500 هرتز در مقایسه با کلیک برای ارزیابیهای بالینی استفاده گردد.
قاسم محمدخانی، معصومه روزبهانی، الهه ذوقی، جمیله فتاحی، سقراط فقیه زاده، دوره 17، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: وزوز صدایی نا خوشایند و غیر قابل تحمل است که میتواند سبب برخی اختلالات رفتاری گردد. منشأ وزوز تنها در سیستم شنوایی محیطی نیست بلکه شواهد بسیاری مبنی بر وجود اختلال عملکردی در سیستم شنوایی مرکزی وجود دارد. بنابراین بررسی سیستم شنوایی مرکزی با استفاده از آزمونهای مناسب که قادر به بررسی اختلالات عملکردی باشند، لازم است. این پژوهش با هدف مقایسه پاسخهای شنوایی ساقه مغز در افراد مبتلا به وزوز ناشی از نویز و افراد بدون وزوز انجام شده است. روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 60 مورد شامل30 نفر مبتلا به وزوز ناشی از نویز و 30 نفر بدون وزوز در محدوده سنی 20 تا 50 ساله صورت گرفت. پاسخهای شنوایی ساقه مغز در دو گروه با آرایش الکترودی همانطرفی و دگرطرفی ثبت شد و دامنه و زمان نهفتگی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: افزایش معنیدار میانگین زمان نهفتگی بین موجی III-V (p=0/022) و I-V (p=0/033) با آرایش الکترودی همانطرفی و افزایش معنیدار میانگین زمان نهفتگی مطلق امواج IV (p=0/015) و V (p=0/048) با آرایش الکترودی دگرطرفی در افراد دچار وزوز ناشی از نویز نسبت به گروه شاهد مشاهده شد. نتیجهگیری: یافتههای حاصل، کاهش سرعت انتقال عصبی و بهطور کلی درگیری هستههای میانی مجموعه زیتونی فوقانی و نوار خارجی در افراد دچار وزوز ناشی از نویز را نشان میدهد.
سید احمدرضا اخوت، مهین هاشمی پور، علیرضا مجلسی، مهدی سالک، معصومه رئوفی، سید حنیف اخوت، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم ترنر شایعترین اختلال کروموزومی در زنان است که تقریباً در 3 درصد از کل بارداریها رخ میدهد. اختلال شنوایی مشکل شایعی در بیماران مبتلا به سندرم ترنر است که علت آن، اختلال عملکرد شیپور استاش بهعلت کوتاهی و وضعیت افقیتر آن، اختلال عملکرد کام و بد شکلی حلزون میباشد. این مطالعه با هدف بررسی جنبههای اتولوژیک و شنوایی گروهی از بیماران مبتلا به سندرم ترنر انجام شد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی 40 بیمار مبتلا به سندرم ترنر با سن 10 تا 20 سال (میانگین 84/15 با انحراف معیار 67/2) از نظر مشکلات اتولوژیک مورد مطالعه قرار گرفتند و برای تمامی آنان شنوایی سنجی با تن خالص انجام شد. یافتهها: چهل درصد بیماران سابقه بیماری گوش میانی را عنوان کردند. تحلیل دادههای شنوایی سنجی آنها نشاندهنده شنوایی هنجار در 5/47 درصد، کمشنوایی حسیعصبی در 5/32 درصد، کمشنوایی انتقالی در 5/17 درصد و کمشنوایی آمیخته در 5/2 درصد بیماران میباشد. نتیجهگیری: پیگیری دقیق کودکان مبتلا به سندرم ترنر در اوایل کودکی جهت تشخیص بیماریهای گوش میانی و پیشگیری از عوارض آنها ضروری است. همچنین، بررسیهای دورهای طولانی مدت حتی پس از بهبود مشکلات گوش میانی جهت تشخیص کمشنوایی حسیًعصبی لازم میباشد.
مسعود متصدی زرندی، محمدتقی خرسندی، نیما رضازاده، نسرین یزدانی، فرهاد مختارینژاد، آرش بیات، معصومه روزبهانی، دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی در پاسخ به محرک کلیک یا تنبرست بهعنوان یک آزمون بالینی برای ارزیابی ساکول و عصب دهلیزی تحتانی مورد استفاده قرار میگیرد. مطالعات مختلف نشان میدهد کاشت حلزون میتواند تأثیر منفی بر ساختارهای دهلیزی داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی این پتانسیل در افرادی است که دارای حلزون کاشتشدۀ یکطرفه هستند. روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی 33 بیمار دارای کاشت حلزون یکطرفه با میانگین سنی 96/19 سال بهعنوان گروه مورد با 30 فرد هنجار با میانگین سنی 27/24 سال بهعنوان گروه شاهد شرکت داشتند. میانگین زمان نهفتگی و دامنۀ پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی در همۀ افرادها ثبت و مقایسه شد. یافتهها: در هر دو گوش تمامی افراد گروه شاهد امواج هنجار ثبت شد. در 16 مورد (48/48 %) هیچ پاسخی در دو گوش دریافت نشد. در سه مورد (09/9 %) پاسخها در هر دو گوش ثبت شدند، ولی در اکثر موارد دامنۀ امواج در سمت دارای کاشت حلزون کاهش یافته بود. در 14 مورد (42/42 %) پاسخها تنها در گوش غیرکاشتشده ثبت شدند. نتیجهگیری: پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی ابزاری ارزشمند برای بررسی عملکرد ساکول در افراد دارای کاشت حلزون است. آسیب به تیغۀ مارپیچی استخوانی و غشاء پایه بهدنبال کاشت حلزون میتواند باعث آسیب به اندامهای دهلیزی، بهخصوص ساکول، شود. به نظر میرسد ممکن است ساکول بهدنبال کاشت حلزون صدمه ببیند و منجر به حذف پتانسیل عضلانی یا کاهش دامنۀ آن شود.
مهسا بخیت، اکرم پوربخت، معصومه روزبهانی، شهلا انصاری، محمد کمالی، دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به افزایش تعداد کودکانی که از بیماری سرطان جان سالم به در میبرند و با توجه به اهمیت شنوایی در رشد گفتار و زبان، این پژوهش اقدام به بررسی تأثیر خانوادۀ دارویی سیسپلاتین بر شنوایی کودکان شش ماه تا دوازده سال مبتلا به سرطان نمود. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، 10 کودک تحت درمان با گروه دارویی سیسپلاتین که شرایط ورود به طرح را داشتند، توسط آزمون پاسخهای شنوایی ساقۀ مغز با سه محرک کلیک، تنبرست 4000 و 8000 هرتز و طی دو مرحله، یکبار قبل از دریافت داروی شیمیدرمانی و یکبار 72 ساعت پس از دریافت آخرین دوز دارو، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس نتایج با هم مقایسه شد. یافتهها: تفاوت آستانههای شنوایی قبل و بعد از دریافت دارو برای کلیک، تنبرست 4000 و 8000 هرتز معنیدار بود(p<0/05). آستانههای گوش چپ و راست تفاوت معنیداری را نشان نداد. نتیجهگیری: در این مطالعه تأثیر نامطلوب خانوادۀ دارویی سیسپلاتین بر ایجاد افت شنوایی تأیید شد. تفاوت تغییرات آستانه گوش چپ و راست معنیدار نبود که میتواند به واسطۀ تعداد کم نمونهها باشد. بهطور کلی نتایج این مطالعه تأیید کرد که پاسخهای شنوایی ساقه مغز بهویژه با استفاده از ویژگی فرکانسی، ابزاری ارزشمند در بررسی مسمومیت گوشی ناشی از خانوادۀ دارویی سیسپلاتین باشد.
رقیه فرهادی، فهیمه حاجی ابوالحسن، معصومه اخلاقی، شهره جلایی، محمود اکبریان، دوره 22، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات شنوایی و تعادل در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوی سیستمیک ممکن است بهعنوان پیامد آسیب ایمنی گوش داخلی رخ دهد. آزمون پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی ابزاری جدید در بررسی مسیر دهلیزیـنخاعی است. در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتو، اختلالات تعادلی از جمله هیدروپس آندولنف ممکن است در نتیجۀ رسوب کمپلکسهای ایمنی در اطراف ساکول رخ دهد. گرچه وجود ناهنجاری در سیستم دهلیزی این بیماران اثبات شده، تاکنون عملکرد بخشی از سیستم دهلیزی شامل مسیر دهلیزیـنخاعی در این بیماران بررسی نشده است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف مقایسۀ این پتانسیل ها بین بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتو و افراد هنجار انجام شد. روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعیـمقایسهای، پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی با ارائۀ محرک تنبرست 500 هرتز با شدت 95 دسیبل nHL در 26 فرد هنجار و 20 بیمار مبتلا به لوپوس در مرحلۀ غیرفعال بیماری در محدودۀ سنی 50-20 سال ثبت شد. یافتهها: پتانسیلها در 100درصد نمونهها مشاهده شد. میانگین دامنۀ قله به قله و نسبت عدم تقارن بین دو گروه اختلاف آماری معنیداری را نشان نداد. میانگین زمان نهفتگی قلههای p13 و n23 در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتو به صورت معنیداری نسبت به افراد هنجار بیشتر بود(p <0/05). مدت زمان بیماری تأثیری بر پارامترهای آزمون نداشت. نتیجهگیری: با توجه به مشاهدۀ تأخیر زمان نهفتگی در پاسخ بیماران، احتمال وجود ضایعه در ورای لابیرنت به ویژه در مسیر دهلیزیـنخاعی وجود دارد. بهعلت محدود بودن تعداد نمونههای مورد بررسی، امکان تعمیم نتایج به کل بیماران لوپوس اریتماتوی سیستمیک نیست.
سارا عفیفیان، معصومه روزبهانی، محمد ابراهیم مهدوی، بهرام جلایی، سهیلا خداکریم، دوره 22، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پاسخ پایدار شنوایی روشی نوین برای تخمین آستانۀ شنوایی بهویژه در جمعیت سختآزمون است. اطلاعات کمی در خصوص آستانۀ پاسخ پایدار شنوایی راه استخوانی به ویژه در افراد کم شنوا وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین و مقایسۀ پاسخ پایدار شنوایی راه استخوانی در افراد با شنوایی هنجار و مبتلا به کاهش شنوایی حسی بود. روش بررسی: مطالعۀ مقطعی حاضر روی ۱۰ فرد با شنوایی هنجار و ۱۰ فرد مبتلا به کاهش شنوایی حسی در محدودۀ سنی ۳۰-۱۵ سال، انجام شد. پاسخ پایدار شنوایی و ادیومتری تن خالص در پاسخ به محرک راه استخوانی در فرکانس های ۵۰۰ و ۲۰۰۰ هرتز در هر دو گروه ثبت شد. یافتهها: در هر دو گروه بین آستانۀ ادیومتری تن خالص و پاسخ پایدار شنوایی راه استخوانی اختلاف معنیدار آماری وجود نداشت. تفاوت بین آستانۀ رفتاری و پاسخ پایدار شنوایی هم در افراد با شنوایی هنجار، هم در مبتلایان به کاهش شنوایی حسی، در فرکانس ۵۰۰ هرتز بیشتر از ۲۰۰۰ هرتز بود و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (به ترتیب ۰۳۳/۰=p و ۰۱۷/۰=p). مقایسۀ تفاوت بین ادیومتری تن خالص و پاسخ پایدار شنوایی راه استخوانی بین دو گروه اختلاف معنیدار آماری نشان داد(۰۰۱/۰=p). نتیجهگیری: در هر دو گروه مورد مطالعه، اختلاف بین آستانۀ پاسخ پایدار شنوایی و ادیومتری راه استخوانی از نظر آماری معنیدار نبود پاسخ پایدار شنوایی راه استخوانی با افزایش افت شنوایی و افزایش فرکانس، به آستانۀ رفتاری نزدیکتر می شود.
ویدا رحیمی، سعید فراهانی، معصومه آمره، سامان معروفیزاده، دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل غیرپاتولوژیک دخیل در ثبت گسیلهای صوتی گوش، وضعیت بدن است. در پژوهش حاضر، تأثیر وضعیت خوابیده به پهلو بر ویژگیهای گسیلهای صوتی برانگیختۀ گذرای گوش و فرضیات موجود بررسی شد. روش بررسی: مطالعۀ مقطعی مقایسهای روی ۴۲ فرد بزرگسال در محدودۀ سنی ۲۵- ۱۸ سال انجام شد. نتایج آزمون گسیلهای صوتی برانگیختۀ گذرای گوش بهمنظور مقایسۀ سطح پاسخ کلی، درصد تکرار پذیری کلی، نسبت سیگنال به نویز و زمان آزمایش در وضعیتهای نشسته، طاقباز و خوابیده به پهلو بهصورت همانطرفی و دگرطرفی ثبت و تحلیل شد. یافتهها: وضعیت بدن تأثیر معنیداری بر سطح پاسخ کلی، درصد تکرار پذیری کلی و مدت زمان آزمایش داشت(۰۱/۰≥p) در حالی که این تأثیر در نسبت سیگنال به نویز تنها در فرکانس ۱۰۰۰ هرتز مشاهده شد(۰۰۱/۰≥p) بیشترین میزان سطح پاسخ کلی و کمترین مدت زمان آزمایش در وضعیت خوابیده به پهلو بهصورت دگرطرفی مشاهده شد(۰۵/۰≥p). نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بهدست آمده به نظر میرسد وضعیت خوابیده به پهلو بهصورت دگرطرفی بهترین وضعیت برای کسب پاسخهای برانگیخته گذرای گوش محسوب شود. نتایج این پژوهش تا حدودی مؤید بخشی از فرضیۀ تغییرات فشار داخل جمجمهای که در آن تغییر وضعیت بدن منجر به افزایش فشار داخل حلزونی میشود، است هرچند تناقضاتی در این میان مشاهده میشود.
مژگان معصوم، منصوره عادل قهرمان، عبدالرضا شیبانیزاده، کامران برین، شهره جلایی، دوره 23، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که اتریکول اصلیترین اندامهای آسیبدیده در سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم است به نظر میرسد ثبت پتانسیل برانگیختۀ دهلیزی چشمی روش مناسبی برای ارزیابی اختلال عملکرد اتریکول و تأثیر عودکنندگی این نوع سرگیجه باشد. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی پارامترهای این آزمون در مبتلایان به سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم انجام شد. روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی، پتانسیل عضلانی با ارائۀ محرک تنبرست ۵۰۰ هرتز با شدت ۹۵ دسیبل nHL از طریق راه هوایی در ۲۵ فرد سالم و ۲۰ فرد مبتلا به سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم ثبت شد. یافتهها: میانگین دامنۀ پاسخ در گوش مبتلا در مقایسه با گوش غیرمبتلا و افراد سالم کمتر و میانگین آستانه در گوش مبتلا نسبت به گوش غیرمبتلا و افراد سالم بیشتر بود(p<۰/۰۵). میانگین نسبت عدم تقارن دامنه در بیماران نسبت به افراد سالم بیشتر بود(p<۰/۰۰۱). دو گروه تفاوت معنیداری را از لحاظ میانگین زمان نهفتگی موج n10 و موج p15 نشان ندادند(p>۰/۰۵). تعداد ناهنجاریهای پاسخ در گوش مبتلای بیماران بیشتر از گوش غیرمبتلا و گروه سالم بود(p<۰/۰۵). بیماران مبتلا به سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم عودکننده نسبت به بیماران غیرعودکننده تعداد ناهنجاری بیشتری نشان دادند(p=۰/۰۳). نتیجهگیری: نتایج پتانسیل عضلانی چشمی نشاندهندۀ اختلال بیشتر اتریکول در سرگیجۀ وضعیتی ناگهانی خوشخیم عودکننده است. پیشنهاد میشود از این آزمون در ارزیابی این نوع بیماران استفاده شود.
شادمان نعمتی، عبدالرحیم کوشا، علی فقیه حبیبی، رسول پناهی، معصومه پستادست، دوره 23، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در حالی که در اکثر مبتلایان به وزوز می توان درجاتی از آسیب شنوایی را مشاهده کرد، درصد کمی از مراجعهکنندگان به درمانگاه های گوش، گلو و بینی و مراکز ارزیابی شنوایی را نیز افرادی تشکیل می دهند که با وجود آستانه های شنوایی هنجار از ابتلا به وزوز گوش شکایت می کنند. مطالعۀ حاضر بهمنظور درک بهتر از دلایل احتمالی بروز پدیدۀ وزوز و با هدف بررسی تغییرات احتمالی در عملکرد ساختارهای شنوایی ساقۀ مغز در افراد دچار وزوز مزمن و برخوردار از آستانه های شنوایی هنجار انجام شد. روش بررسی: روش بررسی این پژوهش بهصورت مقطعیـمقایسهای بود و در مجموع ۵۲ گوش، ۲۶ گوش با وزوز و ۲۶ گوش بدون وزوز، مورد بررسی قرار گرفتند. مؤلفههای پاسخ برانگیختۀ ساقۀ مغز از جمله زمان نهفتگی و دامنۀ امواج در دو گروه تعیین شد. یافتهها: اختلاف میانگین زمان نهفتگی مطلق امواج I ، III و V بین دو گروه کمتر از ۱/۰ میلیثانیه بود که از نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. همچنین در مقادیر زمان نهفتگی بینقله ای امواج I-III ، III-V و I-V در دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نشد. تنها نسبت دامنۀ V/I در گروه مبتلا به وزوز به طور معنیداری بزرگتر بود(p=۰/۰۴). نتیجهگیری: به نظر می رسد تغییراتی که در دامنۀ امواج به ویژه امواج انتهایی تر، ایجاد میشوند میتواند بهعنوان نشانه ای از تغییرات پلاستیک فعالیت نورونها و نقش احتمالی آن در ایجاد وزوز در افراد با شنوایی هنجار در نظر گرفته شود.
گیتا موللی، معصومه ایمانی، دوره 23، شماره 6 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات مختلف نشان میدهد که کودکان کم شنوا در مقایسه با کودکان عادی مشکلاتی را در کلیۀ ابعاد رشد هیجانی شامل بیان چهرهای، بازشناسی هیجانی، قواعد تظاهری، فهم هیجانات آمیخته و متضاد و نظریۀ ذهنخوانی نشان میدهند. هدف مقاله حاضر مروری بر پژوهشهای انجام گرفته در زمینۀ بررسی مشکلات رشد هیجانی در کودکان کمشنوا بود. یافتههای اخیر: برخی یافتهها نشان میدهند در سنین پایین عملکرد کودکان کم شنوا مشابه عملکرد کودکان شنواست. در بررسی قواعد تظاهری در کودکان کمشنوا میتوان اذعان کرد الگوی پاسخدهی کودکان کمشنوا ممکن است نشاندهندۀ مشکلات آنان در درک حالات ذهنی نباشد، بلکه ناشی از ناتوانی آنان از بیان کردن دلایل خود در این موقعیتها باشد. بهطور کلی یافتههای تحقیقاتی نشان میدهد که فهم و درک هیجانی در جنبهها و ابعاد مختلف با توانایی های ارتباط زبانی کودک مرتبط است. نتیجه گیری: الگوی نتایج بهدست آمده بر مبنای فرضیۀ مکالمات، مبین این است که کودکان ناشنوا در بیشتر ابعاد رشد هیجانی مانند تفسیر و تشخیص هیجانات چهرهای، عملکردی مشابه همسالان شنوا دارند اما این کودکان در فهم قواعد تظاهری و نظریۀ ذهنخوانی که در آن تجربه مکالمات نقش اساسی دارد عملکرد ضعیفتری داشتند. یافتههای اخیر بهطور کلی نشان میدهد که زبان نقشی اساسی در رشد هیجانی کودکان دارد و بنابراین کودکان ناشنوا در مقایسه با کودکان شنوا عملکرد ضعیفتری دارند.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|