|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
13 نتیجه برای مهری
نعمت الله مختاری، مهری خراسانی، هادی بهزاد، دوره 12، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
هدف: لزوم استفاده از OAE در تشخیص نوروپاتی شنوایی.
روش ها: انجام ایمیتانس ادیومتری، OAE و ABR و مداخله توانبخشی برای سه کودک مبتلا به یرقان نوزادی
نتایج: آزمایش های تمپانومتری و OAE این سه کودک طبیعی بود. ABR آنها مبین اختلال عمده در سیستم شنوایی بود. سمعک های تجویز شده و مداخلات توانبخشی برای هیچ یک مفید نبود.
بحث: 1) OAE به صورت DPOAE) Screening یا TEOAE) بایستی در مجموعه کارهای تشخیص شنوایی شناسی و بیمار یابی قرار گیرد. 2) هرگاه موارد بالینی گویای پدیده های چون هیپوکسی، یرقان، MS، مننژیت و مننگو آنسفالیت باشد اهمیت جایگاه OAE بیشتر خود را می نمایاند. 3) انتخاب موارد انجام کاشت حلزون بی نیاز از دانستن وضعیت OAE نمی باشد. 4) در صورت وجود نوروپاتی شنوایی لزوم پرداختن به دیگر روش های بازتوانی شنوایی ضروری است.
محسن سعیدمنش، آذر مهری، نعمت اله روح بخش، مجید بیطرف، پروین کتابدار، دوره 16، شماره 1 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: گفتار از ضروریترین نیازهای زندگی اجتماعی است و کودک برای یادگیری آن نیازمند سلامتی حواس بدن و محیط غنی از گفتار می باشد که حس شنوایی از مهمترین این نیازهاست. در کودکانی که ازنظر شنوایی با مشکل مواجهند، تقویت هر چه زودتر این حس، مورد تأکید قرار گرفته است. فناوری کاشت حلزون در دهههای اخیر، خدمات فراوانی را به کودکان کم شنوا ارائه کرده است. در ایران با توجّه به جدیدبودن و محدودیت کاشت حلزون، تاکنون پژوهشی که تأثیر زمان جراحی را بر گفتار کودکان نشان دهد، صورت نگرفته است. از این رو هدف از اجرای این پژوهش، بررسی و مقایسه خطاهای تولیدی در کودکان کاشت حلزون با زمانهای مختلف جراحی میباشد. روش بررسی: در این مطالعه که به روش مقطعی در شهرستان یزد انجام شد، تعداد 10 نفر از کودکان کاشت حلزون شده قبل از سن سه سالگی، با 11 نفر از کودکان کاشت حلزون شده بعد از چهار سالگی مورد مطالعه قرار گرفتند. کودکان مورد بررسی، 5/2 تا 3 سال از عمل جراحی آنها میگذشت و هیچگونه مشکل آناتومیک، بینایی و هوشی نداشتند. سپس با استفاده از آزمون فونتیک تصویری، خطاهای تولیدی کودکان استخراج گردید. جهت بررسی بیشتر انواع خطاهای تولیدی، از گفتار پیوسته نیز استفاده شد تا تکمیل کننده آزمون فونتیک باشد. از طریق آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصله نشان داد که در خطای جانشینی و کل خطاها اختلاف معنیداری بین دو گروه وجود دارد ولی در مورد سایرخطاها اختلاف معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد کودکانی که بعد از چهار سالگی مورد جراحی قرار گرفته بودند اختلال تولیدی شدیدتری نسبت به گروه دیگر داشتند. این مطلب بیانگر آن است که جراحی زودتر کودکان کاندیدای کاشت حلزون در رشد مهارتهای گفتاری و کاهش خطاهای تولیدی آنها تأثیر بسزایی دارد.
علیرضا مهری، داریوش شهبازی گهرویی، لیلا قائدی، دوره 16، شماره 1 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی سلامت شنوایی در افرادی که قادر به همکاری برای انجام آزمون شنوایی نیستند، به خصوص کودکان زیر دو سال به علت قرار داشتن در زمان طلائی آموزش مهارتهای زبانی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در حال حاضر، ثبت پتانسیلهای برانگیخته ثابت شنوایی یکی از بهترین روشها جهت آزمون شنوایی به صورت آبجکتیو است ولی زمان طولانی آزمون در این روش، استفاده بالینی آن را محدود نموده است. این پتانسیل در زمان ثبت به شدت با سیگنال الکتروآنسفالوگرافی آلوده میشوند، بنابراین جهت استخراج آنها، باید از روش پردازش سیگنال مناسبی استفاده شود. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه زمان ثبت پتانسیلهای برانگیخته ثابت شنوایی با استفاده از سه روش Kalman، Ziarani و قدیمی بود. روش بررسی: با توجه به مشخصات این سیگنال، در این پژوهش از دو روش تطبیقی جهت استخراج پتانسیلهای برانگیخته ثابت شنوایی بکار گرفته شد. روش اول، روش تطبیقی غیرخطی Ziarani و همکاران و روش دوم فیلتر ارتقاءیافته Kalman بود. جهت ارزیابی دو روش پیشنهاد شده و مقایسه آنها با روش قدیمی، از دو مجموعه سیگنال بالینی ثبت شده در مرکز تحقیقات روتمن دانشگاه تورنتو، استفاده شد. یافتهها: سرعت استخراج این پتانسیلها در روش Ziarani نسبت به روش قدیمی 6/1 برابر و در روش فیلتر ارتقاءیافته Kalman نسبت به روش قدیمی 1/13 برابر افزایش یافته است. نتیجهگیری: به نظر میرسد مناسبترین روش جهت استخراج پتانسیلهای برانگیخته ثابت شنوایی از بین سه روش فوق، روش فیلتر ارتقاءیافته Kalman باشد. بهعلاوه استفاده از این فیلتر برای ارزیابی به لحاظ آبجکتیو بودن آن میتواند سودمندتر و سریعتر باشد.
آذر مهری، یونس جهانی، راضیه عالمی، الهام آرامی پور، دوره 16، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران آفازی روان و آلزایمر در جنبههای درک و نامیدن دچار اشکال میباشند. این تشابه در منطقه آسیب دو گروه بیمار فوق نیز وجود دارد، به طوری که در هر دو گروه مزبور، آسیب در لوب گیجگاهی و آهیانه دیده میشود. باتوجه به یکسان بودن منطقه آسیب و تشابه اختلال ارتباطی آنان، در این پژوهش تأثیر ارائه راهنمایی معنایی و آوایی در تسهیل فرآیند نامیدن بررسی میشود. روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی ـ تحلیلی روی 14 بیمار انجام شد. هفت بیمار آفازی روان با میانگین سنی 4/48 و هفت بیمار آلزایمر با میانگین سنی 71/69 سال و میانگین ارزیابی مختصر وضعیت شناختی بیمار مساوی 16 با استفاده از آزمون نامیدن فارسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران آفازی از مراکز و بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیماران آلزایمر از انجمن آلزایمر ایران و بیمارستان روزبه انتخاب شدند. یافتهها: در بیماران آفازی روان، میانگین پاسخهای صحیح به راهنمایی معنایی 71/2 و به راهنمایی آوایی 29/12 بود که با p=0/01 بین دو نوع راهنمایی اختلاف معنیداری وجود داشت اما در بیماران آلزایمر بین میانگین پاسخهای صحیح به راهنمایی معـــنایی 29/8 و راهنمایی آوایـــی 43/3 با p>0/05 اختلاف معنیدار بدست نیامد. همچنین مهمترین یافته این پژوهش، تفاوت معنیدار بین راهنمایی آوایی و معنایی در دو گروه بیماران بود. نتیجهگیری: بیماران مورد مطالعه از هر دو راهنمایی در فرآیند نامیدن سود میبرند، به این صورت که پاسخهای صحیح در بیماران آفازی روان با ارائه راهنمایی آوایی افزایش مییابد ولی در گروه آلزایمر راهنمایی معنایی نقش اصلی را در تسهیل واژهیابی به عهده دارد.
زهرا سلیمانی، محسن سعیدمنش، مهدی دستجردی، آذر مهری، یونس جهانی، دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار بخشی از دانش زبانی فرد هستند. نتایج تحقیقات در جوامع مختلف و زبانهای گوناگون نشان میدهد که بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن ارتباط وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی وجود ارتباط آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن در زبان فارسی انجام شده است. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، توصیفیـتحلیلی 130 دانشآموز پسر پایه اول ابتدایی بهطور تصادفی انتخاب شدند. آنها از نظر بهره هوشی، بینایی و شنوایی هنجار بودند و همچنین از رشد طبیعی زبان برخوردار بودند. از این کودکان آزمونهای آگاهی واجی، سرعت نامیدن خودکار و خواندن گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی استفاده شد. یافتهها: ارتباط بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن معنیدار است(p<0/0001). ضریب همبستگی پیرسون آگاهی واجی مستقیم و برابر 86/0 بود. ضریب همبستگی بین زمان سرعت نامیدن خودکار و نمره خواندن معکوس است، یعنی هر چه نمره خواندن بهتر بود، زمان سرعت نامیدن خودکار کمتر میشد که برابر 87/0ـ بود. در بررسی ارتباط هر یک از متغیرهای فوق با نمره خواندن در حضور دو متغیر دیگر نیز معنیدار بود(p<0/0001). نتیجهگیری: این پژوهش نشان میدهد بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با خواندن در کودکان فارسی زبان همانند سایر زبانها ارتباط وجود داشته و با تقویت این مهارتها میتوان بر توانایی کودک در خواندن افزود.
آذر مهری، بهنوش طحان زاده، یونس جهانی، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بیدستوری، پدیدهای عصبزبانشناختی است که بهتازگی از زوایای ادراکی و تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. تمرکز پژوهش حاضر بر نقایص دستوری در زبانپریشیهای بروکای بیدستور افراد فارسیزبان است و هدف از آن، بررسی میزان کاربرد صحیح زمانهای مختلف افعال فارسی در این گروه از بیماران میباشد. روش بررسی: هشت بیمار مبتلا به زبانپریشی بیدستور، با میانگین سنی 57 سال، در این پژوهش توصیفیـتحلیلی شرکت داشتند. بیماران براساس آزمون زبانپریشی فارسی، گزارش تصویربرداری و معیارهای ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. هفت بیمار تکزبانۀ فارسی بودند و یک بیمار دوزبانه بود که تسلط کامل بر زبان فارسی داشت. همۀ بیماران ضایعه در نیمکرۀ چپ داشتند و حداقل یک سال از زمان شروع ضایعۀ آنها سپری شده بود. آزمون زمان افعال فارسی، در دو بخش تکمیل جملۀ نوشته شده و تصویری، روی بیماران اجرا شد. یافتهها: بین زمانهای مختلف گذشته، یعنی ساده، نقلی، استمراری و بعید، اختلاف معنیداری نبود(p>0/05)، اما مقایسۀ میانگینها نشان داد که گذشتۀ ساده، استمراری، نقلی و بعید، بهترتیب دارای کمترین آسیب هستند. بین میانگین پاسخهای بیماران به زمان گذشتۀ افعال، در مقایسه با زمان حال، تفاوت معنیدار هست. در مورد زمانهای مختلف افعال نیز از کمترین آسیب به بیشترین، زمانهای حال، آینده و گذشته میباشند(p=0/02). نتیجهگیری: در زبان فارسی نیز، مانند زبانهای دیگر، زمان افعال در بیماران زبانپریش بروکای بیدستور دستخوش آسیب میشود. آنان در زمان گذشته نسبت به حال و آینده اشکال بیشتری دارند.
سیده مریم خدامی، آذر مهری، یونس جهانی، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: الگوی انسداد چاکنای مهمترین نشانۀ استروبوسکوپی برای قضاوت دربارۀ بهنجار بودن عملکرد حنجره است. بنابر پژوهشهای اخیر، الگوی انسداد کامل تنها الگوی مشاهده شده در آواسازی بهنجار نیست. هدف از این مطالعه بررسی الگوی انسداد چاکنای در افراد بهنجار و بررسی عامل جنس بر آن میباشد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از بین 218 دانشجو و پس از تاریخچهگیری، ارزیابی ادراکی و ارزیابی صوت از دیدگاه فرد، 80 نفر، 58 زن و 22 مرد، با میانگین سنی 19/21، که ارزیابیها دال بر بهنجار بودن صوت آنها بود، بهصورت تصادفی انتخاب شدند ارزیابی ویدئولارنگوسکوپی در هنگام تولید واکه i// در سطوح زیر و بمی و بلندی عادتی، زیر، بم، بلند و آهسته انجام شد و الگوی انسداد چاکنای در سطوح آواسازی فوق ثبت و بین زنان و مردان مقایسه گردید. یافتهها: فراوانترین الگو در کل آواسازیها، الگوی انسداد کامل بود اما الگوی شکاف خلفیY، دومین الگو در مردان با فراوانی 2/20 درصد و در زنان با فراوانی 4/39 درصد بود که مقایسۀ فراوانیها دال بر وجود تفاوت معنیدار بین مردان و زنان بود(p=0/001). مقایسۀ الگوی انسداد در سطوح عادتی(p=0/004)، زیر(p=0/006) و آهسته (p=0/02) بیانگر تفاوت معنیدار بین دو جنس بود اما در هنگام تولید واکه بهصورت بم(p=0/7) و بلند(p=0/19)، تفاوت معنیدار بین دو جنس مشاهده نشد(p>0/05). نتیجهگیری: الگوی انسداد شکاف خلفی Y را میتوان بههمراه الگوی انسداد کامل یک یافته بهنجار استروبوسکوپی در افراد جوان دارای صوت بهنجار پذیرفت. علاوه بر این، جنسیت افراد تأثیر معنیداری بر الگوی انسداد چاکنای آنها دارد.
مهری صفری، علی قربانی، یونس امیری شوکی، فرزاد ایزدی، دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: ندول چینهای صوتی یکی از علل ناهنجاری صوت است که با علایمی چون خشونت صدا و صدای نفس آلود همراه است. صوتدرمانی یکی از روشهای درمان این اختلال است؛ از این رو این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر صوتدرمانی بر ویژگیهای آکوستیکی صدای بیماران دچار ندول چینهای صوتی انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه موردی، پنج زن مبتلا به ندول چینهای صوتی (14 تا 45 سال) بهمدت نه هفته تحت صوتدرمانی طبق روش Boone قرار گرفتند. میزان رعایت بهداشت صوتی و انجام تمرینات هر روزه با استفاده از پرسشنامه بررسی میشد. برای ارزیابی تأثیر صوتدرمانی علاوه بر ارزیابی دستگاهی، ساختمان و حرکات چینهای صوتی بیماران توسط پزشک متخصص حنجره، قبل و بعد از صوتدرمانی با دستگاه استروبوسکوپی معاینه میشد. برای جمعآوری نمونه صوتی، کشش واکه /æ/ در سطح بلندی راحت بیماران مورد استفاده قرار گرفت و نمونه صوت آزمودنیها با استفاده از نرمافزار speech studio مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: فرکانس پایه در چهار بیمار پس از صوتدرمانی کاهش یافت اما تغییرات آن معنیدار نبود(p=0/225). آشفتگی فرکانس پایه در همه بیماران پس از صوتدرمانی بهطور معنیداری کاهش یافت(p=0/043). آشفتگی شدت صدا در سه بیمار کاهش یافت که معنیدار نبود(p=0/345).
نتیجهگیری: صوتدرمانی در بیماران مبتلا به ندول چینهای صوتی موجب بهبود ویژگیهای آکوستیکی و از بین رفتن یا کوچکتر شدن ندول چین صوتی میشود. میزان بهبودی بستگی به انجام تمرینات و رعایت بهداشت صوت دارد.
زهرا سلیمانی، آذر مهری، فرشته فرزیانپور، احمدرضا خاتونآبادی، محمدرحیم شاهبداغی، سیده مریم خدامی، هوشنگ دادگر، مریم تقیزاده قه، مهدیه کریمی، دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزشیابی درونی فرایندی مهم در هر سازمانی است. یکی از سیاستهای آموزش عالی ارزشیابی هریک از گروههای آموزشی است. هدف از ارزشیابی درونی گروه گفتاردرمانی سنجش میزان کیفیت در حوزههای آموزش، پژوهش و درمان بهمنظور ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها و شناسایی راههای برطرف کردن ضعفها و تهدیدها است. روش بررسی: این مطالعه مقطعیـتوصیفی در 10 گام بهمنظور بررسی 10 عامل انجام شد. نمونهها شامل دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، دانشآموختگان و مسئولان آنان، اعضاء هیأت علمی و مدیر گروه، کارشناسان و بیماران بودند. در این پژوهش از نرمافزار ارزیابی درونی گروههای آموزشی و پژوهشی مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشکی استفاده شد. تجزیه و تحلیل براساس میانگین میانگینها انجام شد. یافتهها: طیف مطلوبیت عوامل بهترتیب از بیشترین به کمترین عبارت بودند از: کیفیت تشخیص و درمان و نحوۀ برخورد با بیماران 15/4 از 5 و هیأت علمی 5/3 در طیف مطلوب، ساختار سازمانی و مدیریت 34/3، دانشآموختگان 21/3، فرایند تدریس و یادگیری 1/3، رسالتها و اهداف 09/3، دورههای آموزشی و برنامههای درسی 99/2، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی 9/2، دانشجویان 76/2 و پژوهش 67/2 در طیف نسبتاً مطلوب. گروه گفتاردرمانی در کل میانگین 17/3 (4/63%) از 5، طیف نسبتاً مطلوب را بهدست آورد. نتیجهگیری: گروه گفتاردرمانی قبل از ادغام در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار داشت. با توجه به شرایط و امکانات موجود این وضعیت برای گروه مناسب بود.
سیده زهره موسوی، علیاصغر صباغی، آذر مهری، سامان معروفیزاده، دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استریوگنوز دهانی توانایی شناسایی اشیاء و جایگاه آنها در دهان است و در تولید صداهای گفتاری، ایفای نقش میکند. از آنجا که کودکان کمشنوا دارای مشکلات تولیدی هستند. از این رو پژوهش حاضر توانایی استریوگنوز دهانی کودکان پنج سالۀ کمشنوا با درجات متفاوت افت شنوایی را با کودکان گروه بهنجار مورد مقایسه قرار داد. روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی، و بهصورت غیرمداخلهای انجام شد. 40 کودک پنج ساله (30 کودک کمشنوا و 10کودک بهنجار) انتخاب شدند. این کودکان با استفاده از آزمون تشخیص شکل از لحاظ توانایی استریوگنوز دهانی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل از آزمون منویتنی استفاده شد. یافتهها: میانگین پاسخهای درست آزمودنیها در توانایی استریوگنوز دهانی در گروههای بهنجار و کمشنوای شدید با p=0/01 و در گروههای بهنجار و کمشنوای عمیق با p=0/05، دارای تفاوت معنیدار بود. بین میانگین پاسخهای درست آزمودنیها در توانایی استریوگنوز دهانی در گروههای کمشنوا در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود نداشت. همچنین میانگین زمان تشخیص درست آزمودنیها به اشکال در گروههای بهنجار و تمامی گروههای کمشنوا، تفاوت معنیدار مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد که کودکان کمشنوا در مقایسه با کودکان بهنجار استریوگنوز دهانی مناسبی ندارند که این بدعملکردی میتواند عامل مشارکتکننده در اختلالات تولیدی به علت ارسال نامناسب بازخورد حس عمقی در این کودکان باشد.
بهنوش طحانزاده، زهرا سلیمانی، سیده مریم خدامی، آذر مهری، شهره جلایی، دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دشواری بازیابی و یا تولید واژگان از مشکلات متداول و مشترک در انواع سندرمهای زبانپریشی است. از این رو طراحی آزمونی معتبر که به بررسی این مشکل براساس فرآیندهای پردازشی مرتبط و عوامل مؤثر بر آن میپردازد، حائز اهمیت است. نامیدن در مواجهه تصویر، روشی شاخص برای ارزیابی و درمان نقایص بازیابی واژه است. هدف از این پژوهش تعیین روایی و پایایی آزمون تصویری نامیدن شفاهی برای ارزیابی توانمندی بازیابی واژه بیماران زبانپریش بود. روش بررسی: روایی محتوایی و صوری آزمون که شامل تصویر خطی 115 اسم زبان فارسی بود با نظرسنجی از متخصصان گفتاردرمانگر، گرافیست و نقاش بررسی شد. سپس آزمون طی دو مرحله روی 10 بیمار زبانپریش و 30 فرد بهنجار معادل از نظر سن، جنس و تحصیلات اجرا شد. روایی سازه و ثبات درونی آزمون بررسی شد. ثبات بیرونی نیز به شیوه آزمونـبازآزمون سنجیده شد. یافتهها: روایی تمامی آیتمها از نظر محتوایی و صوری بهترتیب بزرگتر ومساوی 90 و 85 بود. تفاوت بین میانگین امتیازهای بیماران و افراد بهنجار معنیدار بود(p=0/001). ثبات درونی 98/0 برای آزمون بهدست آمد. ضریب تکرارپذیری این آزمون نیز 98/0 بود. نتیجهگیری: آزمون تصویری نامیدن شفاهی از نظر محتوایی، صوری و سازه روا بود. همچنین، ثبات درونی و بیرونی بالایی داشت. بنابراین این آزمون ابزاری معتبر جهت ارزیابی توانمندی نامیدن بیماران زبانپریش با استفاده از مجموعۀ وسیع و متنوعی ازتصاویر است.
شیوا ابراهیمیان، آمنه رنجبر، مهری صفری، فیروز صدیقی، محبوبه سعادت، دوره 22، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکل شنوایی نقایصی را در درک زبان و بهدنبال آن در بیان زبان ایجاد میکند پژوهش حاضر با هدف بررسی، میزان تمایز و درک ویژگیهای آوایی واکههای زبان فارسی توسط کودکان کمشنوا را انجام شد. روش بررسی: در این پژوهش با آزمونی محققساز که بر مبنای آزمون ادراک شنوایی برای آسیب شنوایی تهیه و تدوین شده بودبه بررسی توانایی تمایز واکهها در کودکان پنج تا هشت سال فارسیزبان پرداخت. آزمون دارای دو بخش دیداریـشنیداری و شنیداری صرف، شامل پنج زیرآزمون برای بررسی تمایز واکههای پیشین و پسین است. با استفاده از این آزمون 22 کودک مبتلا به افت شنوایی در حد 90-70 دسیبل مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج نشان داد بین میانگین پاسخهای درست در دو قسمت واکههای پیشین و پسین تفاوت معنیداری وجود دارد(p<0/05). در تمایز واکههای پسین در آزمون دیداریـشنیداری تمایز واکۀ /â/ بهتر از دیگر واکههای پسین صورت میگیرد. در آزمون شنیداری نیز بالاترین میانگین مربوط به واکۀ /â/ بود. در تمایز واکههای پیشین در آزمون دیداریـشنیداری درک و تمایز واکۀ /i/ نسبت به دو واکۀ دیگر (/e/ /æ/) بهتر صورت گرفت. اما در آزمون شنیداری صرف میزان دشواری این واکهها یکسان بود و طبقهبندی واکههای پیشین از لحاظ میزان دشواری تمایز شنیداری ممکن نبود. نتیجهگیری: در هر دو بخش آزمون تمایز واکههای پسین در کودکان کمشنوا نسبت به واکههای پیشین بهتر و راحتتر صورت میگیرد.
مهری ملکی، زهرا جعفری، حسن عشایری، مرضیه شریفیان، علیرضا اکبرزاده باغبان، دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکلروز متعدد یکی از بیماریهای دستگاه عصبی مرکزی است که میتواند با نشانههای گوناگونی همراه باشد. یکی از این نشانهها، اختلالات شنوایی است. با توجه به اینکه ضعف درک گفتار از پیامدهای اصلی نقص شنوایی است و توانایی حدت زمانی در درک گفتار نقش بهسزایی دارد. در پژوهش حاضر، درک گفتار و حدت زمانی توسط امتیاز بازشناسی واژه در سکوت و حضور نویز و آزمون کشف فاصله در افراد مبتلا به اسکلروز متعدد مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر روی ۱۸ بزرگسال مبتلا به اسکلروز متعدد با میانگین سنی ۲۸/۳۷ سال و ۱۸ بزرگسال با شنوایی هنجار با میانگین سنی ۰۰/۳۸ سال که از نظر سن و جنس مطابقت داشتند، انجام شد. توانایی حدت زمانی در سطوح شدتی فوق آستانه بهوسیله آزمون کشف فاصله و امتیاز بازشناسی گفتار در سکوت و سه نسبت سیگنال به نویز مختلف در دو گروه اندازهگیری و نتایج بهدست آمده در افراد مبتلا به اسکلروز متعدد با افراد هنجار مقایسه شد. یافتهها: بین گروه مبتلا و هنجار در آزمون کشف فاصله و امتیاز بازشناسی واژه، اختلاف معنیداری وجود داشت(p<۰/۰۵). در آزمون کشف فاصله در دو گروه، بین چهار سطح شدت مورد بررسی، تفاوت معنیداری مشاهده شد(p<۰/۰۵). همچنین امتیاز بازشناسی واژه در هر دو گروه بین چهار وضعیت اندازهگیری تفاوت معنیداری داشت(p<۰/۰۰۱). نتیجهگیری: براساس یافتههای مطالعۀ حاضر، در بیماری اسکلروز متعدد نقص در پردازش ویژگیهای زمانی محرک مشاهده میشود. به نظر میرسد نقص در پردازش ویژگیهای زمانی محرک صوتی، علت کاهش امتیاز بازشناسی واژه و درک گفتار در این بیماران است.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|