|||  عنوان نشریه: شنوایی شناسی | ناشر: دانشگاه علوم پزشکی تهران | |||  Website: http://aud.tums.ac.ir | Email: aud@tums.ac.ir
   [صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations21531230
h-index2113
i10-index6629

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای نیلی

ثریا نیلی، علیرضا کریمی یزدی، رمضانعلی شریفیان، شهره جلایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده

هدف: این مطالعه با هدف تعیین وضعیت شنوایی مبتلایان به تالاسمی تحت درمان با دسفرال مراجعه کننده به دو مرکز تالاسمی قدس قزوین و مرکز طبی کودکان تهران صورت گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی مقطعی بوده و در طی آن 195 فرد مبتلا به تالاسمی (30-3 سال) در دو مرکز شنوایی شناسی قدس قزوین و مجتمع بیمارستان امام خمینی (ره) تهران تحت معاینات کامل اتولوژیک به همراه ادیومتری صوت خالص و ایمیتانس ادیومتری قرار گرفتند.
یافته‏ها: از مجموع 195 بیمار مورد بررسی 43.1% دچار انواع افت شنوایی بودند که این افت در 16% موارد افت انتقالی و در 4.6% موارد حسی-عصبی بود. 22.5% از مبتلایان افت شنوایی فرکانس های بالا داشتند که این افت در 12% آنها می توانست به تاثیر دسفرال مربوط باشد. همچنین در این مطالعه بین سن شروع دسفرال و همچنین سطح فریتین مبتلایان و بروز افت شنوایی فرکانس های بالا ارتباط معنی داری مشاهده نشد. ولی ارتباط معنی داری بین دوز مصرف روزانه و مدت مصرف دسفرال و بروز افت شنوایی فرکانس های بالا مشاهده گردید (P<0.05). انجام این بررسی به تفکیک مراحل مراجعه مبتلایان نیز یافته های مشابهی را نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که با توجه به وجود انواع کاهش شنوایی در این مبتلایان و هم چنین بعلت احتمال ایجاد افت شنوایی فرکانس های بالا در بیماران تحت درمان با دسفرال، انجام معاینات اتولوژیک و آزمایشات دوره ای شنوایی به منظور پیشگیری از بروز ضایعات شنوایی دایمی در آنها ضروری می باشد


رابعه آریایی، رضا نیلی پور، حسن عشایری،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده

این پژوهش به دلیل اهمیت مساله زبان و ارتباط آن با ضایعات مختلف مغزی خصوصا، ضایعات نیمکره چپ مغز که می تواند موجب پدید آمدن اختلال گفتاری متناسب با عمق و وسعت ضایعه گردد از اهمیت فراوانی برخوردار است. مطالعات بالینی و تجربی مختلفی نشان داده که اسامی و افعال می توانند به طور مستقل در نتیجه ضایعات مغزی مختلف دچار از هم گسیختگی شوند. اختلال شایع در نام بردن فعالیت ها (تولید افعال) معمولا در بیماران زبان پریش ناروان همراه با ضایعات لوب پیشانی گزارش شده است. در صورتی که اختلال انتخابی، در نام بردن اشیاء (تولید اسامی) معمولا در بیماران آنومیک که در آنها ضایعه، لوب گیجگاهی و نواحی خلفی را آسیب رسانده مشاهده شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. داده های این پژوهش از طریق ارزیابی علائم آفازی هر بیمار با آزمون فارسی آفازی (پارادی، نیلی پور، پری بخت 1989) و تجزیه و تحلیل گفتار پیوسته وی پس از آزمون حاصل شده است. جامعه مورد مطالعه بیماران زبان پریش فارسی زبان در مراکز گفتار درمانی شهر تهران بودند. نمونه گیری به شیوه کاملا انتخابی و بیماران دارای ضایعات نیمکره چپ قشر مخ که در اثر CVA (منحصرا ضایعه عروقی) دچار زبان پریشی شده اند و دارای ویژگی های همگن می باشند. افراد بزرگسال، باسواد، راست دست، فارسی زبان، بدون ریسک فاکتورهایی مانند نیکوتین، الکل، نقرس، دیابت، مواد مخدر و هر گونه بیماری افسردگی از نوع درون زا ... بودند. تعداد بیماران 20 نفر و سن آنها بین 33 تا 76 سال است. یافته های توصیفی و تحلیلی بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد بین توانایی بکارگیری اسم و ضایعه نیمکره چپ مغز ارتباط معناداری وجود دارد، بین توانایی بکارگیری فعل و ضایعه نیمکره چپ مغز نیز ارتباط معناداری وجود دارد. با وجود محدودیت این پژوهش و عدم امکان تعمیم آن، در مورد اهمیت این مسئله و وجود آسیب پذیری اسم و فعل و جایگاه آسیب مغزی نمی توان به سادگی گذشت


لیلا گل پور ، رضا نیلی پور ، بلقیس روشن ،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: زبان آموزی یکی از مهارت هایی است که باید در سال های اولیه زندگی کسب شود. بدین ترتیب زبان کودک به تدریج تحول می یابد و در هر مرحله واژه ها و ساخت های تازه ای به دانش او اضافه می گردد. حس شنوایی نیز مهم ترین پایه و اساس برای اکتساب طبیعی زبان است و کم شنوایی از عواملی است که مانع رشد طبیعی زبان می شود. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت برخی ویژگی های زبانی (صرفی- نحوی) گفتار کودکان کم شنوای شدید- عمیق در حال آموزش با کودکان طبیعی 5-4 ساله فارسی می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی، جامعه مورد بررسی 10 کودک طبیعی 5-4 ساله فارسی زبان به عنوان گروه شاهد از مهد کودک شهرستان قزوین و ده کودک مبتلا به کم شنوایی شدید- عمیق 5-4 ساله در حال آموزش به عنوان گروه مورد از مرکز توانبخشی نیوشا انتخاب شدند. در ابتدا با استفاده از آزمون سنجش هوش، هر دو گروه تقریبا از لحاظ بهره هوشی در یک سطح قرار گرفتند. اطلاعات غیر زبانی جامعه آماری از طریق پرسشنامه به دست آمد. اطلاعات زبانی مربوط به گفتار آزاد، گفتار توصیفی و درک نحوی به ترتیب از طریق پرسش های مکمل، آزمون توصیف تصاویر و آزمون فارسی اختلالات ویژه زبانی ثبت گردید و سرانجام یافته ها تحت آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافته ها: با مقایسه میانگین متغیرهای گفتار آزاد و گفتار توصیفی کودکان کم شنوا مشخص شد که این کودکان نیز مانند کودکان هنجار تفاوتی میان گفتار آزاد و گفتار توصیفی آنان وجود دارد، تفاوت های مشاهده شده به این شرح است که: تعداد گفته ها، تعداد واژه های قاموسی و دستوری، تعداد کل واژه ها در گفتار آزاد کودکان کم شنوا بیشتر از گفتار توصیفی است ولی طول گفته بر حسب واژه و غنای واژگانی در گفتار توصیفی بیشتر از گفتار آزاد است. با بررسی هر دو گفتار (آزاد و توصیفی) مشخص گردید که میانگین تکواژهای آزاد (قاموسی و دستوری) و غنای واژگانی که مربوط به بخش صرفی زبان می باشد در کودکان طبیعی هم در گفتار آزاد و هم در گفتار توصیفی بیشتر از کودکان کم شنوا است و میانگین تعداد گفته ها، میانگین طول گفته بر حسب واژه و درک نحوی هم که جزو بخش نحوی محسوب می شوند در کودکان کم شنوا نسبت به کودکان هنجار کمتر است.
نتیجه گیری: بر طبق تحقیقاتی که در سال های اخیر انجام شده است تقریبا یک کودک کم شنوا نتوانسته است به سطح برابری با هم سالان شنوای خود از نظر الگوهای صرفی و نحوی برسد. همین ساله مهم ترین ملاک برای برنامه ریزی جهت آموزش این گروه است از یافته های این پژوهش می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که کودکان کم شنوای این پژوهش اگر چه کم شنوایی از نوع شدید- عمیق دارند ولی رشد زبانی آنها با استفاده از وسایل کمک شنوایی، تربیت شنوایی و گفتار درمانی و کمک های آموزشی در حال پیشرفت است و فقط نسبت به کودکان عادی دچار تاخیر هستند به عبارت دیگر رشد زبانی این کودکان کم شنوای 5-4 ساله را می توان تقریبا با رشد زبانی یک کودک هنجار سه ساله برابر دانست.


حوریه احدی، رضا نیلی‏پور، بلقیس روشن، حسن عشایری، شهره جلایی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نتایج اکثر تحقیقات که نشان‏دهندۀ اختلالات صرفی در کودکان دچار آسیب ویژۀ زبانی هستند و توجه ویژه‏ای در تحقیقات به رابطۀ میان دوزبانگی و آسیب ویژۀ زبانی شده است، از این رو پژوهش حاضر تکواژهای صرفی افعال زبان فارسی در افراد دوزبانۀ مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی و مقایسۀ آنها با کودکان دوزبانۀ بهنجار را مورد بررسی قرار داد.

روش بررسی: در این پژوهش شش کودک ۵ تا ۱۰ ساله، دوزبانۀ آذری‏ـ‏فارسی و شش کودک همتای سنی و شش کودک همتای زبانی از لحاظ صرف فعل مورد بررسی قرار گرفتند و داشتن تأخیر زبانی، نداشتن مشکلات شنوایی، بینایی و هوشی از معیارهای ورود به این پژوهش بود. ابزار سنجش، آزمون آسیب ویژۀ زبانی و نمونۀ گفتار پیوستۀ کودکان بود و برای مقایسۀ نتایج از آزمون غیرپارامتریک من‏ویتنی استفاده شد.

یافته‏ها: نتایج نشان داد که این کودکان در مهارت‏های درک و بیان تطابق فعل و فاعل و بیان زمان افعال (گذشته، حال، آینده) نسبت به همتایان سنی خود تأخیر دارند و تفاوت موجود از لحاظ آماری معنی‏دار بود (p=۰/۰۲۰ ،p=۰/۰۱۹) و حتی در مورد توانایی بیان زمان افعال از همتایان زبانی خود نیز عقب‏تر هستند و بین آنها تفاوت معنی‏داری مشاهده شد(p=۰/۰۲۹).

نتیجه‏گیری: نتایج نشان می‏دهد ضعف در توانمندی‏های صرفی افعال می‏تواند نشانۀ بالینی ارزشمندی در تشخیص و درمان کودکان دوزبانۀ دچار آسیب ویژۀ زبانی باشد.


محسن سعیدمنش، حمیدرضا پوراعتماد، رضا نیلی‏پور، حامد اختیاری،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: زبان‏پریشی یک نشانۀ رایج بعد از سکتۀ نیمکرۀ چپ است. این افراد اغلب بهبودی ناکاملی را علی‏رغم گفتاردرمانی فشرده تجربه می‏کنند. تحریک مستقیم الکتریکی مغز روشی برای تحریک نواحی مختلف مغز در بیماران نورولوژیک و روانپزشکی است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر این نوع تحریک بر بهبودی توانایی نامیدن، حافظۀ فعال و بهرۀ زبان‏پریشی در بیماران زبان‏پریش ناروان و دوام اثرات آن بود.

روش بررسی: در این مطالعۀ مداخله‏ای ۱۰ بیمار زبان‏پریش ناروان متعاقب سکتۀ انتخاب شدند. امتیاز های بهرۀ زبان‏پریشی، نامیدن تصاویر و حافظۀ فعال آنها در چهار نوبت زمانی قبل و بعد از درمان ساختگی، بعد از درمان و دو ماه پس از درمان مورد مقایسه قرار گرفت. هر بیمار ۱۰ جلسه تحریک الکتریکی ساختگی به‏مدت ۲۰ دقیقه و ۱۰ جلسۀ تحریک آندی و کاتدی با ۲ میلی‏آمپر، ۲۰ دقیقه در قشر پیش‏پیشانی پشتی طرفی دریافت کرد. تحلیل داده‏ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‏گیری‏های مکرر و آزمون ناپارامتریک فریدمن صورت پذیرفت.

یافته‏ها: امتیاز آزمون‏های نامیدن و حافظۀ فعال در بیماران زبان‏پریش ناروان بلافاصله بعد از درمان(p<۰/۰۵) و دو ماه بعد از درمان(p<۰/۰۵) در مقایسه با تحریک الکتریکی ساختگی به‏طور معنی‏داری افزایش پیدا کرد، اما در بهرۀ زبان‏پریشی بهبودی معنی‏داری مشاهده نشد.

نتیجه‏گیری: به نظر می‏رسد تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه باعث بهبودی پایداری در توانایی نامیدن و حافظۀ فعال بیماران زبان‏پریش ناروان می‏شود و می‏تواند در برنامۀ توانبخشی این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.



صفحه 1 از 1     

شنوایی شناسی - دانشگاه علوم پزشکی تهران Bimonthly Audiology - Tehran University of Medical Sciences
Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0

This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly.

Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4657