144 نتیجه برای محمد
مرضیه امیری، زهره قوچانی، محمدحسین حقیقیزاده، زهره نیلهچی،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: انجمن اطفال آمریکا در سال ۱۹۹۹ استانداردهایی را برای برنامه غربالگری شنوایی نوزادان مطرح کرده است. هدف از این مطالعه دستیابی به اطلاعات آماری دقیق غربالگری شنوایی نوزادان اهواز و مقایسه آن با استانداردهای فوق بود.
روش بررسی: در این مطالعۀ توصیفی مقطعی پروندههای موجود در یکی از دو مرکز اصلی انجام غربالگری شنوایی نوزادان در شهر اهواز (مرکز بهداشت غرب اهواز) از ۱۳۸۷ تا پایان ۱۳۹۰ بررسی شد. پس از استخراج کلیه اطلاعات از پروندۀ نوزادان، از آمار توصیفی و جدولهای توزیع فراوانی برای ارائه نتایج استفاده شد.
یافتهها: از ۲۵۰۷۳ نوزاد مورد بررسی، ۲۵ نوزاد کمشنوا شناسایی شد. میزان مثبت کاذب و ارجاع به مرحلۀ تشخیص بهترتیب برابر با ۶/۲ و ۴۸/۰ درصد بود که هر دو کمتر از ملاک جهانی مطرح شده در این زمینه بودند بهعلاوه مشکل شنوایی ۹۲ درصد از نوزادان، تا قبل از سه ماهگی شناسایی شده بود.
نتیجهگیری: مقایسۀ یافتههای پژوهش حاضر با استانداردهای انجمن اطفال آمریکا، حاکی از آن است که به جز دو مورد همه موارد بهطور کامل و یا نسبتاً کامل رعایت شدهاند. اما برای رعایت همه موارد مطرح شده در استاندارد جهانی موجود در این زمینه باید تلاشهای بیشتری صورت پذیرد.
کوثر اسفنده، علی قربانی، هاشم فرهنگدوست، محمد علی نظری، شهره جلایی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: توجه نقش علّی در پردازش گفتار و زبان دارد و مطالعات در زمینۀ ارتباط توجه با تحول و رشد گفتار و زبان محدود است. به این خاطر هدف این مطالعه، بررسی تفاوت بین کارکرد توجه انتقالی در کودکان مبتلا به لکنت دوران رشد و همتایان غیرلکنتی بود.
روش بررسی: در این مطالعه کارکرد توجه انتقالی ۳۰ کودک لکنتی و ۳۰ کودک غیرلکنتی شامل ۲۱ پسر، ۹ دختر با استفاده از آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین بررسی شد. دادههای بهدست آمده از طریق آزمونهای منویتنی و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: تحلیل بین دو گروه تفاوتهای معنیداری را در همه شاخصهای مربوط به آزمون ویسکانسین نشان داد. در گروه کودکان لکنتی تعداد طبقات تکمیل شده، بهشکل معنیداری نسبت به گروه غیرلکنتی کمتر بود(p<۰/۰۵). ولی خطاهای درجاماندگی، پاسخهای نادرست، کل کوششها، مدت زمان اجرای آزمون و تعداد تلاش برای تکمیل الگوی اول نسبت به گروه غیرلکنتی بیشتر بود و تفاوت دادهها در همه شاخصها در گروه لکنتی و کودکان غیرلکنتی معنیدار بود(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد کودکان لکنتی و غیرلکنتی از نظر کارکرد توجه انتقالی با هم تفاوت دارند و کودکان لکنتی عملکرد ضعیفتری در انتقال توجه داشتند. و این یافتهها همسو با چارچوبهای نظری رشد لکنت است که بر نقش ممکن فرایندهای توجه در لکنت رشدی اشاره میکند.
هدیه هاشمی، ناهید جلیلهوند، علی قربانی، محمد کمالی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در روند ارزیابی میزان خیشومیشدگی گفتار بیماران، آگاهی از اطلاعات خیشومیشدگی هنجار در گفتار افراد بهنجار حائز اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی میزان خیشومیشدگی در گفتار کودکان بهنجار ۵/۶-۵/۳ ساله فارسیزبان و تأثیر سن بر آن بود.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعیـمقایسهای میزان خیشومیشدگی در گفتار ۱۱۲ کودک شامل ۵۷ دختر و ۵۵ پسر، ۵/۶-۵/۳ ساله مورد بررسی قرار گرفت. پس از غربالگری شنوایی و ارزیابی گفتار کودکان، آزمودنیهایی که واحد شرایط بودند، وارد مطالعه شدند. نمونۀ گفتار با اجرای آزمون تقلید و تکرار جمله (۱۴ جمله دارای همخوان دهانی و ۳ جمله دارای همخوان خیشومی) جمعآوری و اندازۀ خیشومیشدگی بهوسیلۀ دستگاه نیزالویو محاسبه شد. سپس دادهها با استفاده از آزمونهای آماری اسپیرمن، t و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: براساس یافتههای پژوهش میانگین خیشومیشدگی در جملات خیشومی ۲۵/۴۶ درصد، جملات سایشی ۶۷/۴۳ درصد، انسدادیـسایشیها ۴۱/۴۳ درصد و در جملات انسدادی ۲۱/۴۲ درصد بود. میزان خیشومیشدگی گفتار در دختران بیشتر ولی تفاوت معنیداری با پسران نداشت ولی در جملات انسدادی(۰/۰۳۷=p) سایشی(۰۳۶/۰=p) و خیشومی(۰۳۲/۰=p) در گروههای سنی مختلف تفاوت معنیداری داشت و با افزایش سن، مقادیر افزایش داشتهاند.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این پژوهش اطلاعات مفیدی را در خصوص میزان خیشومیشدگی گفتار در کودکان طبیعی ۵/۶-۵/۳ ساله فارسیزبان فراهم کرده است. بهعلاوه نشان میدهد که میانگین میزان خیشومیشدگی میتواند در جملات دارای شیوۀ تولید یکسان متفاوت باشد و تحت تأثیر وجود یا عدم همخوانهای خیشومی و حتی سن قرار داشته باشد.
گلنوش گلمحمدی، طلیعه ظریفیان، عباس پورشهباز، طاهرهسیما شیرازی، اکبر بیگلریان، فرهاد سخایی،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوۀ ذخیرهسازی و سازماندهی کلمات از نظر واجی در دوران رشد تغییر میکند. از این رو، بیشتر پژوهشگران در رابطه با این مسئله که تواناییهای بازنمایی واجی در طی زمان تکامل مییابند، اتفاق نظر دارند. این مطالعه با هدف بررسی کیفیت بازنماییهای واجی در دختران و پسران بهنجار فارسیزبان انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی توصیفیـتحلیلی، کیفیت بازنماییهای واجی ۲۴۰ کودک هنجار ۵۴ تا ۷۷ ماه بررسی شد. نمونههای مورد مطالعه به شیوۀ تصادفی ساده از مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی شهر اراک انتخاب شدند. آزمون کیفیت بازنمایی واجی با استفاده از ابزار محققساخته انجام شد.
یافتهها: بین امتیاز آزمون کیفیت بازنمایی واجی در گروههای سنی مختلف تفاوت معنیدار وجود داشت(p<۰/۰۱)، بهطوریکه آزمودنیهای ۵۴ تا ۵۹ ماهه و ۷۲ تا ۷۷ ماهه بهترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را داشتند. تفاوت میانگین امتیاز آزمون در گروه ۵۴ تا ۵۹ ماهه با گروه ۶۶ تا ۷۱ ماهه و گروه ۶۶ تا ۷۱ ماهه با گروه ۷۲ تا ۷۷ ماهه تفاوت معنیدار نداشت و در بقیه گروهها تفاوت امتیاز آزمون معنیدار بود(p<۰/۰۰۱). در همه گروههای هجایی (کلمات دو، سه و چهار هجایی) کودکان بزرگتر عملکرد بهتری داشتند. میانگین امتیاز آزمون کیفیت بازنمایی واجی دو گروه پسر و دختر در هیچ یک از گروههای سنی تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد با افزایش سن عملکرد آزمونیها در آزمون کیفیت بازنمایی واجی بهتر میشود و جنس روی کیفیت بازنماییهای واجی تأثیری ندارد.
نازیلا سالاری مجد، سیده مریم خدامی، میشل درینان، محمد کمالی، یونس امیری شوکی، نادر فلاحیان،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی شنیداریـادراکی یک روش اصلی در شناسایی اختلال صوت و سنجش میزان پیشرفت درمان است. با این وجود، مطالعات داخلی معدودی به موضوع ارزیابی شنیداریـادراکی صوت پرداختهاند. هدف مطالعۀ حاضر تدوین، بررسی روایی نسخۀ فارسی نیمرخ ارزیابی توافقی شنیداریـادراکی صو ت (اتشا) و پایایی ارزیابها با استفاده از این نیمرخ بود.
روش بررسی: روایی محتوایی کیفی نیمرخ با استفاده از آرای ۹ آسیبشناس گفتار و زبان متخصص در زمینۀ صوت و اختلالات آن و یک زبانشناس از طریق پرسشنامه بهدست آمد. برای بررسی پایایی، نمونههای صوتی ۴۰ بزرگسال ۲۰ تا ۴۵ ساله دچار اختلال صوت با منشأ عصبزاد و اختلال عملکردی با و بدون ضایعه فیزیکی در حنجره و ۱۰ بزرگسال با همان محدودۀ سنی دارای صوت بهنجار ضبط شد. نمونههای صوتی حاوی کشش واکه و خواندن شش جمله نیمرخ اتشا بود. پایایی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ارزیابها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد.
یافتهها: نتایج حاصل از روایی محتوایی کیفی منجر به تدوین یک نیمرخ توافقی برای ارزیابی شنیداری ادراکی صوت شد. ثبات درونی نیمرخ براساس ضریب آلفای کرونباخ ۹۵/۰ بود. زمانیکه نمرهدهی نیمرخ دوبار توسط یک نفر انجام شد، ضریب همبستگی پیرسون بین ۸۶/۰ برای شدت کلی اختلال تا ۴۲/۰ برای زیروبمی بود(p<۰/۰۵). هنگامیکه ارزیابیکنندگان دو فرد متفاوت بودند، ضریب همبستگی پیرسون بین ۸۵/۰ برای شدت کلی اختلال تا ۳۲/۰ برای زیروبمی بود(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: اتشا یک نیمرخ روا و پایا برای ارزیابی شنیداریـادراکی صوت در بزرگسالان در زبان فارسی است.
محمد رستمی، سید جلال یونسی، گیتا موللی، داریوش فرهود، اکبر بیگلریان،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب شنوایی میتواند کیفیت زندگی نوجوانان کمشنوا را تحت تأثیر قرار دهد و به انزوای اجتماعی و افسردگی منجر شود پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی مشاورۀ توانبخشی مبتنی بر آموزش گروهی مهارتهای مثبتاندیشی بر افزایش شادکامی کمشنوایان دختر و پسر بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تجربی بوده و در آن از طرح پیشآزمونـپسآزمون با گروه شاهد استفاده شد. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان آموزشگاههای دخترانه و پسرانه کمشنوایان مقاطع دبیرستان، جنوب تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ بود، از طریق روش نمونهگیری چندمرحلهای، ۴۸ نفر انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد ۱۲ نفری برای پسران و دختران، گمارده شدند. گروههای مورد بهمدت هشت جلسه ۴۵ دقیقهای بهمدت دو روز در هفته تحت آموزش مهارتهای مثبتاندیشی قرار گرفتند. نمرۀ پرسشنامه شادکامی آکسفورد قبل و بعد از مداخله مقایسه شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای مثبتاندیشی بر افزایش شادکامی کمشنوایان تأثیر معنیداری دارد(p<۰/۰۱) همچنین متوسط نمرۀ شادکامی در دو گروه دختران و پسران تفاوت معنیداری با یکدیگر مشاهده شد(p<۰/۰۱).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان گفت که آموزش مهارتهای مثبتاندیشی موجب افزایش نمرۀ شادکامی نوجوانان کمشنوا میشود. بنابراین میتوان روش بهکار گرفته شده در پژوهش حاضر را روش مناسبی برای مداخلات روانیـتربیتی و مشاورهای و درمانی در نوجوانان کمشنوا قلمداد کرد.
مینو کریمی، محمد ابراهیم مهدوی زفرقندی، هما زرینکوب، مژده صفوی، سید مهدی طباطبایی،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مشخص نیست که در صورت ثبت الکتروکوکلئوگرافی با الکترود خارج صماخی و تحریک گوش با محرک چیرپ امکان ثبت و مشخصات پتانسیل تجمعی بهعنوان جزء لازم برای محاسبه نسبت پتانسیل تجمعی به پتانسیل عمل چگونه متأثر میشود. این مطالعه با هدف مقایسۀ مشخصات این دو پتانسیل در پاسخ به محرکهای کلیک و چیرپ در افراد با شنوایی هنجار انجام شد.
روش بررسی: مطالعۀ حاضر با ثبت پتانسیل تجمعی و عمل در پاسخ به کلیک و چیرپ در سطح شدت ۹۰ دسیبل nHL روی گوش راست ۱۶ نفر شامل هشت مرد و هشت زن با میانگین سنی ۷/۲۶ و انحراف معیار ۵/۲ سال و آستانه شنوایی هنجار کوچکتر یا مساوی ۱۵ دسیبل در فرکانسهای ۸۰۰۰-۲۵۰ هرتز انجام شد. دامنه، زمان نهفتگی، دیرش و سطح زیر منحنی پتانسیلها و نسبت دامنه و میزان نسبت دو پتانسیل اندازهگیری و مقایسه شد.
یافتهها: از بین مشخصات اندازهگیری شده، میانگین دامنۀ پتانسیل عمل در پاسخ به چیرپ ۴۱/۰ میکروولت با انحراف معیار ۲۶/۰ بهطور معنیداری از میانگین دامنۀ آن در پاسخ به کلیک (۶/۰ میکروولت و انحراف معیار ۲۹/۰) کمتر بود(p<۰/۰۰۵). همچنین پتانسیل تجمعی با چیرپ در ۷/۶۸ درصد موارد دیده شد در حالی که با کلیک در ۱۰۰ درصد موارد قابل ثبت بود.
نتیجهگیری: بهکارگیری چیرپ در سطح شدت بالا به جای کلیک در الکتروکوکلئوگرافی افراد با شنوایی هنجار مزیتی به همراه ندارد. ضمن این که چیرپ دامنۀ پتانسیل عمل را در مقایسه با کلیک کاهش میدهد. کوچک بودن دامنۀ پتانسیل تجمعی بهعنوان یکی از مشکلات الکتروکوکلئوگرافی با الکترود خارج صماخی با ارائۀ چیرپ قابل برطرف شدن نیست.
ناهید جلیلهوند، محمد کمالی، مهدیه توکلی، زهره محمودی، منصور امیری، شهرام هادوی، مهنا جوانبخت،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: طی رشد گفتار، کاهش خوشه یکی از فرآیندهای واجی معمول در گفتار کودکان است. کودکان توانایی تولید برخی از خوشهها را از دو سالگی شروع میکنند اما توانایی در تولید انواع خوشهها تا نه سالگی ادامه مییابد. هدف این مطالعه بررسی توانایی کودکان فارسیزبان در تولید خوشه در کلمات تکهجایی با ساختار CVCC است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعیـمقایسه ای ، ۲۰۰ کودک طبیعی سه تا شش ساله فارسیزبان از مهدهای کودک شهر تهران برای تولید ۱۹ خوشۀ حاوی همخوانهای سایشی، سایشیـانسدادی، انسدادی، روان و خیشومی در ۳۸ کلمه تکهجایی با ساختار CVCC مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص روایی محتوایی کلمات بالاتر از ۸۰/۰ و ضریب آلفای کرونباخ برای دو نیمه ۹۱/۰ بود.
یافتهها: بیش از ۷۵ درصد از کودکان سه ساله توانایی تولید خوشههای /rs/ ،/xm/ ،/xl/ و /bz/ را داشتند. متغیر سن با متغیر امتیاز تولید درست کلمات همبستگی مثبت داشت(p=۰/۰۰۱) و با متغیر تعداد کلمات دارای فرایند کاهش خوشه همبستگی منفی داشت(p=۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: کودکان طبیعی سه ساله فارسیزبان در تولید کلمات دارای خوشۀ دو همخوانی، ممکن است فرآیند کاهش خوشه بهکار ببرند اما این فرایند با افزایش سن کاهش مییابد بهطوری که اغلب کودکان شش ساله توانایی تولید خوشههای دو همخوان را دارا هستند. جایگاه تولید همخوانها، بیش از شیوۀ تولید آنها در تولید درست خوشۀ دو همخوانی نقش دارد.
ویدا خورسند ثابت، محمدابراهیم مهدوی زفرقندی، مژده صفوی، مرضیه شریفیان، سید مهدی طباطبائی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: محرک چیرپ با هدف تحریک مناطق رأسیتر حلزون ساخته شده است. کمبود اطلاعات بالینی در مورد مشخصات زمان نهفتگی و دامنۀ پاسخهای برانگیخته شنوایی ساقه مغز با محرک چیرپ در سطوح شدتی مختلف و اختلاف نظر در مورد پیدایش موجهای ابتدایی از دلایل انجام این مطالعه بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر با ثبت پاسخ شنوایی ساقه مغز به کلیک و چیرپ از گوش راست 15 نفر از افراد 30-20 ساله با شنوایی هنجار که بهطور غیراحتمالی انتخاب شدند، انجام شد. فراوانی پیدایش موجهای I و III ، آستانه، دامنه و زمان نهفتگی موج V در سطوح شدتی 80-20 دسیبل nHL در پاسخ به کلیک و چیرپ مقایسه شد.
یافتهها: در مقایسه با کلیک، در سطح شدت 80 دسیبل nHL فراوانی ثبت موج I و III در پاسخ به محرک چیرپ بهطور معنیداری کمتر (بهترتیب p=0/012 و p=0/016) بود. زمان نهفتگی موج V در شدت 20 و 40 دسیبل nHL طولانیتر (بهترتیب p=0/012 و p=0/001) ولی در سطح شدت 80 دسیبل nHL بهطور معنیداری کوتاهتر بود(p=0/0001) . دامنۀ موج V در پاسخ به چیرپ در سطوح شدت 20، 40 و 60 دسیبل nHL بهطور معنیداری بیشتر (به ترتیب p=0/0001 ، p=0/0001 و p=0/013 ) و میانگین آستانۀ چیرپ حدود 5 دسیبل از آستانۀ این پاسخها با کلیک پایینتر(p=0/014) بود.
نتیجهگیری: در مقایسه با کلیک، چیرپ بهجز در شدت بالا، باعث ایجاد موج V با دامنۀ بزرگتر و آستانۀ پایینتر میشود و احتمال مشاهدۀ امواج ابتداییتر پاسخها را کاهش میدهد.
یونس لطفی، اکرم فراهانی، عبدالله موسوی، علی افتخاریان، محمد اجللوئیان، عنایتالله بخشی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: حلزون و دهلیز از نظر تکاملی با هم در ارتباط هستند. بنابراین در افراد دچار کاهش شنوایی حسی عصبی شدید تا عمیق احتمال بیشتری از اختلال عملکرد دهلیزی وجود دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی عملکرد ساکول با استفاده از آزمون پتانسیلهای عضلانی برانگیخته دهلیزی در کودکان دچار کاهش شنوایی شدید تا عمیق کاندیداهای کاشت حلزون بود.
روش بررسی: سی کودک شامل ۱۷ پسر و ۱۳ دختر با کاهش شنوایی حسی عصبی شدید تا عمیق در محدودۀ سنی ۱۵-۳ سال بهعنوان گروه مورد و ۱۷ کودک شامل ۹ پسر و ۸ دختر با شنوایی هنجار در محدودۀ سنی ۱۳-۳ سال بهعنوان گروه شاهد در این مطالعه شرکت داشتند. برای هر دو گروه آزمون پتانسیلهای برانگیخته دهلیزی برای بررسی عملکرد ساکول در هر دو گوش انجام شد.
یافتهها: مقایسۀ میانگین مقادیر آستانه در دو گروه تفاوت معنیدار آماری نشان داد(p<۰/۰۵). همچنین مقایسه میانگین دامنه بین دو گروه از نظر آماری معنیدار بود(p<۰/۰۵). اما مقایسۀ میانگین زمان نهفتگی p13 و n23 بین دو گروه از نظر آماری اختلاف معنیدار مشاهده نشد(p>۰/۰۵). در گروه مورد از بین ۳۰ کودک تحت بررسی ۸ کودک (۶۶/۲۶%) پاسخهای عضلانی برانگیخته دهلیزی ثبت نشد.
نتیجهگیری: در کودکان با کاهش شنوایی حسی عصبی شدید تا عمیق کاندیدای کاشت حلزون در مقایسه با کودکان دارای شنوایی هنجار احتمال وجود ناهنجاری ساکول بیشتر بود. بنابراین ارزیابی عملکرد دهلیزی در این جمعیت اهمیت زیادی دارد.
ابراهیم پیراسته، عقیل آبسالان، مهسا مهم، مهدی محمدی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامههای جامع غربالگری شنوایی نوزادان با استفاده از گسیلهای صوتی برانگیخته گذرا کاربرد گستردهای دارند. هدف از مطالعه حاضر مقایسۀ ویژگیهای این آزمون در نوزادان تازه متولد در بازههای زمانی مختلف بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان انجام شد، ۵۴ نوزاد بههنگام سالم در ۱۲، ۲۴، ۳۶، ۴۸ ساعتی و یک هفتگی با گسیلهای صوتی گذرا غربالگری شدند. سطح ارجاع و گذر، مدت زمان آزمایش، تعداد دفعات تکرار برای رسیدن به جواب قطعی و سطح همکاری والدین مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: سطح ارجاع با افزایش سن روندی رو به کاهش داشت . بیشترین کاهش مربوط به فاصلۀ سنی ۱۲ تا ۲۴ ساعتی بود (گوش چپ(p=۰/۰۱۲) گوش راست(p=۰/۰۵۷). تکرار آزمایش فقط در ساعت ۱۲ عمر نوزادان توانست سطح ارجاع را به میزان قابل توجهی کاهش دهد (گوش راست p<۰/۰۰۱ و گوش چپ p=۰/۰۰۱). مدت زمان آزمایش با افزایش سن نوزادان با کاهشی قابل توجه از ۷۵ ثانیه در ۱۲ ساعت اول تولد به ۲۱ ثانیه در ۲۴ ساعت رسید. میانۀ مدت زمان انجام آزمایش در ۳۶، ۴۸ ساعتی و یک هفتگی تولد بهترتیب ۱۳، ۴/۸ و ۳/۱۴ ثانیه بود. از والدین ۵۴ نوزادی که قرار بود یک هفته بعد مراجعه کنند، ۵ نفر مراجعه کردند.
نتیجهگیری: در این مطالعه تأثیر افزایش سن و تکرار آزمایش بر کاهش سطح ارجاع تأیید شد، اما در مجموع سطح ارجاع بالا در ساعات اولیۀ پس از تولد و همکاری ضعیف والدین، از مهمترین موانع انجام طرح جامع غربالگری شنوایی نوزادان در زاهدان بود.
سحر محمداسماعیلزاده، شهلا شریفی، سید محسن اصغری نکاح، حمید طیرانی نیک نژاد،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رشد و ارتقای سطح مهارتهای دستوری کودکان کمشنوای کاربر سمعک مستلزم بهکارگیری برنامههای آموزشی و توانبخشی مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بازیهای زبانشناختی بر رشد مهارتهای دستوری کودکان کمشنوای استفادهکننده از سمعک انجام شد.
روش بررسی: ده کودک کمشنوای پنج تا هفت ساله که همگی از سمعک استفاده میکردند به صورت تصادفی به دو گروه پنج نفرۀ شاهد و مورد تقسیم شدند. پژوهش از نوع مداخلهای، بهصورت پیشآزمونـپسآزمون انجام شد و مداخله در ۱۲ جلسه با استفاده از بازی های زبانشناختی اجرا شد. بهمنظور بررسی میزان هوش این کودکان از آزمون هوش Raven و برای بررسی میزان مهارتهای دستوری این کودکان در پیش و پس از مداخله از آزمون رشد زبانـ۳ استفاده شد.
یافتهها: با مقایسۀ میانگین مهارتهای نحوی در گروه شاهد و مورد مشخص شد تفاوت میانگین گروهی که بازیهای زبانشناختی را دریافت کردهاند در مهارتهای نحوی(p=۰/۰۰۱) و در هر سه خردهمهارت درک دستوری(p=۰/۰۱۳)، تقلید جمله(p=۰/۰۰۶) و تکمیل دستوری(p<۰/۰۰۱) بهلحاظ آماری معنیدار است. به این معنی که آموزش بازیهای زبانشناختی بر بهبود مهارتهای نحوی و در خردهمهارتهای درک دستوری، تقلید جمله و تکمیل دستوری کودکان کم شنوا که مداخله را دریافت کرده بودند، اثربخش بود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مهارتهای دستوری به روش بازی درمانی با رویکرد بازیهای زبانشناختی میتواند مشکلات نحوی شامل درک و فهم جملات و ساختارهای نحوی و همچنین فهمیدن و بهکارگیری اشکال تکواژشناختی را در کودکان کمشنوای کاربر سمعک بهبود بخشد.
نویده شاکری، زهرا سلیمانی، طلیعه ظریفیان، محمد کمالی،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رشد آگاهی واجشناختی در برخی کودکان مبتلا به اختلال صدای گفتار با مشکل همراه است، از این رو هدف این مطالعه بررسی ارتباط آگاهی واجشناختی و فرآیندهای واجی در کودکان مبتلا به اختلال صدای گفتار بود.
روش بررسی: این مطالعۀ مقطعی روی ۲۱ کودک پنج سالۀ مبتلا به اختلال صدای گفتار انجام شد. کودکان مبتلا به اختلال صدای گفتار از کلینیکهای دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. مهارتهای زبانی، تولیدی، عملکرد حرکتیـدهانی و آگاهی واجشناختی این کودکان بهترتیب با استفاده از آزمون رشد زبانـ۳، آزمون تشخیصی آوایی و واجی برای کودکان سه تا شش سالۀ فارسیزبان و آگاهی واج شناختی ارزیابی شد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد تحلیل قرارگرفتند.
یافتهها: ضریب همبستگی فرآیندهای واجی غیرطبیعی با خردهآزمونهای تجانس(p=۰/۰۰۵)، قافیه(p=۰/۰۰۹)، ترکیب(p=۰/۰۰۶)، شناسایی واج آغازین یکسان(p=۰/۰۰۷) و شناسایی واج پایانی یکسان(p=۰/۰۰۷) معنیدار بود. همچنین ارتباط معنیداری بین همبستگی فرآیندهای واجی غیرطبیعی در سطح واج با خردهآزمونهای تجانس(p=۰/۰۰۱)، قافیه(p=۰/۰۰۸)، ترکیب(p=۰/۰۲۹)، شناسایی واج آغازین یکسان(p=۰/۰۰۷) و شناسایی واج پایانی یکسان(p=۰/۰۰۳) وجود داشت. سطح معنیداری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شده است.
نتیجهگیری: بین مهارتهای آگاهی واجشناختی کودکان مبتلا به اختلال صدای گفتار با فرآیندهای واجی ارتباط وجود دارد بهویژه در کودکانی که از فرآیندهای واجی غیرطبیعی در سطح واج در گفتار خود بیشتر استفاده میکنند.
نسیبه سلطانینژاد، فاطمه سلطانینژاد، فهیمه آشتاب، مهدی محمدی،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی واجشناختی متشکل از سه مؤلفه آگاهی از هجا، آگاهی از واحدهای درون هجایی و آگاهی از واج بخش مهمی از زبان دریافتی و بیانی و از جمله پیشنیازهای مهمی است که روند رشد و فراگیری مهارتهای خواندن و نوشتن را از طریق رمزگذاریهای دوباره واجشناختی تسهیل میکند. تعدادی از پژوهشهای انجام شده در زبانهای مختلف ارتباط بین آگاهی واجشناختی و دیکته را نشان دادهاند. هدف از این پژوهش بررسی این ارتباط در دانشآموزان پایۀ اول ابتدایی در زبان فارسی بود.
روش بررسی: مطالعۀ مقطعی حاضر روی ۴۰۰ نفر از دانشآموزان پایۀ اول ابتدایی (۲۰۹ دختر و ۱۹۱پسر) انجام شد. ابتدا در هر کلاس آزمون اگاهی واجشناختی به صورت انفرادی از هر دانشآموز بهعمل آمد، سپس آزمون دیکته بهصورت گروهی برای آن کلاس اجرا شد. همبستگی بین آزمون آگاهی واجشناختی و زیرآزمونهای آن با دیکته با استفاده از مدل رگرسیون ساده و تعیین تفاوت بین دو جنس با استفاده از آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بین آزمون آگاهی واجشناختی و آزمون دیکته با ضریب همبستگی ۸۲/۰ ارتباط معنیدار وجود داشت(p<۰/۰۰۱) و از بین زیرآزمونها، آگاهی از واج بیشترین(r=۰/۳۴) و آگاهی از قافیه کمترین همبستگی(r=۰/۱۲) را با آزمون دیکته داشتند. بین گروه دختران و پسران در آزمونهای انجام شده تفاوت وجود داشت(p<۰/۰۵).
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط نزدیک اگاهی واج شناختی با نمرۀ دیکته، افزایش توانمندی کودکان در زمینۀ آگاهی واج شناختی، می تواند به افزایش توانایی کودک در دیکته کمک کند.
علی رضایی میرحصاری، سعید حسنزاده، باقر غباری بناب، عباس شیخ محمدی،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: همدلی، ظرفیت بنیادین انسانها در برقراری ارتباط است که برای زندگی اجتماعی روزمره مهم است. با توجه به تأثیر نظریۀ ذهن بر همدلی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سازۀ شناختی نظریۀ ذهن در پیشبینی همدلی صورت گرفت.
روش بررسی: د ر این مطالعه، که به روش تحلیلیـمقایسهای انجام شد، ۴۰ دانشآموز با آسیب شنوایی عمیق و ۴۰ دانشآموز بهنجار در محدودۀ سنی ۱۴-۸ سال انتخاب شدند. روش گردآوری دادهها از طریق انجام آزمون روی دانشآموزان و ابزار آن تکالیف باور کاذب و پرسشنامۀ همدلی بهر بود که پرسشنامه توسط والدین تکمیل شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد که بین نمرۀ کلی تکالیف باور کاذب و نمرۀ همدلی دانشآموزان دچار آسیب شنوایی و بهنجار تفاوت معنیداری وجود دارد(p=۰/۰۰۱). رابطۀ معنیداری بین نظریۀ ذهن و همدلی در دو گروه وجود داشت(p=۰/۰۱). همچنین نظریۀ ذهن قادر به پیشبینی همدلی بود(p=۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده، عملکرد دانشآموزان با آسیب شنوایی در تکالیف نظریۀ ذهن و نیز نمرات همدلی به میزان قابلتوجهی پایینتر از نمرۀ دانشآموزان بهنجار بود. بنابراین، لازم است در آموزش مهارتهایی از قبیل مهارتهای اجتماعی به دانشآموزان با مشکلات شنوایی این مسئله را در نظر گرفت و مواد آموزشی را متناسب با درک شناختی آنان تنظیم کرد.
سونا مطلوبی، علی محمدزاده، زهرا جعفری، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: موسیقی در تمامی فرهنگ ها وجود دارد و اکثر محققان به دنبال این موضوع هستند که چگونه موسیقی بر جنبههای مختلف رشد شناختی از جمله درک، حافظه و مهارتهای زبانی تأثیر میگذارد. تحقیقات انجام شده در حیطۀ علوم اعصاب در زمینۀ موسیقی طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. در مطالعۀ حاضر تأثیر موسیقی زمینه خنثی و موسیقی زمینه مثبت در قیاس با وضعیت سکوت، بر عملکرد حافظۀ شنواییـکلامی افراد هنجار مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلیـمقایسهای روی ۴۰ دانشجوی دختر و پسر با شنوایی و گفتار هنجار در محدودۀ سنی ۱۸ تا ۲۶ سال از بین نمونههای در دسترس انجام شد. پس از انجام ارزیابیهای شنوایی و گفتاری، بهمنظور بررسی تأثیر موسیقی زمینه بر حافظۀ کاری، آزمون حافظۀ شنواییـکلامی ری در سه موقعیت سکوت، موسیقی برانگیزانندۀ احساس مثبت و موسیقی خنثی اجرا شد.
یافتهها: میانگین امتیاز آزمون حافظۀ شنواییـکلامی در موقعیت سکوت نسبت به دو موقعیت همراه با موسیقی برانگیزانندۀ احساس مثبت(p=۰/۰۰۳) و موسیقی خنثی(p=۰/۰۱)، بهمیزان معنیداری بالاتر بود. جنس بر نتایج آزمون تأثیری نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد همراهی موسیقی رقابتی (موسیقی مثبت و خنثی) و سوگیری بخشی از توجه شنوایی به آن، بر عملکرد حافظۀ کاری کلامی تأثیر منفی دارد که احتمالاً بهدلیل تداخل موسیقی با پردازش اطلاعات کلامی در مغز است.
عباس شیخ محمدی، علی رضایی میرحصاری، سروه سلیمانی،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دانشآموزان کمشنوا نسبت به دانشآموزان عادی در رسیدن به نظریۀ ذهن دچار تأخیر دارند. یکی از عوامل تآثیرگذار در رشد توانایی نظریۀ ذهن تعامل والدـکودک است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ هوش هیجانی مادر بر توانایی دانشآموزان کمشنوا در توانایی نظریۀ ذهن بود.
روش بررسی: د ر این مطالعه که به روش همبستگی انجام شد، ۴۰ دانشآموز کم شنوای عمیق با محدودۀ سنی ۱۴-۸ سال انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از طریق انجام آزمون روی دانش آموزان با استفاده از تکالیف باور غلط و پرسشنامۀ هوش هیجانی بود. پرسش نامۀ هوش هیجانی توسط مادران تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش نشان داد که بین نمرۀ کلی تکالیف باور غلط دانشآموزان کمشنوا و نمرات مادران آنان در هوش هیجانی و مؤلفههای آن همبستگی معنیداری وجود ندارد(p>۰/۰۱). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که نمرات مادران در هوش هیجانی و مؤلفه های آن قادر به پیش بینی نمرات دانش آموزان در تکالیف باور غلط نیست(p>۰/۰۱).
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بین هوش هیجانی مادران دانشآموزان کمشنوا و توانایی نظریۀ ذهن فرزندانشان رابطۀ معنیداری از نظر آماری وجود ندارد و هوش هیجانی مادران نمیتواند نمرات دانشآموزان را در تکالیف باور غلط پیشبینی کند.
سالار فرامرزی، محمدرضا مرادی،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان ناشنوا به دلیل نقص شنوایی خود با مشکلات روانشناختی متعددی رو به رو هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هنردرمانی با رویکرد نقاشی بر کاهش تنهایی و ناامیدی کودکان ناشنوای پسر صورت گرفت.
روش بررسی: روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیشآزمونـپسآزمون با گروه شاهد استفاده شد. به این منظور از بین کودکان ناشنوای ۷ تا ۱۰ سالۀ شهر اصفهان، تعداد ۳۰ نفر که ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند به شیوه نمونهگیری چندمرحلهای، انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه شاهد و مورد گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ناامیدی کودکان Kazdin و مقیاس تنهایی Asher که روایی و اعتبار آنها تأیید شده است، استفاده شد. داده های بهدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد دو گروه مورد و شاهد در متغیرهای احساس ناامیدی و تنهایی در پس آزمون در سطح p<0/001 تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتیجهگیری: براساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که هنردرمانی با رویکرد نقاشی بر بهبود احساس ناامیدی و تنهایی کودکان ناشنوا مؤثر است و از آن بهعنوان یک روش آموزشی و درمانی غیرمستقیم میتوان برای کاهش احساسات منفی کودکان ناشنوا بهویژه تنهایی و ناامیدی استفاده کرد و این روش را به درمانگران، مربیان و مشاورانی که با این کودکان کار میکنند پیشنهاد کرد.
سالار فرامرزی، محمدرضا مرادی، بهاره معتمدی،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان ناشنوا بهدلیل نقص شنوایی خود با مشکلات سازگاری متعددی روبهرو هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواننمایشگری به روش پانتومیم بر سازگاری اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوای ۱۲ تا ۱۵ ساله شهر اصفهان انجام گرفت.
روش بررسی: روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیشآزمونـپسآزمون با گروه شاهد استفاده شد. به این منظور تعداد ۳۰ نفر از دانشآموزان دختر ناشنوای ۱۲ تا ۱۵ ساله شهر اصفهان که ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند، به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه مورد (۱۵ نفر) و شاهد (۱۵ نفر) قرار گرفتند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس سازگاری اجتماعی (Rao(۱۹۷۳ استفاده شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۱، تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت بین سازگاری اجتماعی دو گروه مورد و شاهد پس از انجام مداخله در سطح p=۰/۰۰۰۱ معنیدار است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان گفت که روش رواننمایشگری به روش پانتومیم، سازگاری اجتماعی دانشآموزان ناشنوا را بهبود میبخشد و میتوان از آن بهعنوان یک روش آموزشی و درمانی استفاده کرد.
محمد ابراهیم مهدوی، جعفر آقازاده، سید علیاکبر طاهایی، فاطمه حیران، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: زیرآزمون شنوایی دایکوتیک یکی از اجزای مهم مجموعه آزمون پردازش شنوایی کودکان و بزرگسالان بهشمار میرود. آزمون اعداد دایکوتیک تصادفی در پاسخ به ضعف حساسیت آزمون اعداد دایکوتیک دو جفتی به ناقرینگی گوشی ناهنجار در شنوایی دایکوتیک ساخته شده است. مطالعۀ حاضر با هدف ساخت نسخۀ فارسی این آزمون و ارزیابی اولیۀ آن انجام شد.
روش بررسی: با ضبط اعداد یک تا ده (بهجز عدد دوهجایی چهار) فارسی در استودیو و تنظیم مشخصات شدتی و زمانی امواج، نسخۀ فارسی آزمون اعداد دایکوتیک تصادفی مطابق با نسخۀ انگلیسی آن ساخته شد. آزمون در سطح ۵۵ دسیبل HL روی ۵۰ نفر (به نسبت مساوی از هر دو جنس) راستدست ۱۸ تا ۲۵ سال با سطح شنوایی ۱۵ دسیبل HL یا کمتر در فرکانسهای ادیومتریک انجام شد.
یافتهها: میانگین امتیاز گوش راست، گوش چپ و برتری گوش راست در افراد مورد مطالعه بهترتیب ۳/۹۴ درصد با انحراف معیار ۳/۵، ۸/۸۴ درصد با انحراف معیار ۷/۷ و ۵/۹ درصد با انحراف معیار ۷ درصد بهدست آمد. ۶۰ درصد از افراد نتیجۀ بهنجار، ۲۴ درصد ضعف یک گوشی و ۱۶ درصد ضعف دوگوشی نشان دادند.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد نسخۀ فارسی آزمون اعداد دایکوتیک تصادفی میتواند همانند آزمون اصلی خود ناقرینگی گوشی، ضعفهای یک طرفه و دوطرفه را در شنوایی دایکوتیک نشان دهد.