|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
62 نتیجه برای کودک
فریبا یادگاری، طاهره سیما شیرازی، نیره مهدیپور شهریور، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ردیابی اختلالات رشد درک شنیداریـکلامی، شناخت هنجارهای رشد درک کلامی ضروری است. بنابراین در تحقیق حاضر رشد درک شنیداری واژگان در کودکان فارسی زبان تهران بررسی شد. روش بررسی: در این تحقیق مقطعی توصیفیـتحلیلی، ابتدا درک کلامی 4 کودک بهنجار 2 تا 5 ساله مشاهده شد و مجموعهای از واژگان درک شده بهدست آمد که به اسم، فعل و صفت طبقهبندی شد. سپس آزمایه درک شنیداریـکلامی در دو بخش مصداقًهای عینی و مقولۀ معنایی واژهها تهیه گردید. آزمایه روی 30 نفر از کودکان بهنجار 2 تا 5 سال در مهدکودکهایی از مناطق جنوب، شمال و مرکز تهران، که بهًصورت تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا شد. میانگین پاسخهای صحیح آزمودنیها محاسبه و تحلیل آماری گردید. یافتهها: بین رشد درک شنیداریـکلامی و افزایش سن، همبستگی مثبت و بالایی وجود داشت(p=0/001، 804/0r=). درک مصداقهای عینی و مقوله معنایی کودکان 3-2 ساله نسبت به دو گروه 4-3 و 5-4 ساله پایینتر بود که این تفاوت، معنیدار محسوب میشد(p<0/05). مقایسۀ مقولههای اسم، صفت و فعل در گروههای سنی تفاوت معنیدار نشان نداد(p>0/05)، اما بین درک مصداقهای عینی و مقولۀ معنایی کلمات در تمام گروهها تفاوت معنیدار دیده شد(p<0/05). نتیجهگیری: در گروههای مختلف سنی کودکان طبیعی 2 تا 5 سال، تفاوت آشکاری بین رشد درک اسامی، صفات و افعال دیده نمیشود. رشد درک مقولههای معنایی کندتر از رشد درک مصداقهای عینی کلمات است.
فرنوش جاراللهی، یحیی مدرسی، محمدرضا کیهانی، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین مهارتهای شنوایی کودکان کمشنوا توسط آزمونی معتبر قبل از شروع تربیت شنوایی حائز اهمیت است. هر چند آزمونهای متنوع غیرفارسی و نیز آزمونهای محدود فارسی برای سنین 5 سال به بالا موجود است، اما آزمون معتبری برای تعیین مهارتهای شنوایی کودکان کمشنوای کمتر از 5 سال در تربیت شنوایی موجود نیست. بر این اساس، هدف از این پژوهش ساخت آزمونی بهعنوان ابزار اندازهگیری این مهارتهای کودکان کمشنوای 4-3 ساله بود. روش بررسی: این مطالعه از نوع ساخت آزمون است که در آن آزمونی برای تعیین مهارتهای شنوایی کودکان کمشنوای 4-3 ساله ساخته شد و آزمون توانا نام گرفت. چارچوب کلی آن را چهار زیرآزمون آگاهی از وجود صدا، تمایزگذاری، شناسایی اصوات و درک جمله تشکیل میدهد که برای ساخت آن از مجموعه واژگان کودکان 4-3 ساله شنوا و کمشنوا استفاده شد. اعتبار محتوایی آن توسط هفت صاحبنظر از طریق پرسشنامه بهدست آمد. زیرآزمونهای اول تا چهارم آزمون توانا بهترتیب حاوی 10، 10، 8 و 6 یعنی جمعاًً 34 ماده آزمون میباشد. یافتهها: اعتبار محتوایی زیرآزمونهای آزمون توانا بهترتیب 100 درصد، 83 درصد، 96 درصد و 95 درصد و کل آزمون 94 درصد بهدست آمد. میانگین زمان اجرای آزمون 82 دقیقه بود. نتیجهگیری: اعتبار محتوایی آزمون توانا با 94 درصد، در مقایسه با آزمون مدرس (97%) و آزمون مظاهریزدی (88%)، از نظر آماری قابل اعتماد است.
سیده زهره ضیاءتبار احمدی، زهره آرانی کاشانی، بهروز محمودی بختیاری، محمدرضا کیهانی، دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از قافیه معیار مهمی برای مهارتهای پردازش گفتار، خواندن و نوشتن است. با توجه به اینکه در ایران آزمون مناسبی برای ارزیابی مهارت شنیداری در کودکان 5 تا 6 سال وجود ندارد، هدف اصلی این پژوهش ساخت و ارزشیابی تکالیف آگاهی از قافیه در کودکان 5 تا 6 ساله بود. روش بررسی: یکصد کودک بهنجار 5 تا 6 ساله مهدکودکهای شهر تهران مشتمل بر 50 دختر و 50 پسر بهطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل تکالیف آگاهی از قافیه، یعنی شناسایی قافیه و بیان کلمۀ همقافیه بود. بررسی روایی و پایایی با روش شاخص روایی محتوایی، تکرارپذیری نسبی و مطلق انجام شد. ضریب همبستگی تکالیف با روش همبستگی پیرسون و مقایسۀ میانگین نمرات کودکان در هر دو بخش با روش سطوح سادگی مشخص شد. مقایسۀ میانگین نمرۀ دختران و پسران با روش t مستقل انجام گرفت. یافتهها: تکالیف طراحی شده برای گروه سنی 5 تا 6 سال مناسب بود و دو بخش، روایی و پایایی مطلوبی داشتند. توانایی کودکان در بخش بیان کلمۀ همقافیه بیشتر از بخش شناسایی قافیه بود. ضریب همبستگی یا ارتباط هریک از بخشها با کل مهارت آگاهی از قافیه معنیدار بود(p<0/05). مهارت کودکان دختر و پسر در کل تکالیف تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت(p>0/05). نتیجهگیری: تکالیف طراحی شده برای ارزیابی مهارت آگاهی از قافیه مناسب میباشند و دارای روایی محتوایی و پایایی مطلوبی هستند و رابطۀ معنیداری با کل مهارت آگاهی از قافیه دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. مهارتهای دو گروه دختر و پسر در این تکالیف مشابه میباشد.
گیتا مولّلی، غلامعلی افروز، سعید حسنزاده، بهرام ملکوتی، دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: گفتار نشانهای نوعی روش ارتباطی برای افراد کمشنوا است که دسترسی به گفتار طبیعی را برای این افراد با استفادۀ حداکثری از لبخوانی امکانپذیر میکند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر استفاده از گفتار نشانهای فارسی بر امتیاز تمایز گفتار کودکان کمشنوا است. روش بررسی: در این بررسی شانزده کودک 9 تا 12 سالۀ مبتلا به کمشنوایی عمیق در دو گروه 8 نفره مورد و شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. گروه مورد در یک دورۀ 5 ماهه و هر روز بهمدت 60-45 دقیقه تحت آموزش فشردۀ گفتارِ نشانهای قرار گرفتند. آزمون امتیاز تمایز گفتار در پیشآزمون، پسآزمون و آزمون پیگیری برای گروههای شاهد و مورد استفاده شد. بین پسآزمون و پیگیری فاصلۀ زمانی 2 تا 3 هفتهای وجود داشت. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از طرح اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: تفاوت معنیداری بین پیشآزمون (بدون گفتار نشانهای)، پسآزمون و پیگیری (با گفتار نشانهای) گروه مورد مشاهده شد(p=0/001). گروه مورد تقریباً امتیاز کامل کسب کردند اما تفاوت معنیداری بین امتیازهای تمایز گفتار در گروه شاهد دیده نشد(p>0/05). نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان میدهد گفتارِ نشانهایِ فارسی ابزاری اثربخش در بهبود امتیاز تمایز گفتار در میان کودکان کمشنوا است.
سارا حیدری، فرهاد ترابینژاد، زهرا آقارسولی، فاطمه حسینی، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: وضوح گفتار بهعنوان عامل قابلیت فهم گفتار توصیف میشود. سنجش وضوح گفتار کاربردهای زیادی دارد که تعیین شدت اختلال گفتاری از جمله این موارد است. روشها و تکالیف گفتاری متفاوتی برای ارزیابی وضوح گفتار مطرح شده است که در بین آنها تکالیف مربوط به شناسایی کلمه از روایی بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش ساخت آزمونی است که وضوح گفتار را در کودکان 3 تا 5 ساله اندازهگیری کند. روش بررسی: در مرحله اول، تعداد زیادی کلمه گردآوری شد. جهت بررسی روایی محتوایی کلمات از 9 نفر از متخصصان گفتاردرمانی و یک نفر زبانشناس نظرسنجی شد. از بین این کلمهها 34 کلمه که دارای روایی بالاتر از 70 درصد بودند بهعنوان کلمههای آزمون انتخاب شدند، سپس تصاویر مربوط به کلمهها تهیه شده و با همکاری متخصص گفتاردرمانی، تصاویر مناسب کلمات انتخاب شدند. 100 کودک دختر و پسر در محدودۀ سنی 5-3 سال در این آزمون شرکت کردند. پایایی بهروش پایایی بین ارزیاب اجرا شد. یافتهها: نتایج بررسی پایایی نشان از تکرارپذیری آزمون وضوح گفتار، 85/0 و ضریب همبستگی اسپیرمن 81/0 داشت. نتیجهگیری: آزمون وضوح گفتار یک روش سریع جهت ارزیابی وضوح گفتار کودکان 3 تا 5 ساله میباشد. همچنین نتایج دادههای آماری نشان میدهد که این آزمون از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
فاطمه حسناتی، زهرا آقارسولی، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعۀ زبان و شناسایی دقیق و سریع اختلالات و درمان آن از اولویت بالایی برای متخصصان برخوردار است. یکی از روشهای بررسی سریع ساختار زبانی، روش تکرار جمله است که جهت اجرا و تجزیه و تحلیل، سریعتر از دیگر روشها است. هدف از این پژوهش ساخت آزمون تکرار جمله برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان 5/2 تا 4 ساله و تعیین روایی و پایایی آن بود. روش بررسی: در چند مرحله، با کمک آسیبشناس گفتار و زبان و زبانشناس، جملاتی مخصوص کودکان 5/2 تا 4 ساله تهیه شد. با نظرسنجی از 10 نفر از استادان، روایی محتوایی جملات بررسی شد. از بین این جملات 41 جمله که دارای روایی بالای 80 درصد بودند بهعنوان جملات آزمون انتخاب شد. سپس تصاویر مناسب با جملات تهیه گردید و دوباره نظرسنجی انجام شد. 72 کودک (دختر و پسر) در سه گروه سنی شامل 5/2 تا 3، 3 تا 5/3، 5/3 تا 4 سال، در این آزمون شرکت کردند. پایایی بهروش آزمونـبازآزمون به فاصله 2 هفته برای همان 72 کودک اجرا شد. یافتهها: شاخص روایی محتوایی جملات نهایی آزمون 80 درصد بهدست آمد. میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون 95/0 و خطای معیار اندازهگیری آزمون برابر با 45/7 بهدست آمد. همچنین تفاوت بین میانگینهای امتیاز کسب شده از جملات آزمون بین گروههای سنی مورد مطالعه معنیدار بود(p=0/014 ,p<0/001 ,p<0/001). نتیجهگیری: آزمون تکرار جمله روشی سریع برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان 5/2 تا 4 ساله فارسیزبان میباشد. همچنین آزمون از لحاظ محتوایی، روا بوده و پایایی بسیار بالایی دارد.
مهناز علیاکبری دهکردی، علیاصغر کاکوجویباری، طیبه محتشمی، سرور یکتاخواه، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس با رضایت از زندگی و بیماریهای جسمانی مرتبط است. یکی از عوامل استرس، تولد کودک مبتلا به ناتوانی است. کودکانی که از نظر ذهنی یا جسمی ناتوان هستند، بهخصوص کودک ناشنوا یا کمشنوا استرس خاصی را بر والدین بهویژه مادر تحمیل میکنند. هدف این پژوهش مقایسه میزان استرس در مادران دارای کودک کمشنوا با سایر مادران دارای کودک کمتوان ذهنی، کمبینا و عادی میباشد. روش بررسی: در این پژوهش مقایسهای 120 مادر در چهار گروه دارای فرزند کمتوان ذهنی، کمبینا، کمشنوا و عادی، و بهروش تصادفی خوشهای در شهرستان کرج انتخاب شدند. جهت تعیین میزان استرس از پرسشنامه رویدادها و تغییرات زندگی Mc Cubbin و همکاران بهعنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. یافتهها: نتایج بیانگر آن بود که میزان استرس مادران دارای کودک کمشنوا با دیگر مادران کودکان استثنایی و کودکان عادی، در کل و در خردهمقیاسهای فشارهای درونخانوادگی، مالی و تجاری، ناشی از تغییر شغل، بیماری و پرستاری و کم و زیاد شدن اعضای خانواده دارای تفاوت معنیداری بود(p<0/05). در دیگر خردهمقیاسها تفاوت معنیداری بین گروهها دیده نشد. نتیجهگیری: از آنجایی که ناشنوایی یک معلولیت پنهان است، کودک کمشنوا مجموعهای از مشکلات آموزشی و اجتماعی را با خود بههمراه دارد که برای والدین بهویژه مادر استرس زیادی ایجاد میکند. برای کاهش استرس مادران راهکارهایی چون مشاورههای خانوادگی، آموزش مهارتهای مقابلهای مناسب در برابر استرس، حمایت اجتماعی کافی، ایجاد کلاسهای آموزشی مخصوص والدین ضروری انگاشته میشود.
سیده ریحانه امینی، محمد کمالی، حسن عشایری، فرنوش جاراللهی، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق بررسیهای انجام شده، وجود کودک ناشنوا و کمشنوا در خانواده، استرس فراوانی برای والدین دارد. مشاوره با والدین افراد کمشنوا و ارائه خدمات توانبخشی مناسب و افزایش رضایتمندی افراد میتواند در کاهش اضطراب آنها مؤثر باشد. این پژوهش درصدد بررسی ارتباط میان رضایتمندی از خدمات شنواییشناسی و اضطراب والدین کودکان کمشنوا میباشد. روش بررسی: در این مطالعه که بهروش توصیفیـتحلیلی انجام شد، 75 نفر از والدین کودکان کمشنوا که حداکثر یک سال از تشخیص کمشنوایی فرزندشان گذشته بود و جهت دریافت خدمات توانبخشی شنوایی به کلینیکهای شنواییشناسی تهران مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. روش گردآوری دادهها مصاحبه و ابزار آن دو پرسشنامه سنجش رضایتمندی و اضطراب بود که توسط مادران تکمیل گردید. یافتهها: بین میزان رضایت و اضطراب آشکار و پنهان افراد ارتباطی مشاهده نشد هر چند گروهی که بیشترین میزان رضایت (امتیاز 90-64) را داشتند از پایینترین میزان اضطراب (امتیاز 20-0) برخوردار بودند. همچنین بین اضطراب آشکار و پنهان ارتباط معنیداری مشاهده شد(p<0/001)، در میان متغیرهای دموگرافیک، تنها محل سکونت تهران یا شهرستان رابطه معنیداری با رضایتمندی و اضطراب نشان داد و افراد شهرستانی بهطور معنیداری رضایت کمتر(p=0/002) و اضطراب بیشتری داشتند(p=0/017). نتیجهگیری: با توجه به اینکه نمره رضایت در افراد ساکن تهران نسبت به افراد شهرستانی بالاتر و اضطراب آنها پایینتر بود، نگرانی بیشتر افراد ساکن شهرستان در تداوم دریافت خدمات از محل سکونت خود، عاملی در جهت اضطراب بیشتر و رضایت کمتر آنها عنوان شد.
مرضیه کاظم طرقی، فرناز کشاورزی ارشدی، مهدیه صالحی، دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: تأثیر بیچونوچرای شنوایی بر فراگیری زبان بهویژه در مراحل ابتدایی تکامل، بر هیچکس پوشیده نیست؛ بنابراین هرگونه آسیب شنوایی میتواند بر توانایی زبانی و شناختی اثر بگذارد. این پژوهش با هدف مقایسۀ شکلگیری مفاهیم اولیۀ کلامی، غیرکلامی و ریاضی بین کودکان هنجار و کمشنوا انجام گرفت. روش بررسی: در این پژوهش 88 کودک شنوا و کمشنوا، در گروههای سنی 4 تا 6 سال با آزمون محققساخته شکلگیری مفاهیم اولیه که براساس مقیاسهای رشد زبان و شناخت تهیه شده بود مقایسه شدند. کودکان شنوا بهصورت تصادفی خوشهای و گروه کمشنوا بهصورت نمونۀ قابل دسترس انتخاب شدند. یافتهها: تفاوت میانگین نمرات کودکان شنوا و کمشنوا در هر سه طبقه مفاهیم اولیۀ کلامی، غیرکلامی و ریاضی، و بین تمامی گروههای سنی، از نظر آماری معنیدار بود(p<0/05). تأثیر عامل جنسیت از لحاظ آماری معنیدار نبود(p>0/05). عامل گروه در هر سه طبقه مفاهیم(p<0/001) و عامل سن تنها در مفاهیم ریاضی تأثیر معنیدار داشت(p<0/001). نتیجهگیری: در فرایند آموزش رسمی کودکان کمشنوا لازم است در ابتدا توانایی آنها در درک مفاهیم کلامی، غیرکلامی و ریاضی، و مهارتهای شناختیـکلامی مشخص شود؛ برنامۀ آموزشی مناسب، متناسب با توانایی این کودکان تنظیم شود. چراکه در بیشتر مواقع برنامۀ آموزشی بدون اطلاع از چگونگی تواناییهای زبانیـشناختی کودک ارائه میشود و به تبع پیشرفت کودک با شکلهای روبهرو خواهد شد.
فاطمه سیاحی، زهرا سلیمانی، بهروز محمودی بختیاری، شهره جلایی، دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: حافظه فعال واجشناختی یک عامل مهم در رشد گفتار و زبان و اختلالات مرتبط میباشد. این نوع از حافظه با تکرار ناکلمه ارزیابی میشود. هدف از پژوهش حاضر تهیه آزمون تکرار ناکلمه بهمنظور بررسی ظرفیت حافظه فعال واجشناختی، و تعیین روایی و پایایی آن میباشد. روش بررسی: این مطالعه بهروش مقطعی انجام گرفته است. ابتدا 60 واژه براساس ساختهای آوایی رایج در زبان فارسی انتخاب شد. این واژهها همراه با ناکلمههایی که با تغییر یک یا دو واج از آنها ساخته شده بود، برای انتخاب و تعیین روایی محتوایی به صاحبنظران داده شد. براساس نظر آنها 25 ناکلمه انتخاب شد. این ناکلمهها توسط یک آزمونگر و در طی دو مرحله برای بررسی ثبات آزمون اجرا شد. جمعیت مورد مطالعه 16 پسر و 14 دختر چهار تا چهار سال و یازده ماه بودند که بهصورت آسان و غیرتصادفی از مهدکودکهای منطقه دو و شش شهر تهران انتخاب شدند. امتیاز تکرار ناکلمه در کودکان تعیین شد و با آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد تجریه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان میدهد که 25 ناکلمه در نظر گرفته در این آزمون دارای روایی محتوایی هستند. بین اجراهای متوالی نیز ضریب همبستگی 76/0 در سطح معنیداری(p<0/001) وجود دارد. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد آزمون تکرار ناکلمه از روایی و پایایی بالایی برخوردار است.
مریم ثریا، بهروز محمودی بختیاری، زهره بدیعی، یلدا کاظمی، بهرام سلیمانی، دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تولد زودرس و وزن کم هنگام تولد، خطری برای رشد زبان محسوب میشود. اطلاعات در مورد دورههای اولیه رشد زبان در کودکان نارس برای شناسایی نیازها و حوزههای آسیبدیده زبانی آنها میتواند به مداخلهای بههنگام بیانجامد. این تحقیق به بررسی اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی کودکان 36-18 ماهۀ نارس با وزن کم هنگام تولد و مقایسۀ آن با همتایان هنجار پرداخته است. روش بررسی: در این مطالعۀ آیندهنگر تاریخی، اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی 42 کودک 36-18 ماهۀ نارس و 42 همتای هنجار آنان در سه محدودۀ سنی 6 ماهه با استفاده از فرم II فهرست تکامل برقراری ارتباط مکآرتورـ بیتز مورد ارزیابی قرار گرفت. فرمها توسط مادر هر کودک تکمیل گردید. یافتهها: تحلیل دادههای پژوهش نشان داد تفاوت میانگین اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی در دو گروه از نظر آماری معنیدار بود(p=0/025). اما بین گروههای سنی در هر گروه، رشد اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی تفاوت معنیدار مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتهها بیانگر این بود که اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی در کودکان نارس نسبت به همتایان هنجار کمتر است و این حاکی از وجود تأخیر در اندازۀ خزانۀ واژگان بیانی این کودکان است. اما در هر گروه با افزایش سن خزانۀ واژگان افزایش یافته است که گویای این است که رشد واژگان در این کودکان مشابه با کودکان هنجار است. این مطالعه ضرورت مداخلۀ زودهنگام جهت جبران تأخیر زبانی در این کودکان را نشان میدهد.
مهسا بخیت، اکرم پوربخت، معصومه روزبهانی، شهلا انصاری، محمد کمالی، دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به افزایش تعداد کودکانی که از بیماری سرطان جان سالم به در میبرند و با توجه به اهمیت شنوایی در رشد گفتار و زبان، این پژوهش اقدام به بررسی تأثیر خانوادۀ دارویی سیسپلاتین بر شنوایی کودکان شش ماه تا دوازده سال مبتلا به سرطان نمود. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، 10 کودک تحت درمان با گروه دارویی سیسپلاتین که شرایط ورود به طرح را داشتند، توسط آزمون پاسخهای شنوایی ساقۀ مغز با سه محرک کلیک، تنبرست 4000 و 8000 هرتز و طی دو مرحله، یکبار قبل از دریافت داروی شیمیدرمانی و یکبار 72 ساعت پس از دریافت آخرین دوز دارو، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس نتایج با هم مقایسه شد. یافتهها: تفاوت آستانههای شنوایی قبل و بعد از دریافت دارو برای کلیک، تنبرست 4000 و 8000 هرتز معنیدار بود(p<0/05). آستانههای گوش چپ و راست تفاوت معنیداری را نشان نداد. نتیجهگیری: در این مطالعه تأثیر نامطلوب خانوادۀ دارویی سیسپلاتین بر ایجاد افت شنوایی تأیید شد. تفاوت تغییرات آستانه گوش چپ و راست معنیدار نبود که میتواند به واسطۀ تعداد کم نمونهها باشد. بهطور کلی نتایج این مطالعه تأیید کرد که پاسخهای شنوایی ساقه مغز بهویژه با استفاده از ویژگی فرکانسی، ابزاری ارزشمند در بررسی مسمومیت گوشی ناشی از خانوادۀ دارویی سیسپلاتین باشد.
سیده زهره غفاری، محمدرحیم شاهبداغی، شهره جلایی، دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: از دیدگاه رشدی، ارتباط بین زبان و لکنت بهدلیل این که بهطور کلی شروع لکنت همزمان و منطبق است با دورۀ سریع رشد زبانی کودکان، موضوع قابل توجهی است. آگاهی واجشناختی نمونهای از عملکرد زبانی است که همزمان با زبان رشد میکند و زیربنای مهارتهای گفتاری و شنیداری است. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین لکنت و آگاهی واجشناختی و توجه به این مهارت در روند ارزیابی و درمان لکنت بود. روش بررسی: مطالعۀ حاضر بهصورت مقطعیـمقایسهای روی 53 کودک 8-4 سالۀ شهر تهران انجام شد. برای نمونههای مورد بررسی ابتدا تشکیل پرونده توسط آزمونگر از درمانگر و والدین و مربیان بهعمل آمد. سپس صدای کودکان لکنتی ضبط شده و آنگاه اجرای پژوهش با استفاده از آزمون آگاهی واجشناختی انجام شد. پس از آن اطلاعات بهدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: در امتیاز آزمون آگاهی واجشناختی بین گروههای لکنتی و غیرلکنتی بهطور کلی و نیز در زیرگروههای سنی تفاوت معنیدار وجود داشت(p<0/05). کودکان لکنتی با شدتهای مختلف در کسب امتیاز تفاوت معنیداری را نشان ندادند. کودکان کمتر از چهار سال کمترین امتیاز و کودکان بزرگتر از هفت سال بیشترین امتیاز را کسب کردند و این اختلاف معنیدار بود(p<0/05). نتیجهگیری: به نظر میرسد در ارزیابی و درمان کودکان لکنتی باید توانمندی آگاهی واجشناختی و عوامل سن، نوع و شدت لکنت مورد توجه قرار گیرد.
نرگس کرد، محمدرحیم شاهبداغی، سیده مریم خدامی، ماندانا نوربخش، شهره جلایی، مسعود متصدی زرندی، دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بهدلیل نقص در بازخورد شنوایی، گفتار کودکان مبتلا به افت شنوایی آهنگ نامناسبی دارد. نتایج مطالعات نشان میدهد که کودکان کاشت حلزون شده نیز در بیان آهنگ گفتار دچار مشکل هستند. آهنگ، حالت جمله خبری یا پرسشی را نشان میدهد. هدف از این مطالعه مقایسۀ بیان آهنگ گفتار در کودکان استفادهکننده از کاشت حلزون با کودکان دارای شنوایی هنجار بود. روش بررسی: پژوهش حاضر روی 25 کودک کاشت حلزون شده و 50 کودک هنجار انجام گرفت. جهت بیان جملات خبری و پرسشی تصاویری به کودک نشان داده میشد. پس از آن تمامی جملات توسط هشت نفر گفتاردرمانگر شنیده شدند و مورد قضاوت ادراکی قرار گرفتند. با استفاده از نرمافزار praat میانگین فرکانس پایه و تغییرات زیروبمی محاسبه شد. یافتهها: در گروه کاشت حلزون شده میانگین فرکانس پایه گفتار بالاتر و میانگین تغییرات زیروبمی کمتر از گروه هنجار بود. همچنین میانگین امتیازات صاحبنظران در گروه کاشت حلزون شده پایینتر از گروه هنجار بود. تفاوتها در هر سه متغیر معنیدار بود(p<0.05). همبستگی میان مدت زمان استفاده از دستگاه کاشت حلزون و امتیاز قضاوت ادراکی معنیدار بود(p<0.05). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، دستگاه کاشت حلزون در تسهیل بیان آهنگ گفتار محدودیت دارد. با این وجود با افزایش مدت زمان استفاده از کاشت حلزون، عملکرد کودکان در بیان آهنگ گفتار بهبود مییابد. بنابراین لازم است گفتاردرمانگرها در برنامۀ درمانی کودکان کاشت شده، مداخله در بیان آهنگ گفتار را در نظر داشته باشند.
تبسم عظیمی، شیدا پولادی، بهروز محمودی بختیاری، حمید حقانی، دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: چگونگی ارتباط میان پیچیدگی نحوی با ناروانیهای لکنت در سالهای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پیچیدگی نحوی بر میزان ناروانی گفتار کودکان و بزرگسالان لکنتی فارسیزبان در تکلیف گفتار خودانگیخته بود. نتایج بهدست آمده میتواند برای شناخت بیشتر ماهیت لکنت کودک و بزرگسال و نیز یافتن شیوههای مناسبتر برای درمان آن کاربرد داشته باشد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، افراد مورد مطالعه شامل 15 بزرگسال لکنتی تکزبانۀ فارسیزبان 15 ساله به بالا و 15 کودک لکنتی تکزبانه و فارسیزبان 6-4 ساله بود. پس از تهیۀ نمونهای 30 دقیقهای از گفتار خودانگیخته، گفتههای هر فرد از لحاظ میزان ناروانی و پیچیدگی نحوی مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بهدست آمده با استفاده از آزمون آماری t زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در هر دو گروه بزرگسالان و کودکان لکنتی، تفاوت معنیداری بین میزان ناروانی جملات ساده و پیچیده وجود داشت(p<0/05). نتیجهگیری: نتایج نشان داد که در سطح گفتار خودانگیخته، با افزایش پیچیدگی نحوی میزان ناروانی گفتار کودکان و بزرگسالان لکنتی فارسیزبان افزایش مییابد. همچنین با افزایش پیچیدگی نحوی، میزان ناروانی گفتار کودکان لکنتی نسبت به بزرگسالان لکنتی بیشتر افزایش مییابد.
سلیمه جعفری، زهرا آقارسولی، یحیی مدرسی، محمد کمالی، دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی دقیق و سریع اختلالات زبان و درمان آن از اولویت بالایی برای درمانگران برخوردار است. یکی از روشهای بررسی سریع ساختار زبانی، بازگویی داستان است که برای اجرا و تحلیل، سریعتر از دیگر روشها است و سیستم امتیازدهی پایایی دارد. هدف از این پژوهش ساخت و تعیین روایی و پایایی آزمون بازگویی داستان در کودکان شش تا هفت ساله فارسیزبان بود. روش بررسی: ابتدا با کمک گفتاردرمانگر، زبانشناس و داستاننویس کودک، داستانی مناسب کودکان شش تا هفت ساله نوشته شد. برای بررسی روایی محتوایی داستان، از 14 متخصص، نظرسنجی شد. سپس تصاویر مناسب با داستان تهیه و بهصورت لوح فشرده در آمد، سپس دوباره نظرسنجی صورت گرفت. پایایی به روش آزمونـبازآزمون، به فاصلۀ دو هفته روی 72 کودک در گروه سنی شش تا هفت سال شامل 36 دختر، 36 پسر اجرا شد. برای بررسی پایایی مقیاس امتیازدهی از روش پایایی بین ارزیاب استفاده شد. یافتهها: شاخص روایی محتوایی آزمون بازگویی داستان 89 درصد، میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون 83 درصد و خطای معیار اندازهگیری آن 76/2 بود. همچنین تکرارپذیری نسبی مقیاس امتیازدهی 93 درصد و همبستگی پیرسون برای آن 90 درصد بهدست آمد. همبستگی امتیازهای دو بار انجام آزمون معنیدار بود(p<0/01). نتیجهگیری: آزمون بازگویی داستان، روشی سریع برای ارزیابی ساختارهای زبان کودکان شش تا هفت ساله فارسیزبان است. آزمون از لحاظ محتوایی و کیفی، روا بوده و پایایی بالایی دارد.
نسیبه سلطانینژاد، علی قربانی، مسعود صالحی، سعید فخر رحیمی، دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فعل از مهمترین اجزای جمله است و آسیب به آن از ابعاد قابل توجه نابسامانیهای زبان در دوران رشد کودک به شمار میرود. با توجه به این که در ایران برای بررسی این جنبه از زبان در کودکان آزمون مناسبی وجود ندارد، هدف از این پژوهش ساخت و ارزشیابی آزمون تصویری افعال برای کودکان 36 تا 54 ماهه فارسیزبان و بررسی قدرت تمایزگذاری آن در کودکان مورد مطالعه بود. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، فهرستی از افعال که قابلیت به تصویر کشیدن را داشتند، تهیه شد. برای تعیین شاخص روایی محتوایی از هفت گفتاردرمانگر نظرسنجی شد و تعداد 55 فعل که مورد تأیید هر هفت نفر بود، انتخاب شد. سپس تصاویر مناسب برای این تعداد فعل، با همکاری همان هفت متخصص، انتخاب گردید. آزمون روی 106 کودک در سه گروه سنی (42-36، 48-42 و 54-48 ماهه)، اجرا شد. پایایی آزمون با دو روش تکرارپذیری و ثبات درونی و همبستگی توانایی پاسخدهی آزمودنیها با سن آنها با آزمون آماری اسپیرمن تعیین شد. یافتهها: شاخص روایی محتوا برای تعداد 55 فعل برابر با یک بود. در بررسی پایایی، ضریب همبستگی حاصل از دو بار اجرا، 90/0 و ثبات درونی 60/0 بود که با استفاده از روش حذف آیتم این مقدار به 71/0 افزایش یافت. بین توانایی پاسخدهی آزمودنیها و سن آنها با ضریب همبستگی 76/0 ارتباط معنیدار وجود داشت .(p<0/001) نتیجهگیری: آزمون تصویری افعال، ابزاری مناسب برای ارزیابی افعال در کودکان 36 تا 54 ماهه و دارای قدرت تمایزگذاری بین سه گروه سنی مورد مطالعه است.
مریم وهاب، سیما شهیم، محمدمجید اوریادی زنجانی، سلیمه جعفری، مریم فهام، دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اکتساب گفتار و زبان یکی از مهمترین مؤلفههای رشد است که تعامل اجتماعی نقش بنیادی را در این فرایند ایفا میکند. تحقیقات اخیر نشان داده است که تواناییهای زبانی کودک ارتباط نزدیکی با مهارت اجتماعی وی دارد. هدف از این پژوهش بررسی وجود ارتباط بین رشد زبان بیانی و ابعاد مهارتهای اجتماعی در کودکان چهار تا شش سالۀ فارسیزبان بود. روش بررسی: در این پژوهش، 123کودک 6-4 ساله 76 پسر و 47 دختر که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، از بین کلیه مهدکودکهای شیراز، انتخاب شدند. انتخاب مهدکودکها براساس نمونهگیری خوشهای صورت گرفت. از این کودکان آزمون رشد زبان و مقیاس نظام درجهبندی مهارتهای اجتماعی که شامل دو فرم معلم و والدین است،گرفته شد. دادههای حاصله با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: ارتباط مثبت و معنیداری بین زبان بیانی و ابعاد مهارتهای اجتماعی مشاهده شد(p<0/001) ولی ضرایب همبستگی بین تحول زبان بیانی و ابعاد مهارتهای اجتماعی فرم والدین، ضعیفتر از فرم معلمان بود(p=0/031). همچنین، بین نظرات معلم و والدین همبستگی معنیداری وجود نداشت(p=0/27). نتیجهگیری: با توجه به نتایج، رشد زبان بیانی با رشد مهارتهای اجتماعی افزایش مییابد. از طرفی در ارتباط با ضعیف بودن این رابطه از دیدگاه والدین میتوان به عدم پویایی آن و شرایط متفاوت محیط خانه و محیط آموزشی در امر تعلیم و تربیت کودکان اشاره کرد.
سیده زهره موسوی، علیاصغر صباغی، آذر مهری، سامان معروفیزاده، دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استریوگنوز دهانی توانایی شناسایی اشیاء و جایگاه آنها در دهان است و در تولید صداهای گفتاری، ایفای نقش میکند. از آنجا که کودکان کمشنوا دارای مشکلات تولیدی هستند. از این رو پژوهش حاضر توانایی استریوگنوز دهانی کودکان پنج سالۀ کمشنوا با درجات متفاوت افت شنوایی را با کودکان گروه بهنجار مورد مقایسه قرار داد. روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی، و بهصورت غیرمداخلهای انجام شد. 40 کودک پنج ساله (30 کودک کمشنوا و 10کودک بهنجار) انتخاب شدند. این کودکان با استفاده از آزمون تشخیص شکل از لحاظ توانایی استریوگنوز دهانی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تحلیل از آزمون منویتنی استفاده شد. یافتهها: میانگین پاسخهای درست آزمودنیها در توانایی استریوگنوز دهانی در گروههای بهنجار و کمشنوای شدید با p=0/01 و در گروههای بهنجار و کمشنوای عمیق با p=0/05، دارای تفاوت معنیدار بود. بین میانگین پاسخهای درست آزمودنیها در توانایی استریوگنوز دهانی در گروههای کمشنوا در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود نداشت. همچنین میانگین زمان تشخیص درست آزمودنیها به اشکال در گروههای بهنجار و تمامی گروههای کمشنوا، تفاوت معنیدار مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان میدهد که کودکان کمشنوا در مقایسه با کودکان بهنجار استریوگنوز دهانی مناسبی ندارند که این بدعملکردی میتواند عامل مشارکتکننده در اختلالات تولیدی به علت ارسال نامناسب بازخورد حس عمقی در این کودکان باشد.
عبداله قاسم پور، ابراهیم اکبری، مریم تقیپور، زینب عظیمی، ابراهیم رفاقت، دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: خانوادههای دارای کودکانی دچار نقص شنوایی، با چالشهای متفاوتی روبهرو میشوند، و در این بین مادران به علت نقش سنتی مراقب، مسئولیتهای بیشتری در قبال این کودکان دارند و در نتیجه، با مشکلات روانشناختی بیشتری مواجه میشوند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسۀ بهزیستی روانشناختی و سبکهای مقابلهای در مادران کودکان ناشنوا و عادی بود. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع علّیمقایسهای، پسرویدادی و گروه نمونه این پژوهش 30 نفر از مادران دانشآموزان ناشنوا و 30 نفر از مادران دانشآموزان عادی مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل بودند که بهصورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و سبکهای مقابلهای بیلینگر و موس (1981) استفاده شد. از روش آماری آنالیز واریانس دوطرفه جهت تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن در مادران کودکان ناشنوا بهطور معنیداری پایینتر از مادران کودکان عادی بود (بهترتیب p<0/01؛ p<0/05) و همچنین از لحاظ سبک مقابلهای شناختی تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت(p<0/01)؛ بهطوری که مادران کودکان ناشنوا کمتر از سبک مقابلهای شناختی استفاده میکردند. نتیجهگیری: بهنظر میرسد که فقدان حس شنوایی کودکان بر بهزیستی روانشناختی و سبکهای مقابلهای مادرانشان تأثیر گذاشته، و تأثیر آن میتواند بهصورت مشکلات روانشناختی و استفاده کمتر از سبکهای مقابلهای سازگارانه قابل مشاهده باشد.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|