|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای آکوستیک
نوید شهناز، دوره 1، شماره 1 - ( 1-1371 )
چکیده
طی یک بررسی وسیع (2748 گوش) ، نقاط قطع صدک تودم (1) در آستانه های رفلکس آکوستیک (2) افراد طبیعی و مبتلا به کاهش حسی عصبی با منشاء حلزونی تعیین گردید. تمامی افراد دارای شنوایی قابل اندازه گیری (ANSI-1969≤110 dBHL) در سه فرکانس 500، 1000و 2000 هرتز بودند.وقتی که افت شنوایی بیش از dB55 باشد، آن دسته از مطالعاتی که عدم پاسخ (NR) (3) را در بررسی های خود مد نظر قرار داده بودند، مقادیر قطع بالاتری را نسبت به مطالعات دیگر که عدم پاسخ را در بررسی های خود تاثیر نداده بودند، داشتند" مقادیر قطع صدک نودم را می توان بصورتی کارآمد، جهت شناسایی موارد آسیب ورا حلزونی بکار گرفت مشروط بر اینکه کاهش شنوایی از dB75 فراتر نرود" هنگامی که میزان کاهش شنوایی زیاد باشد( بیش از dBHL75) ART نمی تواند بین گوشهای مبتلا به آسیب ورا حلزونی و حلزونی افتراق بگذارد زیرا در کم شنوایی های زیاد هر دو ماهیت بالینی، همراه با عدم وجود رفلکس هستند.
جمیله فتاحی، منصوره عادل قهرمان، دوره 4، شماره 1 - ( 2-1375 )
چکیده
ویژگی های بینایی و درک شنوایی وزوز سابجکتیو ناشی از نگاه خیره در دو فرد بزرگسال بررسی شده است. این وزوز غیر معمول حدود 4 تا 6 هفته پس از جراحی اعصاب و خارج ساختن کامل ضایعه فضاگیر زاویه پلی مخچه ای رخ داده است و شنوایی گوش تحت عمل از بین رفته است. وزوز ناشی از نگاه خیره هر دو بیمار از نوع صوت خالص بود و تا هنگامی که جهت افقی یا عمودی نگاه تغییر نمی کرد زیر و بمی و بلندی آن ثابت می ماند. وقتی سر در وضعیت خنثی است و جهت نگاه به سمت روبروست وزوز شنیده نمی شود. نتایج و تفسیر بررسی های چشمی و میدان دید، صوت خالص، صدورات خودبخود گوش، ارزیابی سایکو فیزیکی دقیق بلندی و زیر و بمی مورد بحث قرار گرفته اند.
مهدی شاکر اردکانی، زهرا سلیمانی، فرهاد ترابی نژاد، سیده مریم خدامی، دکتر محمود علیپور حیدری، دوره 16، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیریهای عینی در کل و اندازهگیریهای آکوستیکی به طور خاص جنبۀ مهمی از ارزیابی لکنت طی چند دهۀ گذشته بودهاند. اگرچه این اندازهگیریها جایگزین قضاوتهای درکی نمیشوند اما به کمک آنها تشخیص دقیقتری صورت میگیرد و لزوم مداخلههای درمانی تأیید میشود. همچنین، میتوان از آنها برای بازخورد نتایج درمان به بیمار استفاده کرد.از این رو، این مطالعه بهمنظور اندازهگیری و مقایسه برخی از ویژگیهای آکوستیکی بین مردان غیرلکنتی و لکنتی بزرگسال انجام شد. روش بررسی: در این مطالعۀ موردـشاهدی، نمونههای مورد بررسی مردان غیرلکنتی و لکنتی بزرگسال بودند. برای جمعآوری نمونۀ صوت آزمودنیها، از گفتار روان آنها در خواندن 20 جمله از آزمون لبخوانی سارا، کشیده بیان کردن واکههای /a/ و /i/ و شمارش ریتمیک اعداد از یک تا 20 استفاده شد و تجزیه و تحلیل آنها با نرم افزار Dr. Speech صورت گرفت. یافتهها: فرکانس پایه و دامنه تغییرات آن در واکههای /a/ و /i/ ، شمارش اعداد از یک تا 20 و خواندن 20 جمله آزمون بین دو گروه لکنتی و غیرلکنتی تفاوت معنیداری نداشت. در مورد آشفتگی بسامد و آشفتگی شدت بین دو گروه نیز تفاوت معنیداری وجود نداشت. نتیجهگیری: نبود تفاوت معنیدار بین دو گروه ممکن است ناشی از مطالعه این خصوصیات در گفتار روان افراد لکنتی وغیرلکنتی باشد.
رحیمه روح پرور، محمود بیجنخان، سعید حسنزاده، شهره جلایی، دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شنوایی نقش مهمی در تولید گفتار و ایجاد تمایز واجی و بهویژه تمایز واکداریـبیواکی دارد. متغیر زمان شروع واک مهمترین سرنخ آکوستیکی است که در ایجاد تمایز واکداریـبیواکی در همخوانهای انفجاری نقش دارد. هدف پژوهش حاضر اندازهگیری زمان شروع واک در کودکان کاشت حلزون شده فارسیزبان و مقایسه آن با کودکان شنوای همزبان است. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی 20 کودک ناشنوای پیشزبانی که 5/4 سال از کاشت حلزون آنها میگذشت و 20 کودک با سنین مشابه با شنوایی هنجار مورد بررسی قرار گرفتند. مقدار زمان شروع واک در تولید همخوانهای انفجاری دهانی در دو گروه ارزیابی و مقایسه شد بهعلاوه تأثیر وضعیت شنوایی، واکداری و جنسیت بر متغیر زمان شروع واک سنجیده شد. یافتهها: در یافتههای این پژوهش مشخص شد که میانگین زمان شروع واک در تمامی دخترهای کاشت حلزون شده و شنوا، بیشتر از پسرهای دو گروه است و این اختلاف در همخوانهای بیواک بهطور معنیداری بیشتر از همخوانهای واکدار است(p<0/001). در هر دو گروه از کودکان، همخوانهای بیواک در زمرۀ آواهای دارای پساُفت بزرگ قرار داشتند و انفجاریهای واکدار دارای پساُفت کم بودند. نتیجهگیری: در هر دو گروه از کودکان، واکداری بر زمان شروع واک تأثیر معنیدار داشت. در رابطه با وضعیت شنوایی، زمان شروع واک در انفجاریهای بیواک بین دو گروه تفاوت معنیدار ایجاد نمیکرد، اما در انفجاریهای واکدار این تفاوت و در نتیجه تمایز واکداری، معنیدار بود. در انفجاریهای بیواک نیز در هر دو گروه، زمان شروع واک در دخترها بهطور معنیداری بیشتر از پسرها بود؛ در حالی که در انفجاریهای واکدار، زمان شروع واک دخترها و پسرها اختلاف معنیداری نداشت.
فرزانه ضمیری عبدالهی، عبدالرضا شیبانیزاده، جلال ثامنی، دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آزمون مهار دگرطرفی گسیلهای صوتی گوش سیستم وابران شنوایی را ارزیابی میکند. در این آزمون رفلکس آکوستیک یک عامل مداخلهگر مهم محسوب میشود. امروزه کاربرد این آزمون بهویژه در کودکان مشکوک به اختلال پردازش شنوایی مرکزی رو به افزایش است بنابراین باید میزان تأثیر این عامل مداخلهگر بر مهار دگرطرفی گسیلهای صوتی گوش روشن باشد. هدف این پژوهش بررسی اثر فعال شدن رفلکس آکوستیک بر مهار دگرطرفی گسیلهای صوتی گذرای گوش بود. روش بررسی: این بررسی روی 39 فرد هنجار 18 تا 26 ساله با میانگین سنی 17/22 و انحراف معیار 34/2 از هر دو جنس صورت گرفت. در این پژوهش، از آزمون تعیین میزان کاهش بین گوشی، رفلکس آکوستیک، گسیلهای صوتی گذرای گوش و مهار دگرطرفی آنها استفاده شد. یافتهها: دامنۀ گسیلهای صوتی گذرای گوش در زنان و میزان مهار در مردان به صورت معنیداری بیشتر بود(p=0/01). حداکثر میزان مهار قبل از فعالیت رفلکس در 2000 تا 3000 هرتز بود و با فعال شدن آن ضمن افزایش قابل توجه در تمامی باندهای فرکانسی(p=0/01)، حداکثر مهار در 500 تا 1000 هرتز رخ داد. نتیجهگیری: طبق نتایج پژوهش حاضر دامنۀ گسیلهای صوتی گذرای گوش در زنان و میزان مهار دگرطرفی در مردان بزرگتر بود. با ارائۀ مهارکنندۀ دگرطرفی در سطوح شدت مختلف، مهار دگرطرفی گسیلها همواره رخ میداد. افزایش شدت مهارکننده دگرطرفی باعث افزایش میزان مهار دگرطرفی میشد. با فعال شدن رفلکس عضلۀ رکابی، میزان مهار بهصورت معنیداری افزایش یافته و باند رخداد حداکثر مهار به فرکانسهای پایینتر تغییر میکرد.
ابوالفضل صالحی، فرزاد ایزدی، لعیا غلامی تهرانی، مهدی رهگذر، دوره 22، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عدم توازن بین زیرساختهای دخیل در آواسازی میتواند منجر به برهم خوردن توازن عضلانی سازوکار آواسازی و در نهایت اختلال صوتی شود. روش درمان دستی صداـمعیار با الگو گرفتن از درمانهای دستی متعارف و استفاده از صداسازی در راهبری فرایند درمان، به لحاظ نظری یکی از کوتاهترین روشها در کاهش یا از بین بردن تنش عضلانی اختلالات صوتی است. این پژوهش ضمن معرفی روش، به تعیین میزان تأثیر آن در مواجهه با اختلالات پرکاری صوتی پرداخته است. روش بررسی: بیست بزرگسال دچار پرکاری صوتی به شیوۀ مداخلهای قبل و بعد، تحت ۱۵ جلسه درمان دستی صداـمعیار قرار گرفتند. صدای بیماران از جنبههای آکوستیک، ادراکی شنیداری و استروبوسکوپی قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل آماری دادهها با استفاده از آزمونهای t زوجی و ویلکاکسون نشاندار صورت پذیرفت. یافتهها: نتایج پژوهش تغییرات معنیداری را در بهبود پارامترهای آکوستیک پس از درمان نشان داد. تغییرات واکه /a/ شامل کاهش آشفتگی فرکانس(p=۰/۰۰۳) و آشفتگی شدت(p=۰/۰۰۱) و افزایش نسبت هارمونی به نویز(p=۰/۰۰۱) و تغییرات واکه /i/ شامل افزایش نسبت هارمونی به نویز(p=۰/۰۰۹) و کاهش آشفتگی فرکانس(p=۰/۰۲۰) بود. کاهش آشفتگی شدت واکه /i/ معنیدار نبود. تغییرات در پارامترهای ارزیابیهای ادراکی(p=۰/۰۰۱) و استروبوسکوپی(p=۰/۰۰۱)، اختلاف معنیداری را در جهت بهبود آنها نشان داد. نتیجهگیری: درمان دستی صداـمعیار بهعنوان روشی جدید میتواند در درمان اختلالات پرکاری صوتی مورد استفاده قرار گیرد.
کوثر باغبان، فرهاد ترابینژاد، نگین مرادی، اکبر بیگلریان، دوره 22، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: خیشومیشدگی واکه، اضافه شدن تشدید خیشومی به عملکرد انتقالی مسیر صوتی است و بهعلت فرآیند همتولیدی رخ میدهد. یکی شدن فضای تشدیدی خیشومی با حفرۀ دهانیـحلقی، سازههای مسیر صوتی را تغییر میدهد. هدف از این پژوهش بررسی اثر خیشومیشدگی بر سازههای فرکانسی واکۀ /a/ قبل و بعد از همخوان خیشومی و بررسی فرآیند همتولیدی و کنترل حرکتی در زبان فارسی بود. روش بررسی: در این پژوهش نمونه صدای ضبط شده از ۶۰ کودک هنجار چهار تا نه ساله مورد بررسی قرار گرفت. از آزمودنیها خواسته شد طبق ارائۀ مدل شنیداری، /ʔ ama/ را سه مرتبه تولید کنند و واکۀ /a/ را بهمدت سه ثانیه بکشند. دادهها با استفاده از نرمافزار 5.3.13 Praat تحلیل شد. بین F0 ، F1 ، F2 و F3 در واکۀ /a/ قبل و بعد از همخوان خیشومی /m/ برای سه مرتبه تکرار ساختار /ʔ ama/ میانگین گرفته شد. یافتهها: تفاوت F1 ، F2 و F3 در مقایسههای انجام شده میان واکۀ /a/ در قبل و بعد از همخوان خیشومی، واکۀ /a/ قبل از همخوان خیشومی با واکۀ /a/ تنها، واکۀ /a/ بعد از همخوان خیشومی با واکۀ /a/ تنها، معنیدار بود(۰۰۱/۰=p). نتیجهگیری: در زبان فارسی همچون سایر زبانها F1 ، F2 و F3 در واکۀ /a/ قبل از همخوان /m/ تحت تأثیر رخدادهای پیشبینیکنندۀ خیشومی و سازههای فرکانسی در واکۀ /a/ بعد از همخوان /m/ تحت تأثیر رخدادهای بعد از همتولیدی خیشومی و خیشومیشدگی کاهش مییابند.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|