|||  عنوان نشریه: شنوایی شناسی | ناشر: دانشگاه علوم پزشکی تهران | |||  Website: http://aud.tums.ac.ir | Email: aud@tums.ac.ir
   [صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations21521229
h-index2113
i10-index6629

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
18 نتیجه برای خواندن

مهین صدایی، سحر شمیل شوشتری،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

این مورد در طبقه‏بندی نورولوژیک جای می‏گیرد. بیمار کودکی است که در وضعیت تحصیلی‏اش به‏عنوان فرد مبتلا به ناتوانی یادگیری مطرح شده است. وی، اولین بار قبل از سیزده سالگی برای ارزیابی اختلال در پردازش شنوایی مرکزی (CAPD) ارجاع داده شده بود.مادر با گذشت زمان متوجه مشکلات عدیدۀ شنوایی فرزندش شده بود و به همین جهت انجام آزمایش مربوط به توانایی‏های پردازش مرکزی شنوایی ضروری به نظر می‏رسید. کودک در شنیدن در حضور نویز و مسیر گفتاری دچار مشکل است و اغلب از اطرافیان می‏خواهد آنچه را گفته‏اند تکرار کنند. در مکان‏یابی صدا نیز بدون مشکل نیست. هیچ‏گونه اختلال تعادلی ندارد. کودک در مدرسه پیشرفت خوبی داشت و تنها مشکل وی در خواندن بود زیرا سطح خواندن او حدود یک پایه، پایین‏تر از حد انتظار بود. قوای هوشی کلی وی در حد هنجار بود.


حوریه احدی ، محمدرحیم شاه بداغی ، سقراط فقیه زاده ، بهروز محمودی بختیاری ،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سرعت گفتار شاخص مهمی در ارزیابی و درمان اختلالات ناروانی گفتار مانند لکنت، شتابان گویی، آپراکسی، دیزآرتری است از این رو پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی سرعت گفتار و سرعت خواندن در دانش آموزان دختر کلاس دوم و پنجم ابتدایی شهر تهران و مقایسه آنها انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش روی 200 دانش آموز دختر در شهر تهران انجام شد. 100 نفر از پایه دوم و 100 نفر از پایه پنجم انتخاب شدند. فارسی زبان بودن، نداشتن اختلالات گفتار و زبان، اختلالات عصب شناختی و اختلالات رفتاری، از جمله شرایط انتخاب آزمودنی ها بود. متن مربوط به خواندن از کتاب فارسی آنها انتخاب شده بود. نمونه گفتاری نیز از طریق تعریف داستان بدست آمد و سپس نمونه های ضبط شده از لحاظ تعداد واژه و هجا شمارش شدند. معیار شمارش واژه ها تعداد تکواژهای آزاد بود و کلمات مرکبی که شامل دو تکواژ آزاد بودند به عنوان دو کلمه شمارش شدند. میان اندازهایی که ناکلمه بودند شمارش نشده اند ولی میان اندازهای کلمه ای و کلمات تکرار شده، مورد شمارش قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t مستقل و t زوجی استفاده شده است.
یافته ها: در پایه دوم میانگین سرعت گفتار آزاد 189.8 هجا در دقیقه (99.1 کلمه در دقیقه 3.1 هجا در ثانیه) و میانگین سرعت خواندن 189.4 هجا در دقیقه (94.9 کلمه در دقیقه، 3.1 هجا در ثانیه) بوده است در حالیکه در پایه پنجم میانگین سرعت گفتار آزاد 210.2 هجا در دقیقه (109.5 کلمه در دقیقه، 3.4 هجا در ثانیه) و سرعت خواندن 223.9 هجا در دقیقه (119.0 کلمه در دقیقه، 3.7 هجا در ثانیه) بوده است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد سرعت خواندن در پایه پنجم به طور معنی داری از سرعت گفتار آزاد بیشتر است ولی در پایه دوم بین این دو متغیر تفاوت معنی داری وجود ندارد. سرعت گفتار و سرعت خواندن در دانش آموزان پایه پنجم به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان پایه دوم است.


بیژن شفیعی، سمیرا توکل، لیلا علی نیا، محمد رضا مراثی، لیلا صداقتی، رقیه فروغی،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: خواندن یکی از اساسی‏ترین مهارت‏های مورد نیاز در عصر حاضر است. بدیهی است که بروز اختلال در آن می‏تواند مشکلات زیادی را برای فرد مبتلا ایجاد نماید و ارزیابی و تشخیص زودهنگام آن نقش بزرگی در درمان آن بازی می‏کند. این مطالعه با هدف طراحی و ساخت آزمون غربالگری سیاهه خواندن به منظور تشخیص سریع اختلال در خواندن در دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد.
روش بررسی: بدنه اصلی آزمون در هر پایه مرکب از یک متن صدکلمه‏ای و چهار سؤال درک مطلب است که توسط کارشناس ارشد و کارشناسان آسیب‏شناسی گفتار و زبان بدقت کنترل شده است. این آزمون بر روی 200 دانش آموز دختر و پسر در تمام پایه‏های اول تا پنجم مقطع ابتدایی و مجموعاً 1000 دانش آموز که بصورت تصادفی از کلیه نواحی پنجگانه شهر اصفهان انتخاب شده بودند، معیار شد. به‏علاوه آزمون روی دو گروه نارساخوان و عادی اجرا گردید.
یافته‏ها: همبستگی نمرات دقت و سرعت خواندن با نمره کل آزمون بالا بود. اعتبار آزمون با معیار آلفای کرونباخ 77/0 بود. تفاوت میانگین نمره دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به اختلال خواندن معنی‏دار بود(p=0/01).
نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج فوق، این آزمون می‏تواند به‏عنوان یکی از ابزارهای مفید در تشخیص غربالی و سریع نارساخوانی دانش‏آموزان پایه‏های اول تا پنجم کاربرد داشته باشد.


حوریه احدی، محمدرحیم شاهبداغی، مریم مخلصین، بهروز محمودی بختیاری،
دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که در بسیاری از اختلالات گفتار و زبان، سرعت حرکات تکراری و متناوب دهان یعنی دیادوکوکینزیس کاهش یافته ­است این‏طور تصور شده است که بین سرعت دیادوکوکینزیس و سرعت گفتار ارتباط وجود دارد. البته این مورد توسط برخی محققان مطرود قلمداد شده و صحت این ارتباط همچنان زیر سؤال است. از این رو این پژوهش با هدف بررسی وجود چنین ارتباطی بین سرعت دیادوکوکینزیس و سرعت گفتار و خواندن در افراد طبیعی انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی‏ـ تحلیلی روی 100 نفر از دانش‏آموزان دختر پایه دوم شهر تهران انجام شد. مهارت خواندن و سرعت گفتار و حرکات متناوب دهان در آزمودنی‏ها بررسی گردید. برای ثبت و اندازه‏گیری زمان از نرم افزارCool Edit  استفاده شد. برای توصیف داده‏ها آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده‏ها، آزمون t  زوجی به‏کار گرفته شد.
یافته‏ها: در تکالیف دیادوکوکینزیس میانگین زمان تولید تک هجایی‏های /tâ/، /pâ/ و //kâ به‏ترتیب 10/4، 15/4 و 74/4 بود و میانگین سرعت خواندن 1/3 هجا در ثانیه و سرعت گفتار آزاد 8/2 هجا در ثانیه بود. بین سرعت گفتار آزاد و تکالیف دیادوکوکینزیس ارتباطی یافت نشد. اما بین سرعت خواندن و برخی از تکالیف دیادوکوکینزیس /kâ/ (p=0/03) و/pâtâkâ/  (p=0/00) ارتباط معنی‏داری به‏دست آمد.
نتیجه‏گیری: به نظر می‏رسد برای افزایش سرعت خواندن می‏توان از تکالیف دیادوکوکینزیس مرتبط استفاده نمود. سرعت دیادوکوکینزیس دولبی در تک هجایی‏ها بالاترین سرعتی است که می‏توان در طی درمان انتظار داشت.


زهرا سلیمانی، محسن سعیدمنش، مهدی دستجردی، آذر مهری، یونس جهانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار بخشی از دانش زبانی فرد هستند. نتایج تحقیقات در جوامع مختلف و زبان‏های گوناگون نشان می‏دهد که بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن ارتباط وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی وجود ارتباط آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن در زبان فارسی انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، توصیفی‏ـ‏تحلیلی 130 دانش‏آموز پسر پایه اول ابتدایی به‏طور تصادفی انتخاب شدند. آنها از نظر بهره هوشی، بینایی و شنوایی هنجار بودند و همچنین از رشد طبیعی زبان برخوردار بودند. از این کودکان آزمون‏های آگاهی واجی، سرعت نامیدن خودکار و خواندن گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‏ها از آزمون‏های ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی استفاده شد.
یافته‏ها: ارتباط بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن معنی‏دار است(p<0/0001). ضریب همبستگی پیرسون آگاهی واجی مستقیم و برابر 86/0 بود. ضریب همبستگی بین زمان سرعت نامیدن خودکار و نمره خواندن معکوس است، یعنی هر چه نمره خواندن بهتر بود، زمان سرعت نامیدن خودکار کمتر می‏شد که برابر 87/0ـ بود. در بررسی ارتباط هر یک از متغیرهای فوق با نمره خواندن در حضور دو متغیر دیگر نیز معنی‏دار بود(p<0/0001).
نتیجه‏گیری: این پژوهش نشان می‏دهد بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با خواندن در کودکان فارسی زبان همانند سایر زبان‏ها ارتباط وجود داشته و با تقویت این مهارت‏ها می‏توان بر توانایی کودک در خواندن افزود.


لیلا صداقتی، رقیه فروغی، بیژن شفیعی، محمد رضا مراثی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: خواندن یکی از اساسی‏ ترین مهارت‏های مورد نیاز در عصر حاضر است. بدیهی است که بروز اختلال در آن می‏تواند مشکلات زیادی را برای فرد مبتلا ایجاد کند؛ از این‏رو ارزیابی و تشخیص زودهنگام این اختلال نقش بزرگی را در درمان آن بازی می‏کند. این پژوهش با هدف تعیین میزان شیوع نارساخوانی در دانش‏آموزان پایه‏های اول تا پنجم دبستان و معرفی آزمون سیاهه خواندن برای تشخیص اختلال در دانش‏آموزان مقطع ابتدایی انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی 200 نفر دانش‏‏آموز دختر و پسر در 5 پایه تحصیلی از دبستان‏های شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 86-1385 به روش نمونه‏گیری تصادفی‏ـ‏چندمرحله‏ای انتخاب شده و با استفاده از آزمون سیاهه خواندن مورد بررسی قرار گرفتند. به‏منظور توصیف اطلاعات به‏دست آمده، از شاخص‏های مرکزی و پراکندگی از نرم افزار SPSS نسخۀ 13 استفاده شد.
یافته‏ها: این بررسی نشان داد که بیشترین میزان شیوع نارساخوانی در دانش‏آموزان پسر پایه اول (25%) و کمترین میزان شیوع در دانش‏آموزان دختر پایه پنجم (صفر درصد) بوده است. به‏طور کلی فراوانی نارساخوانی در 5 پایه تحصیلی 10 درصد بوده که از این میزان 66 درصد مربوط به دانش‏آموزان پسر و 34 درصد مربوط به دانش‏آموزان دختر بوده است.
نتیجه‏گیری: نارساخوانی در دانش‏آموزان پسر بیش از دانش‏آموزان دختر است و آزمون سیاهه خواندن ابزار مناسبی برای تشخیص سریع این اختلال است.


افسانه یعقوبی، علی قربانی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: حس شنوایی مهم‏ترین پایه و اساس برای اکتساب طبیعی زبان است و کم‏شنوایی یکی از عواملی است که باعث اختلال در فراگیری مهارت‏های زبانی می‏شود. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین توانایی جمله‏نویسی و درک جملات در دانش‏آموزان مبتلا به افت شنوایی و شنوا می‏باشد.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی 30 دانش‏آموز با افت شنوایی 90-70 دسی‏بل و 30 دانش‏آموز با شنوایی هنجار، که همگی در پایه سوم دبستان تحصیل می‏کردند، مورد مطالعه قرار گرفتند. جمله‏نویسی آزمودنی‏ها از طریق توصیف تصاویر به‏صورت نوشتاری و درک جملات، از طریق خواندن متن و پاسخ به سؤالات مربوطه ارزیابی شد.
یافته‏ها: با استفاده از آزمون‏های آماری مشخص شد که ارتباط معنی‏داری بین جمله‏نویسی و درک جملات نوشته شده در دانش‏آموزان کم‏شنوا وجود دارد(p=0/001)، (8/0r=). همچنین ارتباط معنی‏داری بین این متغیرها در دانش‏آموزان شنوا وجود دارد(p=0/001)، (7/0r=).
نتیجه‏گیری: ناتوانی کودکان مبتلا به افت شنوایی در برقراری ارتباط کلامی، منحصر به اختلال در تولید و صوت نیست، بلکه مشکل اساسی آنها ناتوانی در کشف و به‏کارگیری قواعد زبانی برای انتقال اندیشۀ خود در ساختارهای زبانی مناسب و اشکال در درک معانی جمله است.


علی اصغر کاکوجویباری، محمدرضا سرمدی، اعظم شریفی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: گوش کردن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن مهارت‏هایی زبانی هستند که بین آنها ارتباط کامل وجود دارد. گوش دادن اولین مهارت زبانی است که فرد در جریان رشد خود فرا می‏گیرد. اگر این مهارت تحت تأثیر آسیب شنوایی قرار گیرد، لطمات اساسی بر مهارت‏های زبانی وارد خواهد آمد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر افت شنوایی بر سواد خواندن دانش‏آموزان آسیب‏دیدۀ شنوایی در مقایسه با دانش‏آموزان با شنوایی هنجار در مدارس عادی بود.
روش بررسی: پژوهش مقطعی حاضر با استفاده از ابزار آزمون دفترچه‏های استاندارد شدۀ بین‏المللی PIRLS 2001 انجام گرفت. 119 دانش‏آموز در پایه‏های چهارم ابتدایی، سوم راهنمایی و سوم دبیرستان مبتلا به کم‏شنوایی متوسط و شدید از مدارس استثنایی، و همچنین 46 دانش‏آموز با شنوایی هنجار از پایۀ چهارم ابتدایی مدارس عادی در این پژوهش بررسی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از t مستقل استفاده شد.
یافته‏ها: در سطح سواد خواندن و در عملکرد درک متون ادبی، بین کلیۀ دانش‏آموزان آسیب‏دیدۀ شنوایی در مقایسه با دانش‏آموزان شنوایی هنجار تفاوت معنی‏دار دیده شد(p<0/05) و در درک متون اطلاعاتی، به‏جز دانش‏آموزان پایۀ سوم دبیرستان دچار کم‏شنوایی متوسط، سایر دانش‏آموزان تفاوت معنی‏داری در مقایسه با دانش‏آموزان عادی نشان دادند(p=0/03).
نتیجه‏گیری: افت شنوایی بر سطح سواد خواندن تأثیر منفی می‏گذارد. لازم است ارتقاءبخشی سطح سواد خواندن و تقویت باقی‏ماندۀ شنوایی، در طراحی و برنامه‏ریزی‏های آموزشی در مدارس استثنایی برای دانش‏آموزان آسیب‏دیدۀ شنوایی، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.


اعظم شریفی، علی اصغر کاکوجویباری، محمدرضا سرمدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت در خواندن یکی از مهم­ترین نیازهای یادگیری دانش­آموزان در زندگی امروز است این مهارت معطوف به توانایی درک مطلب، تفسیر و استنتاج از متون و دریافت معنا و مفهوم پیامی است که به نگارش درآمده است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی هر دانش­آموز با میزان توانمندی وی در درک مطلب ارتباط مستقیم دارد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر افت شنوایی بر توانایی سطوح مختلف درک خواندن دانش­آموزان کم­شنوا در مقایسه با دانش­آموزان شنوا بود.
روش بررسی: پژوهش از نوع مقطعی بود و ابزار آزمون دفترچۀ استاندارد شدۀ بین­المللی (PIRLS) 2001 بود که روی 17 دانش­آموز مبتلا به کم­شنوایی در پایۀ چهارم ابتدایی از مدارس استثنایی شهرستان­های شهریار، رباط کریم و کرج و 17 دانش­آموز شنوای هنجار که به­روش تصادفی ساده از مدارس عادی همجوار با مدارس استثنایی انتخاب شده بودند اجرا شد.
یافته­ها: در تحلیل یافته­ها بین دانش­آموزان کم­شنوا و دانش­آموزان شنوا در سطوح مختلف درک خواندن تفاوت معنی­داری دیده شد(p<0/05).
نتیجه­گیری: افت شنوایی بر سطوح مختلف درک خواندن تأثیر منفی دارد و به­همین سبب بازنگری برنامه­ریزی­های آموزشی در مراکز استثنایی، به­منظور هدایت آموزش از حفظی­خوانی به سمت درک معنا و لایه­های عمیق­تر یادگیری، ضروری است.


اعظم شریفی، علی‏اصغر کاکو جویباری، محمدرضا سرمدی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: دانش‏آموزان کم‏شنوا به دلیل کم‏شنوایی از حیث پرورش مهارت‏های زبانی با تأخیر مواجه می‏شوند و به همین جهت در معرض مشکلات خواندن نیز قرار می‏گیرند. به‏منظور بررسی تأثیر ارتقاء پایۀ تحصیلی بر بهبودبخشی و پیشرفت سطوح درک خواندن، دانش‏آموزان پایه‏های تحصیلی چهارم ابتدایی و سوم راهنمایی براساس آزمون بین‏المللی سواد خواندن در این تحقیق مورد مقایسه قرار گرفتند.
روش بررسی: پژوهش از نوع مقطعی و ابزار آزمون دفترچه استاندارد شده بین‏المللی PIRLS سال 2001 در نظر گرفته شد. 36 دانش‏آموز پایه چهارم ابتدایی و سوم راهنمایی با کم‏شنوایی متوسط رو به شدید و شدید از مدارس استثنایی شهرستان‏های کرج، شهریار، رباط کریم و هشتگرد در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند و در تجزیه و تحلیل داده‏ها از t مستقل استفاده شد.
یافته‏ها: در تحلیل یافته‏ها در اولین سطح، تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات، دانش‏آموزان سوم راهنمایی به‏طور معنی‏داری بهتر از پایه چهارم ابتدایی عمل نمودند(05/0p<) ولی در سایر سطوح، استنباط مستقیم، تفسیر و تلفیق ایده‏ها، ‏بررسی و ارزیابی محتوا، اختلاف معنی‏داری مشاهده نشد(05/0p>).
نتیجه‏گیری: دانش‏آموزان کم‏شنوا علی‏رغم ارتقاء پایه تحصیلی در سطوح عمیق درک خواندن دچار ضعف بودند. در سیاست‏گذاری‏های آموزش ویژه، تداوم خدمات توانبخشی در مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان و همچنین ارائه آموزش‏های خاص جهت بهبود سطوح پیچیده درک خواندن باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.


حجت پیرزادی، باقر غباری بناب، محسن شکوهی‌یکتا، فریدون یاریاری، سعید حسن‌زاده، احمد شریفی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه: آگاهی واجی یکی از مهم‏ترین متغیرهای پیش‏بینی‏کننده مهارت خواندن است که با روش‏های مختلفی آموزش داده می‏شود. یکی از روش‏های آموزش آگاهی واجی استفاده از روش آموزش مستقیم است. پژوهش حاضر از اولین پژوهش‏های آزمایشی است که با هدف بررسی تأثیر آموزش مستقیم آگاهی واجی بر پیشرفت مهارت خواندن دانش‏آموزان مبتلا به اختلال خواندن انجام شده است.
مورد: سه دانش‏آموز پسر با اختلال خواندن در پایه دوم ابتدایی از یک مدرسه ابتدایی در منطقه شش آموزش و پرورش شهر تهران به‏عنوان آزمودنی‏های شرکت‏کننده در پژوهش انتخاب شدند. طرح پژوهش، تک‏آزمودنی از نوع طرح چند خط پایه‏ای با آزمودنی‏های مختلف بود. برای تشخیص اختلال خواندن، از آزمون خواندن و نارساخوانی و مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان و برای اندازه‏گیری پیشرفت مهارت خواندن، از آزمون محقق‏ساخته 100 کلمه‏ای خواندن استفاده شد. داده‏های مورد نیاز در شرایط مختلف خط پایه، مداخله، و پیگیری جمع‏آوری شد. در شرایط مداخله آزمایشی هر آزمودنی دست‏کم ده جلسه آموزش مستقیم آگاهی واجی به مدت 45-40 دقیقه دریافت کرد، اما در شرایط خط پایه و شرایط پیگیری هیچ‏یک از آنها آموزش مستقیم آگاهی واجی را دریافت نکردند. مقایسه عملکرد آزمودنی‏ها در شرایط خط پایه، مداخله و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم آگاهی واجی بر پیشرفت مهارت خواندن هر سه آزمودنی تأثیر مثبت داشته و این یادگیری در طول زمان پایدار مانده است.
نتیجه‏گیری: آموزش مستقیم آگاهی واجی بر مهارت خواندن دانش‏آموزان دارای اختلال خواندن در دوره ابتدایی تأثیر مثبت دارد و موجب افزایش مهارت خواندن در آنها می‏شود.


فاطمه نیک‏خو، سعید حسن‏زاده، غلامعلی افروز،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در رویکردهای مختلف زبانی، خواندن یک مهارت محسوب می‏شود. مهارت‏های زبانی شامل گوش کردن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن، با هم ارتباط زیادی دارند. بنابراین چنانچه کودکان مهارت‏های گوش دادن و سخن گفتن را فعالانه انجام دهند، مهارت‏های خواندن و نوشتن را به آسانی خواهند آموخت. هدف از این تحقیق بررسی مقایسه‏ای سواد خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا و همسالان با شنوایی هنجار در مقاطع مختلف تحصیلی بود.
روش بررسی: تحقیق به‏صورت پس‏رویدادی و با استفاده از آزمون استاندارد شده پرلز 2006 بود که روی 80 دانش‏آموز کم‏شنوای شدید و عمیق پایه‏های تحصیلی پنجم دبستان، اول و چهارم دبیرستان شاغل به تحصیل در مدارس استثنایی شهر تهران که به شیوۀ نمونه‏گیری تصادفی و 80 دانش‏آموز با شنوایی هنجار از مدارس عادی که با نمونه‏گیری در دسترس انتخاب شده بودند، اجرا شد.
یافته‏ها: تفاوت معنی‏داری بین میانگین درکِ خواندن دانش‏آموزان شنوا و کم‏شنوای شدید و عمیق مشاهده شد(p<0/001). همچنین در هر سه آزمون، میانگین درک خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوای دختر از پسر بالاتر بود و این تفاوت در سطح p<0/001 معنی‏دار بود. تفاوت میانگین درکِ خواندن دانش‏آموزان کم‏شنوا در سه مقطع معنی‏دار نبود که نشان‏دهندۀ عدم رشد مهارتِ خواندن، متناسب با افزایش پایۀ تحصیلی بود.
نتیجه‏گیری: پژوهش حاضر نشان می‏دهد که یکی از حیطه‏هایی که در کم‏شنوایان به‏طور قابل ملاحظه‏ای دچار آسیب می‏شود، درکِ خواندن است. با توجه به اینکه سوادِ خواندن یکی از مهم‏ترین توانایی‏های اکتسابی دانش‌آموزان در مدرسه است، لزوم ارزیابی آن و شناخت نقاط قوت و ضعف دانش‌آموزان به‏ویژه کم‏شنوایان ضروری است.


علی‏اصغر کاکوجویباری، اعظم شریفی،
دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه وهدف: مهارت خواندن فرایند پیچیده‏ای محسوب می‏شود که نیاز به آموختن دارد و صرفاً متکی بر تطبیق صداها با نمادهای نوشته شده بر یک صفحه نیست، خوانندگان براساس تجربیات و دانشی که از طریق خواندن کسب می‏نمایند قادر به فهم و درک عمیق‏تر معنی از متن خواهند شد. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ سواد خواندن دانش‏آموزان کم‏ًشنوای استثنایی و تلفیقی صورت پذیرفت.
روش بررسی:‌ پژوهش از نوع مقطعی و ابزار آزمون دفترچه‏های استاندارد شدۀ بین‏المللی PIRLS (2006) در نظر گرفته شد که روی 28 دانش‏آموز کم‏شنوای پایه چهارم ابتدایی ازمدارس استثنایی و تلفیقی شهرستان‏های شهر ری و شهریار انجام شد.
یافته‏ها: در تحلیل یافته‏ها دانش‏آموزان کم‏شنوادر مدارس استثنایی در سواد خواندن با میانگین 78/1 وانحراف معیار 06/1 ودرک متون اطلاعاتی با میانگین 92/1 و انحراف معیار 49/1، همچنین متون ادبی با میانگین 64/1 وانحراف معیار 62/1 با دانش‏آموزان کم‏شنوادر مدارس عادی در سواد خواندن با میانگین 67/3 و انحراف معیار 74/1، درک متون اطلاعاتی با میانگین 21/4 و انحراف معیار 48/2 ومتون ادبی با میانگین 14/3 و انحراف معیار 23/1 اختلاف معنی‏دار نشان دادند(p<0/05).
نتیجه‏گیری: دانش‏آموزان کم‏شنوا در تلفیقی در مواجهه با سواد خواندن، درک متون اطلاعاتی وادبی به‏طور معنی‏داری بهتر از دانش‏آموزان کم‏شنوا در مدارس استثنایی عمل کردند. فراهم آوردن بستر فرهنگی مناسب در برنامه‏ریزی‏های آموزشی به‏منظور هدایت و پذیرش دانش‏آموزان کم‏شنوا به مدارس عادی شایان توجه بیشتری است.


آتوسا ربیعی، زهرا شهریور،
دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه: هایپرلکسیا یک توانایی ویژه است که در گروهی از افراد مبتلا به اختلالات رشدی دیده می‏شود. این اصطلاح در مورد کودکانی به‏کار می‏رود که علی‎رغم مشکلات زبانی، شناختی و اجتماعی در تشخیص واژه‎ها مهارت بالایی دارند اما از نظر مهارت درک مطلب در سطح پایینی عمل می‏کنند به‏کار می‏رود. در مورد علل آسیب درک مطلب در این کودکان فرضیه‏های مختلفی وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر بهبود جنبۀ معناشناسی زبان یعنی افزایش خزانۀ واژگان درکی و بیانی، بر توانایی درک مطلب در یک کودک اوتیستیک با هایپرلکسیا است.
مورد: کودک مورد مطالعه در این پژوهش یک کودک هایپرلکسیای اوتیستیک بود که در زمان شروع 3 سال و 11 ماه داشت. وی قادر به خواندن بود ولی درکی از مطالب خوانده شده نداشت. در مدت 12 جلسۀ درمانی درک و بیان 160 واژه به کودک آموزش داده شد. در طی این مدت فرم نوشتاری واژه‏ها حذف شد . پس از طی جلسات درمانی این واژه ها مجدد ارزیابی شدند و کلماتی که کودک قادر به درک و بیان آنها بود مورد ارزیابی درک نوشتاری قرار گرفتند.
نتیجه‏گیری: بهبود جنبۀ معناشناسی زبان افزایش خزانۀ واژگان درکی و بیانی باعث افزایش درک نوشتاری کلمات شد.


محمد رضایی، وحید راشدی، لعیا غلامی تهرانی، اکبر داروئی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: خواندن از مهم‏ترین نیازهای بشر برای یادگیری بوده و در افراد عادی حافظۀ کاری پیش‏بینی‏کنندۀ مهارت درک خواندن است. در این مطالعه علاوه بر بررسی ارتباط بین مهارت حافظۀ کاری و درک خواندن افراد کم‏شنوا، این مهارت‏ها با گروه عادی مقایسه شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی‏ـ‏تحلیلی با استفاده از آزمون خواندن مهارت حافظۀ کاری و درک خواندن، 18 کودک شامل 8 پسر و 10 دختر کم‏شنوای شدید پایۀ پنجم مدارس استثنایی با 18 کودک شنوا به‏عنوان گروه هنجار که براساس پایۀ تحصیلی و جنسیت با گروه نمونه همتاسازی شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته‏ها: یافته‏ها نشان داد که کودکان کم‏شنوا در تکالیف حافظۀ شنیداری‏ـ‏کلامی صداها (معکوس)، حافظۀ بینایی کلامی حروف و حافظۀ بینایی‏ـ‏کلامی تصاویر عملکرد مشابهی با گروه هنجار داشتند ولی در تکلیف درک خواندن متن عملکرد ضعیف‏تری نشان دادند(p<0/001). همچنین بین مهارت‏های حافظۀ کاری با مهارت درک خواندن متن هیچ‏گونه رابطۀ معنی‏داری دیده نشد.
نتیجه‏گیری: نتایج نشان داد که کودکان کم‏شنوا در مهارت درک خواندن نقص چشمگیری دارند. نقص در دانش زبانی و گنجینۀ لغات ممکن است عامل اصلی مهارت ضعیف درک خواندن در این کودکان باشد و توانایی حافظۀ کاری پیش‏بینی‏کننده‏ای قوی برای سطح توانایی درک خواندن کودکان کم‏شنوا نیست.


نفیسه وطن‌دوست، احمد یارمحمدیان، احمد عابدی، نجمه قاضی‌عسگر، منصوره مقتدایی،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال خواندن شایع‏ترین نوع اختلال یادگیری است. یکی از عوامل اصلی که در این اختلال نقش دارد نقص درک شنیداری است که باعث مشکلات زیادی در زمینۀ تحصیل آنها می‏شود. این پژوهش به‏منظور بررسی اثربخشی آموزش درک شنیداری بر توانایی خواندن کودکان نارساخوان سوم ابتدایی انجام گرفت.

روش بررسی: سی و هشت دانش‌آموز دختر پایۀ سوم ابتدایی از مدارس خمینی‏شهر به شیوۀ نمونه‏گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب، سپس آزمون خواندن و آزمون وکسلر روی هر دو گروه اجرا شد، ۲۰ نفر از آنها که شرایط نارساخوانی داشتند از طریق گمارش تصادفی ساده به دو گروه ۱۰ نفری مداخله و شاهد تقسیم شدند. دانش‌آموزان گروه مداخله طی ۱۰ جلسه تحت آموزش درک شنیداری قرار گرفتند. اما گروه شاهد هیچ‏گونه مداخله‌ای دریافت نکردند. پس از پایان آموزش، از هر دو گروه مداخله و شاهد، آزمون خواندن گرفته شد. داده‌ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: آموزش درک شنیداری حدود ۸۱ درصد از توانایی خواندن گروه مداخله را که تحت آموزش درک شنیداری قرار گرفتند تحت تأثیر قرار داد(۰۰۰۱/۰>p)؛ به‏طوری که به‏جز خرده‏آزمون دو جزء کردن کلمات پیچیده، دیگر خرده‏آزمون‏ها معنی‏دار شد.

نتیجه‏گیری: یافته‏ها، فرضیۀ تأثیر آموزش درک شنیداری بر خواندن دانش‏آموزان را تأیید کرد. بنابراین، به نظر می‏رسد نارساخوانان نیازمند برنامۀ مداخله‌ای آموزش درک شنیداری برای رفع مشکلات خواندن هستند.


طاهره‏سیما شیرازی، عبدالله موسوی، لعیا غلامی تهرانی، نیکتا حاتمی‏زاده، مهدی رهگذر، مریم غلمانی‏پور،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج بسیاری از مطالعات نشان می‏دهد که نارساخوان‏ها نقص‏هایی در نامیدن سریع نشان می ‎ دهند. اما میزان این نقص و ارتباط آن با سطح خواندن آنها در زبان‏های نوشتاری مختلف، متفاوت است. هدف این مطالعه بررسی سرعت نامیدن در کودکان نارساخوان فارسی‏زبان بود.

روش بررسی: در این پژوهش، سرعت نامیدن ۱۹ کودک نارساخوان و ۳۱ کودک رساخوان با استفاده از تکلیف نامیدن خودکار سریع و درستی و سرعت خواندن آنها از طریق خواندن متن آزمون تشخیصی خواندن، خواندن کلمات پربسامد، کلمات کم ‎‎ بسامد و ناکلمه‏ها، آزمون خواندن و نارساخوانی بررسی شد. آزمودنی‏ها از بین دانش ‎ آموزان پایۀ دوم ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و همگی از هوش ‎ بهر عادی برخوردار بودند. رساخوان‏ها در محدودۀ سنی ۷/۷ تا ۷/۸ با میانگین ۶/۷ سال و نارساخوان‏ها در محدودۀ سنی ۸/۷ تا ۴/۹ سال با میانگین ۱/۸ بودند.

یافته‏ها: نارساخوان ‎ ها نسبت به رساخوان‏ها زمان بیشتری برای تکمیل هر یک از زیرآزمون‏های نامیدن خودکار سریع اشیا(p<۰/۰۰۱)، اعداد(p=۰/۰۰۱) و حروف(p<۰/۰۰۱) صرف کردند. میانگین نمره z نارساخوان‏ها در نامیدن سریع اشیا ۹۸/۱-، اعداد ۹۶/۱- و حروف ۳۵/۳- بود. ۴۲ درصد نارساخوان‏ها هیچ نقصی در تکلیف نامیدن سریع نشان ندادند. تمام این خرده‏آزمون ‎ ها با متوسط سرعت خواندن همبستگی نشان دادند(p≤۰/۰۵)، اما بین خرده‏آزمون‏های نامیدن سریع، فقط سرعت نامیدن حروف با درستی خواندن همبستگی داشت(p≤۰/۰۵).

نتیجه‏گیری: بیش از نیمی از نارساخوان‏ها در سرعت نامیدن به‏ویژه نامیدن سریع حروف مشکل داشتند. و به نظر می‏رسد بین سرعت نامیدن با درستی و سرعت خواندن همبستگی وجود دارد که این ارتباط با دومی چشمگیرتر است.


علی‏اصغر کاکوجویباری، اعظم شریفی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: شنوایی یکی از حیاتی‏ترین توانایی‏های حسی است، یادگیری که اساسی‏ترین توانمندی برای سازگاری انسان با محیط رشد ذهنی به‏شمار می‏آید به‏شدت تحت تأثیر حس شنوایی قرار می‏گیرد. هدف مقالۀ حاضر بررسی نتایج پژوهش‏های انجام شده پیرامون تأثیر آسیب شنوایی بر پیشرفت تحصیلی دانش‏آموزان کم‏شنوا به‏ویژه در حوزۀ مهارت‏های اساسی یادگیری شامل خواندن، نوشتن و ریاضیات بود.

روش بررسی: در این مقاله، پژوهش‏ها و نظریاتی که به بررسی تأثیر آسیب شنوایی بر پیشرفت تحصیلی پرداخته بودند، مرور شدند. برای این منظور از ۳۷ مقاله، مستخرج از بانک ‎ های اطلاعاتی PubMed ، Scopus ، Iran Medex ، Magiran ، Iran Journal ، Google Scholar و نیز ۱۲ کتاب معتبر مربوط به سال‏های ۱۹۴۴ تا ۲۰۱۳ استفاده شد. برای جستجو در این بانک‏ها از واژه achievement educational و واژگان کلیدی مرتبط با آن استفاده شد.

نتیجه‏گیری: آسیب شنوایی بر مهارت گوش دادن که فرایندی ذهنی و اولین مهارت زبانی است تأثیر می‏گذارد و متعاقب با آن سایر مهارت‏های زبانی و توانایی‏های یادگیری از جمله پیشرفت تحصیلی را تحت‏الشعاع قرار می‏دهد. به ‎ منظور کاهش در شکاف تحصیلی دانش‏آموزان کم‏شنوا، مداخلات زودهنگام و ارائۀ روش‏های بهبوددهنده در راستای تقویت مهارت‏های زبانی در نظام آموزشی ویژه حائز اهمیت است.



صفحه 1 از 1     

شنوایی شناسی - دانشگاه علوم پزشکی تهران Bimonthly Audiology - Tehran University of Medical Sciences
Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0

This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly.

Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4657