52 نتیجه برای زبان
مهرناز کریمی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1375 )
چکیده
بروز کمبود شنوایی و ناشنوایی در کودکان اثرات شدیدی را بر توسعه مهارتهای زبانی و کلامی کودک خواهد داشت، که با اقدامات به موقع میتوان این اثرات را کاهش داد. در درجۀ اول، جهت استفادۀ مفید از توانایی شنیداری باقی مانده، از سمعکهای موجود استفاده میشود. در رابطه با کودکانی که باقی مانده شنوایی ندارند ویا این باقی مانده آنقدر ناچیز است که حتی با استفاده از پر قدرتترین سمعکها هم نمیتوان کمکی به آنها کرد، با استفاده از کاشت الکترود در حلزون (Cochlear Implant) توانایی شنیداری جهت این دسته از کودکان فراهم میگردد. کاشت الکترود در حلزون نتیجۀ بررسیها و تحقیقات فراوان مراکز متعدد طی دو دهۀ اخیر است، اگرچه تلاش بهمنظور ایجاد شنوایی توسط تحریک الکتریکی سیستم شنیداری تاریخچهای بس طولانی دارد. در حال حاضر، کاربرد کاشت حلزون در کودکان از تحقیقات صرف خارج شده و جنبۀ بالینی وسیعی پیدا کرده است بهطوری که در حدود 1000 کودک در سراسر جهان انواع کاشت حلزون را که شامل تک کاناله وچند کاناله میشود، دریافت میکنند. البته در ابتدا کاربرد کاشتهای حلزون بهدلیل عوارض ناشناخته و طولانی مدت تحریک الکتریکی و قراردادن الکترودها در حلزون سؤال برانگیز بود، ولی اثرات منفی که بروز سریع ناشنوایی در سنین پایین بر توسعۀ درک گفتار، تولید آن و توانش زبانی دارد، ضرورت استفاده از کاشت حلزون را کاملاً ایجاب میکند. در بخثی که پیش رو خواهید داشت، در مورد تیم کاشت حلزون، معیار انتخاب بیمار، ارزیابیهای پیش عمل جراحی و در نهایت برنامهریزی یا فیتینگ این وسیله در کودکان مطلبی ارائه میگردد.
الهه شریعت رضوی، یحیی مدرسی، فروغ شفیعی، فیروز آزردگان، سیدمحسن بنی هاشمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 2-1377 )
چکیده
توصیف دقیق ویژگی ها غیر زبانی (اطلاعات خانوادگی، تحصیلی، بهداشتی، ...) و مهارت های زبانی آسیب دیدگان شنوایی، دست اندرکاران آموزش و توان بخشی این افراد را در محدود یا برطرف کردن کاستی ها و ناتوانی های ایشان یاری می رساند. در تحقیق حاضر 75 دانش آموز کم شنوای دبستان های ناشنوایان تهران، با میانگین افت شنوایی 55 تا 70 دسی بل در گوش بهتر، مورد مطالعه قرار گرفتند. طیف سنی این افراد 8 تا 16 سال و میانگین سن ایشان 11.04 بود. 27 متغیر غیر زبانی از طریق تکمیل پرسشنامه و 32 متغیر دستور زبانی از راه گردآوری نمونه گفتار خودانگیخته آزمودنی ها، بررسی شد. میانگین طول گفته در این افراد 2.763 واژه برآورد شد. از مجموع گفته های آزمودنی ها، 29% از آنها گفته درست بود. همچنین تنها 16.3% از فعل های آنها صحیح صرف شده بود. از شایع ترین اشکالات سطح جمله و فعل، حذف نابجای عناصر دستوری، اشکال فعل از نظر زمان و عدم مطابقت فعل و فاعل بود. در این تحقیق بین برخی متغیرهای غیر زبانی مانند: پایه تحصیلی، سابقه تحصیل در مدرسه عادی و میزان کاربرد سمعک و تعداد گفته های درست آزمودنی ها رابطه معناداری بدست آمده است
منصوره عادل قهرمان، دکتر یحیی مدرسی، مهین صدایی، دکتر غلامرضا بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1379 )
چکیده
بررسی حاضر با هدف ساخت و ارزشیابی فهرست های 25 واژه ای تک هجایی متوازن واجی همراه پاسخ بسته جهت آزمون بازشناسی گفتار کودکان 4 تا 6 ساله فارسی زبان در دو مرحله انجام شده است. مرحله نخست ساخت آزمون و مرحله دوم ارزشیابی آن است. در مرحله اول جهت طراحی آزمون معیارهای واتسن (1957) مد نظر قرار گرفت و چهار فهرست 25 واژه ای از واژه های تک هجایی ساخته شد. این فهرست ها از نظر واجی متوازن و دارای پاسخ سه گزینه ای به شکل تصویر بودند و در یکی از استودیوهای سیمای جمهوری اسلامی ایران روی نوار مغناطیسی ضبط شدند. در مرحله ارزشیابی، آزمون روی 33 کودک طبیعی که به طور تصادفی از مهد کودک های شهر تهران انتخاب شده بودند، اجرا گردید. براساس نتایج بدست آمده، آزمون ساخته شده در این مطالعه پایا و از نظر توازن واجی و همسانی فهرست ها به لحاظ دشواری معنای واژه ها معتبر است. اعتبار این آزمون از نظر آشنا بودن واژه ها به دلیل رعایت توازن واجی، عدم دسترسی به گنجینه واژه های حقیقی کودکان 4 تا 6 ساله، لزوم تصویر پذیری واژه ها و وجود دو واژه تصویر پذیر مشابه دیگر در واژگان این کودکان اندکی کاهش نشان می دهد. برای رفع این مشکل از شیوه نشان دادن تصاویر به کودک پیش از شروع آزمون استفاده می شود.
ایرج فروتن،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1380 )
چکیده
بعضی از محققین لکنت را اختلال در الگوی زمان بندی عناصر آوایی می دانند. تغییرات زمانی در هر مهارت حرکتی گفتار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. توالی حرکات تولیدی در گفتار طبیعی بزرگسالان تحت کنترل ظریفی قرارداشته و معمولا دارای فواصل زمانی بسیار کوتاهی رد حد کمتر از 10 ثانیه است. در افراد مبتلا به لکنت ویژگی های زمانی گفتار نظیر آستانه واکی (VOT یا فاصله زمانی بین رهش اندام های تولیدی و شروع ارتعاش تار آواها) تحت کنترل ظریف نیست و موجب گفتار ناروان می شود. در این تحقیق تحلیلی-توصیفی مقطعی VOTs افراد لکنتی (30 مرد و 7 زن) در هجاهای اول و سوم 18 کلمه که با همخوان ها بی واک /PTK/ و واکدار /bdg/ شروع می شد، اندازه گیری شدند. آزمون های آماری مورد استفاده عبارت بودند از: آزمون تی مستقل و زوج، آزمون ضریب همبستگی، آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون مقایسه ها چند گانه. نتایج این پژوهش عبارتست از: لکنتی ها دارای VOT طولانی تری نسبت به غیر لکنتی ها هستند که نشانه عدم هماهنگی بین سیستم های تنفسی، آوایی و تولیدی آنها است. لکنتی ها VOT طولانی تری در هجای اول نسبت به هجای سوم دارند یعنی در هجای اول بیش از سایر هجاها دچار مشکل می شوند. VOT نامناسب شدید یک عامل فیزیولوژیک اولیه در بروز لکنت در کودکان باشد چرا که ارتباط معنی داری بین VOT و طول مدت ابتلا به لکنت وجود نداشت. در افراد طبیعی میزان VOT از همخوان های لبی به لثوی و کامی بدون توجه به جایگاه بلکه تحت تاثیر میزان فشار اندام های تولیدی افزایش می یابد. در افراد طبیعی میزان VOT همخوان های مورد مطالعه تحت تاثیر واکه های مجاور از /a/ به /O/ و /u/ با توجه به میزان افراشتگی زبان افزایش می یابد.
رابعه آریایی، رضا نیلی پور، حسن عشایری،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده
این پژوهش به دلیل اهمیت مساله زبان و ارتباط آن با ضایعات مختلف مغزی خصوصا، ضایعات نیمکره چپ مغز که می تواند موجب پدید آمدن اختلال گفتاری متناسب با عمق و وسعت ضایعه گردد از اهمیت فراوانی برخوردار است. مطالعات بالینی و تجربی مختلفی نشان داده که اسامی و افعال می توانند به طور مستقل در نتیجه ضایعات مغزی مختلف دچار از هم گسیختگی شوند. اختلال شایع در نام بردن فعالیت ها (تولید افعال) معمولا در بیماران زبان پریش ناروان همراه با ضایعات لوب پیشانی گزارش شده است. در صورتی که اختلال انتخابی، در نام بردن اشیاء (تولید اسامی) معمولا در بیماران آنومیک که در آنها ضایعه، لوب گیجگاهی و نواحی خلفی را آسیب رسانده مشاهده شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. داده های این پژوهش از طریق ارزیابی علائم آفازی هر بیمار با آزمون فارسی آفازی (پارادی، نیلی پور، پری بخت 1989) و تجزیه و تحلیل گفتار پیوسته وی پس از آزمون حاصل شده است. جامعه مورد مطالعه بیماران زبان پریش فارسی زبان در مراکز گفتار درمانی شهر تهران بودند. نمونه گیری به شیوه کاملا انتخابی و بیماران دارای ضایعات نیمکره چپ قشر مخ که در اثر CVA (منحصرا ضایعه عروقی) دچار زبان پریشی شده اند و دارای ویژگی های همگن می باشند. افراد بزرگسال، باسواد، راست دست، فارسی زبان، بدون ریسک فاکتورهایی مانند نیکوتین، الکل، نقرس، دیابت، مواد مخدر و هر گونه بیماری افسردگی از نوع درون زا ... بودند. تعداد بیماران 20 نفر و سن آنها بین 33 تا 76 سال است. یافته های توصیفی و تحلیلی بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد بین توانایی بکارگیری اسم و ضایعه نیمکره چپ مغز ارتباط معناداری وجود دارد، بین توانایی بکارگیری فعل و ضایعه نیمکره چپ مغز نیز ارتباط معناداری وجود دارد. با وجود محدودیت این پژوهش و عدم امکان تعمیم آن، در مورد اهمیت این مسئله و وجود آسیب پذیری اسم و فعل و جایگاه آسیب مغزی نمی توان به سادگی گذشت
فرانک سخدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
در پژوهش طولی حاضر، 20 کودک ناشنوا و 20 کودک شنوا در مقاطع سنی 22 ماهگی و 2 سالگی در طول بازی آزاد با مادرانشان مورد مشاهده قرار گرفتند. کودکان ناشنوا در مقایسه با کودکان شنوا دارای تأخیر شدیدی در زبان بودند بهطوری که ناشنوایان 3 ساله کمتر از کودکان شنوای 22 ماهه از زبان (گفتار یا اشاره) استفاده میکردند. مهمترین کانال ارتباطی کودکان ناشنوا صداسازی غیرزبانی بود و استفاده از اشاره از سن 22 ماهگی به سمت 3 سالگی افزایش مییافت. با وجود اینکه مادران کودکان ناشنوا نسبت به مادران کودکان شنوا از ارتباط بینایی بیشتری استفاده میکردند اما بیشترین ارتباط آنها از طریق گفتار بود، علاوه بر این کودکان ناشنوا توجه زیادی از طریق بینایی برای دریافت ارتباط مادرانشان نشان نمیدادند، بنابراین کودکان ناشنوا نسبت به افراد شنوا ارتباط بسیار کمتری داشتند.
آرش بهلولی، زهرا آقا رسولی، فرهاد ترابی نژاد، محمدرضا کیهانی،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بهکارگیری کام نگاری در فرآیند ارزیابی و درمان نیازمند آشنایی با الگوهای طبیعی تماس زبان به کام میباشد. عوامل مختلفی میتوانند بر الگوی تماس همخوانها تأثیر بگذارند که یکی از آنها واکداری میباشد. هدف این تحقیق تعیین مقادیر شاخصهای فضایی تولید همخوانهای انسدادیـلثوی و سایشیـلثوی فارسی و بررسی رفتار زبان در مقابل تغییر در مختصه واکداری میباشد.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفیـتحلیلی با استفاده از سیستم کامنگاری Reading ـ نسخه 1/1، تماسهای زبانی کامی 4 فرد بزرگسال فارسی زبان حین ده بار تکرار هجای CVCV (C=/s, z,t,d/, V=/a/) مورد مطالعه قرار گرفتند. الگوهای تماس از لحاظ شاخص تعداد کل الکترودهای تماس یافته و سایر شاخصهای فضایی بررسی شد و بین جفتهای واکدار و بیواک همخوانها مقایسه شد.
یافتهها: در این مطالعه مقادیر شاخصهای فضایی همخوانهای مورد مطالعه بهدست آمد. همچنین مشخص شد اختلاف معنیداری از لحاظ شاخص تعداد نقاط تماس سایر شاخصها بین جفتهای واکدار و بیواک همخوانهای مورد بررسی وجود ندارد.
نتیجهگیری: نتایج این بررسی با نتایج مطالعات مشابه در زبانهای دیگر منطبق میباشد. تغییر در مختصه واکداری تغییر چندانی در شاخصهای فضایی مربوط به الگوی تماس زبان به کام ایجاد نمیکند. با این همه بهنظر میرسد رأس زبان در مقایسه با دیگر بخشهای زبان نسبت به تغییرات واکداری یا تغییر در فشار داخل دهانی حساستر میباشد.
یونس لطفی، طلیعه ظریفیان، سعیده مهرکیان، مهدی رهگذر،
دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب شنوایی تمام جنبههای زندگی فرد بهویژه مهارتهای ارتباطی و زبانی را متأثر میکند. وقوع کاهش شنوایی بهصورت مادرزادی یا در سالهای آغازین زندگی، بر توانایی یادگیری کودک از طریق شنیدن تأثیر خواهد گذاشت. هدف از این مطالعه بررسی ویژگیهای زبانی کودکان کمشنوای پیشدبستانی و مقایسه آن با کودکان شنوای همسال از نظر آموزشی بود.
روش بررسی: در این پژوهش که به شکل مقطعی و توصیفی تحلیلی انجام شد، 38 کودک کمشنوای شدید و عمیق که قادر به برقراری ارتباط شفاهی بودند و 28 کودک شنوا با همان بافت اجتماعی و فرهنگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به 24 متغیر غیرزبانی از جمله سن، جنس، سن ورود به مرکز پیشدبستانی، استفاده تکگوشی یا دوگوشی از سمعک و غیره از طریق پرسشنامه، و 15 متغیر زبانی از قبیل تعداد گفته، جمله درست، گفته درست و غیره از طریق آزمون هنجاریابی شده TOLD-P-3 و 3 پرسش مکمل برای کودکان کمشنوا و شنوا جمعآوری و سپس با یکدیگر مقایسه شدند.
یافتهها: اختلاف قابل توجهی بین میانگین طول گفته، میانگین طول گفته درست، تعداد جملههای خوشساخت در دو گروه مشاهده گردید(p<0/000). اما بین میانگین تعداد و جملههای بدساخت تفاوت معنیداری مشاهده نشد(p>0/05).
نتیجهگیری: این مطالعه ضعف شدید مهارتهای زبانی را در کودکان کمشنوای پیشدبستانی نشان میدهد.
آذر مهری، بهنوش طحان زاده، یونس جهانی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بیدستوری، پدیدهای عصبزبانشناختی است که بهتازگی از زوایای ادراکی و تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. تمرکز پژوهش حاضر بر نقایص دستوری در زبانپریشیهای بروکای بیدستور افراد فارسیزبان است و هدف از آن، بررسی میزان کاربرد صحیح زمانهای مختلف افعال فارسی در این گروه از بیماران میباشد.
روش بررسی: هشت بیمار مبتلا به زبانپریشی بیدستور، با میانگین سنی 57 سال، در این پژوهش توصیفیـتحلیلی شرکت داشتند. بیماران براساس آزمون زبانپریشی فارسی، گزارش تصویربرداری و معیارهای ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. هفت بیمار تکزبانۀ فارسی بودند و یک بیمار دوزبانه بود که تسلط کامل بر زبان فارسی داشت. همۀ بیماران ضایعه در نیمکرۀ چپ داشتند و حداقل یک سال از زمان شروع ضایعۀ آنها سپری شده بود. آزمون زمان افعال فارسی، در دو بخش تکمیل جملۀ نوشته شده و تصویری، روی بیماران اجرا شد.
یافتهها: بین زمانهای مختلف گذشته، یعنی ساده، نقلی، استمراری و بعید، اختلاف معنیداری نبود(p>0/05)، اما مقایسۀ میانگینها نشان داد که گذشتۀ ساده، استمراری، نقلی و بعید، بهترتیب دارای کمترین آسیب هستند. بین میانگین پاسخهای بیماران به زمان گذشتۀ افعال، در مقایسه با زمان حال، تفاوت معنیدار هست. در مورد زمانهای مختلف افعال نیز از کمترین آسیب به بیشترین، زمانهای حال، آینده و گذشته میباشند(p=0/02).
نتیجهگیری: در زبان فارسی نیز، مانند زبانهای دیگر، زمان افعال در بیماران زبانپریش بروکای بیدستور دستخوش آسیب میشود. آنان در زمان گذشته نسبت به حال و آینده اشکال بیشتری دارند.
فریبا یادگاری، طاهره سیما شیرازی، نیره مهدیپور شهریور،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ردیابی اختلالات رشد درک شنیداریـکلامی، شناخت هنجارهای رشد درک کلامی ضروری است. بنابراین در تحقیق حاضر رشد درک شنیداری واژگان در کودکان فارسی زبان تهران بررسی شد.
روش بررسی: در این تحقیق مقطعی توصیفیـتحلیلی، ابتدا درک کلامی 4 کودک بهنجار 2 تا 5 ساله مشاهده شد و مجموعهای از واژگان درک شده بهدست آمد که به اسم، فعل و صفت طبقهبندی شد. سپس آزمایه درک شنیداریـکلامی در دو بخش مصداقًهای عینی و مقولۀ معنایی واژهها تهیه گردید. آزمایه روی 30 نفر از کودکان بهنجار 2 تا 5 سال در مهدکودکهایی از مناطق جنوب، شمال و مرکز تهران، که بهًصورت تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا شد. میانگین پاسخهای صحیح آزمودنیها محاسبه و تحلیل آماری گردید.
یافتهها: بین رشد درک شنیداریـکلامی و افزایش سن، همبستگی مثبت و بالایی وجود داشت(p=0/001، 804/0r=). درک مصداقهای عینی و مقوله معنایی کودکان 3-2 ساله نسبت به دو گروه 4-3 و 5-4 ساله پایینتر بود که این تفاوت، معنیدار محسوب میشد(p<0/05). مقایسۀ مقولههای اسم، صفت و فعل در گروههای سنی تفاوت معنیدار نشان نداد(p>0/05)، اما بین درک مصداقهای عینی و مقولۀ معنایی کلمات در تمام گروهها تفاوت معنیدار دیده شد(p<0/05).
نتیجهگیری: در گروههای مختلف سنی کودکان طبیعی 2 تا 5 سال، تفاوت آشکاری بین رشد درک اسامی، صفات و افعال دیده نمیشود. رشد درک مقولههای معنایی کندتر از رشد درک مصداقهای عینی کلمات است.
ناهید جلیلهوند، مونا ابراهیمیپور،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راههای کسب اطلاعات پرسش است. برخی از پرسشها با استفاده از واژههای پرسشی چه/چی، کی، کجا، چرا، چقدر، چطور و غیره انجام میشود. کودکان انگلیسیزبان واژههای پرسشی را بهترتیب فرا میگیرند، بهطوری که معمولاً کودکان با واژۀ چه/چی استفاده از پرسشواژهها را آغاز میکنند. آیا کودکان فارسیزبان در فراگیری و بهکارگیری پرسشواژهها ترتیبی را طی میکنند؟
مورد: این مطالعه روی دو کودک بهنجار فارسیزبان، یک دختر و یک پسر، که تقریباً بهطور منظم به مهدکودک دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران سپرده میشدند، انجام شد. نمونۀ گفتار آزاد این کودکان هر ماه بهمدت 120 دقیقه از 12 تا 36 ماهگی بهطریق ضبط ویدئویی جمعآوری شد و واژههای پرسشی از نمونههای گفتار واجنویسیشدۀ هر دو کودک استخراج گردید. هر دو کودک قبل از بیان اولین واژۀ پرسشی، با بیان/m/ یا hum// همراه با آهنگ خیزان سؤال کردن را آغاز نمودند. واژههای /چی/ و /کو/ اولین پرسشواژههای مورد استفادۀ هر دو کودک بود. تنوع پرسشواژهها در گفتار دختر بیشتر بود. تا 36 ماهگی پرسش دربارۀ زمان با استفاده از پرسشواژۀ /کِی/ (/key/) در نمونه گفتار هر دو کودک مورد پژوهش ظاهر نشد.
نتیجهگیری: این کودکان فارسیزبان نیز طی توالی مشابه کودکان انگلیسیزبان از پرسشواژهها در گفتار خود استفاده میکردند.
علی قربانی، آرزو صفاریان، فرهاد ترابینژاد، یونس امیری شوکی، محمدرضا کیهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: صوت انسان در طول زندگی دستخوش تغییراتی میشود که در مردان و زنان متفاوت است. برخی از پژوهشها علاوه بر بررسی تغییرات ناشی از سن و جنس، به بررسی تغییرات صوت در زبانها و نژادهای مختلف نیز پرداختهاند. این پژوهش با هدف آگاهی از تغییرات بسامد پایۀ صوت در افراد 9 تا 50 سالۀ فارسیزبان اجرا شده است تا تفاوت احتمالی آن با سایر پژوهشها مشخص شود.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی صدای 320 نفر در محیط ساکت عادی جمعآوری شد. میانگین بسامد پایه در واکهها و شمارش اعداد با استفاده از برنامۀ تجزیه و تحلیل همزمان نرمافزار دکتر اسپیچ محاسبه شد. دادهها با آنالیز واریانس دوطرفه تحلیل شدند و نیمرخ تغییرات رسم شد.
یافتهها: نیمرخ تغییرات بسامد پایه در زنان و مردان متفاوت بود. میانگین بسامد تا 13 سالگی در هر دو جنس تقریباً برابر بود و صدای نمونهها زیر بود (میانگین بیش از 200 هرتز). پس از 13 سالگی افت مشخص بسامد پایه در مردان، بهویژه در واکهها، دیده شد که از لحاظ آماری معنیدار بود(p<0/001). نیمرخ تغییرات بسامد پایه در واکهها و شمارش اعداد یکسان بود. در هر دو جنس بین 20 تا 40 سالگی بسامد پایه ثبات نسبی داشت.
نتیجهگیری: تفاوت تغییرات بسامد پایه در زنان و مردان ناشی از تفاوت در ابعاد حنجره و سایر تفاوتهای جسمی شناخته شده است. تغییر چشمگیر بسامد پایه بین دو جنس پس از 13 سالگی متأثر از بلوغ در مردان است. ثبات نسبی بسامد پایه در 20 تا 40 سالگی احتمالاً نشانۀ شرایط نسبتاً با ثبات بدن در این دوره است.
سیده زهره ضیاءتبار احمدی، زهره آرانی کاشانی، بهروز محمودی بختیاری، محمدرضا کیهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از قافیه معیار مهمی برای مهارتهای پردازش گفتار، خواندن و نوشتن است. با توجه به اینکه در ایران آزمون مناسبی برای ارزیابی مهارت شنیداری در کودکان 5 تا 6 سال وجود ندارد، هدف اصلی این پژوهش ساخت و ارزشیابی تکالیف آگاهی از قافیه در کودکان 5 تا 6 ساله بود.
روش بررسی: یکصد کودک بهنجار 5 تا 6 ساله مهدکودکهای شهر تهران مشتمل بر 50 دختر و 50 پسر بهطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل تکالیف آگاهی از قافیه، یعنی شناسایی قافیه و بیان کلمۀ همقافیه بود. بررسی روایی و پایایی با روش شاخص روایی محتوایی، تکرارپذیری نسبی و مطلق انجام شد. ضریب همبستگی تکالیف با روش همبستگی پیرسون و مقایسۀ میانگین نمرات کودکان در هر دو بخش با روش سطوح سادگی مشخص شد. مقایسۀ میانگین نمرۀ دختران و پسران با روش t مستقل انجام گرفت.
یافتهها: تکالیف طراحی شده برای گروه سنی 5 تا 6 سال مناسب بود و دو بخش، روایی و پایایی مطلوبی داشتند. توانایی کودکان در بخش بیان کلمۀ همقافیه بیشتر از بخش شناسایی قافیه بود. ضریب همبستگی یا ارتباط هریک از بخشها با کل مهارت آگاهی از قافیه معنیدار بود(p<0/05). مهارت کودکان دختر و پسر در کل تکالیف تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت(p>0/05).
نتیجهگیری: تکالیف طراحی شده برای ارزیابی مهارت آگاهی از قافیه مناسب میباشند و دارای روایی محتوایی و پایایی مطلوبی هستند و رابطۀ معنیداری با کل مهارت آگاهی از قافیه دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. مهارتهای دو گروه دختر و پسر در این تکالیف مشابه میباشد.
فاطمه حسناتی، زهرا آقارسولی، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعۀ زبان و شناسایی دقیق و سریع اختلالات و درمان آن از اولویت بالایی برای متخصصان برخوردار است. یکی از روشهای بررسی سریع ساختار زبانی، روش تکرار جمله است که جهت اجرا و تجزیه و تحلیل، سریعتر از دیگر روشها است. هدف از این پژوهش ساخت آزمون تکرار جمله برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان 5/2 تا 4 ساله و تعیین روایی و پایایی آن بود.
روش بررسی: در چند مرحله، با کمک آسیبشناس گفتار و زبان و زبانشناس، جملاتی مخصوص کودکان 5/2 تا 4 ساله تهیه شد. با نظرسنجی از 10 نفر از استادان، روایی محتوایی جملات بررسی شد. از بین این جملات 41 جمله که دارای روایی بالای 80 درصد بودند بهعنوان جملات آزمون انتخاب شد. سپس تصاویر مناسب با جملات تهیه گردید و دوباره نظرسنجی انجام شد. 72 کودک (دختر و پسر) در سه گروه سنی شامل 5/2 تا 3، 3 تا 5/3، 5/3 تا 4 سال، در این آزمون شرکت کردند. پایایی بهروش آزمونـبازآزمون به فاصله 2 هفته برای همان 72 کودک اجرا شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوایی جملات نهایی آزمون 80 درصد بهدست آمد. میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون 95/0 و خطای معیار اندازهگیری آزمون برابر با 45/7 بهدست آمد. همچنین تفاوت بین میانگینهای امتیاز کسب شده از جملات آزمون بین گروههای سنی مورد مطالعه معنیدار بود(p=0/014 ,p<0/001 ,p<0/001).
نتیجهگیری: آزمون تکرار جمله روشی سریع برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان 5/2 تا 4 ساله فارسیزبان میباشد. همچنین آزمون از لحاظ محتوایی، روا بوده و پایایی بسیار بالایی دارد.
مرضیه پورجواد،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه: سندرم تریچرکولینز یک عارضه جمجمهایـصورتی مادرزادی با ناهنجاریهای متعدد و پیچیده است. بخشهای درگیر در این سندرم شامل فک فوقانی و تحتانی، چشمها، گوش خارجی و میانی، و نرمکام است و کمشنوایی انتقالی دوطرفه ناشی از بدشکلیهای گوش میانی و خارجی، رایج است. ویژگیهای این سندرم، خطرات ویژهای را برای رشد ارتباطی کودکان مبتلا به همراه دارد. در مطالعه حاضر، ویژگیهای زبانی و گفتاری یک کودک فارسیزبان مبتلا به این سندرم ارائه میگردد.
مورد: بیمار، دختری هشت ساله مبتلا به سندرم تریچرکولینز همراه با افت شنوایی انتقالی متوسط دوطرفه ناشی از آترزی مجرای خارجی گوش بود. طی ارزیابیهای گفتار و زبان، پرخیشومی متوسط، خطاهای جبرانی تولید، و نقایص صرفیـنحوی متعدد در گفتار او مشاهده شد. تولید 13 واج، حداقل در یک موقعیت دچار اختلال بود. همچنین کودک در گفتار خود از 22 نوع فرآیند واجی استفاده مینمود که بسیاری از آنها در زمره فرآیندهای طبیعی قرار نداشتند و برخی نیز فرآیندهایی بودند که در کودکان هنجار فارسیزبان تا قبل از سه سالگی از بین میروند.
نتیجهگیری: افت شنوایی متوسط، اختلال نرمکامیـحلقی، نقایص فکیـدندانی، نقص توجه/بیشفعالی، و همچنین عوامل محیطی منجر به اختلالات شدید زبانی و گفتاری شده بود و بر عملکرد تحصیلی کودک نیز مؤثر بود. پرخیشومی متوسط، خطاهای جبرانی متعدد و کاربرد بیش ازحد و غیرطبیعی فرآیندهای واجی که قابلیت وضوح گفتار کودک را تحت تأثیر قرار داده بود، یافتههایی هستند که در منابع مختلف بهعنوان ویژگیهای گفتاری و زبانی رایج مرتبط با سندرم تریچرکولینز مطرح نشدهاند.
هیوا محمدی، ریحانه محمدی، فرهاد ترابینژاد، منصور رضایی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: ساختار سازهای و فضای واکهای مهمترین ویژگیهای فیزیکی آواهای گفتاری هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین ساختار سازهای و فضای واکهای 6 واکۀ زبان فارسی انجام شد.
روش بررسی: پژوهش توصیفیـتحلیلی حاضر بهصورت مقطعی روی 60 نفر (30 مرد، 30 زن) از دانشجویان فارسیزبان دانشگاه علوم پزشکی تهران در محدودۀ سنی 18 تا 24 سال انجام شد. فرکانس اولین، دومین و سومین سازۀ واکههای زبان فارسی و فضای واکهای توسط نرمافزار real analyzer ضبط و تحلیل شد. میزان F
0 در دو جنس با استفاده از آزمونهای Leven و t مستقل مقایسه شد.
یافتهها: کمترین میزان F
0 در مردان و زنان مربوط به واکههای /æ/ و /a/ (135 هرتز در مردان و 230 هرتز در زنان) و بیشترین آن مربوط به واکۀ /i/ (146 هرتز در مردان و زنان 239 هرتز در زنان) بود. میانگین فرکانس پایۀ زنان بهطور معنیدار بیشتر از مردان بود(p<0/001). بیشترین و کمترین مقدار F
1 در مردان و زنان مربوط به واکههای /æ/ و /i/ است. بیشترین و کمترین مقدار F
2 در هر دو جنس بهترتیب مربوط به واکههای /i/ و /u/ است. بیشترین و کمترین میزان F
3 مربوط به واکههای /u/ و /i/ است.
نتیجهگیری: واکههای /æ/ و /a/ دارای کمترین فرکانس، /i/ دارای بالاترین فرکانس، /æ/ بازترین، /i/ بستهترین، /i/ پیشینترین و گستردهترین و /u/ پسینترین و گردترین واکهها هستند.
عصمت رضائی، یونس امیری شوکی، افسانه عرشی، محمدرضا کیهانی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: واژهها بهعنوان ابزارهایی نمادین برای برقراری ارتباط بهکار میروند. کودکان در مسیر رشد و تکامل زبان، ابتدا اسامی را فرا میگیرند و در این دوره؛ بسامد کاربرد اسامی بیش از سایر انواع کلمات است. با توجه به اهمیت اسامی در روند رشد زبان، این پژوهش با هدف جمعآوری بخشی از دادههای هنجاری برای دو آزمون تصویری درک و بیان اسامی و بررسی توانایی درک و بیان اسامیِ کودکان بهنجار انجام گرفت.
روش بررسی: در ایـن پژوهش مقطعی 110 کودک هنجار 5/2 تا 4 ساله (56 پسر و 54 دختر) در چهار گروه سنی از مهدکودکهای شهر اراک انتخاب شدند. در این بررسی، دو آزمون تصویری درک و بیان اسامی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در بین تمام گروهها، به غیر از گروههای 3 و 5/3 ساله، با یکدیگر تفاوت معنیداری داشتند(p<0/05). در مقایسه میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در دو جنس تفاوت معنیداری دیده نشد. همچنین همبستگی مستقیم و معنیداری بین امتیازات درک و بیان اسامی (r=0/896 و p<0/001) وجود داشت.
نتیجهگیری: تواناییهای درک و بیان اسامی در 4 گروه سنی مورد مطالعه با یکدیگر تفاوت دارد و دو آزمون تصویری درک اسامی و بیان اسامی میتواند این تفاوت را نشان دهد. همچنین، با وجود رشد سریع توانایی درک، توانایی بیانی و درکی به موازات هم رشد میکنند و توانایی دختران و پسران در این زمینه یکسان است.
تکتم مالکی شاه محمود، زهرا سلیمانی، سقراط فقیهزاده،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب ویژۀ زبانی یکی از شایعترین اختلالات زبانی دوران رشد کودکان است که در مطالعات زبان فارسی کمتر به آن پرداخته شده است. هدف این پژوهش بررسی تفاوت برخی ویژگیهای صرفیـنحوی گفتار و دیگر مهارتهای زبانی کودکان فارسی زبان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی با کودکان هنجار هم سن بود. علاوه بر آن، قابلیت کاربرد نسخۀ فارسی آزمون رشد زبانـ3 بهعنوان ابزاری برای شناسایی کودکان فارسی زبان مبتلا به این اختلال مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعۀ مقطعی، نتایج حاصل از آزمون رشد زبانـ3 و تحلیل نمونههای گفتاری توصیفی 13 کودک 5 تا 7 ساله مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی با 13 کودک هنجار مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که بین امتیازهای گروه مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی و گروه شاهد در تمامی جنبههای زبانی مورد بررسی آزمون رشد زبانـ3 تفاوت معنیداری وجود داشت(p<0/001)؛ کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی میانگین طول گفتۀ پایینتری داشتند(p<0/001) و نسبت به همتایان سنی خود، به میزان کمتر از واژگان دستوری گفتار استفاده میکردند(p=0/002).
نتیجهگیری: همانند کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی در دیگر زبانها، تمامی عملکردهای زبانی کودکان فارسی زبان مبتلا به این اختلال، پایینتر از عملکرد مورد انتظار برای سن آنها است. بهعلاوه، به نظر میرسد که بتوان از نسخۀ فارسی آزمون رشد زبانـ3، برای شناسایی کودکان مبتلا به آسیب ویژۀ زبانی در زبان فارسی به نحوی که قابل مقایسه با کودکان مبتلا در دیگر زبانها باشند استفاده کرد.
مریم نیکروش، فرهاد ترابینژاد، علی قربانی، محمدرضا کیهانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نوای گفتار از مؤلفههای مهم برقراری ارتباط است که شامل: آهنگ، دیرش، زیروبمی، بلندی، تکیه، وزن و غیره است. آهنگ عبارت است از تغییراتی که در زیروبمی صدا در گفتار پیوسته در سطح جمله رخ میدهد. دیرش بهمدت زمان ادای یک صوت اطلاق میگردد. هدف این پژوهش بررسی مؤلفههایی از نوا شامل دیرش و منحنی آهنگ در جملات پرسشی بزرگسالان بهنجار فارسی زبان بود، تا با تکیه بر جنبههای آزمایشگاهی ویژگیهای این بعد از گفتار مشخص شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی بود. آزمودنیها شامل 134 زن و مرد 18 تا 30 سالۀ بهنجار فارسیزبان بودند. دو جملۀ پرسشی مورد بررسی قرار گرفت. یک جمله دارای کلمۀ پرسشی و دیگری بدون کلمۀ پرسشی بود. نمونههای صوتی با استفاده از برنامۀDr.speech نرمافزار real analysis تجزیه و تحلیل شده و دادهها با آنالیز واریانس یکطرفه مورد بررسی قرار گرفتند و منحنی آهنگ جملهًها رسم شد.
یافتهها: دیرش زنان و مردان در جملهها تفاوت معنیداری داشت(p≤0/001). دیرش جملۀ پرسشی با کلمۀ پرسشی بیش از جملۀ پرسشی بدون کلمۀ پرسشی بود(p≤0/001). منحنی آهنگ در گروه زنان و مردان الگوی مشابهی داشت.
نتیجهگیری: زنان و مردان برای ایجاد تغییر در نوای گفتار از تغییر دیرش استفاده میکنند. بهطور کلی دیرش در زنان بیش از مردان بود. در پرسش با کلمۀ پرسشی بخش اعظم دیرش مربوط به کلمۀ پرسشی است. منحنی آهنگ در پرسش با کلمۀ پرسشی دامنۀ بیشتری داشت. زنان نسبت به مردان برای انتقال حالت پرسشی در گفتار تغییرات بیشتری در فرکانس پایه نشان میدادند.
گیتا موللی، مهدی عبدالهزادهرافی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مدتها مربیان بهدنبال روشی بودند که بتواند گفتار را برای افراد کمشنوا قابل رؤیت کند. در دهههای اخیر روشهای چندی ابداع شد که مهمترین آن گفتار نشانهای است که حدود 50 سال پیش توسط کورنت در سال 1967 ابداع شد. هدف مقالۀ حاضر، بررسی نتایج پژوهشهای انجام شده پیرامون گفتار نشانهای و اثربخشی آن بر مهارتهای زبانی کودکان کمشنوا بود.
روش بررسی: در این مقاله، پژوهشهایی که به بررسی گفتار نشانهای و تأثیر آن بر جنبههای مختلف گفتار و خواندن و نوشتن کودکان کمشنوا پرداخته بودند، مرور شدند. این مطالعات با کلید واژه cued speech از بانکهای اطلاعاتی Proquest، Medlineو Scopus و نیز پایاننامهها و کتابهای معتبر از سال 1972 تا 2011 استخراج شدهاند.
نتیجهگیری: گفتار نشانهای از جمله روشهای شفاهی است که همه صداها را قابل دیدن و قابل دسترس میکند. این روش ادراک گفتار را بسیار ساده میسازد؛ همچنین مهارتهای لبخوانی و توانایی استفاده از باقیمانده شنوایی را در کودکان کمشنوا بهبود میبخشد. گفتار نشانهای توانایی برقراری ارتباط و درک و تمایز گفتار را از سنین کودکی افزایش میدهد و گفتار و توانایی بهرهگیری از کاشت حلزون را بهبود میبخشد. هدف اصلی از ابداع گفتار نشانهای ارتقاء سطح خواندن و نوشتن کودکان کمشنوا بوده است که در این حیطه به نظر کاملاً موفق میرسد.