|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
8 نتیجه برای زمان نهفتگی
عبدالله موسوی، بهرام جلائی، دوره 5، شماره 1 - ( 2-1377 )
چکیده
در آزمون (Auditory brainstem response=ABR) همانند دیگر آزمایش های شنوایی جهت بدست آوردن پاسخ های خالص یک گوش لازم است که در گوش غیر آزمایشی با استفاده از نوفه (Noise) پوشش انجام گیرد. یعنی با استفاده از نوفه، گوش غیر آزمایشی از شرکت در پاسخ ها حذف می گردد. در بررسی حاضر تاثیر نوفه بر روی زمان نهفتگی (Latency) امواج ABR، بویژه زمان نهفتگی مطلق موج V و زمان های نهفتگی بین قله ای I-III و I-V و III-V مورد مطالعه قرار گرفته و با آزمون های آماری میزان تاثیر نوفه بر زمان نهفتگی از نظر معنی دار بودن و یا عدم آن تحت بررسی قرار گرفته است. نوفه در چهار حالت 0، 30، 50 و 70 دسی بل SPL به گوش غیر آزمایشی ارایه می گردید. در حالی که شدت محرک آزمایشی (Click بادوام 120 میکروثانیه) در تمامی حالات ارایه نوفه ثابت بود. این بررسی نشان داده است که در محدوده شرایط آزمایشی ما، تاثیر بیشتر بر روی زمان نهفتگی مطلق موج V و زمان نهفتگی بین قله ای I-V بوده و تاثیر بر روی زمان نهفتگی بین قله ای I-III و III-V ناچیز بوده است. در مجموع به نظر می رسد که این تاثیر بیشتر در مناطق پایین ساقه مغز و در محل ارتباطات بین دو طرف دستگاه عصبی شنوایی بوده است. بعلاوه در شدت های پایین نوفه که امکان تداخل آن به طرف مقابل وجود ندارد باز هم تغییرات زمان نهفتگی دیده می شد که این امر بیشتر بر "پوشش مرکزی" دلالت دارد.
معصومه روزبهانی، حسن حدادزاده نیری، محمدرضا کیهانی، دوره 14، شماره 1 - ( 6-1384 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه زمان نهفتگی موج V در ABR از طریق انتقال هوایی و انتقال استخوانی بود. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 34 جوان (17 زن، 17 مرد) با شنوایی طبیعی تحت آزمون ABR از طریق انتقال هوایی و استخوانی قرار گرفتند. سپس زمان نهفتگی حاصله از دو روش با یکدیگر مقایسه شد. یافته ها: زمان نهفتگی موج V در ABR با استفاده از مرتعش کننده استخوانی حدود 5/0 میلی ثانیه بیشتر از ABR با استفاده از گوشی بود که با کاهش شدت این تفاوت کمتر می شود. زمان نهفتگی موج V در هر دو طریق انتقال هوایی و استخوانی در زنان کمتر از مردان بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که مقایسه زمان نهفتگی موج V پاسخهای برانگیخته شنوایی با استفاده از گوشی و با استفاده از مرتعش کننده استخوانی همانند ادیومتری رفتاری می تواند در تخمین حدّت حسی عصبی کودکان سخت آزمون یا مبتلا به آترزی بویژه نوزادان مفید باشد.
صالحه سلیمانیان، سعید فراهانی، منصوره عادل قهرمان، عباس کبریایی زاده، سقراط فقیه زاده، دوره 17، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بلوک شدن گیرندۀ آدنوزین توسط کافئین در دستگاه عصبی مرکزی سبب افزایش سطح نوروترنسمیترهایی نظیر گلوتامات میشود. با توجه به وجود گیرنده آدنوزین در تمام مناطق مغز از جمله مسیر شنوایی مرکزی بهنظر میرسد کافئین بتواند با اثر بر این گیرندهها سبب تغییراتی در نقل و انتقالات عصبی در این مسیر شود. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثر کافئین بر زمان نهفتگی و دامنه پاسخهای شنوایی ساقه مغز میباشد. روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بود. افراد مورد مطالعه شامل 43 نفر دانشجویان هنجار مرد 25-18 سال بودند. به هر یک از آنها صفر، دو و سه میلیگرم بهازای هر کیلو گرم وزن بدن، کافئین طی سه جلسه متفاوت داده شد. پاسخهای شنوایی ساقه مغز قبل و 30 دقیقه پس از مصرف کافئین ثبت شد. نتایج به منظور بررسی اثر کافئین بر ویژگیهای پاسخهای شنوایی ساقه مغز بوسیله آزمون فریدمن و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: زمان نهفتگی امواج III ، V و I-V پس از مصرف دوزهای دو و سه میلیگرم بهازای هرکیلوگرم وزن بدن و زمان نهفتگی موج I پس از مصرف سه میلیگرم نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری نشان داد(p<0/01). نتیجهگیری: افزایش سطح گلوتامات در اثر بلوک شدن گیرنده آدنوزین سبب تغییراتی در سرعت انتقال عصبی در مسیر شنوایی مرکزی میشود.
قاسم محمدخانی، معصومه روزبهانی، الهه ذوقی، جمیله فتاحی، سقراط فقیه زاده، دوره 17، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: وزوز صدایی نا خوشایند و غیر قابل تحمل است که میتواند سبب برخی اختلالات رفتاری گردد. منشأ وزوز تنها در سیستم شنوایی محیطی نیست بلکه شواهد بسیاری مبنی بر وجود اختلال عملکردی در سیستم شنوایی مرکزی وجود دارد. بنابراین بررسی سیستم شنوایی مرکزی با استفاده از آزمونهای مناسب که قادر به بررسی اختلالات عملکردی باشند، لازم است. این پژوهش با هدف مقایسه پاسخهای شنوایی ساقه مغز در افراد مبتلا به وزوز ناشی از نویز و افراد بدون وزوز انجام شده است. روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 60 مورد شامل30 نفر مبتلا به وزوز ناشی از نویز و 30 نفر بدون وزوز در محدوده سنی 20 تا 50 ساله صورت گرفت. پاسخهای شنوایی ساقه مغز در دو گروه با آرایش الکترودی همانطرفی و دگرطرفی ثبت شد و دامنه و زمان نهفتگی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: افزایش معنیدار میانگین زمان نهفتگی بین موجی III-V (p=0/022) و I-V (p=0/033) با آرایش الکترودی همانطرفی و افزایش معنیدار میانگین زمان نهفتگی مطلق امواج IV (p=0/015) و V (p=0/048) با آرایش الکترودی دگرطرفی در افراد دچار وزوز ناشی از نویز نسبت به گروه شاهد مشاهده شد. نتیجهگیری: یافتههای حاصل، کاهش سرعت انتقال عصبی و بهطور کلی درگیری هستههای میانی مجموعه زیتونی فوقانی و نوار خارجی در افراد دچار وزوز ناشی از نویز را نشان میدهد.
زهرا جعفری، سعید ملایری، نیما رضازاده، فریده حاجی حیدری، دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پتانسیل عضلانی برانگیختۀ دهلیزی و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی دو پاسخ غیرحلزونی با منشاء احتمالی ساکول است. مطالعۀ حاضر با هدف تعیین درصد وجود دو پاسخ و بررسی ارتباط آنها در کودکان کمشنوا انجام شد. روش بررسی: این مطالعه روی 30 کودک کمشنوای حسی عصبی عمیق مادرزاد انجام شد. پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی با ارائۀ محرک تنبرست و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی با ارائۀ محرک کلیک ثبت گردید. هر دو پاسخ در سطح شدت آستانۀ راه هوایی بهصورت یک گوشی از طریق رسیور داخلی ثبت شدند. یافتهها: پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی در 3/53 درصد کودکان و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیختۀ صوتی در 40 درصد کودکان بهدست آمد. بین درصد ثبت این دو پاسخ، ارتباط معنیداری وجود داشت(p=0/005). جنسیت و گوش مورد بررسی بر نتایج آزمونها تأثیری نداشت. نتیجهگیری: در نزدیک به نیمی از کودکان کمشنوا، هر دو پتانسیل عضلانی برانگیخته دهلیزی و پاسخ منفی با زمان نهفتگی کوتاه برانگیخته صوتی ثبت گردید. این یافته از یک سو به عدم تأثیر کمشنوایی بر عملکرد ساختارهای اتولیتی در برخی از کودکان و از سوی دیگر به احتمال وجود نقص دهلیزی به همراه کمشنوایی عمیق در گروه دیگر اشاره دارد. این امر بر ضرورت بررسی عملکرد دستگاه دهلیزی در کنار سایر ارزیابیها برای اطلاع از عملکرد این دستگاه تأکید دارد.
سیده نازنین حجاری، عبدالرضا شیبانیزاده، اکرم پوربخت، هما زرینکوب، محمد کمالی، مریم رمضانی، دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در پاسخهای شنوایی ساقۀ مغز افراد کمشنوای عمیق با تحریک صوتی شدید، انحرافی منفی با زمان نهفتگی سه تا چهار میلی ثانیه مشاهده میشود که پاسخ منفی برانگیخته صوتی با زمان نهفتگی کوتاه نام گرفته و تصور شده است که پتانسیل برانگیختۀ دهلیزی، بهویژه ساکولی باشد. از آنجایی که پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی نیز منشأ ساکولی دارند، هدف از مطالعۀ حاضر بررسی ارتباط بین این دو آزمون در بزرگسالان کمشنوای عمیق بود. روش بررسی: مطالعۀ مقطعی حاضر روی 20 فرد (39 گوش) بزرگسال کمشنوای عمیق، در محدودۀ سنی 40-18 سال، به شیوه نمونهگیری غیراحتمالی از بین ناشنوایان بزرگسال در دسترس شهر تهران انجام شد. برای همۀ داوطلبان پاسخهای شنوایی ساقۀ مغز با تنبرست 1000 هرتز در سطوح شدتی 100-70 دسیبل nHL و آزمون پتانسیلهای عضلانی برانگیختۀ دهلیزی ثبت شد. یافتهها: در مجموع از 39 گوش، 34 گوش دارای امواج p13 و n23 طبیعی بود که در 27 گوش (41/79 درصد) پاسخ منفی ثبت شد؛ در هفت گوش علیرغم ثبت امواج p13 و n23 طبیعی، پاسخ منفی بهدست نیامد. در صورتی که در سه گوش علیرغم نبود امواج p13 و n23 طبیعی، پاسخ منفی مشاهده شد. در دو گوش هیچ پاسخی مشاهده نشد. نتیجهگیری: با توجه به میزان بروز بالای پاسخ منفی در گوشهای کمشنوای عمیق دارای امواج p13 و n23 طبیعی، میتوان نتیجه گرفت که پاسخ منفی میتواند در مواردی که به هر دلیلی ثبت پتانسیل عضلانی امکانپذیر نیست، مورد استفاده قرار گیرد و بهعنوان یک آزمون جدید در مجموعه آزمونهای دهلیزی مورد توجه باشد.
پریسا جلیلزاده افشاری، قاسم محمدخانی، نعمتاله روحبخش، شهره جلایی، انسیه نسلی اصفهانی، دوره 22، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت شیرین اختلال شایعی است که میتواند درگیریهای گوناگونی از جمله نقائص شناختی در سیستم عصبی مرکزی ایجاد کند. کاربرد پتانسیل وابسته به رخداد P300 بهعنوان یک رویکرد نوروفیزیولوژیک در ارزیابی عملکردهای شناختی به خوبی مشخص شده است. در این مطالعه پتانسیل وابسته به رخداد P300 شنوایی در افراد هنجار و مبتلا به دیابت نوع I مقایسه شده است. روش بررسی: در این مطالعه غیرمداخلهای، پتانسیل P300 شنوایی به روش الگوی تحریک متفاوت با استفاده از دو محرک تنبرست 1000 و 2000 هرتز روی 25 فرد مبتلا به دیابت نوع I با میانگین سنی 76/28 سال و 25 فرد هنجار با میانگین سنی 68/29 سال و شرایط سنی، جنسی و سطح تحصیلات مشابه انجام شد. از روش نمونهگیری از نوع احتمالی و تصادفی طبقهای استفاده شد. یافتهها: میانگین زمان نهفتگی P300 در بیماران بهطور معنیداری در مقایسه با افراد هنجار در هر دو جایگاه الکترودی و دو جنس افزایش(p=0/000) نشان داد و میانگین دامنۀ P300 در هر دو جنس بیماران نسبت به افراد هنجار در هر دو جایگاه الکترودی باشد کاهش معنیداری(p=0/000) داشت. نتیجهگیری: افزایش معنیدار زمان نهفتگی در بیماران نشانۀ پردازش اطلاعات شنوایی کندتر و سرعت طبقهبندی اطلاعات کمتر بود. کاهش معنیدار دامنۀ موج P300 در بیماران بیان میکند که حافظۀ کاری نمیتواند به خوبی رخداد جدید را شناسایی کرده و محیط خود را برحسب آن بههنگام کند.
سارا حسنی، زهرا جعفری، نعمتاله روحبخش، مسعود صالحی، رسول پناهی، دوره 22، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شاخصهای خطر، تولد زودرس است که در صورت وقوع، نیازمند انجام ارزیابیهای جامع شنوایی است. در این تحقیق با ثبت پاسخ شنوایی ساقۀ مغز، تأثیر جنس و سرعت ارائۀ تحریک بر پاسخ کودکان با تولد زودرس مورد بررسی قرار گرفت .
روش بررسی: مطالعۀ حاضر از نوع مقطعیـمقایسهای بود که با روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. ادیومتری پاسخهای برانگیختۀ شنوایی ساقۀ مغز در 30 کودک هنجار و 30 کودک زودرس از دو جنس، در محدودۀ سنی چهار تا شش سال، با محرک کلیک در دو سرعت ارائۀ تحریک بالا و پایین (سیکل بر ثانیه 1/21 و 1/51)، انجام شد.
یافتهها: بین کودکان زودرس و هنجار در فواصل بین امواج I-III در دو سرعت ارائۀ بالا و پایین، فواصل بین امواج III-V در سرعت ارائۀ پایین، I-V در سرعت ارائۀ بالا و زمان نهفتگی مطلق موج III در هر دو سرعت ارائه تفاوت معنیداری مشاهده شد(p<0/05). سرعت ارائۀ تحریک بر تعداد شاخصهای پاسخ شنوایی ساقۀ مغز بیشتری در گروه مورد نسبت به گروه هنجار تأثیر داشت. جنس نیز بر برخی شاخصهای پاسخ شنوایی ساقۀ مغز تأثیر داشت.
نتیجهگیری: در هر دو سرعت ارائۀ تحریک، کودکان زودرس نسبت به هنجار، زمان نهفتگیهای طولانیتری نشان دادند. سرعت ارائۀ تحریک در کودکان زودرس بیش از هنجار تأثیر داشت. این یافتهها مؤید تأثیر منفی تولد زودرس بر عملکرد همزمانی عصبی در پاسخ به محرکهای زودگذر شنوایی است.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|