36 نتیجه برای فارسی
منصوره عادل قهرمان، دکتر یحیی مدرسی، مهین صدایی، دکتر غلامرضا بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1379 )
چکیده
بررسی حاضر با هدف ساخت و ارزشیابی فهرست های 25 واژه ای تک هجایی متوازن واجی همراه پاسخ بسته جهت آزمون بازشناسی گفتار کودکان 4 تا 6 ساله فارسی زبان در دو مرحله انجام شده است. مرحله نخست ساخت آزمون و مرحله دوم ارزشیابی آن است. در مرحله اول جهت طراحی آزمون معیارهای واتسن (1957) مد نظر قرار گرفت و چهار فهرست 25 واژه ای از واژه های تک هجایی ساخته شد. این فهرست ها از نظر واجی متوازن و دارای پاسخ سه گزینه ای به شکل تصویر بودند و در یکی از استودیوهای سیمای جمهوری اسلامی ایران روی نوار مغناطیسی ضبط شدند. در مرحله ارزشیابی، آزمون روی 33 کودک طبیعی که به طور تصادفی از مهد کودک های شهر تهران انتخاب شده بودند، اجرا گردید. براساس نتایج بدست آمده، آزمون ساخته شده در این مطالعه پایا و از نظر توازن واجی و همسانی فهرست ها به لحاظ دشواری معنای واژه ها معتبر است. اعتبار این آزمون از نظر آشنا بودن واژه ها به دلیل رعایت توازن واجی، عدم دسترسی به گنجینه واژه های حقیقی کودکان 4 تا 6 ساله، لزوم تصویر پذیری واژه ها و وجود دو واژه تصویر پذیر مشابه دیگر در واژگان این کودکان اندکی کاهش نشان می دهد. برای رفع این مشکل از شیوه نشان دادن تصاویر به کودک پیش از شروع آزمون استفاده می شود.
محمد مصلح،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1380 )
چکیده
این پژوهش با هدف ساخت و ارزشیابی فهرست های 25 واژه ای تک هجایی متوازن واجی برای بزرگسالان فارسی زبان در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله ساخت، به منظور اجرای معیار توازن واجی در فهرست ها، بسامد وقوع هر یک از 29 واج زبان فارسی (شامل 6 واکه و 23 همخوان) در گفتار بزرگسالان تعیین شد که نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار بین برخی واج ها بود. پس از استخراج کلیه واژه های تک هجایی موجود در 4 جلد اصلی فرهنگ فارسی معین و صرفنظر کردن از واژه های دشوار (با توجه به معیار ساخت آزمون ها) با قضاوت 5 فرد بزرگسال دارای دیپلم، واژه های مناسب موجود در گنجینه واژگان افراد بزرگسال انتخاب شدند. این واژه ها با توجه به معیار توازن واجی در فهرست های 25 واژه ای گنجانده شدند. بدین ترتیب 12 فهرست 25 واژه ای شامل 5 فهرست با الگوی هجایی CVC، 4 فهرست با الگوی CVCC و 3 فهرست به صورت ترکیبی (CVC و CVCC) ساخته شدند. فهرست های متوازن شده در استودیوی صدابرداری با صدای یک گوینده ضبط گردید. در مرحله ارزشیابی، برای هنجاریابی آزمون 60 نفر (30 زن و 30 مرد) دارای شنوایی طبیعی در محدوده سنی 25-18 سال به صورت تصادفی مورد ارزیابی با فهرست های ساخته شده قرار گرفتند. نتایج و یافته های این پژوهش عبارتند از: 1) همه افراد طبیعی با استفاده از تمام فهرست ها، 100-92% امتیاز را در راحت ترین سطح بلندی ارائه آزمون بدست آوردند. 2) بین امتیازهای بدست آمده از تمام فهرست ها در آزمون نخستین و آزمون دوباره اختلاف معنی داری مشاهده نمی شود (P>0.05) و 3) بین امتیازهای بدست آمده از 12 فهرست اختلاف معنی داری وجود ندارد (P>0.05) و 4) بین امتیازهای بدست آمده از 12 فهرست برحسب جنس اختلاف معنی داری وجود ندارد (P>0.05). با توجه به نحوه ساخت و نتایج حاصل از آن، آزمون بازشناسی گفتار بزرگسالان پایا و از نظر توازن واجی و همسانی فهرست ها از نظر دشواری معنای واژه ها معتبر است و برای ارزیابی بازشناسی گفتار بزرگسالان فارسی زبان کارایی دارد
رابعه آریایی، رضا نیلی پور، حسن عشایری،
دوره 11، شماره 1 - ( 2-1381 )
چکیده
این پژوهش به دلیل اهمیت مساله زبان و ارتباط آن با ضایعات مختلف مغزی خصوصا، ضایعات نیمکره چپ مغز که می تواند موجب پدید آمدن اختلال گفتاری متناسب با عمق و وسعت ضایعه گردد از اهمیت فراوانی برخوردار است. مطالعات بالینی و تجربی مختلفی نشان داده که اسامی و افعال می توانند به طور مستقل در نتیجه ضایعات مغزی مختلف دچار از هم گسیختگی شوند. اختلال شایع در نام بردن فعالیت ها (تولید افعال) معمولا در بیماران زبان پریش ناروان همراه با ضایعات لوب پیشانی گزارش شده است. در صورتی که اختلال انتخابی، در نام بردن اشیاء (تولید اسامی) معمولا در بیماران آنومیک که در آنها ضایعه، لوب گیجگاهی و نواحی خلفی را آسیب رسانده مشاهده شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. داده های این پژوهش از طریق ارزیابی علائم آفازی هر بیمار با آزمون فارسی آفازی (پارادی، نیلی پور، پری بخت 1989) و تجزیه و تحلیل گفتار پیوسته وی پس از آزمون حاصل شده است. جامعه مورد مطالعه بیماران زبان پریش فارسی زبان در مراکز گفتار درمانی شهر تهران بودند. نمونه گیری به شیوه کاملا انتخابی و بیماران دارای ضایعات نیمکره چپ قشر مخ که در اثر CVA (منحصرا ضایعه عروقی) دچار زبان پریشی شده اند و دارای ویژگی های همگن می باشند. افراد بزرگسال، باسواد، راست دست، فارسی زبان، بدون ریسک فاکتورهایی مانند نیکوتین، الکل، نقرس، دیابت، مواد مخدر و هر گونه بیماری افسردگی از نوع درون زا ... بودند. تعداد بیماران 20 نفر و سن آنها بین 33 تا 76 سال است. یافته های توصیفی و تحلیلی بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد بین توانایی بکارگیری اسم و ضایعه نیمکره چپ مغز ارتباط معناداری وجود دارد، بین توانایی بکارگیری فعل و ضایعه نیمکره چپ مغز نیز ارتباط معناداری وجود دارد. با وجود محدودیت این پژوهش و عدم امکان تعمیم آن، در مورد اهمیت این مسئله و وجود آسیب پذیری اسم و فعل و جایگاه آسیب مغزی نمی توان به سادگی گذشت
محمد ابراهیم مهدوی زفرقندی، علی اصغر پیوندی،
دوره 16، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی مهارتهای پردازش شنوایی مرکزی نیازمند آزمایشهای رفتاری مختلفی در قالب یک مجموعه آزمون است. آزمایشهای گفتاری معدودی برای اثبات اختلال پردازش شنوایی مرکزی در کودکان فارسی زبان وجود دارد. این مطالعه با هدف طراحی و ساخت آزمایش دایکوتیک با ساختار کلمات تکهجایی مناسب ارزیابی پردازش شنوایی مرکزی کودکان فارسی زبان و گزارش نتایج مقدماتی آن در کودکان هنجار انجام شد.
روش بررسی: آزمایش کلمات رقابتی فارسی با استفاده از فراوانترین کلمات موجود در کتاب داستان کودکان که در تحقیقات قبلی گزارش شده بود، ساخته شد. آزمایش روی 45 کودک 11-5 ساله هنجار (39 نفر راست دست و 6 نفر چپ دست) که هیچگونه مشکل بارز شنوایی، گفتار، زبان و یادگیری نداشتند در سطح راحتی بلندی اجرا شد. هر دو تکلیف گوش دادن آزاد (28 نفر) و جهتمند (17 نفر) بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که در گوش دادن جهتمند، گوش پیشنشان شده در مقایسه با گوش مقابل به طور معنیداری عملکرد بهتری دارد. برتری گوش راست در حالت بازگویی/پاسخدهی آزاد مشهود است. متوسط عملکرد کودکان در بازگویی/پاسخدهی جهتمند به طور معنیداری بهتر از بازگویی/پاسخدهی آزاد بوده و میانگین امتیاز خام کودکان مورد آزمایش با سن افزایش مییابد.
نتیجهگیری: آزمایش کلمات رقابتی فارسی به عنوان یک آزمایش دایکوتیک میتواند مشخصات اصلی گوش دادن دایکوتیک و تأثیر رسش سامانه شنوایی مرکزی بر آن، در کودکان هنجار را نشان دهد.
آذر مهری، بهنوش طحان زاده، یونس جهانی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بیدستوری، پدیدهای عصبزبانشناختی است که بهتازگی از زوایای ادراکی و تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. تمرکز پژوهش حاضر بر نقایص دستوری در زبانپریشیهای بروکای بیدستور افراد فارسیزبان است و هدف از آن، بررسی میزان کاربرد صحیح زمانهای مختلف افعال فارسی در این گروه از بیماران میباشد.
روش بررسی: هشت بیمار مبتلا به زبانپریشی بیدستور، با میانگین سنی 57 سال، در این پژوهش توصیفیـتحلیلی شرکت داشتند. بیماران براساس آزمون زبانپریشی فارسی، گزارش تصویربرداری و معیارهای ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. هفت بیمار تکزبانۀ فارسی بودند و یک بیمار دوزبانه بود که تسلط کامل بر زبان فارسی داشت. همۀ بیماران ضایعه در نیمکرۀ چپ داشتند و حداقل یک سال از زمان شروع ضایعۀ آنها سپری شده بود. آزمون زمان افعال فارسی، در دو بخش تکمیل جملۀ نوشته شده و تصویری، روی بیماران اجرا شد.
یافتهها: بین زمانهای مختلف گذشته، یعنی ساده، نقلی، استمراری و بعید، اختلاف معنیداری نبود(p>0/05)، اما مقایسۀ میانگینها نشان داد که گذشتۀ ساده، استمراری، نقلی و بعید، بهترتیب دارای کمترین آسیب هستند. بین میانگین پاسخهای بیماران به زمان گذشتۀ افعال، در مقایسه با زمان حال، تفاوت معنیدار هست. در مورد زمانهای مختلف افعال نیز از کمترین آسیب به بیشترین، زمانهای حال، آینده و گذشته میباشند(p=0/02).
نتیجهگیری: در زبان فارسی نیز، مانند زبانهای دیگر، زمان افعال در بیماران زبانپریش بروکای بیدستور دستخوش آسیب میشود. آنان در زمان گذشته نسبت به حال و آینده اشکال بیشتری دارند.
فریبا یادگاری، طاهره سیما شیرازی، نیره مهدیپور شهریور،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ردیابی اختلالات رشد درک شنیداریـکلامی، شناخت هنجارهای رشد درک کلامی ضروری است. بنابراین در تحقیق حاضر رشد درک شنیداری واژگان در کودکان فارسی زبان تهران بررسی شد.
روش بررسی: در این تحقیق مقطعی توصیفیـتحلیلی، ابتدا درک کلامی 4 کودک بهنجار 2 تا 5 ساله مشاهده شد و مجموعهای از واژگان درک شده بهدست آمد که به اسم، فعل و صفت طبقهبندی شد. سپس آزمایه درک شنیداریـکلامی در دو بخش مصداقًهای عینی و مقولۀ معنایی واژهها تهیه گردید. آزمایه روی 30 نفر از کودکان بهنجار 2 تا 5 سال در مهدکودکهایی از مناطق جنوب، شمال و مرکز تهران، که بهًصورت تصادفی انتخاب شده بودند، اجرا شد. میانگین پاسخهای صحیح آزمودنیها محاسبه و تحلیل آماری گردید.
یافتهها: بین رشد درک شنیداریـکلامی و افزایش سن، همبستگی مثبت و بالایی وجود داشت(p=0/001، 804/0r=). درک مصداقهای عینی و مقوله معنایی کودکان 3-2 ساله نسبت به دو گروه 4-3 و 5-4 ساله پایینتر بود که این تفاوت، معنیدار محسوب میشد(p<0/05). مقایسۀ مقولههای اسم، صفت و فعل در گروههای سنی تفاوت معنیدار نشان نداد(p>0/05)، اما بین درک مصداقهای عینی و مقولۀ معنایی کلمات در تمام گروهها تفاوت معنیدار دیده شد(p<0/05).
نتیجهگیری: در گروههای مختلف سنی کودکان طبیعی 2 تا 5 سال، تفاوت آشکاری بین رشد درک اسامی، صفات و افعال دیده نمیشود. رشد درک مقولههای معنایی کندتر از رشد درک مصداقهای عینی کلمات است.
ناهید جلیلهوند، مونا ابراهیمیپور،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راههای کسب اطلاعات پرسش است. برخی از پرسشها با استفاده از واژههای پرسشی چه/چی، کی، کجا، چرا، چقدر، چطور و غیره انجام میشود. کودکان انگلیسیزبان واژههای پرسشی را بهترتیب فرا میگیرند، بهطوری که معمولاً کودکان با واژۀ چه/چی استفاده از پرسشواژهها را آغاز میکنند. آیا کودکان فارسیزبان در فراگیری و بهکارگیری پرسشواژهها ترتیبی را طی میکنند؟
مورد: این مطالعه روی دو کودک بهنجار فارسیزبان، یک دختر و یک پسر، که تقریباً بهطور منظم به مهدکودک دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران سپرده میشدند، انجام شد. نمونۀ گفتار آزاد این کودکان هر ماه بهمدت 120 دقیقه از 12 تا 36 ماهگی بهطریق ضبط ویدئویی جمعآوری شد و واژههای پرسشی از نمونههای گفتار واجنویسیشدۀ هر دو کودک استخراج گردید. هر دو کودک قبل از بیان اولین واژۀ پرسشی، با بیان/m/ یا hum// همراه با آهنگ خیزان سؤال کردن را آغاز نمودند. واژههای /چی/ و /کو/ اولین پرسشواژههای مورد استفادۀ هر دو کودک بود. تنوع پرسشواژهها در گفتار دختر بیشتر بود. تا 36 ماهگی پرسش دربارۀ زمان با استفاده از پرسشواژۀ /کِی/ (/key/) در نمونه گفتار هر دو کودک مورد پژوهش ظاهر نشد.
نتیجهگیری: این کودکان فارسیزبان نیز طی توالی مشابه کودکان انگلیسیزبان از پرسشواژهها در گفتار خود استفاده میکردند.
علی قربانی، آرزو صفاریان، فرهاد ترابینژاد، یونس امیری شوکی، محمدرضا کیهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: صوت انسان در طول زندگی دستخوش تغییراتی میشود که در مردان و زنان متفاوت است. برخی از پژوهشها علاوه بر بررسی تغییرات ناشی از سن و جنس، به بررسی تغییرات صوت در زبانها و نژادهای مختلف نیز پرداختهاند. این پژوهش با هدف آگاهی از تغییرات بسامد پایۀ صوت در افراد 9 تا 50 سالۀ فارسیزبان اجرا شده است تا تفاوت احتمالی آن با سایر پژوهشها مشخص شود.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی صدای 320 نفر در محیط ساکت عادی جمعآوری شد. میانگین بسامد پایه در واکهها و شمارش اعداد با استفاده از برنامۀ تجزیه و تحلیل همزمان نرمافزار دکتر اسپیچ محاسبه شد. دادهها با آنالیز واریانس دوطرفه تحلیل شدند و نیمرخ تغییرات رسم شد.
یافتهها: نیمرخ تغییرات بسامد پایه در زنان و مردان متفاوت بود. میانگین بسامد تا 13 سالگی در هر دو جنس تقریباً برابر بود و صدای نمونهها زیر بود (میانگین بیش از 200 هرتز). پس از 13 سالگی افت مشخص بسامد پایه در مردان، بهویژه در واکهها، دیده شد که از لحاظ آماری معنیدار بود(p<0/001). نیمرخ تغییرات بسامد پایه در واکهها و شمارش اعداد یکسان بود. در هر دو جنس بین 20 تا 40 سالگی بسامد پایه ثبات نسبی داشت.
نتیجهگیری: تفاوت تغییرات بسامد پایه در زنان و مردان ناشی از تفاوت در ابعاد حنجره و سایر تفاوتهای جسمی شناخته شده است. تغییر چشمگیر بسامد پایه بین دو جنس پس از 13 سالگی متأثر از بلوغ در مردان است. ثبات نسبی بسامد پایه در 20 تا 40 سالگی احتمالاً نشانۀ شرایط نسبتاً با ثبات بدن در این دوره است.
سیده زهره ضیاءتبار احمدی، زهره آرانی کاشانی، بهروز محمودی بختیاری، محمدرضا کیهانی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از قافیه معیار مهمی برای مهارتهای پردازش گفتار، خواندن و نوشتن است. با توجه به اینکه در ایران آزمون مناسبی برای ارزیابی مهارت شنیداری در کودکان 5 تا 6 سال وجود ندارد، هدف اصلی این پژوهش ساخت و ارزشیابی تکالیف آگاهی از قافیه در کودکان 5 تا 6 ساله بود.
روش بررسی: یکصد کودک بهنجار 5 تا 6 ساله مهدکودکهای شهر تهران مشتمل بر 50 دختر و 50 پسر بهطور تصادفی انتخاب شدند. ابزار بررسی شامل تکالیف آگاهی از قافیه، یعنی شناسایی قافیه و بیان کلمۀ همقافیه بود. بررسی روایی و پایایی با روش شاخص روایی محتوایی، تکرارپذیری نسبی و مطلق انجام شد. ضریب همبستگی تکالیف با روش همبستگی پیرسون و مقایسۀ میانگین نمرات کودکان در هر دو بخش با روش سطوح سادگی مشخص شد. مقایسۀ میانگین نمرۀ دختران و پسران با روش t مستقل انجام گرفت.
یافتهها: تکالیف طراحی شده برای گروه سنی 5 تا 6 سال مناسب بود و دو بخش، روایی و پایایی مطلوبی داشتند. توانایی کودکان در بخش بیان کلمۀ همقافیه بیشتر از بخش شناسایی قافیه بود. ضریب همبستگی یا ارتباط هریک از بخشها با کل مهارت آگاهی از قافیه معنیدار بود(p<0/05). مهارت کودکان دختر و پسر در کل تکالیف تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشت(p>0/05).
نتیجهگیری: تکالیف طراحی شده برای ارزیابی مهارت آگاهی از قافیه مناسب میباشند و دارای روایی محتوایی و پایایی مطلوبی هستند و رابطۀ معنیداری با کل مهارت آگاهی از قافیه دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. مهارتهای دو گروه دختر و پسر در این تکالیف مشابه میباشد.
میمنه جعفری، نریمان رهبر، محمدرضا کیهانی، سید جلال ثامنی،
دوره 19، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بیشتر کاربران سمعک از پدیدهای به نام اثر انسداد شکایت دارند. هدف از انجام این مطالعه مقایسۀ میزان اثر انسداد در افراد با شنوایی هنجار و کمشنوایی حسی عصبی خفیف و ملایم با استفاده از روش ارزیابی گوش واقعی است.
روش بررسی: شصت فرد بزرگسال شامل 30 مرد و 30 زن، در محدوده سنی 55-18 سال در این مطالعه شرکت کردند. از آنها خواسته شد تا دو واکه /e/ و /i/ را بهمدت 5 ثانیه صداسازی کنند. با استفاده از پروب میکروفن فشار صوتی درون مجرای گوش آنها اندازهگیری شد. قلۀ فرکانسی و مقدار اثر انسداد در تمامی این افراد ثبت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: قلۀ فرکانسی اثر انسداد با استفاده از واکه /e/ در زنان و مردان، در فرکانسهای 9/751 و 98/542 هرتز و با حداکثر میزان 25/10 و 77/9 دسیبل بهدست آمد. نتایج بهدست آمده با استفاده از واکۀ /i/ نیز قلۀ فرکانسی اثر انسداد در زنان و مردان را در فرکانسهای 88/518 و 28/440 هرتز با حداکثر میزان 03/19 و 10/19 دسیبل نشان داد. علاوه بر این هیچگونه تفاوت معنیداری بین پارامترهای وضعیت شنوایی و بین دو جنس مشاهده نشد(p>0/05).
نتیجهگیری: مقدار اثر انسداد در بین افراد کاملاً متغیر است. بهترین راه حل برای رفع اثر انسداد، تنظیم دقیق سمعک در محدودۀ فرکانسی مشخصی است که تعیین آن تنها با ارزیابی پروب میکروفن امکانپذیر است.
فاطمه حسناتی، زهرا آقارسولی، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعۀ زبان و شناسایی دقیق و سریع اختلالات و درمان آن از اولویت بالایی برای متخصصان برخوردار است. یکی از روشهای بررسی سریع ساختار زبانی، روش تکرار جمله است که جهت اجرا و تجزیه و تحلیل، سریعتر از دیگر روشها است. هدف از این پژوهش ساخت آزمون تکرار جمله برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان 5/2 تا 4 ساله و تعیین روایی و پایایی آن بود.
روش بررسی: در چند مرحله، با کمک آسیبشناس گفتار و زبان و زبانشناس، جملاتی مخصوص کودکان 5/2 تا 4 ساله تهیه شد. با نظرسنجی از 10 نفر از استادان، روایی محتوایی جملات بررسی شد. از بین این جملات 41 جمله که دارای روایی بالای 80 درصد بودند بهعنوان جملات آزمون انتخاب شد. سپس تصاویر مناسب با جملات تهیه گردید و دوباره نظرسنجی انجام شد. 72 کودک (دختر و پسر) در سه گروه سنی شامل 5/2 تا 3، 3 تا 5/3، 5/3 تا 4 سال، در این آزمون شرکت کردند. پایایی بهروش آزمونـبازآزمون به فاصله 2 هفته برای همان 72 کودک اجرا شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوایی جملات نهایی آزمون 80 درصد بهدست آمد. میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون 95/0 و خطای معیار اندازهگیری آزمون برابر با 45/7 بهدست آمد. همچنین تفاوت بین میانگینهای امتیاز کسب شده از جملات آزمون بین گروههای سنی مورد مطالعه معنیدار بود(p=0/014 ,p<0/001 ,p<0/001).
نتیجهگیری: آزمون تکرار جمله روشی سریع برای اندازهگیری ساختار دستور زبان کودکان 5/2 تا 4 ساله فارسیزبان میباشد. همچنین آزمون از لحاظ محتوایی، روا بوده و پایایی بسیار بالایی دارد.
هیوا محمدی، ریحانه محمدی، فرهاد ترابینژاد، منصور رضایی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: ساختار سازهای و فضای واکهای مهمترین ویژگیهای فیزیکی آواهای گفتاری هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین ساختار سازهای و فضای واکهای 6 واکۀ زبان فارسی انجام شد.
روش بررسی: پژوهش توصیفیـتحلیلی حاضر بهصورت مقطعی روی 60 نفر (30 مرد، 30 زن) از دانشجویان فارسیزبان دانشگاه علوم پزشکی تهران در محدودۀ سنی 18 تا 24 سال انجام شد. فرکانس اولین، دومین و سومین سازۀ واکههای زبان فارسی و فضای واکهای توسط نرمافزار real analyzer ضبط و تحلیل شد. میزان F
0 در دو جنس با استفاده از آزمونهای Leven و t مستقل مقایسه شد.
یافتهها: کمترین میزان F
0 در مردان و زنان مربوط به واکههای /æ/ و /a/ (135 هرتز در مردان و 230 هرتز در زنان) و بیشترین آن مربوط به واکۀ /i/ (146 هرتز در مردان و زنان 239 هرتز در زنان) بود. میانگین فرکانس پایۀ زنان بهطور معنیدار بیشتر از مردان بود(p<0/001). بیشترین و کمترین مقدار F
1 در مردان و زنان مربوط به واکههای /æ/ و /i/ است. بیشترین و کمترین مقدار F
2 در هر دو جنس بهترتیب مربوط به واکههای /i/ و /u/ است. بیشترین و کمترین میزان F
3 مربوط به واکههای /u/ و /i/ است.
نتیجهگیری: واکههای /æ/ و /a/ دارای کمترین فرکانس، /i/ دارای بالاترین فرکانس، /æ/ بازترین، /i/ بستهترین، /i/ پیشینترین و گستردهترین و /u/ پسینترین و گردترین واکهها هستند.
عصمت رضائی، یونس امیری شوکی، افسانه عرشی، محمدرضا کیهانی،
دوره 20، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: واژهها بهعنوان ابزارهایی نمادین برای برقراری ارتباط بهکار میروند. کودکان در مسیر رشد و تکامل زبان، ابتدا اسامی را فرا میگیرند و در این دوره؛ بسامد کاربرد اسامی بیش از سایر انواع کلمات است. با توجه به اهمیت اسامی در روند رشد زبان، این پژوهش با هدف جمعآوری بخشی از دادههای هنجاری برای دو آزمون تصویری درک و بیان اسامی و بررسی توانایی درک و بیان اسامیِ کودکان بهنجار انجام گرفت.
روش بررسی: در ایـن پژوهش مقطعی 110 کودک هنجار 5/2 تا 4 ساله (56 پسر و 54 دختر) در چهار گروه سنی از مهدکودکهای شهر اراک انتخاب شدند. در این بررسی، دو آزمون تصویری درک و بیان اسامی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در بین تمام گروهها، به غیر از گروههای 3 و 5/3 ساله، با یکدیگر تفاوت معنیداری داشتند(p<0/05). در مقایسه میانگین امتیازهای درک و بیان اسامی در دو جنس تفاوت معنیداری دیده نشد. همچنین همبستگی مستقیم و معنیداری بین امتیازات درک و بیان اسامی (r=0/896 و p<0/001) وجود داشت.
نتیجهگیری: تواناییهای درک و بیان اسامی در 4 گروه سنی مورد مطالعه با یکدیگر تفاوت دارد و دو آزمون تصویری درک اسامی و بیان اسامی میتواند این تفاوت را نشان دهد. همچنین، با وجود رشد سریع توانایی درک، توانایی بیانی و درکی به موازات هم رشد میکنند و توانایی دختران و پسران در این زمینه یکسان است.
نرگس ترک لادانی، زهرا آقارسولی، حسن عشایری، بهروز محمودی بختیاری، محمد کمالی، سیده زهره ضیاءتبار احمدی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ارتباط انسان شامل رفتارهای کلامی و غیرکلامی است. رفتار غیرکلامی یا زبان بدن شامل حالت چهره، جسچر، تماس چشمی، وضعیت بدن و نوای گفتار است. نوای گفتار، رفتاری است که بخش مهمی از اطلاعات معنایی و عاطفی را به شنونده منتقل میکند. با توجه به این که در ایران آزمونی برای ارزیابی درک نوای گفتار وجود ندارد، تصمیم گرفته شد آزمونی متناسب با فرهنگ و زبان فارسی طراحی شده و روایی و پایایی آن تعیین شود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع ساخت آزمون است. 73 جمله، توسط 22 دوبلر با هشت لحن بیان شد و 6582 جمله ضبط شد. برای بررسی روایی محتوایی صداها، 200 دانشجو در رده سنی 18 تا 30 سال و یک متخصص صدا، به موارد ضبط شده گوش دادند. از بین 6582 صدا، حالت عاطفی 1473 صدا، مورد توافق کامل شنوندگان بود. سپس 1473 صدا در اختیار یک متخصص صدا (مدیر دوبلاژ) قرار گرفت و در نهایت، 169 صدا جهت آزمون انتخاب گردید. آزمون درک نوای گفتار با چهار زیرآزمون تمایز نوای زبانی، تمایز نوای عاطفی، نامیدن نوای گفتار، نامیدن متناقضها ساخته شد. پایایی آزمون روی 32 فرد بهنجار (18 تا 60 سال) تعیین گردید.
یافتهها: آزمون درک نوای گفتار دارای روایی محتوایی 100 درصد و پایایی 94 درصد بود و ضریب همبستگی آن 89 درصد بود(p=0/000).
نتیجهگیری: آزمون دارای روایی و پایایی مطلوبی است. و برای ارزیابی مهارت درک نوای گفتار در زبان فارسی مناسب است.
مریم نیکروش، فرهاد ترابینژاد، علی قربانی، محمدرضا کیهانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نوای گفتار از مؤلفههای مهم برقراری ارتباط است که شامل: آهنگ، دیرش، زیروبمی، بلندی، تکیه، وزن و غیره است. آهنگ عبارت است از تغییراتی که در زیروبمی صدا در گفتار پیوسته در سطح جمله رخ میدهد. دیرش بهمدت زمان ادای یک صوت اطلاق میگردد. هدف این پژوهش بررسی مؤلفههایی از نوا شامل دیرش و منحنی آهنگ در جملات پرسشی بزرگسالان بهنجار فارسی زبان بود، تا با تکیه بر جنبههای آزمایشگاهی ویژگیهای این بعد از گفتار مشخص شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی بود. آزمودنیها شامل 134 زن و مرد 18 تا 30 سالۀ بهنجار فارسیزبان بودند. دو جملۀ پرسشی مورد بررسی قرار گرفت. یک جمله دارای کلمۀ پرسشی و دیگری بدون کلمۀ پرسشی بود. نمونههای صوتی با استفاده از برنامۀDr.speech نرمافزار real analysis تجزیه و تحلیل شده و دادهها با آنالیز واریانس یکطرفه مورد بررسی قرار گرفتند و منحنی آهنگ جملهًها رسم شد.
یافتهها: دیرش زنان و مردان در جملهها تفاوت معنیداری داشت(p≤0/001). دیرش جملۀ پرسشی با کلمۀ پرسشی بیش از جملۀ پرسشی بدون کلمۀ پرسشی بود(p≤0/001). منحنی آهنگ در گروه زنان و مردان الگوی مشابهی داشت.
نتیجهگیری: زنان و مردان برای ایجاد تغییر در نوای گفتار از تغییر دیرش استفاده میکنند. بهطور کلی دیرش در زنان بیش از مردان بود. در پرسش با کلمۀ پرسشی بخش اعظم دیرش مربوط به کلمۀ پرسشی است. منحنی آهنگ در پرسش با کلمۀ پرسشی دامنۀ بیشتری داشت. زنان نسبت به مردان برای انتقال حالت پرسشی در گفتار تغییرات بیشتری در فرکانس پایه نشان میدادند.
ناهید جلیلهوند، مونا ابراهیمیپور، جمشید پورقریب،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه: کودکان معمولاً اولین واژههای خود را در سنین 10 تا 15 ماهگی بیان میکنند و طی مراحلی به گفتار ساده تا پیچیده دست مییابند. سنجش میانگین طول گفته، یکی از معیارهای بررسی رشد و تکامل زبان کودکان است. محاسبۀ میانگین طول گفته و بررسی ترتیب کاربرد برخی از تکواژهای دستوری در گفتار کودکان فارسیزبان از اهداف این مطالعه بود.
مورد: نمونۀ گفتار آزاد دو کودک در مهد کودک، از 12 تا60 ماهگی، هر ماه بهمدت 120 دقیقه به طریق ضبط ویدئویی جمعآوری و نمونههای گفتار واجنویسی شد. مطالعه به روش طولی و توصیفی انجام گرفت. دختر و پسر مورد مطالعه اولین واژههای خود را بهترتیب در سن 12 ماهگی و 16 ماهگی بیان کردند. دختر در 18 ماهگی و پسر 20 ماهگی بیان گفتههای دوکلمهای را آغاز کردند. تعدادی از تکواژهای دستوری که در ساختمان فعل کاربرد دارند قبل از 24 ماهگی با میانگین طول گفته کمتر از دو تکواژ در گفتار هر دو کودک ظاهر شدند. ترتیب کاربرد تکواژهای پیبندهای فعل، از مفرد به جمع بود. شش شناسۀ فاعلی قبل از 36 ماهگی در گفتار هر دو کودک ظاهر شد.
نتیجهگیری: مراحل تکامل گفتار کودکان فارسیزبان نیز همانند سایر کودکان از مرحلۀ گفتار تکواژه آغاز شد و با افزایش واژگان و کاربرد تکواژهای دستوری بهتدریج بر پیچیدگی گفتار آنها افزوده شد. نکتۀ مهم این که کودکان فارسیزبان با میانگین طول گفته کمتر از 2 تکواژ کاربرد تکواژهای دستوری را آغاز کردند.
مریم آقاملایی، زهرا جعفری، ریحانه توفان، مهدیه اسماعیلی، شادی رحیمزاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: حافظۀ شنوایی، اساس رشد مهارتهای زبانی و فرآیند یادگیری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی روند حافظه و یادگیری شنواییـکلامی در زنان جوان 18 تا 30 سال با استفاده از نسخۀ فارسی آزمون حافظه و یادگیری شنواییـکلامی ری بود.
روش بررسی: مطالعۀ توصیفی و مقطعی حاضر روی 70 زن هنجار در محدودۀ سنی 18 تا 30 سال با میانگین 2/23 و انحراف معیار 4/2 سال که به روش نمونهگیری غیر احتمالی انتخاب شدند، انجام شد و جنبههای مختلف حافظه از جمله یادآوری فوری، یادآوری تأخیری، توانایی بازشناسی، سرعت فراموشی، تأثیر تداخل و روند یادگیری با استفاده از نسخۀ فارسی آزمون شنواییـکلامی ری بررسی شد.
یافتهها: میانگین امتیازهای افراد مورد مطالعه از 94/8 با انحراف معیار 91/1 در مرحلۀ اول آزمون ری به 70/13 با انحراف معیار 18/1 در مرحلۀ پنجم افزایش یافت. میانگین یادگیری کلی افراد، 19/12 با انحراف معیار 08/1 و میانگین افزایش یادگیری 76/4 بود. همچنین، میانگین امتیازهای افراد در مرحلۀ یادآوری تأخیری و بازشناسی بهترتیب برابر 47/13 با انحراف معیار 2/1 و 72/14 با انحراف معیار 53/0 بهدست آمد. میزان تداخل پیشگستر، تداخل پسگستر، سرعت فراموشی و بازیابی بهترتیب 86/0، 96/0، 01/1 و 90/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: براساس یافتهها، عملکرد حافظه و یادگیری شنواییـکلامی در زنان فارسیزبان با جمعیت مشابه در سایر کشورها مطابقت دارد که این امر نشاندهندۀ روایی نسخۀ فارسی آزمون حافظۀ شنواییـکلامی ری در این گروه است.
سلیمه جعفری، زهرا آقارسولی، یحیی مدرسی، محمد کمالی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی دقیق و سریع اختلالات زبان و درمان آن از اولویت بالایی برای درمانگران برخوردار است. یکی از روشهای بررسی سریع ساختار زبانی، بازگویی داستان است که برای اجرا و تحلیل، سریعتر از دیگر روشها است و سیستم امتیازدهی پایایی دارد. هدف از این پژوهش ساخت و تعیین روایی و پایایی آزمون بازگویی داستان در کودکان شش تا هفت ساله فارسیزبان بود.
روش بررسی: ابتدا با کمک گفتاردرمانگر، زبانشناس و داستاننویس کودک، داستانی مناسب کودکان شش تا هفت ساله نوشته شد. برای بررسی روایی محتوایی داستان، از 14 متخصص، نظرسنجی شد. سپس تصاویر مناسب با داستان تهیه و بهصورت لوح فشرده در آمد، سپس دوباره نظرسنجی صورت گرفت. پایایی به روش آزمونـبازآزمون، به فاصلۀ دو هفته روی 72 کودک در گروه سنی شش تا هفت سال شامل 36 دختر، 36 پسر اجرا شد. برای بررسی پایایی مقیاس امتیازدهی از روش پایایی بین ارزیاب استفاده شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوایی آزمون بازگویی داستان 89 درصد، میزان تکرارپذیری نسبی کل آزمون 83 درصد و خطای معیار اندازهگیری آن 76/2 بود. همچنین تکرارپذیری نسبی مقیاس امتیازدهی 93 درصد و همبستگی پیرسون برای آن 90 درصد بهدست آمد. همبستگی امتیازهای دو بار انجام آزمون معنیدار بود(p<0/01).
نتیجهگیری: آزمون بازگویی داستان، روشی سریع برای ارزیابی ساختارهای زبان کودکان شش تا هفت ساله فارسیزبان است. آزمون از لحاظ محتوایی و کیفی، روا بوده و پایایی بالایی دارد.
نسیبه سلطانینژاد، علی قربانی، مسعود صالحی، سعید فخر رحیمی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فعل از مهمترین اجزای جمله است و آسیب به آن از ابعاد قابل توجه نابسامانیهای زبان در دوران رشد کودک به شمار میرود. با توجه به این که در ایران برای بررسی این جنبه از زبان در کودکان آزمون مناسبی وجود ندارد، هدف از این پژوهش ساخت و ارزشیابی آزمون تصویری افعال برای کودکان 36 تا 54 ماهه فارسیزبان و بررسی قدرت تمایزگذاری آن در کودکان مورد مطالعه بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، فهرستی از افعال که قابلیت به تصویر کشیدن را داشتند، تهیه شد. برای تعیین شاخص روایی محتوایی از هفت گفتاردرمانگر نظرسنجی شد و تعداد 55 فعل که مورد تأیید هر هفت نفر بود، انتخاب شد. سپس تصاویر مناسب برای این تعداد فعل، با همکاری همان هفت متخصص، انتخاب گردید. آزمون روی 106 کودک در سه گروه سنی (42-36، 48-42 و 54-48 ماهه)، اجرا شد. پایایی آزمون با دو روش تکرارپذیری و ثبات درونی و همبستگی توانایی پاسخدهی آزمودنیها با سن آنها با آزمون آماری اسپیرمن تعیین شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوا برای تعداد 55 فعل برابر با یک بود. در بررسی پایایی، ضریب همبستگی حاصل از دو بار اجرا، 90/0 و ثبات درونی 60/0 بود که با استفاده از روش حذف آیتم این مقدار به 71/0 افزایش یافت. بین توانایی پاسخدهی آزمودنیها و سن آنها با ضریب همبستگی 76/0 ارتباط معنیدار وجود داشت .(p<0/001)
نتیجهگیری: آزمون تصویری افعال، ابزاری مناسب برای ارزیابی افعال در کودکان 36 تا 54 ماهه و دارای قدرت تمایزگذاری بین سه گروه سنی مورد مطالعه است.
حامد رحمانی، محمود بیجنخان، مهران قاجارگر،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه، بررسی حساسیت درکی شنوندگان بومی فارسی، زبانی دارای تکیه قابل پیشبینی، نسبت به سرنخهای آکوستیکی تکیه است. این پژوهش براساس الگوی شناختی ناشنوایی تکیه طراحی شده است که مطابق آن، هر قدر جایگاه تکیه در یک زبان، بیشتر قابل پیشبینی باشد، گویشور بومی آن زبان، دارای حساسیت درکی ضعیفتری نسبت به ویژگیهای تکیه خواهد بود.
روش بررسی: در این آزمون، نوع خاصی از آزمون درکی تطبیق بهکار رفت که در آن 35 گویشور فارسی در قالب سه گروه متمایز براساس زمینه زبانی، باید محرکهای مصنوعی پخششده را، بهصورت رایانهای، شبیهسازی میکردند. در کنار بررسی عملکرد فارسیزبانان در درک تکیه، تأثیر دانش آواشناسی و قرار گرفتن در محیط زبان انگلیسی بر حساسیت درکی آنها نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در یافتههای این پژوهش مشخص شد که حساسیت کلی فارسیزبانان نسبت به تکیه ضعیف است. با این حال قرار گرفتن آنها در محیط زبانی انگلیسی، تأثیر چشمگیری در میزان حساسیت آنها به تکیه در پی داشت(p<0/0001)؛ در حالی که دانش آواشناسی تأثیری در عملکرد درکی گویشوران نداشت. همچنین از بین سه همبسته، بیش از همه، در تشخیص دیرش، میان فارسیزبانان مشکل وجود داشت(p=0/0001) و از لحاظ آماری تفاوتی میان درک سرنخ فرکانس پایه و شدت مشاهده نشد.
نتیجهگیری: گویشوران زبان فارسی عملکرد ضعیفی در درک تکیه دارند و چنین نتیجهای با پیشبینی الگوی ناشنوایی تکیه در مورد ناشنوایی تکیه گویشوران زبانهای دارای تکیه ثابت سازگار است.