|||  عنوان نشریه: شنوایی شناسی | ناشر: دانشگاه علوم پزشکی تهران | |||  Website: http://aud.tums.ac.ir | Email: aud@tums.ac.ir
   [صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: تماس با ما :: جستجو ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
برای نویسندگان::
برای داوران::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
نظرسنجی
نظر شما در مورد قالب جدید پایگاه چیست؟
ضعیف
متوسط
خوب
عالی
   
..
Google Scholar Metrics

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations21951098
h-index2112
i10-index6723

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای نامیدن

آذر مهری، یونس جهانی، راضیه عالمی، الهام آرامی پور،
دوره 16، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران آفازی روان و آلزایمر در جنبه‏های درک و نامیدن دچار اشکال می‏باشند. این تشابه در منطقه آسیب دو گروه بیمار فوق نیز وجود دارد، به طوری که در هر دو گروه مزبور، آسیب در لوب گیجگاهی و آهیانه دیده می‏شود. باتوجه به یکسان بودن منطقه آسیب و تشابه اختلال ارتباطی آنان، در این پژوهش تأثیر ارائه راهنمایی معنایی و آوایی در تسهیل فرآیند نامیدن بررسی می‏شود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی ـ تحلیلی روی 14 بیمار انجام شد. هفت بیمار آفازی روان با میانگین سنی 4/48 و هفت بیمار آلزایمر با میانگین سنی 71/69 سال و میانگین ارزیابی مختصر وضعیت شناختی بیمار مساوی 16 با استفاده از آزمون نامیدن فارسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران آفازی از مراکز و بیمارستان‏های دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیماران آلزایمر از انجمن آلزایمر ایران و بیمارستان روزبه انتخاب شدند.
یافته‏ها: در بیماران آفازی روان، میانگین پاسخ‏های صحیح به راهنمایی معنایی 71/2 و به راهنمایی آوایی 29/12 بود که با p=0/01 بین دو نوع راهنمایی اختلاف معنی‏داری وجود داشت اما در بیماران آلزایمر بین میانگین پاسخ‏های صحیح به راهنمایی معـــنایی 29/8 و راهنمایی آوایـــی 43/3 با p>0/05 اختلاف معنی‏دار بدست نیامد. همچنین مهمترین یافته این پژوهش، تفاوت معنی‏دار بین راهنمایی آوایی و معنایی در دو گروه بیماران بود.
نتیجه‏گیری: بیماران مورد مطالعه از هر دو راهنمایی در فرآیند نامیدن سود می‏برند، به این صورت که پاسخ‏های صحیح در بیماران آفازی روان با ارائه راهنمایی آوایی افزایش می‏یابد ولی در گروه آلزایمر راهنمایی معنایی نقش اصلی را در تسهیل واژه‏یابی به عهده دارد.


زهرا سلیمانی، محسن سعیدمنش، مهدی دستجردی، آذر مهری، یونس جهانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار بخشی از دانش زبانی فرد هستند. نتایج تحقیقات در جوامع مختلف و زبان‏های گوناگون نشان می‏دهد که بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن ارتباط وجود دارد. این پژوهش با هدف بررسی وجود ارتباط آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن در زبان فارسی انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، توصیفی‏ـ‏تحلیلی 130 دانش‏آموز پسر پایه اول ابتدایی به‏طور تصادفی انتخاب شدند. آنها از نظر بهره هوشی، بینایی و شنوایی هنجار بودند و همچنین از رشد طبیعی زبان برخوردار بودند. از این کودکان آزمون‏های آگاهی واجی، سرعت نامیدن خودکار و خواندن گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‏ها از آزمون‏های ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی استفاده شد.
یافته‏ها: ارتباط بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با نمره خواندن معنی‏دار است(p<0/0001). ضریب همبستگی پیرسون آگاهی واجی مستقیم و برابر 86/0 بود. ضریب همبستگی بین زمان سرعت نامیدن خودکار و نمره خواندن معکوس است، یعنی هر چه نمره خواندن بهتر بود، زمان سرعت نامیدن خودکار کمتر می‏شد که برابر 87/0ـ بود. در بررسی ارتباط هر یک از متغیرهای فوق با نمره خواندن در حضور دو متغیر دیگر نیز معنی‏دار بود(p<0/0001).
نتیجه‏گیری: این پژوهش نشان می‏دهد بین آگاهی واجی و سرعت نامیدن خودکار با خواندن در کودکان فارسی زبان همانند سایر زبان‏ها ارتباط وجود داشته و با تقویت این مهارت‏ها می‏توان بر توانایی کودک در خواندن افزود.


بهنوش طحان‏زاده، زهرا سلیمانی، سیده مریم خدامی، آذر مهری، شهره جلایی،
دوره 21، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دشواری بازیابی و یا تولید واژگان از مشکلات متداول و مشترک در انواع سندرم‏های زبان‏پریشی است. از این رو طراحی آزمونی معتبر که به بررسی این مشکل براساس فرآیندهای پردازشی مرتبط و عوامل مؤثر بر آن می‏پردازد، حائز اهمیت است. نامیدن در مواجهه تصویر، روشی شاخص برای ارزیابی و درمان نقایص بازیابی واژه است. هدف از این پژوهش تعیین روایی و پایایی آزمون تصویری نامیدن شفاهی برای ارزیابی توانمندی بازیابی واژه بیماران زبان‏پریش بود.
روش بررسی: روایی محتوایی و صوری آزمون که شامل تصویر خطی 115 اسم زبان فارسی بود با نظرسنجی از متخصصان گفتاردرمانگر، گرافیست و نقاش بررسی شد. سپس آزمون طی دو مرحله روی 10 بیمار زبان‏پریش و 30 فرد بهنجار معادل از نظر سن، جنس و تحصیلات اجرا شد. روایی سازه و ثبات درونی آزمون بررسی شد. ثبات بیرونی نیز به‏ شیوه آزمون‏ـ‏بازآزمون سنجیده شد.
یافته‏ها: روایی تمامی آیتم‏ها از نظر محتوایی و صوری به‏ترتیب بزرگتر ومساوی 90 و 85 بود. تفاوت بین میانگین امتیازهای بیماران و افراد بهنجار معنی‏دار بود(p=0/001). ثبات درونی 98/0 برای آزمون به‏دست آمد. ضریب تکرارپذیری این آزمون نیز 98/0 بود.
نتیجه‏گیری: آزمون تصویری نامیدن شفاهی از نظر محتوایی، صوری و سازه روا بود. همچنین، ثبات درونی و بیرونی بالایی داشت. بنابراین این آزمون ابزاری معتبر جهت ارزیابی توانمندی نامیدن بیماران زبان‏پریش با استفاده از مجموعۀ وسیع و متنوعی ازتصاویر است.


مریم سادات مومن واقفی، لعیا غلامی تهرانی، طاهره‏سیما شیرازی، محمد رضایی، مهدی رهگذر،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت‏های پردازش واجی شامل توانایی ذخیره‏سازی، بازیابی و استفاده از رمزهای واج‏شناختی در حافظه است. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسۀ این مهارت‏ها در کودکان شش سالۀ نابینا و بینا صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعۀ مقطعی بوده است. آزمودنی‏ها شامل 24 کودک نابینا و 24 بینای شش تا هفت ساله بود. ابزار پژوهش عبارت بود از آزمون ارزیابی اختلالات خواندن و نوشتن در دانش‏آموزان دبستانی، مهارت‏های زبانی و شناختی و خرده‏آزمون نامیدن آزمون ارزیابی آفازی.
یافته‏ها: یافته‏های این پژوهش نشان می‏دهد که در میانگین درصد پاسخ‏های درست خرده‏آزمون بازشناسی صدا در ناکلمه و خرده‏آزمون نامیدن گل‏ها، گروه بینا عملکرد بالاتری داشتند و تفاوت معنی‏دار بود(p<0/001). در میانگین درصد پاسخ‏های درست خرده‏آزمون حافظۀ کلمات و جملات، گروه نابینا عملکرد بالاتری داشت و تفاوت معنی‏دار بود(p<0/001) و در بقیه خرده‏آزمون‏ها تفاوت مشاهده شده معنی‏دار نبود.
نتیجه‏گیری: کودکان نابینا در آیتم‏های مربوط به حافظه، عملکرد بهتری را داشتند که این مسئله ناشی از حافظۀ شنیداری قوی‏تر بود.


زهرا سلیمانی، پروین نعمتی، اعظم برخوردار، احمدرضا باغستانی،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: آزمون نامیدن خودکار سریع ابزار مناسبی برای شناسایی بسیاری از کودکان با ناتوانی خواندن است. با توجه به اهمیت این آزمون، هدف این مطالعه تعیین نقطه برش آزمون و حساسیت و ویژگی آن در کودکان به‏خوان و نارساخوان است.

روش بررسی: هجده دانش‏آموز هفت تا هشت سال که در پایۀ دوم و سوم تحصیل می‏کردند در دو گروه شامل کودکان مبتلا به نارساخوانی رشدی با میانگین سنی ۱۰۰ ماه و هجده دانش‏آموز در گروه کودکان بهنجار با میانگین سنی ۱۰۷ ماه براساس نمونه‏گیری غیرتصادفی از مراکز اختلال یادگیری و مدارس منطقۀ ۶ شهر تهران انتخاب شدند. این آزمون شامل چهار بخش اشیا ء، رنگ‏ها، اعداد و حروف است. در هر خرده‏آزمون پنج مورد به‏طور تصادفی روی کارت‏ها تکرار شده‏اند، به‏گونه‏ای که افراد باید روی هر کارت ۵۰ مورد را به‏طور سریع نام ببرند.

یافته‏ها: نقطۀ برش آزمون با بررسی سطح زیر منحنی راک و حساسیت و ویژگی آزمون تعیین شد. میزان سطح زیر منحنی برای هر یک از خرده‏آزمون‏ها به‏تفکیک عبارتند از نامیدن حروف (۸۴/۰)، نامیدن رنگ‏ها (۸۹/۰)، نامیدن اعداد (۹۷/۰)، نامیدن تصاویر (۸۸/۰) و کل آزمون (۹۶/۰). در کل آزمون‏ها میزان حساسیت یک و ویژگی ۷۹/۰ است. بالاترین میزان حساسیت و ویژگی مربوط به خرده‏آزمون نامیدن اعداد است که به‏ترتیب عبارت از ۱ و ۹۰/۰ بود.

نتیجه‏گیری: در این پژوهش با استفاده از یافته‏ها مشخص شد آزمون سرعت نامیدن قدرت تشخیص کودکان نارساخوان از بهنجار را دارا است.


طاهره‏سیما شیرازی، عبدالله موسوی، لعیا غلامی تهرانی، نیکتا حاتمی‏زاده، مهدی رهگذر، مریم غلمانی‏پور،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج بسیاری از مطالعات نشان می‏دهد که نارساخوان‏ها نقص‏هایی در نامیدن سریع نشان می ‎ دهند. اما میزان این نقص و ارتباط آن با سطح خواندن آنها در زبان‏های نوشتاری مختلف، متفاوت است. هدف این مطالعه بررسی سرعت نامیدن در کودکان نارساخوان فارسی‏زبان بود.

روش بررسی: در این پژوهش، سرعت نامیدن ۱۹ کودک نارساخوان و ۳۱ کودک رساخوان با استفاده از تکلیف نامیدن خودکار سریع و درستی و سرعت خواندن آنها از طریق خواندن متن آزمون تشخیصی خواندن، خواندن کلمات پربسامد، کلمات کم ‎‎ بسامد و ناکلمه‏ها، آزمون خواندن و نارساخوانی بررسی شد. آزمودنی‏ها از بین دانش ‎ آموزان پایۀ دوم ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و همگی از هوش ‎ بهر عادی برخوردار بودند. رساخوان‏ها در محدودۀ سنی ۷/۷ تا ۷/۸ با میانگین ۶/۷ سال و نارساخوان‏ها در محدودۀ سنی ۸/۷ تا ۴/۹ سال با میانگین ۱/۸ بودند.

یافته‏ها: نارساخوان ‎ ها نسبت به رساخوان‏ها زمان بیشتری برای تکمیل هر یک از زیرآزمون‏های نامیدن خودکار سریع اشیا(p<۰/۰۰۱)، اعداد(p=۰/۰۰۱) و حروف(p<۰/۰۰۱) صرف کردند. میانگین نمره z نارساخوان‏ها در نامیدن سریع اشیا ۹۸/۱-، اعداد ۹۶/۱- و حروف ۳۵/۳- بود. ۴۲ درصد نارساخوان‏ها هیچ نقصی در تکلیف نامیدن سریع نشان ندادند. تمام این خرده‏آزمون ‎ ها با متوسط سرعت خواندن همبستگی نشان دادند(p≤۰/۰۵)، اما بین خرده‏آزمون‏های نامیدن سریع، فقط سرعت نامیدن حروف با درستی خواندن همبستگی داشت(p≤۰/۰۵).

نتیجه‏گیری: بیش از نیمی از نارساخوان‏ها در سرعت نامیدن به‏ویژه نامیدن سریع حروف مشکل داشتند. و به نظر می‏رسد بین سرعت نامیدن با درستی و سرعت خواندن همبستگی وجود دارد که این ارتباط با دومی چشمگیرتر است.



صفحه 1 از 1     

شنوایی شناسی - دانشگاه علوم پزشکی تهران Bimonthly Audiology - Tehran University of Medical Sciences
Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0

This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly.

Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4657