|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای پاسخهای شنوایی ساقه مغز
احمدرضا ناظری، دوره 3، شماره 1 - ( 1-1375 )
چکیده
در این مقاله سعی شده است مشکلات شنیداری کودکان که به نارساخوانی مبتلا هستند بررسی گردد. در بیماران مبتلا به نارساخوانی علاوه بر مشکلاتی چون تاخیر در خواندن، حافظه، درک دیداری، درک فضایی و اختلالات شنیداری نیز وجود دارد. تحقیقات در این زمینه ادامه دارد و هنوز نتایج محتوم در مورد سبب شناسی نارساخوانی به دست نیامده است. مقاله حاضر کوششی است در جهت طرح آن مشکل از دیدگاه ادیولوژی. Dyslexia یا نارساخوانی زیر گروهی از اختلالات یادگیری است. کودک نارساخوان علیرغم هوش طبیعی، در یادگیری خواندن و نوشتن مشکل دارد. این کودکان که بعضی از آنها هوش سرشاری نیز دارند، تا قبل از رفتن به مدرسه، کودکانی طبیعی به نظر می رسند. اما با رفتن به مدرسه مشکلات آنها آغاز می شود. آموزگار کودک از ناتوانی او در امر یادگیری، بخصوص یادگیری خواندن و نوشتن شکایت می کند و گاه به غلط این کودکان در زمره افراد عقب مانده ذهنی قلمداد شده و به مراکز آموزش عقب ماندگان ذهنی معرفی می شوند. گاه سرخوردگی در مدرسه و خانه به مشکلات درسی کودک اضافه شده و کودک درمانده و مضطرب، دچار اختلالات عاطفی می شود. گفته می شود نارساخوانی بر اثر نقص در توانایی های شناختی اصلی مغز بروز می کند. و آن انواعی از Minimal brain dysfunction می دانند. این کودکان مشکلاتی در زمینه حافظه، درک شنیداری، درک دیداری، درک فضایی، تشخیص کلمات و ... دارند. 2 تا 5% دانش آموزان، مبتلا به نارساخوانی هستند در جمعیت های بزرگتر که این تحقیق صورت نگرفته ممکن است این آمار بیشتر شود. تشخیص زودرس نارساخوانی حایز اهمیت است زیرا در این صورت سرویس های توانبخشی لازم چون روان درمانی تکنیک های نوشتاری، مشورت های خواندن به آنها ارائه شده و آنها قابلیت های خود را باز می یابند. مشخصات نارساخوانی به اختصار عبارتند از: 1) این عارضه در پسرها شایعتر از دخترهاست در بعضی منابع این نسبت سه به یک ذکر شده است. 2) این کودکان واجد هوش طبیعی یا گاه بالاتر از حد طبیعی هستند. 3) کودک تمایل به معکوس نوشتن سمبل های نوشتاری و عکس نوشتن کلمات دارد. 4) خواندن از جهت مخالف. 5) نوشتن آینه ای. 6) عدم توانایی استفاده صحیح از حروف اضافه. 7) تاخیر در زمان یادگیری گفتن وقت و زمان. 8) اشکال در درک فضایی و نقاشی آنها با عدم آگاهی همراه است. 8) اشکالات شنیداری. 9) این کودکان در بکار بردن کلمات جهت صحیح صحبت کردن اشکال دارند. 10) کودک تمایل دارد گفتار را آهسته، شمرده، درهم و برهم و مردد ادا کند.
سیدکمال الدین ستاره دان، دوره 3، شماره 1 - ( 1-1375 )
چکیده
با کشف کاربردهای بیشتر برای دستگاههای استخراجکنندۀ پتانسیلهای برانگیخته در زمینههای مختلف تشخیصی؛ اهمیت آنها روزبهروز بیشتر میشود. از جمله کاربردهای مهم این سیستمها؛ بررسی چگونگی عملکرد سیستم شنوایی و یا به عبارت دیگر شنوایی سنجی است.تشخیص کمشنوا و ناشنوایی و دلایل علمی آن؛ بهخصوص در مورد نوزادان از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که در این مورد مسئله یادگیری زبان و تکلم و افزایش اطلاعات محیطی نیز وجود دارد.از آنجا که روشهای معمول شنوایی سنجی که نتیجه و دقت آنها بهطور کامل به همکاری بیمار وابسته است؛ در مورد نوزادان و حتی کودکان و موارد مشابهی که بیمار توانایی همکاری ندارد قابل کاربرد نیست؛ اهمیت وجود سیستمهای استخراجکنندۀ پتانسیلهای برانگیختۀ شنوایی بیش از پیش آشکار میشود.متأسفانه به علت وجود مشکلات تکنولوژیکی در طراحی و ساخت این سیستمها و نتیجتاً قیمتهای بسیار بالای آنها تعداد اندکی از این سیستمها در مراکز تشخیصی-درمانی داخل کشور موجود است.
معصومه روزبهانی، دوره 8، شماره 1 - ( 2-1379 )
چکیده
شوانومای وستیبولر از شایعترین تومورهای داخل جمجمهای است. معمولاً از سلولهای شوان بخش فوقانی عصب دهلیزی در مجرای شنوایی داخلی ناشی میشود و ممکن است عصب شنوایی را تحت فشار قرار دهد. دارای کپسول و خوشخیم بوده، به غلط با عنوان تومور عصب هشتم مصطلح گردیده است. تومور معمولاً یکطرفه بوده و در موارد بیماری فون رکلینگها وزن یا نوروفیبروماتوز ممکن است به صورت دو طرفه تظاهر کند که ارثی و به دو شکل NF 1 (محیطی) و NF 2 (مرکزی) است. در NF 2 تومور اکوستیک دوطرفه شاخص میباشد و هر دو نوع بهصورت اتوزومال غالب انتقال مییابند. NF 1 ناهنجاری در کروموزوم 17، NF 2 ناهنجاری در کروموزوم 22 و NF 1 شایعتر از NF 2 میباشد.
بهرام جلائی، دوره 9، شماره 1 - ( 2-1380 )
چکیده
توانبخشی ناشنوایان را مباحث مهمی است که قرن ها نظر متفکران و محققین را جلب کرده و در این مسیر دیدگاه های بسیار متفاوتی پا به عرصه وجود نهاده است. به موازات سیر صعودی در توانبخشی ناشنوایان، آزمون های الکتروفیزیولوژک در حال شکل گیری و رشد بوده و نظر پاره ای از محققین، استفاده از آزمون های مذکور در این روند بوده است. اگر ابتدایی ترین گام در توانبخشی را تجویز کمک شنوایی مناسب بدانیم، سمعک به عنوان رایج ترین ابزار کمک شنوایی می بایستی با استفاده از اطلاعات خاص به همراه ارزیابی روی گوش تحویل بیمار گردد. بتدریج تفکر استفاده از آزمون های الکتروفیزیولوژیک، در تجویز سمعک قوت بیشتری یافت و در نهایت با توجه به تحولاتی که تاکنون شاهد آن بوده ایم، می توان گفت آزمون های الکتروفیزیولوژیک به دو طریق غیر مستقیم و مستقیم در ارزیابی سمعک دخالت دارند. در حالت غیر مستقیم، از این آزمون ها در ارزیابی شنوایی ناشنوایان یا کم شنوایان و به ویژه کودکان و نوزادان استفاده شده، با توجه به پاسخ های بدست آمده کمک شنوایی مناسب تجویز می شود . در شیوه مستقیم با استفاده از سمعک و کاربرد آزمون های الکتروفیزیولوژیک ثبت پاسخ مناسب در دستور کار قرار گرفته است. در این باب استفاده از سمعک و ثبت ABR و ردیابی موج V به عنوان پایدار ترین پاسخ این مجموعه، از مواردی است که تحت آزمون های متفاوت نظیر ALR و AMLR و ABR و OAE و EcochG و P300 قرار گرفته و البته موارد ضعف این روش مانع از ادامه آن بدین شیوه گردیده است. لیکن تحقیقات در این باب ادامه دارد. رویکردهای آینده این روش می تواند ثبت پاسخ های الکتروفیزیولوژیکی باشد که با محرکات گفتاری بدست می آید، در حالی که از سمعک جهت ثبت این پاسخ ها استفاده گردیده است.
مهدی اکبری، مریم صادقی جم، محمد رضا کیهانی، دوره 14، شماره 2 - ( 11-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: بیلی روبین بالا یکی از بیماریهای شایع دوران نوزادی است و تقریباً در 60 درصد نوزادان کامل و 80 درصد نوزادان نارس دیده میشود و زمانی که غلظت بیلی روبین غیرمستقیم سرم خون بسیار بالا رود کم شنوایی مهمترین پیامد آن است. هدف از این مطالعه بررسی میزان تأثیر بیلی روبین بالا بر شنوایی نوزادان با استفاده از پاسخهای برانگیخته شنوایی ساقه مغز و گسیلهای صوتی گذرای گوش میباشد. روش بررسی : در این مطالعه 33 نوزاد و شیرخوار مبتلا به بیلی روبین بالا (بالای 20میلی گرم در هر دسی لیتر) در محدوده سنی بدو تولد تا 2 سال مورد ارزیابی قرار گرفتند. این بررسی مقطعی با نمونه گیری به طریق آسان انجام شد و مراجعه کنندگان به کلینیک شنوایی شناسی دانشکده علوم توانبخشی تحت ارزیابی شنوایی با دو آزمون پاسخ های برانگیخته شنوایی ساقه مغز و گسیل های صوتی گذرای گوش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که 21 درصد از بیماران مبتلا به کاهش شنوایی شدید تا عمیق بودند و 9 درصد نیز مبتلا به کاهش شنوایی ملایم تا متوسط بودند. در ضمن 15 درصد از کل بیماران هیچ گونه پاسخ گسیل های صوتی گذرای گوش یا پاسخ های برانگیخته شنوایی ساقه مغز نداشتند که مؤید ضایعه حلزونی و یا وراء حلزونی بوددرحالی که 15 درصد دیگر تنها در آزمون پاسخهای برانگیخته شنوایی ناهنجاری داشتند که نشان از نوروپاتی شنوایی بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که ارزیابی شنوایی بیماران مبتلا به بیلی روبین بالا به وسیله پاسخ گسیلهای صوتی گذرای گوش محدودیت دارند و برای شناسایی کمشنوایی باید از هر دو آزمون پاسخهای برانگیخته شنوایی ساقه مغز و پاسخ گسیل های صوتی گذرای گوش سود جست.
|
|
|
|
| This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 3.0 Unported License which allows users to read, copy, distribute and make derivative works for non-commercial purposes from the material, as long as the author of the original work is cited properly. |
|
|
|