Abbasian F, Omidvar N, Bondarianzadeh D, Rashidkhani B, Shakibazadeh E, Hashemi B. Effect of a School-based Intervention Based on Social Cognitive Theory on Fruit and Vegetable Consumption in Middle School Students in Tehran . Journal of Hayat 2012; 17 (4) :73-84
URL:
http://hayat.tums.ac.ir/article-1-48-fa.html
عباسیان فریناز، امیدوار نسرین، بنداریانزاده دالی، رشیدخانی بهرام، شکیبازاده الهام، هاشمی باران. اثر یک مداخله مدرسه محور براساس نظریه اجتماعی- شناختی بر دریافت میوه و سبزی دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی. حیات. 1390; 17 (4) :73-84
URL: http://hayat.tums.ac.ir/article-1-48-fa.html
1- کارشناسی ارشد علوم تغذیه
2- دانشیار گروه آموزشی تغذیه جامعه دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ، omidvar.nasrin@gmail. com
3- استادیار گروه تحقیقات تغذیه، انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور، دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
4- استادیار گروه آموزشی تغذیه جامعه دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
5- استادیار گروه آموزشی مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
چکیده: (20516 مشاهده)
زمینه و هدف: رژیم غذایی غنی از میوه و سبزی به عنوان عاملی مهم در پیشگیری از بیمارهای مزمن شناخته شده است. دوران نوجوانی مرحله مهمی برای شکلگیری رفتارهای مربوط به غذا خوردن است و مدرسه یکی از محیطهای مناسب برای مداخله به منظور بهبود رفتارهای غذایی، از جمله الگوی مصرف میوه و سبزی نوجوانان است. دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی است.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی میدانی تجربی مدرسه محور است. نمونهها شامل 296 دختر دانشآموز 13-10 ساله (157 نفر آزمون و 139 نفر شاهد) منطقه 7 آموزش و پرورش تهران در سال 1389 بود. مداخله به صورت آموزش کلاسی و عرضه میوه و سبزی در بوفه مدرسه به مدت 3 ماه اجرا شد. عوامل شناختی-اجتماعی مرتبط با دریافت میوه و سبزی با تکمیل پرسشنامه ، میزان دریافت میوه و سبزی توسط پرسشنامه یاد آمد 24 ساعته، پیش و پس از مداخله 3 ماهه، ارزیابی شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
یافتهها: در پایان مداخله، دریافت روزانه سبزی و میوه در گروه آزمون به ترتیب 6/0و 63/0 واحد و در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود، هرچند میزان مصرف در گروه آزمون در پایان مطالعه تغییر معناداری در مقایسه با ابتدای آن نداشت. میزان آگاهی تغذیهای و خودبسندگی در گروه مداخله در مقایسه با شاهد افزایش معنادار یافت، هرچند میزان فراهمی و یادگیری مشاهدهای در گروه مداخله در پایان مطالعه کاهش پیدا کرده بود.
نتیجهگیری: فرایند اجرای برنامه نکات اجرایی متعددی را به عنوان تجربه مثبت اجرایی برای مداخلات آتی در اختیار قرار داد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
مراقبتهاي پرستاري انتشار: 1392/5/29 | انتشار الکترونیک: 1392/5/29