جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای خطیبان

گیتا سنگستانی، مهناز خطیبان، جلال پورالعجل، خدایار عشوندی،
دوره 19، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: در دوران حاملگی تجربه اضطراب زایمان می­تواند از نظر جسمی و روانی بسیار آسیب‌زا باشد. Doula فردی است که به عنوان پشتیبان مادر در اتاق زایمان حضور می­یابد و در طول زایمان برای مادر حمایت مداوم جسمی و عاطفی را فراهم می‌کند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر به‌کارگیری Doula بر اضطراب زائو حین زایمان انجام یافته است .

  روش بررسی: مطالعه تجربی حاضر به صورت سری زمانی دارای گروه شاهد تصادفی شده انجام یافته است. 64 زائوی دارای معیارهای پژوهش بستری در بیمارستان فاطمیه همدان در سال­های 92-1391، به صورت دردسترس در بخش زایمان انتخاب به صورت تصادفی ساده در گروه شاهد یا مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب اشپیل‌برگ و یک چک لیست بوده است. نتایج حاصل با استفاده از آزمون­های پارامتری و ناپارامتری و نرم‌افزار 11- Stata مورد آنالیز آماری قرار گرفتند .

  یافته‌ها : دو گروه در زمان اجرای طرح از نظر سن، تحصیلات، میزان درآمد، محل زندگی و میزان اضطراب پنهان تقریباً مشابه هم بودند. اضطراب آشکار در بدو ورود به لیبر در دو گروه مشابه هم بود (05/0< p ). پس از انجام مداخله، میزان اضطراب آشکار در گروه مداخله در پایان حضور در اتاق لیبر، در پایان حضور در اتاق زایمان و همچنین اتاق ریکاوری به طور معناداری کم­تر از گروه شاهد بوده است (001/0> p ) .

  نتیجه‌گیری: بر­اساس یافته­های این پژوهش، Doula در کاهش اضطراب زایمان و در نتیجه عوارض ناشی از آن بسیار مؤثر است .

  


مهناز خطیبان، فاطمه شیرانی، خدایار عشوندی، علیرضا سلطانیان، رامین ابراهیمیان،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: در ترومای قفسه سینه، جای‌گذاری سیستم تخلیه قفسه سینه لازم است. مشارکت این بیماران در خودمراقبتی نیازمند کسب مهارت است. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر به­کارگیری سیستم آموزشی- حمایتی بر مهارت خودمراقبتی بیماران ترومایی دارای سیستم تخلیه قفسه سینه صورت گرفته است .

  روش بررسی: در مطالعه نیمه تجربی حاضر، 62 بیمار ترومایی دارای سیستم تخلیه قفسه سینه در سه بخش­ جراحی بیمارستان بعثت همدان از دی 1391 تا اردیبهشت 1392 شرکت نمودند. به صورت تصادفی، دو بخش به گروه آزمون (31 نفر) و یک بخش به گروه شاهد (31 نفر) اختصاص یافت. نمونه‌ها به صورت در دسترس انتخاب شدند. سیستم آموزشی- حمایتی براساس نیازهای خودمراقبتی بیماران طراحی و به مدت سه روز متوالی برای بیماران اجرا شد. ابزار پژوهش، فرم نیازسنجی خود مراقبتی و چک لیست مشاهده‌ای مهارت خودمراقبتی بیماران بود که در ابتدا و سه روز بعد توسط مشاهده­گر خارجی تکمیل گردید. داده­ها با استفاده از آزمون تی‌مستقل، مجذور کای، من‌ویتنی، ویلکاکسون و کوواریانس در نرم‌افزار SPSS v.16 تحلیل شد .

  یافته‌ها : دو گروه از نظر سن، جنس، سطح تحصیلات، شغل، وضعیت تأهل، و شهرنشین بودن و نیز نیازهای خودمراقبتی همسان بودند (05/0< p ). هرچند افزایش مهارت خودمراقبتی در افراد هر دو گروه شاهد (01/0> p ) و آزمون (0 0 1/0> p ) دیده شد، اما به‌کارگیری سیستم آموزشی- حمایتی سبب کسب مهارت خودمراقبتی بیش‌تر در گروه آزمون گردید (001/0> p ) .

  نتیجه‌گیری: به طور کلی، مهارت­های خودمراقبتی بیماران دارای سیستم تخلیه قفسه سینه، با گذشت زمان افزایش می­یابد، اما به­کارگیری سیستم آموزشی- حمایتی می ­ تواند کسب مهارت­ها را تسهیل کند .

  


غلامحسین فلاحی‌نیا، مریم رازه، مهناز خطیبان، محبوبه رشیدی، علیرضا سلطانیان،
دوره 21، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت ناکافی از دهان بیماران بخش‌های مراقبت ویژه می‌تواند منجر به تجمع پاتوژن‌ها و عفونت‌های ریوی گردد. در این زمینه، علاوه بر روش‌های شیمیایی، روش مکانیکی نیز توصیه شده که در مورد اثر آن بر پنومونی نتایج متفاوتی گزارش شده است. لذا مطالعه حاضر جهت مقایسه دو روش شستشوی دهان با و بدون مسواک در ایجاد پنومونی مرتبط با ونتیلاتور در بیماران بخش مراقبت‌های ویژه طراحی و اجرا شده است.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوگروهی یک سوکور در بخش‌های مراقبت ویژه بیمارستان‌های منتخب شهر اهواز در سال 1392 انجام گرفته است. 68 بیمار تحت ونتیلاتور به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی با استفاده از نرم‌افزار R به دو گروه با مسواک (A= 34بیمار) و با سوآپ (B= 34 بیمار) تخصیص یافتند. در هر دو گروه از محلول کلرهگزیدین 2/0% استفاده شد. مداخله در دو گروه به مدت 3 دقیقه و دوبار در روز به مدت پنج روز انجام گرفت. ایجاد پنومونی در پایان روز پنجم با فرم نمره‌دهی بالینی عفونت ریه (CPIS) بررسی شد. داده‌ها با آزمون­های کای­دو و تی‌مستقل در نرم‌افزار 16SPSS v. مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: دو گروه از نظر سن، جنس، علت بستری، سطح هوشیاری، داروی مصرفی و مصرف دخانیات مشابه بودند. 8/58% کل بیماران به پنومونی مبتلا شدند (گروه A: 9/55% و گروه B: 8/61%). آزمون مجذور کای اختلاف معناداری بین دو گروه از نظر ایجاد پنومونی نشان نداد.

نتیجه‌گیری: استفاده از مسواک همراه محلول کلرهگزیدین در مقایسه با سوآپ همراه کلرهگزیدین نتوانست بروز پنومونی را کاهش دهد. با این حال به جهت اهمیت موضوع مطالعات بیش‌تری در این زمینه مورد نیاز است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb