جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای مرگ مادر

شهناز گلیان تهرانی، کوروش هلاکویی، مژده زارعی،
دوره 10، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: حاملگی گر چه یک بیماری نیست و پدیده‌ای طبیعی محسوب می‌شود ولی می‌تواند برای مادر وجنین خطراتی به همراه داشته باشد. مادر هسته اصلی خانواده و عامل سلامت و موفقیت سایر اعضاء، است و مرگ او صدمات جبران‌ناپذیری را به خانواده و جامعه وارد می‌سازد. به طور متوسط سالیانه 10100 کودک در استان کردستان متولد می‌شوند و دوازده مورد مرگ مادر در استان رخ می‌دهد؛ بدین ترتیب میزان مرگ مادران باردار استان کردستان 118 مورد به ازای هر 000/100 تولد زنده است که در مقایسه با مرگ و میر مادران باردار در کل کشور که 37 مورد به ازای هر 000/100 تولد زنده است، بیش از سه برابر است.
روش کار: این مطالعه از نوع مورد - شاهدی بوده، گروه شاهد از نظر محل سکونت و زمان حاملگی (سال) با گروه مورد هم‌سان بودند. نمونه‌های گروه مورد از طریق سرشماری و نمونه‌های گروه شاهد به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و نسبت مورد به شاهد 1 به 4 بود. داده‌های مورد نیاز با استفاده از پرسش‌نامه که اعتبار آن به روش محتوی تأیید شده بود، جمع‌آوری گردید. داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.Win و آمار توصیفی و آمار تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: از 55 مورد مرگ مادری که در زمان مطالعه اتفاق افتاده بود بیشترین درصد متعلق به گروه سنی 35-18 سال، بی‌سواد و خانه‌دار و روستایی بودند و شهرستان مریوان با 1/29 درصد بالاترین میزان مرگ مادری را دارا بود. در بین متغیرهای بررسی شده، مراقبت‌های دوران بارداری (7/22=OR)، عامل زایمان (85/9=OR)، استفاده از یکی از روش‌های تنظیم خانواده (4/5=OR)، تعداد بارداری (5/2=OR) و روش زایمان (3/2=OR) با مرگ مادری ارتباط داشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به عواملی که در مرگ مادری شناخته شده‌اند، می‌توان با انجام اقداماتی نظیر افزایش مراقبت‌های دوران بارداری، افزایش پوشش تنظیم خانواده، جلوگیری از انجام زایمان‌ها توسط ماماهای دوره ندیده و جلوگیری از انجام سزارین‌های غیر ضروری، میزان مرگ مادری را در استان کردستان به نحوی چشمگیر کاست.


زیبا تقی‌زاده، علی منتظری، مهسا خوشنام‌راد،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: ماماها به عنوان یکی از اعضای تیم بحران، ارایه خدمات به مادر و نوزاد را در شرایط بحران به عهده دارند، لذا تعیین نیازهای آموزشی آنان در این شرایط، اساس برنامه‌ریزی در این زمینه است. هدف این مطالعه شناخت نیازهای آموزشی دانشجویان مامایی برای ارایه خدمات پیشگیری از افزایش مرگ و میر مادر و نوزاد در شرایط بحران می‌باشد .

  روش بررسی: در این مطالعه مقطعی در سال 1393، تعداد 235 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف رشته مامایی از چهار دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران، با روش سرشماری انتخاب و پس از اعلام رضایت آگاهانه، پرسشنامه محقق‌ساخته نیازهای آموزشی مرتبط با ارایه خدمات پیشگیری از مرگ‌و‌میر مادر و نوزاد در شرایط بحران را به شیوه خودگزارش‌دهی تکمیل نمودند . داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های آنالیز واریانس یک طرفه، t تست و همبستگی پیرسون در نرم‌افزار SPSS v.17 تحلیل شد.

  یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار نمره نیاز آموزشی دانشجویان در حیطه مادری 5/21 ± 70، از حداکثر 105 نمره، و در حیطه نوزادی 9 ± 7/46، از حداکثر 65 نمره بود و در سطح نیازآموزشی زیاد قرار گرفت. دانشجویان کارشناسی در مقایسه با کارشناسی‌ارشد، در هر دو حیطه، نیاز آموزشی بیش‌تری را گزارش کردند (046/0= p ). 8/86% دانشجویان اظهار کردند تحصیلات دانشگاهی آن‌ها را برای ایفای نقش در شرایط بحران آماده نکرده، 6/10% در این مورد آموزش قبلی دیده ‌بودند و 5/11% تجربه مواجهه با بحران را داشتند. بین سن دانشجویان (001/0 p< )، سابقه کار بالینی آنان (001/0 p< )، گذراندن دوره آموزشی قبلی (001/0 p< ) و تجربه حضور در بحران (05/0 p< ) با میزان نیاز آموزشی درباره بحران ارتباط معناداری وجود داشت. در حالی که بین دانشگاه محل تحصیل دانشجویان با میزان نیازآموزشی آن‌ها این ارتباط معنادار نبود (51/0= p ) .

  نتیجه‌گیری: با توجه به نیاز آموزشی زیاد دانشجویان برای ارایه خدمات در شرایط بحران و عدم کفایت تحصیلات دانشگاهی برای آماده‌سازی آنان برای ایفای نقش، بازنگری برنامه‌ریزی آموزشی دانشجویان مامایی، ضرورت دارد .

  

 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به حیات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb