234 نتیجه برای حسین
جواد حیدری، سید محمد اکرمی، رامین حشمت، پروین امیری، حسین فخرزاده، محمد پژوهی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
uncoupling protein (UCP2)عضوی از خانواده پروتیینهای حامل پروتون از غشای میتوکندری میباشد. UCP2 از ژنهای مطرح در زمینه چاقی و دیابت نوع دو است. پلی مورفیسم GA، در ناحیه پروموتور این ژن بررسی شده است.
روشها: تعداد 75 نفر داوطلب 64-25 ساله که چاق نبوده و دیابت نداشتند، طی یک مطالعه مقطعی و مبتنی بر جمعیت منطقه 17 تهران بصورت تصادفی انتخاب شدند و از نمونه های خون کامل آنها، استخراج DNA صورت گرفت؛ سپس از طریق PCR و RFLP وضعیت پلی مورفیسم و میزان آلل های A وG جمعیت مورد مطالعه مشخص شد. ارتباط بین این ژنوتیپ و متغیرهای بالینی و بیوشیمیایی نظیر BMI و کلسترول و تری گلیسرید بررسی گردید. نتایج حاصله به لحاظ وضعیت همخوانی با استفاده از آزمون هتروژنیتی با نتایج سایر مطالعات از جمعیتهای کشورهای دیگر مقایسه شد.
یافتهها: شیوع آلل های ناحیه پروموتور ژن UCP2 در جمعیت سالم تهران 4/9% AA ، 6/54% GA و 36% GG به دست آمد.
نتیجه گیری: در افراد سالم داشتن آلل G بهنفع افزایشHDL میباشد (02/0 (P= . از سوی دیگر در این مطالعه اختلاف معنی داری بین شیوع آللهای پروموتور ژن UCP2 در جمعیت ایرانی با نتایج مطالعات انجام شده در کشورهای ایتالیا، اتریش، دانمارک و آلمان وجود نداشت. اما اختلاف معنی داری با جمعیت سالم ژاپنی گزارش شده در دو مطالعه مختلف بدست آمد که می تواند نشانه قرابت ژنتیکی بیشتر ایرانیها با قفقازیهای اروپایی باشد.
آرش حسین نژاد، ژیلا مقبولی، سید مسعود ارزاقی، علیرضا شفایی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
شواهد موجود حاکی از آن است که متابولیسم ویتامین D با ابتلا به دیابت یا تشدید آن در ارتباط است. از آنجا که در این زمینه در زنان باردار مطالعه جامعی انجام نشده است، هدف از این مطالعه بررسی ارتباط کمبود ویتامین D و ابتلا به دیابت بارداری بود.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی میان 741 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. آزمون غربالگری مورد استفاده، gr50GCT یکساعته با معیار گلوکز بالاتر از mg/dl 130 بود. در موارد اختلال این آزمون پیگیری با آزمون gr100GTT سه ساعته بر اساس معیارهای کارپنتر و کوستون جهت تشخیص دیابت بارداری استفاده شد. جهت بررسی مقاومت به انسولین شاخصهای ISHOMA و ISOGTT بهکار گرفته شدند. وضعیت ویتامین D نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در تحلیل تک متغیره، بعد از تعدیل شاخص توده بدنی، میان شاخص مقاومت به انسولین و شاخص حساسیت به انسولین با مقادیر سرمی ویتامین D ارتباط معنیداری وجود داشت (001/0=P). همچنین شیوع دیابت بارداری در زنان بارداری که کمبود ویتامینD (>5/12nmol/dl ) داشتند بیشتر از افراد با ویتامین D طبیعی بود.
نتیجه گیری: در نهایت به نظر می رسد کمبود ویتامین D به ویژه در مقادیر شدید کمبود این ویتامین در دیابت بارداری شایعتر از بارداریهای سالم است. بنابراین تاٌمین کافی ویتامینD ممکن است در کنترل قند خون در زنان باردار مؤثر باشد.
محمد جعفر محمودی، حوریه ثقفی، حسین فخرزاده، رامین حشمت، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی، ،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
اختلالات چربی خون یکی از عوامل خطرساز اصلی بیماری های قلب و عروق است. این بررسی با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات چربی خون در وابستگان درجه اول شامل برادران، خواهران، فرزندان پسر و فرزندان دختر بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری انجام شده است.
روشها: در یک مطالعه مقطعی بر روی 232 نفر از وابستگان درجه اول، بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری، شیوع اختلالات کلسترول تام، LDL، HDL، TG، ApoB100،ApoA1 وLP(a) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در 7/29% وابستگان درجه اول کلسترول تام بیشتر از 200، 3/10%، LDL بالای 160، 9/12%، HDL کمتر از 40، 8/32%، TGبیشتر از 200، 2/14%، ApoB100بیشتر از 130، 7/1%، ApoA1 کمتر از 90 و 47%، LP(a) بیشتر از 30 بدست آمد. میانگین مقادیر TG در مردان نسبت به زنان به طور معنیداری بالاتر و سطوح HDL و ApoA1 پایین تر بود. شیوع کلی دیس لیپوپروتئینمی در وابستگان 6/59% ارزیابی شد.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات چربی خون در وابستگان بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری اقدام در جهت تعیین و تعدیل این عامل خطر اصلی بیماری های عروق کرونری به منظور پیشگیری اولیه در ایشان، توصیه میشود.
محمدعلی بیانی، ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، مظاهر رحمانی، عباس کتابچی، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: انسولین یک تنظیم کننده مهم سطح سرمی گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی (SHBG) است.سطوح پایین SHBG با افزایش مقاومت به انسولین و هیپرانسولینمی همراه است. هدف از این مطالعه مقایسه سطح سرمی SHBG بین افراد سالم و بیماران مبتلا به دیابت بارداری (GDM) بود.
روشها: سطح سرمی SHBG در 38 زن با دیابت حاملگی و 143 زن حامله سالم اندازهگیری شد. همچنین انسولین، پپتیدC و تستوسترون اندازهگیری شد. مقاومت و حساسیت به انسولین با آزمونهای HOMA و QUIKE ارزیابی شدند.
یافتهها: سطح سرمی SHBG در گروه GDM نسبت به گروه سالم بهطور معنیداری پایینتر بود (007/0 P=). سطح سرمی انسولین ناشتا در گروهGDM نسبت به گروه سالم بطور معنیداری بالاتر بود(01/0 P=). نمایه HOMA در گروهGDM نسبت به گروه سالم بطور معنی داری بالاتر بود (005/0 P=). درنهایت در یک مدل رگرسیون لجستیک با تعدیل عواملی نظیر سن، شاخص توده بدنی و تعداد بارداری، صدک زیر 25 سطح سرمی SHBG در پیش بینی GDM اثری مستقل داشت.
نتیجه گیری: سطح سرمی SHBG در بیماران GDM پایین تراز مقادیر طبیعی است و مقادیر پایین آن پیش بینی کنندهGDM میباشد.
عسل عطایی جعفری، سعید حسینی، رامین حشمت، محمد پرویز، سرمه رئیس زاده، مهدی یوسفی، محمد پژوهی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: خطر بیماریهای قلبی عروقی در دیابت بالاست، بنابراین دستیابی به سطوح مناسب چربی های خون در این بیماران، از اهمیت خاصی برخوردار است. تغذیه و از جمله مصرف آنتوسیانین ها، نقش مهمی در کاهش خطر بیماریهای قلبی و فشار خون دارد. در این مطالعه، اثر مصرف کنسانتره آب آلبالو به عنوان یک منبع غنی از آنتوسیانینها، بر سطح چربیها و فشار خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 16 زن دیابتی نوع 2 با قند خون ناشتای ≥ 110 mg/dl و LDL-C≥ 100 mg/dl مورد بررسی قرار گرفتند و 40 g/day کنسانتره آب آلبالو به مدت 6 هفته مصرف کردند. وزن، چربی های خون و سطح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در شروع و پایان مطالعه اندازه گیری شد. همچنین مصرف غذای 2 روز نیز توسط بیماران به ثبت رسید. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از آزمون ویلکاکسون استفاده شد.
یافتهها: میانگین (±SD) سن، وزن، کلسترول تام، LDL-C و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در ابتدای مطالعه به ترتیب 8/8±6/53 سال، 9/14±8/72 کیلوگرم، 0/27±9/213 mg/dl، 7/14±4/118mg/dl، 7/15±1/129 mmHg و1/8±7/81 mmHg بود. در پایان مطالعه مقادیر وزن، کلسترول تام، LDL-C و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بطور معنیداری کاهش یافتند (05/0>P). تغییرات مشاهده شده در سطح HDL-C و تری گلیسیرید سرم از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که مصرف آب آلبالو، به بهبود عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 کمک میکند.
مهری دلوریانزاده، حسین باقری، فریده صادقیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماریهای مزمنی است که به مراقبت پزشکی مداوم و آموزش خود مراقبتی نیاز دارد و تغذیه درمانی جزء جدا نشدنی از مدیریت دیابت می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مشاوره رژیم غذایی دیابتی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تغذیه بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود صورت گرفته است.
روشها: در پژوهش حاضر که یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده (Randomized Clinical Trial) است، تعداد 144بیمار 65 - 35 ساله مبتلا به دیابت نوع دو، مراجعه کننده به کلینیک تغذیه بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود انتخاب گردیدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. سپس برای نمونه های گروه مورد، برنامه مشاوره رژیم غذایی حاوی: 60-50% کل کالری از کربوهیدرات، 20-10% پروتیین و کمتر از 30 درصد چربی، به صورت شفاهی طی یک جلسه 30 دقیقه ای انجام شد و به صورت مکتوب نیز در اختیار آنان قرار گرفت و در گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. کیفیت زندگی بیماران هر دو گروه، در دو مرحله قبل از مشاوره رژیم غذایی و یکماه پس از آن توسط پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36، سنجیده شد و در پایان میانگین نمره کیفیت زندگی و ابعاد آن در دو گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها توسط برنامه SPSS انجام شد. از آزمون آماری t جهت آنالیز دادهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش 10±1/52 سال بود. قبل از مشاوره، کیفیت زندگی کل در 46% از واحدهای پژوهش در سطح ضعیف برآورد گردید و 2/54% از واحدها اظهار داشتند که وضعیت سلامت آنها نسبت به سال گذشته بدتر است. آزمون آماری تی مستقل با 05/0 P< تفاوت معنی داری را از لحاظ میانگین وزن، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند خون غیر ناشتا، کلسترول و تریگلیسرید خون، پس از مشاوره رژیم غذایی در دو گروه مورد و شاهد نشان داد. همچنین با 05/0 P< تفاوت معنی داری از لحاظ میانگین نمره کیفیت زندگی کل و ابعاد مختلف آن، پس از مشاوره رژیم غذایی در دو گروه مورد و شاهد مشاهده شد. آزمون آماری تی مزدوج نیز افزایش معنیداری از لحاظ میانگین نمره کیفیت زندگی کل و ابعاد مختلف آن قبل و بعد از مشاوره رژیم غذایی در گروه مورد نشان داد، ولی در گروه شاهد مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: برنامه مشاوره رژیم غذایی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابت نوع دو در ابعاد مختلف آن می گردد، لذا استفاده از برنامه مشاوره رژیم غذایی جهت پیشگیری و کاهش بروز عوارض و افزایش سازگاری بیماران با بیماری دیابت توصیه میگردد.
مازیار مرادی لاکه، حسین فخرزاده، مریم سعیدی، محمد جعفر محمودی، نگار نادرپو، محمد باقریراد،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: ارزیابی روند بروز پیامدهای بیماریهای ایسکمیک قلب، عوامل خطرزای آنها و چگونگی برخورد نظام سلامت با افراد مبتلا به پیامدهای فوق یا در معرض خطر آنها، از مهمترین ابزارها در پایش برنامه های کنترل بیماری های ایسکمیک قلبی است. طرح حاضر با هدف ارزیابی امکان پیاده سازی سیستم ثبت وقایع کرونری، مشابه سیستم ثبت پیامدهای کرونری در پروژه MONICA بر پایه استفاده از داده های موجود در سیستم در بیمارستان امیراعلم تهران انجام شد.
روشها: پرونده های 320 بیمار (شامل 80 بیمار از هر دوره 3 ماهه از ابتدای مرداد 82 تا انتهای تیر 83) که با تشخیص اولیه سندروم حاد کرونر بستری شده بودند، از نظر داده های موجود در پرونده ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر اساس 3 مولفه «همبستگی درونی داده ها»، «تغییر ناگهانی در نسبت داده های ناکافی در دوره های زمانی متوالی» و «نسبت کلی داده های ناکافی» ارزیابی گردیدند.
یافتهها: داده های ثبت شده در پرونده بر اساس تعاریف طرح
MONICA، در 7/0 درصد از پیامدها برای رسیدن به تشخیص کافی نبود و در 2/11 درصد از پیامدها، تشخیص احتمالی را به دنبال داشت. میانه درصد دادههای گمشده (Missing) در داروهای تجویز شده پیش از پیامد هم در پیامدهای قطعی غیرکشنده و هم در مجموع پیامدهای کشنده بیش از 10 درصد بود (معادل نمره 1 از 4). میانه درصد داده های گمشده در رابطه با الکتروکاردیوگرام، آنزیم ها و احیای قلبی در پیامدهای غیرکشنده کمتر از 5 درصد و در پیامدهای کشنده کمتر از 2 درصد (معادل نمره 3 از 4) بود.
نتیجهگیری: کیفیت داده های موجود در پرونده ها و چگونگی ثبت آنها در این مطالعه با بسیاری از واحدهای گزارش دهنده طرح
MONICA که عمدتاً از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بوده اند، قابل مقایسه است. بر این اساس به نظر می رسد استفاده از داده های موجود در پرونده ها برای ثبت نظام مند پیامدهای قلبی، اقدامی موثر و شدنی باشد.
محمد رضا مهاجری تهرانی، محمد حسین گذشتی، اکبر سلطانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
هیدرآدنیت چرکی، یک بیماری عودکننده است که باعث درگیری غدد عرق پوست عمدتاً در نواحی چین دار بدن میگردد. سیر بالینی این بیماری به میزان زیادی متغیر است. در موارد خفیف، بهصورت ندولهای منفرد عود کننده دیده میشود ولی در موارد شدید، با التهاب مزمن و ایجاد آبسه و اسکار همراه بوده و بندرت به اسکواموس سل کارسینوما تبدیل میشود. در حالیکه عوامل ژنتیکی، هورمونها و عفونت در ایجاد بیماری نقش دارند، پاتوژنز دقیق آن هنوز مشخص نیست. علاوه بر این درمان موثر آن کاملا مشخص نشده است. درمان اصلی آن جراحی و آنتیبیوتیکهای موضعی و سیستمیک است.
ما یک مرد دیابتی 63 ساله با سابقه طولانی هیدرآدنیت چرکی درمان نشده و درگیری شدید ناحیه سرین را معرفی میکنیم. جهت بررسی آن در Pubmed جستجو انجام شد که 7 مورد همراهی هیدرآدنیت چرکی و دیابت یافت شد.
نارگل احمدی محمودآبادی، سیدحسین مدنی، پروین محزونی، اکبر وحدتی،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: کنگرفرنگی با نام علمی Cynara scolymus L. ، گیاهی از خانواده کاسنی (Compositae) است. در این تحقیق تأثیر عصاره هیدروالکلی کنگرفرنگی بر میزان گلوکز، لیپیدها و لیپوپروتیینهای سرمی و پیشگیری از بروز دیابت نوع یک مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این تحقیق از 20 رت نر بالغ به وزن متوسط 250-200 گرم در چهار گروه پنجتایی استفاده شد. رتهای گروه شاهد سرم فیزیولوژی دریافت نمودند. گروه دوم (دیابتی شده)، آلوکسانمنوهیدرات به میزان mg/kg/bw120 دریافت نمودند. گروه سوم (دیابتیشده+گلیبنکلامید)، علاوه بر تیمار مشابه گروه دوم، گلیبنکلامید با دوز mg/kgbw 5/0 دریافت نمودند. گروه چهارم (آلوکسان منوهیدرات+کنگرفرنگی)، آلوکسانمنوهیدرات را با دوزmg/kgbw 120 همراه با عصاره هیدروالکلی کنگرفرنگی با دوز mg/kgbw 300 به صورت همزمان دریافت نمودند. تجویز مواد در همه گروهها به صورت تزریق داخل صفاقی انجام گرفت. 48 ساعت بعد از آخرین تزریق، از قلب رتها خونگیری به عمل آمد و فاکتورهای سرمی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج به دست آمده، کاهش معنیدار میزان گلوکز، کلسترولتام، تریگلیسرید، VLDL و LDL را در گروه تحت تیمار همزمان عصاره و آلوکسان منوهیدرات نسبت به گروه دیابتی شده نشان داد (05/0 P <). همچنین در مورد میزان HDL نیز افزایش معنیداری مشاهده گردید (05/0 P <). عصاره هیدروالکلی کنگرفرنگی نتوانست میزان قند خون را در حد داروی شیمیایی گلیبنکلامید کاهش دهد (05/0 P <)، اما در اثر بر سایر عوامل در حد گلیبنکلامید عمل نموده است.
نتیجهگیری: کنگرفرنگی حاوی ترکیبات آنتیاکسیدان است که با اثر حفاظتی بر سلولهای بتا، در مقابل آلوکسان عمل میکند. این تحقیق نشان داد که عصاره هیدروالکلی کنگرفرنگی میتواند در پیشگیری از بروز دیابت نوع یک مؤثر باشد.
علی محمد شریفی، صفر محسنی، سپیده نکوپرور، باقر لاریجانی، حسین فخر زاده، شهربانو عریان،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: اضافه وزن یکی از عوامل تهدید کننده سلامتی در جوامع امروز به ویژه جوامع صنعتی و پیشرفته است. افراد چاق نسبت به بیماریهای متعددی از جمله دیابت و بیماریهای قلبی- عروقی در معرض خطر بیشتری هستند. مشخص گردیده که تغییر در شیوه زندگی بهویژه کاهش وزن و محدودیت کالری به عنوان عوامل غیر دارویی، تاثیر زیادی در کاهش این مشکلات دارند. در بررسی حاضراثرات احتمالی محدودیت کالری بر تولید نیتریک اکسید (NO) و میزان فشار خون در موشهای نرمال و دیابتی شده مورد مطالعه قرار گرفت.
روشها: تعداد 40 موش صحرایی در چهار گروه کنترل (C) ، محدودیت کالری (CR) ، دیابتیک (D) و دیابتیک تحت تاثیر محدودیت کالری (CRD) مورد بررسی قرار گرفتند. دو گروه کنترل(C) و دیابتیک (D) آزادانه به آب و غذا دسترسی داشتند در حالی که گروههای CR وCRD به مدت چهار هفته و به صورت یک روز در میان به غذا دسترسی داشتند . دو گروه اخیر نیز آزادانه به آب دسترسی داشتند.
یافته ها: پس از طی 4 هفته میزان فشار خون و نیتریک اکسید سرم مورد سنجش قرار گرفتند که نتایج حاصل نشانگر این است که میزان فشار خون در گروههای CR و CRD به ترتیب نسبت به گروههای C وD کاهش معنی داری داشته است، درحالی که مقدار نیتریک اکسید سرم در گروههای CR وCRD به ترتیب نسبت به گروههای C و D افزایش معنی داری را نشان میدهد.
نتیجه گیری: از بررسی انجام شده میتوان چنین نتیجه گرفت که محدودیت کالری میتواند موجب افزایش تولید نیتریک اکسید و همچنین کاهش فشار خون در موشهای نرمال و دیابتیک گردد که احتمالاً این کاهش فشار خون ناشی از افزایش میزان نیتریک اکسید میباشد.
ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، محسن خوشنیت نیکو، سید مسعود ارزاقی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: مطالعات اندک انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش غلظت لپتین در اختلالات مرتبط با بارداری و هموستاز گلوکز را گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح سرمی لپتین با ابتلا به دیابت بارداری است.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی در 741 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. آزمون غربالگری مورد استفاده، GCT (Glucose challenge test)با 50 گرم گلوکز یکساعته با معیار گلوکز بالاتر از mg/dl 130 بود. در موارد اختلال این آزمون ، پیگیری با آزمون GTT (Glucose tolerance test) با 100 گرم گلوکز سه ساعته بر اساس معیار های کارپنتر و کوستان جهت تشخیص دیابت بارداری استفاده شد. غلظت مادری لپتین نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: بیماران مبتلا به دیابت بارداری نسبت به زنان سالم دارای سن، تعداد فرزند، نمایه توده بدنی و سطح سرمی لپتین بالاتری نسبت به افراد سالم بودند. در تحلیل رگرسیون لجستیک، بعد از تعدیل شاخص توده بدنی و سن، ابتلا به دیابت بارداری، ارتباط مستقلی با غلظت سرمی لپتین داشت.
نتیجهگیری: اندازهگیری لپتین ممکن است در شناخت زنان در معرض خطر ابتلا به دیابت بارداری موثر باشد.
حسین فخرزاده، آزاده سادات خضری، علی رفائی، رسول پورابراهیم، محمد جعفر محمودی، رامین حشمت، فاطمه بندریان،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقـدمه: با گسترش الگوی زندگی شهری، شاهد افزایش روزافزون شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در کشور هستیم. لذا غربالگری این عوامل خطرساز از اولویت های ساختار بهداشتی کشور است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش روش غربالگری به کمک سابقه خانوادگی بوده است.
روشها: 10 مدرسه راهنمایی واقع در منطقه 6 شهرداری تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه ای جهت بررسی سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی عروقی در میان دانش آموزان توزیع گردید که به کمک والدینشان آن را تکمیل کردند. پس از جدا کردن خانواده های با یا بدون سابقه خانوادگی، آنها به صورت جداگانه جهت بررسی بیشتر به بیمارستان شریعتی دعوت شدند. برای آنالیز اطلاعات از نرم افزار SPSS ویرایش 10 و تستهای آماری T-test , Chi-Square و تستهای توصیفی استفاده شد.
یافتهها: بر اساس پرسشنامه اولیه، حدود 40% خانواده ها سابقه خانوادگی مثبت داشتند. از میان خانواده های با سابقه فامیلی مثبت (پر خطر)، 72% و از گروه شاهد (گروه کم خطر)، 34% به درمانگاه مراجعه نمودند. میانگین کلسترول تام (TC) و LDL-C در خانواده های پر خطر بطور معنی داری بالاتر بود. میانگین قند خون ناشتا در پدران و فرزندان خانواده های پر خطر نیز بالاتر بود )05/0(P <. فراوانی افراد با کلسترول تام بالای mg/dl200 و قند خون ناشتای بالای mg/dl100 در خانواده های پر خطر بیشتر بود. فراوانی افراد با LDL-C بالای mg/dl130 نیز در پدران و فرزندان خانوادههای پر خطر بالاتر بود. میانگین سن، فشار خون، BMI، TG و HDL-C در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجهگیری: میزان مشارکت و فراوانی عوامل خطر قلبی عروقی در خانواده های با سابقه خانوادگی مثبت بطور معنی داری بیشتر است. لذا یافته های این مطالعه، استفاده از سابقه خانوادگی را جهت غربالگری تایید می نماید.
آتبین مرادی زیرکوهی، محسن خوشنیت نیکو، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
مقدمه: لپتین و آدیپونکتین هورمونهایی هستند که به طور عمده از بافت چربی تولید میشوند و با وزن بدن ارتباط دارد. مطالعات انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش لپتین و آدیپونکتین در طی بارداری بر وزن تولد نوزاد گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی سطوح سرمی لپتین و آدیپونکتین مادری و بندناف و ارتباط آن با وزن هنگام تولد نوزاد می باشد.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی در 86 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. نمونه خون از مادر در اتاق زایمان و بعد از تولد نوزاد از بند ناف گرفته شد. نمونههای مادر و بند ناف از نظر غلظت لپتین و آدیپونکتین آزمون شد. وزن هنگام تولد و قد نوزاد در اطاق زایمان اندازه گیری شد.
یافتهها: میانگین نمایه توده بدنی مادر8/4 ± 8/23 کیلوگرم بر متر مربع،وزن نوزادان 46/0 13/3 کیلوگرم و میانگین هفته بارداری 6/2 ± 15/38 هفته بود. ارتباط معنیداری بین آدیپونکتین نوزاد با وزن نوزاد یافت نشد. لپتین نوزاد همبستگی مثبت معنیداری با وزن نوزاد نشان داد.
نتیجهگیری : تغییرات سطح لپتین نوزادی منعکس کننده تغییر بافت چربی در نوزاد است و میتواند بر روی وزن نوزاد موثر باشد.
محمد رضا روئینی، سیما صدرای، یلدا حسین زاده اردکانی، مریم مخبری، سولماز صداقت،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
علی محمد شریفی، مریم قادرپناهی، سید ضیاء الدین حسینی مظهری،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
مشکلات قلبی- عروقی و از جمله پرفشاری خون، از عوارض ناشی از ابتلا به دیابت طولانی مدت میباشند. مطالعات محدودی حاکی از اثرات مثبت L- کارنیتین بر پرفشاری خون موجود میباشد. در بررسی حاضر، اثرات احتمالی L- کارنیتین بر سطح نیتریک اکسید(NO) و فعالیت آنزیم مبدل آنژیوتانسین((ACE سرمی و فشار خون سیستولیک(SBP) در موشهای صحرایی نرمال و دیابتی شده مورد مطالعه قرار گرفته است.
روشها: در این مطالعه، تعداد 40 راس موش صحرایی در چهار گروه کنترل درمان نشده(C)، کنترل درمان شده(CT)، دیابتی درمان نشده(D) ودیابتی درمان شده (DT) مورد بررسی قرار گرفتند. دیابتی شدن حیوانات با تزریق استرپتوزوسین صورت گرفت. دو گروه C و D آزادانه به آب و غذا دسترسی داشتند و گروههای CT وDT ، دوز مشخصی از L- کارنیتین را در آب مصرفی بطور روزانه دریافت نمودند. پس از طی 12 هفته میزان SBP ، NO و فعالیت ACE سرمی ارزیابی گردید.
یافتهها: میزان فشار خون سیستولیک در گروه DT نسبت به گروه D کاهش معنی داری یافت. همچنین فعالیت ACE سرم در گروه DT در قیاس با گروه D کاهش معنی داری داشته و سطح NO سرم در دو گروه CT وDT به ترتیب نسبت به گروههای C و D افزایش معنی داری یافته است.
نتیجهگیری: بدین ترتیب چنین می توان نتیجه گرفت کهL - کارنیتین ممکن است بتواند با افزایش سطح NO و کاهش فعالیت ACE سرمی موجب کاهش SBP در موشهای صحرایی دیابتی گردد.
فرهاد حسین پناه، مهدی رامبد، فریدون عزیزی،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
هدف از این مطالعه تعیین شیوع و ویژگی های مبتلایان به هیپرگلیسمی ایزوله (IPH) که به صورت گلوکز پلاسمای ناشتای(FPG) کمتر ازmg/dl 126 و گلوکز پلاسما پس از تست تحمل گلوکز خوراکی (OGTT) بیشتر از mg/dl 200 تعریف میشوند، بود.
روشها: نتایج OGTT مربوط به 9745 فرد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) (5589 زن و 4156 مرد) با سن بیشتر از 20 سال و بدون تشخیص قبلی دیابت، مورد ارزیابی قرار گرفت. مدل رگرسیون لوجستیک جهت پیش بینی وجود IPH در افراد با mg/dl 126< FPG مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: شیوع کلی هیپرگلیسمی ایزوله بعد از تست تحمل گلوکز (IPH) 1/3 % (302n=) بود. در 5/26% (80n=) از افرادِ دارای IPH , گلوکز خون ناشتا کمتر از 100 میلی گرم در دسی لیتر بود. در آنالیز رگرسیون لوجیستیک، نسبت های شانس معنی دار از نظر آماری مربوط به این موارد بودند: گلوکز خون ناشتا(FPG) ≥mg/dl 100 (5/9OR=؛ فاصله اطمینان 95% معادل 5/12-1/7) ، سن ≥ 40 سال(6/2OR=؛ فاصله اطمینان 95% : 7/3-8/1)، تری گلیسیرید بیشتر یا مساوی 200 میلی گرم در دسی لیتر(1/2OR=؛ فاصله اطمینان 95% : 7/2-6/1)، فشار خون بالا (0/2OR=؛ فاصله اطمینان 95% : 6/2-8/1)، و دور کمر غیرطبیعی (9/1OR=؛ فاصله اطمینان 95% : 8/2-3/1).
نتیجه گیری: این آنالیز نشان داد که در افراد شهرنشین تهرانی باmg/dl 126 FPG< ، متغیر هایی نظیر FPG ≥mg/dl 100، سن بالا، بالا بودن تری گلیسرید خون، فشار خون بالا و دور کمر غیرطبیعی، به طور معنی داری با وجود IPH ارتباط داشتند. بنا براین می توان OGTT را در افراد دارای خصوصیات فوق الذکر توصیه نمود.
نصرت اله ضرغامی، قربان محمدزاده، فریدون ممقانی، رضا حاج حسینی، عباس مهاجری،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
لپتین پپتیدی است که قویا با آدیپوزیته بدن ارتباط دارد و شاخص بالقوه ای برای چاقی ومشکلات ناشی از چاقی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح سرمی لپتین با شاخص های آنتروپومتریک در زنان با درجات مختلف چاقی میباشد.
روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 106 زن غیر دیابتی با 25 ≥ BMI و38 زن غیر دیابتی با 25 BMI ≤ انجام گرفت. سطح سرمی لپتین با روش ایمنواسی وگلوکزخون ناشتا با روش گلوکز اکسیداز اندازه گیری شدند.نمایه توده بدن از تقسیم وزن(کیلوگرم) بر قد (متر مربع) محاسبه گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین غلظت ها ی سرمی لپتین در زنان با وزن طبیعی، اضافه وزن، چاق درجه 1وچاق درجه 2 بهترتیب 56/0 ± 88/6 ، 73/1 ± 30/39، 04/1 ±60/ 46و 13/3 ± 22/48 نانوگرم برمیلی لیتر بود. افزایش غلظت سرمی لپتین متناسب با افزایش نمایه توده بدن (BMI) چشمگیر بود. اختلاف غلظت سرمی لپتین در بین تمام گروهها از نظر آماری معنی دار بود(001/0P<). همبستگی مستقیم معنی داری بین لپتین و نمایه توده بدن با (001 /0 , P<736/0r =) مشاهده شد. همبستگی معنی داری بین لپتین و سن و لپتین با نسبت دور کمر به دور باسن (WHR)در هیچ کدام از گروه ها مشاهد نشد.
نتیجهگیری: یافته ها ی این مطالعه نشان می دهند که غلظت لپتین با افزایش درجه چاقی افزایش مییابد و از بین شاخصهای مختلف آنتروپومتریک، قویاً با نمایه توده بدن ارتباط دارد.
حمیرا رشیدی، حسین آریان پور،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده
بیماری دیابت به عنوان یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک انسان دارای شیوعی در حال پیشرفت می باشد. دیس لیپیدمی در این بیماران شایع است که با افزایش تری گلیسرید و LDL-C و کاهش HDL-C پلاسما مشخص می گردد و خطر حوادث قلبی و عروقی را افزایش میدهد.ز درمانهای پیشنهادی جهت دیس لیپیدمی در افراد دیابتی ، استفاده از اسیدهای چرب اشباع نشده امگا-3 میباشد که عمدتاً در روغن ماهی موجود است.
روشها: این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی شده انجام گرفت. در مدت یک سال 96 بیمار دیابتی نوع 2 در دو گروه به مدت 8 هفته و سه بار در روز تحت تغذیه با روغن ماهی یا روغن ذرت قرار گرفتند (هر گروه 48 نفر ). درابتدای مطالعه ودر پایان هفته هشتم میزان قند خون ناشتا،تری گلیسرید، کلسترول تام، LDL-C وHDL-C بیماران اندازهگیری شد و تغییرات آنها در هر گروه و نیز بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: به طور کلی جنس، متوسط سن، سن شروع دیابت، مدت دیابت، BMI، میزان کلسترول تام، FBS, LDL-C, HDL-C و تریگلیسرید قبل درمان و نوع درمان دیابت، و سیگاری و غیر سیگاری بودن در دو گروه با هم تفاوت معنیداری نداشت. در گروه مصرف کننده روغن ماهی و روغن ذرت، میزان متوسط تری گلیسرید، کلسترول تام و قند خون ناشتا قبل و بعد از درمان اختلاف معنیداری نداشتند ولی در گروه روغن ماهی LDL-C بعد از درمان کاهش و HDL-C افزایش یافت (001/0=P) و در گروه روغن ذرت میزان متوسط LDL-C قبل و بعد از درمان اختلاف معنیداری با هم نداشتند ولی HDL-C بعد از درمان افزایش یافت (001/0=P). میزان متوسط تغییرات تریگلیسرید، کلسترول تام و قند خون ناشتا قبل و بعد از درمان در دو گروه با هم اختلاف معنیداری نداشت ولی بعد از درمان در گروه روغن ماهی نسبت به گروه روغن ذرت، میزان LDL-C کاهش و میزان HDL-C افزایش چشمگیری داشت که به ترتیب 003/0=P و 001/0=P بود. نسبت متوسط مقادیرLDL / HDL و /HDLکلسترول تام در گروه روغن ماهی و روغن ذرت در قبل و بعد از درمان اختلاف معنی داری داشته و نسبت متوسط تغییرات این دو در گروه روغن ماهی نسبت به روغن ذرت کاهش واضحی داشتند که به ترتیب برای نسبتهای فوق 001/0=P و 005/0=P بود.
نتیجهگیری: در این طرح روغن ماهی نسبت به روغن ذرت باعث کاهش بیشتر میزان LDL-C و افزایش بیشتر HDL-C شد و از آن مهمتر اینکه روغن ماهی باعث کاهش نسبت مقادیر HDL-C /کلسترول تام وLDL/HDL شد که این موارد باعث کاهش خطر حوادث قلبی و عروقی در بیماران دیابتی نوع 2 میشود .
عذرا طباطبایی ملاذی، محمدرضا مهاجری تهرانی، محمدحسین فروزانفر، زهرا شعبان نژاد خاص، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده
مقدمه:درمطالعات گوناگون استفاده از پمپ (انفوزیون مداوم زیر جلدی انسولین) نتایج قابل ملاحظه ای در حفظ و کنترل قند خون افراد دیابتی نوع 1 داشته است.با توجه به محدودیتهایی نظیرمسائل تکنیکی و نیاز به آموزش ، مطالعه حاضر به روش کارآزمایی بالینی و بدون گروه مقایسه برای بررسی تاثیر استفاده از پمپ در تنظیم قند خون بیماران دیابتی نوع 1 انجام شد. این مطالعه احتمالاً اولین گزارش رسمی استفاده از پمپ و مقایسه با قبل از آن در کنترل قند خون در ایران میباشد.
روشها: 9 بیمار دیابتی نوع یک ( بدون عوارض دیابت) بهمدت 6 ماه تحت درمان با استفاده از پمپ قرار گرفتند. بررسی اثربخشی این روش درمانی در کنترل بیماری با مقایسه سطح هموگلوبین گلیکوزیله((HbA1C قبل و پس از درمان با پمپ و جهت بررسی عوارض احتمالی آن از میزان بروز هیپوگلیسمی استفاده شد.
یافتهها: 7 مرد و2 زن، درمحدوده سنی39-15 سال و با سابقه 15 -1/0 سال ابتلا به دیابت مورد مطالعه قرارگرفتند. میانگین HbA1C بیماران از 6/8% در ابتدای مطالعه به 1/7% پس از 6 ماه استفاده از پمپ رسید که این اختلاف از نظر آماری قابل ملاحظه بود(03/0P=). متوسط نیاز به انسولین از 66 واحد روزانه در آغاز مطالعه به 56 واحد روزانه در انتهای مطالعه و با اختلاف آماری قابل ملاحظه (03/0=P) کاهش یافت. تغییرات قابل ملاحظه قند خون ناشتا، هیپوگلیسمی بالینی و تغییرات بارز وزن مشاهده نشد.
نتیجه گیری: استفاده از پمپ در درمان بیماران دیابتی نوع 1 در ایران، احتمالاً روشی موثر و بیعارضه در کنترل قند خون بیماران میباشد. البته ما در رابطه با عوارض این روش نمیتوانیم به طور قطع قضاوت نماییم.
حسین فخرزاده، باقر لاریجانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1386 )
چکیده
رفتار مجموعه سلول ها یا قطعات بافتی در محیط مناسب همانند قطرات آب است. در شرایط ایده آل از این پدیده می توان در ساختن بافت های با شکل مشخص استفاده کرد.کاربرد فناوری طراحی و الگوسازی سریع(RPT: Rapid Prototyping Technology) در مهندسی بافت منجر به پدید آمدن فناوری جدید چاپ زیستی شده است که پتانسیل بالایی در توانایی ساخت اعضای بدن در آینده خواهد داشت.